eitaa logo
اداره کل فرهنگی المصطفی
2.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
196 ویدیو
131 فایل
ادمین کانال @PASOKHGO110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼اطلاعیه فوری 🌸الْحَمْدُلِله الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ🌸 راهپیمایی بزرگ جشن شادی از غدیر تا ظهور هم اکنون از ابتدای بلوار پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم تا مسجد مقدس جمکران. همراه با پذیرایی موکب داران و خادمان اهل بیت علیهم السلام. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 اینجا بانوان و دخترانی از ۱۲۰ کشور جهان دعوتند.. در جشن بین‌المللی ویژه بانوان و دختران غیرایرانی، فرزندان غدیر از تمام دنیا در نگین جهان‌شهر قم گرد هم می آییم تا به پاسداشت عیدسعید و فرخنده ولایت شادمان باشیم. ⏰ زمان: شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ 📍مکان: شبستان بزرگ حضرت امام خمینی (ره) حرم مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله علیها)
معاونت پژوهش و معاونت فرهنگی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی گلستان با همکاری گروه علمی تربیتی عمومی و فقه و اصول و انجمن های علمی و تشکل های فرهنگی برگزار می نمایند: نشست علمی-فرهنگی فضائل امام علی علیه السلام از دیدگاه فریقین با تاکید بر خطبه و حدیث غدیر سخنرانان : استاد دکتر نصیب الله عمراف استاد دکتر ایجاد حسین دبیر علمی : گلمراد حبیبی (مسئول انجمن علمی فقه و اصول) یکشنبه 18 تیرماه ساعت 12:30 سالن قدس همراه با اعطای گواهی https://vce.miu.ac.ir/gorgan برای کارکنان محترم به عنوان ساعت دانش افزایی ضمن خدمت محسوب می گردد.
💐اطلاعیه فوری💐 📣 دعوت به مراسم جشن بین المللی بانوان و دختران غیرایرانی در حرم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها ⏰ زمان: شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ 📍مکان: شبستان بزرگ حضرت امام خمینی (ره) حرم مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله علیها). ضمنا در مجتمع های مسکونی و تعدادی از خوابگاه ها وسیله ایاب و ذهاب فراهم شده است.
🔶 برای سال ۱۴۰۲ مراحل زیر را طی کنید: 1⃣ وارد سامانه پیشخوان خدمات شوید: https://prefahi.miu.ac.ir 2⃣ روی گزینه "تشرف اربعین" ضربه بزنید. 3⃣ لیست سفر‌ها به همراه مشخصات و افراد خانواده طلبه که ثبت نام کرده‌اند نمایش داده می‌شود. 4⃣ برای ثبت نام روی دکمه "ثبت نام" ضربه بزنید. فرم ثبت نام باز می‌شود. 5⃣ گزینه "ثبت نام برای" که با رنگ قرمز مشخص شده را پیدا کنید و فردی که می‌خواهید او را ثبت نام کنید از لیست انتخاب کنید. 6⃣ با انتخاب فرد مورد نظر، اطلاعات مورد نیاز از خوانده و نمایش داده می‌شود. : در صورتی که اطلاعات ناقص باشد، موارد با رنگ قرمز متمایز می‌شود. برای اصلاح و تکمیل اطلاعات، روی دکمه "تغییر اطلاعات" ضربه بزنید و اطلاعات صحیح را جهت تایید برای کارشناس مربوطه ارسال نمائید. : تا زمانی که اصلاحیه اطلاعات ارسالی توسط کارشناس مربوطه تایید و اطلاعات فرد کامل نشود، امکان ثبت نام برای وی وجود ندارد. 7⃣ تصاویر مورد نیاز را بارگذاری نمائید. تصاویر می‌بایست جدید، باکیفیت و بدون اضافات باشد. : بارگذاری تصویر عناوینی که کنار نام آنها (الزامی) قید شده لازم می‌باشد. و باقی تصاویر اختیاری می‌باشد. 8⃣ جهت تکمیل ثبت نام، روی دکمه "ثبت" ضربه بزنید. پس از چند ثانیه پیغام موفقیت ثبت نام نمایش داده می‌شود. 9⃣ برای طلبه پیامک حاوی کد پیگیری ارسال می‌گردد. ✅ زمان واریز هزینه اربعین متعاقبا اعلام می‌گردد. 🌐کانال اطلاع‌رسانی اربعین المصطفی 🆔https://eitaa.com/arbaeenmiu
