ماده یک: اصطلاحات و تعاریف ماده دو: مستندات قانونی ماده‌ سه:  ضوابط و مقررات: 1- شهرداری مرجع صدور مجوز نصب تابلو می‌باشد. 2- وزارت فرهنگ، مرجع تشخیص رعایت اجرای قانون و مفاد این دستورالعمل است. شهرداری ها و مراجع صدور مجوز فعالیت به عنوان متولیان ذی ربط و پلیس اماکن به عنوان ضابط اجرایی، موظف به همکاری با این وزارتخانه هستند. 3- ادارات کل فرهنگ و ارشاد، مرجع صدور تأییدیه نوشتار و طرح تابلو با رعایت مراتب زیر هستند: الف) خط تابلو و نحوه درج مطالب تابلوها بايد خوانا و قابل تشخيص باشد. ب) استفاده از خط و زبان فارسي در مطالب تابلوها الزامي است. ج) رعايت نسبت 70% خط فارسي به 30% خط بيگانه در تمامي تابلوهایي که کاربری دوزبانه دارند الزامي است. تبصره: در تابلوهاي سفارتخانه‌ها، كليساها و دیگر مؤسسات و اماکن متعلق به خارجیان یا در موارد ضروری، در كنار خط بيگانه، بايد عنوان و نشان حاوی نوشتار به خط و زبان فارسي نيز درج شود. این تابلو ها مشمول رعایت نسبت خط فارسی به خط بیگانه نمی شوند. د) استفاده از تابلو یا نوشته‌ها یا نشانه‌هایی که منحصراً به خط غیرفارسی نوشته شده ممنوع است.⛔ هـ) استفاده از خط بيگانه براي معادل نويسي اسامي و عناوین بر روي تابلوهای معرف کاربری، براي معرفي يا بيان كاربري كالا و خدمات، تنها در صورتي مجاز است كه نسبت خط بيگانه به خط فارسي 30 به 70 باشد. و) استفاده از واژه هاي بيگانه‌اي كه فرهنگستان زبان و ادب فارسي معادلي براي آنها به تصويب نرسانده، در صورتي مجاز است كه از فرهنگستان استعلام شود و فرهنگستان نيز اعلام كند كه وضع معادل فارسي را براي آنها ضروري نمی داند و به كاربردن آنها بلامانع است. ز) مطالب تابلو بايد مطابق با الگوهای دستوری و املای زبان فارسی باشد. ح) مؤسساتي كه در ساير كشورها محصولاتي با نام تجاري خاص توليد مي کنند، درصورت سرمايه‌گذاري در ايران، مي‌توانند در ثبت شركت سرمايه‌پذير و عرضه محصولات توليد شده در ايران، با رعايت قانون ممنوعیت و آیین نامه اجرایی آن و سایر قوانين و مقررات مربوط، از نام شركت خارجي سرمايه‌گذار و نام تجاري خاص محصولات ياد شده استفاده کنند و تفاوت و محدوديتي براي تبليغات اين گونه محصولات با موارد مشابه داخلي نخواهد بود. ط) مجوز استفاده از نام و نشان تجاری داخلی در تابلو با درخواست شرکت مربوطه و به نام آن شرکت صادر خواهد شد و در خصوص نام و نشانه‌های خارجی، با درخواست نمایندگی دارای مجوز از مرکز امور اصناف انجام می‌شود. ی) فرهنگستان، به استناد ماده 15 آیین نامه اجرایی، مرجع تشخیص فارسی بودن نام است و با استعلام دستگاه مجری، حداکثر ظرف مدت 15 روز کاری اعلام نظرخواهد کرد. تبصره 1: تا زمان اعلام نظر فرهنگستان مجازات‌‌های مطروحه در قانون اعمال نخواهد شد. تبصره 2: عدم اعلام فرهنگستان در زمان مقرر به منزله تأييد نام استعلام شده خواهد بود. ماده‌ 4:  وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه👇 http://sardarasnaf.ir/pasdasht/content.html?cId=21 👈🏻

صبح امروز شاهد

البته موارد و برندهای دیگه ای تو سطح شهر وجود داره و نیازمند مطالبه قانون از طریق شماست فرهنگ، با همین خرده پازلها ساخته میشه نمیشه نماهاو تابلوهای شهری ما فرنگی باشند و انتظار داشته باشیم رفتار مردم فرهنگی بشود..!!؟

