eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
901 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
۸ علامت تحقق سلم لمن سالمکم در زندگی ما از کجا بفهمیم این شعار سلم لمن سالمکم در زندگی ما محقق شده است با ما همراه باشید👇
۱_اطاعت از آن حضرت است، اطاعت؛ یعنی پیروی با میل و رغبت. در قرآن کریم در آیات فراوانی به ما دستور داده شده که از پیامبر (ص) اطاعت کنیم. از جمله این آیه شریفه که می‌فرماید: ﴿قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرينَ﴾ بگو: از خدا و پيامبر اطاعت كنيد. پس اگر روى گردانيدند [بدانند] يقيناً خدا كافران را دوست ندارد. در آیه ی دیگری می‌فرماید: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفيظاً﴾ هر كه از فرستاده خدا اطاعت كند در حقيقت خدا را اطاعت كرده، و هر كه روى برتابد ما تو را نگهبان بر (اعمال) آنها نفرستاده‏‌ايم ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
۲_پیشی نگرفتن از ایشان در هیچ امری وظیفۀ دیگری که در قبال پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهلبیت بر دوش مسلمان‌ها گذاشته شده پیشی نگرفتن بر ایشان است، در قرآن کریم، خداوند متعال این دستور را به مؤمنین بیان می‌کند: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمَيعٌ عَلِيم‏﴾ اى اهل ايمان! بر خدا و پيامبرش [در هيچ امرى از امور دين و دنيا و آخرت] پيشى مگيريد و از خدا پروا كنيد كه خدا شنوا و داناست. با یک ضرب المثل فارسی می‌توانیم این آیه شریفه را بیشتر توضیح دهیم، بعضی افراد کاسۀ داغ‌تر از آش می‌شوند یا به تعبیر دیگر می‌گویند، بعضی از پاپ، کاتولیک‌تر می‌شوند. پیامبر گرامی اسلام (ص) نمازهایی را که در شبانه‌روز واجب کردند پنج نوبت است، کسی فرزندان خود را به بیش از این ملزم کند، مقدار روزۀ واجب در طول سال سی روز است، مقدار واجب روزه ماه مبارک رمضان است. البته ماه رجب و شعبان هم مستحب است انسان روزه بگیرد، کسی بیاید اطرافیان خود را ملزم کند که بر شما لازم است حتماً شش ماه از سال را روزه بگیرید، این پیشی گرفتن بر خدا و رسول می‌شود. اگر چنین چیزی لازم بود خود پیامبر (ص) این کار را انجام می‌دادند. ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
۳_نصرت و تکریم کردن از وظایف مردم در جامعه اسلامی؛ نصرت و یاری پیامبر گرامی اسلام (ص) است، ما موظف هستیم پیامبر اکرم (ص) را یاری کنیم. خداوند متعال دربارۀ یاری پیامبر (ص) می‌فرماید: ﴿وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ اوّلئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾ بعضی هستند که خدا و رسول خدا را یاری می‌کنند، این‌ها کسانی هستند که راست گفته‌اند و حقیقتاً ایمان دارند. چگونه می‌توان پیامبر گرامی اسلام (ص) را یاری کرد؟ یاری پیامبر همانند یاری خداوند به این است که اولاً خود ما مؤمن شویم، چون هدف پیامبر این است که ما اصلاح شویم. شما تصور بفرمایید کسی را که زیر دست آرایشگر نشسته، آرایشگر می‌خواهد موهای او را اصلاح کند و او را زیبا کند، او اگر آرام نداشته باشد و حرکات زیادی داشته باشد آرایشگر نمی‌تواند کار خود را راحت انجام دهد، آرایشگر ممکن است به آن شخص رو کند بگوید: به من کمک کن که بتوانم تو را اصلاح کنم. کمک شخصی که زیر دست آرایشگر نشسته به این است که آرام بنشیند، اجازه دهد او کار خود را انجام دهد. اولین کمک ما به پیامبر گرامی اسلام این است که در مقابل او آرام باشیم، تسلیم باشیم. کمک دیگر این است که در مسیر تبلیغ دین و رساندن این پیام به دیگران به او یاری برسانیم، او را کمک کنیم، اجازه بدهیم که بتواند عدۀ دیگری را هم از منجلاب گناه و فساد نجات بدهد. ۴_وظیفۀ دیگری که در نسبت به پیامبر گرامی اسلام (ص) به دوش ما گذاشته شده است، و بزرگداشت ایشان است. ما موظف هستیم از پیامبر گرامی اسلام (ص) به نیکی یاد کنیم و ایشان را مورد تعظیم و تمجید خود قرار بدهیم. در قرآن کریم می‌خوانیم: ﴿فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ اوّلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ پس كسانى كه به او ايمان آوردند و او را [در برابر دشمنان‏] حمايت كردند و ياريش دادند و از نورى كه بر او نازل شده پيروى نمودند، آنها همان رستگارانند. کسانی که به پیامبر (ص) ایمان بیاورند و ایشان را تکریم، تعظیم و یاری کنند. تعزیر به معنای جلوگیری از این‌که آسیبی به ایشان برسد و حیثیت ایشان خدشه‌دار شود، تعزیر در واقع نوعی تکریم و بزرگداشت است. البته آیات دیگری نیز وجود دارد که دلالت بر این مطلب می‌کند، همین که ما موظف هستیم به پیامبر گرامی اسلام (ص) درود بفرستیم این نشان می‌دهد که ما باید ایشان را تکریم کنیم که در ادامه بیان خواهد شد. ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
۵_دفاع از پیامبر و اهلبیت در برابر گفتار و رفتار دشمنان دفاع کنید. «تُعَزِّرُوهُ» (فتح/9)، از پیغمبر دفاع کنیم. خدا از پیغمبر دفاع می‌کند. به پیغمبر مجنون گفتند. خدا گفت: «وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ» (تکویر/22) تا به پیغمبر گفتند: مجنون، خدا گفت: صاحب شما مجنون نیست. به پیغمبر گفتند: ابتر! خدا فرمود: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/3) خودش ابتر است. «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» (حج/38) خدا دفاع می‌کند. ما اگر ایمان داریم باید دفاع کنیم. اگر کسی به پیغمبر جسارت کرد، لازم نیست از مرجع تقلید اجازه بگیرید. می‌شود همان‌جا او را کشت. این مهم است. اینطور نیست که آزادی نیست. معنای آزادی این نیست که شما به پیامبر جسارت کنی. قرآن به ما گفته: به بت پرست‌ها جسارت نکنید. «لا تَسُبُّوا» (انعام/108) به بت پرست‌ها فحش ندهید. استدلال کن. در یکی از جبهه‌ها، یکی از یاران امیرالمؤمنین یک فحش به دشمن داد. حضرت فرمود: چرا فحش دادی؟ گفت: آقا اینها مخالف شما هستند. گفت: خوب مخالف باشند. چرا فحش؟ «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُواسَبَّابِین‏» (شرح‌نهج‌البلاغه/ج11/ص21) من ناراحت هستم که شما فحش می‌دهید. ما منطق داریم. آدمی که منطق دارد چرا فحش می‌دهید؟ معنای آزادی این نیست که کسی با لباس شنا سر کلاس فیزیک بنشیند. بگوید: آزادی است. خوب آزادی معنا دارد. 👈یک کفتر پرانی بود می رفت پشت بام سراغ کفترهایش، صاحبخانه‌های همسایه گفتند: آقا «یَا اللَّهُ» بگو. گفت: لازم نیست یا الله بگویم. خانه‌ی خودمان است، پشت بام خانه‌ی خودمان است، کفترهای خانه‌ی خودمان است.گفت: خیلی خوب. آن همسایه هم یک طبل و یک چوب برداشت و پشت بام خانه‌ی خودش رفت. هروقت کفترها جمع می‌شدند می‌زد این کفترها را، گفت: آقا چرا نمی‌گذاری کفترها بنشینند؟ گفت: خانه‌ی خودم است،طبل خودم است و چماق خودم! زمان جنگ بود، مدینه بودیم. یک دعا می‌کنم… خدایا همه‌ی اینهایی که سفر حج هستند، همه را حج مقبول قسمتشان کن و زیارتشان مبارک کن و سالم به وطن برگردان. سالهای قبل بود، زمان جنگ بود، مکه بودم. صدام پیشنهاد کرده بود صلح کنیم. این عرب‌ها هم در مدینه هی می‌گفتند: مقصر امام است. صدام که می‌گوید: بیا صلح کنیم. چرا امام قبول نمی‌کند صلح شود؟ این ایرانی‌ها نمی‌دانستند به این عرب چه بگویند. ما آمدیم رد شویم، گفتند: حاج آقا بیا ببین این چه می‌گوید؟ گفتم: چه می‌گویی؟ گفت: صدام می‌گوید: بیا صلح کنیم. چرا امام قبول نمی کند؟ خوب صلح کنید. من به یکی از این ایرانی‌ها گفتم: یک طاقه از این پارچه‌ها را بردار و بیرون برو. فرار نکنی که بگویند: دزد هستی. همینطور بردار و بیرون برو. این هم یک طاقه پارچه را برداشت و بیرون رفت. گفت: کجا بردی؟ گفتم: بیا صلح کنیم. گفت: اِ… صلح کنیم، صلح صلح! گفت: پارچه… گفتم: ما هم همین را می‌گوییم. زمین‌هایی را که گرفته پس بدهد، بعد صلح کنیم. تو می‌گویی: طاقه‌ی پارچه را برگردانیم… حالا گاهی وقت‌ها باید مقابله به مثل کرد. دو نفر گفتند: بیایید دروغ بگوییم. منتها دروغ شاخدار! بزرگ ترین دروغ را بگوییم. فکر کنید. هرکدام یک مدتی فکر کردند و آمدند، برای اینکه بزرگترین دروغ تاریخ را بگویند. یک نفر گفت: بابای من یک طویله دارد، اسب که از این طرف طویله می‌خواهد آن طرف طویله برود، چند بار حامله می‌شد و می‌زایید و آخرش هم به آخر طویله نمی‌رسید. گفت: یعنی اینقدر طویله‌ی پدر تو دراز بود؟ گفت: حالا تو بگو. گفت: حالا دروغ من. بابای من هم یک چوب بلندی داشت، هروقت ابر می‌شد، با چوبش ابرها را جابجا می‌کرد. گفت: خوب وقتی ابر نبود، این چوب را کجا می‌گذاشت؟ گفت: می‌گذاشت در طویله‌ی پدر تو! ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
۶_غیرت دینی در برابر بی‌حرمتی‌های دشمنان گاهی وقت‌ها باید مقابله به مثل کرد. یاری کنیم پیغمبر واهلبیت را. همین حماسه‌ها یاری است. ما باید حساس باشیم، غیرت دینی داشته باشیم. شاه گفت: اسم امام را نبرید. ما گفتیم: حالا که شاه گفت اسم امام را نبرید، ما اسم امام را می‌بردیم، سه صلوات می‌فرستیم. برای پیغمبر یکی می‌فرستادیم، چون شاه روی پیغمبر حساس نبود، روی امام حساس بود. گفتیم: حالا به کوری چشم تو برای امام سه تا صلوات می‌فرستیم. معاویه بخش‌نامه کرد، اسم علی روی بچه‌هایتان نگذارید. امام حسین فرمود: همه بچه‌هایم را علی می‌گذارم. علی اکبر، علی اوسط… وقتی آمریکا یا اسرائیل یا هر جنایتکار دیگر می‌خواهد به پیغمبر ما جسارت کند، ما باید مثلاً امسال سال 91، حالا من پیشنهاد می‌کنم. سال 91، 92، هر زنی پسر زایید اسمش را محمد بگذارد. نیم میلیون محمد داشته باشیم. چون آنها، گاهی وقت‌ها می‌خواستند حضرت علی را مسخره کنند، یک مناطقی مثلاً می‌گفتند: علی وَرجه! که علی را… عَلی یُک، کوچه‌ی علی چَم… چه؟ علی چَم… علی چَم، علی وَرجه، اینها را خوب روی نقشه بود. در مقابل اینها روستاییان ایران سعی می‌کردند، اسم هم جا را علی آباد بگذارند. ما مثلاً در لغت نامه دهخدا سه هزار تا علی آباد داریم. وقتی او می‌گوید: علی ورجه، ما باید بگوییم: علی آباد. وقتی او برای پیغمبر کاریکاتور می‌کشد، هر زنی پسر زایید، این هم ذخیره‌ی قیامت، حالا نگو برادرم محمد است، پسر برادرم محمد است. هرچه باشد. در همه خانه‌ها باشد. یکی از کارهایی که سابقه هم دارد.من این را قبلاً در تلویزیون گفتم. امام سجاد پسری به نام زید داشت. او را کشتند. زید هم پسری به نام یحیی داشت،او را هم کشتند. زن‌های خراسان گفتند: به کوری چشم بنی امیه که امام حسین که شهید شد، امام سجاد شهید، امام زید شهید، یحیی شهید، امسال در استان خراسان، هر زنی پسر زایید اسمش را یحیی می‌گذاریم. سال 91 هر زنی پسر زایید اسمش را محمد بگذارد. (صلوات حضار) در قرآن هروقت به پیغمبر، حالا هروقت می‌ترسم یک وقت خلاف باشد. بسیاری از وقت‌هایی که یک نیشی به پیغمبر می‌زدند، فوری خدا از پیغمبر دفاع می‌کند. «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّه‏» (توبه/40) شما حمایتش نمی‌کنید، خدا او را حمایت می‌کند. ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
