eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.4هزار دنبال‌کننده
238 عکس
10 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
• تحلیل • 1 باید بباریم، تا لور، تندآب، سیل! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️از قطره تا سیلاب الف. جهاد تبیین «واجب»، «قطعی»، «فوری»، «تعیین کننده»، «همگانی»، «راهبرد اساسی پیشبرد انقلاب» و ... است. پس عجب چیز بلندمرتبه ای است! پس چقدر دور از دسترس است! ب. اینها با همۀ تخصصشان و همۀ امکاناتشان به میدان آمده‌اند، کارهای اساسی می‌خواهد تا با این شیاطین در بیافتیم. نتیجه : پس توان من برای این همآوردی چیز کمی است؛ نه سخنی دارم و نه تخصصی. معلوم است، اگر «خیز همگانی» می‌خواهیم باید مراقب این زمزمه باشیم. حضرت آقا چندی پیش وقتی که می خواستند یکی از افتخارات دوران دفاع مقدس را بیان کنند می‌فرمودند سبک جنگیدن ما در جهان بی‌نظیر بود، همۀ مردم می‌توانستند در جنگ مشارکت کنند، حتی با کوچکترین اقدامات. این توصیف با ظاهر ساده‌اش بیانگر یکی از ظرفیتهای بزرگ انقلاب اسلامی است، انقلابی که حقیقتاً مردمی است و سرشتمایه‌اش «قیام مردم» است و سخن نوی آن این است، «ای بشر به نام خدا بی‌شائبه به صحنه بیا تا همه چیز تغییر کند». الآن «جهاد» هم، «تبیین» می‌خواهد، جهاد تبیین را هم حتی پذیرفته‌ایم. همۀ جلوه‌های جهاد و این که اثر می‌بخشد باید تبیین شود، تبیین پشت تبیین. تجربه کرده ایم که «تبیین پشت تبیین» گفتمانسازی می‌کند. ما می‌توانیم چون سیل خروشان بر زندگی و بساط جنگ نرم خبیثان و صفحۀ افسون ساحران بی‌همه چیز بریزیم و این بنیادهای واقعی ظلم به ملت ستم دیدۀ ایران را ویران کنیم. سیل طوفان نیست، سیل از بادهای تند یا آبشار تغذیه نمی‌کند، سیلها با همۀ سهمگینی و شویندگی و اقتداری که دارند از «قطره‌ها» تشکیل شده‌اند؛ قطره‌های بسیار زیاد. اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی(گلستان) سیل یعنی آب بسیار که روان باشد، بی پروا، بی‌تاب، بی زینهار، پرشور، لاابالی، تندرو، دریادیده، سبک‌رو، سبک‌رفتار، سبک‌خیز، خانه‌برانداز، خانه‌کن، گران‌تمکین و ... این یعنی مردم ایران. یورش «سیل آسا» بر دشمن یعنی تو «قطره» باش، عیبی ندارد، «هیچ» نباش، ولی در دل این حادثه باش تا سیلی قدرتمند ببالد و بالا بیاید. آن وقت داستان دیگری می‌شود، واقعاً زندگی شروع می‌شود. جهان که آمد و ما همچو سیل از سر کوه / روان و رقص کنانیم تا به دریایی اگر چه سیل بنالد ز راه ناهموار / قدم قدم بودش در سفر تماشایی(غزلیات مولانا) «چون سیل» خروشیدن را می‌توان در این معرکۀ نامرد به یک راهبرد پایه تبدیل کرد و به چیز دیگری نیاندیشید. وقتی که مردم سیل‌آسا به صحنه بیایند، ولو هر یک کار کوچکی بکنند، به تعبیر رهبری «نقشۀ جامع دشمن» را به هم می‌ریزند و این سود بسیار دارد، فوق العاده راهبردی است. ما نشسته‌ایم که دشمن کارش پیش می‌رود، روی این نشستن حساب باز کرده است، اگر برخیزیم چارۀ جدیدی ندارد. آری آنچه می تواند «رهزن» فعال شدن این راهبرد شود گنده فکر کردن است. کسانی البته مسؤولیت دارند گنده فکر کنند، ولی صحنه را باید خلاص کرد و به حرکت انداخت. ما با وسوسه طرفیم و وسوسه را با نگاه نگاه کردن و با کارهای اساسی کردن و ... نمی‌شود خاموش کرد، وسوسه را باید کنار زد و این با قطره قطره باریدن شدنی است. ┄┅••؛••┅┄ "«همه» تنها «گامهایی کوچک»"، این باید راهبرد ما باشد : اگر هیچ سخن نمی گفته سخن بگوید، ولو با یک نفر. اگر با کسی تنها حال و احوال می کرده به آن چیزی از جنس تبیین را هم اضافه کند، بسیار خُرد، بسیار بسیار خُرد. اگر در دامنۀ خاصی سخن می گفته تنها کمی آن را گسترش دهد. اگر در یک زمینه سخن می گفته و می تواند در «یک» زمینۀ دیگر هم نکاتی بگوید آنها را بگوید. اگر در یک زمینه سخنان معمولی می گفته کمی آنها را ارتقا بدهد و به ارتقای آنها بیاندیشد. اگر می تواند کسی را به «تبیین» توجیه کند از این کار دریغ نکند. اگر دسترسی به فعال کردن هنرمندان دارد تدبیری برای آن بکند و حتماً قدمی بردارد. اگر احساس می کند که یک کانون فعال در حوزۀ تبیین می تواند ظرفیت بیشتری را به کار بگیرد آن ظرفیت را با محبت و احترام به ایشان یادآور شود. همۀ اعضای خانواده را فعال کند، دختر دبستانی، پسر دبیرستانی و ... . همه را هم همین طور فعال کند که «قدمی بردارید ولو خیلی ناچیز». «أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنىٰ وَ فُرٰادىٰ» ﴿سبإ، 46﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • 2 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ در نوشتۀ قبلی یک رهزن اقدام جهادی همگانی/ ملی برای «تبیین» را معرفی کردیم که عبارت بود از «بزرگ دیدن عملیات تبیین»، که طبیعتاً میدان را در دست مردم نمی‌بیند. اکنون دو رهزن دیگر نیز می‌توان معرفی کرد. ▫️دو راهزن دیگر • رهزن یک دشمن در جنگ نرم تردید نمی‌کند، ضربه‌ها و حمله‌های خود را حسابی روی آن متمرکز کرده است، ولی حتی افسران جنگ نرم ما هم بارها تردید می‌کنند که آیا وظیفه ذهن‌پروری است یا برویم روی کارآمدی عینی نظام اسلامی کار کنیم. مدتها است جبهۀ انقلاب تا به این موضوع نزدیک می‌شود یاد «بحران کارآمدی» می‌افتد. وقتی می‌گویی «نهضت گفتمان‌سازی» می‌گویند "ول کن بابا مردم در مشکلات غوطه‌ورند؛ یعنی چه با مردم حرف بزنیم، چه بگوییم؟!"، وقتی می‌گویی «جهاد تبیین» چون اصطلاحی است که حضرت آقا فرموده‌اند و شنیده است، چیزی نمی‌گوید. ولی این خوب نیست، چند بار خوب نیست؛ اولاً، معلوم است این عزیز، این سرباز انقلاب، گرفتار الفاظ است و الا عقل خودش نمی‌رسیده است؛ چون فقط الفاظ را جابجا کنید دربارۀ رسیدگی به ذهن مردم تردید نشان می‌دهد. ثانیاً، این مدل «ولایتمداری» واقعاً نگران کننده است. این در طرح رهبری بودن نیست. ما از این مدل ولایتمداری تا به حال خیلی لطمه خورده‌ایم. این مدل تعامل با رهبری برای گردنه‌های حساس، اقدامات لطیف و طرح‌های پیچیده مناسب نیست. هر چه می‌گوییم بیشتر متهم می‌شویم و می‌شنویم که "ما همه باید روی قسمت «تنوری بودن» بیشتر کار کنیم!" • رهزن دو با یکی از مسؤولین فرهنگی تهران صحبت می‌کردم. می‌گفت نگران «جهاد تبیین» هستم، نه به لحاظ کلی، بلکه به لحاظ عملی و آنچه که نهایتاً اجرا خواهد شد. گفتم چرا؟ گفت زیرا مشکل اصلی امروز ما از دست رفتن پیوستگی و اخوّت و صمیمیت و همدلی بین مردم عزیز و شریف و دیندار و در واقع انقلابی ایران است. ما حواسمان به این نکته نیست و همین دارد توان اجتماعی ما را فرومی‌کاهد و از ما یک ملّت ضعیف می‌سازد. این نقطه بسیار کلیدی است و ما نباید روی عواملی که گسلها را فعال کند سرمایه‌گذاری کنیم. این انقلاب به مردم تعلق دارد و نگهبان انقلاب خود خود مردم هستند. ما اگر مردم را همدل نگهداریم خودشان انقلاب را به خوبی نگه می‌دارند. مردم ایران انقلاب را دوست دارند ما باید تکلیف خودمان را روشن کنیم. گفتم جهاد تبیین چطور نگرانی تولید می کند؟ گفت به خاطر این که ما شروع می‌کنیم از انقلاب دفاع کردن و یک عده منحرف فریب خورده را آگاه کردن و به راه آوردن و به جای نگرانی از فاصله‌هایی که داریم از مردم می‌گیریم و فاصله‌هایی که داریم در مردم ایجاد می‌کنیم، سوژه‌ای پیدا می‌کنیم تا دوباره بالای منبر برویم و از بالا به مردم نگاه کنیم و بیگانه با دردهای آنها اعصابشان را خرد کنیم. چه باید گفت؟ طبعاً این نگاه هرچند متین و هوشمندانه است، ولی روی جهاد تبیین نخواهد آمد، یا هُرم و حرارتی از خود نشان نخواهد داد. این در حالی است که معلوم است راست و حسینی، حضرت آقا نگران است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • 3 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ سه رهزن اقدام شمرده شد؛ «بزرگ کردن کار»، «دغدغۀ کارآمدی» و «پرهیز از شقاق». هر کدام از جنبه‌های حقی تغذیه می‌کردند و توجیهات فاخری داشتند، ولی می‌توانستند مانع اقدام نیز شوند. ▫️دریغ از مردی و سنگی استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب حکمت‌ها و اندرزها سخن زیبایی در باب صبر دارد. در صدر نوشتار حدیثی از امير المؤمنين على عليه السلام می‌آورد که مى‏فرمايد: «آدم صبور و پرحوصله پيروزى را از دست نخواهد داد هرچند مدت درازى براى رسيدن به آن طول بكشد»(نهج البلاغه، حكمت 153) در ادامه می‌گوید : «افراد و اشخاص در تشخيص اين وسيله يكسان نيستند. كسانى كه هيچ گونه واقع بينى در آنها نيست و با وهم و خيال قضايا را بخواهند حل كنند خيال مى‏كنند يگانه چيزى كه بايد به كمك و يارى آدمى بيايد و به او ظفر و موفقيت بدهد بخت و تصادف است» و وردشان این است : بدبخت اگر مسجد آدينه بسازد / يا سقف فرود آيد و يا قبله كج آيد. گروه دیگری هم هستند که از این دام رهیده‌اند، ولی دام دیگری گرفتارشان کرده است : «برخى ديگر از مردم كه در جستجوى وسيله ظفر و موفقيت هستند اين قدر مى‏فهمند كه به يك عامل موهوم و غير واقعى تكيه نكنند، تكيه خود را روى عوامل موجود مى‏اندازند ولى در ميان عوامل موجود، خود را فراموش مى‏كنند و فقط ديگران را به حساب مى‏آورند، چشم طمع به ديگران دارند، مى‏خواهند پارتى و توصيه همواره كارشان را روبه‏راه كند. داستان اين اشخاص داستان همان فردى است كه مارى بر سكويى خفته ديد و گفت: «دريغ‏ از مردى‏ و سنگى‏». چيزى را كه به حساب نمى‏آورند همان شخصيت خودشان است. فكر نمى‏كنند كه در همان جامعه‏اى كه آنها در آن زندگى مى‏كنند ... نيز يك عده ـ و لو عده قليل ـ وجود دارند كه مستقل و متكى به خود مى‏باشند و ديگران متكى به آنها مى‏باشند. پس ... چرا انسان سعى نكند از آن اقليت مستقل و متكى به خود باشد نه از آن اكثريت طفيلى و متكى به غير» در همین امتداد می‌توان نکتۀ نزدیکی را نیز مطرح نمود و آن وجود یک «روح عافیت‌طلبی» است که مانع اقدام می‌شود. کسان بسیاری در جامعۀ ما تربیت می‌شوند که حتی خوبند و مسیر حق را انتخاب کرده‌اند یا فرهنگ ایثار را نیز پذیرفته‌اند و علاقه دارند برای انقلاب خود را هزینه کنند، ولی می‌خواهند کارها ساده باشد. وقتی که کار می‌پیچد یا کشدار می‌شود به تدریج در همه چیز شک می‌کنند. ابتدا برنامه، سپس شیوه، سپس راهکار، سپس راهبرد، سپس رویکرد، سپس