یادمون نره یه بحث مهمی رو موقتا متوقف کردیم(#ترمیم_گسست_اجتماعی) و تو زنگ تفریح داریم چند تا نکته رو بصورت نقطه ای بازگو میکنیم. نقش هتل ها در فرهنگ عمومی 👇

هتل ها در عصر حاضر، یک فلسفه وجودی دارند و آن هم ایجاد فضایی برای تجربه چند روز بهشت دنیایی با انواع لذتجویی ها...! (اشکال اساسی هم در همین ماهیت و عملکرد برخواسته از این ماهیت است. مثل بقیه اجزای مدرنیته) هتل ها اغلب حتی در شهرهای زیارتی به تاسی از استاندارهای جهانی و برای جذب و رقابت بیشتر، باید خدمات رفاهی و غذایی بیشتر بدهند تا مشتری را راضی کنند... مشتری هم دیگر توقع دارد که از هتل، رفاه و کیفیت غذا و آزادی و...بخواهد امروزه حتی محدویت محرم ونامحرمی هم در هتل ها در پس پرده اغماض و توجیه و..در خدمت شهوت و ثروت قرار گرفته است... هتل قله لذت جویی و کانون مصرف زدگی شده است تا اینجای کار، تبیین امر بدیهی بود مشکل آنجاست که تجربه چند روز زندگی در هتل ها به خانه ها و سبک زندگی مردم سرایت میکند و امروزه شاهد آثارش هستیم از دکور منزل گرفته تا سبک غذا و.. ما ملتی مصرف زده و مبتلای به چشم هم چشمی شده ایم سفره های رنگین و غذاهای متنوع در یک وعده غذایی..! زیارتی که تمرین ریاضت و بستر تربیت است از این دست از حواشی، آسیب های خاصی را به فرهنگ عمومی ما دارد وارد میکند.. آیا نمیشود اقامتگاه هایی رو برخواسته فرهنگ دینی و ملی خودمان بسازیم؟ ضمنا بخش مهمی از هتل های این کشور دولتی هستن که به بخش خصوصی اجاره داده شده اند.!

☝سه پیام قبلی که با عجله نوشته شده بود ویرایش گردید با عرض پوزش🙏

2X نسبت تمدن سازی با کاربری های عمومی و پدیدارشناسی برخی از مکان ها و ماهیت عملکرد آنها

از معابر کوثری تا خیابانهای تکاثری تا به حال به تفاوت معابر در شهرهای سنتی و معاصر دقت کرده‌اید؟ در شهر سنتی که مصداق شهر/عبودیت بود بازار در موقعیتهای مشخصی مکان‌یابی و احداث می‌شد به نحوی که در چنین شهری، کارکرد اغلب معابر (متناسب با وجه تسمیه معبر) صرفاً عبور و مرور بود و نه تجارت و بیع. اما در شهر معاصر که مصداق شهر/ثروت است، کمتر خیابان و معبری را می‌توان یافت که بدنه آن به کاربری‌های تجاری اختصاص نیافته باشد. در چنین شهری، عملا کل شهر بر مدار تجارت شکل می‌گیرد و نه عبودیت. به نحوی که شهروندان حتی برای طی کردن مسیرهای روزمره نیز گریزی از مواجهه با انبوه ابنیه تجاری ندارند (به تفاوت دو تصویر ارائه شده در عکس فوق عنایت بفرمایید). به این ترتیب در شهر معاصر به دلیل کالایی شدن فضاهای شهری که از نتایج اقتصاد تکاثری است، شهروندان با عبور و مرور روزمره در معابر، چه بخواهند و چه نخواهند در حال بازارگردی هستند. چنین شهری، برخلاف شهر سنتی که محصول اقتصاد کوثری و فرهنگ قناعت بود، محصول اقتصاد تکاثری و فرهنگ مصرف است؛ اقتصادی که برای رفع احتیاج بازار نیست، بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است. اینکه در اقتصاد تکاثری، بسط بازار از موقعیت‌های خاص به کل شهر، چه تاثیراتی بر روحیات و خلقیات شهروندان دارد محل تامل جدی است؛ شهری که حتی بسیاری از شهروندانش شبها را به نوعی در بازار می‌خوابند! زیرا در منازلی سکونت دارند که طبقه فوقانیِ مغازه‌ها و ابنیه تجاری است و مبرهن است که در چنین شهری، حرکت بر مدار عبودیت، از عهده هرکسی برنمی‌آید: رجال لا تلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر الله (نور/۳۷). @baladetayyeb