۷_لزوم احترام به پیامبر و نام مبارکش احترام پیامبر، «تُوَقِّرُوه‏» (فتح/9) احترام بگذارید. نمی‌شود دست بی‌وضو را روی اسم پیغمبر گذاشت. کسانی که پیشانی بند دارند، یا زنجیری گردن کردند، اگر اسم الله، علی، اسم یکی از چهارده معصوم باشد، بدنشان با وضو نباشد، دائماً در حال گناه هستند. یک مسأله‌ی فقهی، زنجیر الله است. می‌گوییم آقا تو که وضو نداری، دائماً با وضو نیستی. خوب این الله به بدن تو می‌چسبد، تو به اسم الله داری ضد الله راه می‌روی. یا در پلاستیک بگذار، یا در نایلون بگذار، یا روی زیر پیراهنی بگذار که به بدنتان نچسبد. احترام کردن، خدا به پیغمبرش احترام می‌گذارد. «یا أَیُّهَا النَّبِی‏»، «یا أَیُّهَا الرَّسُول‏» (مائده/41). اصلاً دو جای قرآن می‌گوید: فقط به خاطر گل روی تو این کار را کردم. قبله را عوض کردم، «فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضاها» (بقره/144) قبله را عوض کردم که تو راضی باشی. «وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏» (ضحی/5) مقامی به تو می‌دهم، شفاعت کنی که تو راضی باشی. وظیفه پنجم، بیعت کردن. حالا وقتی پیغمبر نیست، با جانشین پیغمبر بیعت می‌کنیم. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: «إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» (فتح/10) کسانی که با پیغمبر بیعت می‌کنند، با خدا بیعت می‌کنند. «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه‏» (نساء/80) اطاعت از رسول، اطاعت از خداست. حضرت مهدی(ع) به ما پیغام داد، به شیعه پیغام داد. فرمود: زمانی که دست شما به امام نمی‌رسد، امام زمان(ع) غایب است. مجتهد عادل بی هوس، مجتهد جامع‌الشرایط، جامع الشرایط یعنی چه؟ یکی از شرایط عدالت، یکی هم نداشتن هوس، فقیه عادل بی‌هوس. ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
۸_الگو پذیری، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» (احزاب/21) دوبار کلمه‌ی اسوه در قرآن آمده است. یکی راجع به ابراهیم، یکی راجع به… منتها ابراهیم مقید است. ابراهیم و اینهایی که با ابراهیم هستند اسوه هستند، در چه؟ در اینکه در مقابل مشرکین قد علم کردند. اسوه بودن، الگو بودن ابراهیم در قاطعیت، در مقابل شرک است. با شرک کوتاه نمی‌آییم. محکم ایستادند در مقابل شرک و مشرک. ولی پیغمبر، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» هردو اسوه هستند، ابراهیم اسوه هست، پیغمبر هم اسوه هست. منتها خصوصیات دارد. یکی کلمه‌ی «لَ» دارد، «و لَقَد» این «لَ» یعنی حتماً. این تأکید در اسوه بودن ابراهیم نیست. باز کلمه‌ی «قَد»، «قَد» یعنی به تحقیق، یعنی حتماً، «و لَقَد» لام یعنی حتماً، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» اسوه بودنش زمان بردار هم نیست. در یک موضوع خاص هم اسوه نیست. در همه چیز اسوه است. «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» ۹_وظیفه بعدی، رجوع به پیغمبر و اهلبیت ، قرآن یک آیه دارد می‌گوید: هر وقت اختلاف دارید، «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُول‏» (نساء/59) اگر اختلاف دارید که حق با چه کسی است، ببینید رسول چه می‌گوید؟ هرچه رسول گفت. داور باید او باشد. ما بعد از پیغمبر سراغ چه کسی برویم. ببینیم رسول چه گفته است؟ در غدیر خم رسول اکرم، چه کسی را معرفی کرده؟ «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ» اگر نزاع دارید، در اینکه بعد از پیغمبر چه کسی است، چه باید بکنیم، ببینید پیغمبر چه گفته است؟ آیه قرآن است. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُول‏» ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
مبحث تفسیر سلم لمن سالمکم و انواع موضع‌گیری‌‌ها در مقابل سکوت و قیام ولیّ خدا👇
انواع مواضع در برابر ولیّ خدا عبارتند از: الف و ب: تقدّم و تأخّر از ولیّ خدا در این عبارات، سخن از پیشی‌‌گیرندگان و عقب‌‌افتادگان از امام معصوم (ع) است. کسانی که از ولیّ خدا جلو افتادند، در واقع از او رویگردان شده‌‌اند. اینها از دین خارج شده‌اند، چون برای خود در مقابل ولیّ خود شأنی قائلند و کاسه‌‌ی داغ‌تر از آتش شده‌اند. کسانی هم که نتوانستند پا به پای معصوم حرکت کنند و در اهداف و برنامه‌ها با ایشان همراه شوند، از معصوم جدا و گرفتار گرگ‌های اجتماعی شدند. اما ریشه‌‌ی اصلی همه‌‌ی این تقدّم‌ها و تأخّرها یک چیز است و آن، نشناختن حق و مقام و منزلت ولیّ می‌‌باشد؛ زیرا دستور، عمل، سکوت، تقیه، قیام و صلح و سازشِ امام ریشه در وحی دارد. او به ابزار عصمت مسلّح است؛ یعنی بر اساس آگاهی مطلق نسبت به تمام جوانب و ابعاد و با آزادی مطلق نسبت به تمام کشش‌ها تصمیم می‌گیرد. اوج تقدم و تأخّر نسبت به فرمان امام (ع) و عملکرد او هنگامی بر ملا می‌شود که امام یا با تقیه و سکوت، صلح را برگزیند و یا قیام و جهاد کند. در واقع انتظار قیام از امام (ع)، آنگاه که سکوت و صلح را انتخاب می‌کند و توقّع عدم قیام و جهاد، آن زمان که او قیام را بر می‌گزیند، یکی از روشن‌ترین مصادیق تقدّم و تأخّر بر ولیّ است. تقدّم و تأخّر بر ولیّ را در شکل‌های گوناگون، در دو حادثه‌‌ی قیام سیدالشهداء و سید الأوصیاء حضرت مهدی (ع) می‌توان دید. وقتی تاریخ سیدالشهداء (ع) را ورق می‌زنیم و به روایات مهدوی نگاه می‌کنیم، این دو دسته را به خوبی می‌توانیم بیابیم؛ مصادیق فراوانی را در گذشته و در مواجهه با قیام حسینی و کسانی را در آینده و در مواجهه با غیبت و دوران حیرت و فقدان صاحب الأمر وجود داشته و دارند. امام سجاد (ع) در دعایی به این دو دسته (متقدّمین و متأخرین) در زمان غیبت اشاره می‌کند و می‌‌فرماید: «اللّهم اشتر نفی الموقوفه علیک، المحبوسه لاَمرک بالجنّه مع معصوم من عتره نبیّک،مخزون لظلامته، منسوب بولایته، تملأ الارض به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً و لا تجعلنی ممن تقدّم فمرق أو تأخّر فمحق و اجعلنی ممن لزم فلحق و احعلنی شهیداً سعیداً فی قبضتک» ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
