🔸 رهبر انقلاب یمن( سید عبد الملک الحوثی) خطاب به مردم مجاهد یمن : خداوند رو سفیدتان کند، شما به مردم کل دنیا و کل نسلها درس دادید.
🔴 اینجا یمن است.
نزدیک ترین نقطه به ظهور ولی عصر ارواحنافداه
#بخوان_دعای_فرج_را_دعا_اثردارد
https://eitaa.com/farajpray
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به حرمت لبخند شیرینت باز هم رای میدهم
#انتخاب_مردم
#مشارکت_حداکثری
این کلیپ راه گشاست
از دستش ندهید
#بخوان_دعای_فرج_را_دعا_اثردارد
https://eitaa.com/farajpray
⭕️اعمال شب #نیمه_شعبان
عید شما مبارک
التماس دعا
#بخوان_دعای_فرج_را_دعا_اثردارد
https://eitaa.com/farajpray
سهم #روز_صد_وهشتاد_ونهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه3 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.)
1⃣ شكوه از ابا بكر و غصب خلافت
♦️آگاه باشيد! به خدا سوگند، ابابکر جامه خلافت را بر تن کرد، در حالیکه می دانست جايگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسياب است به آسياب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سيل علوم از دامن کوهسار من جاری است و مرغان دورپرواز انديشه ها به بُلَندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من رِدای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گيری کردم و در اين انديشه بودم که آيا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريکی که به وجود آوردند، صبر پيشه سازم؟ که پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه می دارد. پس از ارزيابی درست صبر و بردباری را خِرَدمندانه تر ديدم. پس صبرکردم در حالیکه گويا خار در چشم و استخوان درگلوی من مانده بود و با ديدگان خود می نگريستم که ميراث مرا به غارت می برند. تا اينکه خليفه اوّل به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد.
2⃣ بازی ابا بكر با خلافت
♦️سپس امام(علیه السلام) مَثَلی را با شِعری از أَعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا! ابابکر که در حيات خود از مردم می خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ خلافت را به عقد ديگری در آورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند.
3⃣ شكوه از عمرو ماجرای خلافت:
♦️سرانجام اوّلی حکومت را به راهی درآورد و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه ای از خشونت، سخت گيری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد پرده های بينی حيوان پاره می شود و اگر آزادش گذارد در پرتگاه سقوط می کند. سوگند به خدا، مردم در حکومت دومی در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند و دچار دورويی ها و اعتراض ها شدند و من در اين مدّت طولانی محنت زا و عذاب آور چاره ای جز شکيبايی نداشتم، تا آنکه روزگار عُمَر هم سپری شد.
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وهشتاد_ونهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه3 : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.)
6⃣ بيعت عمومی مردم با امير المؤمنين (عليه السّلام)
♦️روز بيعت، فراوانی مردم چون يال های پر پُشت کفْتار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آنکه نزديک بود حسن و حسين(علیهما السلام) لگدمال گردند و رِدای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه های انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند. امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پيمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده از دين خارج شدند و برخی از اطاعت حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خدای سبحان را که می فرمايد: «سرای آخرت را برای کسانی برگزيديم که خواهان سرکشی و فساد در زمين نباشند و آينده از آنِ پرهيزکاران است». آری، به خدا آن را خوب شنيده و حفظ کرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود و زيور آن چشم هايشان را خيره کرد.
7⃣ مسؤوليت های اجتماعی
♦️"سوگند به خدايی که دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت کنندگان نبود و ياران حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگیِ ستمگران و گرسنگیِ مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهايش می ساختم و آخر خلافت را با کاسه اوّل آن سيراب می کردم. آنگاه می ديديد که دنيای شما نزد من از آب بينی بزغاله ای بی ارزش تر است. گفتند: در اينجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه ای به دست امام(علیه السلام) داد و امام(علیه السلام) آن را مطالعه می فرمود، گفته شد مسايلی در آن بود که می بايست جواب می داد. وقتی خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عبّاس گفت: يا اميرالمؤمنين! چه خوب بود سخن را از همانجا که قطع شد آغاز می کرديد؟ امام(علیه السلام) فرمود: هرگز! ای پسر عبّاس، شعله ای از آتش دل بود، زبانه کشيد و فرو نشست، (ابن عبّاس می گويد: به خدا سوگند، بر هيچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام(علیه السلام) اين گونه اندوهناک نشدم، که امام(علیه السلام) نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد.)
می گويم: معنای سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «کراکب الصّعبة» اين است که اگر سوارکار، مهار شتر سرکش را سخت بکشد و مرکب چموش نافرمانی کند، بينی او پاره می شود و اگر مهارش را رها کند، چموشی کرده در پرتگاهِ سقوط قرار می گيرد و صاحبش قدرت کنترل او را ندارد. می گويند «اشنق الناقه» يعنی به وسيله مهار، سرشتر را بالا بکشد و «شنقها» نيز می گويند که ابن سکيت در کتاب اصلاح المنطق گفته است؛ اينکه فرمود «اشنق لها» و نفرمود «اشنقها» برای آنکه اين کلمه را مقابل «اسلس لها» قرار داد، گويی فرموده باشد که اگر سر او را بالا کشد، يعنی آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد."