حتی هدف. برخی از اینها که نخبه‌ترند هیچگاه متوجه نمی‌شوند که مشکلشان «بی‌صبری» و «عافیت‌طلبی» بوده است. جامعۀ انقلابی امروز در عافیت بزرگ شده است. این حال و هوا به استقبالها یا در میدان ماندن‌ها لطمه می‌زند و تا به حال زده است. گاهی البته شور که می‌گیرند کارهای سختی هم می‌کنند، ولی پیش‌فرض بلاکشی نیست. جهاد تبیین کار ساده و هلویی نیست. مثل حضور در راهپیمایی فلان یا مجلس ختم بهمان و پس از آن تقدیر پشت تقدیر شنیدن نیست. هرچند گفتیم که تا می‌شود باید آن را ساده کرد تا حرکتی شکل بگیرد. یک چیز روشن در صحنه داریم؛ دشمنان هر آنچه را که مکرر گفتند، به زبانهای مختلف گفتند، در حالات مختلف گفتند و هر چه پاسخ داده شد بی اعتنایی کردند و از چیزی مأیوس نشدند و ادامه دادند و ادامه دادند، روی جامعۀ ما مؤثر واقع شد و ذهنیت و ذائقۀ ما را تغییر داد، همۀ ما را. یعنی دشمنان ما به قاعدۀ «صبر و استمرار» بیش از ما معتقدند. ما هم همین طور. الآن ذهنیت و ذائقه ای که مردم ما نسبت به جنگ و دفاع مقدس و شهادت دارند تا حدی پیشرفته تر از زمان جنگ است (البته خود حقیقت نه در زمان جنگ و نه الآن هنوز به درستی تبیین نشده است). علت آن هم تلاش مستمر و نسبتاً حجیم روایتگران جنگ است. اگر این روایت نبود مثل روز روشن بود که همه چیز از دست می رفت. جالب است که در این موضوع واقعاً موفق، نقش رهبرانۀ رهبری کاملاً جدی و تعیین کننده است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ جهاد آشنا، جهاد تکراری • نگرانی بعد از تشکیل دولت یازدهم ظاهراً حضرت آقا در جلسه ای فرموده بودند من نگران اسلام سیاسی هستم. یعنی معلوم بود که نگران تحریف مکتب امام هستند. • خواهش ابتدای سال 94 در سخنرانی حرم امام رضا فرمودند : «من خواهش می‌کنم به‌خصوص صاحب‌نظران و همچنین جوانان و عامّۀ مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد» این دو نگاه عبارت بود از، 1) اقتصاد درون زا : «یک نگاه می‌گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت‌های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم» و 2) اقتصاد وابسته به غرب : «نگاه دوّم می گوید با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند» و چنین اظهار نظر کردند «امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است» و افزودند : «امروز خارجی‌ها و رؤسای قدرت‌های مستکبر می‌خواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند» • اعلام خطر در خرداد همان سال 94 در سالگرد رحلت امام «خطر تحریف مکتب امام» را آشکارا گوشزد نمودند: «خطر تحریف امام به‌عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب‌نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقه‌ی به این راه دارند، و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان، حوزویان، تلقّی بشود.» و ادامه دادند : «اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.» امید می رفت حرکتهای تبیینی پرشوری به ویژه از طرف کسانی که مسؤولیتهای فرهنگی داشتند در این راستا رقم بخورد و نگرانیهای ایشان را کاهش بدهد، ولی واقعاً هیچ اتفاقی نیافتاد. • تصریح بیشتر وقتی چنین شد اواسط تیرماه همان سال 94 دوباره موضوع را یادآوری کردند و تصریح بیشتری به کار بردند : «یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعۀ مصمّمی بر این شد که آرمان‌های انقلاب را به‌کلّ بشویند بگذارند کنار ... بی‌وقفه هم کار کردند» • دعوت خاص تا آخر سال هم هیچ اتفاقی نیافتاد، این در حالی بود که تذکرات ایشان خیلی صریح و برجسته بود. تا این که اواخر اسفندماه به یکباره از «نمایندگان طلاب» دعوت به جلسه کردند. در آنجا فرمودند تا به حال دربارۀ ارتقا و تحول حوزه سخن گفته ام و باز هم خواهم گفت، ولی اکنون من نگران «فرهنگ انقلابی حوزه» هستم. دارند باورهای انقلابی حوزه را تغییر می دهند. انقلاب وقتی پیروز شد که همۀ مردم به یک باور رسیدند که باید این حکومت ساقط شود. این باور را شما طلاب ایجاد کردید که حرفهای امام را شنیدید و به مردم رساندید. و این طور گفتمانسازیها اساساً کار شما طلاب است. اکنون هم باید هوای ذهن طلاب را داشته باشید تا همین کار را نسبت به مردم انجام بدهند. دسته ای نشست دربارۀ «حوزۀ انقلابی» برگزار شد و کسی به «ذهن پروری طلاب» و بسیج آنها برای توجیه مردم نپرداخت. • حدیث مکرر و هنوز هم «جهاد تبیین» ... ┄┅••؛••┅┄ اگر این روایت را کامل کنیم می بینیم که این عزیز اسلام حداقل در تمام این هشت سال سوخته است و به خود پیچیده است و ما را از خطر با خبر کرده است و به ما حکم جهاد داده است، ولی در واقع اتفاقی نیافتاده است. مأموریت روشن است، ما تعصب نداریم. اینجا دیگر عموم مردم نیستند که کوتاهی می کنند، تا بگوییم دستمان به آنها نمی رسد و از ناکارآمدی انقلاب ذلّه شده اند و ... سخنان صدتا یه غاز این طوری، بلکه دقیقاً کسانی که خود را به عنوان یاران ایشان معرفی می کنند و روی برخی رفتارهای ظاهری از خود تعصب نشان می دهند، خود را به نفهمیدن می زنند : «يُبَيِّنْ لَنٰا مٰا هِيَ إِنَّ اَلْبَقَرَ تَشٰابَهَ عَلَيْنٰا»﴿البقرة، 70﴾ این جهاد تبیین هم به جایی نخواهد رسید اگر دلهای ما هنوز نلرزیده باشد و تنها دست و پاهایی برای رفع تکلیف بزنیم. هنوز خیلی راحتیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمّار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تسلیت • «اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ، قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»﴿البقرة، 156﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مهر، تواضع و تعهد آیت الله علوی گرگانی نگران اسلام و ایران بود و چون همۀ مراجع ما باصفا، متواضع و اهل دقت و موضع‌گیری مسؤولانه وقتی که خوب و بادقت و با دلسوزی گوش می‌کرد و پس از تواضعی بی‌تکلف پاسخ می‌داد و از خود تعهد نشان می‌داد انسان احساس خوبی از گفتگو با ایشان داشت و به‌خوبی احساس می‌کرد که بزرگتری دارد. خدا به ایشان با نظر عنایات خاصۀ خود بنگرد، به آن جان مهربان عالی‌ترین مراتب اولیای خود را عنایت کند و آن وجود شریف را دعاگوی ما قرار بدهد! ┄┅••؛••┅┄ این ضایعه را به مقام معظم رهبری، خانوادۀ مکرم ایشان، شاگردان و همۀ علاقه‌مندان تسلیت می‌گوییم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه و صلوات، هدیه به روح بلند مرجع شیعه آیت الله علوی گرگانی رضوان الله تعالی علیه ◾️@faslefarhang
• تبریک • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ زیستن با خدا سال نو به اخلاق طبیعت و به حکم تدابیر الهی همراه است با شکفتن گلها و درختان و مطبوع شدن هوا در بسیاری از مناطق زمین. چه انتخاب جالبی و چه موضوع تأمل‌خواهی! ما به لحاظ عاطفی و روانی مشغول پوست ترکاندن هستیم. پس از فراز و فرودهای ملی بسیار داریم انسان جدیدی می‌شویم. به نظر می‌رسد نوعی بلوغ در راه است. نسبت به نظام هیجانات پیشین کرختی ملموسی داریم و به سمت هیجانات مبهمی در حال حرکتیم. گویا در کرانۀ یک زایش هستیم. این رویش را می‌توان سمت و سویی نیز بخشید، در صورتی که از یک فلسفۀ نیرومند حیات برخوردار باشیم و مبتنی بر آن انتخابهای فاخر و مطلوب‌های عزیزی داشته باشیم. متفکران جامعۀ عزیزمان بیش از همیشه مسؤولند و پرکارتر از هر قشر دیگری باید بکارند و بدارند تا سفرۀ عقل و احساس و زندگی مردمان این جامعه رنگین و سنگین بشود. البته آنچه که همواره مهم است و همواره هست و باطراوت است این است که کل طبیعت و کل هستی در حال زیستن با خدا است. اگر زمینۀ ادراک و احساس داریم و اگر ملایم و ناملایماتی بر ما حاکم است همه به انتخاب الهی است. خدایی که از ما بر ما مهربان‌تر است. با جرعه هایی از یاد و هشیاری، الطاف شاهانه اش را بیش از همیشه همراه خود می‌کنیم. و باز آنچه که همواره مهم است این است که به حکم تدابیر الهی یک ابرانسان، یک بشر رشدیافته و کامل با وضعی بسیار عجیب و معنادار نگران و نظاره‌گر ما است و لحظه‌لحظه زندگیهای ما را سرشار از سعادت و سرشار از خدا می‌خواهد. عزیز خدا است، دعاگوی ما است و از هر آنچه مقدور او باشد و به زندگی ما رونق بدهد دریغ نمی‌کند. چه دوست خوبی! چه همراه! چه بردبار! صد البته نعمت بزرگی به نام «انقلاب اسلامی» و «جمهوری اسلامی» که نشانۀ رشد این ملت و دروازۀ جهش به سمت یک زندگی جدید و امکان اندیشیدن و شکوفایی و خواستن و برخاستن و اقدام کردن و ثمره‌دیدن و هزار هزار برکت و نعمت عزیز و خواستنی در زندگی ما است. و حضور پدر مهربانی چون آیت الله سیدعلی خامنه ای حفظه الله که با فرزانگی و سعی وافر در خدمت شکوفایی این بوم و نسلهای امروز است. باید هشیار باشیم و قدر این لحظات پربار و این زمین حاصل‌خیز و یاوران دلسوز بالندگی را بدانیم! عید بر همۀ مشتاقان کمال و مجاهدان سعادت و دلسوزان جامعۀ بشری مبارک باد! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح همۀ ذوی‌حقوقمان که ما را به این نقطۀ بلند رسانده‌اند. ☘️@faslefarhang
• تسلیت • «اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ، قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»﴿البقرة، 156﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ فضل، متانت و باورهای انقلابی آیت الله ری شهری که یک فاضل مسلم حوزوی بود چون آیت الله مشکینی ره به خوبی پای کار انقلاب ایستاد و علاوه بر تلاشهای انقلابی پیش از پیروزی انقلاب و پذیرفتن سمتهایی چون حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی، ریاست دادگاه انقلاب ارتش، در یکی از سخت ترین شرایط تحولات معاصر پس از انقلاب(بین سال‌های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸) با قبول مسؤولیت وزارت اطلاعات و مواجهات منطقی و معتقدانه با فتنۀ منتظری جامعۀ انقلابی را مدیون خویش نمود. پس از آن نیز سمتهای دادستانی کل کشور، دادستانی دادگاه ویژه روحانیت و سرپرستی حجاج ایرانی را پذیرفت. در سالهای پایانی عمر علاوه بر این که نماینده استان تهران در مجلس خبرگان رهبری بود، از طرف مقام معظم رهبری سمت متولی حرم شاه‌عبدالعظیم را داشت و در کنار همۀ اینها مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث و دانشگاه قرآن و حدیث را تأسیس کرده بود و به خوبی رشد داد. باید قدر این مجاهدتها دانسته شود و بدین وسیله همۀ نخبگان جامعه به سمت پذیرفتن تعهدات انقلابی تحریض و تشویق شوند. ┄┅••؛••┅┄ ما از صمیم دل برای ایشان علو درجات و حشر با حضرات اهل بیت علیهم السلام را طلب داریم و این ضایعه را به مقام معظم رهبری، خانوادۀ مکرم ایشان، شاگردان و همۀ علاقه‌مندان تسلیت می‌گوییم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه و صلوات، هدیه به روح بلند مجاهد انقلابی آیت الله محمدی ری شهری رضوان الله تعالی علیه ◾️@faslefarhang
