هدایت شده از رمان حامیم (باتوهرگز)🤍✨️
سینا: سوگند نمیزارم بری پیش حامیم(عصبی)
سوگند: دیگه خودمم دلم نمیخاد برم
__________________
کیوان : حامیم بسه دیگه انقده عذابش دادی بس نیست؟ دستم روش بلند میکنی؟
حامیم: ولم کن کیوان(عصبی)
____________________
هانا: بابا ؟ پس خاله سوگند کو؟
حامیم: بابا اون دیگه نیست(گریه)
ادامه ی رمان چنل زیر:
https://eitaa.com/ihaamim_roman
هدایت شده از رمان حامیم (باتوهرگز)🤍✨️
اینهمه زحمت میکشیم حتی نمیتونید دمه عیدی خوشحالم کنید؟🫀🥺🤏🏻
تلوخدا🫀
هدایت شده از رمان حامیم (باتوهرگز)🤍✨️
120 بشیم؟🥺🤏🏻
عیدی بدید دیگه؟
کانال به این خوبی؟🫀
بچه ها آخرین شب 1403 هستش بدی خوبی دیدین حلال کنید مارو🫀🥺🤏🏻
#ازطرفافراییکهخیلیدوستونداره