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••💙😍••
تعـجــیــل کــن
بخاطـر صـدهـا
هــــزار چــشــم
ای پاسخ گرامی
امـن یجیب هــا
🌸اللــهـــم عـجــل لـولـیـک الـفــرج🌸
#امام_زمان 💛
#نیمه_شعبان 💐
#میلاد_امام_زمان 🥰
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
بسم⭐️الله⭐️الرحمن⭐️الرحیم⭐️
✨ستاره ها✨چیدنی✨نیستند✨
⭐️برگرفته از✨از زندگی✨یک دختر آمریکایی
🌸... بعد از پایان جلسه، اطراف میز دکتر مجیدی شلوغ شد. گیگز خودش را به جایگاه رساند و به میز دکتر نزدیک شد. با اشاره دکتر مجیدی راهی باز شد تا جلو بیاید. گیگز گفت: اگه اجازه بدین فردا براتون این عکس ها و فیلم های آرشیوی رو میارم تا توضیحاتی هم درباره ش بدم. سارا و ماشا هم از دکتر مجیدی اجازه گرفتند تا برای دیدن عکس ها و فیلم ها حضور داشته باشند.
🌸... روز بعد سارا و ماشا زودتر از وقت تعیین شده به مرکز رسیدند. دکتر مجیدی هم رسید و بعد از گپ و گفتی دوستانه، نظر بچه ها را در مورد جلسات جویا شد. سارا گفت: ... من که حس بسیار خوبی داشته ام. فکر می کنم مخاطبین هم ارتباط خوبی با شما برقرار کرده ان. البته حق بدین که یه مقدار با تردید و تعجب صحبتای شما رو دنبال کنن؛ چون ازین جنس حرفا تا حالا به گوش ما نخورده.
🌸...ماشا گفت: باید اعتراف کنم که از ابتدا موضع خوبی نسبت به شما و این جلسات نداشتم. اما حالا حس می کنم وجودم با این حرف ها آشناست. واقعا از زحمات شما متشکرم. در همین لحظه دکتر گیگز در زد و وارد شد. بعد از سلام و احوالپرسی لپ تاپش را باز کرد و ابتدا تعداد زیادی از عکس های سال ۱۹۰۰ میلادی به بعد را نشان داد. عکس ها از مناطق مختلف شهرهای انگلیس بود؛ از محیط های دانشگاهی گرفته تا کوچه، خیابان و بازار. پوشیدگی خانم ها و آقایان در همه ی عکس ها مشخص بود. او قبل از نمایش فیلم ها که مردم در محیط های مختلف شهرهای منچستر، لیدز و بیرمنگام نشان می داد توضیحاتی درباره بازسازی فیلم ها داد.
🌸... بعد از دیدن بخشی از فیلم ها، دکتر مجیدی با شگفت زدگی گفت: ... قابل اعتمادترین تصاویر برای دیدن وضعیت پوشش مردم اروپا، همین فیلم و عکس هاست. اگه کسی ندونه این فیلم ها مربوط به شهرهای مختلف انگلستانه، فکر می کنه مربوط به کشورهای اسلامیه. چیزی جز پوشیدگی کامل خانم ها، اون هم با لباس های ساده به چشم نمیاد. اگه یادتون باشه گفتم که این فیلم و سریال های قدیمی مثل آن شرلی و خانواده دکتر ارنست هم، واقعیت جامعه غربی رو نشون نمیده. توی این فیلم ها، لباس های پرچین و پف دار به چشم تون اومد؟ ادعای سینما اینه که چیزی که هست رو نشون میده، اما در واقع نظام سرمایه داری حاکم بر سینما، چیزی رو که می خواستن مردم به طرفش برن، نشون دادن و مردم ناخودآگاه و تدریجی به اون سمت حرکت کردن. حقیقتا این فیلم ها حرفی برای گفتن باقی نمیذاران.
🌸... گیگز از دکتر مجیدی تشکر کرد و بعد از تحویل دادن فیلم ها و عکس ها خداحافظی کرد و رفت. سارا نمی دانست موضوع افسانه را چه طور به خانم مجیدی در میان بگذارد. دکتر مجیدی گفت: سارا جان! انگار چیزی میخوای بگی؟ سارا گفت: نه... یه چیزی... راستش ... من قبلا هم گفتم که توی حوزه حقوق زنان فعالیت دارم. دکتر گفت: خب... سارا گفت: تازه فهمیده ام که فعالیت و مطالعات من توی یه بیراهه بوده و چه فریبی خوردم....
🔸️هر روز یک صفحه از کتاب ستاره ها چیدنی نیستند باما دنبال کنید (۶۳)
#ستارهها_چیدنی_نیستند
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
نویسنده⚡محمد علی حبیب اللهیان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈┈