eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
977 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت های قابل توجه دکتر رضا منتظر در مورد سیاست های پشت پرده ی تولید برخی از واکسن ها @Fahma_KanoonTaha
📗 کتاب رفیق خوشبخت ما 🔸در راستای تداوم بخشی به خط سرخ جهاد و شهادت و الگوگیری از سـردار دلهـا، شهید حاج قاسم سلیمانی و ادامۀ راه این شهید بزرگوار، منتخبی از زندگینامه به همراه متن وصیتنامۀ شهید، تقدیم عاشقان ولایت و رهروان راه حق و مقاومت میشود. در این کتاب سعی کرده ایم هفت مقام و منزل عرفان را در آیینۀ راه و رسم زندگی، اخلاق و منش و عبادت و اخلاص سیدالشهدای مقاومت، به تماشا بنشینیم. @Fahma_KanoonTaha
شیخ عباس قمی در فوائدالرضويه نقل می كند: كاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام)، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود، اسمش بود. اومدند امام رو زیارت كردند، از مشهد خارج شدند، یه منزلیه مشهد اُطراق كردند، دارند برمی گردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا كنیم كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون میدادند، اینها صدا میداد، بعد به هم میگفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی میگفت: بله حضرت مرحمت كردند فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟ گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو يکى از صحن ها برگ سبز میداد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو كفن مون، قیامت دیگه نمی سوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا(ع) گرفتیم، تا این رو گفتند، دل كه بشكند عرش خدا می شود، این پیرمرد یه دفعه دلش شكست، با خودش گفت: امام رضا(ع) از تو توقع نداشتم، بین كور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، كور بودم از قلم افتادم، به من اعتنا نشده دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیام، باید بگیرم، گفتند: آقا ما شوخی كردیم، ما هم نداریم، هر چه كردند، دیدند آروم نمی گیرد، خیال می كرد كه اونها الكی می کند كه این نره، جلوش رو نتونستند بگیرند شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده، یه برگه سبزم دستشه، نگاه كردند دیدند نوشته: «اَمانٌ مِّنَ النار، من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی، گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بكشی، من برات برگه امان نامه آوردم، بگیر برو.... السلام عليك يا علی بن موسى الرّضا المرتضى عليه السلام @Fahma_KanoonTaha
🔖 چیست؟ دلفین ها نوعی از حیوانات دریایی هستند. این پستان‌داران آبزی باهوش، دارای روحیه همکاری هستند و در ارتباطات خود شیوه برنده - برنده را برگزیده‌اند. دلفین هیچ کمبودی ندارد و می خواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند. اگر یک دلفین زخمی شود، ۴ دلفین دیگر او را همراهی می کنند، تا خود را به گروه برساند. در همین راستا پژوهشگران تعداد ۹۵ کوسه و ۵ دلفین را به مدت یک هفته در استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. کوسه‌ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین‌ها حمله‌ور شدند. دلفین‌ها فقط می‌خواستند با آنها بازی کنند ولی کوسه‌ها بی‌وقفه به آنها حمله می‌کردند. سرانجام دلفین‌ها به آرامی کوسه‌ها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه‌ها حمله می‌کرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده‌هایش می‌کوبیدند و آنها را می‌شکستند. به این ترتیب کوسه‌ها یکی پس از دیگری کشته می‌شدند. پس از یک هفته ۹۵ کوسه مرده و ۵ دلفین زنده در حالی که با هم زندگی می‌کردند در استخر دیده شدند. در دنیای کوسه‌ای، برای برنده‌شدن؛ دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند. اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سر