🥀حبیب باش🥀(۱) اگر می خواهی عزیز باشی، حبیب باش؛ اگر می خواهی رفیق باشی، حبیب باش؛ اگر می خواهی سعید باشی، حبیب باش؛ اگر می خواهی امین باشی، حبیب باش؛ اگر می خواهی شهید باشی، حبیب باش؛ اگر می خواهی حبیب باشی، حبیب باش؛ حبیب بن مظاهر، صحابه جلیل القدر پيامبر(صلى الله عليه وآله) و يار با وفاى حضرت اميرمؤمنان(عليه السلام) و حمایت کننده حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و فرمانده ای فداکار در رکاب حضرت سید الشهدا علیه السلام است. 🥀"حبیب و میثم از آینده خبر می دهند" عالم بزرگوار «كشّى» از «فضيل بن زبير» خبرى نقل مى كند كه خلاصه اش چنين است: روزى در كوفه حبيب بن مظاهر و ميثم تمّار رضوان الله تعالی علیهما در حالیکه سوار بر اسب بودند و هرکدام از جایی می آمدند به يكديگر رسيدند؛ «حبيب» گفت: «پيرمردى را مى بينم كه موى سرش ريخته و شكمش جلو آمده و شغلش خربزه فروشى در دارالرزق است و او را مى بينم كه در آينده نه چندان دور به خاطر دوستى با امام على(عليه السلام) به دار آويخته مى شود». «ميثم» در پاسخ گفت: «من نيز مردى را مى بينم كه داراى صورت سرخ و موهاى پرپشت است و او را مى بينم كه به خاطر يارى فرزند پيامبر خدا صلوات الله علیه و آله كشته شده و سرش را در كوفه مى گردانند!». مردمى كه در نزديكى آنان بودند و سخنان آن دو را شنيده بودند (و از اسرار و معارف اهل بيت دور و بی خبر بودند)، از حيرت مانده بودند كه اینان چه می گویند؟؛ پس از اندكى «رُشَيد هَجَرى» رسيد و از آن مردم سراغ حبيب و ميثم را گرفت، گفتند: چند لحظه پيش اينجا بودند و چنين و چنان مى گفتند. «رشيد» گفت: خدا ميثم را رحمت كند كه درباره حبيب اين جمله را فراموش كرده است كه بگويد: «كسى كه سر بريده او را به كوفه مى آورد يك صد درهم بيش از ديگران جايزه مى گيرد». «رشيد» پس از گفتن اين سخن از آنجا دور شد، ولى آن چند نفر به يكديگر نگريستند و گفتند: «اين سومى چه می گوید او از آن دو دروغگوتر است!». «فضيل» مى گويد: ولى چيزى نگذشت كه با چشم خود ديديم كه «ميثم» در كنار خانه «عمرو بن حريث» به دار آويخته شد و سر بريده حبيب نيز پس از اندكى، وارد كوفه شد.(1) «حبيب» در زمان خلافت اميرمؤمنان(عليه السلام) به كوفه كوچ كرد و در آنجا مقيم شد. زمانى كه حضرت مسلم بن عقيل علیه السلام به كوفه آمد، او و دوست صميمى اش ـ مسلم بن عوسجه ـ به يارى حضرت مسلم بن عقيل علیه السلام شتافتند، ولى پس از ورود عبيدالله بن زياد به كوفه و شهادت حضرت مسلم بن عقيل، آنها توسط مردان قبيله خودشان مدتى پنهان گشتند، و در يك فرصت به دست آمده به اتفاق هم شبانه به سوى كربلا حركت كردند. آنان روزها مخفى مى شدند و شب ها طى طريق مى كردند تا آنكه در كربلا به محضر امام خويش شرفياب شدند. و چون غربت و تنهايى امام را به چشم خود ديدند بسيار متأثر گشتند. 🥀"شهدای گمنام حماسه حسینی" «حبيب» به امام عرض كرد: «در اين منطقه تيره اى از بنى اسد زندگى مى كنند، اگر اجازه مى دهى با آنان صحبت كنم كه براى يارى تو به كربلا بيايند». امام موافقت فرمود؛ حبيب نيمه شب خود را به آنان رساند، آنان به گرمى از حبيب استقبال كردند و حدود70 نفر برای یاری امام حسین(علیه السلام) راه افتادند که در بین راه با سپاه فرستاده عبیدالله درگیر شده و جنگ سختى در گرفت، تعدادى از قوم بنى اسد كشته(شهید) شدند و بقيه متوارى گشتند و حبيب به سوى كربلا آمد و گزارش آن واقعه را به عرض امام رساند و امام(عليه السلام) فرمود: «اَلْحَمْدُلِلّهِ كَثِيراً وَلاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ».(2) 🥀حبیب محبوب سید الشهدا علیه السلام حبيب چهره شناخته شده و مورد اعتماد و احترام اصحاب و امام بود. مى توان جايگاه او را از لحظه ورود به كربلا تا زمان شهادت از دل تاريخ بيرون كشيد. غروب تاسوعا آنگاه كه دشمن به يكباره از صحرا كنده شد و به سوى اردوگاه امام حركت كرد، امام براى مواجهه و گفتگو با آنان، برادرش قمر بنى هاشم، عباس(عليه السلام) را با بيست سوار فرستاد كه چهره حبيب در آن جمع از سرآمدترين چهره ها بود. در شب عاشورا هنگامى كه امام يارانش را براى تجديد بيعت فرا مى خواند اولين شخصى را كه امام نامش را به زبان جارى ساخت «حبيب» است. كلمات حماسى و شورانگيز حبيب در آن شب فراموش نشدنى در حمايت از امام و دفاع از حريم خاندان عصمت و طهارت، هيچ گاه از ذهن تاريخ پاك نخواهد شد. 🥀حبیب آرامش دهنده و خوشحال کننده قلب های محزون زنان و کودکان حسینی از حضرت زينب(عليها السلام) نقل شده است كه فرمود: «شب عاشورا از خيمه خود بيرون آمدم تا از حال برادرم حسين(عليه السلام) و يارانش با خبر شوم، ..... چون از خيمه حبيب بن مظاهر می گذشتم همهمه و سر و صدايى شنيدم، به آنجا رفتم و پشت خيمه ايستادم و به داخل آن نظر افكندم، ديدم اصحاب به گِرد حبيب بن مظاهر حلقه زده اند و او مى گويد:
ادامه" حبیب باش"(۲) اى همراهان! براى چه منظورى به اينجا آمده ايد؟ خدا رحمتتان كند، سخنانتان را روشن و بى پرده بيان كنيد. گفتند: آمده ايم تا (حسين(عليه السلام)) غريب فاطمه(عليها السلام) را يارى كنيم. گفت: چرا زنان خود را طلاق داده ايد؟ گفتند: براى يارى حسين(عليه السلام). گفت: اگر صبح شد چه مى كنيد؟ گفتند: فرمان، فرمان تو است. ما از فرمان تو سرپيچى نمى كنيم. گفت: هنگامى كه صبح شد اوّل كسى كه به ميدان مبارزه گام مى نهد، شماييد. ما پيش از بنى هاشم به ميدان مى رويم و تا خون در رگ يكى از ماست، نبايد بگذاريم حتّى يك نفر از آنان كشته شود. مبادا مردم بگويند آنها سروران خود را پيش انداخته و خود از بذل جانشان دريغ ورزيدند؛ پس ياران شمشيرهايشان را به اهتزاز درآوردند و يك صدا گفتند: ما همه با تو هم عقيده و تحت فرمان توايم. زينب(عليها السلام) در ادامه فرمود: «من از اين استوارى قدم، خوشحال شدم و اشك بر چشمانم حلقه زد و در حالى كه مى گريستم برگشتم.(3) آرى حبيب بزرگ اصحاب امام(عليه السلام) بود، آن گونه كه قمر بنى هاشم بزرگ جوانان بنى هاشم محسوب مى شد. 🥀"حبیب فرمانده دلاور عاشورایی" بالاخره در روز عاشورا برگ زرين ديگرى بر دفتر افتخارات اين مهمان و پير غلام امام حسين(عليه السلام) افزوده شد و آن اينكه افتخار فرماندهى جناح چپ سپاه توسط امام(عليه السلام) به ايشان اعطا گرديد. «وَ فِي ذَلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ»؛ (و مشتاقان بايد براى رسيدن به اين جايگاه، بر يكديگر پيشى گيرند).(4) 🥀"حبیب و جهاد تبیین در ظهر عاشورا" روز عاشورا هنگامى كه امام براى اقامه نماز ظهر درخواست آتش بس موقت داد «حُصَين بن تميم»(5) با صداى بلند گفت: نماز شما قبول نيست!! حبيب در پاسخ گفت: «زَعَمْتَ أَنَّها لاتُقْبَلُ مِنْ آلِ الرَّسُولِ وَتُقْبَلُ مِنْكَ يَا حِمارُ؟»؛ (گمان مى كنى كه نماز از آل رسول قبول نيست ولى نماز تو قبول است، اى حيوان!). حصين بن تميم به او حمله كرد، حبيب نيز به طرف او حمله نمود. از دو طرف سپاه، تعدادى به اين درگيرى كشيده شدند. حبيب با اينكه پيرمرد بود همانند شير بر آنان حمله مى كرد و رجز مى خواند: «أَنَا حَبيبٌ وَأَبِي مُظَهَّرُ * فارِسُ هَيْجاءِ وَحَرْب تَسْعَرُ اَنْتُمْ أَعَدُّ عُدَّةً وَاَكْثَرُ * وَنَحْنُ أَوْفى مِنْكُمُ وَأَصْبَرُ» (من حبيب و پدرم مظهر (مظاهر) است، در روز افروخته شدن جنگ من سواره صحنه پيكارم، شما هم سلاحتان بهتر و هم تعدادتان بيشتر است، ولى ما در انجام وظايف از شما باوفاتر وشكيباتريم). حبيب مردانه جنگيد تا به شهادت رسيد. به نقل تاريخ براى بردنِ سر حبيب نزد عبيدالله و گرفتن جايزه بين برخى از سپاه ابن سعد، اختلاف بالا گرفت. 