⭕️ انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه حضرت معصومه (س) با همکاری انجمن علمی علوم قرآن وحدیث دانشگاههای قم، اصفهان، مازندران، علوم و معارف قرآن کریم و دانشگاه فردوسی مشهد برگزار میکند:
🔺سلسله نشستهای مناسبتی با عنوان:
▪️"مکتب حسینی" ▪️
💠 با حضور اساتید محترم هیئتعلمی از دانشگاههای مطرح کشور
🗓 زمان شروع جلسات:
۱۴ لغایت ۲۳ مردادماه ۱۴۰۳
(به مدت ۱۰ شب)
🎙مکان برگزاری نشستها:
https://webinar.hmu.ac.ir:443/redsw4xfpvjz/
📌همراه با صدور گواهی معتبر
•┈┈••••✾•🌿📚🌿•✾•••┈┈•
🍃 انجمن علمی قرآن و حدیث؛
دانشگاه حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)
🆔 @quran_hadith_hmu
بسم الله النور
گزارشی از شب شعر عاشورایی شیراز
امسال 39 سالگی این حرکت مبارک تمام شد و وارد 40 سالگی شد.
40 سال پیش یک نفر که نه شاعر بوده و نه با شعرا آشنایی داشته، طی یک اتفاق به این نتیجه میرسد که برای اصلاح باورها و دانش مذهبی مردم، باید روی شعر مذهبی سرمایهگذاری کرد. از این جا به بعد، این آیۀ قرآن به طور عملی نمود پیدا کرده است:
«اللذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»
«کسانی که در راه ما تلاش کنند، ما حتما آنها را به راههای خودمان هدایت میکنیم»،
امروز اغلب شاعرانی که دغدغۀ مذهب دارند و شعر مذهبی گفتهاند، با این جریان مبارک ارتباط دارند؛ یا در نوجوانی اینجا تعلیم دیدهاند، یا در بزرگسالی اینجا حمایت شدهاند.
منظورم حمایت مالی نیست. اینجا با دیگر شاعران آشنا شدهاند؛ با منتقدان آشنا شدهاند؛ آموزشهای مذهبی و ادبی دیدهاند؛ چهره شدهاند؛ ...
فعلا به علت تراکم کار، امکان نوشتن مفصل ندارم. در روزهای آینده به تدریج آدمهای مهم و نکات مهمی را از شب شعر عاشورایی شیراز مطرح خواهم کرد؛ انشاءالله تعالی.
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
راستی، حرفهای پنجشنبه صبحم دربارۀ نشانهشناسی هم بد از آب در نیامد؛ مخاطبان هم استقبال کردند؛ اما به دو دلیل فعلا بارگذاری نمیکنم.
اولا وقت کم بود و بحث به شکل شتابزده مطرح شد و مجبور شدم از برخی سرفصلها بگذرم. (من زمانبندی داشتم؛ اما آنجا برنامه تغییر کرد و ناگهان زمان 75 دقیقهای من به 40 دقیقه کاهش پیدا کرد!)
ثانیا کیفیت ضبط تعریفی نداشت.
به یاری خدا به زودی این مباحث را در حضور تعدادی از علاقهمندان برگزار میکنم و فیلمش را در خدمت دوستان میگذارم.
🔵 از راست: رضا بیات. رضا اسماعیلی. حسین اسرافیلی
مکان: فرودگاه تهران. در راه شب شعر عاشورایی شیراز
#معرفی_شاعر
#شب_شعر_عاشورایی_شیراز
استاد اسرافیلی از شاعران بزرگ دهۀ 60 است و استاد اسماعیلی در مرتبهای فروتر (به لحاظ ادبی) مربوط به همان روزگار و جریان است.
شاعران دهۀ 60 اغلب (و نه همه) اعتقادات مذهبی متعادل و گاه ضعیف دارند و اصطلاحا اهل تقصیر هستند.
در فرودگاه که با این بزرگواران صحبت می کردم و فعالیتهایم را توصیف می کردم، مدام می پرسیدند «در نقدهایت آسیب شناسی هم می کنی؟» و وقتی جواب مثبت می شنیدند، لبخند رضایت می زدند.
