میدونین الآن دلم چی میخواد؟ یه دل آروم! پر از آرامش! رها در آغوش خدا... و سرشار از پذیرش رنج ها...

اون روزی که شروع کردم توی این کانال به نوشتن, اهدافم و شرایطم و نگاهم خیلی متفاوت تر از الان بود. در کنار جزئیاتی که توی ذهنم بود دوستداشتم فضای غالب اینجا مثبت باشه...

با بدنیا اومدن نقلی خانوم دیدم در کنار اهداف گذشته, چه رسالتی از این بزرگتر که بخوام اینجا از کوثرم بگم... و با کمک همدیگه #عادی_سازی_کنیم زندگی در کنار فرشته های #۴۷تایی رو و جلوگیری کنیم از #قتل (سقط) این بچه های معصوم به دست پدر مادرهاشون... .

این چند مدت به خاطر شرایط جدید زندگی فضای این صفحه متفاوت شد. تا جایی که توی بیمارستان عکس گرفتم و خواستم از مکالمه ی پرستار با تخت بغلی بنویسم که به خودم اومدم و گفتم: فاطمه! امروز از مریضی و بیمارستان گفتی... دیروز هم همینطور...  ولی تو نمیخواستی فضای صفحه ت به این صورت باشه! مگه نه؟! این شد که رفتم تو فضای خود سانسوری! و محیط سانسوری!! و ترجیح دادم چیزی نگم... .

از طرفی بعد از بدنیا اومدن کوثر, فضای دنبال کردن صفحه های مختلفم هم متفاوت شد. رفتم و صفحه ی فرشته های #۴۷تایی رو دنبال کردم تا راه برام روشن باشه!  ولی این وسط یه اشکال بزرگ وجود داشت. و اونم اینکه توی اون صفحه ها (حداقل اونایی که من دیدم) بچه ها قسمت زیادی از مسیرشون طی شده بود. مثلا مدل شدن. یا نقاش. یا بازیگر. یا نوازنده یا خیاط و... . و برای منی که تازه اول راه هستم از سختی های مسیر چیزی پیدا نبود... این شد تلنگری برای من... گفتم چرا از روزهای سخت ننویسم؟! خب... شاید یکی با شرایط مشابه چند وقت دیگه اومد و این مطالب رو دید و امید تو دلش روشن شد... مثلا بذا بگم که وقتی تو گروه دوستانه از غلت زدن بچه حرف زدن, من یواشکی پشت صفحه گوشی اشکم چکید! یا وقتی حرف از دو برابر شد وزن توی پنج ماهگی شد... یا...  بذار همه بدونن ک از نظر رشد و تکامل همه ی بچه ها با هم متفاوتن و بچه های #۴۷تایی متفاوت تر... . و تا این پذیرش متفاوت بودن بره به عمق وجودت بچسبه, تو ممکنه هزار بار فرو بریزی!

خلاصه... خواستم بگم که اومدم... به امید روزی که هیچ بچه ای مریض نباشه... . https://eitaa.com/fatemehakbari00

دوستان عزیزی که تازه به جمع ما پیوستید... خوش اومدید♥️ من فاطمه ام. شش ماهی میشه که خدا بهم توفیق زندگی در کنار دخترکم با #یک_کروموزوم_اضافه رو داده. و اگر بخوام حقیقت رو بگم, در کنار همه ی سختیها, مدتیه که دارم یه جور متفاوتی از جزییات زندگی لذت میبرم که اگر قسمت باشه بیشتر درباره ش صحبت میکنم😊 در کنارش توفیق اینو دارم که مادر دو تا فسقلی دیگه ام باشم. طاهای ششو نیم ساله و سنای سه ساله. و در حال گذران دوران طرح دوره ی تخصص پزشکی هستم. امیدوارم بتونیم در کنار همدیگه فضای جامعه رو به سمتی ببریم که افراد #متفاوت و خانواده هاشون بتونن با آرامش بیشتری در کنار هم زندگی کنند... .  برای حفظ جنین های بی گناه از #قتل (سقط) همه ما مسئولیم... و حداقلی ترین کاری که میشه انجام داد اینه که یاد بگیریم خواسته یا ناخواسته با حرفها و کارهامون موجب اذیت خانواده های با بچه های #متفاوت نشیم. https://eitaa.com/fatemehakbari00

شبایی که قراره برگردیم تهران و بچه ها میخوابن و خونه آروم میشه و تو نور ملایم مشغول جمع و جور خونه میشم ذهن فلسفیم روشن میشه و برای خودش داده ها رو از قسمتای مختلف ذهن جمع میکنه و شروع میکنه به نتیجه گیری! دیروز گیر داده بود به آیه ی ۳۲ سوره انعام: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎﺯﻱ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﻣﻰ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺳﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﺁﻳﺎ ﻧﻤﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴد؟ و آیه ی ۵۶ سوره ی ذاریات: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﻭ ﺟﻦ ﻭ ﺍﻧﺲ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ ﻧﻴﺎﻓﺮﻳﺪﻳﻢ. بعد میاد این دو تا رو با هم تلفیق میکنه. میگه تو این دنیا همه ی آدم ها باید یک کار انجام بدن و اون بندگیه. و جالب اینجاست که میگه دنیا مثل یه زمین بازی میمونه و همه ی ما تو دنیا بازیگریم. و نقشی که باید بازی کنیم فقط بندگیه. یکی پولداره و باید با پولداریش بندگی کنه. یکی فقیره و باید با فقرش بندگی کنه. یکی مریضه. یکی اطرافیانش بد اخلاقن و... . راه یکیه. کاری که باید انجام بدیم هم یکیه. بندگی. فقط به شکل های مختلف... https://eitaa.com/fatemehakbari00

ناخوداگاه ذهن فلسفیم میاره تو ذهنم که از هفته ی نه بارداری، بعد از دیدن ان تی ضخیم کوثر، میگفتم خدایا کوثر هر جور که باشه عزیز دل منه... میگفتم: الهی رِضاً بِرِضائِک وَ تَسلیماً لِأَمٌرِکّ... . ذهن فلسفیم میگه خدایا کمک کن بازیگرای خوبی باشیم... و به هدفی که مشخص کردی برسیم... مسیر که مهم نیست؛ عاقبت مهمه... خودت هممون رو عاقبت بخیر کن... . #شبانه_نویسی #درسهایی_از_قرآن #ذهن_فلسفی_من https://eitaa.com/fatemehakbari00

ما صبح ها همینقدر حماسی میریم مدرسه! به درخواست پسرک

و همین قدر لطیف! به درخواست دخترک🌸

همراهان عزیز دکتر احمدی، خیلی خوش اومدید به اینجا❤️