• تبریک • «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى اَلَّذِينَ اُسْتُضْعِفُوا فِي اَلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ اَلْوٰارِثِينَ»﴿القصص‏، 5﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ روز امت چه خوب است که به مسیر طی شده در این چند دهۀ انقلاب‌اندود ایران اسلامی بنگریم و به ارزیابی حادثه‌ها و انتخاب‌ها بپردازیم. البته برخی مشکلات و تمرکز هوشمندانۀ نظام سلطه بر رسانه و جنگ نرم جامعۀ ما را به مرزی از برانگیختگی رسانده که برای برخی از ایشان دیدن برجستگی‌ها و افتخارات چندان ساده نیست، ولی در این پنج شش دهه نقاط افتخارآمیز فراوانی توسط فکر و فرهنگ و اراده‌های ایرانی ـ اسلامی رقم خورده است و سرمایه‌های عزیزی برای بالندگی و پیمودن مسیرهای سعادت فراهم نموده است. یکی از آن حادثه‌های بزرگ رفراندم 11 فروردین 58 بود و پیام عجیب و نکته‌آموزی که امام خمینی رحمةالله‌علیه فردای آن روز صادر نمود. مردم ایران خواستار یک حکومت الهی بودند. قیام همه‌جانبۀ آنها به پیروزی انقلاب پانزده‌سالۀ امام خمینی ره در 22 بهمن 57 منتهی شد ولی حضرت امام ره آغاز این حکومت را کمتر از دو ماه بعد، از فردای رأی مثبت مردم به «جمهوری اسلامی»؛ یعنی 12 فروردین 58 اعلام نمود. این نکته دلالت مهم و فخرآمیزی در دل خود دارد که می‌شود نام آن را «توجهات تمدنی» معمار حیات نوین ایران اسلامی گذاشت. پس از 22 بهمن برای همۀ دنیا روشن شده بود که حرکت انقلابی حضرت امام با رهبری و محوریّت ایشان به پیروزی رسیده است و دیگر منازع قدرتمندی در داخل برای آن تصور نمی‌شد، ولی حضرت امام که از ذهن و تربیتی فقهی برخوردار بود، به این حدّ از اثبات بسنده نمی‌نمود و دو مطالبه را که هردو قانونی کردن ارادۀ مردم است مجدّانه پیگیری می‌نمود؛ یک، همه‌پرسی «نظام اسلامی» و دو، همه‌پرسی قانون اساسی. اولی پس از پنجاه روز از پیروزی انقلاب واقع شد و دومی پس از 14 ماه. همه‌پرسی در دل کشمکش‌های فراوان روی اصل لزوم همه‌پرسی و این که چه چیز همه‌پرسی بشود، بالاخره با اصرارها و پیگیریهای قاطع حضرت امام، در روزهای 10 و 11 فروردین انجام شد؛ «جمهوری اسلامی، آری یا خیر». گرایش مردم آشکار بود، لذا نتیجۀ همه‌پرسی مخفی نبود. روز یکشنبه، فردای آن روز نیز پیام تبریک امام صادر شد. شروع پیام با آیه‌ای است که در صدر این نوشته آمده است. این آیه یکی از سنت‌های الهی را بیان می‌کند و گزاره‌ای فلسفۀ تاریخی به شمار می‌آید. خدایی که قرآن او را پادشاه بی‌رقیب عالم می‌خواند خبر از یک تصمیم و اراده خود و قاعدۀ حاکم بر حیات انسانی می‌دهد. وجود این برداشت و این باورداشت در ضمیر مؤمنان رنگ و هویّت متفاوتی به زندگی ایشان می‌بخشد. از سخنان متعدد حضرت امام ره به دست می‌آید که این آیه که وعدۀ امامت مستضعفان را می‌دهد بر ذهن شریف ایشان حکومت دارد و یک «نگرش پایه» را برای ایشان شکل داده است. طبعاً از منظر دینی برخورداری از چنین بینشی کاملاً درست است، هرچند صاحبان نگاه‌های «علمی» تنها آن را بشنوند یا در آن تردید کنند یا با دلی سرد به تمسخر آن بپردازند. با نگاهی هستی‌شناختی باید گفت، این اراده و انتخاب در لحظه‌لحظۀ حیات حضور دارد و به همۀ حادثه ها سمت و سو و هویّتی منطبق بر خود بخشیده است. آیه سخن از «ارادۀ الهی» و سنّت قطعی ربوبی دارد و این برای شخصیّت متکلّم و فیلسوفی چون امام عنوانی بسیار پرمعناست. آنچه وعده داده می‌شود مایۀ «منّت الهی» است و وعده نیز امامت و وراثت مستضعفان است. ما به سوی «امامت امت» در حرکتیم و امام خرسند است که به عنوان بندۀ خدا و شاگرد و فرزند رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پایۀ آن را با مجاهدت چندین ساله و این قیام مردمی در این نقطه از جغرافیای مستعد حیات بشری گذاشته است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿ روح آن عزیز همۀ دورانها و کسانی که توفیق یاری او را داشتند و پایه‌گذار این زندگی نوین گردیدند، شاد! ☘️@faslefarhang
• تبریک و تسلیت • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ همه را مست کن، بندۀ خدا! عجب عروجی، در مظلومیّت، با زبان روزه، در حرم امام رضا ع، در مسیر انجام وظیفه، به خاطر طراحی کثیف خود نظام سلطه! متن خانم محسنی فر را قدرتمند، دقیق و زیبا یافتم و به جای هر سخنی آن را بازنشر می دهم : ┄┅••؛••┅┄ برای حاشیه‌نشینان کار می‌کرد، اما خدا او را به متن جامعه آورد. این سنت خداست. راه در رو ندارد. کجا فرار می‌کنی ای شیخ؟! بایست! خدا را با تو کاری‌ست که خلق باید بدانند. چیزی بین تو و اوست که بین تو و او نمی‌ماند. اخلاص، شاید قایم‌باشک‌بازی نیت‌ها با مردم باشد، اما کار خدای مردم افشاگری‌ مخلصان است. اگر خدا برای عاصیان ستارالعیوب است، برای خالصان رازدار نیست. و برای انتخاب شهید، خدا گل یا پوچ بازی نمی‌کند. مرگ تصادفی در کار و بار او نیست . و شهادت، پادشاه مرگ‌هاست که از سلسله‌ی اولیای الهی به عزیز دردانه‌های خدا به ارث می‌رسد. و ماه صیام، اتوبان چهاربانده‌ی بندگان زرنگ خداست که در آن می‌تازند و از روزه به روزی می‌رسند. و حرم امام معصوم، نسخه‌ی اورجینالی‌ست که بهشت را از روی آن کپی کرده‌اند. و زیارت، فرصت سر از آب برآوردن و نفس‌چاق‌کردن شناگری‌ست که باید عرض دنیا را شنا کند و دامن به آب نیالاید. بایست ای شیخ مخلصِ روزه‌دارِ زائرِ شهید! خدا را با تو کاری هست ... ✍️‌‌ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه با صلوات، هدیه به روح عزیز شهید روزه دار حجت الاسلام و المسلمین محمد اصلانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • «می رویم تا مکتب امام بماند» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سلب آرامش دشمن گام دوم گام هیچ مماشاتی نیست. گام دوم گام فرهیختگی انقلابی است. گام دوم گام سرکشیدن منطق انقلاب است. گام دوم گام درگیری با نرم افزارهای غربی است. و هر که این را نفهمد و با غربزدگان مماشات کند «حذف» خواهد شد. این خواستۀ انقلاب است. انقلابی که تا توانستند برای محو آن تلاش کردند. «یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعۀ مصمّمی بر این شد که آرمان‌های انقلاب را به‌کلّ بشویند بگذارند کنار. بعضی‌شان اشتباه کردند و همان اوّل، همین را اعلان هم کردند. در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند. این‌جا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که می‌خواهند آرمان‌ها را به‌کل، کنار بگذارند. بی‌وقفه هم کار کردند. فقط هم در داخل کار نکردند؛ هم در داخل کار کردند، هم در خارج کار کردند، هم از عنصر فکری استفاده کردند، هم از عنصر علمی استفاده کردند، هم از عنصر هنری استفاده کردند، هم از عنصر سیاسی استفاده کردند، برای این‌که آرمان‌ها را در کشور از بین ببرند، یعنی نسل جدید آرمان‌ها را به‌کلّ فراموش کند.» (دیدار با جمعی از دانشجویان در بیست و چهارمین روز ماه مبارک رمضان، 20/ 4/ 94) . گام دوم گام محو ابدی غربزدگی و دنیازدگی دیوانه وار و بی هویت و بی غیرت در کشور امام زمان عج است. انقلابیهای عزیز باید متوجه باشند جاهایی بیشتر سرمایه گذاری کنند که بتوانند صریح باشند نه این که با نوچه های تمدن غرب مماشات کنند. آن نقطۀ انفعال باید تنگ تر و تنگ تر شود. آن نقطه انفعال منطقۀ انقلابی نیست. آقای مهندس سعید قاسمی در مراسم تشییع مرحوم طالب زاده فریاد می زد خدا لعنت کند فلانی و فلانی و فلانی را. خدا را شاهد می گیریم که دلهای انقلابی همه همین را می گوید. تنها برخی ملاحظاتی دارند، و البته برخی هم ندارند. شاید الآن صلاح نباشد این طور سخن گفتن، ولی انقلاب نمی گذارد که این گونه بماند. ما همگی به لعنت آشکار و پرشمار بر نفاق خواهیم رسید. این تکوین و طبیعت انقلاب است. ما با صراحت تمام همچون قرآن کریم به لعنت این جرثومه های تباهی خواهیم پرداخت و این هیچ منافاتی با آزاداندیشی ندارد. ما خواهان آزاداندیشی هستیم. ما هستیم که به دنبال آزاداندیشی هستیم نه متفکران لوس اندیشی که تا ناهمراهی غربیان را می بینند لرزه بر اندام اندیشه شان می افتد. به مدد الهی با شور گرفتن موج آزاداندیشی در کشور انقلابی ایران بساط این زباله های عالم اندیشه از ایران پاک اسلامی جمع خواهد شد. تنها پادزهر روشنفکریهای لیبرالی «آزاداندیشی» است و ما این پرچم را در کشور عزیزمان برپا خواهیم نمود. آزاداندیشی لوس و روشنفکرانۀ غرب زده به درد زندگی پرنکبت دنیایی هم ایشان می خورد نه موحدی که دغدغۀ شبانه روزیش حضور هر چه پررنگتر خدای عالمیان در زندگی پراستعداد آدمی است. دشمن مشغول جنگ است. هر که نمی خواهد این را بفهمد کنار خواهد کشید. دشمن دارد همه جوره می جنگد و همۀ آنان که می خواهند صحنه را گل و بلبلی ببینند همان بهتر که از قلیان خانه های پر احساسشان هیچگاه بیرون نیایند و صحنه را به مردان واقعی بسپارند. نادر طالب زاده یک مرد واقعی بود. انسان احساس می کرد که در واقع از هیچ کس طلبکار نیست و با آسمان پرخدا بسته است. وای که چه حال حسرت انگیزی است این حال! وای که چقدر بهشت است و چقدر آسمانی است! نادر شهید ما صریح بود. این کمالی است که نخبگان امروز باید آن را طلب کنند. ┄┅••؛••┅┄ دشمن دارد همه جوره از ما کشته می گیرد. فرماندۀ بزرگ ما «حاج نادر طالب زاده» را گرفتند، باشد ما جریتر می شویم و صریحتر می شویم. همۀ این حادثه ها به ضرر دشمن است. این شهادت و امثال این شهادت ما را هر چه بیشتر وارد گام دوم می کند. خواهند دید. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه با صلوات، هدیه به روح بلند حاج نادر طالب زاده فرماندۀ مظلوم جنگ نرم، رحمت الله علیه. ☘️@faslefarhang