روزی که در جمع شاعران صحبت می کردم، استاد اسماعیلی بعد از صحبتهایم اعتراض کرد که:
«این حرفها دردی از کسی دوا نمی کند؛ باید آسیبشناسی کنیم. مثلا بعضی ها غلو میکنند و چای روضه را محترم می دانند. حتی بعضی ها کربلا را با کعبه مقایسه می کنند که اینها قطعا غلو است.»
ایشان چند سال پیش که ضریح جدید امام حسین(ع) را در شهرهای ایران گرداندند و بعد به کربلا بردند، گفت بود که این ضریح، گوسالۀ سامری است.
البته که من با حرفهای ایشان موافق نیستم؛ اما به هر حال، این یک نوع نگاه است و بخشی از پازل فرهنگی معاصر ماست.
و صد البته، این که با کسی اختلاف سلیقه و نظر دارم، هیچ دلیل نمی شود که حسن رفتار نداشته باشم یا خدای ناکرده توهین کنم.
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
سیده اعظم حسینی
#معرفی_شاعر
#شب_شعر_عاشورایی_شیراز
1️⃣ از 6️⃣
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
2️⃣ از6️⃣
برای معرفی خانم حسینی بخشی از جلد دوم کتاب #نشا:_نقد_شعر_آیینی را میآورم:
سیده اعظم حسینی (1358- ) دکترای ادبیات فارسی دارد و در مراکز آموزشی و فرهنگی شیراز فعالیت میکند. نه برگزیدۀ جشنوارۀ فجر شده؛ نه سمت مهمی دارد؛ نه تألیفاتش متعدد است؛ ...
علت انتخاب او برای حضور در این کتاب سه نکته است: الف) شب شعر عاشورایی شیراز. ب) منظومهسرایی. ج) شعر زنانه.
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
3️⃣ از 6️⃣
#منظومه_سرایی
روزی با دکتر امید مجد مصاحبهای داشتم در خصوص منظومهسرایی. پرسیدم که آیات قرآن کریم همه در یک حال و هوا نیستند. برخی وعدۀ بهشتند و برخی وعید دوزخ؛ یک آیه بیان احکام ارث است و یکی وصف هول قیامت؛ حتی به لحاظ ادبی یکی در اوج ایجاز است و یکی در اطناب کامل؛ ... چطور همۀ اینها را به یک وزن به نظم درآوردهاید؟ بهتر نبود که هر سوره یا هر بخش از سوره را متناسب با حال و هوایش در وزنی جدید به نظم در میآوردید؟
او آن روز جواب جالبی داد. گفت ابیات شاهنامه هم تماما در یک حال و هوا نیستند و فردوسی حکمت و سوگ و بزم و رزم را به همین وزن سروده است. او با دقت در شعر فردوسی و نظامی ظرایفی را آموخته بود که اگر در قافیه از مصوت بلند استفاده کند چه حسی منتقل میشود و اگر کوتاه باشد چه میشود. آن مصاحبه در سایت سلیس در دسترس است.
در آن مصاحبه پرسیدم برای ترجمۀ منظوم از کدام نگاه تفسیری استفاده میکند و جواب گرفتم که: «هیچ! متن را میخوانم و ترجمه میکنم». مجد چندی پس از این مصاحبه کتاب دو جلدی «مقتل جامع سید الشهداء» مرحوم پیشوایی را از من امانت گرفت و مدتی بعد، «منظومۀ عاشورا» را منتشر کرد. خروجی کار مجد پرشتاب، کمعمق و کمعاطفه است.
دیگر منظومهسرای قابل ملاحظۀ روزگار ما قربان ولیئی است. منظومههای او مثنویهایی چند صد بیتی هستند که همان مفاهیم غزلهایش را با اطناب و طول و تفصیل مطرح میکنند. شعر ولیئی چندان عمیق و باطنی است که بسیاری از مخاطبان شعر مذهبی با آن همراه نمیشوند و مثنویهایش چنان آهسته و با آرامش پیش میروند که برخی از مخاطبان غزلش، حوصلۀ منظومهها را ندارند.
