🔹قالیباف: راه‌اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته را در پاسخ به قطعنامه شورای حکام آغاز کردیم *FT* @farsitweets

آقا لپتاپ من از صبح گم شده بود و کل خونه رو دنبالش گشتیم، هرچقدر هم با گوشیم میزدم find my mac میزد که هروقت کانکت شه صدا رو پخش می‌کنه.بعد اینکه کلی دنبالش گشتیم و پیدا نشد تصمیم گرفتم با صدای بلند از جن‌های خونمون بخوام که لپتاپم رو برگردونن. بعد اینکه چند بار با صدای بلند گفتم که لپتاپمو برگردونین و خبری نشد رفتم تو تختم که دیدم لپتاپم زیر پتومه.بعد همونجا با گوشیم find my رو زدم و صداش پلی شد. حالا هرچی به مامانم میگم جن‌ها لپتاپمو برده بودن دنیای خودشون و اینجا نبوده که صدای اآلارم رو بشنویم قبول نمیکنه🙂😂 *آنه آخرین جدای* @farsitweets

«خلاصه‌ی تراپی» آیینه: تراپیست دکتر صدیق @farsitweets

🔹وزیر ارتباطات: فیلترینگ ۵۰ هزار میلیارد تومان به ارتباطات کشور خسارت زده است. *FT* @farsitweets

من هنوز با این موضوع که دنیا حول محور من نمیچرخه کنار نیومدم، حس میکنم بهم دروغ گفتن و میخوان منو کم‌‌اهمیت جلوه بدن. *مشتبا* @farsitweets

اینکه در هزینه‌های ماهیانه‌تون درباره «لباس» هم حرف می‌زنید برام عجیبه. شما مگه ماهیانه لباس می‌خرید؟ *حامد* @farsitweets

بابک زنجانی و خاوری‌ها اینجوری تولید شدن دوستان: امیــــن ترابـــی @farsitweets

همزمان که تو اروپا و آمریکا نیمکت‌هارو جوری طراحی می‌کنن که بی‌خانمان‌ها نتونن روش بخوابن، یکی از زیباترین ایستگاه‌های مترو رو تو تهران ساختن جوری که مردم بتونن توش استراحت کنن(: پگاه @farsitweets

زیبایی ساختمان بانک ملی ایران شعبه شیراز توریست افکار @farsitweets

چجوری میشه که دختر داشته باشی ولی با دخترت صمیمی نباشی و نتونی باهاش حرف بزنی؟ خیلی هنره‌ها. کل مکالمه‌ی من و مادرم ماهی یکبار تماس تلفنیه و اونم در حد چه خبر سلامتی… نه بلده دردودل کنه باهام، نه خاله‌زنکی، نه حرف، نه محبت. هیچی *ژووآن* @farsitweets

درباره اکران ویژه ناشنوایان «باغ کیانوش» در مشهد جمعی از ناشنوایان مشهدی در نخستین تجربه سینمارفتن خود، برای اولین‌بار به تماشای فیلم سینمایی «باغ کیانوش» در سینما مهر کوهسنگی نشستند. این جور اقدامات واقعا اقدامات خیلی خوبی است که در گذشته فقط در تهران رخ می داد. محمد تاجیک @farsitweets

بچه بودم،تو صف شیر شیشه‌ای هوس کردم پول یه دونه از شیرها رو‌ دادم شیرکاکائو گرفتم.که همون قیمت ولی با حجم کمتر بود. برگشتم خونه.مادرم گفت میبری پس میدی،شیری که بهت گفتم می‌خری! آمدم دوباره تو صف وایسادم تا پس بدم.اون روز خیلی ناراحت شدم. چون فکر میکردم اگر ما پولدارتر بودیم، احتمالا مادرم چیزی نمی‌گفت. گذشت. پسفرداش دیدم مادرم شیر خریده و اومده خونه.کنار شیرهای سفید، یه شیشه کوچیک شیرکاکائو هم هست.گفت:«اینو برای تو گرفتم. اگه اونروز گفتم ببر پس بده، به خاطر این بود که سرخود نشی تو زندگی!» بهانه این خاطره: دیدن تربیت‌های بچه لوس کن این روزها! *محمدرضا کردلو* @farsitweets