🥀"حزن سید الشهدا علیه السلام در فراق حبیب" محمد بن قيس نقل مى كند كه شهادت حبيب براى امام(عليه السلام) بسيار گران آمد و دل مباركش شكست و فرمود: «عِنْدَاللهِ أحْتَسِبُ نَفْسِي وَحُماةَ أَصْحابِي»؛ (شهادت خود و حاميان از اصحابم را به حساب خدا مى گذارم).(6) اين پيرمرد شجاع كه به افتخار فرماندهى بخشى از سپاه عاشورا رسيد و از زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) افتخار خدمت آن حضرت و اهل بيت گرامش را داشت از چهره هاى بسيار درخشان و به يادماندنى شهداى كربلاست، مخصوصاً كلماتش در حمايت از امام(عليه السلام) در شب عاشورا كه از حمايت بى دريغ و بى پايان او خبر مى داد، فراموش نشدنى است. خداوند هم به او امتياز فوق العاده اى داد، گويى دربان حرم حسينى است.(7) پی نوشت: (1). بحارالانوار، ج 45، ص 92. (2). فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 91-92؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 243 ـ 244 و انساب الاشراف، ج 3، ص 388 . (3). معالی السبطَین، ج 1، ص 340. (4). سوره مطففین، آیه 26. (5). در بحارالانوار به نام «حُصين بن نُمير» ثبت شده است. (ج 45، ص 21) (6). تاريخ طبرى، ج 4، ص 335 ; رجوع شود به: نفس المهموم، ص 139 ـ 140 ; اعيان الشيعة، ج 4، ص 555 و كامل ابن اثير، ج 4، ص 70. (7). گردآوري از کتاب: «عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب(عليه السلام‏)، قم، 1388 هـ.ش‏، ص 451 و 454. برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی
متن پیام حضرت امام خامنه ای حفظه الله تعالی رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی اهانت به قرآن کریم در کشور سوئد. 🟪 بسم الله الرحمن الرحیم جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به سوی خود جلب کرده است. وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاه‌های قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئه‌گران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشان‌تر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه سیدعلی خامنه‌ای ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
🏴🏴 ثبت نام اربعین تا ۸ مرداد تمدید شد ✅ اطلاعیه ۲ قابل توجه طلاب و فضلای محترم جامعةالمصطفی العالمیه علاقه‌مندان به سفر زیارتی اربعین حسینی علیه‌السلام، با مراجعه به سامانه تشرف https://prefahi.miu.ac.ir نسبت به ثبت نام، در زمان تعیین شده، اقدام نمایند. ⏰ و‌ مهلت ثبت نام: ۱۸ تا ۸ مردادماه = ۲۰ ذی‌الحجه تا ۱۲ محرم ۱۴۴۵ 🌐 سامانه تشرف: https://prefahi.miu.ac.ir ✳️ ستاد اربعین حسینی المصطفی ◀️طلاب، اساتید و همکاران محترم برای اطلاع از آخرین اخبار و اطلاعیه‌های سفر اربعین به کانال اطلاع‌رسانی اربعین از طریق لینک👇 https://eitaa.com/arbaeenmiu بپیوندید 🌐کانال روابط عمومی/مرکز خبر المصطفی/ برای اطلاع از آخرین اخبار المصطفی هم‌اکنون عضو شوید. 👇👇👇 🆔http://eitaa.com/newsmiu
🥀سعید باش🥀 معرفت، بصیرت، محبت، شهادت و سعادت را خواهانی، سعید باش؛ دوست داری مورد اعتماد باشی، سعید باش شجاعت و رسم عاشقی را آرزو داری، سعید باش؛ می خواهی محبوبِ محبوب خدا باشی، سعید باش؛ حقیقتا سعید بودن آرزویی بزرگ است ولی دست یافتی است؛ 🌷پیک و نامه رسان حضرت سید الشهدا علیه السلام 🌷مرد بزرگ، شجاع و عزیزی است به نام سعید بن عبدالله حنفی؛ او از بزرگان شيعه در كوفه بود، و نامه كوفيان را به عنوان آخرين قاصد در مكه تحويل امام حسین(عليه السلام) داد. امام علیه السلام نيز در جواب مردم كوفه، قبل از اعزام مسلم بن عقيل علیه السلام، وى را به عنوان پيك و نامه رسان خويش به سوى مردم كوفه روانه ساخت. او در كوفه ماند تا آنكه حضرت مسلم علیه السلام وارد كوفه شد و با او که نماینده امام علیه السلام بود بيعت كردند؛ حضرت مسلم بن عقيل علیه السلام نيز او را مجدداً با نامه اى به سوى امام حسين(عليه السلام) فرستاد. او براى مرتبه دوم در مكه به حضور امام(عليه السلام) شرفياب شد و چون امام(عليه السلام) به او اجازه بازگشت به وطن را داد عرض كرد: نه بخدا قسم تو را رها نخواهم كرد تا حق رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را درباره ات مراعات كرده باشم. آنگاه افزود: 🥀 «وَاللهِ لَوْ أَعْلَمُ أَنِّي أُقتَلُ ثُمَّ أُحْيا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذْرى وَ يُفعَلُ بِي ذلِكَ سَبْعينَ مَرَّةً، ما فارَقْتُكَ حَتَّى أَلْقى حَمامِي دُونَكَ وَكَيْفَ أَفْعَلُ ذلِكَ وَ إنَّما هِيَ مَوْتَةٌ أَوْ قَتْلَةٌ واحِدَةٌ ثُمَّ هِيَ بَعْدُ الْكَرامَةُ الَّتي لاَ انْقَضاءَ لَها أَبَداً»؛ 🥀(به خدا سوگند! اگر بدانم كه كشته مى شوم سپس زنده مى گردم، آنگاه مرا مى سوزانند و خاكسترم را به باد مى دهند و اين كار را با من هفتاد بار انجام دهند هرگز از شما جدا نمى شوم تا آنكه در راه تو جان دهم، چرا چنين نكنم در حالى كه مرگ يا كشته شدن تنها يك بار است و پس از آن كرامتى است كه انتهايى ندارد!).(1) 🍂روز عاشورا هنگامى كه امام(عليه السلام) در زير باران تيرها به نماز ايستاد «سعيد بن عبدالله» و تنى چند از ياران فداكار آن حضرت در پيش روى امام ايستادند و بدن خويش را سپر تيرها كردند و درد تيرها را با تمام توان در صورت و سينه و پهلوى خود به جان خريدند، سعيد با اصابت سيزده تير در بدنش بر زمين افتاد و گفت: 🍁«أَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنَ عاد وَ ثَمُودَ، أَللّهُمَّ أَبْلِغْ نَبِيَّكَ عَنِّي السَّلامَ وَ اَبْلِغْهُ ما لَقيتُ مِنْ أَلَمِ الْجَراحِ فَإنِّي اَرَدْتُ ثَوابَكَ فِي نُصْرَةِ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ»؛ (خدايا اين جماعت را از رحمت خود دور ساز! چنانكه با قوم عاد و ثمود كردى، خداوندا سلامم را به پيامبرت ابلاغ كن و از دردى كه به من رسيده او را با خبر ساز، كه هدفم از تحمل اين همه درد و رنج در راه يارى ذريه پيامبرت، براى رسيدن به پاداش تو است). آنگاه چشمانش را گشود و به چهره نورانى امام نگريست و عرض كرد: 🌷«أَوَفَيْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ»؛ (آيا به وظيفه ام عمل كردم و وفا نمودم؟). 🌷امام(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «نَعَمْ، أَنْتَ أَمامِي فِي الْجَنَّةِ»؛ (آرى، تو پيشاپيش من به بهشت خواهى رفت). «سعيد بن عبدالله» با شنيدن اين كلام غرق سرور و شادى شد و جان به جان آفرين تسليم كرد.(2) مسأله شهادت ياران امام حسين(عليه السلام) تنها مسأله نهادن جان بر سر اهداف آن حضرت نيست، مهم تر از آن سطح بالاى معرفت آنها نسبت به مقام امام(عليه السلام) و آمادگى بى قيد و شرطشان براى انجام فرمان آن حضرت، و درك صحيح معناى ولايت است كه در لابه لاى كلمات آنان موج مى زند.(3) زبانحال سعید بن عبدالله حنفی خطاب به سیدالشهدا علیه السلام پیـکـرم چشم انتظار تیـزی شمشیر هاست در رکابت جان سپردن افتخار شیرهاست بر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن: پیش چشم یار مُـردن بهترین تقدیرهاست پیش از این تیر نگاهت برده جان را از تنم  پس چه بهتر اینکه حالا قبله گاه تیرهاست من سپـر بودم بـرای لـحـظـۀ مـعـراج تو  این نماز آخر من در خور تکـبـیـرهاست پیکر خونین؛ تبسم؛ دامن تو؛ اشک من..؛   چشم دنیا تا ابد مبهوت این تصویرهاست(4) پی نوشت: (1). بحارالانوار، ج 45، ص 70 و مقتل الحسين مقرّم، ص 88 . (2). اعيان الشيعة، ج 1، ص 606 و ابصارالعين، ص 126 . (3). گردآوري از کتاب: «عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب(عليه السلام‏)، قم، 1388 هـ.ش‏، ص 467. برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی (4)شاعر: سید علیرضا شفیعی 