همراهی با ولیّ خدا چنانچه در مضامین همه‌‌ی این دعاها مشاهده می‌شود، علاوه بر دو دسته‌‌ی پیشی گیرنده و عقب مانده از ولیّ خدا، کسانی نیز معیّت و همراهی با ولیّ را بر می‌گزینند. اینها نه در ذهن و اندیشه، نه در دل و احساس و نه در اقدام و عمل، جلوداری امام خویش را بر نمی‌گزینند، کاسه‌‌ی داغ‌تر از آتش نمی‌شوند و هرگز ادعا ندارند که بهتر از ولیّ خدا می‌فهمند. هم‌‌چنین سرعت حرکت و اقدام آنها کمتر از ولیّ نمی‌باشد و پا به پای او حرکت می‌کنند؛ لذا نه هلاکت دارند و دچار دگرگونی می‌شوند و نه خروج از سیر عبودیّت و دین نصیبشان می‌شود (وَ اللّازِمُ لَکُم لاحِقٌ). این معیّت و تسلیم، ریشه در عرفان و شناخت آنها نسبت به مقام و منزّلت ولیّ خدا دارد. آنها جای خود و معصوم (ع) را اشتباه نمی‌کنند و با همه‌‌ی سوابق درخشان خویش سر به آستان حسین (ع) می‌سایند و در آستان ولایت او بار می‌افکنند. اینها با تربیت‌ حماسی و به واسطه‌‌ی این پرورش روحی، در برابر تمام موضع‌گیری‌های ولیّ خدا تسلیم هستند و به برکت این تربیّت، به عصمت امام ایمان دارند و شأنی در برابر شأن و تشخیص معصوم، برای خود و فهم خویش و سابقه‌‌ی خویش قائل نیستند. کسانی چون حبیب و بریر سالهاست که خود را آماده کرده‌اند تا امام قیام کند و در انتظار نشسته‌اند تا عاشورا بر پا شود؛ ولیّ این انتظار قیام باعث نشده است، در زمان سکوت علی، حسن و حسین سخن به شکوه بگشایند و ولیّ خدا را متهم به سستی و کوتاهی کنند. آنها برای همه‌‌ی لحظه‌ها خود را تربیّت کرده‌اند و پیش چشم آنها حماسه‌‌ی تسلیم در برابر سکوت ولیّ، کمتر از حماسه‌‌ی تسلیم در برابر قیام او نیست. شناخت امام، پذیرش ولایت و تصمیم امام برای قیام و سکوت، تحمّل حکومت جور را برای آنها آسان کرده و آنها را به تلاش برای خودسازی و نیروسازی واداشته است. امام صادق (ع) در مورد زمان ظهور صاحب‌الأمر می‌فرماید: «إعرف إمامک فإنّک إذا عَرَفته لم یضرّک تقدّم هذا الأمر أو تأخّر»]؛ یعنی: امامت را بشناس! پس آنگاه که او را شناختی، هیچ چیز نمی‌تواند به تو آسیب برساند، چه أمر ظهور مقدّم شود و چه به تأخیر افتد. در این روایت، تربیّت شیعه به تسلیم در برابر زمان قیام و ظهور حضرت مهدی تفسیر و ریشه‌‌ی آن شناخت از امام دانسته شده است؛ آیا تربیّت‌ حماسی چیزی جز این تسلیم و همراهی می‌باشد؟ ✍ علامت تحقق سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/fatemi222/14396
یکی از کسانی که در معیت با اهلبیت عاقبت بخیر شد و مصداق سلم لمن سالمکم بود حبيب بن مظاهر بود داستان زندگی حبیب https://eitaa.com/fatemi222/1368 حبیب https://eitaa.com/fatemi222/6284 همه نمی‌رسند https://eitaa.com/fatemi222/9694
◾️برنامه پیشنهادی شب سوم ماه محرم 🔺مسئله سن تکلیف و بلوغ https://eitaa.com/fatemi222/14307 🔺پیام‌های سلم لمن سالمکم در زیارت https://eitaa.com/fatemi222/14383 🔺روضه شب سوم به نام حضرت رقیه https://eitaa.com/fatemi8/217 ✍احکام، ، ویژه محرم https://eitaa.com/fatemi222/14309
🌸🍃﷽🍃🌸 ویژه نامه محرمی ۱۴۰۳ منبرک فاطمی ↩️احکام جهت دهه محرم https://eitaa.com/fatemi222/14307 ↩️روضه های محرمی https://eitaa.com/fatemi222/14308 ↩️موضوعات محرمی سال گذاشته https://eitaa.com/fatemi222/6261 ↩️۱۲مبحث(خانواده حسینی) https://eitaa.com/fatemi222/14325 ↩️کتابهای محرمی امسال https://eitaa.com/fatemi222/14310 ↩️دوازده درس از زیارت عاشورا https://eitaa.com/fatemi222/14326 این فهرست 👆رو به همراه خودتون داشته باشید سایر آدرس‌ها در همین جا اضافه می‌شود 🔺با نشر این پیام در ثواب نشر احکام ومعارف الهی شریک شویم. 🍃🌹🍃 ✍️۱۸۰ مبحث در شش عنوان ویژه مربیان و مبلغین محترم آماده شده. https://eitaa.com/fatemi222/6618
👌قصه کوفه خواندنی هست. کوتاهی خواص (شریح) https://eitaa.com/fatemi222/9627 ولی دیر شده بود https://eitaa.com/fatemi222/9751 شایعه تزویر و رسانه بنی امیه https://eitaa.com/fatemi222/9804 عاقبت کوتاهی حمایت از امام https://eitaa.com/fatemi222/9817 سرباز تواییم https://eitaa.com/fatemi222/11351
💠وقایع روز سوم محرم💠 ▪️ ۱. "عمر بن سعد" یك روز پس از ورود امام علیه السلام به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل كوفه وارد كربلا شد.(۱) ▪️۲. امام حسین علیه السلام قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع شده است را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان كنند.(۲) ▪️ ۳. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "كثیر بن عبداللّه" ـ كه مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. ▪️ از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود:"مردم كوفه مرا دعوت كرده اند و پیمان بسته ا ند، بسوی كوفه مي روم و اگر خوش ندارید بازمي گردم... ."(۳) منابع ۱. ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۸۴. ۲. مستدرك الوسایل، ج۱۴، ص۶۱؛ مجمع البحرین، ج۵ ۳. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۰ ✍️احکام، ، ویژه محرم https://eitaa.com/fatemi222/14309
جلسه چهارم از مفاهیم زیارت عاشوراحرب لمن حاربکم 👇👇 تاکید بر دشمن شناسی در زیارت عاشورا https://eitaa.com/fatemi222/14415 لعن و برائت از دشمنان در زیارت https://eitaa.com/fatemi222/1441 انحراف بعضی به واسطه عدم شناخت دشمن https://eitaa.com/fatemi222/14417 شیطان و دشمنی‌های او https://eitaa.com/fatemi222/14418 عملیات روانی شیطان https://eitaa.com/fatemi222/14419 دشمنی به خاطر منافع یا خباثت https://eitaa.com/fatemi222/14420 دشمنی کفار و نفرت از اون‌ها https://eitaa.com/fatemi222/14421 شناخت دشمن با تفکر و انتخاب درست https://eitaa.com/fatemi222/14422 هیئت سکولار https://eitaa.com/fatemi222/14423 دشمن کیست و راهکارهای مقابله با او چیست https://eitaa.com/fatemi222/14424
