┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
چه زيباست صبح،
وقتی روی لبهايمان
ذكر مهربانی به شكوفه مینشيند
❤️و با عشق، روزمان آغاز میشود
🏳خدايا...
روزمان را سرشار از آرامش
عشق و محبت کن🌸
سلاااام
الهی به امیدتو
سلام صبحتون بخیر💖
┄┅─✵💝✵─
#تمثیلات
گاهی پیش میاد بعد از خوردن زرد آلو🍋 بادام ِ زرد آلو رو میشکنیدو می خورید😋
اگر شیرینم باشه زرد آلو 🍋 همراهِ بادامش به مزاجتون می چسبه😇
↕️↕️↕️↕️
گاهی م هست، بعد از چندین بادام، با یه بادام تلخ، هر آنچه براتون لذّت بخش بوده کامتون رو به تلخی و بد طعمیِ شیرین بودنِ بادام های قبلی😖 میکشونه ↪️
🍋🍃🍋🍃
نعوذبأللّه گناهان هم چیزی شبیه همین بادام ها هستش.
تا ازش لذّت می بریم شیرین 😋 و دلچسبند،
اما همینکه نعوذبأللّه در حین انجامِ گناهی، آسیبی ببینیم (یعنی هشداری به انجام ندادنِ اون از سمتِ خداوند) پیش میاد.
🔰🔰
طعم اون گناه ، شیرینیِ گناهانِ قبلی رو به کاممون تلخ میکنه😣و پشیمان میشیم از اعمالِ گذشتمون😭
این همون هشدار غیبی از سمتِ خداوند هست که نمی پسنده بنده ش نعوذبأللّه سمتِ #گناه بره💯
🔅🔅🔆🔅🔅🔆🔅🔅
و همین امر نوعی مراقبت و هدایت ما انسان ها از سمتِ خداونده✔️
(💡)📣 📣 هشدار 📣 📣
↩️ تنها مسیرِ رسیدن به مقامِ لذّت بندگی، ترکِ گناهان هستند💯
--------------------------
مگر چگونه زندگی میکنیم که تا کسی میمیرد
میگوییم راحت شد !!
خانه های بزرگ اما خانواده های کوچک داریم ،
مدرک تحصیلی بالا اما درک پایینی داریم
بی هیچ ملاحظه ای ایام میگذرانیم اما دلمان
عمر نوح میخواهد !!
کم میخندیم و زود عصبانی میشویم
کم مطالعه میکنیم اما همه چیز را میدانیم !
زیاد دروغ میگوییم اما همه از دروغ متنفریم،
زندگی ساختن را یاد گرفته ایم
اما زندگی کردن را نه
ساختمانهای بلند داریم اما طبعمان کوتاه است
بیشتر خرج میکنیم اما کمتر داریم
بیشتر میخریم اما کمتر لذت میبریم
فضای بیرون را فتح کرده ایم اما فضای درون را نه
بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر عمل میکنیم
عجله کردن را آموخته ایم
ونه صبر کردن را...!
#تلنگر
#تربیتی
#تحصیلات
ﻫﻤﯿﺸﻪ #ﺩﻟﺨﻮﺭﯼﻫﺎ ﺭﺍ...
#ﻧﮕﺮﺍﻧﯽﻫﺎ ﺭﺍ…
ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ…
ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎ " #ﮐﻼﻡ" ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﯿﺪ
ﻧﻪ ﺑﺎ #ﺭﻓﺘﺎﺭ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻼﻡ ﻫﻤﺎﻥ #ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ می شوﺩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ
ﻭﻟﯽ
ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ #متفاوت .....
#تلنگر
#نکته
ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ میگذاشت. ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽآمد، ﺷﯿﺮ را میخورد ﻭ سکهاﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ میانداخت.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ. ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺩیگر ﺑﺮﺍیم ﺷﯿﺮ ﻧﯿﺎور، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﮒ ﭘﺴﺮﺕ را فراموش میکنی و ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺑﺮﯾﺪﻩام را.»
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﺧﻢ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﻮﺩ!
#حکایت
#تلنگر
#نکته
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهکارهای گفته شده در این کلیپ دقت بفرمایید
بسیار عالی
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
#یا_رسول_الله_ص💚
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قامت افراشتهام
بوی صلوات میدهد دستانم؛
از بس که گل محمدی کاشتهام...
#شنبه_های_نبوی
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
🌱🕊
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
نسيه داده میشود حتی به شما!!
يكی از فرزندان شيخ رجبعلی خیاط میگويد:
روزی مرحوم مرشد چلويی معروف خدمت جناب شيخ رسيد و از كسادی بازارش گله كرد و گفت: داداش! اين چه وضعی است كه ما گرفتار آن شديم؟
دير زمانی وضع ما خيلی خوب بود روزی سه چهار ديگ چلو میفروختيم و مشتریها فراوان بودند، اما يكباره اوضاع زير و رو شده مشتریها يكی يكی پس رفتند، كارها از سكه افتاده، و اكنون روزی يك ديگ هم مصرف نمیشود ...؟
شيخ تأملی كرد و فرمود:
« تقصير خودت است كه مشتریها را رد میكنی »!
