#فرهنگی_تربیتی
#معرفی_کتاب
نام کتاب : تاریخ و نقد مکتب تفکیک
نویسنده : محمد حسن وکیلی
✍ معرفی اجمالی :
✅ مکتب تفکیک از جریاناتی است که منکر اعتبار عقل فلسفی و شهود عرفانی بوده و بر پیراسته سازی معارف وحیانی از دست آوردهای بشری تأکید می نماید.
کتاب حاضر دارای شش فصل می باشد که عبارتند از :
فصل اول: تاریخچه مکتب تفکیک؛ در این فصل از پیشینه فلسفه ستیزی در خراسان، تاریخ مؤسس این مکتب و پیروان وی و عوامل شکل گیری و رواج آن بحث شده است.
فصل دوم و سوم: روش شناسی مکتب تفکیک؛در این دو فصل، رویکرد های گوناگون این مکتب در ارزش نقل، عقل و شهود بررسی و نقد شده است. در فصل سوم به اعتراض های عقلی تفکیک بر روش شناسی فلسفی نیز پاسخ داده شده است.
فصل چهارم: گزارش و نقد آرای تفکیکیان در خداشناسی و جهان شناسی و انسان شناسی و معادشناسی می باشد.
فصل پنجم: بررسی نقدهای تفکیکیان بر فلسفه و عرفان؛ در این فصل در دو بخش، نقدهای روایی و تاریخی مکتب بر روش فلسفی و عرفانی ـ به ویژه آنها که در میان معاصران و در فضای غیر تخصصی طرح می شود ـ بیان و نقد و بررسی شده است.
فصل ششم : نتایج و آثار مکتب تفکیک؛ در این فصل، آثار اجتماعی مثبت و منفی جریان تفکیک به صورت گذرا بیان شده است.
#فرهنگی_تربیتی
#معرفی_کتاب
#نقد_مکتب_تفکیک
#محمد_حسن_وکیلی
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
✍ فلسفه، فرزانش، خِرَددوستی یا فیلوسوفیا (به یونانی: φιλοσοφία)(به پارسی میانه: دوستدار دانش، xraddōstih) دانشی است که به تامل، تفکر و پرسش دربارهٔ مسائل بنیادین و اساسیای که در جهان و زندگی با آنها روبرو هستیم مثلاً هستی، واقعیت، آگاهی، ارزش، خِرَد، ذهن و زبان میپردازد. به علاوه، فلسفه نه فقط به عنوان یک تأمل نظری، بلکه همچون «شیوه یا هنرِ زیستن» و تلاشی برای «خوب زیستن» بوده است.
البته همیشه فلسفه ثابت کرده است که خوب زیستن،فلسفه به آن اشاره می کند و دنیا دچار این تغییرات شده است؛درنتیجه خوب زیستن هست که خرد دوستی را به وجود می آورد؛همیشه آنهایی که فلسفه دوست یا خرد دوست بودند عامل خوبی بین همه مسائل بوده اند.
واژه فلسفه شکل عربی شده واژهٔ یونانی فیلوسوفیا (به یونانی: φιλοσοφία، philosophia) به معنای «دانشْدوستی» است. که سپس به عربی و فارسی راه یافته است. نخستینبار فیثاغورس این واژه را به کار برده است.
تفاوت فلسفه با دیگر راههای پرداختن به مسائل، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمانیافتهٔ فلسفه و تکیه آن بر استدلالهای عقلانی و منطقی است. با این اوصاف، اگرچه فلسفه، پژوهشی تخصصی است و به فیلسوفان اختصاص دارد اما ریشهاش در نیازهای مشترک مردمی است که هر چند فیلسوف نیستند اما به این نیازها آگاهند.
💫 ایا میدانستید که:
کلمه فلسفه از کلمه فیلوسوفیا به معنی دوست داشتن علم میاید. فیل به معنی دوست داشتن و سوف یعنی علم.
فیلسوف نیز کسی است که علم را دوست دارد.
اصطلاح phd نیز از دو بخش philosophia doctor یا دکترای فلسفه می اید.
