eitaa logo
اجرای برنامه
1 دنبال‌کننده
193 عکس
25 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امید حیات بخش.pdf
823.6K
📜 منبر مکتوب 🌸 عنوان: امید حیات بخش ✳️ موضوع: علل و عوامل نا امیدی از نگاه پیامبر و قرآن
سال ها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. ...
سال ها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. سال ها بود که زمین به کویر خشک تعصبات و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی فراموش نشدنی، باران رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب ساخت و گُلی زیبا، به نام محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شد. تولد او، عطر دل انگیز ایمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمه های جوشان معرفت را در سینه ها، جاری ساخت.
 عرش و فرش و ملک و آدمی و کوه و در و دشت و یم و قطره مهر و مه و سیاره و منظومه ی شمسی و کرات و همه افلاک الی این کره ی خاک ز برگ و بر و ریگ و حجر و شاخه و نخل و ثمر و بام و در و مرد و زن و پیر و جوان ابیض و اسود همه گویند درود و صلوات از طرف ذات خداوند تبارک و تعالی و همه عالم خلقت به خصال و به کمال به جلال و به جمال قد و بالای محمد که خداوند و ملایک همه گویند درودش همه خوانند ثنایش همه مشتاق لقایش همه عالم به فدایش همه مرهون عطایش که خدا خلق نموده است به یمن گل رویش فلک و لوح و قلم را ملک و جن و بشر را همه ارض و سما را. شب شوق و شب وجد و شب شور و شب پیدایش نور و شب تکرار تجلای رسولان الهی رسد از ارض و سما و ملک و حور و گواهی که شب هجر سر آمد سحر آمد سحر آمد خبر آمد خبر آمد که شد از آب تهی رود سماوه شده چون دامن تفتیده ی صحرای قیامت کف دریاچه ی ساوه خبری تازه به گوش و رسد از غیب سروش و شده آتشکده ی فارس خموش و عجبا اینکه فرو ریخته یکباره به هم کنگره ی کاخ مدائن نفس پادشهان حبس شده در دل و گشتند همه لال ز گفتار به امر احد خالق دادار دگر راه سماوات به شیطان شده مسدود بتان یکسره بر خاک فتادند و نگویند مگر ذکر خداوند و رسول دو سرا را. چار ماه است که گردیده به تن آمنه را جامه ی ماتم به رخش هاله ای از غم غم عبدالله والا گهرش شوهر نیکو سیرش اشک روان از بصرش اشک نه خون جگرش خون نه که یاقوت ترش بود یکی غنچه از آن لالهی پرپر ثمرش داشت چو جانی به برش بلکه ز جان خوب ترش مونس شام و سحرش تا که شبی دید همان مادر دلباخته در خواب که در دست گرفته است گلی خرم و شاداب که برده است ز گل های دگر آب نظر کرد بر آن لاله ی فرخنده که برگشت یکی قرص قمر گشت به یک لحظه پسر گشت نکوتر ز پدر گشت چو بیدار شد از خواب، خوش و خرم و شاداب دلش شد ز شعف آب به یاد آمدش این نکته که نه ماه تمام است مه حسن ختام است رسیده مه میلاد گرامی پسرش بر رخ قرص قمرش خندد و بی پرده کند سیر تماشای خدا را. لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ی افراشته اقبال بسی بیشتر از سال شب و روز زدی طایر جانش ز شعف بال که کی جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال که یک بار دگر نیمه شبی خواب ربودش همه شد نور وجودش ز عنایات خداوند ودودش عجبا دید که خورشید زپهلوش درخشید و فروغ ابدیت به جهان یکسره بخشید به ناگه در پاکش ز صدف داد ندا کای صدف گوهر یکتای خدا مادر انوار هدی خیز که هنگام فراقت به سر آمد شب تنهایی و اندوه و غمت را سحر آمد شب میلاد گل گلشن هستی به نجات بشر آمد چه مبارک سحری بود که ناگاه به هم درد فشردش شبی آرام در آن حجره ی خاموش نه یاری نه قراری تک و تنها ز دم احمدی خویش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را.  