اداره کل فرهنگی المصطفی
متن پیام حضرت امام خامنه ای حفظه الله تعالی رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی اهانت به قرآن کریم در کشور
سلام و عرض تسلیت ایام سوگواری شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یاران فداکارش؛ امید این پیام کوبنده و غریتمندانه ی رهبر معظم انقلاب اسلامی به زبان های مختلف ترجمه و به گوش مردم جهان رسانده شود. به برکت صلوات
اجتماع بزرگ خانواده طلاب غیر ایرانی در اعتراض به هتک حرمت قرآن کریم ⏰زمان: سه‌شنبه، ساعت ۱۰ صبح 🕌مکان: قم، مجتمع امین، حسینیه قدس 🛎 وسیله ایاب و ذهاب ساعت ۹:۳۰ از مقابل درب مجتمع‌های شرف الدین، صدر، صدوقی، بهشتی و مدینةالعلم حرکت خواهد کرد. 🛎 مکان حضور اتوبوس برای طلاب داخل شهر متعاقبا اعلام می‌گردد. 🌐کانال روابط عمومی/مرکز خبر المصطفی/ برای اطلاع از آخرین اخبار المصطفی هم اکنون عضو شوید 🆔http://eitaa.com/newsmiu
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀 (قسمت اول) دلاور مردی که یاری کننده مولای هستی  امیرمؤمنان امام علی بن ابی طالب و فدایی حضرت سید الشهدا امام حسین(علیهما السلام) این مرد بزرگ، قاری قرآن کریم، محدث مورد وثوق و شهید کربلا؛ ⚘نافع بن هلال جملی( بجلی) مذحجی الیمنی است⚘ این مجاهد خستگی ناپذیر عالم در رکاب امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در جنگ‌های سخت با قاسطین، ناکثین و مارقین شرکت داشت. نافع قبل از شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام از کوفه خارج شد و در میانه راه و در منزلگاه «عذیب الهجانات» همراه چند تن دیگر به کاروان امام حسین (علیه‌السّلام) پیوست. در دوم محرم روز ورود کاروان حسینی به صحرای کربلا پس از سخنان امام‌ حسین علیه السلام؛ یاران امام (علیه‌السّلام)، یکی پس از دیگری برخاستند در حمایت از امام علیه السلام سخن گفتند بر بیعت دوباره خود تاکید کردند؛ 🥀 نافع بن هلال الجَملیّ نیز ایستاد و رو به امام علیه السلام کرد و گفت: 🥀أنت تعلم أنّ جَدَّک رسولَ الله لم یَقْدِر أن یُشرِبَ الناس مَحبّتَه، ولا أن یَرجِعوا إلى أمره ما أحَبّ، وقد کان منهم منافقون یَعِدونه بالنصر، ویُضمِرون له الغَدْر، یَلْقَونه بأحلى من العسل، ویُخلِفونه بأمَرَّ مِن الحَنظَل.. حتّى قَبَضَه الله إلیه. وإنّ أباک علیّاً کان فی مِثْل ذلک، فقَومٌ قد أجمعوا على نصره وقاتَلوا معه الناکثین والقاسطین والمارقین.. حتّى أتاه أجَلُه فمضى إلى رحمة الله. وأنت الیومَ عندنا فی مِثْل تلک الحالة، فمَن نَکَث عهدَه وخلَعَ بیعتَه، فلن یَضُرّ إلاّ نَفْسَه، واللهُ مُغْنٍ عنه.. فسِرْ بنا راشداً مُعافىً، مُشَرِّقاً إنْ شئتَ أو مُغَرِّباً، فَوَاللهِ ما أشفَقْنا مِن قَدَرِ الله ولا کَرِهْنا لقاءَ ربّنا، وإنّا على نیّاتِنا وبَصائرنا، نُوالی مَن والاک، ونُعادی مَن عاداک؛ 🥀"شما می‌دانید جدتان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آن‌ها را آن‌گونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد؛ این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت (علیه‌السّلام) وعده یاری می‌دادند، و در نهان بر او نیرنگ می‌بستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرین‌تر ملاقات می‌کردند، ولی پشت سر از حنظل (میوه‌ای شبیه هندوانه با مزه‌ای بسیار تلخ است که در بیابانهای حجاز می‌روید این میوه سنبل تلخی در میان عرب است.) تلخ‌تر بودند، تا این‌که خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان علی (علیه‌السّلام) نیز همین‌گونه بود.
