eitaa logo
پایداری
339 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5.4هزار ویدیو
204 فایل
اهداف: ⚪️ نگاهی به رویدادها و ارزشهای انقلاب - پایداری و جبهه مقاومت ▫️حوادث جریان سازِ گذشته، حال و ده های پیش رو 🔴 شناخت دشمن و جریانات مرموز فتنه - تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و تغییر بینش جامعه. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحنه اعدام انقلابی انور سادات فرعون مصر توسط شهید خالد اسلامبولی 🌹 به مناسبت شهادت خالد اسلامبولی در ۲۶ فروردین ۱۳۶۱
🔴 صحنه اعدام انقلابی انور سادات فرعون مصر توسط شهید خالد اسلامبولی 🌹 به مناسبت شهادت خالد اسلامبولی در ۲۶ فروردین ۱۳۶۱ 🔴محمد انور السّادات، رئیس جمهور سابق مصر در 25 دسامبر سال 1918م به دنیا آمد و به هنگام تحصیل در دانشکده افسری با جمال عبدالناصر آشنا شد. وی در سال 1952 به نهضت افسران آزاد پیوست و پس از پیروزی کودتای ضد سلطنتی سال 1952م، به وزارت کشور دست یافت. سادات از آن پس بارها مناصب مهم کشوری از جمله ریاست مجلس ملی مصر، دبیر کلی حزب اتحادیه ملی مصر و معاونت رئیس جمهوری را به عهده گرفت. پس از درگذشت جمال عبدالناصر، انور سادات در 16 اکتبر 1970م به عنوان رئیس جمهور مصر انتخاب گردید. ♦️سادات در سال 1980 خود را رئیس جمهور مادام‏العمر مصر اعلام کرد و در سال 1981 کمک‏های شایان تسلیحاتی و نیروی انسانی برای کمک به عراق در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود. انور سادات با تن دادن به استراتژی امریکا و اعمال سیاست‏های درهای باز در کشورش، باعث گسیل سرمایه‏ داران و مستشاران امریکایى به مصر شد. او هم‏چنین پس از انعقاد قرارداد کمپ دیوید، به صهیونیست‏ها اجازه تأسیس سفارتخانه در قاهره را داد. ادامه اعمال ننگین سادات باعث شد تا بسیاری از کشورهای اسلامی با مصر قطع رابطه کنند و حتی عضویت مصر را از اتحادیه عرب لغو نمایند. ادامه این اعتراضات باعث شد تا گروه اسلامی الجهاد، طرح اعدام انقلابی سادات را عملی سازد. ♦️ در روز ششم اکتبر سال 1981م، هنگامی که انور سادات در جریان مراسم سان و رژه، به مناسبت سالگرد جنگ 1973 اعراب و اسرائیل مشغول تماشای پرواز هواپیماهای میراژ فرانسوی بود، سروان خالد شوقی اسلامبولی و دوستانش که برای قتل سادات هم قسم شده بودند، پس از پیاده شدن از زره پوش‏ها و خودروهای نظامی خود، با سرعت عملی که بیشتر به یک فیلم سینمایى شباهت داشت، با شلیک مسلسل و پرتاب نارنجک به طرف جایگاه سادات پیش رفتند. در جریان این عملیات هفت نفر ازکسانی که نزدیک سادات نشسته بودند از پای درآمدند و انور سادات نیز ساعتی بعد در بیمارستانی که محمدرضا پهلوی را در آخرین روزهای حیات در آن بستری کرده بودند، در 63 سالگی به درک واصل شد. 🔴 پیام امام خمینی به مناسبت عید قربان و در پی هلاکت انور سادات به دست شهید خالد اسلامبولی: ♦️ در این سال، این عید برای مسلمانان از آن جهت مبارکتر است که در آستانۀ آن فرعون مصر رهسپار کوی فرعونیان گردید، و برای ایران به علاوه از آن جهت که قوای شیطانی صدام رو به زوال و شیاطین پیوستۀ امریکا رو به اضمحلال است. ♦️اینجانب به همۀ مسلمانان و ملت عزیز ایران از پیروزی‌های پی در پی تبریک[عرض می‌کنم]و سعادت و سلامت همگان را خواستارم. و امید است با انتصاب آقای رئیس جمهور(آیت الله خامنه ای) و همت همۀ ارگانها مشکلات ایران رفع گردد.والسلام علی عباد اللّه‌ الصالحین. روح‌اللّه‌ الموسوی الخمینی ۱۳۶۰/۰۷/۱۷
