eitaa logo
💠فرهنگی‌بصیرتی۳۱۳نصرطبس💠
983 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
21 فایل
جهت اطلاع رسانی وهماهنگی برنامه های: 🔸️گروه فرهنگی_بصیرتی313نصر طبس 🔸️گروه جهادی ۳۱۳نصر 🔸️گروه بانوان جهادی ۳۱۳نصر 🔸️خادمین ستاد شهید صیاد شیرازی 🔹️جلسات هفتگی پنجشنبه ها ساعت ۲۰ 🔹آدرس:شهدای گمنام طبس(بالاتر از میدان معلم ) ━━💠🍃🌸🍃💠━━
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا شاهده قلبم دیگه طاقت اینو نداشت ...
جای خالی زهرا سلطانی‌نژاد در کلاس درس🖤
بنام خدای مهربانی ها🌱
بر فرش حرم گرد و غباریم... ما را نتکانی ، نتکانی ، نتکانی :)🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺معرفی شیعه ۱۲ امامی و حضرت حجت(عج) به مردم جهان، توسط جهانگرد آمریکایی که به ایران سفر کرده
این هم برشی از مجله توفیق مربوط به اواسط دهه سی که در اون هفدهم دی و روند برداشته شدن پوشش زنان رو مورد توجه قرار میده برای اون جماعتی که میگن بی‌حجابی بخاطر گشت ارشاد و گرانی و … است :)))
علی کریمی که امروز به شهدای توهین می کنه ،۴ سال پیش روز شهید رو تبریک می گفت و می نوشت :ای شهدا حمدی بر ما بخوانید که شما زنده اید و ما مرده !!! »اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
ـــ ؛ یہ بار از بابام شنیدم که همکارشون حاج قاسم رو یه آدم جنگ‌طلب خطاب کرده بود. . اما اونی که جنگ‌و شروع می‌کنہ جنگ‌طلبه؟ . یا اونے که طاقت دیدن جنگ‌و نداره ؟!
هیچ‌کس‌نمی‌داندك‌برایش‌چه‌قرة‌العین‌هایی پنهان‌کردیم 🤍✨؛ -سوره‌سجده
"شاید این جمعه بیاید شاید!"
ای کاش من نزدیکترین دیدارکنندگان به تو بودم🌱
خواب دیدم که فرج آمده در دولت عشق باز فرمانده قدس است سلیمانی ما:)) 🥲❤️‍🩹
یکی بود یکی نبود! غیر از خدا هیچکس نبود... این کل داستان آفرینش است(؛ این داستان را جدی بگیرید! غیراز خدا هیچکس نیست هر چه هست برای اوست... «انا لله و انا الیه راجعون» همه از خداییم و به سوی خدا باز می‌گردیم... [بقره،۱۵۶]`🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مینویسم که سرباز یــار ســـردار یک و بیست دقیقه شد قرار ســـردار💔🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید | ای غـــم از حـــالِ دلــم یک لحــظــه غـــافــل نیسـتی💔
📿📚داستانی از شهید ابراهیم هادی عصر یک روز خواهر و شوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند، هنوز دقایقی نگذشته بود که از داخل کوچه سر و صدایی شنیده شد. ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرش را برداشته و در حال فرار است. سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها، لگدی به موتور زد و دزد با موتور به زمین خورد. تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و از محل بریدگی خون جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن، نگاهی به چهره پر از ترس و دل هره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: _سوار شو! همان لحظه دزد را به درمان گاه برد و دستش را پانسمان کرد. کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود؛ شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم با دزد صحبت کرد. فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده است. ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد. مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد. شب هم شام خوردند و استراحت کردند. صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند ولی او جواب داده بود: _ مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کنه و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه. برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم جلد ۱
.•شبتونـ فاطمے .• عشقتـونـ حیـــ♥️ــدرے °•مهرتونـ عباسے🌱•° 'آرزوتونـ همـ حرمـ اربابـ ان شاءالله🕌' یازینبـ مدد...✋🏻 •• نماز شبـ و وضو یادتونـ نرهـ📿•• التماس دعاے فرج ....♡