روشن کنید بر درِ هر خانه یک چراغ
یعنی برای هر دو سه پروانه، یک چراغ
مجنون و ماه، شاپرک و شعله، مست و می
افتاده دست اینهمه دیوانه یک چراغ
بیچاره عاشقی که به هفتآسمان نداشت
حتی نه یک ستاره و حتی نه یک چراغ
پروانهای به وقت شهادت به خنده گفت:
فردا میآورند روی شانه یک چراغ
ساقی! سری به کوچهنشینان خود بزن
هر گوشه روشن است غریبانه یک چراغ...
#شعر | مهدی جهاندار
یکم جنبه بد نیس! ما مذهبیا همین کار هارو کردیم که برچسب امل و عقب مونده خورده بهمون... بخاطر تندروی و تک بعدی زندگی کردن! متاسفم برای جامعهي خودمون، مجموعه ی مذهبیا که سر چیزای کوچیک و خیلی عادی همچین حرکاتی میزنیم.......
--
نمیخواستم پوشش بدم یه همچین چیزایی رو
ولی جهت حق گویی زیاد گذاشتم باشه و بقیه هم ببینن و بخونن
آقا نامردا
حالا درسته داریم گلچین میشیم
ولی دیگه صدبار رنگ ۱۶۲ ۳ ۴ رو دیدم باز برگشتیم همین ۱۶۱ یا ۶۰
خدایی بریم واسه ۲۰۰ دیگه
دمتونم گرمممم
عشقیددد❤️☺️😌
چرا زن نمیگیری😂 چیز خوبیست🙂
—
اینجاست که اکثر مادرپدرا در این مواقع چی میگن؟!
من اونو خودم به خودم میگم
بشین سرجات بچه
هنوز دهنت بو شیر میده😊😌
حالا گرفتی؟☺️
@GOM_IR این چنل رو نگاه کنید یه همچنین حرکتی
—
بله اتفاقا هستیم و داریم لذت میبریم ازش ولی خب متاسفانه یه هم پا نیازه و یه کمیم وقت و حتی جاش
چون بنده جای خاصیم مدنظرم نیست که یه وقتم حق الناسی چیزی نیفته گردنمون😌
مسئله حق الناسش گفتم که جاهایی که قبلن شعار نوشته شده الان ا***ر جاها روشون رو رنگ طوسی گرفتن خراب شده قبلن ما خرابش نمیکنیم همین دیگه (◍•ᴗ•◍)
—
اها اینکه بله کاملا کار صحیح و درست👌😊
چرا میگین دوزار نمیارزم .. شما همین که باعث شدین ما از تنهایی دربیایم و ایتا به عنوان یک پیام رسان ایرانی برامون جذابیت داشته باشه به نظر من کلی ارزشمندین
--
جدی میگید؟؟!!
بابا شرمنده میکنید😕
من خاک پای همتونم☺️🙏
هدایت شده از نشر شهید هادی
🌷نمازجمعه حج فقرا🌷
رفته بودم نمازجمعه تهران. تعجب کردم که چرا محل نماز اینقدر تغییر کرده‼️
آنجا مسجدالحرام بود و همه گرد کعبه طواف میکردند. بلافاصله به یاد حدیث معروف افتادم که میفرماید: نمازجمعه حج فقراست.
✳️همین که مشغول طواف بودم ابراهیم را دیدم. شهید ابراهیم هادی را.
با خوشحالی به سمت او رفتم. سلام کردم و ابراهیم را در آغوش گرفتم. نمی دانید چقدر لحظات زیبایی بود.
✅طواف ما تمام شد و همینطور محو چهره ابراهیم بودم. گفتم: آقا ابراهیم دیدی کتابی برات چاپ شده⁉️ راستی ی جلد کتاب تو ماشین دارم. بیا بریم کتاب رو بیین.
💐همینطور به چهره اش نگاه میکردم و حرکت کردیم. همان تصویر روی جلد بود. او همینطور به من لبخند میزد.
یادم افتاد دو روز قبل، کاری را به نیت آقا ابراهیم انجام دادم و خیلی سختی کشیدم. حالا...
تو همین افکار بودم که یکباره از خواب پریدم. سحر جمعه بود...
💢نقل از یکی از دوستان شهید.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
دوستان بنده احتمالا یه چندروزی درمحضرتون نباشم
حال، خیلی جوابگوئه کانال و فضای مجازی نیست مثله خیلی از ادمین کانال های بزرگ و کوچیک دیگه که میبینم عذرخواهی میکنن که اگر چندروزی نبودن
ولی حالا
اگرم باشم بیشتر از پیام ها و پست های ادمین فیض میبرم
بازم شرمنده
یاعلی
شبتون بخیر
اره خوبم خداروشکر
نه بابا چیز خاصی نیست نگران نباشید😌
الان یه دقیقه رفتم توو ناشناس و کانالای مختلف و پی وی دیدم 5 د هم نگذشته ولی چقد پیام داره میاد
دمتون گرم واقعا
خیالتون راحت
میام بازم یه دوروز یه ذره فشار زیاد شده باید برسم به یه سری کارا