eitaa logo
توییت فارسی
12.7هزار دنبال‌کننده
35.2هزار عکس
11.7هزار ویدیو
7 فایل
ناب ترین توییت ها رو برای اولین بار تو پیام‌رسان ایتا بخون 🐦🐦🐦 ارتباط با ادمین : @admin_for کانون تبلیغاتی پر بازده"موهیتو" در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/640811208C7f1d0a63c0
مشاهده در ایتا
دانلود
برای اولین بار، یک ساعته دارم ایران اینترنشنال تماشا میکنم و به نظرم تماشای دائمی این کانال تلویزیونی باعث بخشی از پرخاشگری‌ها و بیماری روانی در جامعه است. 👤Mohammad Reza @farsitweets
‏از دکتر پرسیدم با کشیدن هر دندون عقل چقد از آیکیو مون کم میشه؟ گفت کارت دانشجویی تو یه بار دیگه ببینم •شیمبله• @farsitweets
امیرمحمد انصاری، نوجوان اهل امیدیه وقتی خانه شان آتش گرفت مادر و دو‌خواهر کوچکش را از مهلکه نجات داد اما خودش به خاطر افتادن کولر پشت در، در میان‌ آتش و‌دود گرفتار شد و به دلیل سوختگی شدید یک روز بعد در بیمارستان آسمانی شد .🖤 •محمد غمخوار• @farsitweets
🔹اسرائیل پیشنهادی را از طریق میانجیگران قطری و مصری به حماس ارائه کرد که شامل توقف جنگ برای مدت حداکثر دو ماه به عنوان بخشی از یک توافق چند مرحله ای است که شامل آزادی همه گروگان های باقی مانده در غزه می شود. •OPT• @farsitweets
‏تو فروشگاه یه پیرزنه چنان با ذوق به بچه‌هامون نگاه میکرد و پرسید دوقلو هستن؟ گفتیم آره و بعد گفت چهار سالشونه و تائید کردیم و ذوق کرد و ما هم از تعریفش لذت بردیم و جدا شدیم و رفتیم دو سه تا راهرو اونورتر و همون خانوم دوباره جلومون اومد و همون سوالا رو پرسید ولی این دفعه غصه خوردم •فادر آو دراگونز• @farsitweets
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حجم از بی‌تفاوتی عجیب بود! ال‌نود با ۳۰ تا سرعت چپ کرد طرف حتی نرفت نگاه کنه چه بلای سرش اومده، احتیاج به کمک داره یا نه • 🌳 Hadi • @farsitweets
یهو ‏یادم افتاد، یکسال موقع خونه تکونی، من و خواهرم طلاهای مامانمو جزو آشغالای انباری انداختیم رفت! یعنی اصلاً فکرش هم نمی‌کردیم تو یک کیف اداری قدیمی گوشه‌ی کمدِ لباسی، یه سرویس طلا باشه اونم تو یه نایلون مشکی🥺 •Gandom• @farsitweets
۲۷ جفت دست تو یه کیسه کشف شده... لابلای برف‌های سیبری! 👤Hirkan @farsitweets
زرافه قدش بلنده، گوریلم بدنش خوبه، هاسکی هم چشماش رنگیه، روباه هم خوشگله، رو اخلاقتون کار کنید داغونا • کاپیـــتان زِبـــل • @farsitweets
زنگ زدم نمایندگی ایران خودرو برای نوبت تعمیر. روزی که نوبتم بود مریض شدم و نرفتم. فرداش دوباره زنگ زدم و گفتم خانم من دیروز نتونستم بیام لطفا یه نوبت دیگه بهم بدین. پرسید مشکلتون چی بود؟ منم با ناز گفتم دلم درد میکرد! گفت نه، مشکل ماشینتون رو پرسیدم میخوام نوبت تعمیرکار بزنم :))) •ehsan• @farsitweets