eitaa logo
فرهنگیان تمدن سازخراسان شمالی
330 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
664 ویدیو
89 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید_محمود_کاوه از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید! . . شهید_مهدی_زین‌الدین شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به شهادت رسید! . . شهید_علیرضا_موحد_دانش فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر دو با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با دندان سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان را قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به شهادت رسید! . . شهید_حسن_باقری چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . موسس واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین،بیت المقدس،رمضان و در نهایت در سن ۲۷ سالگی به شهادت رسید! . . شهید_محمد_ابراهیم_همت سردار خیبر،ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون؛ . فرمانده ۲۷ ساله لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که خیبری با فرق شکافته همانند مولایش... در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید! . . شهید_حسین_علم_الهدی فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در سال ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید! . . شهید_عبدالحمید_دیالمه دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: گناه من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به شهادت رسید! . . . از بی برکتی عمرم خجالت میکشم! . آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل هدایت نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... . ما در خود مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی زمان و مکان و هوس... . از خود عبور کنیم...
سلام، امام حسن مجتبی (ع): به مردم بیاموز و دانش دیگران را فرا گیر تا دانش خود را استوار کرده و آنجا را که ندانسته ای بدانی.
هدایت شده از معلم آینده‌ساز
Mr Fn: 🔴یک نکته از هزاران۷(بصیرتی) 🔺 اشتباه راهبردی 🔺مشکلات کشور ناشی از چشم دوختن به لبخند خارجی‌ها است 🔸بخشی از مشکلات امروز کشور ناشی از چشم دوختن به لبخند و یا خشم خارجی ها است؛ داشتن روحیه جهادی و کار انقلابی گره گشاست. ممکن است برخی به لفظ نگویند ولی عملا امیدشان به نتیجه انتخابات فلان کشور باشد. گره زدن رفع مشکلات داخلی به مسائل خارجی، اشتباه راهبردی است. 🔸راهبرد امروز ما راهبرد «مقاومت فعال و مقتدرانه» در مقابله با دشمن و ساختن کشور با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و حضور مقتدرانه و دفاع از حقوق ملت در مجامع بین المللی است. 🔸دفاع مقدس برای کشور تولید «قدرت» و «اقتدار» کرده است؛ از «ابزار قدرت» باید برای «ابراز قدرت»، هوشمندانه استفاده کرد.
مکارم اخلاق ،محمودیان،1399/7/6👆
هدایت شده از رضا علوی راد
برگزاری یادواره شهید ابوالفضل کبیری با حضور سردار چمن فرماندهی محترم سپاه حضرت جواد الائمه (ع) خراسان شمالی فرماندهی محترم ناحیه مقاومت بسیج فرماندار شهرستان مدیر آموزش و پرورش و سایر مسئولین شهرستان به همت کانون بسیج فرهنگیان شهید مطهری و حوزه بسیج شهید فهمیده شهرستان شیروان ( خراسان شمالی )