🌷 عید قربان سال - سالروز شهادت آیت الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، امام جمعه تبریز و نخستین شهید محراب 🌹شهید آیت‌الله محمدعلی قاضی طباطبایی، در سال 1293 شمسی در تبریز متولد شد. در سال 1316 هنگام قیام مردم تبریز به اتفاق پدرش، به خاطر مبارزه، به تهران تبعید گردید و پس از چند ماه تبعید در تهران و ری به تبریز بازگشت. در سال 1318 جهت ادامه تحصیل علوم دینی به قم عزیمت کرد و درسال 1328 راهی نجف گردید و در این دو شهر از محضر علما و بزرگان کسب فیض نمود. 🌺شهید قاضی طباطبایی در سال 41، با شروع نهضت اسلامی، به علت فعالیت علیه رژیم، توسط مأموران دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل و سپس به شهرهای بافت و کرمان و زنجان و پس از آن به عراق تبعید شد ولی پس از یکسال به ایران بازگشت و به هدایت مردم و روشنگری و تبلیغ اسلام پرداخت و تا پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزات خود و ارشاد مردم ادامه داد. شهید قاضی طباطبایی اولین شهید محراب در دهم آبان 1358 شمسی، مصادف با عید قربان، نماز عید را اقامه کرد و در همان شب در راه مراجعت به منزل توسط منافقین مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و به فیض شهادت نائل می‌گردد.
نگارا عید قربان است قربانت شوم یا نه نگفتی یک دمی آیا که مهمانت شوم یانه برای طوف کویت جامه احرام بر بستم گدای دوره گرد گوشه خوانت شوم یانه 🌺قربان،عید سر سپردگی و بندگی مبارک🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاک عرفات را، آب زمزم را کوه حرا را … جرات ابراهیم و طاقت اسماعیل را … وصال معشوق را صاحب کعبه نصیبت کند … عید سعید قربان خجسته باد _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ ای عزیزان به شما هدیه زیـــــــــزدان آمد عید فرخنـــــــده ی نورانی قربـــــــــان آمد حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول رحمت واسعــــه ی حضــرت ســـبحان آمد . . . _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_🌺 عید قربان که پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا فرا میرسد عید رهایی از تعلقات است ، رهایی از هر آنچه غیر خدایی است در این روز ، اسماعیل وجود را یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کردیم قربانی کنیم تا سبکبال شویم عید قربان زنده دارد یاد قربان گشتگان را پاسداران و اسیران و به خون آغشتگان را خیز و در این عیدقربان سوی قربانگاه رو کن معنی بیت و حرم را در شهادت جست وجو کن . . . _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ ای منای معرفت دل هایتان روی جانان شمع محفل هایتان در هوالهو خویش را فانی کنید
📆 بخشی از پیام نوروزی امام خمینی در اول فروردین ۱۳۶۳ 💠 برداشت اهل معرفت از عید 🔹 البته عیدهایی که اسلام تأسیس فرموده است برداشت های مختلفی از آن به حسب نظرهای مختلفی که اهل نظر دارند و به حسب قشرهای مختلفی که برخورد می‌کنند با آن بسیار مختلف است. آن برداشتی که اهل معرفت از عید می‌کنند، با آن برداشتی که دیگران می‌کنند بسیار مختلف است. آنها بعد از اینکه در ماه مبارک رمضان آن ریاضتها را می‌کشند و کشیدند، روز عید، روز لقای آنهاست، لقاء‌الله است آن روز برای آنها. 🔸 الِغَیرِکَ مِن ظُهورِ مالَیْسَ لَکَ‌ آنها همه چیز را از او می‌دانند و آن روز را عید می‌کنند برای اینکه بعد از ریاضات یوم ورود است به حضرت. و عید قربان را بعد از اینکه تمام عزیزانِ خودشان را از دست دادند مهیا برای ملاقات می‌شوند. آن هم ملاقات است بعد از اینکه نفس خودشان را کُشتند و هرچه عزیز است در راه خدا از آن گذشتند، آن وقت است که روز لقاست. و جمعه هم اجتماعاتی که مسلمین با هم می‌کنند مهیا می‌شوند اهل معرفت برای لقاء‌الله. پس برداشت آنها از عید، غیر برداشت ماست و ما هم امیدواریم که به تبع اولیاء خدا به جلوه‌ای از آن جلوه‌ها برسیم و ذره‌ای از آن معارف در قلب ما واقع بشود. ▫️...