eitaa logo
فراجالب
74.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
18.2هزار ویدیو
11 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 💎 فراجالب گلچین بهترین مطالب از سراسر جهان 📍کپی مطالب در ایتا فقط با ذکر لینک فراجالب 📍کپی در سایر پیام رسانها ممنوع پیامی داشتید : 👉 @Ebhaaam 💥تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/871170386C9e15c1b7a0
مشاهده در ایتا
دانلود
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️‍ نان کپک زده، قسمت سالم نداره 🎯 @Farajaleb
دیگه واقعا پولامو هدر نمیدم و خرید چند دقیقه بعدم 😐 🎯 @Farajaleb
یه تیکه خیلی قشنگ‌ توی کتاب "کمی قبل از خوشبختی" هست که میگه : خوشبختى سراغ کسانى میرود که بلدند بخندند!این زندگى نیست که زیباست، این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مى بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید، از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید! اگر آن ها را کنار هم بگذارید، مى توانید کل مسیر را با خوشحالى طى کنید‌‌. 🎯 @Farajaleb
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرق دانش آموزان مدرسه ابتدایی و متوسطه 😄 🎯 @Farajaleb
17.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لَب لَبی ؛ آبگوشتِ تونسی با طعمِ آتیش 🔥 مراحل تهیه جالبی داره 🎯 @Farajaleb
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم یک تیکه از فیلم که چون جالب بود خواستم شما هم ببینید 😄 🎯 @Farajaleb
یک سایت معروف لیستی رو منتشر کرده که نشون میده قاتل های سریالی تو کدوم یکی از ماه های سال بیشتر و کمتر متولد شدن ؛ متولدین آبان و اسفند با اختلاف صدر این لیست قرار دارن و متولدین شهریور و مهر در انتهای این لیست 🎯 @Farajaleb
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه باک اگر پاییز ، تمامِ برگ‌هایش را ببارد ! وقتی در باغچه دلم ، گل همیشه بهاری دارم ؛ شبیهِ تــــــو.،،💚🌱 🎯 @Farajaleb
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قاری قرآن داش مشتی با ظاهری عجیب و غریب 🎯 @Farajaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو یاد بگیرید، مخ خواهر زاده، برادر زاده هاتونو کار بگیرید 🎯 @Farajaleb
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیر چادر، تی‌شرت آستین‌کوتاه و شلوار سیاه می‌پوشید. موهاش، بلند و شانه‌خورده تا گودی کمرش بود و از مژه‌هاش انگار واکس مشکی می‌چکید. من، تازه رفته بودم ساندویچی داییم؛ شاگردی. و او ظهرها می‌آمد دکان ما، که پر بود از معتادها، جیب‌قاپ‌ها، کاسب‌ها و دیگرانِ گرسنه‌ی سر به‌راه و سر به‌هوا؛ می‌گفت«یه فلافل.» ‌ و من چه می‌دانستم دلش مورچه است برای شاگرد ساندویچی چهارراه سوسکی. دایی خیالش را انداخت به جانم. گفت «این دختره واسه تو میادا» گفتم «عمرنات ممکن» گفت «روی ‌هزاری‌ها، واست می‌نویسه دوستت دارم» گفتم «این تن‌رو کفن کنی راس میگی؟» گفت «به مرگت قسم، خاطرت‌رو می‌خواد دایی.» فرداش گوشواره‌ی برنزی بدلی و بلندی انداخته بود با نگین سرخ. ساندویچش را شش‌تایی زدم. دو نانه. با خیارشور زیاد و گوجه‌ی تازه‌. گفتم «سس بزنم؟» گفت «بزن آقا مرتضی» صدای او و‌ انگشت‌های من لرزید. پشت هزارتومانیش، نوشته بود «خیلی دوستت دارم.» ‌ دوباره که آمد، همراه ساندویچ، یک صدتومانی بهش دادم. پرسید «فلافل ارزون شده؟» گفتم «دلار اومده پایین.» کنار عکس قدس، نوشته بودم «اسمت چیه؟» بالای امضای دبیرکلِ هزارتومانی بعدی نوشته بود «ویران شما: سمانه.» و بعد از آن، ما هر روز، برای هم نامه نوشتیم. رو و پشت اسکناس‌ها. عاشقانه‌هایی با کلمه‌های ریز... ‌ ادامه داستان در پست بعدی 👇 🎯 @Farajaleb
ادامه داستان از پست قبل ... هفته‌های اول، نمی‌گذاشتم دایی نامه‌های‌مان را به کسی بدهد. نگهش می‌داشتم جای حقوق. اما بعد ناچار شدیم که پول‌ها را خرج کنیم. دادیم به نان فانتزی، به ممدآقای خیارشوری، به جواهرخانم سوسیس‌فروش. و نامه‌‌های ما دست به دست می‌چرخید جای اسکناس‌های رایج مملکت. ‌ باهاش مواد می‌خریدند. فال قناری می‌گرفتند. کوپن می‌فروختند. به صاحبخانه‌ها می‌دادند و به خیاط‌ها، کله‌پزها، فال‌گیرهای سرقبرآقا و دیگران. و گاهی، ممکن بود کسی بیاید داخل، بگوید «یه فلافل دو نونه.» و دوستت دارمی را پرت کند روی پیشخان که من نوشته بودم یا او. انگار بخواهد بگوید بازگشت هر چیزی به اصل آن است. و حالا که قرن‌ها از آن روزهای مه گرفته‌ی شرجی گذشته، اسکناسِ کهنه‌ای را از راننده‌‌ گرفتم که رویش نوشته بود «عاشق منم...» و این ترکیب خوش، خاطرم را بازگرداند به آنجا که بودم. به پشت‌ِ یخچالِ دکان ساندویچی. به چشم‌های خواستنی‌اش. به جمله‌ی «بازگشت همه‌ به سوی اوست» تمام اعلامیه‌های سریش‌مالی شده به دیوارهای کاه‌گلی و طبله کرده‌ی آن کوچه‌های تنگ. ‌ بله. بازگشت همه به سوی اوست. همان‌طور که بازگشت تمام آن اسکناس‌ها، دوستت‌دارم‌ها و اندوه پوشیده و پیدای این کلمات... ‌ مرتضی برزگر 🎯 @Farajaleb