مرشد گفت: من كسی را رد نكردم، حتی از بچهها هم پذيرايی میكنم و نصف كباب به آنها میدهم.
شيخ فرمود:
« آن سيد چه كسی بود كه سه روز غذای نسيه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بيرون كردی؟! »
مرشد سراسيمه از نزد شيخ بيرون آمد و شتابان در پی آن سيد راه افتاد، او را يافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلويی بر در مغازهاش نصب كرد و روی آن نوشت:
« نسيه داده میشود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود »!!
🍃
🌺🍃
✨﷽✨
یک جعبه کفش👞
✍زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طورمساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز: یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد. در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز... پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیرمرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد.
پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند . وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود. پیرزن گفت :هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی شدم ساکت بمانم و یک عروسک ببافم. پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش سرازیر نشود
فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود پ از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد و گفت این همه پول چطور؟پس اینها از کجا آمده؟ پیرزن در پاسخ گفت : آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام
#حکایت
#داستان زندگی موفق
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
#داستان
#حکایت
#داشتهها
👈روزی مرد ثروتمندی پسر بچه کوچک خود رابه روستایی برد تا به او نشان دهد مـردمی که در آنجا زندگی می کننـد ، چقـدر فقیر هستند. آن دو یک شب در خانه ی یک روسـتایی مهمان بودنـد. در راه برگشت مـرد از پسرش پرسیـد نظرت در مـورد مسافـرت چه بـود؟ پسـر در جواب گفت عـالی بـود
پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسـر پاسخ داد بله پدر! و پدر پرسید چه چیز از این سفر آموختی؟ پسر گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم وآنها چهار تا. ما در حیاط خانه یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد
ما در حیاط خود فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط خانه ما به دیوارهایش محـدود است امـا باغ آن ها بی انتهاست. با شنیدن حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسربچه اضافه کرد متشکرم پدر، تو بهمن نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم
چه راحت می توانییم نگاهمان را به داشته هایمام، زیبا کنیم..
قدر داشته هایمان را بدانیم..🦋💝
الهی شکر بابت همه ی داشته هایمان🤲
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ مربوط به درمان عفونت حادتنفسی ناشی ازکرونا🌹🌹
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
https://eitaa.com/joinchat/1996423215Cd5dc68c0e6
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
با توکل به اسم الله
آغـــاز روزی زیبـــا
با صلوات بـــر محمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام روزتون بخیر
@Allah_Almighty
┄┅─✵💝✵─┅┄
🔻 برای استجابت، چقدر باید دعا کرد؟
🔸برخی از بلاها ممکن است با دعای مختصری رفع شود، اما برخی بلاها برای برطرف شدن نیازمند دعای زیاد است.
🔸حضرت آیت الله بهجت(ره)، گاهی اوقات که از ایشان در مورد علت برطرف نشدن برخی مشکلات با وجود دعا سوال میشد، میفرمودند هنوز ظرف دعایش پر نشده. یعنی هنوز به اندازۀ کافی دعا نشده است.
🔸امام صادق (ع) نیز بر فراوانی دعا تاکید میفرمودند و میگفتند: «بسیار» دعا کن؛ زیرا دعا کلید هر رحمتى است و مایۀ روا شدن هر حاجتى است[که قابل روا شدن باشد]، و آنچه نزد خداست جز با دعا به دست نمىآید. هیچ درى نیست که «بسیار کوبیده» شود، مگر آن که به زودى به روى کوبندۀ در باز گردد.
🔸فأکثِرْ مِن الدُّعاءِ، فإنّهُ مفتاحُ کلِّ رحمةٍ، ونجاحُ کلِّ حاجةٍ، ولا یُنالُ ما عِندَ اللَّهِ إلّا بالدُّعاءِ، ولیسَ بابٌ یَکثُرُ قَرعُهُ إلّایُوشِکُ أنْ یُفتَحَ لِصاحِبِهِ.
🔻کافی، جلد۲، صفحه۴۷۰
#دعا
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نترس؛ روزی دست خداست ...
#یک_دقیقه
#علّامه_طباطبایی :
🍃 یک برگ بر زمین می افتد ، در عالم تاثیر گذار است.
💢 چه طور فکر می کنید که گناه تاثیر گذار نیست.
🍃 " هیچگاه " فراموش نکنیم که
🍂هیچکس بر دیگری برتری ندارد ،
🍃مــــــــگر به " فهم وشعور " ..
🍂مــــــــگر به " درک و ادب " ...
آدمي فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند، و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده بگیرد و او را بلند کند!
و این قـــــــدرت تو نیست ؛
این " انسانیت" است...