• تحلیل • استاد مطهری : «شمرِ امروز را بشناس‏» / «شمر بن ذى الجوشن انسان ضد انسان است‏» / «شمر بن ذى الجوشن، لعين ازل و ابد، صبح زود حمله كرد كه از پشت خيمه‏ها بيايد و به اصطلاح شبيخون بزند. تا آمد و چشمش به اين وضع افتاد و ديد نمى‏تواند برود، ناراحت و عصبانى شد. شروع كرد به هتّاكى و فحّاشى و جسارت كردن» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مویۀ شغال 1 متنی به عنوان مقدمۀ ترجمۀ عربی پیام‌های تباه آقای میرحسین موسوی در فتنۀ 88 منتشر شد و باعث هیجان جامعۀ انقلابی گشت. این نوشته را واقعاً نمی توانستم و قصد نداشتم بخوانم؛ چون منسوب به کسی بود که کارنامه‌ای گشوده پیش ما داشت، انسانی که نقشهای کلیدی شوم برعهده‌اش بود و اکنون به مهره‌ای سوخته بدل گشته است. یکی از دوستان عزیزم مطالبۀ یک بازخورد به این نوشته کرد. بدین واسطه مجبور شدم نوشته را بخوانم تا حداقل یکی دو نکته را که به ذهن متبادر می‌شود جهت به اشتراک گذاشتن با جامعۀ عزیز و پرمسؤولیت مذهبی و انقلابی مطرح کنم. 1. اگر انقلاب نمی‌تواند جانیان مسلّم کشور خود را بالای دار ببرد به خاطر کوتاهی «جهادگران تبیین» است. فتنۀ 88 از طراحی گستردۀ خارجی و داخلی شاید 10 ساله برخوردار بود، ولی عقبۀ مردمی داشت و زمان برد تا مردم نسبتاً آگاه شدند، همچنین عقبۀ نخبگانی داشت و خیلی از آنها هنوز در تعویق تحلیل قرار دارند. به همین جهت این فتنه یک حادثۀ عمیق و زیانبار بود و هست و شکاف‌های اجتماعی تلخی پدیدآورد که باید برای عواقب آن «فکرهای جدی و واقعی و غیرشعاری» کرد. جامعۀ ایران، انقلاب و دگرگونی بزرگ خود را بدون فرهیختگی و آگاهی نمی تواند به جایی برساند. به همین جهت این درست نیست که برخی جریانهای مؤثر در این چند دهه به خوبی شناخته و شناسانده نمی‌شود. این خوب نیست که نقش یک جریان نفاق‌پیشه در بسیاری از مشکلات ریشه‌ای این کشور «به خوبی» و «به صورتی مؤثر» حلاجی نمی‌شود و نسل جوان ـ که دهه‌های آینده به آنها تعلق دارد ـ از آنها بی‌خبر می‌ماند. 2. این قوم نفاق‌پیشه و بدعمل آنقدر برای ما شک و تردید آفریده است که به نظر لازم می‌رسد تمام کارهای گذشته‌شان مورد بازبینی قرار بگیرد، حتی کاری که به ظاهر صلح‌خواهانه بود و آن مجبور کردن حضرت امام به پذیرش قطعنامۀ 598 که حضرت امام آن را «نوشیدن جام زهر» نامید و صلح پیشنهادی نظام سلطه را یک سال معطل کرد و آن را خلاف مصالح ملت و در تضاد با جوهرۀ انقلاب معرفی می‌کرد و آن را «صلح بین اسلام و کفر» می‌خواند و تا یک هفته قبل پذیرش قطعنامۀ سازمان ملل ـ که با فشار این طائفه دنبال می‌شد ـ ، می‌فرمود «هر کس از صلح سخن بگوید خائن است». این طائفه پیشتر هم بر خلاف خواستۀ امام ره «جنگ را در رأس همۀ امور کشور» نمی‌دانستند و با اهمال در این دستور پرتأکید حضرت امام ره باعث یک جنگ فرسایشی شدند. سرلشگر غلامعلی رشید که یکی از 13 نظامی ارشد کشور و طراح عملیاتهای مهمی بوده است می‌گوید : «ما در سال 63 و 64 فریاد می‌زدیم که چرا دولت وارد جنگ نمی‌شود. در حالی که در سندی که در عملیات خیبر و بدر به دست ما آمده بود، مشخص شد که وزیر نفت عراق به دستور صدام سه ماه در کنار یک فرمانده لشکر در حاشیه دجله زندگی کرده و بعد گزارش داده بود که پس از سه ماه زندگی در کنار یک فرمانده لشکر چه امکاناتی را به لشکر داده است. ما آرزو داشتیم که حتی یک شب وزیر راه، مخابرات،‌ بهداشت و درمان و مسکن و وزرایی که می‌توانستند به ما کمک کنند در قرارگاه‌ها حضور پیدا کنند» و سردار کوثری که از سال 63 به مدت 16 سال فرماندۀ لشگر 27 محمد رسول الله ص بود می گوید : «عراق در زمان شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 تعداد ۱۲ لشکر و ۱۵ تیپ مستقل داشت، اما در پایان جنگ ۶۲ لشکر داشت؛ زیرا تمام امکانات کشور را برای تقویت جبهه‌های خود به‌کار گرفته بود» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید سردار همدانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • استاد مطهری : «شمرِ امروز را بشناس‏» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مویۀ شغال 2 3. حوادث این روزها بسیار بهتر از دیروز نشان داده است که باید با نظام سلطه با زبان اقتدار سخن گفت؛ یعنی هر برخورد ملایمی مثل خوراندن سرهای عزیزان مملکت به مارهای بی رحم ضحاک است و به انسانهای شرور و نظام سلطه روح می‌بخشد. این اقتدار تنها اقتدار نظامی نیست. مهمتر از آن اقتدارهای فرهنگی و اقتصادی است که سالها از آن غفلت شده است. همچنین همه مسائل تلخ و شیرین این سالها نشان داده است که خداوند متعال همان طور که بارها وعده داده است با مجاهدان است. باید این تجربیات توسط قوی‌ترین ذهن‌های جامعۀ عزیز و فرهیخته‌مان به‌خوبی تبیین شود و در قالب‌های متنوع آموزشی و فرهنگی به اذهان عطشناک جوانان جویای حقیقت هدیه گردد. 4. در سابقۀ این طائفه دفاع از جریان فاسد مسکن و عزل وزیر مسکنی که به دنبال اجرای دستور حضرت امام به حل واقعی مسألۀ مسکن می اندیشید(و تحلیل کارشناسان این است که مسألۀ مسکن را برای همیشه در این کشور حل می‌کرد) دیده می‌شود، یا بی‌مهری با «جهادسازندگی» که ایده و ولیدۀ شهید ژرف‌اندیش آیت الله بهشتی بود و بعدها پیگیری تشکیل «وزارت جهاد» و از روح و رمق انداختن فرهنگ و ساختار مردمی «جهادسازندگی» و ... مسائل متعددی که شاید ابتدا با نگاه سطحی نتوان فکر فاسد یا حداقل «بسیار ضعیف»ی که پشت آنها بوده است را شناخت. حضرت آقا می‌فرمودند : «جهاد حقاً یکی از برکات خدا در این کشور است»(۱۳۷۰/۰۳/۲۸) و فرموده‌اند : «جهاد سازندگی در میدان سازندگی شهید داد؛ چون كسانی دشمن این بودند كه انقلاب توفیق پیدا كند»(۱۳۷۷/۰۷/۱۵) و جریانی نیز با آنها همراهی می‌کرد. دکتر ایزدخواه (نمایندۀ مجلس) می‌گوید : «حضورمردم عامل تثبیت انقلاب اسلامی است و هیچ موضوعی پشت پرده ندارد. آنتی تز جهادمردمی، خودکامگی دولتی و تمامیت‌خواهی جناحی و سیاسی (میرحسین موسوی) است؛ چیزی که جهادسازندگی را زمین زد» جهادسازندگی یک سرمایۀ بزرگ و تاریخساز انقلاب اسلامی بود. به قول دکتر سندرلاب پژوهشگر آمریکایی که کتاب «تاریخچه سازمانی جهادسازندگی» را نوشته است : «جهادسازندگی یک حزب نیست. وقتی از جهاد صحبت می شود حرف از قوه قهریه به میان می آید، اما اینطور نیست، من خواستم چهره دیگری از حکومت نشان دهم که آن را در جهاد دیدم و آن مسئله قدرت نرم است که اصالتا به ادبیات قدرت نرم ارجاعی نداده است». جالب است که دکتر سندرلاب می گوید، جمهوری اسلامی از ادامه جنگ استقبال می‌کرد چرا که باعث توانمندتر شدن نهادهای انقلابی می‌شد. 5. صدور این نوشته شوم و بی‌فرهنگ باید انگیزه‌ای شود که صاحبان صلاحیّت در باب این وظیفۀ بزرگ ـ تحلیلهای عالمانه و نخبگانی از تاریخ انقلاب ـ هیچ کوتاهی‌ای نکنند و به داد نسل جوان برسند. حکیم فرزانۀ انقلاب در بیانیۀ گام دوم در ضرورت آن فرمودند : «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی دربارۀ گذشته و حتّی زمان حال را دنبال می‌کنند و از پول و همۀ ابزارها برای آن بهره می‌گیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمی‌توان شنید» مهمترین مسألۀ کشور وجود یک جریان فکری لیبرال است که یا از اول لیبرال و غیراسلامی فکر می‌کرده یا به خاطر بی‌ریشگی و بدعملی نهایتاً به این نقطه رسیده است و اکنون با نگاه ناب اسلامی زاویه دارد. حضرت امام می‌فرمود : «ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این‌ زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سر سپردگانی می‌باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند.» باز هم جالب این که حضرت امام از «مردم» می‌خواستند با دست قدرتمند خود که قدرت الهی را به همراه دارد این جرثومه‌های فساد را از کشور خارج کنند. یعنی هیچ قدرتی را برای تقابل با آنها کارگر و مؤثر نمی‌دیدند. این یک نگاه دقیق و یک راهبرد عمیق است. اگر این راهبرد را داشته باشیم باید مردم را آگاه کنیم و این کار با وضع قوانین و زیادکردن کارهای پلیسی و اطلاعاتی و قضائی محقق نمی‌شود. باید قطعیّت و فوریّت ضرورت «جهاد تبیین» را باور کنیم. سرّ در حصر باقی‌ماندن سران فتنه نیز همین تعویق فرهنگی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید سردار همدانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • استاد مطهری : «شمر بن ذى الجوشن انسان ضد انسان است‏» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مویۀ شغال 3 6. در این نوشتۀ شوم چند اتفاق افتاده است : ـ فتنۀ 88 را برای همراهی با بهار عربی خوانده است؛ ـ «بیداری اسلامی» را انکار کرده است؛ ـ همۀ مشکلات جهان اسلام را به دیدگاه «بیداری اسلامی» رهبر انقلاب نسبت داده است؛ ـ ادعای ستم‌شاهی و شکل‌گیری حکومت موروثی کرده است؛ ـ بر مواضع باطل پیشین خود اصرار نموده است؛ یک نکتۀ همیشه مهم «همراهی یا ناهمراهی جریانهای فکری و سیاسی» با خواسته‌های راهبردی نظام سلطه است. این نشانه را نباید ناچیز شمرد. حضرت آقا در سال 77 در جمع بسیجیان به تعریف «نفاق» در قرآن پرداختند و آن را بحث مهمی خواندند. «هم اين مفهوم نفاق و منافق و ديگر چيزهايى كه به اين مربوط مى‏شود، در سرتاسر قرآن، در سوره‏ى متعددى منتشر است و فهميدن اين معنا به فهم بسيارى از آيات، كمك مى‏كند؛ اين از يك طرف، از طرف ديگر فهم مسأله‏ى نفاق و آنچه را كه منافقين دنبال مى‏كردند و مى‏خواستند و مى‏كردند، اگر اين‏ها را در پرتو آيات قرآن بفهميم، به فهم تاريخ اسلام كمك مى‏كند؛ يعنى انسان مى‏تواند صدر اسلام و دوره‏ى نبى اكرم و دوره‏هاى بعد از نبى اكرم را با بصيرت بيشترى بشناسد. اين جهت دوم. جهت سوم هم اين است كه قضاياى تاريخى از اين قبيل، قضاياى يك بُرهه‏ى خاص از تاريخ نيست. رگ رگ است اين آب شيرين و آب شور / بر خلايق مى‏رود تا نفخ صور»(26/ 07/ 1377) منافق را این معرفی کردند که هرچند ظاهر اسلامی دارد ولی در باطن گونه‌ای دیگر است و خواسته‌های او با خواست دشمنان اسلام و مردم مساوی است و به همین جهت حرفهای دشمن را آشکار یا پنهان می‌زند. افزودند در گذشته شناخت منافق سخت بود، ولی اگر این علامت را بپذیریم امروزه شناختن آن سخت نیست؛ زیرا خیلی سریع به خواسته‌ها و مواضع دشمن اسلام و بشریّت می‌توان پی‌برد؛ این نوشته از جهات متعدد منطبق بر خواستۀ دشمنان قسم خوردۀ اسلام و بشریت است : ـ مشی انقلابی ایران مورد بغض دشمنان بشریت است، صاحب این قلم نیز؛ ـ نظام سلطه از حادثۀ «بیداری اسلامی» وحشت دارد و حتی سایۀ فکر آن را هم به گلوله می‌بندد، صاحب این قلم نیز؛ ـ حضور منطقه‌ای ایران و دلسوزی در حق ملتهای مظلوم، «به وضوح» خار چشم، بلکه خنجر کوفته بر قلب سفاکان تاریخ معاصر است، گویا بر قلب صاحب این قلم نیز؛ ـ دشمنی ایران با اسرائیل و زنده نگهداشتن آرمان فلسطین و شکل‌دهی به جبهۀ مقاومت و حفظ امید ملت مظلوم مسلمان و کاستن از امید اسرائیل و تلاش جهت بیرون راندن آمریکا از منطقه درد بزرگ طواغیت عالم است، گویا ... ؛ ـ کل جهان ظلم و نظام سلطه از صمیم قلب ناپاکشان با «ولایت فقیه» دشمن‌اند و هر کاری برای تضعیف آن نموده‌اند، صاحب این قلم نیز بر آن نام ستم‌شاهی می‌گذارد و بغض خود را نسبت به آن ابراز می‌کند؛ ـ نظام سلطه آشکارا از فتنۀ 88 راضی بود و سران فتنه را عزیز می‌داشت و قلبش از آن «ظلم به نظام» خشنود بود، صاحب این قلم نیز باقی بودن بر آن کج‌روی را باز هم ابراز نموده است. «خَتَمَ اَللّٰهُ عَلىٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىٰ سَمْعِهِمْ وَ عَلىٰ أَبْصٰارِهِمْ غِشٰاوَةٌ»﴿البقرة، 7﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید سردار همدانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ در رواق چشم ابد بین «فضای مجازی» پر است از موضوعی که برای ما آماده کرده بوده اند. ما کمین خورده ایم، ولی این ضربه موضوعات متعددی برای اندیشیدن به ما نشان داد و هر چند اصل موضوع یک دام بلکه یک نقشۀ کمی وسیع بود، ولی در همۀ این تلخیها مایه هایی برای رشد هست. «إنّ «مع» العسر یسراً». به این موضوعات باید پرداخت و رنجی که جبهه از این بررسیها و دور موضوع چرخیدنها و عیب یابی ها و فرصت شناسیها و امور متعدد اینچنین می کشد، دارد او را با جان کندن از یک خامی به مرحله ای از پختگی می کشد. واقعاً راه دیگری هم نیست. جبهۀ جوان عزیز و آینده ساز انقلاب همیشه در بسیاری از امور کلان جامعه به این و آن و از جمله قدیمیهای خودش تکیه کرده و اگر این کار را نکرده مثل اپوزوسیون به این و آن اعتراض کرده و حالا دارد ضربه ها به سینۀ خودش می خورد و علاقه دارد اینچنین نباشد. رشد در همین درگیریها است و آینده از آن هیچ کس جز حزب اللهی های بصیر و صبور نیست. ولی این روزها موضوعات مهمی برای اندیشیدن داریم. مراسم اربعین را مطابق توضیحی که تقدیم می شود نمی شود رها کرد. موضوع پایدار ما این ظرفیّت عظیم شیعی است. این یادداشت برای توجه دادن به یک موضوع در این سرمایۀ عظیم است. به یک نکته مدقانه توجه کنیم : اجتماع اربعینی طراحی معصومین علیهم السلام است؛ یعنی یک طراحی قدسی و غیرعادی، طراحی یک چشم ابد بین. این نکته باید از صافی «ادراک هشیار» ما بگذرد. ما همان طور که عظمت، عمق و سودمندی ذوابعاد و شگفتی ساز قرائت «بسم الله» در آغاز هر کار، عظمت نماز بلکه تک تک اجزای آن، عظمت سنّت سلام و عظمت صدها تشریع اسلامی را درک نمی کنیم و به خود مجال نمی دهیم تا برای فهمیدن آن و ارتباط گرفتن با ژرفای این راهیابیهای قدسی درنگ کنیم، سنت اربعین حسینی و تشویق به زیارت مزار آن حضرت را هم ممکن است عملاً ساده بپنداریم، مگر به شکل امروزی ظرفیت خود را به ما نشان بدهد و همگی از تعجب هوش از سرمان بپرد. اتصال به راهیابیهای معصومین اتصال به یک عقلانیّت عمیق و متعالی و دقیقاً انسانی است. سخن قرآن یا اهل بیت علیهم السلام هوشمندانه یا نبوغ آمیز نیست، خود واقعیت است، اصل اصل جنس است و شفای دردهای بشر در همین رهنمودها، بلکه «دستهای یاری» و حبل آویختۀ هدایت است. تا کنون دعاوی ما در باب درک انسان و درک دنیا و درک زندگی و درک هستی، دعاوی پوچ و پرخسارتی بوده است. اسلام البته طرفدار و مشوّق عقل ورزی و تجربه و خلق دانش است و آن را نیز تن دادن به سنّت الهی می شمرد، ولی سررشته داری را از وحی و عقلانیّت قدسی دین خواسته است. باید در حقیقت مراسم اربعین غرق شویم تا متوجه جایگاه آن شویم. این مراسم همان سفینۀ نجات است. ما از این پویش تغذیه می کنیم و انشاءالله معجزه می کنیم و دمار از روزگار پرخباثت طواغیت عالم در می آوریم و حتی مشکلاتی چون جنگ بی شرمانه و بی رحمانۀ نرم در فضای مجازی یا حقیقی را نیز با همین واقعیّت بزرگ از نفس می اندازیم. و جالب این که این کار را امام حسین ع، یعنی یک انسان شایسته، یعنی یک انسان کامل می کند! این درست است. این منطقی است و مطابق عقلانیت است. در این باب باید اندیشید. آیا این مراسم به همین زمان محدود می شود و مثل مسجد که باید در مسجد باشی تا برکات خود را به شما بدهد، است یا حقیقتی دارد که در کل سال می توان و می باید با آن ارتباط گرفت و از آن غنا و استواری دریافت کرد؟ بسط آن چگونه است، بسط زمانی و بسط معنایی و کشیدن آن به همۀ عرصه های زندگی؟ این ایده را عزیزانی مثل حجت الاسلام آقای محمدی مطرح فرمودند و باید از آن استقبال شود. انسانها به نام حسین ع از نفسانیّت می رهند و به مرز بروز شگفتیهای انسان بودن می رسند. این معجزه را، این اقتدار و ظرفیت را «نمی شود» فراموش کرد. این توان «حسین ع» است. این بهشت انسان است. در زمانۀ ما که زمان پژمردن انسانیّت و زمان یأس و سرخوردگی او پس از سالها و سده ها تلاش است، هیچ کانونی و هیچ دست مقتدری چنین ادعایی دربارۀ بشر ندارد. حتی اگر شده باید «یک روز» «یک روز» و «یک جلوه» «یک جلوه» به حقیقت ایام با حسین ع و در مراسم حسین بودن اضافه کرد. این مطلوب عزیز، شدنی است. از آب در آوردن آن نیاز به باور و دانایی و عاشقی و ایده و ابتکار و تمرکز و تلاش و اجتهاد دارد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد و صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زینب کبری راوی و معناگستر بزرگ کربلا سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مرد میدان پیشرفت 1 هیاهوی امروز سر حجاب و گشت ارشاد و بحث‌هایی از این قبیل نه به اندازۀ حربۀ «تحریم» وزن اجتماعی دارد و نه می‌تواند فشار چندانی به جامعه وارد کند. البته انتخاب یک موضوع چندوجهی در یک زمان بسیار بسیار سنجیده پیام‌آور این نکته است که دشمن خوابیده و خموش نیست و از روی مطالعه و با تمهیدات فراوان به عملیات می‌پردازد. ولی در عین حال اگر خوب به موضوع نگاه شود معلوم می‌شود دشمن فکور و چالاک و جدی ما خیلی دستش خالی شده که به این موضوع دست چندم و دارای برد پایین، این طور چسبیده است. ما در تجربۀ انقلاب و نظام اسلامی در موضوع زن و حجاب دست پایین و منطق ضعیفی نداریم و این طبعاً برای دشمن امر پنهانی نیست. این هجمۀ پرتکلف و این هماهنگی گسترده نشان می‌دهد که دشمن نگران فرداهای گام‌هایی است که دولت انقلابی و ایران اسلامی پیش روی خود دارد. همان طور که حضرت آقا نیز توجه دادند، تحریم دارد از نفس می‌افتد و دولت عاقل سیزدهم توجه خود را به واقعیت‌ها معطوف کرده و مسیرهایی را در پیش گرفته که طعمه را از دام دشمن فراری خواهد داد. دکترین دفع تحریم رهبر معظم انقلاب حفظه‌الله‌تعالی در دولتهای 11 و 12 به‌خوبی دیده نشد، بلکه نادیده گرفته شد. این نظریّۀ هوشمندانه از گزاره‌های عاقلانۀ چندی تشکیل می‌شد که یکی از آنها این بود : «تحریم آخرین حربۀ دشمن است و انسان عاقل میداند که باید آخرین حربه را از دست دشمن خارج کند نه آن که در برابر آن منفعل شود» همچنین این که : «اگر بتوان با روش درست، عاقلانه، ایرانی، اسلامی و عزتمندانه تحریم‌ها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد اما تمرکز عمده باید بر خنثی‌سازی تحریم‌ها باشد که ابتکار آن به دست شما است» (26/9/99) حضرت آقا مبالغه در تأثیر تحریم را سفیهانه بلکه خائنانه می‌شمرد، «تحریف» و ندیدن و نگفتن واقعیات را عامل بقای تحریم می‌دید، حتی ندیدن نقش سازندۀ تحریم‌های ظالمانۀ دشمن را سطحی‌نگری می‌خواند، افول توان تحریم دشمن و شل شدن همراهی جهانی در این زمینه را نیز واقعیتی قابل روایت می‌شمرد و مهمترین پیشنهاد او تکیه به توان درون‌زای داخلی بود و «مردم‌گرایی را راه غلبه بر تحریم» می‌دانست. اکنون با تغییر رویکرد دولت سیزدهم در بسیاری از زمینه‌ها از جمله در حوزۀ اقتصادی به این دکترین نیز عطف توجهی شده است و نتیجۀ آن برون رفت ایران از مضیقه‌های اقتصادی خواهد بود. این برای دشمن خسته و رو به افول یک تصویر دهشت‌آور است. طبعاً تمام تلاش خود را میکند که این حرکتها را کُند کند یا به تعویق بیاندازد. دشمن هم به خوبی میداند که با چند آشوب خیابانی ـ بخصوص در این دولت که عاقل است و انقلابی است و آیندۀ خوبی پیش روی خود دارد ـ نمیتواند اقتدار ایران را به هم بریزد، ولی در ضمن میداند که نباید بیکار بنشیند و اجازۀ پژواک یافتن توفیقات دولت انقلابی را بدهد. جنگ نرم البته همیشه در صدر میدانهای نبرد دشمن با ملت برخاستۀ ایران اسلامی بوده است. حضرت آقا در 12، مهر، 1397 در اوج فشارهای تبلیغی دولت آمریکا و اذناب داخلی و حرکتهای مشکوک دولت عبرت روحانی، «عظمت ایران، اقتدار جمهوری اسلامی و شکست ناپذیری ملت ایران» را سه واقعیت انکارناپذیر برشمردند و فرمودند : «اینها رجزخوانی نیست، واقعیاتی است که دشمنان آرزو می کنند ملت ایران آنها را نداند یا مورد غفلت قرار دهد تا درباره اوضاع کشور و توانایی‌های خود، دچار گمان غلط شود» حتی به واقعیت عمیق‌تری اشاره کردند : «به استثنای ۲۰۰ سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (یعنی از اواسط دوران قاجار تا پایان پهلوی) ایران عزیز ما در عرصه‌های مختلف سرآمد ملتهای مسلمان و در برهه‌هایی حتی سرآمد همه ملتها بوده است» هرچند تذکر می‌دادند که «مغرور شدن، ما را به بی‌عملی، بی‌ابتکاری و نداشتن طرح و نقشه می‌کشاند و موجب پیروزی دشمن می‌شود» لذا خطاب به جوانان می‌فرمودند «جوانان عزیز! بدانید که شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید. پیران مجرب هم اگر خسته و بی‌حال و از کار افتاده نباشند، می‌توانند شما را