eitaa logo
معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه های علمیه خواهران
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
382 ویدیو
26 فایل
کانال اطلاع رسانی معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه‌های علمیه خواهران http://farhangi.whc.ir/ ارتباط با پشتیبان های محتوایی: سرکار خانم کلایی: @manager_huda سرکار خانم قنبری: @khedmatgozarmola ارتباط با پشتیبان فنی: @najmrb
مشاهده در ایتا
دانلود
❤🌼❤💐💐💐❤🌼❤ ✋ انتظار می کشیم رسیدنت را ، دیدارت را ، دم زدن در هوایت را ... چشم به راهیم سرزدن آفتاب را ، شروع سبز بهار را ... 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 دعای روز دهم ماه مبارک رمضان 🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹️ "اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوكّلین علیكَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْكَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیكَ بإحْسانِكَ یاغایَةَ الطّالِبین؛ 🔸️ قرار بده مرا در این روز از متوكلان به درگاهت و مقرر كن در آن از كامروایان حضرتت و مقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان".
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳فرا رسیدن دهم ماه مبارک رمضان، سالروز وفات ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام، تسلیت... 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸ماجرای «نهضت زندگی با آیه‌ ها» چیست؟ ⏱ در ۵۰ ثانیه ببینید پویش بزرگ زندگی‌ با آیه‌ها که هفته اول ماه مبارک رمضان با استقبال بیش از ۲ میلیون ایرانی روبرو شده است چیست و چگونه می‌توانید در بزرگترین پویش قرآنی کشور با هدایایی ارزنده شرکت کنید‌. 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر صبح، بہ شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میڪنم عهد میڪنم با شما، هر روز ڪہ میگذرد، عاشقانہ تر از قبل چشم بہ راهتان باشم...
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
📚 نگاهی به پرفروش‌ترین کتاب‌های مرکز نشر هاجر مرکز نشر هاجر یک مرکز فرهنگی، علمی، انتشاراتی و وابسته به مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران است که در جهت تحقق سیاست‌ها و اهداف کلان حوزه خواهران، فعالیت می‌کند. در زیر معرفی پرفروش‌های کتاب ناشر تخصصی زن و خانواده نظیر کتاب "درّ نهان"، "حقیقت آرامش"، "قصه مهتاب"، "زن در قرآن"، "همسران همساز" ، "محبوبه محجوبه" بیان می‌گردد. https://hawzahnews.com/xcKVZ @HawzahNews / خبرگزاری‌حوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅 السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ...✋ 🌱سلام برآن حقیقتی که با ظهورش هرچه باطل است رنگ خواهد باخت و زمین و زمان را حیاتی نو خواهد بخشید. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله 🤲
🔻عمامه عاریتی؟! ✍حکایتی شیرین و عبرت‌آموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین می‌گوید: آقا ما داریم بر می‌گردیم به ایران و می‌دانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما می‌‌‌آید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آینده‌ی زندگی‌ام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند. حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف می‌شد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا می‌کرد. سه ماه هم ایشان کربلا می‌ماند. جمعاً می‎شود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید می‌شد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمی‌دانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم می‌‍‌رود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را می‌بیند که می‌فرمایند: شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته می‌خواهی به عنوان الگو؟" می‌گوید: بله آقا. می‌فرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که می‌خواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 ساله‌ای نشسته، عمامه‌ای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد می‌شوی، این جوان بلند می‌شود وارد حرم می‌شود یک سلامی پایین پا به من می‌کند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج می‌شود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسان‌های بزرگ است. حاج شیخ می‌فرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه‌ من عاریتی است و رفت از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم می‌گوید: دیدم دارد از دستم می‌رود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه‌‌ دو امام، با این دو کلمه دارد می‌گذارد و می‌رود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه‌ من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کرده‌ام تا شما را معرفی کرده‌اند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ می‌کند و می‌گوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم می‌گوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). می‌گوید: دنبال من بیا. در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا می‌روند تا به خارج از کربلا می‌رسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. می‌رسد به درِ آن اتاق و می‌گوید: اینجا خانه‌ من است، فردا طلوع فجر وعده‌ دیدار من و شما همین جا. می‌رود داخل و در را می‌بندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی می‌خواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده‌ من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام ایشان می‌فرماید: لحظه‌شماری می‌کردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله‌ پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا می‌زد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه‌ من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟ گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه‌ من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. می‌خواست به من بگوید: شیخ عبدالکریم حائری! ▫️ مرجعیت،عاریتی است ▫️ ریاست،عاریتی است ▫️ خانه‌هایتان،عاریتی است ▫️پول‌های‌تان،عاریتی است ▫️وجودتان،عاریتی است ▫️سلامتی‌تان،عاریتی است. ▫️هر چه می‌بینید،عاریه است و امانت است. دل به این عاریه‌ها نبندید... 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔تا حالا فکر کردید اگر به جای یه مغز دو تا مغز داشتید چی می‌شد؟ به نظر اصلا اتفاق‌های جالبی نمی‌افتاد...😂 موشن امروز رو از دست ندید ❤️ برای پیوستن به پویش عدد ۵ را به ۳۰۰۰۱۵۸۸ ارسال فرمایید. 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
🛑 حکم تزریق آمپول ‌ 🔹احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از استعمال آمپول‌های تقویتی و آمپول‌هایی که به رگ تزریق می‌شود و همچنین انواع سِرُم‌ها خودداری کند ولی تزریق آمپول غیر تقویتی در عضله؛ مانند آنتی بیوتیک یا مسکن یا آمپول بی حسی و نیز دارویی که روی زخم‌ها و جراحت‌ها گذاشته می‌شود، اشکال ندارد. 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ❤️ بند دل ما صبح ها به دست نسیم سپرده میشود تا سلام ما را به آستان مقدس شما برساند صبحی که با سلام بر شما شروع شود تمام روزش پربرکت است 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ❤️ پاسخ یک از زبان تو؛ همه شهر را به می رساند! راستی ؛کی میشود روزی که ؛ چشم در چشم تو پاسخ سلاممان را بشنويم؟ 🌸
🛑 فراخوان ایده‌های مردم برای تحقق مشارکت در جهش تولید 🔹رسانه KHAMENEI.IR از مخاطبین خود دعوت کردتا پیشنهادها، نظرات و ایده‌های خود را برای تحقق مشارکت مردم در جهش تولید از طریق این صفحه ارسال کنند. 🔹پیشنهادهای دریافت شده پس از دسته‌بندی به مرور منتشر می‌شود و نظرات و راهکارهای مطرح شده برای عملیاتی شدن مشارکت مردمی در عرصه تولید، به دستگاه‌های مربوطه ارجاع داده خواهد شد. 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 فرا رسیدن سالروز میلاد کریم اهل بیت (ع)، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک🌸 ع 🆔@farhangi_tablighi_khaharan °°ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ هر صبح، به شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میکنم عهد میکنم با شما، هر روز که میگذرد، عاشقانه تر از قبل چشم به راهتان باشم.. 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