دگر از درد گل انداخته رخسار نکویش شده انوار خداوند فروزنده ز رویش نگهش سوی سما بود و همه محو خدا بود که سقف حرمش لاله صفت باز شد و لحظه ی اعجاز شد و با خبر از راز شد و دید در آن درد و الم چارزن پاک تو گویی که رسیدند ز افلاک و همانند ندارند به روی کره ی خاکی یکی حضرت حوا و دگر مریم عذرا و دگر هاجر و سارا همه مبهوت جلالش همه بر دور جمالش همه دیدند مقامش همه گفتند سلامش بگرفتند در آغوش چو جانش زهی از عزت و شانش نگه هاجر و سارا به گلستان رخ حور نشانش که در آن لحظه کف دست به پهلوش کشید از دو طرف مریم عذرا که به یکباره به پا خواست صدای خوش تکبیر ز کوه و شجر و دشت و در مکه جهان غرق در انوارالهی شد و دیدند که مرآت جمال احد قادر سرمد مدنی مکی ابوالقاسم و محمود و محمد نبی امی خاتم به روی دامن مریم ز فروغ رخ خود کرد منور همه جا را. بشنوید از دو لب آمنه آن مادر فرخنده ی احمد که چو بگذاشت قدم بر کره ی خاک محمد ز رخش نور عیان گشت و فروزنده از آن نور جهان گشت که با جلوه ی ماه رخ او دیدمی از دور قصور یمن و شام و به گوش آمدم از جانت معبود ندایی که الا آمنه زادی پسری را که بود از همه ی خلق سرآمد که بود آینه ی طلعت ذات احد قادر سرمد که بود آینه ی طلعت ذات احد قادر سرمد که بود کنیه ابوالقاسم و نام احمد و محمود و محمد که در آن حال همان چار زن پاک، تن خوب تر از جان ورا شسته به ابریق بهشتی پس از آن مریم عذرا به یکی حله ی زیبای بهشتش بپوشاند و لب خویش به لبخند گشودند و سلامش بنمودند و ستودند مقام و شرف و عزت آن پاک ترین عبد خداوند نما را. + نوشته شده در جمعه بیست و هفتم دی ۱۳۹۲ ساعت 3:27 توسط احمد باقری قوام آبادی  | نظرات متن مجری میلاد امام صادق-برای نوجوانان  در هفدهم ربیع الاول، فرشتگان عرش، در انتظارند تا سرزمین مدینه از درخشش ششمین آفتاب امامت، منور شود.  در خانه امام محمد باقر علیه‏السلام، چشمه چشم ‏های منتظر می‏جوشد تا از دیدن رخسار کودکی یوسف ‏جمال، زلال شود. عاقبت، انتظار به پایان می ‏رسد. ششمین حجت خدا چشم برجهان می‏ گشاید.
برای رسیدن به حضرت دوست. حدیث زیبایش هنوز در صحیفه روزگار می‏ درخشد که فرمود: «ما برگزیدگان خدا، راه روشن به سوی خدا و صراط مستقیم هستیم». آری، خاندان نبوت، چراغ ‏های هدایت انسان‏ هایی هستند که به دنبال سرزمین نور و روشنایی ‏اند. وجب به وجب زمین مدینه، عطر ملکوت گرفته است. ملائک، بال گسترده‏اند بر خاک راه تو تا پابوس احیاگر آیین محمدی صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله باشند. امروز، روز میلاد مشق دانایی است؛ روز تحریر حکمت و شکفتن معرفت. ای صادق آل پیامبر! با بیانی بلیغ و کلامی فصیح، زبان رسای اسلام بودی. با سخنانی حکیمانه، منطقی استوار و علمی سرشار، برگزیده روزگار بودی و بنده شایسته پروردگار! تجسّم صبر و اخلاص بودی؛ چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری، نام‏آور فراست و شجاعت و جلوه هیبت و جلالت. چهره فروزان اهل بیت بودی، و وارث علوم رسالت. از سلاله پیامبران بودی؛ عطر و بوی پیامبر را می‏ دادی و مهابت و شکوه او را داشتی! ای خورشید مدینه دانش! کدام معلمی را می ‏توان نام برد که به اندازه تو، تربیت یافته مکتب عترت داشته باشد؟ کدام حوزه است که شاگردیِ تو، بر سر درِ آن نقش نبسته است؟ کدام فقیه است که خوشه‏ چین خرمن حدیث تو نیست؟