اصطلاح سوفسطا یا سفسطه نیز از دو بخش سوف یا همان علم و استا به معنی غلط میاید. یعنی علم غلط!
💫 ایا میدانستید که:
👈 فلسفه به کلیات و چراها میپردازد.
👈 عموما افرادی که به فلسفه علاقه دارند فرهیخته ترین افراد رشته خود هستند.
👈 اغلب افرادی که به فلسفه علاقه داشته و بدان مشغولند افرادی کلی نگر هستند.
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#سیاسی_اجتماعی
#امام_خمینی
#شهید_مطهری
#دکتر_شریعتی
📜 نامه تند و انتقادی شهید مطهری به امام خمینی درباره دکترشریعتی
⭕️ به مناسبت سالروز فوت دکتر علی شریعتی
📚 به نقل از کتاب «سیری در زندگانی استاد مطهری» انتشارات صدرا)
در بخشی از این نامهی مطهری، که در سال ۱۳۵۶ و پس از مرگِ علی شریعتی نوشته شده، آمده است:
" ... در نامهی قبل معروض شد که: پس از مذاکره با بعضی دوستان مشترک قرار بر این شد که بنده دیگر دربارهی مسائلی که به شخص او مربوط میشد، از قبیل صداقت داشتن و صداقت نداشتن و از قبیل التزامات عملی سخنی نگویم ولی انحرافاتی که در نوشتههای او هست به صورت خیرخواهانه و نه خصمانه تذکّر دهم.
ولی اخیراً میبینم گروهی که عقیده و علاقهی درستی به اسلام ندارند و گرایشهای انحرافی دارند، با دستهبندیهای وسیعی در صدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرأت اظهار نظر در گفتههای او را نداشته باشد.
این برنامه در مراسم چهلم او در مشهد--متأسّفانه با حضور بعضی از دوستان خوب ما--و پیشتر در ماه مبارک رمضان در مسجد قبا اجرا شد، تحت عنوان اینکه بعد از سیّد جمال و اقبال و بیش از آنها این شخص رنسانس اسلامی به وجود آورده و اسلام را نو کرده و خرافات را دور ریخته، و همه باید به افکار او بچسبیم. ولی خوشبختانه با عکسالعمل شدید گروهی دیگر مواجه شد، و بعلاوه هوشیاری و حسن نیّت امام مسجد که متوجّه شد توطئهای علیه روحانیّت بوده در شبهای آخر فیالجمله اصلاح شد.
عجبا! میخواهند با اندیشههائی که چکیدهی افکار ماسینیون، مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلّغان مسیحی در مصر، و افکار گورویچ، یهودی ماتریالیست، و اندیشههای ژان پُل سارتر، اگزیستانسیالیست ضدّ خدا، و عقائد دورکهایم، جامعهشناسی که ضدّ مذهب است، اسلام نوین بسازند! پس و علی الاسلام السّلام.
به خدا قسم اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشههای این شخص حلاّجی شود و ریشههایش به دست آید و با اندیشههای اصیل اسلامی مقایسه شود، صدها مطالب به دست میآید که بر ضدّ اصول اسلام است، و بعلاوه بیپایگی آنها روشن میشود. من هنوز نمیدانم فعلاً چنین وظیفهای دارم یا ندارم؛ ولی با اینکه میبینم چنین بتسازی میشود، فکر میکنم که تعهّدی که دربارهی این شخص دارم دیگر ملغی است. در عین حال منتظر اجازه و دستور آن حضرت میباشم.
کوچکترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیّت است. او همکاری روحانیّت با دستگاههای ظلم و زور علیه تودهی مردم را به صورت یک اصل کلّی اجتماعی درآورد. مدّعی شد که مَلِک و مالک و ملّا، و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشتهاند. این اصل معروف مارکس و به عبارت بهتر مثلّث معروف مارکس را که دین و دولت و سرمایه سه عامل همکار بر ضدّ خلقند و سه عامل از خودبیگانگی بشرند، به صد زبان پیاده کرد. منتهی به جای دین، روحانیّت را گذاشت. نتیجهاش این شد که جوان امروز به اهل علم به چشم بدتری از افسران امنیّتی نگاه میکند. و خدا میداند که اگر خداوند از باب «وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَهُ وَ اللَهُ خَیْرُ الْمَـٰکِرِین» در کمین او نبود، او در مأموریّت خارجش چه به سر روحانیّت و اسلام میآورد.