↩️تأکید بر دشمن‌شناسي و برائت در فرازهاي پاياني زيارت عاشورا، مجدداً به ترسيم خطوط دشمني آل اميّه و يزيدها و ابوسفيان‌هاي تاريخ مي‌پردازد و عمق كينة آنان را نسبت به اهل بيت: نشان مي‌دهد. نکات قابل بحث: ـ جشن و شادي امويان بر حادثة‌ عاشورا و مبارك‌دانستن روز شهادت امام حسين(ع) (اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ...)؛ ـ شناخت چهرة شجرة خبيثه و ملعونة امويان و مروانيان (آکِلَةِ الَْأکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ...)؛ ـ شجرة ملعونه در قرآن، بني‌اميه‌اند (اسراء، آيه 60)؛ ـ احكام شرعي روز عاشورا، مانند: پرهيز از شادي، كراهت روزه‌گرفتن، لزوم سوگواري و اظهار حزن، تعظيم شعائر؛ ـ لعنت دوبارة ظالمان و درخواست عذاب الهي براي آنان (فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذاب)؛ ـ طرح دوبارة تقرب به خدا به ‌وسيلة برائت از دشمنان و موالات با اهل بيت: (اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ...)؛ ـ طرح دوبارة اولين ظالمان به خاندان پيامبر(ع) و حاميان آن ظالمان و پيروان و دنباله‌روان (وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ). https://eitaa.com/fatemi222/14414
↩️لعن‌کردن و برائت‌جستن از موضوعاتِ محوری در زیارت عاشورا، «سلام و لعن» است. سلام بر امام و شهدا، و لعن بر قاتلان و دشمنان. این سلام و لعن، نمادِ تولّا و تبرّا است که از فروع دین است. لعن افراد بد و کافر و ظالم در قرآن نیز بارها آمده است. اظهار برائت، نشان‌دهندة «موضع» برای یک مؤمن است. تا پایان زیارت عاشورا، این لعن‌ها چندین بار تکرار شده است؛ هم به عنوان کلی و هم با اسم بردن از بعضی‌ها، تا صراحت بیشتری داشته باشد. نکات قابل بحث: ـ اصل لعن و اظهار برائت، اصلی قرآنی و دینی جایز است و شبهة مخالفان، گواه بی‌اطلاعی آنان است؛ ـ سلام و لعن، نوعی اعلام مواضع و نشان‌دهندة جهت‌گیری اجتماعی و سیاسی است؛ مثل مرگ بر آمریکا و اسرائیل؛ ـ پایه‌گذاران ظلم به اهل بیت: پس از پیامبر(ص)؛ ـ ریشة ظلم‌های بعدی، از جمله عاشورا، در حوادث پیشین؛ ـ جریان‌شناسی باطل و ضدّ حق در طول تاریخ (اُمَّةً أسَّسَت اَساسَ الظُّلمِ...)؛ ـ جایگاه والای اهل بیت: در نظام اسلامی و توطئه کنارزدن آنان (دَفَعَتْکَم عَن مَقامِکُم...). https://eitaa.com/fatemi222/14414
↩️يكي از نكات مهم زيارت شريفه‌ي عاشورا، مسئله دشمن شناسي است. غفلت از اين مسئله [شناخت دشمن] موجب مي شود تا انسان به آساني فريب نقشه‌هاي شوم دشمن را بخورد و آرام آرام [خطوات] از مسير حق خارج شده و زماني چشم باز كند كه در لشگر يزيديان، امامِ زمانِ خود را كشته و پشيماني‌اش هيچ سودي نخواهد داشت. 🔹در تاريخ صدر اسلام و همچنين دوران معاصر، انسان‌ها، گروه‌ها و طيف‌هاي زيادي را مشاهده مي كنيم كه ابتداي راه در مسير حق بودند[حداقل در ظاهر] و شايد مي‌خواستند دلسوزانه براي اسلام تلاش كنند اما اين عدم شناخت دشمن موجب شد كه يا با دشمن همراه و همگام شوند و يا فريب نقشه‌هاي آنان را خورده و به عنوان سربازِ بي‌جيره و مواجب آنان بر عليه اسلام ناب و ولايت حركت كردند. 🔺الف) ريشه: هر بدعت، فتنه و مسير انحرافي كه درجامعه روي ميدهد، ريشه و بنيانگذاري دارد. يعني فردي يا افرادي آغاز كننده، تحريك كننده و پايه‌گذار اين حركت غلط در جامعه بوده و هستند. قرآن كريم و روايات ائمه معصومين(عليهم السلام) بخوبي نقش چنين افرادي را تبيين مي كنند و ميفرمايند: اينان مانند ريشه‌هاي ناپاك يك درختِ ناپاكند، درختي كه هرچه ساقه و شاخه و برگ و ميوه ميدهد همگي ناپاك است و از آن ريشه تغذيه مي كند [نقش پايه گذاران] پس در بوجود آمدن هر حركت انحرافي و بدعت نامبارك در جامعه، اين ريشه‌ها اثرگزار بوده، سهم دارند و مسئول اند. 🔺ب) نقش: همواره در جبهه‌ي مقابل اسلام و حق، گروه‌ها و افراد گوناگوني حضوردارند كه هركدام با نيت و انگيزهايي وارد ميدان شده و بنا بر توانمندي‌هايشان نقشِ خاصي را بر عهده گرفته اند. عده‌اي فعاليت هاي رسانه اي دارند و با ابزار تبليغات و فريب وارد ميدان شده و مردم را نسبت به امام، مقام و جايگاه ولايتو حركت امام بدبين و مردد مي كنند؛ برخي با كمك‌هاي مادي و مالي دشمن را تجهيز ميكنند؛ گروهي با رفتار و عملكردشان به پيروزي باطل كمك مي كنند؛ عده اي به صورت علني وارد ميدان رزم و نبرد با امام ميشوند و در مقابل ذولي خدا، شمشير و نيزه و سنگ بر مي دارند؛ برخي با حضورشان موجب دلگرمي دشمن شده و به آنها روحيه و اميدواري مي دهند،گروهي نيز با آنكه درظاهر هيچ نقشي ندارند اما سكوت ميكنند و قلباً دوستدار و طرفدار اين دشمنان و دشمني هايشان هستند [اللهم العنهم جميعا] 🔻ج) عملكرد: اهل باطل هميشه از يك‌راه و يك‌روش دربرابر حق استفاده نمي كنند، حقه‌ها، نيرنگ‌ها و لباسهاي گوناگون برتن دارند و هربار با روشي و سبكي جديد به ميدانِ مبارزه با حق مي آيند كه بايد آنها را شناخت تا نه‌تنها در دام مكرشان نيافتاد بلكه بتوان راه مقابله و شكست آن را نيز بدرستي پيدا كرد. اينان، روزي ثروتمندان و روشنفكران را بر عليه امام عليه السلام متحد مي كنند و زماني قرآن بر سر نيزه‌ها مي برند، گاهي هم همسر پيامبر را سوار بر شتر سرخ مو به ميدان مي آورند، روزي لشگري از مفتي ها، نمازشب‌ خوان‌ها، و اهل عبادت را در صف خوارج جمع مي كنند و گاهي نيز با دروغ و نيرنگ، امام عليه السلام را فاقد صلاحيت و لياقت براي امر خلافت و ولايت معرفي مي كنند[استجير بالله] و حادثه اي بزرگ در تاريخ اسلام و انسان مي آفريند. 🔹عملكرد پيروان حق نيز بسيار مهم و لغزش پذير است، بدين معنا كه گاهي افرادي با عملكرد غلط خود موجبات خوشحالي دشمن را فرهم مي آورند و از اين روست كه ائمه بزرگوار(عليهم السلام) مرتباً، شيعيان را گوشزد ميكنند كه مراقب باشيد كاري نكنيد كه موجبات شادي، خوشحالي و اميد دشمنان ما بشود. 🔹نكته بسيار مهم ديگر اينكه، برخي از شيعيان نيز ممكن است در باورهاي اعتقادي و يا حركت اجتماعي خود دچار لغزش شوند [كه بايد سريعا آن را اصلاح كنند] اما آنچه مهم است و مورد تاكيد قرآن كريم و امامان معصوم (عليهم السلام) بوده و هست، مرزبندي روشن و مشخص و اعلام برائت از دشمنان در گفتار و عمل است [بَرِئْتُ اِلَىاللَّهِ] كه اگر نباشد در مدتي كوتاه انسان را از صف حق خارج كرده و وارد جبهه‌ي يزيد ميكند. https://eitaa.com/fatemi222/14414