اما حسینی: نام کتاب 4 جلدیاش منظومه است؛ اما ساختار شعرش نه. او برای هر شهید، خلاصۀ مباحث دکتر سنگری را به نثر آورده است؛ آنگاه یک قطعه شعر برای آن شهید سروده است. نه تنها وزن، بلکه قالب شعرها هم متفاوت است. هر شعر داستان خود را دارد. اما تمام شعرها در دو عنصر مشترکند: روایت و عاطفه. یک نمونه را ببینید:
سلام بر سلیمان، سفیر بصره
او غلام امام حسین (ع) بود. کنیهاش را «ابورزین» نوشتهاند. همراه با امام از مدینه به مکه رفت و از مکه نامههای امام را به سران بصره رساند. همسرش نیز در این سفر او را همراهی میکرد. بعد از رساندن پیغام امام، بصره کانون شور و شوق پیوستن قبایل به امام شد؛ اما «مُنذر بن ابیجارود» که یکی از بزرگان بصره و پدر همسر عبیدالله بن زیاد بود، در ترس و تردید از این که نکند ماجرای نامه، ساختگی و توطئۀ عبیدالله برای شناختن دشمنانش باشد، نامه و پیام سفیر امام را به اطلاع عبیدالله رساند. جناب سلیمان دستگیر شد و بیآنکه فرصت دفاع پیدا کند به دار الامارهاش بردند.
صبح روز بعد، او را به پای چوبۀ دار بردند، اما خشم عبیدالله نگذاشت سلیمان تا پای دار برسد و به دستور او با شمشیر سر از تنش جدا کردند.
* * *
زن ایستاد، تماشای ریگ لغزان را
نفس کشید تمام تب بیابان را
میان مردمکش قاب کرد با حسرت
تمام قامت مردانۀ سلیمان را
کمی به دلهره افتاد، دیده بود انگار
سواد درهم شهر فریبکاران را
سفیر بصره در اندیشۀ رسیدن بود
مرور کرد دوباره، سهباره، فرمان را
«برو امینِ حسین! از نگاهشان، دلشان،
ببین چقدر کمر بستهاند پیمان را»
دو پای خستۀ او عاشقانه میپیمود
مسیر سرخ رسیدن به خط پایان را
و شاید اندکی آرامتر رجز میخواند
اگر به دیدۀ زن دیده بود باران را ...
* * *
خوشا که شوق در اندیشۀ مصاف افتد
و صبر، جا زده در فکر انصراف افتد
خوشا سری که سرِ بردنش به محضر دوست
میان دار و سر تیغ اختلاف افتد
خوشا که تیغ سرِ بردنش شتاب کند
به یک درخشش خود دار را جواب کند
و سر چنان ز تمنای پر زدن، لبریز
که فرصتی نکند تا که انتخاب کند
خوشا حسین و خوشا پر زدن برای حسین
خوشا سری که رود پیشواز پای حسین
سرم به نیزه رود کاش عاشقانه و مست
که بصره پر شود از بوی کربلای حسین
و زن سرود: «خوشا عاشق اسیر حسین!
کجاست فرق زن و مرد در مسیر حسین؟
خوشا کنار تو بودن به زیر چوبۀ دار
بخوان دوباره برایم، بخوان، سفیر حسین!»
(دفتر اول، ص18-20)
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
4️⃣ از 6️⃣
#شعر_زنانه
چنان که در نمونۀ فوق دیدید، حسینی زن است و زنانه به ماجرا نگاه میکند. مهمترین بخش داستان سلیمان بن رزین در نگاه شاعر این جمله است: « همسرش نیز در این سفر او را همراهی میکرد». در هر دو شعر، همسر سلیمان حضور پررنگی دارد.
