سلام ای قرار دل بیقرار حاج مهدی رسولی #امام_زمان 🌹@farhangisamedun

دلنوازان نازنازان در رهند.......... #بازگشت_آزادگان 🌹@farhangisamedun

#نماز_شب ♨️نمازشب در سیره شهدا 💠شهید علی حیدری؛ 🔸شهید علی حیدری اهل مراقبت و محاسبه نفس بود.او هیچ زمانی را مانند شرایطی که با خدا خلوت می کند دوست نداشت در این شرایط از خودش بی‌خود می شد و متوجه اطرافش نبود، او فقط و فقط در محضر دوست بود . 🔸همیشه قبل از اذان صبح بیدار بود برای اقامه نمازشب...می‌گفت : وقتی تو جمع هستی خدا می‌گوید این سرش شلوغ است ولی وقتی تنها باشی خدا می آید سراغت. 🔸 [نماز شب در تاریکی و خلوت قرار داده شده است تا جذب رحمت الهی و همنشینی با خدا مشهود باشد]. #نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم 🌹@farhangisamedun

نه دل ز وصال تو نشانی دارد نه جان ز فراق تو امانی دارد شهید محسن قوطاسلو 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی @farhangisamedun

❤️#مثل_شهدا_زندگی_کنیم میگفت: به جای اینکه عکس خودتونو بذارید پروفایل تا بقیه با دیدنش به گناه بیفتن، یه تلنگر قشنگ بذارید که با دیدنش به خودشون بیان... شهید ابومهدی المهندس 🌹@farhangisamedun

پیش‌بینی شهید باکری 🌹@farhangisamedun

بـه‌وقت‌ِحـٰاج‌قـاسِـم💔🚶🏾‍♂️

هر کس از خدا ترسید خدا همه چیز را از او می‌ترساند... و هر کس از خدا نترسید خدا او را از همه چیز می‌ترساند... _حاج قاسم سلیمانی_ 🌹@farhangisamedun

شهید آیت اللّه محمدباقرصدر همسرش رو صدا میکرد؛ "غالیتی الحبیبه" یعنی محبوب گرانبها❤ 🌹@farhangisamedun

در پایانه مرزی چذابه با این حس و حال زوار امام حسین را از زیر قرآن راهی مشّایه می‌کرد #اربعین 🌹@farhangisamedun

🏴 یکی اینجا دلش تنگه 🏴 اونجا رو نمی‌دونم ▪️#اربعین #حرم #زیارت 🎙#امین_قدیم #احساسی 🌹@farhangisamedun

این ساعت و این ثانیه ... دور حسین مهمانیه ..✨🌹 #اربعین #مدیون_شهدا_هستیم 🌹@farhangisamedun

آن مقدار پولی که برای کربلا رفتن کنار گذاشته بود یک روز قبل از شهادت، به کسی که نیازمند بود انفاق نمود 🌷شهید #محمد_سلیمانی🌷 کربلایی شدنت را مادرت حضرت زهرا(س)برایت امضا کرد 🌹@farhangisamedun

ما دیگر طرفدار خامنه ای نیستم #جان_فدا #لبیک_یا_خامنه_ای 🌹@farhangisamedun

گفتم: با فرمانده تون کار دارم گفت: الان ساعت 11 هست ملاقاتی قبول نمی‌کنه! رفتم پشت در اتاقش در زدم گفت: «کیه؟» گفتم: مصطفی منم... سرش را از سجده بلند کرد؛ چشم هایش سرخ و رنگش پریده بود... نگران شدم! گفتم چی شده مصطفی؟ خبری شده، کسی طوریش شده؟ دو زانو نشست سرش را انداخت پایین، زل زد به مهرش گفت: یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم! از خودم می‌پرسم کارایی که کردم برای خدا بوده یا برای خودم... #طلبه_شهید_مصطفی_ردانی_پور 🌹@farhangisamedun