راهنمایی کنند اما موتور پیش‌برنده این قطار شما جوانان هستید» و افزودند : «عده‌ای تصور می کنند که من از انحرافات برخی جوانان مطلع نیستم اما اینگونه جوانان جزو ریزشها هستند که رویش‌ها بر آنان غلبه دارد و تمجید و تحسین من از جوانان، با اطلاع کافی از اینگونه مسائل صورت می گیرد» «اینگونه افراد می خواهند جوانان را مشکل کشور وانمود کنند و یا آنها را به مشکل کشور تبدیل کنند اما اینجانب با اعتقاد تأکید می کنم که جوانان راه حل کشورند نه مشکل کشور» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند سردار شهید همدانی که با قلب رؤوف و مسؤول و عقلی چاره‌اندیش در برابر فتنه‌ها چون کوه محکم می‌ایستاد ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مرد میدان پیشرفت 2 حضرت آقا در سخنرانی روز 12، مهر، 1397 که در همایش بزرگ بسیجیان ادا می‌شد، ضمن آن که «عظمت ایران»، «اقتدار جمهوری اسلامی» و «شکست‌ناپذیری ملت ایران» را سه واقعیت انکارناپذیر برشمردند و به جوانان گفتند «شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید»، و ضمن این که می‌فرمودند : «هنوز در اوایل راه هستیم و باید با تلاش و مجاهدت و راه‌بلدی، شجاعت و تدبیر و استفاده صحیح از امکانات، مسیر پیشرفت را ادامه دهیم و به قله مورد نظر ملت و انقلاب برسیم» شروطی را برای پیشرفت مطرح فرمودند : • شرط اول «پیمودن مسیر پیشرفت و برداشتن موانع این مسیر شرایطی دارد که گام اول آن، «درک و احساس وجود و حضور دشمن» است زیرا تا انسان حضور دشمن را حس نکند، سنگر و حفاظ و سلاح لازم تهیه نمی‌کند» «البته آن روشنفکر نمای راحت طلب و منافق و ریاکار که اساساً دشمنیِ امریکا را انکار می کند و برای دولت و ملت ایران، نسخه تسلیم در مقابل امریکا می نویسد، اگر عامل امریکا نباشد، «مرد میدانِ پیشرفت» کشور نیست» • شرط دوم شرط دوم برای پیمودن مسیر پرفراز و نشیب پیشرفت نیز از نظر ایشان «اعتماد به نفس و عزم بر ایستادگی» است : «انسانهای بی روحیه، ترسو، مأیوس، تنبل، فرصت‌طلب و خود‌کم‌بین، در این میدان اگر خود مانعی برای دیگران نشوند، نمی‌توانند هیچ هنری از خود نشان دهند» • شرط سوم «فهم صحیح واقعیت‌های ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویرسازی‌های غلط» «بدخواهان و کینه‌توزان ملت ایران، تلاش دارند با استفاده از ابزارهای رسانه ای بویژه رسانه‌های نوپدید، تصویرسازی غلطی از ایران، منطقه و همچنین از خودشان، انجام دهند و افکار عمومی ایران را از واقعیات منحرف کنند» «با وجود قدرت سخت افزاری امریکایی‌ها، واقعیت آن است که آنها در موضع قدرت نیستند زیرا عامل اصلی و تعیین کننده قدرت در تقابل های جهانی، «قدرت نرم افزاری» به معنای منطق، استدلال و حرف نو است که امریکا در این موارد بشدت ضعیف است و بدلیل فقدان منطق و استدلال، بر مبنای زورگویی سخن می گوید» «به همین دلیل است که امریکا با وجود قدرت اتمی و تکنولوژی پیشرفته و توانایی های مالی فراوان، در بسیاری از مناطق، همچون عراق، سوریه، لبنان، پاکستان و افغانستان شکست خورد و شکست های دیگری هم در انتظار امریکا است» «البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفه جویی» و «اسراف» در جامعه داریم اما این موارد عیب واقعی نیستند، عیب واقعی «بن بست» است که البته در کشور بن بست وجود ندارد» «اقتصاد ملی کشور می تواند تحریم را شکست دهد و به حول و قوه الهی، تحریم ها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم به معنای شکست آمریکا است و آمریکا باید با این شکست، یک سیلی دیگر از ملت ایران بخورد» «باید با حضور قدرتمندانه ملت و بویژه جوانان مؤمن در وسط میدان، هم جهتی و هم سخنی مسئولان، و همدلی مردم و مسئولان، به دشمن پیام قدرت داد چرا که اگر دشمن در حرف و رفتار و منش زندگی مردم، خود را با مجموعه ای مقتدر روبرو نبیند، گستاخ و جری می شود» «واقعیات کشور نشان می دهد ملت و نسل جوانش تصمیم گرفته دیگر تحقیر نشود، دنباله رو قدرتهای بیگانه و دشمن نگردد و ایران عزیز را به اوج عزت و افتخار برساند که به فضل الهی، عزم و توانایی این کار را دارد» • شرط چهارم شرط دیگری که برای پیشرفت به آن محتاجیم «فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحیح از عرصه نبرد» است. «اولین عرصه نبرد، «اسلام و ایمان اسلامی» است زیرا امریکا از اسلام و انقلاب اسلامی سیلی خورده است و انقلاب دست آنها را که همه‌کاره کشور بودند، از ایران کوتاه کرد» به طور خلاصه شروط پیشرفت موارد زیر برشمرده شده است : ـ «درک و احساس وجود و حضور دشمن» ـ «اعتماد به نفس و عزم بر ایستادگی» ـ «فهم صحیح واقعیت‌های ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویرسازی‌های غلط» ـ «فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحیح از عرصه نبرد» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند سردار شهید همدانی که با قلب رؤوف و مسؤول و عقلی چاره‌اندیش در برابر فتنه‌ها چون کوه محکم می‌ایستاد ☘️@faslefarhang
• اندیشه • «قُلْ مٰا يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لاٰ دُعٰاؤُكُمْ»﴿الفرقان‏، 77﴾ «بگو اگر خدا را نخوانید به شما اعتنا نمی‌کند» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️چقدر او را خواندیم؟! فتنه یعنی گرفتاری، یعنی بروز نقص و تجلی حاجت، یعنی هدر رفت عمر و سرمایه، یعنی رکود و تعویق یا پسرفت. نمی‌شود با فتنه کنار آمد. همه حوادث زندگی مؤمن برای آن است که حقیقت را بفهمد، و آن این آموزه طلایی است : «وَ مٰا لَكُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاٰ نَصِيرٍ»﴿البقرة، 107﴾ در این فتنه چقدر دعا کردیم؟ چقدر سر به مهر گذاشتیم و مدتها به زاری در سجده ماندیم؟ چرا مدتهاست چنین نمی‌کنیم؟ چرا اینطوری شده‌ایم؟ چرا این‌طوری مبارزه میکنیم؟ البته دعا می‌کنیم، در مراسم اربعین هم از دعا برای انقلاب غافل نبودیم، ولی این مهم است که دعا حاشیه است یا متن کار. این حادثه پیش آمد تا دلهایی که با حسين ع صفا یافته بود، خیلی شیرین و بی‌تکبر خدا را بخواند و انقلاب را برای ماه‌ها بیمه کند. و «مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ»﴿الطلاق‏، 3﴾ «کسی که کار خود را به خدا بسپارد پس او برایش کافی است. خدا کار خود را به آخر می رساند» چرا کار را به خدا نمی سپاریم، این کار و همۀ کارها را؟ چرا نالۀ «تَرَحَّمْ علی عَجزِنا» سر نمی دهیم؟ حتی دعاهای خدایا خدایای بعد نمازهایمان هم کمی شل شده است. بنا داریم کدام کار را به خدا بسپاریم و در پیشگاه او اظهار عجز کنیم؟ به خوبی می دانیم، خدا بندۀ مؤمن را به «انواع» گرفتاریها مبتلا می کند تا چشمهایش به نور توحید باز شود و متوجه خدا شود و «لا حول و لا قوة الا بالله» بگوید و کار را به او بسپارد. هرچند «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتّٰى نَعْلَمَ اَلْمُجٰاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ اَلصّٰابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبٰارَكُمْ»﴿محمد، 31﴾ و آنها که در این حادثه کوشیدند درخشیدند. ولی «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ»﴿البقرة، 155﴾ شاید بالاترین مقام صبر این است که انسان در دل این حادثه ها باورهای عمیق توحیدی را مرور کند و بگوید «ما همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم». دارد این فرصت حیف می‌شود. ┄┅••؛••┅┄ این سؤال‌ها بجا است چون روشی که امام برای مبارزه به ما آموخت این طوری نبود. امام خود زاری‌کننده نمره یک این کشور بود، رهبر عزیز و بی‌نظیرمان هم. یعنی الگوهای زاویه‌دار با این منش جواب نمی‌دهد. داریم می آموزیم، داریم جرعه جرعه شراب آگاهی مینوشیم. حادثه ها رسولان الهی اند تا بشکفیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به ارواح نورانی مجاهدان در طول تاریخ، رحمة الله علیهم ☘️@faslefarhang
• تسلیت • «كَذَّبُوا بِآيٰاتِنٰا كُلِّهٰا فَأَخَذْنٰاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»﴿القمر، 42﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ تندی و شدت از سر رحمت امروز روز دو کوچ، دو خسارت، دو زخم بی التیام است. امام علی ع می فرمود اگر ضربه ای که از رحلت رسول خدا خوردم روی کوههای زمین تقسیم کنند همه متلاشی می شوند. و امام حسین ع که حتی راه رفتن پرهیبتش شهرۀ اهل مدینه بود در سوگ برادر مظلومش خود را غارت زده می دید و ناله های جانسوز می کرد. این روز غمبار را خدمت همۀ دلدادگان این سروران بشریّت تسلیت عرض می کنیم. هر دو بزرگوار که یکی به رحمت شهره است و دیگری به صلح، اهل جهاد با کافران و منافقان بدتر از کفار بودند و تمثال و تفسیر مجسد سورۀ شدادٌ غلاظ «توبه»، فرهنگ معتدل جمالی و جلالی ایشان که «أَشِدّٰاءُ عَلَى اَلْكُفّٰارِ رُحَمٰاءُ بَيْنَهُمْ»﴿الفتح‏، 29﴾ بودند، از بیانات و همچنین ادعیۀ ایشان بر می آید؛ دعاهای پر اصرار در حق مؤمنان و نفرین در حق کافران و منافقان. «بسم الله الرحمن الرحیم» که شعار امامان است، می گوید که این شدّتها هم از سر رحمت است. رهبر معظم انقلاب ـ که خدا قلب نورانیش را نشیط و سرزنده نگهدارد ـ بسیار اهل دعا است و یکی از دعاهایی که ایشان دوست دارد و پیشتر که تهران توفیق و سعادت اقتدا به نمازهای جمعۀ ایشان را داشت همه یا بخشهایی از آن را در قنوتهای نماز جمعه ایشان می شنید، این دعا بود : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ شَتِّتْ شَمْلَهُمْ وَ فَرِّقْ جَمْعَهُمْ وَ قَلِّبْ‏ تَدْبِيرَهُمْ‏ وَ بَدِّلْ أَحْوَالَهُمْ وَ قَرِّبْ آجَالَهُمْ وَ اشْغَلْهُمْ بِأَبْدَانِهِمْ وَ خَرِّبْ بُنْيَانَهُمْ وَ سَوِّدْ وُجُوهَهُمْ وَ بَيِّضْ عُيُونَهُمْ وَ نَكِّسْ أَعْلَامَهُمْ وَ أَغْرِقْهُمْ كَإِغْرَاقِ فِرْعَوْنَ وَ أَهْلِكْهُمْ كَإِهْلَاكِ شَدَّادٍ وَ خُذْهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ يَا جَبَّارُ جَبِّرْ عَلَيْهِمْ يَخَافُونَ فِي عَهْدِي يَخَافُونَ كُلَّ كَلَامِكَ وَ عَقَدْتُكُمْ وَ قَيَّدْتُكُمْ وَ بِكُلِّ كِتَابٍ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» ┄┅••؛••┅┄ این حال و هوا و این گونه در گره رفیق اعلی بودن چه زیبا است! چه خواستنی است! «یا من یعطی من سأله، و یا من یعطی من لم یسأله و من لم یعرفه، تحنناً منه و رحمة!» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به ارواح مجاهدان نجواگر(مناجاتی) رحمة الله علیهم ☘️@faslefarhang