تبلیغاتی در اروپا و آمریکا له او از زهد و ورع و پارسائی تا خدمت به خلق و فداکاریو جهاد در راه خدا و پاکباختگی در راه حقّ شده است. و بسیار روشن است که دستهای مرموزی در کار بوده و دوستان خوب شما در اروپا و آمریکا اغفال شدهاند. من لازم میدانم که حضرتعالی گاهی برخی افراد بصیر را ولو به طور خفا به اروپا و آمریکا بفرستید، جریانها را از نزدیک ببینند و گزارش دهند؛ که به عقیدهی بعضی از دوستانتان در آنجا پارهای از حقائق از حضرتعالی کتمان میشود.
گروههای چهارگانهی فوق با من به حساب اینکه تا اندازهای اهل فکر و نظر و بیان و قلم هستم به شدّت مبارزه میکنند. شایعه برایم میسازند، جعل و افترا میبندند، بطوریکه خود را مصداق آن شعر فارسی میبینم که محقّق اعظم خواجه نصیرالدّین طوسی در آخر «شرح اشارات» به عنوان زبان حال خود آورده است:
به گرداگرد خود چندان که بینم / بَلا انگشتریّ و من نگینم
ادامه دارد ...
#علمی
#نشست_علمی
🎙 گفتگو و نشست علمی
باموضوع:
شناخت شخصیت علمی و معنوی
علامه سید جلال الدین آشتیانی (ره)
🗓 زمان : سه شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰
ساعت ۱۷:۰۰
مکان : مشهد_اردوگاه آموزشی تفریحی مفتاح
#نشست_علمی
#اردوگاه_مفتاح
#طلاب_سطح_دو
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
خوب است اطّلاع داشته باشید که در ماههای آخر عمر شریعتی بنده مکرّر به وسیله اشخاص مختلف به او پیغام دادم که در نوشتههای تو مطالبی هست بر ضدّ اسلام، و لازم است اصلاح شود، من حاضرم در حضور جمعی صاحبنظر یا تنها، هر طور خودت مایل باشی، به تو ثابت کنم اگر ثابت شد خودت آنها را ولو به نام خودت نه به نام من اصلاح کن و شأن تو بالا هم خواهد رفت والّا مجبورم از تو صریحاً و مستدلّ انتقاد کنم و برایت گران تمام خواهد شد.
آخرین شخصی که از طرف او نزد من آمد، اظهار داشت که او حاضر است اختیار بدهد به آقای محمّدتقی جعفری و آقای محمدرضا حکیمی که از آثارش انتقاد کنند و در نهایت امر تو صحّه بگذاری. من گفتم بسیار خوب، ولی به شرط اینکه کتباً بنویسد. مقارن با حرکتش به خارج اطّلاع پیدا کردم که تنها به آقای حکیمی نوشته که شما مجازی نوشتههای مرا نقد کنی. در اروپا خبر موثّق این بود که گفته بود تا یک سال کاری نخواهم کرد جز اصلاح نوشتههای خودم و یکی از دوستان نزدیک حضرتعالی نقل کرد که به او گفته بود منتظرم فلانی به اروپا بیاید، راجع به اصلاح کتابهایم با او مشورت کنم. و البته من این جهت را تحسین کردم و دلیل حسن نیتِ او و سوءنیت اطرافیانش در ایران گرفتم. روی این حساب میبایست از نشر آثارش قبل از اصلاح و تجدیدنظر لااقل وسیله آقای حکیمی که کتباً به او اجازه داده است جلوگیری شود ولی افرادی که اخیراً تصمیم گرفتهاند او را مظهر رنسانس اسلامی قرار دهند و راه را برای اظهار نظرهای خود در اصول و فروع اسلام باز کنند در شعاع وسیعی به نشر و تکثیر همهی آثار او پرداختهاند. بنده فکر میکنم اگر صلاح میدانید به برخی از ارادتمندان خودتان در اروپا و آمریکا که ضمناً ناشر آثار و افکار او هستند یادآوری فرمایید که قبل از انجام اصلاحات وسیله آقای حکیمی یا گروهی که خودتان تعیین میفرمایید از نشر آثارش جلوگیری شود و اگر هم صلاح نمیدانید که در کار او مستقیماً دخالتی فرمایید راه دیگری باید اندیشید.