و امیدواریم که ملت ما همان طوری که جوانان ما تحول پیدا کردند و راه صد ساله را با یک شب پیمودند، این تحول نصیب ملت ما همه بشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 دوباره عید قربان شد و حرف و حدیث هایش . 🆔 @yade_ayyaam 💥در بازنشر این کلیپ که پاسخی است بر بسیاری از حرف و حدیث های بهائیان و برخی سلبریتی ها و روشن فکرنماها ، لطفا اهتمام داشته باشید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سبوی اشک؛ لحظات عارفانه آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی در نماز عید قربان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گروه واتساپ پایداری https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 به یاد شهدای منا 🔹آخرین تلاوت شهید «محسن حاجی‌حسنی کارگر» قاری بین‌المللی کشورمان پیش از شهادت در فاجعه منا
فاجعه عید قربان سال 1354 ؛ 164 حاجی در حریق صحرای منا کشته شدند ✳️از چند سال گذشته است شاید برخی گمان کنند بی کفایتی و یا جنایت ها مختص سالیان گذشته است ولی نگاهی به تاریخچه برگزاری مراسم نشان از آن دارد که آل سعود همواره با بی کفایتی یا خیانت و جنایت تعداد زیادی از زوار خانه خدا را قلع و قمع کرده اند ، برخی از این موارد را همه می دانند و شاید به یاد دارند از جمله کشتار زوار ایرانی خانه خدا در سال 1366 ولی برخی از این روی دادها در گذر تاریخ به فراموشی سپرده شده است ...از جمله فاجعه عید قربان سال 1354 که در تعداد زیادی از زوار ایرانی و غیر ایرانی کشته و یا مجروح شدند ...به مناسبت سالگرد این فاجعه نگاهی می کنیم به جرائد آن روزها
🍃🌸 خوشا «ذی‌الحجه» روز عید قربان شروع داستانِ؛ عشق و ایمان....🍃🌺 خدايا كمك‌مان كن تا از سيم خاردارهاى نفس‌مان عبور كنيم كه همين قربانى نفس، ما را بس! عید سعید قربان مبارک.💐
🔵 👇👇
هدایت شده از دفاع مقدس
راه تو می‌طلبد مرد کیست ؟ تیرماه ۱۳۶۵ ، قلاویزان 📷 عکاس : سیدمسعود شجاعی طباطبایی 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
هدایت شده از دفاع مقدس
☀️ حوالی ظهر بود، گرما بیداد می کرد، دشمن که از ارتفاعات قلاویزان تارانده شده بود با تمام قوا سعی در باز پس گیری ارتفاعات داشت، نور آفتاب به سود آنها بود ، رزمنده ها که تمام شب مشغول عملیات بودند در این ساعات کمی خسته به نظر می آمدند.تدارکات نرسیده بود و بچه ها تشنه بودند. در جاییکه فرمانده مقرر کرده بود ، خسته وتشنه کیسه های شن را پر می کردند تا از گزند ترکشهای توپ و خمپاره در امان باشند. سنگرها بدون سقف بود ، چون نه فرصتی برای این کار بود و نه خبری از تدارکات بود. دوربینم را برداشتم و برای گرفتن عکس در مسیر خاکریز حرکت کردم.صدای سوت توپ و خمپاره باعث می شد دائم که خیز بروم ، بچه های رزمنده دیگربه خوبی با این صداها آشنا هستند . گوشها عادت می‌کند و می‌توانی بفهمی که این صدای توپ از طرف خودی‌هاست یا دشمن تا بیجا خیز نروی! نمی دانم برای چند دقیقه چه شد که عراقیها جهنمی به پا کردند و آنچنان آتشی روی ما ریختند که مدتی درازکش روی زمین ماندم و با اصابت هر خمپاره و توپی بالا و پایین می شدم . کمی آرامش که ایجاد شد بلند شدم تا اطرافم را بینم . در ابتدا دود حاصل از این همه انفجار و خاک باعث شد درست متوجه اوضاع نشوم ،گوش هایم تقریبا چیزی