موضوع: ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ خداوند در قرآن کریم: (وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ ) زخرف/36 و هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! : هر کس از یاد خدا روی بگرداند شیطان همنشین او می شود. همنشین انسان، یا خداست یا شیطان. اگر خدا نباشد بی شک شیطان است. : در اینکه شیطان دشمن آدمی است (إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ. یس/60) و بر سر راه صراط مستقیم الهی در کمین نشسته تا او را از راه مستقیم الهی خارج کند شکی نیست (قَالَ ...لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ اعراف/16) ؛ اما سؤال این است که آیا شیطان برای گمراه کردن انسان، بر او مسلط است یا نه؟ : در پاسخ باید گفت: 1. بر اساس آیات قرآن، شیطان هیچ تسلطی بر اهل ایمان برای گمراهی آنان ندارد. «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» (حجر/42) آرى كسى كه به قدرت بى‌نهايت متّصل شد، نفوذناپذير مى‌شود. 2. تسلط او و انصارش تنها بر کسانی است که ولایت و سرپرستی او را پذیرفته باشند: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لایُؤْمِنُون»(اعراف/27) بر کسانی است که از او پیروی و اطاعت کنند: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون»(نحل/100). 3. لذا مراقب باید بود. پیروی از گامهای شیطان، کم کم سبب می شود زمینه نفوذ هرچه بیشتر در ما فراهم شود و کم کم به جایی می رسد که او بر ما مسلط شود. از این رو خداوند تأکید می کند حتی از گامهای شیطان نیز نباید تبعیت کرد: (لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ. بقره/208). راه های در امان بودن از شر شیطان : پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله می فرمایند: سه گروه هستند که از شر ابلیس و لشکریانش در امان و محفوظ هستند:ثلاثةٌ مَعصومونَ مِن إبليسَ و جنودِهِ: 1. یادکنندگان خدا (الذاكرونَ للّه) مؤید: (وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً) منظور از ذکر، بیشتر ذکر عملی است یعنی به هنگام انجام عمل، رضایت خدا را نسبت به انجام آن، متوجه باشد و اگر حرام و گناه بود به خاطر رضای الهی ترک کند. 2. گریه کنندگان از خشیت الهی (الباكُونَ مِن خَشيَةِ اللّه) 3. استغفارکنندگان در سحرگاهان(المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ) (میزان الحکمه، ح15229) خداوند ما را از شر شیطان مصون و محفوظ بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ ، ، ویژه محرم ۱۴۰۳ https://eitaa.com/fatemi222/14309
🔴 چرا تبیین لازم است؟ چون شیطان و دشمنان ما دائماً مشغول عملیات روانی علیه ما هستند 🔴 اثر وسوسۀ شیطان و تبلیغات منفی دشمن این است که آدم‌‌ها ناامید و ناسپاس می‌شوند 🔻 مهم‌ترین کار ابلیس علیه انسان «عملیات روانی» است و انسان در مقابل، نیاز به تبیین و روشنگری دارد 🔻 محور عملیات روانی دشمنان علیه ما «تمسخر، سرزنش و ترساندن» است ____ ما دشمنی مثل ابلیس داریم که مهم‌ترین کارش «عملیات روانی» است. شیطان عملیات‌های روانی گوناگونی علیه انسان انجام می‌دهد لذا انسان دائماً به تبیین و روشنگری نیاز دارد. شیطان چه‌کار می‌کند؟ مثلاً آنچه در زمین هست برای ما زینت می‌دهد تا از خدا غافل بشویم «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ‏» یا هر موقع کار خلافی کردیم، کارمان را برای ما زیبا جلوه می‌دهد «فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُم‏» ما را می‌ترساند، یا ما را وسوسه می‌کند تا وعده‌های خدا را پیش ما دروغ جلوه بدهد. در مقابل این کارهای شیطان، انسان دائماً نیاز دارد که یک نفر به او حرف‌های خوب و مثبت بزند و دروغ‌های شیطان را برایش برطرف کند. یکی از اصول دین، همین است که «ای انسان، تو دشمنی داری به نام ابلیس!» و یکی از وجوه ایمان به غیب، ایمان به وجود همین دشمن قطعیِ انسان یعنی ابلیس است. قرآن می‌خواهد دربارۀ شیطان این حس را به ما بدهد که همیشه مراقبِ این دشمن باشیم و ما هم باید به بچه‌ها بگوییم که انسان در متن درگیری و مبارزه آفریده شده و دشمن او قبل از خودش آفریده شده... ولی ما بعضاً اشتباه می‌کنیم و می‌گوییم «به بچه نگو دشمن دارد، اضطراب می‌گیرد!» ما غیر از ابلیس، دشمنان دیگری هم از کفار تا منافقین داریم. کار اینها هم عملیات روانی علیه ما است. مهم‌ترین عملیات‌های روانی‌شان «تمسخر، سرزنش و ترساندن» است. سرزنش هم یک نوع عملیات روانی است که روحیۀ آدم را خراب و تضعیف می‌کند. دشمنان ما سعی می‌کنند احساس ضعف را به ما القاء ‌کنند و به ما بگویند که وعده‌های خدا و پیغمبر دروغ است. هر کسی دیندار شد باید بداند که او را مسخره‌ می‌کنند، سرزنش می‌کنند، می‌ترسانند و انواع عملیات روانی‌ را علیه او به کار می‌گیرند. فرزندت را متقاعد کن که باید در مقابل مسخره‌کننده بایستد و الّا صدمه می‌خورد و زندگی خوبی نخواهد داشت. خدا خواسته است که مسلمانی‌کردن و ایمان داشتن، در متن درگیری و عملیات روانی باشد. فکر نکنید تصادفاً چون آمریکا با ما دشمن است علیه ما مشغول عملیات روانی است و اگر با او رفیق بشویم یا کوتاه بیاییم یا انقلابی نباشیم از ما دست برمی‌دارند. چرا ما به جهاد تبیین نیاز داریم؟ چون بیست‌وچهارساعته توسط دشمنان‌مان در حال بمباران هستیم. هم ابلیس و هم سایر دشمنان ما می‌خواهند ما را به اشتباه بیاندازد، پس مدام نیاز به روشن‌گری داریم. لازمۀ قرار نگرفتن تحت تأثیر دشمن این است که آدم دائماً حقایق را برای خودش تبیین کند، مدام آیه‌های قرآن را بخواند، مدام زندگی اولیاء خدا را مرور کند! وعده‌های خدا را یادآوری کند و دلِ خودش را به وعده‌های الهی محکم کند تا تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار نگیرد. قوم سبأ که باغ‌ها و نعمات فراوانی داشتند، به‌خاطر اینکه کفران نعمت کردند، خداوند نعمت‌هایشان را از آنها گرفت و دربارۀ آنها فرمود: «هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ»، آیا ما جز آدم ناسپاس را مجازات می‌کنیم؟ خدا خیلی از ناسپاسی بدش می‌آید. نباید فرهنگ زبانیِ‌ ما ناسپاسی باشد. اگر شما اخبار و صفحات بیگانگان و دشمنان‌تان را و حرف‌های شیطان را که در دل‌تان وسوسه می‌کند گوش بدهید، قطعاً آدم ناسپاسی می‌شوید. قرآن می‌فرماید: ابلیس از چهار طرف انسان را محاصره می‌کند تا شکر نکند و به یک موجود منفی تبدیل بشود «وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ» هر موقع منفی شدی بگو لعنت بر شیطان. اگر رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و صدای آمریکا را ببینید متوجه می‌شوید که اینها می‌خواهند تو را ناسپاس بار بیاورند. بعضی از سیاسیون هم کارشان این است که ملت را ناامید کنند، دائم حرف منفی می‌زنند و می‌گویند «نمی‌شود، نمی‌توانیم، شدنی نیست و...» https://eitaa.com/fatemi222/14414
🔻عامل اصلی دشمنی با پیامبر، خُبث باطن کسانی است که حتی برخلاف منافع‌شان با دین می‌جنگند؛ مثل خوارج 🔘 یک قاعده‌ای در عالم هست: هرچقدر صفای باطن بروز کند، خبث باطن هم بروز می‌کند 🔘 هرچه شما بهتر می‌شوید دشمن کینه‌توز‌تری پیدا می‌کنید که از سر خباثتش با شما دشمنی می‌کند 🔘 در جامعۀ ما اغلب کسانی که با دین مخالفت می‌کنند دچار سوءتفاهم هستند نه خبث باطن؛ باید سوءتفاهم‌ها را برطرف کنیم ________ چرا ظهور پیامبر و حضور دین در جامعه، موجب درگیری و جنگ می‌شود؟ دو عامل مهم وجود دارد: عامل اول که مشهور است و خیلی شنیده‌ایم، منفعت‌گرایی کسانی است که به ظلم و غارتِ‌ دیگران خو کرده‌اند؛ مثل ابوجهل‌ها که در مقابل دین و پیامبرِ عدالت‌گرا و آزادی‌گستر می‌ایستند و جنگ راه می‌اندازند. ولی عامل اصلی، منفعت‌گرایی نیست؛ یک مسئله‌ای هست به نام «خبث باطن» که باعث می‌شود حتی کسی که جزو طواغیت نیست بلکه جزو مستضعفان است، نسبت به پیامبر و مؤمنان کینه پیدا ‌کند و با آنها بجنگد. کسی که منفعت‌گراست و نگاه طاغوتی دارد، انگیزه‌اش برای جنگیدن با پیامبر ضعیف‌تر از کسی است که خبث باطن دارد. منفعت‌طلب‌ها گاهی با دین نمی‌جنگند و می‌گویند: وقتی می‌شود همراه شد و یک‌چیزی به‌دست آورد، نیازی به جنگ نیست! لذا از یک حدی به بعد، ممکن است آن فرد ظالم، دشمنیِ خود را پنهان کند! عبدالله‌بن‌اُبَیّ یکی از طاغوت‌ها و منفعت‌طلب‌های برجستۀ مدینه بود که با پیامبر(ص) کنار آمد چون دید منفعتش در کنار آمدن است. نه اینکه این افراد ظالم، خبث باطن ندارند ولی اگر از حیث منفعت‌طلبی نگاه کنید می‌بینید که اینها لزوماً نمی‌جنگند، وقتی ببینند که دارند مغلوب می‌شوند، ممکن است با دین و پیامبر کنار بیایند. ابوسفیان وقتی دید منفعتش در این است که مسلمان بشود، اسلام آورد. اما بعضی‌ها که خیلی خبث باطن دارند، صریحاً منافع خود را کنار می‌گذارند و با پیامبر و امام می‌جنگند؛ مثل خوارج! اینها مثل معاویه اهل معامله نیستند که لااقل برای منافع دنیایی خود، با دین کنار بیایند! خبث باطن این افراد به قدری زیاد است که آنها را کور کرده و حاضرند در راه دشمنی با دین کشته بشوند. یک قاعده‌ای در عالم وجود دارد؛ وقتی یک لطافتی ظهور کرد، خباثت‌ها هم ظهور می‌کنند. می‌توان این‌طور مثال زد که وقتی خورشید به غنچه می‌تابد بوی عطر آن در فضا پخش می‌شود. اما وقتی به یک مُردار می‌تابد بوی تعفنش فضا را پر می‌کند. خداوند می‌فرماید: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء،82) قرآن برای مؤمنین شفاء و رحمت است؛ یعنی اگر مؤمن، یک خرابی و عیبی هم داشته باشد با قرآن سالم می‌شود. اما همین قرآن برای ظالمان چیزی جز خسران اضافه نمی‌کند. اگر قرآن نازل نمی‌شد، مشرکین مکه این‌قدر آدم‌های بدی نمی‌شدند! امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: در دوران جاهلیت، اگر یک مردی دست روی زنی بلند می‌کرد و او را می‌زد، او و نسل او به‌خاطر این کار، سرزنش می‌شدند «وَ إِنْ كَانَ الرَّجُلُ لَيَتَنَاوَلُ الْمَرْأَةَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ بِالْفَهْرِ أَوِ الْهِرَاوَةِ فَيُعَيَّرُ بِهَا‏» (نهج البلاغه، ص373) اما بعد از اسلام ببینید دختران پیامبر را چطور تازیانه زدند! آن مردم قبلاً این‌قدر جنایت‌کار نبودند. وقتی پیامبر(ص) مبعوث شد، همان‌طور که عده‌ای نورانی‌تر شدند، عده‌ای هم کینه پیدا کردند؛ آن‌هم چه کینه‌‌ای! بعضی‌ها نسبت به امام‌زمان(ع) هم چنین کینه‌ای پیدا می‌کنند و به جنگ بر می‌خیزند. امام باقر(ع) می‌فرماید برخی از قاریان قرآن و فقها و عابدان به جنگ امام‌زمان(ع) می‌روند و حضرت دستور قتل آنها را می‌دهد (دلایل الامامه، ص456) شما هرچه بهتر می‌شوید دشمن کینه‌توز‌تری پیدا می‌کنید. کسانی که قبلاً انگیزه‌ای برای مسخره‌کردن شما نداشتند، وقتی دین‌دار شدید، مسخره‌تان می‌کنند. لذا خیلی‌ها دین‌داریِ خود را پنهان می‌کنند برای اینکه مسخره نشوند. باید بدانی که وقتی دین‌دار می‌شوی، طبیعتاً دشمن پیدا می‌کنی، دشمنی که از سر خباثتش بدون اینکه تو هیچ اشکالی داشته باشی با تو دشمن می‌شود. البته ممکن است بعضی‌ها در اثر سوءتفاهم با ما دشمن بشوند؛ اینها درصورت رفع سوءتفاهم اصلاح می‌شوند. لذا هرکسی با ما دشمن شد باید به او مهلت بدهیم و سعی کنیم او را جذب کنیم. در کار فرهنگی هم باید بنای خود را بر این بگذاریم که هرکسی دارد با دین مخالفت می‌کند جاهل و دچار سوتفاهم است نه دچار خبث باطن! باید این حسن‌ظن را نسبت به انسان‌ها داشته باشیم؛ خصوصاً در جامعۀ خودمان. https://eitaa.com/fatemi222/14414