زنانگی در شعر حسینی تصنعی نیست. از جنسی نیست که بتوانیم زیر کلماتی مثل «زن»، «مادر» و حتی «قامت مردانه» خط بکشیم و بگوییم اینها عناصر زنانه در این شعر است. مهمتر از این واژهها که برای یک شاعر مرد قابل بازسازی است، نوع عاطفه و دغدغههای حسینی است. این تردید مردانه نیست: « مرور کرد دوباره، سهباره، فرمان را».
حسینی در دیگر سرودههایش نیز از تمام تجربه و عاطفۀ مادریاش بهره میگیرد و به گمان من یکی از اصیلترین نمونههای شعر زنانه را عرضه میکند.
او حتی وقتی از زبان حضرت عباس (ع) خطاب به حضرت علیاکبر (ع) سروده، مادرانگیاش را فراموش نکرده است:
دیدم از کودکیات چرخش شمشیرت را
دوست میداشتم این گفتن تکبیرت را
مشق شمشیر تو با من چه تماشایی بود
به زمین میزدی آخر عموی شیرت را
فاتحانه، به کمر دست زده، میگفتی
کودکانه به پدر، جنگ نفسگیرت را
به زمین خوردهام امروز که شمشیرت نیست
در صف هلهلهها نعرۀ تکبیرت نیست
«کاف» «ها» «یا» پدرت دور سرت میخواند
قطعهقطعهتر از این قدرت تفسیرت نیست
پدرت هست کنار تو ولیکن نفسی
تا که تعریف کنی جنگ نفسگیرت نیست
* * *
لشکر فتنه پر از ابن زیاد است عمو!
با اذان سر به طواف تو نهادهست، عمو!
به پراکندگی و زخم تنت فکر نکن
زود برگرد علی! کار زیاد است، عمو!
تا ابد کار دفاع از حرم و بانگ اذان
روی دوش من و دوش تو فتادهست، عمو!
صبح فردا به سر نیزه معما: من و تو
کار داریم در این بادیه فردا من و تو
بعد از این کربوبلا مکتب انسانسازی است
هر گروهی که بخواهد برسد تا من و تو،
عضوگیری و فرستادنشان با زینب
بیعت و بردن و آموزششان با من و تو
در نقد ادبی، شاخهای داریم به نام نقد فمنیستی که به ادبیات زنانه میپردازد. معمول این است که فمنیسم را در رمان بررسی میکنند و نه شعر. میگویند زنان نویسنده واژگانشان خاص است؛ به جای «مادر»، میگویند «مامان». جملاتشان طولانیتر است و داستانهایشان اطناب دارد؛ چون زنان پرحرفترند و به جزئیات بیشتر دقت میکنند؛ احساسات زنانه و روابط «خالهزنکی» برایشان موضوعیت دارد و بخشهای مهمی از داستانهایشان به شرح دلدادگیها و خواستگاران دختر همسایه و حسادتهای زنانه میگذرد. اصلا نوع خاصی از رمان، عاشقانههای عامهپسند، مخصوص دختران نوجوان و جوان است و ... . در شعر هم هرگاه میخواهند فمنیسم را نشان دهند، سراغ فروغ فرخزاد میروند و دغدغههای تنانه و زنانۀ او را نشان میدهند.
گمان میکنم خانم حسینی توانسته نسخهای اصیل و بومی از شعر و احساسات زنانه را ارائه دهد که نه بیپروا و پردهدر است و نه سطحی و کممایه. او مادرانه و زنانه، به اعتقادات، به مکتب، به دین و زندگی نگاه کرده است و الگوی مناسبی است برای زنانهسرایی.
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
هدایت شده از سیده اعظم حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 تا محمد ز حسین است
بخشی از شعر خوانی سیده اعظم حسینی
شب شعر عاشورا ،۱۴۰۳ شیراز
#شب_شعر_عاشورا
@SayyedeAzamHoseini1
6️⃣ از 6️⃣
چند روز است که کانال اشعار خانم حسینی راهاندازی شده. شعر بالا از آن کانال بازنشر شده.
پیشنهاد میکنم از این اشعار بهرهمند شوید:
@SayyedeAzamHoseini1