بسیار خوب است و برای شناختن ماهیّت این شخص لازم است که حضرتعالی مجموعهی مقالات او را در «کیهان» که یک سال و نیم پیش چاپ شد، شخصاً مطالعه فرمائید. این مقالات دو قسمت است: یک قسمت بر ضدّ مارکسیسم است که مقالات خوبی بود و ایرادهای کمی از نظر معارف اسلامی داشت. ولی قسمت دوّم مقالاتی بود دربارۀ ملّیّت ایرانی (و مستقلاّ ماشین شده) و در حقیقت فلسفهای بود برای ملّیّت ایرانی؛ و قطعاً تا کنون احدی، از ملّیّت ایرانی به این خوبی و مستند به یک فلسفهی امروز پسند دفاع نکرده است. شایسته است نام آنرا «فلسفهی رستاخیز» بگذاریم.
خلاصهی این مقالات که یک کتاب میشود، این بود که ملاک ملّیّت، خون و نژاد که امروز محکوم است نیست؛ ملاک ملّیّت، فرهنگ است. و فرهنگ به حکم اینکه زادهی تاریخ است نه چیز دیگر، در ملّتهای مختلف، مختلف است. فرهنگ هر قوم روح آن قوم و شخصیّت اجتماعی آنها را میسازد.
خود و «منِ» واقعی هر قوم، فرهنگ آن قوم است. هر قوم که فرهنگ مستمرّ نداشته نابود شده است. ما ایرانیان فرهنگ دوهزار و پانصد ساله داریم که ملاک شخصیّت وجودی ما و منِ واقعی ما و خویشتن اصلی ماست. در طول تاریخ حوادثی پیش آمد که خواست ما را از خودِ واقعی ما بیگانه کند، ولی ما هر نوبت به خود آمدیم و به خود واقعی خود بازگشتیم. آن سه جریان عبارت بود از حملهی اسکندر، حملهی عرب، حملهی مغول. در این میان بیش از همه دربارهی حملهی عرب بحث کرده و نهضت شعوبیگری را تقدیس کرده است. آنگاه گفته: اسلام برای ما ایدئولوژی است و نه فرهنگ.
اسلام نیامده که فرهنگ ما را عوض کند و فرهنگ واحدی به وجود آورد، بلکه تعدّد فرهنگها را به رسمیّت میشناسد. همانطوریکه تعدّد نژادی را یک واقعیّت میداند. آیهی کریمهی «إِنَّا خَلَقْنَـٰکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَی' وَ جَعَلْنَـٰکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئلَ... » که اختلافات نژادی و اختلافات فرهنگی که اوّلی ساختهی طبیعت است و دوّمی تاریخ، باید به جای خود محفوظ باشد. ادّعا کرده که ایدئولوژی ما روی فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روی ایدئولوژی ما، لهذا ایرانیّت ما ایرانیّت اسلامی شده است و اسلام ما اسلام ایرانی شده است.
با این بیان عملاً و ضمناً--نه صریحاً--فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامی را انکار کرده است؛ و صریحاً شخصیّت هائی نظیر بوعلیّ و ابوریحان و خواجه نصیرالدّین و ملاّ صدرا را وابسته به فرهنگ ایرانی دانسته است. یعنی فرهنگ اینها ادامهی فرهنگ ایرانی است.