صعود معلم بجنوردی، آقای "رضا روحانی" به بام ایران، قله دماوند 👏👏👏 بیست و هشتم شهریورماه ۱۳۹۹ ✨✴️✨✴️✨✴️ «{خراسان شمالی}»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ گفتنی های دشمنان در مورد رهبر معظم انقلاب(امام خامنه ای عزیز(مدظله العالی))👆 حتما ببینید
حاج_آقایعقوبی.m4a
25.39M
سخنرانی ایت الله یعقوبی نماینده معزز ولی فقیه در خراسان شمالی با موضوع دفاع مقدس
🌹سلمان محمدی؛الگویی برای نیروهای مؤمن و انقلابیِ ♦️ امام خامنه ای در ابتدای درس خارج ، به ذکر حدیثی از امام صادق(ع)، درباره خصوصیات جناب سلمان فارسی پرداخته فرمودند: ♦️ «عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ الصّادِق(ع): ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنكَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی» راوی می‌گوید چقدر من زیاد می‌شنوم از شما که نام سلمان را می‌برید و از او یاد می‌کنید...[حضرت فرمود] می‌دانی چرا؟... سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب می‌شود که من او را زیاد یاد کنم: ♦️میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه می‌داد؛ از این معلوم می‌شود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود می‌خواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است. ♦️فقرا را دوست می‌داشت بعضی‌ها از طبقه‌ی مستضعف جامعه اصلاً بدشان می‌آید؛ حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها می‌دانند؛ او نه؛ فقرا را دوست می‌داشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح می‌داد... اینها درس است دیگر. ما طلبه‌ها، ما جامعه‌ی روحانیت و علمی، یکی از خصوصیّات‌مان از اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقه‌ی ضِعاف نزدیک بوده‌ایم؛ این خیلی امتیاز بزرگی است... این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا که علما و روحانیّت، به یک موقعیّتی در عالم سیاست دست پیدا کرده‌اند، نباید آنچه را تاریخچه‌ی ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم. ♦️ جناب سلمان علم را دوست می‌داشت، علما را دوست می‌داشت این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب می‌شود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند. ❁❅❁❅❁❅❁❅❁ 🔵 کانال ۱۴ هزار نفری *افسران جنگ نرم انقلاب اسلامی* https://chat.whatsapp.com/G52Nzc0oZt6JOMJJmMmonQ
✅خاطره ای از دختر معلم شهید محمدعلی چاهی از شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی👆👆👆
✍️خاطره ای از ملاقات شگفت انگیز امام خامنه ای با عارف بزرگ آیه الله بهاءالدینی، به نقل از محافظ حضرت آقا : 🔹صبح زود تقریبا ساعت های سه ونیم، چهار صبح، رفتم منزل آیت الله «بهاءالدینی». قرار بود آقای خامنه ای از جمڪران ڪه نماز صبحشان را می خواندند، برویم منزل آقای بهاءالدینی. من با چندتا از دوستان در خانه را زدیم. آقاعبدالله، پسر آقای بهاءالدینی، آمد دم در. بهشان عرض ڪردم من شاه پسندی هستم از دفتر حفاظت آقا. آقای خامنه ای قرار است ڪه خدمت آقا برسند. 