🏆 آیاتی در عظمت وجود نازنین اشرف انبیا (صلی الله علیه وآله) 🏆 ✨تجلیل خداوند نسبت به نام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطاب 🔻🔻🔻 ✅خدای سبحان، از نظر ادب محاوره، حرمتی خاص برای پیامبر خاتم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ قایل است که برای انبیای پیشین قایل نبوده. انبیای گذشته را با نام مخصوص آنها خطاب می کند، اما هرگز نام مبارک پیامبر اسلام را به عنوان «یا محمد» نمی برد بلکه همیشه از او با تعبیرهای تجلیل آمیزی همچون: «یا أیّها النبی»، «یا أیّها الرسول» یاد می کند. 🔸مثلا درباره آدم ابوالبشر می فرماید: «یا آدَمُ اْسْکُنْ اَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّة» 🔹درباره حضرت نوح می فرماید: «یا نُوح اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أهْلِک» 🔸درباره موسی می فرماید: «یا مُوسی أَقْبِلْ وَ لاتَخَفْ» ✅ولی درباره رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ علاوه بر خطاب جلالت آمیز خود، به بندگان نیز می آموزد: «لا تَجْعَلوُا دُعاءَ الْرَّسولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضُکُمْ بَعْضاً» «هر گاه خواستید پیامبر را صدا بزنید او را مانند مردی عادی صدا نزنید.» ❌ ادامه دارد...
1_36327580.mp3
8.72M
🔖منبر کامل 🔖 🎙استاد 🔸موضوع: چهارده نکته کلیدی درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صلی الله علیه و آله 🔸حجم: 8.3 مگابایت 🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 👇کانال سخنرانی تاثیرگذار👇👇 👌رسانه دینی 👇💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @mediamenbar ╰┅─────────┅╯
از صبح ۳ بار رفتم سر یخچال هیچی توش نبود واسه اینکه غرور پدرم حفظ بشه آب خوردم💪💪 بار سوم گفت : اون کمده اونیم که خوردی مایع ظرفشوییه اگه آب میخوای یخچال اونوره 😂😂 به نام خدایی که والدین را جایگاهی سترگ بخشید سلام امام کاظم علیه السلام سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّه مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ قَالَ لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ له مردی از پیامبر خدا سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند 2 - در راه رفتن از او جلو نیفتند. 3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند. بحار ج71 ص 45 بیایید کاری نکنیم که دیگران بگویند بر پدرش لعنت با این بچه اوردنش. انسانها هم در زمان حیات والدین و هم بعد از مرگشان ممکن است دچار نارضایتی والدین شوند باید مراقب باشیم. خداوند در روایتی قدسی به عزت و جلالش قسم خورده که اگر کسی به اندازه انبیاء کار خیر و عبادت داشته باشد ولی والدینش از او راضی نباشند اصلا ازش هیچ چیزی قبول نمی کنم. برگرفته از کانال خند و پند 👈 @khandopand ————————————————— ✅استفادھ ازمطالب‌ با‌ذکر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😁لطیفه😁 بعضیا اینجوری دعا میکنند خدایا چنان کن سرانجام کار که بیکار باشیمو پولداررررر😐😂 ✅ روش معصومین دعا کردن خالی نبوده. کارهای مختلفی انجام میدادند از چوپانی و کشاورزی گرفته تا چاه کندن و قضاوت. به مردم هم همینطور سفارش میکردند. ✳️ امام صادق(علیه السلام) به کسی که ورشکست شده بود سفارش کردند که تلاش کند و در پی این تلاش، موفق به جبران خسارت شد. 