این مقالات بسیار خواندنی است. در انتساب آنها به او شکی نیست. به بعضیها مثل آقای خامنهای و آقای بهشتی گفته مال من است ولی مدعی شده که من اینها را چندین سال پیش نوشتهام. و اینها آنها را پیدا کرده و چاپ کردهاند. در صورتی که دلائل به قدر کافی هست که مقالات جدید است. به هر حال مطالعهی حضرتعالی بسیار مفید است.
#سیاسی_اجتماعی
#امام_خمینی
#شهید_مطهری
#دکتر_شریعتی
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📜📜📜📜📜📜📜📜📜
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📣#پذیرش مرکز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی قم ، سال تحصیلی ۱۴۰۰_ ۱۴۰۱
♻️مرکز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی قم تحت اشراف آیت الله فیاضی با محوریت اجتهاد در معارف برای سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۰ از بین داوطلبان حوزوی در مقطع سطح ۲ و ۳ طلبه می پذیرد .
⏳زمان ثبت نام:
۲۸ فروردین لغایت ۳۱ تیر
‼️‼️ کلیه داوطلبانی که موفق به ثبت نام در سامانه پذیرش مراکز تخصصی مدیریت حوزه نشده اند ، می توانند حضوری و یا مجازی اطلاعات خود را وارد نمایند تا در نوبت مصاحبه قرار گیرند .
⬅️ داوطلبان فرم ثبت نام مندرج در کانال را تکمیل نمایند و برای ادمین کانال مرکز ارسال نمایند
🔹ارتباط با ادمین:
@khatami1369
📳تلفن تماس ⬅️ ۰۹۳۶۶۶۲۳۶۲۲ _
۰۹۱۳۷۳۶۸۶۵۵
⌚️ زمان پاسخگویی: ساعت ۱۴ تا ۱۸
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
✍ دستهبندیها ی فلسفه
فلسفه در سطوح جهانی به ۶ قسمت تقسیم میشود: هستیشناسی، معرفتشناسی، منطق، فلسفه سیاست (سیاسی)، زیباییشناسی و فلسفه اخلاق؛
اما در چند دههٔ اخیر در ایران معرفتشناسی و هستیشناسی با عنوان شاخههای اصلی فلسفه و منطق بهعنوان کمک کننده و همهٔ شاخههای دیگر که ترکیبی از فلسفه و علم دیگری هستند مضاف، اطلاق میشود.
مابعدالطبیعه:
متافیزیک، مطالعهٔ ویژگیهای عمومی واقعیت همانند وجود، زمان، رابطهٔ بین ذهن و بدن، اشیاء و خواص آنها، کل و اجزای آن، وقایع، فرایندها و علت و معلول است
معرفتشناسی:
معرفتشناسی در پیوند با چیستی، اعتبار و دامنه دانش است، همانند روابط بین حقیقت، باور و نظریههای توجیه. معرفتشناسی، به بررسی روشهای کسب دانش، بررسی نظریههای کسب دانش در طول تاریخ و سنجش اعتبار هر کدام از طرق کسب دانش میپردازد
منطق:
منطق مطالعه اصول استدلال درست است
فلسفههای مضاف (خاص):
فلسفههای خاص یا فلسفههای مضاف به شاخههایی از فلسفه گفته میشود که یک حوزه یا پدیده خاص را بهطور تخصصی از دیدگاه فلسفی مورد مطالعه قرار میدهند. از جمله فلسفههای خاص میتوان به فلسفهٔ کنش، زیستشناسی، شیمی، آموزش، اقتصاد، مهندسی، زیستبوم، فیلم، جغرافیا، اطلاعات، بهداشت، تاریخ، طبیعت انسان، شادی، زبان، حقوق، ادبیات، ریاضیات، ذهن، موسیقی، وجود، فرهنگ، فلسفه، فیزیک، سیاست، روانشناسی، دین، علم، جامعهشناسی، فناوری، جنگ و جنسیت اشاره کرد
سه فلسفهٔ مضافِ اخلاق، سیاست و زیباییشناسی نیز، مهمترین فلسفههای مضاف هستند.
