eitaa logo
🌷سیما و سیره فرزانگان🌷
131 دنبال‌کننده
76 عکس
28 ویدیو
3 فایل
✨ا ﷽ ا✨ ✅ داستانهایی از زندگی بزرگان ✅ آشنائی با سیما و سیره اولیاء خدا ✅ انتخاب بهترین الگوهای زندگی کانال حدیث https://eitaa.com/hadis_eitaa
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🦋🌷 ✅امر به معروف و نهی از منکر زیبا و مفید 🌱چشمش به پسر همسایه افتاد که با دختر جوانی مشغول صحبت بود؛ پسر و دختر تا ابراهیم را دیدند از هم جدا شدند و رفتند؛ چند روز بعد دوباره همین ماجرا تکرار شد؛ اما این بار ابراهیم خیلی نزدیک بود؛ دختر سریع رفت و پسر در مقابل ابراهیم قرار گرفت. 🌱ابراهیم سلام کرد، دست داد و با مهربانی گفت: اگه واقعا دوسش داری باهاش ازدواج کن؛ پدرت خونه بزرگی داره؛ تو هم که توی مغازش مشغول کار هستی. جوان خجالت زده گفت: پدرم اگه بفهمه خیلی ناراحت میشه. ابراهیم گفت: پدرت با من؛ حاجی آدم منطقی و خوبیه؛ امشب اومدم مسجد باهاش صحبت می کنم. جوان گفت: هرچی شما بگی و خداحافظی کرد و رفت. 🌱شب بعد از نماز با پدر آن جوان صحبت کرد؛ از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرائط ازدواج را داشته باشد و دختر خوبی هم پیدا بشود باید ازدواج کند تا به گناه نیفتد؛ و بزرگترها باید در این زمینه به جوانها کمک کنند. حاجی حرفهای ابراهیم را تأیید کرد ولی وقتی حرف پسر خودش شد ناراحت شد. ابراهیم گفت: اگه پسرت بخواد خودش رو از گناه حفظ کنه کار بدی کرده؟ حاجی گفت: نه! و بالاخره راضی شد. 🌱فردای آن روز مادر ابراهیم با مادر پسر و مادر دختر صحبت کرد. یک ماه بعد وقتی ابراهیم چراغانی آخر کوچه را دید خدا را شکر کرد که توانسته بود یک دوستی شیطانی را به یک پیوند الهی تبدیل کند. 📚سلام بر ابراهیم؛ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ص46 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🦋🌷 ✅نهی از منکر با خوش اخلاقی 🌱در جبهه یک فرمانده ارتشی بود که خیلی با ابراهیم رفیق بود؛ مرتّب به ما سر می زد و ابراهیم هم خیلی او را تحویل می گرفت؛ نمی دانستم اینها از کجا همدیگر را می شناسند. 🌱یک روز فرمانده گفت: آشنائی ما به یک امر به معروف برمی گردد؛ من عمل حرامی انجام داده بودم و نمی دانستم گناه است. 🌱همان روز جوانی از سنگر بسیجی ها با ظرف میوه ای به سمت من آمد؛ بعد از سلام و احوالپرسی، میوه تعارف کرد و با هم کمی صحبت کردیم. بعد من را از بین جمع بیرون برد و خیلی محترمانه تذکر داد که کار من اشتباه بوده و بهتر است دیگر این کار را انجام ندهم. 🌱اینقدر با مهربانی و روی خوش تذکر داد که شیفته ی اخلاق خوب او و مریدش شدم. 📚خدای خوب ابراهیم؛ داستان 23 ص17 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
🌸🌹🌺 🌹 12 فروردین- که روز نخستین حکومت اللَّه است- از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. 🌸ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. 🌺روزی که کنگره ‏های قصر 2500 سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست. 📚صحیفه امام، ج 6، ص 453 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘️🌸🍀🌼🌿🌺🌱 ☘️سبزه ام را می سپارم دستِ آقای نجف طالِعم دستِ علی باشد برایم بهترست 🍀اعتقاد هــر کسی باشد برایش محتــرم سیزده را دوست دارم زادروزِ حیدرست 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅علامه شهید مطهری : ☘️پس از بیان نحس نبودن عدد 13 می‌فرماید: 🍀سیزده بدر واقعی ما این است که از خانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافی خودمان، به صحرای دانش و بینش خارج شویم. 