تلفیق قوا یه جوانمرد در مجلس بوده ولی مثلیکه وقت بهش نداده بودن بره حرفشو پشت تریبون بزنه

🔰 مـجـلـس، مـعـاون را عـزل کـرد! 🔹 اظهار مخالفت نماینده‌ها با بیانات رهبر انقلاب و انفعال دولت 🔹 ضرورت پایان دادن به سلطه نماینده‌ها بر دولت 🔹 به داد مدیران استانی و شهری برسید. 🔹 عزل معاون وزیر کشور، نمونه‌ای از اتفاقات روزمره بخش وسیعی از نمایندگان در شهرهاست! 🔹 استقلال دولت را دخالت نماینده در عزل و نصب و امور اجرایی نابود کرده است. #بدعت_سیاسی #تلفیق_قوا ✍ حجت الاسلام رحمت الله معظمی @r_moazzami

🔻نکاتی درخصوص #نقد_سخنان_آقای_شهبازی و کناره گیری ایشان از قاب تلویزیون: ۱. رسانه ملی با تمام عیوبی که داره، زمین بازی نظام میباشد و بسیاری از هنرپیشه ها بخاطر همکاری با این مجموعه، متهم به حمایت از نظام میشن و از سوی قشر نسبتا عظیمی از جامعه هنری، مورد انتقاد و طعنه و تمسخر قرار میگیرند ولی آگاهانه این حمایت رو انتخاب میکنند.. ـ ۲. صرف اعلام تسلیت و همدردی در مرگ مهسا امینی در روزهای اول، بمعنای همراهی با فتنه گران محسوب نمیشه، یعنی ما در شرایط جذب حداکثری نباید.. ۳. قبح براندازی وقتی ریخته میشه که ما به راحتی اون رو نثار هر کسی میکنیم! در شرایطی که دستگاه فرهنگ و هنر کشور معیوب است و اساسا در دوره سلطه استکبار جهانی بر هنر و غلبه هنرمندان غرب زده در جوامع،(که متاسفانه از لوازم مقهوریت افراد در ساختارهای غلط بوده و امری طبیعی است!) از یه هنرپیشه معمولی چه انتظاری میشه داشت! ضمنا سکوت همیشه بمعنای رضایت نیست و لذا با چوب ساکتین.. نمیتوان همه را حامی فتنه و فتنه گران قلمداد نمود! ۴...

۴. در عین اینکه بنده انتقادات ماهوی و موردی بسیاری به صدا و سیما دارم اما (بر فرض پذیرش این پدیده و اجتناب ناپذیر بودن آن،) بیان اینگونه مواضع [که من به نشانه اعتراض به فلان مجری، قاب تلویزیون رو ترک میکنم] جامعه را دو قطبی و ملتهب میکند! و آبستن آشوب..! حتی اگر حرف ما و باور ما درست باشد و خروج ما هم تکلیف باشد و کار مدیران صداسیما هم غلط باشد بازهم نباید بر تنش و دو قطبی کردن جامعه کمک کنیم دشمن همین رو میخواد طیف وسیع حامیان آندو و مخالفان ما جری خواهند شد! قشر خاکستری به کدام سو متمایل خواهد شد؟ در خصوص کلمات حق آقایان علما قبلا گفتم که مواضع آنها در محافل خصوصی حق بوده و قابل بیان، اما از طریق رسانه های عمومی، غلط بوده و نشانه ی ناپختگی و سیاست نداری است... رفتن ایشان منعی ندارد ولی مجری مشهور رسانه ملی نباید دوقطبی سازی کرده و بهانه به دست دشمن بدهد! فراموش نکنیم سکان کشتی کشور دست ماست و کمترین تنشی، کشتی را به تلاطم می اندازد! اگر دوره طاغوت بود این تنش ها به ضرر سکاندار تمام میشد و مصداق مبارزه ی غیر مسقیم با نظام طاغوتی بود اما الان چی؟! فراموش نکنیم تنش ها و دوقطبی سازی های سیاسی در ۴۰ سال اخیر، یکی از عوامل موثر در رشد #گسست_اجتماعی بوده که امروز بزرگترین معضل و ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی ما به شمار میرود.