شار از تشخیص‌های پربار است. نتیجه‌ گیری: دنیای زیباتری داشتیم اگر که ما انسان‌ها نیز دارای چنین تفکر زیبایی می‌بودیم؛ تفکر دلفینی یعنی اینکه: ۱- غیر از خود به دیگران هم بیاندیشیم؛ ۲- با دیگران در زمان بروز مشکلات همزاد پنداری کنیم؛ ۳- از خوشحالی دیگران شاد شویم؛ ۴- و از ناراحتی و درد دیگران ما هم احساس درد کنیم؛ ۵- با دیگران همدلی و همراهی کنیم؛ ۶- دست در دست هم و برای موفقیت هم تلاش کنیم. همیشه متحد باشیم تا طعمه گرگ ها و لاشخورهای بین المللی که کشورمان را محاصره نموده اند نشویم. @Fahma_KanoonTaha
وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشريف) ♦️زِرِه دانش بر تن دارد و با تمامی آداب، و با توجّه و معرفت کامل آن را فرا گرفته است. حکمت، گمشده اوست که همواره در جستجوی آن می باشد، و نياز اوست که برای به دست آوردنش می پرسد. در آن هنگام که اسلام غروب می کند و چونان شتری در راه مانده دُم خود را به حرکت در آورده، گردن به زمين می چسباند. او پنهان خواهد شد (دوران غيبت صغری و کبری) او باقيمانده حجّت های الهی و آخرين جانشين، از جانشينان پيامبران است. 📜 ، ۱۸۲ @Fahma_KanoonTaha
*چگونه یک شوهر، همسر خود را *دیوانه‌وار* دوست خواهد داشت؟* طی یک ملاقات، از پیرزنی در مورد راز خوشبختی‌اش در طی پنجاه سال گذشته سؤال شد، که آیا سبب این خوشبختی در زیبایی یا دست‌پخت یا بچه‌دار شدن بوده‌است یا...؟! پیرزن گفت: رسيدن به خوشبختی در زندگى زناشویی، بعد از توفيق خداوند متعال، *در اختيار خودِ زن است!* اين‌گونه كه یک زن می‌تواند خانۀ خود را به باغى از بهشت تبدیل کند و نیز می‌تواند برعکسِ آن را هم انجام دهد. خوشبختىِ زندگى زناشويى در ثروت و دارایی نيست، چون بسیاری از زنان ثروتمند، بدبخت هستند و همسران‌شان از آن‌ها فرار می‌کنند. و در تعدد فرزندان هم نيست، چون هستند زنانی‌ که ده پسر به دنیا می‌آورند و شوهران‌شان آن‌ها را دوست ندارد و ممکن است طلاق‌شان هم بدهند. بسیاری از آن‌ها در آشپزی مهارت دارند؛ گاهی یکی از آن‌ها در تمام طول روز آشپزی می‌کند، اما با این وجود از بدرفتاریِ شوهرش رنجور و شاکی است. خبرنگار شگفت زده شد و پرسيد: پس راز خوشبختى در زندگى زناشويى چیست؟ پیرزن جواب داد: هر وقت شوهرم عصبانی می‌شد و از كوره در مى‌رفت، من در نهايت احترام و در حالى كه سرم را پايين مى‌كردم، به سکوت کامل متوسل می‌شدم. البته از سکوتى که همراه با نگاه طعنه‌آمیز باشد، باید پرهيز کرد، زيرا مرد باهوش است و آن را می‌فهمد. مجری پرسيد: چرا در چنین مواقعی از اتاق خود بیرون نمی‌آیید؟ پیرزن گفت: بايد مراقب بود، زيرا ممکن است او گمان کند که شما از او فرار می‌کنید و نمی‌خواهید به او گوش فرا دهيد؛ این کار اشتباه است، بلكه شما باید سکوت کنید و بپذیرید که همۀ آن‌چه او می‌گوید، درست است! تا زمانی که آرام مى‌شود. بعد از آن من به او می‌گویم: آیا صحبت شما تمام شد؟ اکنون از اتاق خارج می‌شوم و می‌گذارم کمی آرام‌تر شود و استراحت بکند، چون این بگو‌ مگو او را پریشان کرده است. من هم به سراغ کارهای خانه و خودم می‌روم. سپس مجری گفت: بعد از اين چه کار می‌کنيد؟ آیا با شوهرتان قهر مى‌كنيد و مدت یک هفته یا بیشتر، با او صحبت نمی‌کنید؟ پیرزن در پاسخ گفت: نه، مراقب باشید! زیرا این عادت بدى است و مانند شمشیر دو لبه می‌ماند. هنگامی که شوهر خود را به مدت یک هفته تحریم می‌کنید، در حالى كه او به آشتی با شما احتیاج دارد، اين‌جاست که او به اين وضع عادت كرده و ممكن است سقف خواسته‌هايش تا جایی پیش برود که به بی‌اعتنایی و سرسختی شدید متوسل شود. مجری دوباره گفت: پس چه کار می‌کنيد؟ پیرزن پاسخ داد: بعد از دو ساعت یا بیشتر، براى او "یک فنجان آبميوه" یا "یک فنجان قهوه" مى‌برم و می‌گویم: نوشیدنی ميل بفرماييد! چون واقعاً به آن احتیاج دارد، و صحبتم را با او به طور طبیعی تكميل مى‌كنم. اين‌جاست که او از من سؤال می‌کند: آیا عصبانی هستی؟ در جواب می‌گویم: نه! او هم به خاطر سخنان خشن و تندِ خود، شروع به عذرخواهی می‌کند، و کم‌کم از زبانش سخنانی دلنشین جاری می‌شود. مجری گفت: آیا در این حالت حرف‌های او را باور می‌کنید؟ پیرزن گفت: بله حتماً، زیرا به خودم اعتماد دارم و احمق نیستم. آیا شما می‌خواهید من سخنان او را باور کنم در حالی که عصبانی است، و سخنان او را باور نکنم در حالى كه آرام است؟! *مجری گفت: اما عزت شما كه پایمال شد چه مى‌شود؟* *پیرزن گفت: عزت من در رضایت همسرم و صفاى معاشرت و همدلی‌مان باهم است.* ------------------------- لطفا این را برای همۀ آقایان و خانم‌ها ارسال کنید، حتى آن دسته از دخترانى كه تازه قصد ازدواج دارند. *اگر زن جاى پرنده‌اى خلق می‌شد، او "طاووس" می‌بود.* *اگر جاى حيوانی خلق مى‌شد، می‌توانست یک "غزال" باشد.* *اگر جاى حشره‌ای خلق مى‌شد "پروانه" می‌شد.* اما او یک "انسان" است، پس او يک محبوب، يک همسر و يک مادر مهربان است، و نیز زیباترین نعمتی است که برای مرد در روی زمین خلق شده. اگر زن مخلوقی باارزش و گران‌قیمت نبود، خداوند او را به حورى تبديل نمى‌كرد تا با آن پاداش مؤمن را در بهشت بدهد. انسانی شگفت‌انگیز است که یک گُل او را راضی می‌کند و یک کلمه او را می‌کشد!!! شگفت انگيز است كه در زمان کودکی دری از بهشت را براى پدرش باز می‌کند، و در زمان جوانی دینِ همسر خود را کامل می‌کند، و هنگامِ مادر بودنش، بهشت ​​در زیر قدم‌هایش جای دارد. *سخنانى كه در اوجِ زيبايى هستند.* با تشکر از کسی که اين سخنان را نشر مى‌دهد، و قلب دخترى يا خواهرى يا زنى يا مادرى را با آن خوشحال مى‌كند اين سخنان را با جان و دل بخوانيد، چون اين سخنان توصيه‌هاى ارزشمندى براى دختران‌مان و خواهران‌‌مان و زنان‌مان هستند. یک تعلیمِ ارزشمند است برایشان. @Fahma_KanoonTaha
✍️ سخنانی از آیت الله بهجت(ره)؛ برای نذر كردن حتما نبايد خيلی هزينه كنيم؟ نباید خیلی پول داشت هیچ وقت فکر کرده اید که میتوان تعریف نذر کردن را تغییر داد مثلا بجای پول میتوانید برای مدت معین هیچ چیز را دور نریزید و حتی خرده نان را هم برای گنجشک ها بریزید. میتوانید نذر کنید تا یک ماه هیچ جا آشغال نریزید و اگر کسی ریخت آن را بردارید و آن را در سطل زباله بریزید. میتوانید نذر کنید تا چهل روز آب به اندازه نیاز مصرف کنید. میتوانید نذر کنید تا چهل روز ریا نکنید. از کارتان نزنید. دروغ نگید. میتوانید نذر کنید تا چهل روز به کسی تعارف بی جا نکنید. راجع به زندگی خصوصی دیگران پرس و جو نکنید. میتوانید نذر کنید تا چهل روز با واقعیت ها زندگی کنید. مثلا تا زمانیکه از صحت چیزی مطمین نیستید آن را پخش نکنید. یا برای کسی تعریف نکنید. میتوانید نذر کنید تا چهل روز چراغ اضافی را خاموش کنید. میتوانید نذر کنید یک هسته میوه کنار خیابان بکارید و تا سبز شدن آن، از او نگهداری کنید. نذر کردن فقط قیمه و مرغ و گوشت بخاطر چشم و هم چشمی نیست. میتوان نذر کرد انسان بودن را و اگر این متن رو نشر بدی آدم های بيشتری ميتونن انسان بودن رو نذر كنن. @Fahma_KanoonTaha
شاﮔﺮﺩی ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪ: چیست؟ اﺳﺘﺎﺩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﮔﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺮ ﺧﻮﺷﻪﺗﺮﻳﻦ ﺷﺎﺧﻪﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﮔﻨﺪمزﺍﺭ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ نمیتوانی ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩیﺗﺎ ﺧﻮﺷﻪ ﺍی بچینی ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪتی ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺮﮔﺸﺖ... ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩی؟ ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻫﻴﭻ!!! ﻫﺮ ﭼﻪ ﺟﻠﻮ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺮ ﭘﺸﺖ ﺗﺮ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﭘﻴﺪﺍﻛﺮﺩﻥِ ﭘﺮﭘﺸﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﮔﻨﺪمزﺍﺭ ﺭﻓﺘﻢ ... 🌾 ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﻫﻮﺱ ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﻴﻦ! ﺷﺎﮔﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭘﺲ ﻋﺸﻖ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ: ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ نمی توانی ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩی 🌾 ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎهی ﺑﺎ ﺩﺭختی ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﺍﯾﻨﺪﻓﻌﻪ چه ﺷﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻠﻨﺪﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺟﻠﻮ ﺑﺮﻭﻡ، ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﻋﺸﻖ ﻫﻢ یعنی ﻫﻤﻴﻦ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻓﺮﻕ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻫﻮﺱ. @Fahma_KanoonTaha
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کرونا ! مقصر اصلی.. ♻️ سخنان نماینده پارلمان ایتالیا در مورد نقش بیل گیتس در و ❗️ پشت پرده موج کرونا هراسی در جهان. @Fahma_KanoonTaha
رشوه وﻗﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮﭺ که از بزرگان شهر بود را دستگیر ﻭ به همراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان بلوچ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ. حسین خان ﺑﻪ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ، وزیر فرمانفرما ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﮕﻮ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ می دهم و بجای آن فقط ﭘﺴﺮ خردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد. ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﮔﻔﺖ: من که ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ هستم، نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮﻩ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭشم. ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، جلوی پدر جان داد. اتفاقا سال بعد، ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ. فرمانفرما ﺑﺮﺍﯼ شفای پسرش ۵۰۰ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ ﻭﻟﯽ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ، جلوی چشمان پدر جان داد. ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وزیرش، ﺃﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ و ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ در کار ﻧﯿﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ و گرسنه ای ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻪ ﺍﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ. ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ، ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﻞ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮﻩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭﺷﺪ. نشو در حساب جهان، سخت گیر که هر سخت گیری بود، سخت میر تو با خلق آسان بگیر، نیک بخت که فردا نگیرد خدا، بر تو سخت ✍🏻استاد باستانی پاریزی @Fahma_KanoonTaha
🔺. تجلیل از خانواده محترم شهید شهید مدافع حرم افغانی مقیم در شهرستان گناوه توسط کانون سفیران هدایت با حضور ریاست محترم اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان و مدیر کانون و کادر کانون. ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد استان بوشهر @Fahma_KanoonTaha