eitaa logo
فَرَجِ مُنْتَقِمْ (عجّل‌الله‌)
204 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
199 فایل
‍ ‍ ‍﷽ ان شاء اللّه بابهره‌گیری از معارف نورانی اهل بیت علیهم السلام درجهت معرفت، نصرت و فرج امام غریب مان قدمی برداریم اللّهم العن الجِبتِ والطاغوت اینستا: https://instagram.com/gharibe_del_shekasteh 🔆یاعلے ذکر قیام قائم است @AmirivaneemalAmir
مشاهده در ایتا
دانلود
فَرَجِ مُنْتَقِمْ (عجّل‌الله‌)
زبان حال امام صادق با امام‌زمان علیهمالسلام😭😭😭 *سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی غیبتت خواب دو چشممو ربوده چشمام از هجر تو یک کاسه ی خونه وقتی می بینم که تو خیلی غریبی آسایش تو قلب من باشه چگونه چرا تو ساکنی توی بیابونا ای شهریار شدی از شهر خود جدا تو لحظه لحظه هات به فکر امّتی ولی خودت یه عمر انیس غربتی 😭الله الله عجّل لولیّک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان ببین که نیمه شب یه کافر با حمله به خونه قلبمو سوزونده من رو با پای برهنه با جسارت به دنبال اسب تو کوچه ها دوونده ببین که نیمه شب،امام مؤمنین چندبار تو کوچه ها خورده روی زمین وقتی با خنده هاش منو میزد صدا تو رو صدا زدم میون کوچه ها 😭الله الله عجّل لولیّک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان ببین که آتیش سقیفه یه عمره‌که مونده روشن تو مدینه خونم‌رو آتیش زده از نسل اون که یه دوشنبه مادرم رو زد با کینه به یادم اومده آتیش و میخ در مادرو می زدند با کینه چل نفر ببین که ناله ی بضعه ی احمده در پشت در تو رو مادر صدا زده 😭الله الله عجّل لولیّک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان بیا با پای دل بریم باز پیش جسم پاره پاره بین گودال بشنو که داره تو رو میخونه با درد رو سینش سکینه ای که رفته از حال چشم انتظار تو،عمّه ی مضطره ببین که بی پناه ،میون لشکره تو رو صدا زده،لب نخورده آب به زیر آفتاب خونده تو رو رباب 😭الله الله عجّل لولیّک الفرج... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *اشاره به این روایت شیخ صدوق (ره) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة ج 2 باب 33 حدیث 51 نقل می‎کند که: سُدَیر صیرفی می‎گوید: من، مُفَضَّل بن عَمْرو، ابوبصیر و ابان بن تَغلَب خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام رسیدیم در حالیکه ایشان بر خاک نشسته و جُبّه (نوعی لباس) خیبری پوشیده بودند و ایشان مانند مادر فرزند مرده‎ی شیدای جگر سوخته می‎گریستند درحالیکه زمزمه می‎کردند: سیدی غیبتک نفت رقادی و ضیقت علی مهادی و ابتزت منی راحة فؤادی سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجائع الأبد … فما أحس بدمعة ترقی من عینی و أنین یفتر من صدری عن دوارج الرزایا و سوالف البلایا إلا مثل بعینی عن غوابر أعظمها و أفضعها و بواقی أشدها و أنکرها و نوائب مخلوطة بغضبک و نوازل معجونة بسخطک « ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.  ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده … من دیگر احساس نمی‎کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‎ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‎ام سر می‎کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگذازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. » 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت🔻 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّل لولیـّك المنتقم الفـرج ╭═━⊰🍃🌼🌼🍃⊱━═╮ @farajemontaghem ╰═━⊰🍃🌼🌼🍃⊱━═╯
فَرَجِ مُنْتَقِمْ (عجّل‌الله‌)
«دوبند مهدوی» اللهم عجّل فرج ..... 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّ
دو بند اول ثبت در بین الحرمین 😭😭😭😭😭😭 دوبند مهدوی عمریه که دلت خونه هیچکی از تو نمیخونه هیچ‌کسی یاد تو توی هیئتا نیس خودی ها که رهات کردند وقتی هم‌که صدات کردند فرج تو رأس همه حاجتا نیس بابای غریب بمیرم تا کی تو کوه و بیابون از چشم شیعه ای پنهون نداری غمخواری بمیرم شیعه چقد بی خیاله نمیگه مهدی چه حاله همش عزاداری اللهم عجّل فرج...... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای امام غریب ما شده ای فراموش آقا یه عمره هیچ کسی به دادت نرسید الهی که مقدّر شه شب غیبت تو سر شه نبینم دیگه باشی طرید و شرید آقای غریب دعا کن خودت برای ظهورت فدای قلب صبورت بیا به این مجلس دعا کن که شیعه بی کس و کاره پناهی جز تو نداره بیا گل نرجس اللهم عجّل فرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 توی کوچه ها نیمه شب شده جدّ تو جون بر لب چطوری بردنش سوی بزم شراب بی عبا رئیس مذهب دویده عقب مرکب دشمن قلبشو داده با طعنه عذاب آقای غریب بمیرم رفته با پای پیاده به سوی مجلس باده با تهدید و آزار بمیرم شنیده حرفای ناجور از دشمن خدا منصور با محنت بسیار اللهم‌عجّل فرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی که دشمن مرتد خونه ی اونو آتیش زد افتاده دوباره یاد کربوبلا بعد کشتن ِ شاه دین ریختن با شعله های کین یه لشکر همگی به سوی خیمه ها وای از اضطراب دویدند چند کودک و زن عطشان به روی خار مغیلان با قلبای مضطر دویدند میون غربت صحرا به زیر مرکب اعدا شدند گلا پرپر اللهم‌عجّل فرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