رقص طلوع خورشید بر ارتفاعات مازندران و لحظهی سردادن بانگِ مستانهی گوزن
عکس از حامد تیزرویان
👤 فلات ایران
@farsitweets
شدم عین این بازاریا، آخر سالی باید زنگ بزنم پولایی که قرض دادم رو جمع کنم
»ابولیون«
@farsitweets
در حالیکه مردم همه شهرای ایران به اینا میگن «کَره» ما مشهدیا با یه اصرارخاصی بهشون میگیم «روغن زرد». فکر کنم یه دورههایی روغن آبی و قرمز داشتیم تا بالاخره رسیدیم به روغن زرد:))
👤 Havaxori
@farsitweets
ما در کف کشورمان، ٨٠ میلیون کاراگاه، ٨٠ میلیون سیاستمدار، ٨٠ میلیون متخصص تاریخ، ٨٠ میلیون مربی فوتبال، و جدیدا ٨٠ میلیون هم دامپزشک با فوق تخصص حیات وحش داریم ماشاالله همه هم بینیاز از هر مطالعه و یادگیری
👤 BahramGour
@farsitweets
تو اصفهان درختان رو هرس کردن
این لانه یه کبوتر بوده اون قسمت درخت رو دست نزدن
تصویر قشنگیه
رنگ و بوی انسانیت داره
»کشکیات«
@farsitweets
موقع تمیز کردن اتاقت تو خونه تکونی اگه خودت پاش نباشی ممکنه همراه با وسایل اضافی بذارنت تو سطل آشغال
»بروس«
@farsitweets
781.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه پذیرایی از ورود وزیر امور خارجه المان در دهلی نو.سیاستهای دولت جدید المان حتی متحدان این کشور را هم خشمگین کرده است،
تصور کنید چنین پذیرایی از وزارت خارجه ایران میشد، الان تمام تایم لاین جنگ و خونریزی بود،
👤 علی جهان آرا
@farsitweets
یه روز تارکوفسکی میره خونه چایکوفسکی بعد از دو ساعت بلند میشه میگه ببخشید من دیگه باید برم خونه تار بکوفکسم چایکوفسکی بهش میگی کجا میخوای میری؟ چایکوفسکیدم.
»عه«
@farsitweets
ساعت بازی استقلال و گل گهر تغییر کرد
🔹با اعلام سازمان لیگ مسابقه دو تیم استقلال و گل گهرسیرجان به جای ساعت ۱۵ در ساعت ۱۶:۴۵ دوشنبه ۱۵ اسفند در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد.
»OPT«
@farsitweets
شکیبا پاش شکسته بود، به سختی و با عصا راه میرفت، جشنواره قصه گویی در روستا برگزار کردیم، جلسه تمرین بود، گفت منم می خواهم شرکت کنم.بچه ها گفتن روی میز بشین و قصه بگو گفت نه باید بیام جلو و ایستاده قصه را بخونم.
دختر ایران، همیشه ایستاده و سربلند باشی.
👤 اسماعیل آذری نژاد
@farsitweets
تو یکی از روستاهای جنوب ژاپن به اسم «ناگورو» اتفاق جالب و عجیبی در جریانه. موضوع از اونجا شروع میشه که این خانم Ayano Tsukimi
۶۵ ساله وقتی بعد از ۱۱ سال به روستا برمیگرده تا از پدر ۸۵ سالش مواظبت کنه، میبینه همه اهالی روستا یا فوت کردن یا از روستا مهاجرت کردن و از کل روستا فقط ۳۵ نفر باقی موندن.
اون تصمیم گرفت کشاورزی کنه که دید کلاغها محصولاتش رو خراب میکنن، در نتیجه تصمیم گرفت برای اوقات بیکاری و برای مواظبت از محصولاتش، عروسک تموم ساکنین سابق روستا رو بسازه. از پدرش شروع کرد و الان حدود ۱۰ سال از این تصمیم گذشته، صدها عروسک در تمام روستا و محلهای اطراف روستا پراکنده شدن.
هر عروسک حالت متفاوتی داره، بعضیا میخندن، بعضیا دارن حرف میزنن ،بعضیا خوابن و... هر کدوم هم در محلی قرار داده شدن که یاد و خاطرهی اون شخص رو زنده نگهدارن. اونا همه جا هستن، سر کلاس ،تو ایستگاه راه آهن ،توی بازارها، روی نیمکت پارک و... به لطف ایشون محل زندگیشون الان مورد توجه توریستها قرار گرفته و خودشون هم کارگاه آموزشی ساخت عروسک برای علاقمندان رو برگذار میکنن.
👤 Hirkan
@farsitweets
اصرار بر بستهبندی رو اصاب يعنی اين. از سال ۱۳۴۶ همينه :))
»Arman«
@farsitweets