🔷 متن حدیث طولانیه ، بخشی از متن عربی و فارسی رو میزارم. الکافی ـ به نقل از ابو عُماره طیار : به امام صادق(ع) گفتم: مالم از کف رفته و آنچه داشته ام، نابود شده و نانخورانم بسیارند. امام صادق(ع) به وی فرمود: «هر گاه به کوفه رسیدی، درِ دکانت را بگشای و بساطت را بگستر و ترازویت را در میان نِه و به روزی پروردگارت روی آور». چون باز آمد، در دکانش را گشود و بساطش را گسترد و ترازویش را در میان نهاد. پیرامونیانش در شگفت شدند؛ زیرا نه در حجره اش کالایی کم یا زیاد بود و نه پولی داشت. پس مردی نزد وی آمد و گفت: برای من جامه ای بخر. برای آن مرد، جامه ای خرید و قیمتش را گرفت و مبلغ نزد او ماند. سپس کسی دیگر نزد او آمد و به وی گفت: برایم جامه ای بخر. او در پی جامه در بازار گشت و برایش جامه ای خرید و بهایش را گرفت و آن هم نزدش ماند... سپس مردی دیگر نزدش آمد و گفت: ای ابو عُماره! یک لنگه بارِ کتان دارم. آیا آن را می خری، بدین گونه که بهایش را یک سال بعد از تو بستانم؟ گفت: آری. آن را بار گیر و نزد من آور. آن مرد، بار را نزد وی آورد و او آن را از مرد خرید، بدین گونه که یک سال بعد، بهایش را بپردازی.... باقی مانده کالا تا یک سال در دست وی بود. پس با بهای آن، یک جامه و دو جامه خرید و عرضه کرد و باز خرید و فروخت تا آن که ثروتمند شد و وجهه و اعتباری یافت و به جایگاهی شایسته رسید. الکافی عن أبی عمارة الطیار:   قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ(ع): إنَّهُ قَد ذَهَبَ مالی وتَفَرَّقَ ما فی یدی وعِیالی کثیرٌ، فَقالَ لَهُ أبو عَبدِ اللّهِ(ع): إذا قَدِمتَ الکوفَةَ فَافتَح بابَ حانوتِک، وَابسُط بِساطَک وضَع میزانَک، وتَعَرَّض لِرِزقِ رَبِّک. قالَ: فَلَمّا أن قَدِمَ فَتَحَ بابَ حانوتِهِ وبَسَطَ بِساطَهُ ووَضَعَ میزانَهُ، قالَ: فَتَعَجَّبَ مَن حَولَهُ بِأَن لَیسَ فی بَیتِهِ قَلیلٌ ولا کثیرٌ مِنَ المَتاعِ ولا عِندَهُ شَیءٌ..... قالَ: فَصارَ فی یدِهِ الباقی إلی سَنَةٍ، قالَ: فَجَعَلَ یشتَری بِثَمَنِهِ الثَّوبَ وَالثَّوبَینِ ویعرِضُ ویشتَری ویبیعُ، حَتّی أثری وعَرَضَ وَجهُهُ وأَصابَ مَعروفا(الکافی: ج ۵ ص ۳۰۴ ح ۳، تهذیب الأحکام: ج ۷ ص ۴ ح ۱۳، بحارالأنوار: ج ۴۷ ص ۳۷۶ ح ۹۹، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۲۴.) ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
رفیقم میگفت، یه مدت کارگری می‌کردم، روزهای اول هروقت برمی‌گشتم خونه مامانم یه شربت میگذاشت جلوم.. بابام اعتراض کرد، گفت خانوم من ۲۰ ساله دارم کارگری میکنم تاحالا یه آب نگذاشتی جلوم، حالا این بچه روزای اولشه هرروز براش شربت میاری؟ 😃 قبل از اینکه ادامه ماجرارو بگم که خیلی باحاله، به این نکته میخواستم اشاره کنم که تو همسرداری همین نکات ریز رو اگه توجه کنیم زندگی‌هامون خیلی عالی میشه. مثلا مردها خیلی براشون استقبال مهمه، بعد از یه روز کاری اگه خانوم خونه استقبال گرم بکنه از همسرش کلی خستگیش در میره. یه آبی، شربتی، چایی‌ای، نسکافه‌ای، میوه‌ای جلوش بگذاره. از اون‌طرف آقای خونه هم بعد اینکه خستگیش در رفت با خانوم خونه همکاری کنه، خستگی اونم در بره. خیلی از ماها برای دیگران یه کارایی میکنیم که برای همسرمون زورمون میاد انجام بدیم. مثلا برای بچه‌هامون، برای پدرمادرامون و حتی رفقامون. یه عشق و محبت خالصی داریم که برای همسرمون نداریم، نمیتونیم ابراز کنیم، اگه بتونیم به همسرمون هم همینطوری عشق بورزیم، خیلی مشکلات خودبخود حل میشه. یکم سخته ولی باید تمرین کرد.. حالا این رفیقم میگفت تا بابام این اعتراض رو کرد، از فرداش دیگه مامانم برام شربت نیاورد😂😂 ترجیح داد برای بچه‌ش هم نیاره تا اینکه برای شوهرشم بیاره😂 انقدر سخته همسرداری🤦‍♂😁 @hosein_darabi