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀 (قسمت دوم) قومی برای یاری رسانیدن به او(حضرت امیر علیه السلام)، گردش را گرفتند و ناکثین و قاسطین و مارقین به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید. امروز شما نزد ما همان گونه‌اید؛ کسانی عهد خود شکسته‌اند و از تحت بیعت بیرون شده‌اند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمی‌رساند و خداوند بی‌نیاز از آنان است. پس ما را در حالی که رشد یافته و در سلامت هستید به هر جا که دوست دارید در مشرق یا مغرب عالم حرکت ده، که به خدا قسم، ما از تقدیر خداوندی باکی نداریم و از ملاقات پروردگارمان هیچ کراهتی نداریم. ما بر مبنای نیات و بینش های خود رفتار می‌کنیم. هر که شما را دوست بدارد ما به او مهر می‌ورزیم و هر که با شما دشمنی کند، ما نیز دشمنش می‌داریم.»  🥀فرمانده آب آوران به خیام حسینی🥀 با شدت گرفتن محاصره امام (علیه‌السّلام) و یارانش از سوی سپاه عمر بن سعد، راه ورود به آب نیز بر امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش بسته شد. امام حسین (علیه‌السّلام) حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السّلام) را به حضور طلبید و به ایشان فرمودند که شبانه و به پرچمداری نافع بن هلال با سی سوار و بیست پیاده، به سوی فرات رفته، آب به خیمه‌ها برسانند. حضرت عباس (علیه‌السّلام) و یارانش در حالی که نافع در جلو آن‌ها در حرکت بود به سوی شریعه فرات به راه افتادند. عمرو بن حجاج زبیدی، که مامور حراست از فرات بود، فریاد زد: «کیستی؟» نافع گفت: «از پسر عموهای تو؛ آمده‌ایم از این آب که ما را از آن منع کرده‌اید، بنوشیم» عمرو گفت: «گوارایت باد بنوش! ولی برای حسین (علیه‌السّلام) از این آب مبر» نافع گفت: 🥀(«لا والله، لا اشربی منه قطرة و الحسین و من معه من آله و صحبه عطاشی)؛ نه به خدا سوگند، قطره‌ای از آن آب نمی‌نوشم، در حالی که حسین (علیه‌السّلام) و خاندان و یاران همراهش، همه تشنه‌اند» برخی این عبارت را آورده اند: ـ لا واللهِ لا أشرَبُ منه قَطرةً والحسینُ عَطشان نه به خدا سوگند، قطره‌ای از آن آب نمی‌نوشم، در حالی که حسین (علیه‌السّلام) تشنه است؛ بعد از این گفتگوی کوتاه، دیگر یاران و اصحاب امام (علیه‌السّلام) سر رسیدند. نافع فریاد زد: «ظرف‌ها و مشک‌هایتان را پر کنید.» عمرو بن حجاج و یارانش به مقابله با یاران امام حسین (علیه‌السّلام) برخاستند. در این هنگام گروهی از یاران امام (علیه‌السّلام) مشک‌های آب را پر کردند و برخی دیگر چون قمر بنی‌هاشم (علیه‌السّلام) و نافع بن هلال مشغول جنگ شده از آنان در برابر هجوم دشمنان محافظت می‌کردند تا بتوانند آب را به سلامت به خیمه‌ها برسانند. سرانجام به لطف الهی و به یُمن رشادت‌های عباس بن علی (علیه‌السّلام) و شجاعت‌های نافع بن هلال و دیگران، یاران امام (علیه‌السّلام) موفق شدند ضمن کشته و زخمی کردن چندین تن از دشمنان، آب به خیمه‌های امام (علیه‌السّلام) برسانند. 🥀نافع بن هلال و ترک میدان و تنها گذاشتن امام هرگز🥀 در نیمه شب عاشورا، ابا عبدالله الحسین (علیه‌السّلام) از خیمه خارج شد تا به بررسی تپه‌ها و گردنه‌های اطراف بپردازد؛ در این هنگام نافع امام (علیه‌السّلام) را دید و آهسته امام (علیه‌السّلام) به دنبال ایشان به راه افتاد. امام (علیه‌السّلام) متوجه حضور نافع شدند پس از او پرسیدند: «چرا از خیمه بیرون آمدی؟» نافع گفت: «ای فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)! خروج شما از خیمه‌گاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت‌ انداخته است.» امام (علیه‌السّلام) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این تپه‌ها و بلندی‌ها و پستی‌ها بازدید کنم.» پس از انجام بازرسی، حضرت (علیه‌السّلام) به سوی خیمه برگشتند. ایشان در حالی که دست نافع را گرفته بود به او فرمود: 🥀«آیا نمی‌خواهی در این شب تار از بین دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟» نافع خود را به روی قدم‌های امام (علیه‌السّلام)‌ انداخت، و در حالی که بر آن بوسه می‌زد گفت: 🥀ثکلَتْنی أُمّی! إنّ سیفی بألف، وفَرَسی بألف، فَوَاللهِ الذی مَنّ بک علَیّ، لا فارَقْتُک حتّى یَکِلاّ عن فَرْیٍ وجَرْی. « مادرم به عزایم بنشیند؛ شمشیری دارم که به هزار درهم می‌ارزد و اسبی دارم که به همین‌اندازه می‌ارزد، پس به آن خدایی که بر من به حضور در رکاب شما منت نهاد سوگند، هرگز تا هنگامی که شمشیرم به کار آید از شما جدا نمی‌شوم.»