نمی‌شنید، به نظرم آمد که زمان از حرکت باز ایستاده و متوقف شده ، از موج انفجارها کمی گیج بودم. دیدم بچه های زیادی به روی زمین افتاد ه اند ، در همین زمان نگاهم به صورت نوجوانی افتاد که صورتش از برخورد خمپاره به نزدیکیش سیاه شده بود و ترکش‌های آن تمامی صورتش را گرفته بود . بی اختیار دوربینم را بالا آوردم و عکسی از او گرفتم. در حال حرکت بود و برای اینکه به زمین نیفتد از لبه های سنگرهای شنی کمک می‌گرفت. جلو رفتم ، صدای زمزمه اش را می شنیدم ، به آرامی می گفت: 🕌 🌴 وقتی به او رسیدم دیگر رمقی برایش باقی نمانده بود و به زمین افتاد. او را به آرامی بغل کردم ،همچنان نجوا می کرد. با تمام وجود امدادگر را صدا زدم. صورتش را بوسیدم و به او گفتم :عزیزم ، فدات بشم ، چیزی نیست و نا امیدانه برگشتم و باز امدادگر را به یاری خواستم. حالا اشک هایم با خونهای زلال او در هم آمیخته شده بود، دیگر نجوا نمی کرد و به آسمان چشم دوخته بود . امدادگر آمد ، اما..،.لحظه ای بعد گفت :"کاری از دستم بر نمی یاد ، شهید شده ، برادر زحمت می کشی ببریش معراج شهدا...!(معراج شهدا جایی بود که وقتی بچه ها شهید می شدند ، آنها را کنار هم می گذاشتند تا بچه های گردان تعاون آنها را به عقب منتقل کنند.) در حالیکه تمام بدنم می لرزید او را بغل کردم ، انگار فرشتگان زیر پیکر پاکش را گرفته بودند. آنقدر سبک بود که به راحتی در بغلم جای گرفت و از زمین بلندش کردم. امدادگر با دست محل معراج شهدا را نشان داد .قبل از اینکه او را در کنار سایر شهدا بگذارم. صورتش را بارها و بارها بوییدم‌ و بوسیدم ، به خدا بوی عطر گل یاس می‌داد... ✍🏻 راوی : عکاس دفاع مقدس سید مسعود شجاعی طباطبایی 📷 🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک — آزادسازی مهران ا🇮🇷 یاد شهدا، کمتر از شهادت‌ نیست...🌷 ا▪️▫️▪️▫️▪️▫️▫️▪️▫️▪️ 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
هدایت شده از دفاع مقدس
🌷نهم تیرماه ۶۵ - سالروز شهادت نقی خیرآبادی — عملیات کربلای ۱ 🌴مداح دلسوخته، ذاکر اهل بیت و کادر اطلاعات و عملیات لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {ع} 💠مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا {س} ق ۵۳/ ر ۱۶۴/ ش ۷ بخشی از وصیتنامه شهید: ✍️مسئولیتمان بسیار سنگین است مسئولیتی که در قبال اسلام و قرآن داریم مسئولیتی که در قبال خانواده شهدا، شهدای عزیز شهدایی که از جان و مالشان گذشتند تا اسلام بماند واللّه این دنیا مزرعه آخرت است واللّه در آن دنیا از شما سؤال می کنند آن موقع که اسلام به خون نیاز داشت چرا رفتی توی خانه ات نشستی ؟ اگر نماز خوانی، نمازت ارزش ندارد اگر بتوانی جبهه بروی و نروی و وای به حال کسانی که دیگر نمازشان را هم نمی‌خوانند 💠 کسانی که هنوز با آن موضع (حجاب) آن چنانی بیرون می‌آیید قدری فکر کنید می خواهند بگویند ما تمدن داریم واللّه به این چیزها نیست تمدن با لخت گشتن نیست‼️ شما تمدن را می توانید بیایید توی جبهه‌ها ببینید این را می گویند تمدن که از جوان۱۴ساله بگیر تا (پیرمرد)۶۰ساله چجوری رشد کرده‌اند این را می گویند تمدن نه آنکه با آن وضع آنچنانی بیایند بیرون !! ▪️ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید 🕊🕊 💚 اینجا بیت الشهداست..👆👆 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | یکی از نوحه هایی که رزمنده های جبهه با یکدیگر زمزمه می کردند:👇 مهدی ای مولا نوگل زهرا یاور رزمندگان یاری نما ما را . . . ------------------------------------------- 📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید 🕊🕊 💚 اینجا بیت الشهداست..👆👆 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