📚یادداشتها؛ ج6 ص131 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🦋🌸 ✅طی الارض 🌱یکی از کاسبهای نجف برای زیارت به مشهد رفته بود؛ برای برگشت گذرنامه اش مشکلی پیدا کرد و نمی دانست در شهر غریب چه کند. روزی ناگهان آقای قاضی را در حرم می بیند؛ مشکل خود را به ایشان می گوید؛ آقا می فرماید: فردا برو شهربانی مشکلت حل می شود؛ فردا به شهربانی می رود و مشکلش معجزه وار حل می شود. 🌱وقتی به نجف برمی گردد ماجرا را برای دوستانش تعریف می کند؛ همه با تعجب می گویند ما آقای قاضی را این روزها در کوچه های نجف می دیدیم مسافرت نرفته بود. ماجرا را برای خود آقای قاضی تعریف می کند ایشان می فرماید همه می دانند من این ایام نجف بودم و به مسافرت نرفتم. داستان به گوش بعضی از طلبه ها می رسد؛ نزد آقای قاضی می روند اما ایشان همان جواب را تکرار می کند. 🌱سید علی آقای قاضی تا آن زمان گمنام بود؛ با افشای این ماجرا چند نفر از فضلای نجف با اصرار از ایشان می خواهند یک درس اخلاق برایشان بگویند؛ با شروع این جلسه کم کم باب آشنائی دیگران هم باز می شود. 📚استاد؛ کارگروه پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی؛ ص21 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅عرفان حقیقی 🌱عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد كربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. 🌱مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشك در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه كه در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوك، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالك. 🌱ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیه‌ی علوم ببینیم. 🌱عرفان نظری باید به سلوك بینجامد. ✍️ بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳ 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🦋🌺 ✅صله رحم 🌱یکی از تجار بازار ورشکست شد؛ برای دوستش درددل می کرد و می نالید. در همین حال شیخ رجبعلی خیاط از جلوی مغازه اش رد می شود؛ دوست تاجر به او می گوید: مشکل خود را به شیخ بگو؛ تاجر می گوید: او را نمی شناسم؛ بالاخره با اصرار دوستش نزد شیخ رفت و مشکلش را بیان کرد. 🌱شیخ در حالیکه سرش پائین بود گفت: تو آدم بی رحمی هستی چهارماه است که شوهر خواهرت از دنیا رفته و تو تا الآن سراغ خواهرت و بچه هایش نرفته ای؛ گرفتاری تو از این است. تاجر گفت: با هم اختلاف داریم. شیخ فرمود: مشکل تو آنجاست؛ خود دانی. 🌱تاجر مقدرای خرید کرد و به دیدن خواهرش رفت؛ خواهرش با دیدن برادر گریه اش گرفت و شروع کرد به گلایه که چرا به او سر نزده است؛ تاجر پس از معذرت خواهی و دلجوئی از او بالاخره آشتی کرد و مشکلش حل شد. 📚اخلاق خانوادگی عارفان؛ حمزه کریم خانی ص43 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅ساده زیستی آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه: 🌺مطالعه ی زندگینامه ی علمای گذشته مانند مطالعه ی کتب اخلاقی مؤثر است؛ وقتی انسان به زندگی و شرح حال آنها نگاه می کند مثل آن است که یک کتاب اخلاقی معتبر را مطالعه کرده است. 🌸آنها زندگی دنیا را چگونه ساده می گذراندند و چقدر راحت بودند و چه استفاده هایی از عمر خود می بردند ... به تشکیلات و تشریفات اهمیت نمی دادند ولی گویا ما آن را برای خود لازم می دانیم. 📚اخلاق خانوادگی عارفان؛ حمزه کریم خانی ص27 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🦋🌺 ✅خوش اخلاقی 🌱یک شب با آقای قاضی به مسجد سهله رفتیم؛ بعد از نماز مقداری غذا خورد سپس تنها به مقام منسوب به امام زمان رفت؛ شب زمستانی سردی بود؛ آن شب تا طلوع آفتاب زیر نظرش داشتم و شاهد مناجاتها و گریه هایش بودم. 