🔸آقاعبدالله هم در را باز ڪردند و ما رفتیم بالا. هنوز ساعت چهار صبح نشده بود. آقای بهاءالدینی تقریبا لباس تنشان بود و مهیا و منتظر ڪسی بود. دست گذاشتم به سینه ام و خدمتشان عرض ادب ڪردم. احوالی از ما پرسیدند و گفتند: خب، آسیدعلی آقای ما ڪجاست؟ 🔹این حرف آقا، قبل از این بود ڪه من حرفی بزنم. گفتم: جمڪران هستند. از آن جا ڪه حرڪت ڪنند، قرار است خدمت شما برسند. 🔹گفتند: این جوری نگویید. ایشان اجلّ بر این هستند ڪه خدمت من برسند؛ ایشان دارند لطف می ڪنند؛ ایشان بزرگواری می ڪنند، قدم می گذارند بر منزل ما. رونق منزل ماست... بعد نشستیم چند دقیقه ای تا اسڪورت حرڪت ڪند. اسڪورت تماس گرفتند ڪه شما حاضرید؟ 🔸گفتیم: بله. گفتند: پس ما راه افتادیم. اما آقای بهاءالدینی به ما گفتند ڪه آقای خامنه ای از آن جا حرڪت نڪردند! نگاه ڪردم، یڪ خورده به من برخورد. من بی سیم دستم است و تماس دارم. مثلاً می دانم چه خبر است دیگر. رفتم بالڪن و به «مجتبی حیاتی»، فرمانده مان بی سیم زدم و گفتم: آقا حرڪت ڪردند؟ 🔹گفتند: نه! آقا رفتند توی گودی داخل محراب مسجد جمڪران، آن جایند؛ الآن حرڪت می ڪنیم. دیدیم آقای بهاءالدینی می داند ڪه آقا حرڪت نڪردند. به ایشان گفتم: بله، آقا حرڪت نڪرده اند. چند دقیقه ای گذشت و این ها دوباره تماس گرفتند. گفتم: حرڪت ڪردند. آقای بهاءالدینی گفتند: بله! حرڪت ڪردند. 🔸چند دقیقه بعد آقا در خانه رسیدند و از پشت بی سیم تأڪید زیادی به من داشتند ڪه مزاحم ایشان نشوید؛ یعنی حتی توی خانه خیلی اذیت و آزار برای ایشان نداشته باشید. 🔹محافظ ها را برداشتیم بردیم بیرون و خانه را خلوت تر ڪردیم. آقا با تعدادی از همراه ها وارد منزل آقای بهاءالدینی شدند. آقای بهاءالدینی آمدند تا از پله های خانه ـ ڪه پله های خیلی درب وداغانی هم بود و تقریباً آدم جوان هم شاید زمین بخورد ـ، بیایند پائین. آقای خامنه ای تند آمدند بالا و توی بالڪن به هم رسیدند. آقا برگشتند با یڪ عصبانیت به من نگاه ڪردند، انگاری ڪه من تخلف ڪردم و مزاحم آقای بهاءالدینی شده ام. آقای بهاءالدینی نگاه ڪردند و گفتند: آقا به این بچه ها چیزی نگویید. این طفلڪی ها هیچی به من نگفتند. من دیشب تا حالا منتظر شما هستم. من دیشب نخوابیدم اصلاً. 🔸آقای بهاء الدینی می خواستند ڪه دست آقا را ببوسند. آقا هم نمی گذاشتند. آقای بهاءالدینی فرمودند: درست است ڪه شما جوانید و زور هم دارید و قدرت در حد، ولی ما پیر شدیم، ولی این جوری ها هم نیست؛ من یڪ خواهشی ازت دارم، بگذارید من دستتان را ببوسم ڪه فردا به مادرتان حضرت زهرا(س) بگویم دست ولی ام را بوسیدم. 🔹وقتی نشستیم، آقای بهاءالدینی از آن دم در ورودی چشم می انداخت نگاه می ڪرد. آن هایی ڪه یڪ چیزهایی می دانستند نزدیڪ بود قلبشان از توی سینه شان بزند بیرون. همه ترسیدند. ایشان چی می بیند ماها را؟ ما ڪه مطمئن بودیم. 🔸به آقای خامنه ای گفتند: آقا من شنیده بودم شما مراقبید و مواظبید، ولی نمی دانستم این قدر؛ الحمدلله الحمدلله. چیزهایی را به قاعده خوب می بینم، خوب اند. 🔹بعد دربارة بچه های آقا صحبت ڪردند؛ دربارة آقامصطفی، آقامجتبی، آقامسعود، آقامیثم گفتند. آن آقا پسرهای بزرگ تان را بارها دیدم، الحق ڪه مثل خودتان اند. آن دوتا بچه های ڪوچڪ ترتان را من ندیده بودم، همین چند روز پیش دیدم. این ها هم الحمدلله خیلی اهل اند، خیلی خوب اند. 🔸بعد آقا به بچه ها اشاره ڪردند و بچه ها آمدند. تڪ تڪ پاسدارها و محافظین و دفتری هایی ڪه بودند، دست آقا را بوسیدیم و خداحافظی ڪردیم آمدیم بیرون. یعنی دیدگاه شخصی مثل آقای بهاءالدینی، دیدگاه شخصیتی مثل آیت الله العظمی «اراڪی»، دیدگاه ڪسی مثل آقای حسن زاده آملی، دیدگاه آقای جوادی آملی، این ها را ماها از نزدیڪ با چشم خودمان دیده ایم. 🖊منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه . خاطرات آقای شاه پسندی محافظ امام خامنه‌ای مد ظله
🔸 هم اکنون | محفل شعر و خاطره گویی به همت کانون بسیج فرهنگیان شهرستان بجنورد در محل استانداری با حضور مقامات استانی و فرهنگیان در حال برگزاری است. #چهل_سالگی_دفاع_مقدس
🔴 8 سال دفاع مقدس یک جنگ جهانی علیه اسلامی بود ♦️سردار سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه 8 مهر ماه 99)‌ در صحن علنی مجلس به مناسبت هفته دفاع مقدس گفت: اگر چه عرصه نظامی جنگ خطوط مرزی جمهوری اسلامی ایران و عراق بود اما عقبه سیاسی این جنگ یک عقبه جهانی بود. ♦️نظام اطلاعاتی جهان خدمات اطلاعاتی برای رژیم بعث عراق فراهم می‌کرد که این نابرابرترین جنگ تاریخ بود. ♦️مردم سختی‌ها را تحمل کردند؛ آنها خواهان عزت‌اند؛ جنگ منتفی است اما دشمن درپی نفوذ اقتصادی و روانی است. ♦️امروز هیچکس دوست ندارد شهروند آمریکایی باشد؛ صدای مرگ بر آمریکا از داخل این کشور شنیده می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✊شعار مرگ بر امريكا در صحن مجلس پس از پايان سخنان فرمانده سپاه ♦️حمایت نمایندگان مجلس از سردار سلامی با سر دادن شعار «فرمانده دلاور حمایتت می‌کنیم». 💠کانون بسیج فرهنگیان مانه وسملقان 🆔@farhang_ashkhane
30.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 انتشار نخستین بار؛ سال قبل در چنین روزی آخرین سخنرانی سردار سلیمانی در جمع فرماندهان سپاه 🔹️ تبیین معنای «عمل مقدس» توسط حاج قاسم سلیمانی 【 فرهنگیان، پایه‌ریزان تمدّن نوین】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @cbo_ir/پایه ریزان تمدن
💢 برگزاری دوره توانمندسازی معلمان آینده ساز با موضوع آسیب های اجتماعی با سخنرانی حاج آقا میثم بهاری سرگروه پرورشی اداره کل آموزش وپرورش استان باحضور مسئول اداره تربیتی اداره کل آموزش وپرورش آقای امین زاده،معاون پرورشی اداره شهرستان آقای قربانی وجمعی از فرهنگیان در محل نمازخانه به همت کانون بسیج فرهنگیان مانه وسملقان خراسان شمالی 💠کانون بسیج فرهنگیان شهرستان مانه و سملقان خراسان شمالی 🆔@farhang_ashkhane
هدایت شده از رسول
دیدار با مادر معظم شهید دیدار با مادر سردار رشید اسلام، شهید انوشیروان رضایی فاضل، با همراهی فرماندهی محترم ناحیه مقاومت بسیج، همرزمان شهید و همکاران کانون بسیج فرهنگیان شهید مطهری شهرستان شیروان. کانون بسیج فرهنگیان شهید مطهری شهرستان شیروان خراسان شمالی
🇮🇷 ایرانی بخریم... ✅ سالی که ما ازدواج کردیم، مشکلات اقتصادی به‌شدت الان نبود. این‌قدر هم به خرید کالای ایرانی تأکید نمی‌شد، اما ایشان اصرار داشت تمام وسایل جهیزیه‌ام را ایرانی بخریم؛ حتی به مادرم گفت «اگر جنس خارجی تهیه کنید، می‌برم پس می‌دهم!» یک بار چای و نوشابه‌ی خارجی خریده بودم، آقا حمید مقداری از چای نوشید و گفت «خوش‌طعم است؛ اسمش چیست؟» وقتی اسمش را گفتم، گفت «این که خارجی است! اشتباه کردید خریدید. دفعه‌ی دیگر جنس خارجی نخرید.» فنجان را کنار گذاشت و بقیه‌ی چای‌شان را هم نخورد. وقتی برای خرید بیرون می‌رفتیم، به فروشنده می‌گفت فقط اجناس ایرانی را برایمان بیاورد. 📌ایشان به نقل از حضرت آقا می‌گفتند «ملاک حلال و حرام بودن فیلم و موسیقی، پخش شدن از رسانه نیست.» و به شدت در مورد این مسئله مراقبت می‌کرد. 👌زندگی ساده‌ای داشتیم. مراسم عروسی‌مان را هم بسیار ساده، با لباس عروس ساده، یک مدل غذا و سالاد، و کم ‌خرج برگزار کردیم. آقا حمید گفته بود غذاها را در دیس بکشند تا هرکس به اندازه‌ی تمایل، برای خودش بکشد که اسراف نشود. حتی برای جلوگیری از اسراف، به مسئولان سالن سپرده بود به مهمان‌ها ظرف یکبار مصرف بدهند تا هرکسی باقی‌مانده‌ی غذایش را ببرد. 💠ایشان برای اجاره‌ی خانه‌ی مشترک، مقداری پول داشت؛ خانه‌ی بزرگ و نوسازی در منطقه‌ی خوبی از شهر پیدا کردیم. وقتی پسندیدیم و از خانه خارج شدیم، گوشی آقا حمید زنگ خورد. وقتی تلفن‌شان تمام شد، گفت «یکی از دوستانم دنبال خانه است و پولش کافی نیست. قبول می‌کنی مقداری از پولمان را به آن‌ها بدهیم؟» قبول کردم و نصف پول پیش خانه‌مان را به آن‌ها دادیم. نهایتاً یک خانه‌ی ۴۰ متری و قدیمی را در محله‌ای پایین شهر اجاره کردیم. سال بعد که به طبقه‌ی بالای همان خانه نقل مکان کردیم، از سقفش آب وارد خانه می‌شد... اگرچه رفاه و آسایش دنیایی‌مان در آن خانه کم بود، اما آرامش و ایمانی که از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان می‌شد، بسیار دلچسب بود. حقوق اندک آقا حمید برکت زیادی داشت. من در آن خانه‌ی ۴۰ متری، به‌شدت خوشبخت بودم. ✅ می‌گفت «هر روز، غذایمان نذر یکی از اهل‌بیت (ع) باشد و غذا، هر روز با یکی از اسامی خداوند طبخ شود. وقتی اسم «نذری» روی غذا می‌آید، یعنی باید مراقب باشید یک دانه برنج هم اسراف نشود.» اقلام خوراکی خانه را هم تماماً ایرانی تهیه می‌کرد. 🔹 همسر شهید حمید سیاهکلی 👈 رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان به این شهید مدافع حرم و سبک ‌زندگی این زوج جوان اشاره کرده بودند. 💠کانون بسیج فرهنگیان مانه وسملقان 🆔@farhang_ashkhane
🏴 ۷ روز تا اربعین 📝 شهید مهدی اشرف اگر روزی بعد از شهادت من راه کربلا باز شد و قبر حسین(ع) را زیارت کردید، بگوئید حسین جان، بسیار عزیزانی بودند که آرزوی زیارت قبر تو را داشتند کربلا در وصیتنامه شهدا
با یه عده طلبه آمدند قم.... همه شهید شدند الا محسن... خواب امام حسین(ع) رو دیده بود. آقا بهش گفته بودند: (کارهات رو بکن این بار دیگه بار آخرته) یه داده بود به یکے از رفقاش، گفته بود شهید شدم ببندید به سینه ام... آخه از آقا خواسته ام بے سر شهید بشم. با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگاه.... گلوله ۱۲۰ خورده بود وسطشون جنازه اش که اومد، سر نداشت. سربند رو بستیم به سینه اش... روی سربند نوشته بود؛ أنا زائرالحسین علیه السلام کانون بسیج فرهنگیان شهید مطهری شهرستان شیروان