⏳۸ تیر ماه ۱۳۶۰-ترور محمد کچویی، رئیس زندان اوین توسط سازمان منافقین 🌷شهیدکچویی درسال ۱۳۲۹ در خانواده ای روستایی بدنیاآمد. پس از طی سنین کودکی و جوانی با نزدیک شدن وقایع ۱۵خرداد وارد مبارزات سیاسی-مذهبی شد.کچویی با عضویت در هیأت های موتلفه اسلامی به فعالیت ها و مبارزات خویش ادامه داد تا اینکه در سال۵۰ و ۵۱تحت تعقیب ساواک قرار گرفت.وی پس از بازداشت،محکوم به زندان شد و پس از آزادی دوباره به علت مبارزات علیه رژیم مجددا در سال۵۳ دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.او درجریان اوج گیری انقلاب از زندان آزاد شد و بعد از پیروزی، اداره زندان اوین را بعهده گرفت ا▫️▪️▫️ ✍️ فرازی از وصیتنامه شهید کچویی : 📃 این مطلب را هم لازم می‌دانم در وصیت نامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی‌ها با مرام‌های مختلف ادعای حق بودن را دارند ولکن حق یک چیز بیشتر نیست و به نظر من اختلاف سر معیار‌ها می‌باشد و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می‌باشد و جز این حق نمی‌باشد و شدیداً معتقدم که مجاهدین خلق با توجه به معیارهای باطلی که دارند ناحق‌ترین و باطل‌ترین گروه‌ها هستند ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
📃 روایت (ارگان سازمان مجاهدین خلق-منافقین) از ترور شهید محمد کچویی ⏳۸ تیر ماه ۱۳۶۰-ترور محمد کچویی، رئیس زندان اوین توسط منافقین
📜 - - ارگان سازمان مجاهدین خلق - منافقین و تمجید از انتحاری های سازمان از جمله: محمدکاظم افجه‌ای، عامل ترور شهید محمد کچویی
💠 شهید محمد کچویی، 🔹همسر شهید کچویی که سالها شاهد خلوص او در این راه بوده است،میگوید: محمد طعم فقر و محرومیت را چشیده بود وهمواره سعی داشت الگوی سادگی و بی‌آلایشی را در زندگی خود پیاده کند. او دنیا را با تمام زیبایی‌های ظاهری‌اش‌‌ رها کرده و مصداق کامل آیه الّذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون بود روزی بمن گفت: ۲ قطعه فرش دارم که بسیار مرا ناراحت می‌کنند. اگر موافقی، آن‌ها را بفروشیم و به ازدواج دو جوان کمک کنیم.-هنگامی‌که فرش‌ها را فروخت، خوشحال و آسوده شد ۸تیر۶۰-ترور محمد کچویی(از مبارزین زمان شاه توسط منافقین ✍️فرازی از وصیتنامه شهید کچویی: این مطلب را هم لازم می‌دانم در وصیتنامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی‌ها با مرام‌های مختلف ادعای حق بودن را دارند ولکن حق یک چیز بیشتر نیست و بنظر من اختلاف سر معیار‌ها می‌باشد و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می‌باشد و جز این حق نمی‌باشد و شدیدا معتقدم که مجاهدین خلق با توجه به معیارهای باطلی که دارند ناحق‌ترین و باطل‌ترین گروه‌ها هستند https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
💠 احمد قدیریان (از مبارزین سابقه دار و از مسئولین قضایی در دهه 60) در خاطرات خود جریان ترور شهید محمد کچویی را اینگونه نقل می کند: 🔹با توجه به اقدامات دادستانی انقلاب در برخورد با توطئه گران و اخلال گران نظم و امنیت کشور، نیروهای ضد انقلاب و منافقین به دنبال ترور نیروهای دادستانی انقلاب بودند. از جمله در جلسه‌ای که با حضور حضرت آیت الله گیلانی، آیت الله شهید قدوسی و سایر مسئولان دادسراها، در اتاق حضرت آیت الله گیلانی در دادستانی کل انقلاب در اوین تشکیل شده بود، ساعت ۹ صبح روز هشتم تیرماه سال ۱۳۶۰، کاظم افجه‌ای که از هواداران سازمان منافقین بود توانست با گرفتن سلاح کلاش از پاسداران محافظ، داخل ساختمان شود. وی قصد ترور همه نفرات داخل اتاق را داشت که آقای محمد میرابی (مسول دفتر آقای گیلانی) جلوی ایشان را گرفت. جریان به این شکل بود که افجه‌ای جلو می‌آید و می‌گوید قصد سئوال شرعی از آیت الله گیلانی دارم که میرابی اجازه نمی‌دهد وارد شود و او ساختمان دادسرا را ترک می‌کند. در آن جلسه دوستان به آقای کچویی تذکر دادند که: «چرا ایشان را مسلح کرده‌اید» کچویی با خوش بینی که داشت می‌گوید: «ایشان اصلاح شده است و دیگر به سازمان منافقین وابستگی ندارد.» در واقع افجه‌ای با حفظ ظاهر و در پیش گرفتن رویه‌ای منافقانه، خود را به شهید کچویی نزدیک کرده و با نظر مساعد ایشان در دادستانی انقلاب مرکز مشغول به کار شده بود. باید این نکته را بیان کنم که در همان زمان هم افجه‌ای از دید تعدادی از بچه‌های دادستانی عنصری نفوذی به شمار می‌آمد. افجه‌ای پس از ناکامی در ترور اعضای جلسه، محل را ترک می‌کند و کسی از او خبری نداشت تا اینکه در حدود ساعت دو بعدازظهر همان روز، هنگامی که شهید کچویی به همراه دیگر برادران دادستانی و حکام شرع و آقای لاجوردی در ضلع شمالی اوین نشسته و مشغول بررسی مسائل روز بودند، افجه‌ای با یک سلاح رولور۵تیر آقای لاجوردی را هدف گرفت. آقای لاجوردی که سابقه ایشان را داشت با یک چرخش پشت درخت قرار گرفت. آقای کچویی که ناظر مسئله بود و اقدام افجه‌ای را دید سلاح کمری خود را به طرف افجه‌ای گرفت اما افجه‌ای زودتر سر کچویی را نشانه رفت و شلیک کرد که ایشان پس از انتقال به بیمارستان شهید شد. افجه‌ای نیز توسط نیروهای دادستانی پس از اندکی زد و خورد دستگیر شد. در واقع چون سلاحش دیگر فشنگ نداشت خود را تسلیم کرد. افجه‌ای در هنگام انتقال به بازداشتگاه، در یک لحظه خود را از چنگ ماموران‌ رها کرد و کشته شد. براساس اسناد به دست آمده در شب حادثه، افجه‌ای با سعادتی در زندان ملاقات می‌کند و نامه‌ای بین آن‌ها رد و بدل می‌شود که از آن نامه اثری نیست اما با توجه به شواهد و قرائن موجود متوجه شدیم که دستور ترور از سعادتی بوده است. ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
🌴 روایت واقعی از 🔹در عملیات کربلای یک تیرماه 65 💠 آزادسازی شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با و دونفر از برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم، قبل از حرکت، پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگرانِ بازنشدن دشمن بود، برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم. پشت که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند ما برای پاکسازی آغاز بکار کردیم. با کشیدن مسیری رو برای عبور نیروها با مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم . عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید. زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل عقب میومدیم در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند. مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم. ابتدای راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه . خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از عبور دادیم. میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم . هوا روشن شده بود که اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم. از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند. 💠 . اونایی که برای از مرز به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند. 🌷خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید. —(✍️ راوی: سید محسن حسینی)