فلسفه اخلاق:
مسائل بنیادی فلسفهٔ اخلاق شامل: درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر و بازشناسی فضایل است
زیباییشناسی:
زیباییشناسی به زیبایی، هنر، لذت، ارزشهای حسی، عاطفی، ادراک و مسائل مربوط به ذوق و احساسات میپردازد
فلسفه سیاسی:
فلسفه سیاسی به مطالعه دولت و رابطه افراد (یا خانواده و قبیله) با جوامع و از جمله دولت میپردازد. فلسفه سیاسی به موضوعات و پرسشهای مهمی همچون عدالت، آزادی، دموکراسی، شهروندی، قانون، حاکمیت، برابری و … میپردازد.
⭕️ فلسفههای مضاف دیگر
🔅 فلسفه زبان: به بررسی ماهیت، ریشه و شیوههای استفاده از زبان میپردازد.
🔅 فلسفه حقوق: به پرسشهایی از قبیل «چرا قواعد و قوانین وجود دارند؟ اهداف آنها چیست؟ تفاوت قواعد حقوقی، اخلاقی و مذهبی چیست؟ فرق بین خوب و بد چیست؟» میپردازد.
🔅 فلسفه ذهن: از شاخههای روش فلسفه تحلیلی است که ماهیت ذهن، رویدادهای ذهنی، کارکردهای ذهنی و خودآگاهی را بررسی فلسفی میکند. سرشت رابطهٔ این امور با بدن فیزیکی؛ که به مسئله ذهن و بدن (نفس و بدن) معروف است نیز از مهمترین مسائل فلسفه ذهن است.
🔅 فلسفه دین: شاخهای از فلسفه مشتمل بر همه مباحث فلسفیست که بنمایهٔ آنها پرسشهایی است که از دین سرچشمه میگیرد. فلسفه دین، ارزیابی مفاهیم و باورهای بنیادین سنتهای دینی ویژهٔ جوامع مختلف است.
🔅 فلسفه علم: گرایشی از فلسفه است که به تغییر در مفاهیم و مسائل (مانند روششناسی، ارزش گزارهها و کارایی آنها و گونههای پیکره بندیها و…) علوم گوناگون میپردازد. در واقع، فلسفهٔ علم، علم «مطالعه علوم» است. فلسفهٔ علم، از لحاظ علمِ مورد بررسی، به زیرگرایشهای گوناگونی از جمله فلسفه ریاضیات، فلسفه فیزیک، فلسفه علوم کامپیوتر و…
🔅 فلسفه هنر : هنر چیست؟ چه آثاری را باید هنر به حساب آورد؟ آیا هنر وجود واقعی دارد یا فقط در ذهن هنرمند است؟ این سوالات و بسیاری دیگر سوالاتی هستند که در فلسفه هنر به آنها پرداخته می شود.
🔅 ابرفلسفه: فرافلسفه یا فلسفهٔ فلسفه، مطالعهٔ ماهیت (سرشت)، اهداف، و روشهای فلسفه است.
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
#اخبار_مرکز
✍ گزارشی از سه دوره اردوی مرکز تخصصی فلسفه اسلامی در مشهد
اردوی خانوادگی اعضاء مرکز تخصصی فلسفه اسلامی در خردادماه به مدت سی روز برای سطح دوم و سوم و چهارم که به هر سطح ده روز اختصاص داده شده بود ، در اردوگاه مفتاح واقع در مشهد مقدس ، برگزار گردید .
این اردوی زیارتی _ تفریحی _ علمی ، با اهداف تربیتی به جهت تغییر شخصیت و دستیابی به شخصیت نرمال و متعادل متناسب با شخصیت در طراز طلبگی صورت گرفت .
در این اردو برنامه های علمی و معنوی و فرهنگی متنوعی برای طلاب و خانواده های آنان اجراء گردید تا گامی به سمت تحقق اهداف از پیش برنامه ریزی شده ، برداشته شده باشد .
برنامه های علمی :
کلاس های درسی ، گفتگوهای علمی با اساتید ، نشست های علمی با اساتید مبرز ، مباحثات علمی
⭕️ پستها و مطالب زیر ، گزارشی مختصر از فعالیت های صورت گرفته در طی این دوره می باشد 👇👇👇