#می_آیم_چون...!
یکی ذبح شد...
یکی زنده به گور...
یکی اربا اربا...
▫️می آیم چون مدیونم!
▫️می آیم چون موظفم!
▫️می آیم چون مکلفم!
▫️می آیم بخاطر امر رهبرم!
📎سهم من فقط چندقدم است و چند شعار!
#فردا_خواهیم_آمد 🇮🇷
خون دلها خورده ایم✌️
#همه_میآییم_چون...
جمهوری اسلامی حرم است، اگر این حرم ماند بقیه حرمها هم باقی خواهد ماند (حاج قاسم)
🆔 @Ketabpardazan_ir
جشن چهل و چهارمین سالگرد انقلابمون مبارک 🌸🌸🌸
ان شاءالله قدرش را بدانیم👌
خداوند انقلابمون را هر چه سریعتر به انقلاب جهانی حضرت حجت علیه السلام متصل فرمایدان شاءالله 🤲
داستان زندگی کوتاه و زیبا وجریان شهادت این شهید ۱۶ ساله را از دست ندهید
نثار روح بلند همه شهدا و مادران صبور شهدا صلوات و فاتحه ای هدیه کنیم .👇👇👇👇👇👇
"قربانی کوچک"
نام: سیدعلی
نام پدر: سیدمصطفی
تاریخ شهادت: 1365
زندگینامه شیرین شهید به نقل از روزنامه ثارالله
بسم رب الشهدا و الصدیقین
در سال 1349 در خانواده ای مذهبی از سلاله پاک رسول اکرم (ص) کودکی پا به عرصه وجود نهاد ، نام او را سیدعلی گذاشتند. این نونهال پنجمین فرزند خانواده بود. گویا در این عدد پنج نکته هایی نهفته بود که بعدها روشن شد. سیدعلی از همان دوران کودکی علاقه شهیدی به اذان گفتن داشت و در بیان کلمه مقدسه اشهدان لا اله الا الله مشکل داشت تا اینکه در سن پنج سالگی شبی در عالم خواب با صدای بلند شروع به اذان گفتن کرد همه اهل خانه متحیر شدند و منتظر بودند تا به کلمه شریفه اشهدان لا اله الا الله برسد.
بالاخره او در میان حیرت همگان این کلمه مقدس را هم به خوبی بیان نمود و بعد از آن دیگر هرگز در بیان این جمله مشکلی نداشت. در سال 1355 وارد مدرسه شد که در همان روز اول پس از آنکه درس معلم به پایان رسید خطاب به او می گوید ما آمده ایم معنای نماز و قرآن را یاد بگیریم، آیا شما به عنوان یک معلم معنای الله اکبر را می دانی؟ معلم با کمال تعجب او را نزد مدیر برده و مدیر شاید به شوخی می گوید: ما نمی دانیم اگر راست می گویی خودت برایمان معنی کن. شهید عزیزمان می گوید: یعنی خداوند بزرگتر از آن چیزی است که ما تصور کنیم. سید در میان همکلاسانش همچون نگینی می درخشید و شاهد این مدعا همین بس که در کلاس پنجم پیش نماز مدرسه شد. دوران راهنمایی را نیز در روستای رباط کرمان به پایان رساند. او دارای اخلاقی پسندیده و نیکو بود و تلاش می کرد همزمان با درس خواندن در کارها نیز به بزرگترها کمک کند.
وی در دستگیری از فقرا و مستمندان پیش آهنگ بود. نکته دیگری که از همان اوایل کودکی برای همه معما شده بود، این بود که مقداری از موهای سمت راست سرش به رنگ طلایی (خرمایی) و کاملا از بقیه موهایش متمایز بود.تا اینکه در سن 16 سالگی زمانی که با چهره غرقه به خونش مواجه شدیم و دیدیم که درست همان قسمت از سرش مورد اصابت ترکش قرار گرفته این معما برای تمام اقوام و خویشان حل شد.
شهید عزیزمان ساده پوشیدن و ساده زندگی کردن را دوست می دانست روزی که برای اولین بار خرید کفش به عهده خودش گذاشته شده بود، کفشی بسیار ساده و ارزان خرید و وقتی با اعتراض سایر اعضاء خانواده روبرو شد در جواب گفت: من ساده زندگی کردن را دوست دارم. چون که می خواهم مانند جدم علی (ع)زندگی کنم.
پس از دوران راهنمایی وارد دبیرستان سپاه شد . زمانی که متوجه شد که قوانین حاکم به او اجازه رفتن به جبهه را نمی دهند عمداً از پاسخ دادن صحیح به سئوالات طرد شده در امتحانات خودداری کرد و این امر باعث تعجب کلیه مسئولین وقت دبیرستان سپاه شده بود و راستی که دانش آموزی با این سطح معلومات و هوش و ذکاوت چه دلیلی برای پاسخ ندادن به سئوالات می تواند داشته باشد.جز بیرون رفتن از مدرسه و رهسپار شدن به سوی کاروان عاشقان یعنی جبهه که ما می دانیم او چه منظوری داشت.
آری او چندین مرتبه به بسیج مراجعه کرد که به دلیل کمی سن از ثبت نامش خودداری کردند نهایتا تصمیم گرفت از کانال بسیج استان یزد به جبهه اعزام شود اما از این طریق هم موفق نمی شود. لذا برای رفتن به جبهه سرانجام به پدر متوسل می شود این نکته به نقل از پدر مرحومش شنیدنی است.
ایشان می گوید:
همراه شهید برای ثبت نام و اعزام وی به بسیج مراجعه کردیم. مسئول ثبت نام به دلیل کمی سن از ثبت نام خودداری کرد وقتی ناراحتی شهید را دیدم و متوجه شدم که عزم جزم برای رفتن دارد ، نزد فرمانده بسیج رفتم و از او سئوال کردم من می خواهم هدیه ای (یا به تعبیر دیگر بره قربانی) برای جبهه بفرستم آیا کارگزاران شما حق دارند به دلیل کوچکی آن از پذیرفتن قربانی و هدیه جلوگیری و ممانعت کنند؟!
وقتی مسئول بسیج این استدلال و اصرار پدر و پسر را می بیند، لاجرم می پذیرد و او رهسپار جبهه می شود.
و بالاخره در دومین مرتبه ای که به جبهه می رود،در حالی که در سن 16 سالگی تازه قد کشیده بود، در پنجم بهمن ماه 1365در عملیات کربلای 5 از ناحیه سر همانجا که از بچگی حنایی _طلایی بود، مورد اصابت ترکش قرار گرفت. و شهد شیرین شهادت را نوشید.
خداوند متعال ما را از شفاعت شهدا محروم نکند. 🤲
🏴🏴مادر شهید بعد سالها مریضی سخت و درد دوری سید علی ،امروز دعوت حق را لبیک گفت .و به دیدار سید علی شهیدش و امام شهدا شتافت .🏴🏴
هدیه به همه شهدا و مادران شهدا صلواتی ختم بفرمایید.🕊🕊🕊
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله جاودان: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن واجبه ... اینا بعدا حساب میشه ...