😂 -مردم جدیدا خیلی مذهبی تر شدن! خودم شاهدم از سوپر مارکت میان بیرون -میگن یا خدا از مرغ فروشی که میان بیرون -میگن یا حسین از قصابی میان بیرون -میگن یا پیغمبر -امروزم خودم رفتم لنت ترمز بخرم یه قیمتی گفت که اومدم پشت ماشین نوشتم ... بیمه ابوالفضل ...😂✋ 😌 -مرد فقیرى بود که همسرش کره میساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت. -آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. - مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. -روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. -هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. - او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. -مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما که ترازویی نداریم. ما یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم. یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم.. پیامبر اکرم ﷺ می‌فرمایند: -هر مردی که قوت مردم را بخرد و تا چهل روز آن را نگاه دارد به انتظار اینکه مسلمانان در گرانی واقع شوند گناهی کرده که اگر تمام آن قوت را بفروشد و پولش را صدقه بدهد، کفاره آن گناهی که کرده نمی‌شود. برگرفته از کانال 👈 @lobkhand ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
😂 -داداش کوچیکم از بابام پرسید دعای خیر ینی چی؟👶🏻 -بابام گفت:👨🏻 دعای خیر یعنی ما هرچی دعا مے کنیم خدا میگه خیر😂😂😁👌 🤲🏻 مردی برای گرفتن وام به بانڪ مراجعه ڪرد. او خواهش میڪرد که سریعتر به او وامی پرداخت شود. باجه او را به سمت مدیر شعبه هدایت ڪرد. -مدیر پرسید: آقاشما اینجا چقدر پس انداز دارید؟ -مردگفت: متاسفاته پس اندازی ندارم -مدیر پرسید: برادر، اصلا شما اینجا حساب بانڪی دارید؟! -مردپاسخ داد: خیر حسابی ندارم -مدیرگفت: شما ڪه نه حساب در گردشی دارید و نھ حتی پس اندازی کوچڪ! چگونه از ما وام مطالبه می ڪنید!!!ابتدا حسابی تشکیل دهید و هزینھ جزئے واریز ڪنید و بعد درخواست ڪنید. -گاه ما از خداوند درخواستی داریم بدون آنڪه نزد خدا حساب بانڪی اعمال خیر، و آبرویی داشته باشیم..برای درخواست، و انتظار برآورده شدن دعا، نیاز است ابتدا ما، آنچه را خداوند خواسته، انجام داده باشیم. چون ما طلبڪار نیستیم! امام علی ؏ می فرمایند: -لَا تَسْتَبْطِئْ إِجَابَةَ دُعَائِكَ وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِيقَهُ بِالذُّنُوب‏ -اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی ڪه خودت با گناه راه اجابت آن ࢪا بسته ای. 📚تصنیف غرر. ص 193. ح 3768 -ضمن اینڪه گاهی بر آورده شدن یڪ دعا به صلاح ما نیست و ما بی خبریم و خداوند، به جای آن، اجر و پاداش به ما داده و یا در جای دیگری در زندگیمان جبران می شود. برگرفته‌ازکانــــــــــال👇 ⚜لبــــــــــخند⚜ ————————————————— ✅استفادھ‌ازمطالب‌با‌ذڪر‌«صلوات» 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f