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
⭕️#پرسش_پاسخ_مشاوره
#مشاوره
💡مدتی است که برای کارهایم دائم امروز و فردا میکنم. تا وقتی هم به لحظات آخر نرسم آنها را انجام نمیدهم. لطفا راهنمایی کنید چطور این شرایط را اصلاح کنم؟
🚶♂️ شما در این مشکل تنها نیستید. بسیاری از افراد درجاتی از اهمال کاری را تجربه میکنند. این اهمال کاری (تعلل ورزی) به معنی به عقب انداختنِ تصمیمهای مهم و یا تاخیر انداختن انجام کارها و وظایفِ دارای اولویت است. یک جور زندگی در دقیقه نود!. اما باید راهی پیدا کرده و این مشکل را که معمولا اضطراب هم همراه خودش میآورد، حل کرد. ما چند پیشنهاد برای شما داریم:
⏰ همین الان شروعش کنید. ترجیحا بدون تاخیر و بدون هر دلیلتراشی دوبارهای، همین الان آن کار را آغاز کنید. مثل زمانی که یک تماس واجب برای وقت گرفتن از یک پزشک باید انجام شود، و یا وقتی که خواندن یک کتاب مدتها عقب افتاده است. البته معلوم است که این توصیه مشروط بر این میباشد که در کارهای مهم دیگر شما اخلالی ایجاد نشود.
🎁 برای خودتان جایزه تعیین کنید. بعضی کارها بسیار مهم بوده و ارزش گرفتن یک جایزه را دارند. با خودتان رفیق باشید و برای انجام یک کار معین که مدتی است روی دستتان مانده، برای خودتان جایزه تعیین کنید.
😉 یک شریک کاری پیدا کنید. معمولا برای انجام کارها وقتی با دیگران هستیم انگیزه بیشتری داریم. حتی اگر یک شریک کاری مناسب پیدا نکردید، میتوانید چند دقیقهای را پای حرف کسانی که به شما انگیزه عمل میدهند، بنشینید.
❌ بدبینی نسبت به نتیجه را کنار بگذارید! یک علت عقب انداختن کارها ترس از ارزیابی منفی دیگران و عزت نفس پایین است. ممکن است از ترس آنکه در این کار شکست بخورید یا از عهده آن کار بر نیایید باعث شود آن را به تاخیر بیاندازید. این ترس دست و پا گیر را کنار بگذارید.
✅ بعضیها فکر میکنند همه جوانب و جزئیات کار باید کاملا بدون عییب و نقص انجام شود. این چنین افرادی گاه ویژگیهای انجام کار را چنان ایدهآل و بزرگ تلقی میکنند که آن را قابل دسترسی نمیبینند و به همین خاطر آن را عقب میاندازند. با خودتان در جزئیات کارها مدارا کرده و سخت نگیرید.
🗺 برنامه بریزید، مسیر تعیین کنید و کارها را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید! خصوصا قدمهای اول را طوری بنویسید که فوری و در دسترس قابل انجام باشند.
#راهکارهای زندگی دقیقه نودی👌👌👌
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
🌸🍃
تلنگر
روزی #لقمان با #کشتی #سفر میکرد، #تاجر ی و غلامش نیز در آن کشتی بودند.
#غلام بسیار بیتابی و زاری میکرد و از #دریا میترسید.
مسافران خیلی سعی کردند او را #آرام کنند اما #توضیح و #منطق راه به جایی نمیبرد.
ناچار از لقمان کمک خواستند و لقمان گفت که غلام را با طنابی ببندند و به دریا بیندازند!
آنان این کار را کردند و غلام مدتی دستوپا زد و آب دریا خورد تا اینکه او را بالا کشیدند.
آنگاه او روی عرشه کشتی نشست، عرشه را بوسید و آرام گرفت
این #حکایت بسیاری از انسانها است...
بسیاری قدر هیچکدام از #نعمت هایشان را نمیدانند و فقط #شکایت میکنند...
و تنها وقتی با #مشکلی واقعی روبرو میشوند یادشان میافتد چقدر #خوشبخت بودند...🌸🍃
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
#حکایت_زیبا
✍یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط (ره) می گوید: شبی وارد جلسه شدم،کمی دیر شده بود و شیخ مشغول مناجات بود.چشمم که به افراد جلسه افتاد،یکی را دیدم که ریشش را تراشیده بود،در دل ناراحت شدم و پیش خود اعتراض کردم که چرا این شخص چنین کرده است.
جناب شیخ که رو به قبله و پشت به من بود،ناگهان دعا را متوقف کرد و گفت: به ریشش چه کار داری؟ ببین اعمالش چگونه است، شاید یک حسنی داشته باشد که تو نداری!
📚 کیمیای محبت
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#کانال_مشاوره_خ_فرهادیان(بهشت فیروزهای)
_ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _
@beheshtfirozeii
#پیشنهاد_عضویت
┄┅┅❅💠❅┅┅┄