فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد میکنم قبل از شروع ختم قرآن روزانه در ماه مبارک رمضان حتما حتما این کلیپ زیبا را دانلود کنید و تا آخر ببینید التماس دعا
┄┅┅❅❁❅┅┅
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
کانال رسمی سردار شهید سید مهدی زینالدین👆
#فرمانده_قلب_ها ♥️
❤️جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی ❤️
#ماه_رمضان #مناجات
ای خدا کرم تو بیشتر از گناهمه•°
من با یه امیدی اومدممیدونم
دست خالی ردم نمی کنی...
کریم همیشه در حال عطا هست
پیش از آن که از او طلب کنند🌱
42.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه عسل زوج جوان برازجانی #شلمچه
شلمچه محل شهادت عموی «فرشته همعنانفرد »۱۹ ساله است. او آمده بود تا از عموی شهیدش اجازه بگیرد و زندگی متأهلی خودش را از اینجا آغاز کند.
مراسم عقد این زوج جوان در کنار قبور شهدای گمنام شهرستان دشتستان، برازجان برگزار شده بود و حالا شلمچه نقطه اسمانی از خاک کشورمان محلی برای آغاز زندگی متأهلی فرشته و داوود شد.
✦🌿⃟🌸؎•°
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
4_5855242285146440262.mp3
13.71M
#دعای_سحر ماه مبارک رمضان
#رمضان
🎙️با صدای: مرحوم موسوی قهار
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
از ماه رمضان با احترام یاد کنیم.
«در روایات فرمودهاند: ماه رمضان حَیّ است، زنده است، از اسماء الله است، لذا نگویید "رَمَضان"، بلکه بگویید "شهرُ رَمَضان". یعنی با احترام یاد کنید. آن شهر اقبال میکند و ما هم اگر با اخلاص به سمت خدا برویم، شهرُالله و اهلُالله با هم تلاقی میکنند».
#استاد_میرباقری
14.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | #ماه_رمضان
🔻 دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
یادمان شهدای فتح المبین
#راهیان_نور
#ما_متحدیم
#ماه_رمضان
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
👇اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🔶محفل شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
4_6037148701481240922.mp3
4.24M
💠صوت تندخوانی(تحدیر)
جزء سوم قرآن کریم؛
🔷با صدای استاد معتز آقایی؛
🔷مدت زمان این جزء؛ ۳۴ دقیقه؛
💠ثواب سی جزء را هدیه بدهیم
به روح علما، شهدا و تمام اموات🌸🍃
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
نشستهام رمضان را کنار خوانِ رقیه
منم گدای همین لطفِ بیکران رقیه
اگرچه رانده شدم از همه ولی به امیدی
رساندهام سر خود را به آستان رقیه
نمیزند لب خود را به لقمهای که حرام است
هر آنکه میخورد از رزق آب و نان رقیه
خداکند نزنم باز زیر قول و قرارم
و سربلند بمانم در امتحان رقیه
گره گشایی ما روضههای سوم ماه است
که میهمان خدائیم و میهمان رقیه
به نالههای منِ تَحبِسُ الدعا نظری کن
به نالهی اَبَتا یاحسین جان رقیه
نشستهام سر سجاده واکند به دعایش
زبان لال مرا لکنت زبان رقیه
کمان شده قد من با گناههای زیادم
مرا ببخش قسم بر قد کمان رقیه
به خاک چادر زینب قسم که در صف محشر
تمام گریه کنانند در امان رقیه
خمیده راه اگر میرود بخاطر این است
که خورده ضربِ لگدها به استخوان رقیه
گرفته است چه محکم به دست معجر خود را
رسیده آتش خیمه به گیسوان رقیه
#روز_سوم
#رقیه_ایم_الحمدالله♥️
#دمشق_دم_عشق
#زینبیم_الحمدالله💚
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
✨کرامات شهید والامقام عبدالمهدی مغفوری✨
🍃🌸خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند.🍃
✨🍃مادر خانم حاج عبدالمهدی میگفت:✨🍃
وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم،با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است.✨🍃
✨پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطرهای شگفت دارد:✨
🍃🌸وقتی میخواستیم او را که به برکت زندگی سراسر مجاهدهاش شهد وصال نوشیده بود به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به یکباره منقلبمان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر میگذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم.🍃🌸
✨کرامات شهید از زبان دوست شهید:✨
🍃🌸 من دچار بیماری سختی شدم و پزشکان از بهبودی من قطع امید کردند یک روز حاج مهدی با یک دسته گل سرخ به عیادتم آمد وقتی نظر پزشکان را به او گفتم اشک در چشمانم حلقه زد پس لیوانی را برداشت آن را تا نیمه آب کرد و چیزی زیر لب خواند و به آب داخل لیوان دمید پارچه سبزی را از جیب پیراهنش درآورد و با آب لیوان خیس کرد و نم آن را بر لبان من کشید و درآخر زمزمه کرد به حق دختر سه سالهی حسین…✨🍃
🍃🌸روز بعد در عالم رویا خودم را در صحنهی کربلا دیدم دختربچه ای سمتم آمد و من قمقمه ام را به او دادم او آن را گرفت و فقط لبهای خشکش را تر کرد و دوباره به سوی خیمهها رفت اما سواری دختر بچه را با سیلی زد هرچه تقلا کردم به کمکش بروم نتوانستم یکباره از خواب پریدم و از همان لحظه حالم خوب شد و بهبود یافتم.🍃🌸
✨همسر شهید روایت می کند✨
🍃🌸یکی از روزهای ماه مبارک رمضان مهمان داشتیم و مادرم من هم مریض شده بود و داخل بیمارستان بستری بود. من از این قضیه خبر نداشتم و وقتی مهمان ها رفتند شهید به من گفت: آماده شو باید جایی برویم. رفتیم بیمارستان. اول من به داخل بیمارستان پیش مادرم رفتم. قرار بود که فردای آن روز مادرم را به خاطر عارضه قلبی عمل کنند. آمدم بیرون تا عبدالمهدی برود. شهید بالای سر مادر دعایی خوانده بود و برگشتیم خانه. فردا مادرم حالش خیلی خوب بود و گفت: من نیاز به عمل ندارم. وقتی آزمایش ها و عکس را دوباره تکرار می کنند اثری از آن بیماری نبود و مادر گفت: وقتی عبدالمهدی آن دعا را بالای سرم خواند حالم دگرگون شد انگار که اصلاً مریض نبودم.🍃🌸