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀 (قسمت سوم) 🥀ثمّ دخَلَ الإمامُ الحسین علیه السّلام خیمة أُختِه العقیلة زینب سلام الله علیها، بینما وَقَف نافعٌ بإزاء الخیمة ینتظره.. فسَمِعَ زینبَ تقول لأخیها: هل استَعْلَمْتَ مِن أصحابِک نِیّاتِهم ؟ فإنّی أخشى أن یُسْلِموک عند الوَثْبَة! پس از آن گفتگو امام (علیه‌السّلام) به اردوگاه برگشتند و وارد خیمه خواهرش زینب (سلام‌الله‌علیها) شدند. نافع بن هلال نیز در کنار خیمه به انتظار امام (علیه‌السّلام) نشسته بود. در این هنگام نافع شنید که حضرت زینب (سلام‌الله‌علیهم) به امام (علیه‌السّلام) عرض کرد: «آیا شما یارانتان را آزموده‌اید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند»؛ 🥀امام (علیه‌السّلام) در پاسخ فرمود: «و الله لقد بلوتهم فما وجدت فیهم الا الاشوس الاقعس یستانسون بالمنیّة دونی، استیناس الطّفل الی محالب امّه؛ به خدا سوگند، این‌ها را امتحان کرده‌ام پس آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کرده‌اند، به گونه‌ای که مرگ را به گوشه چشمانشان می‌نگرند و به مرگ در راه من چنان شیرخواره به سینه مادرش انس دارند.» 🥀 اطمینان دادن نافع به حضرت زینب کبری سلام الله علیه و ااهل بیت امام علیه السلام🥀 نافع با شنیدن این سخن گریان شده نزد حبیب بن مظاهر رفت و داستان گفت و گوی امام (علیه‌السّلام) و خواهرش را برای او بازگفت. حبیب گفت: 🥀«به خدا سوگند، اگر منتظر امر امام (علیه‌السّلام) نبودم، همین حالا با این شمشیرم به سپاه دشمن حمله‌ور می‌شدم» نافع به حبیب گفت: «من نزد خواهرشان بوده‌ام! گمان می‌کنم باید خاطر بانوان حرم را از وفاداری خود آسوده سازیم. آیا می‌توانی یارانت را جمع کنی تا نزد آن‌ها رفته خیالشان را آسوده کنیم؟» «حبیب» از جای برخاست و فرمود: 🥀یا أصحابَ الحَمیّةِ ولُیوثَ الکریهة! فتطالَعوا مِن مَضارِبهم کالأُسُود الضاریة، «ای یاران مردانگی! ‌ای شیران! چون شیران شرزه از خیمه‌گاهتان به در آیید»؛ فقال حبیب لبنی هاشم: إرجِعُوا إلى مقرِّکم ـ لا سَهِرتْ عیونُکم. سپس به بنی‌هاشم گفت: «به خیمه‌های خویش باز گردید (امیدوارم که) چشمانتان بیدار مباد(یعنی امشب آسوده بخوابید)»، بعد از آن به اصحاب خود نظر کرد و آن‌چه را که از نافع شنیده بود، بازگو کرد. 🥀فقالوا بأجمعهم: واللهِ الذی مَنّ علینا بهذا الموقف، لولا انتظارُ أمرهِ لَعاجَلْناهم بسیوفنا الساعة! فَطِبْ نفساً، وقَرَّ عیناً. همگی گفتند: «به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر انتظار فرمان حسین (علیه‌السّلام) نبود، اکنون با شتاب بر آنان حمله می‌کردیم تا که جان خویش را پاک و چشم را روشن سازیم». 🥀فجزّاهم حبیبٌ خیراً وقال لهم: حبیب از خداوند بر آنان طلب خیر کرد و گفت: 🥀هَلمّوا معی لِنواجهَ النِّسوة ونُطیّبَ خاطِرَهُنّ. همراه من بیایید تا که نزد بانوان حرم برویم و خاطرشان را آسوده سازیم. فجاء حبیب ومعه أصحابه او به راه افتاد و یاران، از پی‌اش به راه افتادند. حبیب به نزدیک حرم اهل بیت (علیه‌السّلام) رسیده و فریاد زد: 🥀 یا معشرَ حَرائرِ رسول الله.. هذه صَوارمُ فِتْیانِکُم، آلَوا ألاّ یُغمِدوها إلاّ فی رقابِ مَن یُرید السُّوءَ فیکم، وهذه أسِنّةُ غِلمانِکُم، أقسَموا ألاّ یُرْکزوها إلاّ فی صُدورِ مَن یُفرِّق نادیکم. «ای حریم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ! این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواهان شما را بزند. این نیزه‌های پسران شماست، سوگند یاد کرده‌اند که آن را تنها در سینه کسانی که از دعوتتان سر بر تافته‌اند فرو برند»، 🥀فخَرجْنَ النساءُ إلیهم ببکاءٍ وعَویل، وقُلنَ: أیُّها الطیّبون، حامُوا عن بناتِ رسول الله وحَرائرِ أمیر المؤمنین. در این هنگام زن‌های حرم از خیمه‌هایشان گریان خارج شدند و گفتند: «ای پاکان! از دختران رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نوامیس امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) حمایت کنید»، 🥀فضج القومُ بالبکاء، حتّى کأنّ الأرض تَمیدُ بهم در آن حال همه منقلب و گریان شده بودند.