🌱صبح که شد برای صبحانه به گوشه ای رفتیم؛ دیدم حال و هوایش تغییر کرده و انگار نه انگار که این همان آدم دیشبی است! لطیفه تعریف می کرد و نکات طنز می گفت! می خندید و ما را هم به خنده انداخنه بود! 🌱ذهنم مشغول شده بود! آقای قاضی و این همه بگو بخند! آخر یعنی چه؟! وقتی خواستیم برویم به من گفت: 🌱باید با مردم با روی گشاده و خندان برخورد کنی؛ باید دلت را بروی آنها باز کنی و آنچنان با آنها روبرو شوی که گویی جز دوری آنها غمی نداری؛ باید به آنها با تمام وجودت ابراز محبت کنی؛ البته همه ی اینها در صورتی خوب است که مورد رضایت خدا باشد؛ هنر این است که در همین گپ و گفت ها هم خدا را ببینی و از یادش غافل نشوی. 📚استاد؛ کارگروه پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی؛ ص33 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅نماز شب سفارش علامه قاضی به علامه طباطبائی: فرزندم! دنیا می خواهی نماز شب بخوان! آخرت می خواهی نماز شب بخوان! 📚استاد؛ کارگروه پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی؛ ص32 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🦋🌷 ✅تشییع باشکوه همسر شهید: روز مراسم خاكسپاری سید مرتضی آوینی بود؛ قرار نبود آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در این مراسم باشكوه شركت كنند. در اولین ساعات روز آقا تماس گرفتند و فرمودند: «من دلم گرفته، دلم غم دارد، می‌خواهم بیایم تشییع پیكر پاك شهید آوینی. من افتخار می‌كنم به وجود این بچه‌های نویسنده و هنرمندی كه در این مجموعه حوزه هنری تلاش می كنند. این آقای آوینی را آدم وقتی سیما و چهره نورانی‌اش را می‌بیند، همین‌طور دوست دارد به ایشان علاقمند بشود». موقع تشییع جنازه با دیدن آن خیل دلسوختگان با خودم گفتم: چگونه او در تنهایی خود این همه عاشق داشت؟ 📚 راز خون؛ صفحه 30 https://old.aviny.com/aviny/khaterat.aspx 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🦋🌷 ✅شهادت همسر شهید: شب قبل از شهادت مشهد بود؛ مادرش مریض بود؛ شب را تا صبح در بیمارستان کنار مادر مانده بود. روز بعد که آمد تهران خیلی خسته بود با این حال مقداری به درس ریاضی بچه‌ها رسیدگی کرد. ساعت 6 ونیم صبح خداحافظی کرد و رفت. هنوز دقایقی از رفتنش نگذشته بود که صدای شلیک گلوله آمد سراسیمه از خانه بیرون پریدم، علی غرق خون، پشت فرمان ماشین به همان حالت نشسته، چشم‌هایش بسته بود، مثل وقت‌هایی که از فرط خستگی، روی صندلی خوابش می برد. خواب دیده بود یکی از دوستان شهیدش آمده و او را با خود برده است. از شبی که این خواب را دید تا آن صبح که آرام و راحت روی صندلی ماشین خوابیده بود، کمتر از یک ماه نگذشت که به آرزویش رسید. 📚 https://irdc.ir/fa/news/7663/ 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🦋🌸 ✅کیفر شراب خواری در ماه رمضان 🌱نجاشی شاعر در روز ماه رمضان شراب نوشید. او را نزد امیرالمؤمنین آوردند؛ حضرت 80 تازیانه به او زدند؛ او را به زندان بردند؛ صبح روز بعد او را آوردند و 20 تازیانه ی دیگر نیز به او زدند. 🌱نجاشی گفت: یا امیرالمؤمنین! 80 تازیانه دیروز کیفر شراب نوشیدنم بود؛ 20 تازیانه امروز برای چه بود؟ 🌱حضرت فرمود: برای بی احترامی به ماه مبارک رمضان. 📚 قضاوتهای حضرت علی؛ آیت الله شوشتری فصل9 داستان2 ص104 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🦋🌺 ✅یاعلی یاعلی نوه آیت الله مصباح یزدی (قدس سره): 🌱نزدیک اذان مغرب و عشا به منزل ایشان رفتم سری بزنم؛ داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد بودند؛ احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و ‌بشی کردیم؛ از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم. 