• تحلیل و توصیه راهبردی • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ وظائف پساگندزدایی 1 اغتشاش شهریور 1401 چند ویژگی بزرگ داشت و آن : 1. ضعیف بودن استدلال و بهانۀ شکل گیری آن بود، 2. مشکل دیگرش این بود که دشمنان ایران و اسلام «به سرعت» و در سطح وسیع با آن هماهنگ شدند و در حجم وسیع و حیرت انگیزی محتوا برای آن تولید شد، 3. مشکل دیگرش این بود که کارهای خطای بسیاری هنگام عملیات به ظاهر اعتراضی شکل گرفت که موضع معترضان را «به شدت» و به صورت «مفتضحی» تضعیف کرد. اما اتفاقاتی که افتاد : ـ دروغ پراکنی و اتهام زنی بسیار وسیع که دانه به دانه قابل پیگیری و افشاگری است؛ ـ همکاری بخش مؤثری از اغتشاشگران با دشمنان خارجی که یک جرم بزرگ و نابخشودنی است؛ ـ تخریب گسترده و ضرر زدن به بیت المال و اموال مردم که هیچ توجیه ملی و قانونی ندارد؛ ـ ساختارشکنیها و وحشیگریهای وسیع که در هیچ فرهنگی قابل دفاع نیست؛ ـ تعرض به نوامیس که قطعاً یک مقبوحیّت ملی دارد و روشن نمودن حقایق آن باعث نفرت ماندگار و فراگیر ملی می شود؛ ـ آسیب جسمی به نیروهای مردمی و افراد بی ارتباط با ماجرا که بسیار وقیحانه است و در امتداد روشهای خطا در اعتراضات، به شدت محکوم است؛ ـ به شهادت رساندن تعداد زیادی از جوانان که تلاش داشتند از سلاح گرم برای خاموش کردن اغتشاشات استفاده نکنند. ما هزینۀ بزرگی دادیم، حالا وقت چند کار حرفه ای است و باید اموری در این کشور برای همیشه تقبیح شود و مذموم شمرده شود و در برابر آن سدهای بزرگی قرار بگیرد : 1. باید به طور کامل و در سطح وسیع و کاملاً حرفه ای دروغ بودن همۀ ادعاها اثبات شود؛ هم با برنامه های کارشناسی هم با فیلم و سریال و کارهای هنری. روی این موضوع باید آنچنان کار شود که این الگوی سخن گفتن با مردم و اتهام زدن به نظام به یک امر کاملاً مشکوک نزد مردم تبدیل شود. توجه بشود که این مسأله یک امر مقطعی نیست که مسؤولین امر بگویند دیگر جمع شد و تمام شد، بلکه یک ضعف اجتماعی است که باید رفو شود و باید درمان شود. نباید منتظر شویم تا مثل همیشه روایت صحنه را با کارهای سنگین فکری و فرهنگی و هنری به دست بگیرند و یک داغ ماندگار دیگر برای انقلاب درست بشود. کما این که حضرت آقا نگذاشتند روایت جبهه و جنگ به دست روشنفکرها بیافتد و الآن سر سفرۀ این برخورد مسؤولانه و هشیارانه نشسته ایم و کما این که به قول حضرت آقا «تسخیر لانۀ جاسوسی را روایت نکردیم و آنها روایت کردند و دیگر خسارت را خورده ایم». 2. باید زشتیهای کارهای کسانی که آتش بیار معرکه بودند و کسانی که برخورد آشوبگرانه داشتند به وضوح معلوم شود و از همۀ نخبگان و عموم مردم اعتراف گرفته شود که این رویه خطا بوده است؛ پس از کار تبلیغی وسیع و مستدل و حتی احساسی، انواع دادخواستهای قانونی علیه این حضور و این سفاهت و این وقاحت تشکیل شود و انفعال «شدید»ی برای ایشان درست شود. به نکته توجه شود که به خاطر زشتی کار و ضعیف بودن موضع اغتشاشگران و حامیان آنها، بسیاری از بوقهای اصلاحات و ... نمی توانند در این صحنه به میدان بیایند و با صحنۀ فتنۀ 88 تفاوتهای زیادی دارد. 3. باید مدافعان بی عفتی به عنوان یک عده وحشی و نامتعادل و هنجارشکن و ... معرفی شوند و این تبدیل به یک مارک و آرم پایدار شود و بر پیشانی همۀ ایشان بخورد؛ باید از خروش مردم علیه این رفتار زشت به عنوان بزرگترین انرژی برای سربریدن این دریدگی و بی ناموسی و بی شرفی استفادۀ کاملی برد. 4. باید دفاع از امنیت و جانبازی در این راه به یک ارزش بزرگ و مقدس تبدیل شود؛ حضرت آقا در صحبت با جانباز شهید «خوش لفظ» می فرمودند شما جانبازان ترددتان در خیابان و در میان مردم تبلیغ اسلام و انقلاب است. و بعد افزودند حتی نفس کشیدن شما هم کار فرهنگی محسوب می شود. باید با کارهای مقدماتی فرهنگی که صورت می گیرد، به جایی برسیم که تنفس این جانبازان بسیار بسیار عزیز هم به یک کار تبلیغی علیه بی عفتی و تزویر و توحش ضدانقلاب تبدیل شود. ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح طاهر شهدای فتنه های سبز و بنفش و ... رحمة الله علیهم ☘️@faslefarhang
• تحلیل و توصیه راهبردی • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ وظائف پساگندزدایی 2 5. باید به خوبی از «پلیس امنیت» اعادۀ حیثیت اجتماعی شود؛ اینجا باید هزینه های بسیار بدهیم و باید نخبگان به صورت کامل به کار کشیده شوند تا پلیس امنیّت به جایگاه شایسته ای دست پیدا کند. این دقیقاً ضد کارهایی است که دشمنان دارند دنبال می کنند. به ویژه باید تا مدتها موضوع «گشت ارشاد» تعویق بررسی بخورد تا به دور از فضای احساسی و هیجانی مورد بررسی قرار بگیرد و همۀ طرحهای مربوط به آن به یک جریان کارشناسی کامل سپرده شود. 6. باید «شهدای مدافع امنیّت و عفت» تبدیل به یک قشر شناخته شده و پرعزّت و خانواده های آنها به یک گروه «صاحب رسالت» و مطالبه گر و پرحضور در همۀ میدانهای فرهنگی مربوط به مقابله با تزویر و ریا بشوند. باید برای شهدای مدافع امنیّت و عفت یادواره ای تأسیس شود و پس از کار فرهنگی سنگین و ایجاد یک گفتمان امنیت و عفت، یک روز به آن اختصاص داده شود. 7. باید ولنگاری فضای مجازی شدیداً مورد تهاجم و تقبیح قرار بگیرد و آنقدر هجمه و ضربه به آن وارد شود که مخالفتها در برابر صیانت از فضای مجازی «کاملاً» از نفس بیافتد و به امر زشت و مذمومی بدل شود. باید همۀ گروههایی که موافق صیانت از فضای مجازی هستند را برای شوریدن فرهنگی علیه ولنگاری و جمع آوری و نشان دادن شواهد آن و انجام تحلیلهای متراکم در این باب برانگیخت و حجم انبوهی از محتوا در این باب تولید و پخش کرد و وقتی که صحنه به خوبی به بلوغ رسید بحثهای حقوقی آن به تدریج مطرح شود. ┄┅••؛••┅┄ بعد از این همه هزینه از بیت المال و آبروی سیاسی کشور و آبروی داخلی نظام و ضایع کردن فرصتهای بزرگ کشور و ... صورت نگرفتن این نوع کارها شانه به شانۀ سفاهت می زند و تدبیر خطای فرهنگی و نوعی عقب ماندگی شدید است. توصیه های مطرح شده و ضرورتهای شناسایی شده عمدتاً در حوزۀ حکمرانی قرار می گیرد و با توجه به این که دولت دست انقلابیون است صورت نگرفتن حتی یکی از این فهرست هم نشانۀ ناتوانی شدید جبهۀ انقلاب در حکمرانی عاقلانه و مسؤولانۀ کشور است. برآوردن این مطلوبها نیازمند کارهای مطالعاتی متعدد است که باید از رهگذر تعریف پروژه های پژوهشی متعدد کوتاه و میان مدت و حتی تعریف پایان نامه های حوزوی و دانشگاهی صورت بگیرد. همچنین نیازمند تولید محصولات هنری فراوان است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح طاهر شهدای فتنه های سبز و بنفش و ... رحمة الله علیهم ☘️@faslefarhang
• تحلیل راهبردی رهبری • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ ابتکار عمل حضرت آقا در 18 آذر سال 76 در مراسم گشايش هشتمين اجلاس سران كشورهاى اسلامى بیاناتی داشتند که بخشی از آن را ذیل عنوان «امت اسلامی» ارائه فرمودند : • ثمره ای شگفت «نخستين فرآوردۀ سياسى ـ انسانىِ اسلام، «امّت اسلامى» است كه از مدينة النّبى آغاز شد و به صورتى حيرت‏آور و افسانه‏وار، قدم در راه رشد كمّى و كيفى نهاد. هنوز نيم قرن از ولادت اين پديدۀ مبارك نگذشته بود كه نزديك به نيمى از تمامى قلمرو سه تمدّن بزرگ باستانىِ همسايۀ خود، يعنى ايران، رم و مصر را درنورديد و يك قرن پس از آن، تمدّنى درخشان و حكومتى عزيز و مقتدر در مركز جهان پديد آورد كه از شرق به ديوار چين و از سوى ديگر به سواحل اقيانوس اطلس و از شمال تا استپهاى سيبرى و از جنوب تا جنوب اقيانوس هند مى‏رسيد. قرنهاى سوم و چهارم هجرى و پس از آن، مزيّن به تمدّنى آن‏چنان مشعشع است كه پس از هزار سال، هنوز بركات علمى و فرهنگى آن را در مدنيّت كنونى جهان، مى‏توان به‏وضوح ديد. • تبانی شرم آور مورّخان غربی اگرچه مورّخان غربى به هنگام حكايت تاريخ علم و تمدّن، اين رستاخيز عظيم و بى‏سابقۀ علم و فرهنگ و تمدّن را يكسره در بوتۀ اجمال و اهمال مى‏نهند و سرگذشت علم را از يونان و رم باستان، يكسره به رنسانس متصل مى‏كنند! گويى علم و تمدّن، هزار سال مرده بود و يكباره در رنسانس تولّد يافت! ليكن حقيقت آن است كه قرون وسطى، فقط براى غرب و اروپا دوران تاريكى و جهالت و وحشت بود، ولى براى دنياى اسلام با گستره‏اى چندين برابر اروپا يعنى از اندلس تا چين دوران تشعشع و بيدارى و عروج علمى شمرده مى‏شد. • اثبات ظرفیّت اسلامی غرض از اين يادآورى، تفاخر به گذشته نيست. غرضِ يادآورى اين حقيقت است كه آنچه آن تمدّن را پديد آورد يعنى اسلام و معارف زندگى‏ساز آن هم‏اكنون نيز در اختيار ماست و به ما هشدار مى‏دهد: كه‏ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ». اسلام ثابت كرده است ظرفيت آن را دارد كه امّت خود را به اعتلاى مدنى و علمى و عزّت و قدرت سياسى برساند. • شروط اعتلای امت اسلامی ايمان و مجاهدت و پرهيز از تفرقه، تنها شرطهاى تحقّقِ اين هدف بزرگ است و قرآن به ما مى‏آموزد: «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». و مى‏آموزد: «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ». و مى‏آموزد: «وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ». ضعف اين سه عامل، امت اسلامى را امروز در وضع تأسّف‏بارى قرار داده است. حداقل در دو قرن گذشته، دشمنان پيگير و با تدبير و برخى حكومتهاى مسلمان بى‏كفايت، در كنار عوامل و شرايط گوناگون تاريخى و سياسى، در پديد آوردن اين وضع، به شدت مؤثّر بوده‏اند و ما امروز وارث گذشتگانيم. برادران! بياييد ما براى آيندگان، ميراثى از اين افتخارآميزتر به ارث بگذاريم! • مؤثرترین عامل بیرونی در بررسى عوامل بيرونى وضع كنونى، من تهاجم جبهۀ استكبار را، از همه مؤثّرتر مى‏يابم. ... قدرتهاى غربى در اين تهاجم مؤثّر، از پيشرفت علم و تكنولوژى و از برخى خصال ملى و بومى خود بهره برده‏اند. ما دشمن را ملامت نمى‏كنيم. كسانى سزاوار ملامتند كه با كوته‏بينى و راحت‏طلبى و خودخواهى، زمينۀ پيروزى دشمن و زوال