✋دشمنی کفر 🔸 اکثر مذهبی‌ها نمی‌دانند «چرا خدا از کفار بدش می‌آید؟» 🔸 خیلی‌ها گمان می‌کنند دعوای خدا با کافران سرِ عقیده است! 📌 واقع‌بینی و احساسات معنوی در قرآن؛ با نگاهی به تفسیر سوره محمد(ص)– ج۸ 🔘 دلیل اول نفرت خدا از کفر این است که کافر نمی‌خواهد ببیند و تعقل کند 🔘 دلیل دوم این است که کافر قدرت خدا را ندیده می‌گیرد امّا قدرت طاغوت را می‌بیند و بنده‌اش می‌شود 🔘 کسی که حاضر نیست واقعیت را ببیند و تعقل کند، خدا بر او غضب می‌کند 🔘 دلی که از غضب بر کافران خالی باشد، یکی از ارکان تأثیر قرآن روی آن دل از بین رفته است 🔘 پیام روضۀ امام‌حسین(ع) را وقتی درک می‌کنیم که بفهمیم چرا خدا از کفر بدش می‌آید؟ ____ در بسیاری از آیات قرآن خصوصاً در سورۀ محمّد(ص)، شاهد غضب خدا نسبت به کفّار و حتی امر به نبرد با آنها را هستیم. خیلی‌ها تصور می‌کنند این یک دعوای عقیدتی است، به این معنا که چون کافر به خدا و دینی خدا عقیده ندارد خدا با او دشمن است! مگر کسی که به خدا یا دین او عقیده ندارد یا عقیده دیگری دارد باید عذاب بشود؟ همه باید بدانند چرا خدا با کفار بد است و به آنها غضب دارد؟ اگر این را ندانیم، با دین خدا «تعارفی» برخورد کرده‌ایم؛ یعنی فقط به‌ احترام خدا حرفش را قبول کرده‌ایم. وقتی این‌طور باشد جدا از اینکه نمی‌توانیم از دین‌مان در مقابل دیگران دفاع کنیم، این دین به دل خودمان هم نمی‌نشیند. اگر علت ناراحتی و غضب خدا بر کافران را ندانیم با قرآن هم ارتباط برقرار نکرده‌ایم. اگر با خدا و آیات قرآن همدلی نکنیم، قرآن به ما مزّه نمی‌دهد. آنچه خدا دوست ندارد باید ما هم دوست نداشته باشیم؛ البته این «باید» دستوری نیست بلکه طبیعتاً ما باید به این درک برسیم. اگر دلی از غضب بر کافران خالی باشد، یکی از ارکان تأثیر قرآن روی آن دل از بین رفته است. یکی از علل نفرت و غضب خدا نسبت به کافران این است که آنها واقعیت را ندیده می‌گیرند و حقیقت‌ را کتمان می‌کنند، با وجود اینکه خدا به آنها چشم و گوش داده است اما کور و کر هستند. خدا با ندیدن خیلی مخالف است برای همین می‌خواهد کافرها را به جهنم ببرد. ما اگر با آیات قرآن نفهمیم چرا کفر این‌قدر بد است، کار به روضۀ امام‌حسین(ع) می‌کشد، آن‌وقت باید با قطعه‌قطعه شدن اعبدالله(ع) بفهمیم کفر بد است. پیام روضۀ امام حسین(ع) چیست؟ حقیقت این پیام را وقتی گرفته‌اید که بفهمید چرا خدا از کفر بدش می‌آید؟ امام‌حسین(ع) دربارۀ لشکر دشمن فرمود: اینها قومی هستند که بعد از ایمان‌شان کافر شدند «هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ‏» (مناقب، ج4، ص100) موضوع بد بودنِ کفر و نفرت خدا از کفر آن‌قدر مهم است که امام‌حسین(ع) با آن عظمتش آمد تا آن را برای ما مجسّم کند. تجسم کفر در کربلا آنجاست که وقتی حسین(ع) خواست حرف بزند هلهله کردند تا صدایش به گوش‌ها نرسد. خدا می‌خواهد بگوید: «کفر این است؛ ببینید! کافران اصلاً نمی‌خواهند بشنوند و ببینند.» کفر یعنی ندیده گرفتن، نشنیده گرفتن و کتمان واقعیت. خدا می‌فرماید «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُون‏» (انفال، 22) بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه تعقل نمى‏كنند. خدا بر اینها غضب می‌کند چون حاضر نیستند بشنوند و تعقل کنند. و می‌فرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذينَ کَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» (انفال، 55) بدترین جنبنده‌ها کافرانی هستند که ایمان نمی‌آورند. قرآن به قدری غریب است که حتی اکثر مذهبی‌ها هم نمی‌دانند چرا خدا از کفار بدش می‌آید؟ در عصر پژوهش و دانش، با وجود این‌همه دانشگاه هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند که علّت نفرت‌ خدا از کفر، اهمیت مقولۀ دانش، تفکر و تعقل است. دلیل دوم نفرت خدا از کافران این است که آنها قدرت و عظمت خدا را نمی‌بینند و آن را ندیده می‌گیرند امّا قدرت طاغوت و زورگوهای عالم را می‌بینند و به سخنان آنها گوش می‌دهند و بندۀ طاغوت می‌شوند. اگر کسی بندۀ خدا نشود، خدا آن‌قدر غضبناک نمی‌شود که بندۀ غیرخدا بشود؛ آن‌هم بندۀ کسی که دشمن انسان و جنایتکار است. مگر او چه عظمتی دارد که کافر، عظمت او را می‌بیند و بندۀ او می‌شود؟! چرا عظمت خدا را نمی‌بیند و بندۀ خدا نمی‌شود؟! چرا بعضی‌ها هیمنۀ استکبار جهانی را دیدند امّا هیمنۀ خدا را ندیدند؟! https://eitaa.com/fatemi222/14414
📷 شناخت دشمن با فكر و انتخاب درست شما فرض كنيد در يك جبهه‌ى جنگى آدمهايى پيدا شوند كه جبهه‌ى خودى را از جبهه‌ى دشمن تشخيص ندهند - حيران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهى اينجا تير بزنند، گاهى آنجا تير بزنند؛ گاهى بالا تير بزنند، گاهى به خودشان تير بزنند! ببينيد فكر كه نباشد، آدم اينطورى ميشود. عدّه‌اى ميخواهند در هاى‌وهوى فريادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهاى دروغين، مجموعه‌ى دانشجويى را به اين سمت بكشانند. اين براى جنبش و حركت دانشجويى خطر است. بايد فكر كرد. با فكر، انتخاب، انتخاب درستى خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بكند، چنانچه انسان اهل فكر باشد، با او راحت‌تر ميشود حرف زد. آن آدمى كه اهل فكر نيست، هرگونه انتخابى بكند، اگر اندك خطايى در آن باشد، نميشود با او حرف زد و منطقى صحبت كرد؛ تسليم تعصّبها و ندانستنها و جهالتهاى خودش است امام سید علی خامنه ای دامت برکاته دشمن شناسی ، ص https://eitaa.com/fatemi222/14414