🌱سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست امامت کیست کتابت چیست و یادمان رفت! آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟» 🌱آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد؛ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد. 🌱اذان شد؛ از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» 🌱بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🌱مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد؛ کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم؛ با حال و پر اشک؛ بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. 🌱بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند. 📚https://eitaa.com/rasanewsagency/58847 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅ تجمع علما و فقهای بزرگ عراق در حمایت از مسأله ی فلسطین 🌱نجف اشرف 🌱صحن حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه‌السلام) 🌱سال ۱۹۷۳ میلادی 🌱به ترتیب از سمت چپ به راست: 1️⃣حجة‌الاسلام سید جمال الدین خوئی 2️⃣آیت‌الله سید ابوالقاسم خوئی 3️⃣عبد الرزاق الحبوبی استاندار کربلا 4️⃣شهید سید نصرالله المستنبط 5️⃣شهید سید محمد باقر صدر 6️⃣آیت‌الله سید علی سیستانی 7️⃣شهید شیخ محمد تقی جواهری 🌷@farzanegan313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🦋🌸 ✅جدیت در عبادت آیت الله سید محمد بجنوردی: 🌱در گرمای نجف در ماه رمضان وقتی حضرت امام برای نماز جماعت ظهر و عصر تشریف می آوردند هم نماز ظهر هم نماز عصر را با 8 رکعت نافله، اذان و اقامه ی نسبتا طولانی و تعقیبات می خواندند. 🌱این کار در آن هوای گرم در حال روزه حتی برای جوانها نیز کار آسانی نبود؛ اما ایشان هر روز این کار را با جدیت تمام انجام می دادند. 📚 درسهایی از امام (عبادت و خودسازی)؛ رسول سعادتمند ص313 🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا 👇👇👇 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅قرآن امام خمینی رحمة الله علیه: 🌱قرآن شریف سفره‌اى است که پهن شده است براى اینکه همه قشرها از آن استفاده کنند. در آن اکثراً آیات شریفه‌اى است که اکثر مردم از آن استفاده مى‌کنند. آیاتى است که فقهاى عظام از آن استفاده مى‌کنند. آیاتى است که فلاسفه از آن استفاده مى‌کنند. آیاتى است که عرفا از آن استفاده کنند. آیاتى است که خاصه اولیا از آن استفاده مى‌کنند. آیاتى است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به او رسیده است و به وسیله او به کسانى که لایق هستند رسیده است. آیاتى که اهل معرفت از آن استفاده مى‌کنند زیاد است مثل *الله نور السموات و الارض، هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن هو معکم اینما کنتم* "الله نور السموات و الارض" وقتى دست بشر عادى رسیده "منور السموات و الارض" معنا کردند، لکن مساله این نیست. 📚صحیفه نور جلد18 صفحه104 🌷@farzanegan313🌷
🌸🦋🌺 ✅ ادعیه امام خمینی رحمة الله علیه: 🌱ادعیه‌اى که از ائمه اطهار وارد شده است سفره‌اى است که پهن شده است براى اینکه همه از آن استفاده کنند، هر کس به مقدار فهمش و اکثراً چیزهایى است که عامه مردم از آن استفاده مى‌کنند. فقراتى در ادعیه هست که فلاسفه از آن استفاده مى‌کنند. فقراتى هست که عرفا از آن استفاده کنند. فقراتى هست که خاصه اولیاء باید از آن استفاده کنند. لکن در بین آن یک چیزهاى دیگرى هست که استفاده از او مشکل است حتى براى عرفاى بزرگ مانند "أ یکون لغیرک الظهور ما لیس لک" یعنى ظهور همه از توست، ظهور توست؛ "متى غبت حتى تحتاج الى دلیل" چه وقت غائب بودى؟ 📚صحیفه نور جلد18 صفحه105 🌷@farzanegan313🌷