خويش را فراهم ساختند. غرب در تهاجم همه‏جانبۀ خود، ايمان و خصال اسلامى ما را نيز هدف قرار داد و در سايۀ متاع دانش خود كه همه بدان احساس نياز مى‏كردند، فرهنگ اباحيگرى و بى‏مبالاتى در دين و اخلاق را كه خود دچار آن است مصرّانه به جوامع ما صادر كرد. بى‏شك اين لجنزار اخلاقى، روزى كه چندان دور نيست، تمدّن كنونى غرب را در خود فروخواهد برد و محو خواهد كرد. • وضع مصیبت بار امروز جهان اسلام دنياى اسلام، امروز بر اثر آن تهاجم خصمانه، به اضافۀ عوامل درونى نسلهاى گذشته، در وضعى مصيبت‏بار است. فقر و جهل و عقب‏ماندگى علمى و ضعف اخلاقى و از همه بدتر تسلّط فرهنگى و بعضاً سياسى دشمنانش بر آن، از يك‏سو و گرفتاريهاى بزرگى از قبيل مسألۀ فلسطين و مسائل افغانستان، لبنان، عراق، كشمير، بوسنى و هرزگوين، قفقاز و غير آن از سوى ديگر، فهرست بلندى از مسئوليتهاى الهى و انسانى را در برابر حكومتها و شخصيتهاى سياسى و رهبران جهان اسلام قرار داده است. • وظیفۀ ما ما امروز بايد «ابتكار عمل» را به دست گيريم. تا كنون همواره دشمن ابتكار عمل را در دست داشته و ما حدّ اكثر شكوه و گله كرده‏ايم. فلسطين در يك فرايند تاريخىِ متشكّل از دهها ابتكار عمل از سوى دشمن، به ملك طلقِ صهيونيستها بدل شده است» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ تسلیت بابت شهادت امام رؤوف که قبلۀ دلهای مردم ایران است و زندگی همۀ ما به گونه ای به او وصل است. تسلیت به فرزندان معنوی ایشان در ایران و غیر ایران! ┄┅••؛••┅┄ ▫️چه کسی پاسخگو است؟ قطعاً در این تظاهرات خیابانی نسبتاً گسترده که تنها جوانها به صحنه آمده بودند، بخش عمده ای از ایشان کسانی بودند که بدون هماهنگی سازمانی حاضر می شدند. همین نکته می طلبد که این بروزات اجتماعی به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی و نه امنیتی مورد مطالعه قرار بگیرد. درصد بالایی از معترضان جوانانی جویای هیجان و بی خبر از واقعیتها بودند ولی علاقه داشتند که در این بروزات معترضانه شرکت کنند. موجه ترین نکتۀ صحنه این بود که این جوانها مجروحان جنگ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران با نظام سلطه بودند و این رفتارها شبیه ناله های سوزناک زخم خورده های این منازعه بود. گذشته از این خود همین اعتراضات هم بیشتر از یک منازعۀ میدانی و رو در رو، همان طور که استاد میرباقری بزرگوار می فرمایند، یک منازعۀ رسانه ای بود. ما در حالی که در میدانهای متعددی در حال عقب راندن دشمن هستیم داریم در این میدان شکست می خوریم و لطمه ها و جراحتها بر جگر گوشه هایمان می خورد که با خشم تمام بر سر ما فریاد می زنند. این صحنه مثل صدها صحنۀ دیگر حیات اجتماعی ما امکان ویرایش و اصلاح دارد. چه موقع در این میدان هم اخبار خوش خواهیم شنید؟ چه کسی پاسخگو است؟ چه کسی باید مثل فرماندۀ میدان اخبار این منازعه را به گوش جامعۀ عزیز ایران که دارند از این صحنۀ جانکاه نزاع اذیت می شوند، برساند؟ چه کسی باید دربارۀ خرمشهرها با مردم سخن بگوید و پیشرفتها را گزارش بدهد؟ این شخص دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است؟ وزیر ارشاد است؟ معاون فرهنگی نهاد ریاست جمهوری است؟ مسؤول سازمان تبلیغات اسلامی است؟ رئیس صدا و سیما است؟ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است(که حضرت آقا امامت جمعه را قرارگاه فرهنگی میدانی خوانده است)؟ حلقۀ تدبیر فرهنگی بیت رهبری است؟ رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی است؟ معاونت تبلیغ حوزه علمیه است؟ چه کسی مسؤول فرهنگ کشور است؟ ما باید از که بخواهیم که به معنای راهبردی با هوشمندی و تلاش روشن شبانه روزی «ابتکار عمل» را در این صحنه با دستان شایستۀ عاقلان و دلسوزان ژرف اندیش جامعه و مخلصان واقعی مردم، به دست بگیرد؟ این سردرگمی و این امکان فرار و این تواکل قطعی در صحنه، دارد دمار از روزگار یک فرصت بزرگ که از قضا ماهیتا فرهنگی است در می آورد. انقلاب اسلامی ایران به عنوان سخن نو در همۀ حوزه های حیات انسان، از ماهیّت و حقیقت عمیقاً فرهنگی برخوردار است، ولی رهاترین صحنه و بی تدبیرترین و ولنگارترین صحنه حیات اجتماعی ما نیز همین صحنه است. تا کی بنا است این وضع ادامه پیدا کند؟ چرا فضای مجازی ولنگار این طور تحمل می شود؟ چرا بیماری «کرونا» مسؤول داشت، حتی برای آن ستادی تشکیل شد و درست و نادرست تحلیلهایی می کردند و تدبیرهایی می‌کردند و پروتکلهای روشنی از آنها صادر می شد و باید و نبایدها معلوم بود و رهبری هم روی آن تأکید می نمودند. ولی هیچ کس پاسخگو نیست که «چرا حتی یک روز دارد این ولنگاری تحمل می شود؟». چه موقعی می‌خواهیم قبول کنیم که اوضاع افتضاحی داریم؟ «بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی کشور» در رتبۀ اولِ اولِ اول و قبل از همۀ بازیهای فکری به عنوان طراحی ساختارهای نوین فرهنگی، یعنی این که یک نفر به عنوان مسؤول فرهنگ این کشور به جامعه معرفی بشود، و او واقعاً مسؤول باشد و اگر میدان و اختیار به او ندادند فریاد بزند و این و آن را رسوا کند و اگر واقعاً مسؤول است با ما مرتباً سخن بگوید و ما هم بتوانیم بر سر او فریاد بزنیم و اینهمه سفاهت گسترده در حوزۀ فرهنگ را پیش روی او قی کنیم و از این افتضاح بزرگ در دل این فرصت بی‌نظیر تاریخی بپرسیم. واقعاً تا این حد صحنه بی ارزش است که از معمولی‌ترین و بدیهی‌ترین آرایش ضروری صحنه محروم هستیم؟ نبودن این شخص باعث می شود به صورت ملی «خیز اصلاح» در این حوزه شکل نگیرد. برای پدید آوردن «عزم ملی» برای تعالی فرهنگ نجیب ایرانی باید این شخص باشد و با جامعه سخن بگوید و همۀ ظرفیتها و همۀ عناصر فرهنگی را به هیجان بهروزی بیاندازد. ┄┅••؛••┅┄ افزوده : ما البته دژخیمان اقتصادی و کل شبکه های فساد مالی را که خون مردم را در شیشه کرده اند و لطمه های فراوان به پیر و جوان این کشور و به حیثیت این انقلاب زده اند و پایه گذار بسیاری از کج رویها در کشور شده اند، فراموش نمی کنیم و غضبناکتر و مطالعه شده تر و سنجیده تر و قوی پنجه تر از همیشه سراغ ایشان خواهیم رفت و همۀ این بغضها و حسرتها را چون تیرهای کینه متوجه قلبهای کثیف و بی رحم ایشان خواهیم کرد. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • امام به حق ناطق، علی ع : «لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً» «حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج / فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست!» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ از رهگذر تأمل در رهنمودهای چندین سالۀ رهبری و استقبال از نگاههای پایۀ مکتب امام دریافتی از یک نکته و یک اقدام به عنوان «باطل السحر» عمدۀ مشکلات امروز به دست می آمد که به امید خدا طی یادداشتهای پیش رو خدمت مخاطبین بزرگوار عرض خواهد شد، «باطل السحر»ی که در دستان ما است و تنها باید نسبت به آن توجیه شویم تا آن را فعال کنیم یا به آن سرعتی بدهیم که در عین اظهارات مأیوس کنندۀ برخی متفکران امروزمان، امید را به صورتی اساسی، ابتدا در جامعۀ انقلابی و بعد در عموم جامعه بپراکند. ولی مسائل جدید جای تأمل پیرامون برخی مباحث کلامی است و گذر از آنها چندان شایسته و مؤمنانه نیست؛ مباحثی چون «سنّت غربال»، «سنّت حق و باطل» و «سنّت جنگ احزاب». ▫️ حکم مستوری و مستی سنّتهای الهی دسته ای قوانین و نوامیس «حاکم» بر این عالم است که تغییری ندارد، البته سعه و ضیق چرا و همه چیز حتی قوانین طبیعت در مشت آن است. سنّتهای الهی بسیار متنوع است و حتی اگر نسبت آن با خدا نیز در نظر گرفته نشود موارد بسیاری از آن دور از ذهن، شگفت آور و تأمل خواه است. اما افزون بر آن وقتی به این نکته توجه می کنیم که خدا چنین خواسته است و خدا چنین کرده است، طعم و آهنگ متفاوتی نیز پیدا می کند. این که انتخاب هست و قانون هست، این که هیچ استثنایی نیست، این که تغییری هم نیست، خیلی جالب و «روح پرور» است. این دانایی فوق هر دانایی دیگری برای بشر سودمند است و او را تفسیر و هدایت می کند. ┄┅••؛••┅┄ یاران امام مظلوم علی ع از او پرسیدند «چه می شود؟ ... » فرمود : «عهده دار این سخنی که می گویم هستم، کسی که به‌روشنی عبرت بگیرد، گرفتار شبهات نمی‌شود. به کسی که خدا او را به حق برانگیخت قسم، حسابی در هم می‌آمیزید و هم می خورید، و حسابی غربال می‌شوید، تا جایی که زیر و رو شوید و برتر کهتر و کهتر مه‌تر شود، پیش رفته‌ها عقب می‌افتند و عقب‌مانده‌ها پیش‌می‌افتند!»(نهج البلاغه، خطبه16) و این یعنی زندگی شوخی و بازی نیست که با چند لفاظی و چند جلوه نمایی سر و ته آن را به هم بیاوریم و به عالمی پر از کودنی بخندیم!!! ظاهر این سخن امام علی خبری است دربارۀ مردم آن دوران، ولی دربارۀ آخر الزمان هم سخنانی شبیه به این هست. امام رضا(ع) می فرمایند : «أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا»(بحار، ج52، ص113) «به خدا قسم بی تردید آنچه با چشمهایتان دنبالش می گردید واقع نخواهد شد؛ مگر بعد از آنکه آزمایش و امتحان شوید». حضرت آقا می فرمایند این غربال شدن برای غیر کسانی که در کنج هستند نیست. کنج عافیتی نیست، همه درگیر می شوند. البته در کنج عافیت خزیدگان متاعی ارائه نمی کنند تا پذیرفته شوند و این که ورز می خورید تا آماده شوید برای نشستگان و سخنی دربارۀ نشستن نیست. ┄┅••؛••┅┄ طبعاً توقع نمی رود کسی که بی تقوایی کرده و زندگی خوبی نداشته در این غربال بماند و نریزد! این شخص یک هنرپیشه یا ورزشکار «مشهور» با زندگی لجنی باشد(ملأ) یا سیاستمدار یا اندیشمند نامدار(هامان) یا پولدار و رانتخوار(مترَف) یا ... هر کس دیگری. وقتی که حکم استغنای حق تعالی جاری می شود و برگهای زردی خزان زده می ریزند، به این طبیعت تن بدهیم و نرنجیم، ولی از عاقبت خود بترسیم! • حکمِ مستوری و مستی همه بر عاقبت است، کس ندانست که آخِر به چه حالت برود. • کاروانی که بُوَد بدرقه‌اش لطف خدا، به تَجَمُّل بنشیند به جَلالت برود. • حافظ از چشمۀ حکمت به کف آور جامی، بو که از لوحِ دلت نقشِ جهالت برود. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح رندان متواضعی که با شرم و با خدا زیستند و دل ملکوتیان را ربودند و رفتند، رحمة الله علیهم. ☘️@faslefarhang