eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
966 عکس
875 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
موضوع: دین گریزی جوانان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِین‏ ♦️شعر این چه شوریست که در دور قمر می بینم همه آفاق پُر از فتنه و شر می بینم  هر کسی روزبهی می طلبد از ایام علت آنست که هر روز بَتر می بینم  ابلهان را همه شربت زگلاب و قند است قوت ِ دانا همه از خون جگر می بینم  اسب تازی شده مجروح به زیر ِ پالان طوق ِ زرین همه در گردن ِ خَر میبینم  دختران را همه جنگ است و جدل با مادر پسران را همه بدخواه ِ پدر می بینم هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد هیچ شفقت نه پدر را به پسر می بینم پندحافظ بشنو خواجه برو نیکی کن که من این پند به از دُر و گهر می بینم 🔘مقدمه در احادیث ، یک کلید واژه، که شامل هشدار مهمی است به چشم می خورد؛ «تعرب بعد الهجرة» یعنی قرار گرفتن در محیطی که موجب نقص در دین فرد و بازگشت از فرهنگ دینی به فرهنگ جاهلی می شود. به عنوان مثال در حدیثی که امام صادق(ع) از کتاب علی(ع) نقل میکند «تعرب بعد الهجرة» یکی از اصلی ترین گناهان کبیره و در کنار مفاهیمی مانند کفر و قتل ، معرفی شده است. از رهگذر این اشاره حدیثی بنا داریم یکی از موضوعات مهم روز را که گاهی از آن به عنوان « دین گریزی» تعبیر می شود ،مورد بررسی قرار دهیم. 🔺نکته؛ رویش ها و ریزش ها🔺 در اول بحث لازم است این را متذکر شویم که اگر چه شاهد تاثیر پذیری برخی جوانان از محیط فضای مجازی در سست شدن از اعتقادات و اخلاقیات هستیم که از طریق شبهات اعتقادی و اغواگری های صنعت شیطانی پورن صورت میگیرد . اما روی دیگر سکه عبارت است روی آوردن اندیشمندان غربی به توصیه مخاطبان به معنویت. گوستاو یونگ می نویسد: «ما در عصر بزرگ ترین آشوب ها و بی قراری ها به سر می بریم؛ در عصر کشمکش های عصبی، اغتشاش های ذهنی و سردرگمی دیدگاه ها و باورها». فروم می گوید: زندگی ما توأم با آشفتگی و سرگردانی روحی است که به گونه ای خطرناک به حالت دیوانگی نزدیک شده است. فشارهای روانی بر انسان معاصر به اندازه ای است که 80٪ بیماری های جدید از فشارهای روانی ناشی می شود. این انسان با این دغدغه ها و مشکلات روحی و روانی، دین را عاملی برای نجات خویش می بیند و به سمت دین می رود. براین اساس یونگ برای دین خصلتی روان درمان گرانه قائل است و دین را معنی بخش وجود انسان و رهایی بخش او از مشکلات می شناساند. 👈البته لازم است این نکته را اضافه کنیم که اگر آرامش بخشی و معنویت، کارکرد اصلی دین دانسته شود ، جوانان تحت تاثیر شگردهای تبلیغاتی معنویت های جعلی را منبع آرامش دانسته و از دین واقعی فاصله خواهد گرفت. به قول خودمانی خنده با قلقلک را به خنده واقعی که از سر انبساط روحی است ترجیح خواهد داد. با این مقدمه بحث را در چند عنوان پی میگیرم؛ 🔷احادیث تکان دهنده  سخن را با حدیثی تکان دهنده از پیامبر دنبال میکنیم؛ ➖ أنَّهُ نَظَرَ إلى بَعضِ الأطفالِ فَقالَ : وَيلٌ لِأَولادِ آخِرِ الزَّمانِ مِن آبائِهِم. فَقيلَ : يا رَسولَ اللّه ِ، مِن آبائِهِمُ المُشرِكينَ؟ فَقالَ : لا، مِن آبائِهِمُ المُؤمِنينَ ؛ لا يُعَلِّمونَهُم شَيئا مِنَ الفَرائِضِ، و إذا تَعلَّموا أولادُهُم مَنَعوهُم، و رَضوا عَنهُم بِعَرَضٍ يَسيرٍ مِنَ الدُّنيا، فَأنا مِنهُم بَرِيء ، و هُم مِنِّي بُرآءٌ.  پيامبر (ص) به برخى كودكان ، نگاه كرد و فرمود : «واى بر كودكان آخر زمان از دست پدرانشان !» . گفته شد . اى پيامبر خدا! از پدران مشركشان ؟ فرمود : «نه . از پدران مؤمنشان كه چيزى از واجبات را به آنان نمى آموزند و چون فرزندانشان ، خود بياموزند ، آنان را باز مى دارند و نسبت به آنان از [داشتن] چيز اندكى از دنيا راضى مى شوند . من ، از آنان بيزارم و آنان ، از من بيزارند .(۱) ➖طبق حدیث معروف دیگری فرمود: «يأتي علي الناس زمان الصابر منهم علي دينه كالقابض علي الجمرة ؛رسول خدا فرمود: زمانی بر مردم می آید كه ماندن بر دین حق مانند نگه داشتن گلوله آتش در دست است» .(۲) ➖در حدیثی نسبتا طولانی سدیر صیرفی گریه شدید امام صادق(ع) را گزارش می کند وقتی راز گریه را سؤال میکند امام می‌فرماید: صبح امروز در کتاب جفر نظر کردم و درباره ولادت و غیبت طولانی و طول عمر قائم ما ،«بَلْوَی الْمُؤْمِنِینَ بِهِ مِنْ بَعْدِهِ و تَوَلُّدَ الشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیْبَتِهِ وَ ارْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْ»و بلای مومنین، در آن زمان و ایجاد شک و تردید در اثر طول غیبت و ارتداد اکثریت مردم از دین و خروج آنان از تعهد به اسلام تامل و دقتی داشتم. در اثر آن، رقّت مرا فرا گرفت و حزن و اندوه بر من چیره شد.(۳) 🔻 ادامه دارد 👇👇
☑️علل بازگشت از فرهنگ دینیضعف شناختی یکی از علت های دور شدن جوانان از فرهنگ دینی ، ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه می شود. جوان به جهت توانمندی های ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را بر نمی تابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می زند و می خواهد دینی را بپذیرد که متناسب با سطح تفکر او باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می شود، برایش قانع کننده نیست. نوح (ع) به قوم خود می فرماید: «وَ لکنِّی أَراکمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ»شما را مردمانی ناآگاه می بینم. امیرمؤمنان (ع) نیز درباره علت کفر می فرماید: «لو انَّ العباد حین جهلوا وقفوا، لم یکفروا و لم یضلّوا» اگر مردم در موارد ناآگاهی درنگ و تأمل می کردند، هرگز به کفر و گمراهی نمی گراییدند». 👈جوانان صورت بزک شده جامعه غربی را می بیند و نسبت به واقعیات جامعه غربی اطلاع ندارند. همین طور نسبت به زیباییهای اسلام آگاهی ندارند. ➋سطحی نگری برداشت های غلط و نادرست از معارف دینی، در دین گریزی جوانان مؤثر است. بسیاری از اوقات دین مساوی با معنویت، لحاظ شده و در حد یک نیاز معنوی صرف فروکاسته می شود.که در این صورت جوانان با معنویت های کاذب دنبال برآورده شدن نیازهای فطری بر می آید. در حالی که باید توجه داشت دین اگر چه از نظر معنویت آفرینی آرامش بخشی را به دنبال دارد اما مهم تر از آن معنا بخشی به زندگی است که باید برای جوانان به درستی تبیین شود. به عبارت دیگر دین در صدد پاسخ های به سؤالات بنیادین است چنانچه در روایتی از حضرت علی(ع) نقل شده است؛رَحِمَ الله امْرَاً عَرِفَ مِنْ اَيْنَ و في اَيْنَ وَ اِلي اَيْنَ»خدا رحمت كند آن كسي را كه بداند از كجا آمده، براي چه آمده و به كجا مي‌رود. ➌.بر آورده نشدن نیازها روان شناسان نیازهای اصلی انسان را غذا ، لباس، مسکن و نیازهای جنسی بر شمرده اند. تأمین به موقع این نیازها، نقش بسیار مهمی در تعدیل رفتار و رشد و تکامل او دارد و بر آورده نشدن آنها نه تنها مانع رشد و کمال که سبب ناهنجاری های رفتاری زیادی می شود. کفر- به عنوان یک نابهنجاری اعتقادی- همان سان که می تواند معلول جهل و ضعف معرفتی باشد، معلول فقر نیز هست. از این رو معصومین علیهم السلام فرموده اند: «کاد الفقر ان یکون کفرا»فقر نزدیک است که به کفر کشیده شود. پس میتوان گفت یکی از پیامدهای احتمالی فقر، کفر و دین گریزی است. همین طورپیامبر اکرم (ص)در مورد اهمیت ازدواج می فرماید: «من تزوّج فقط احرز نصف دینه، فلیتق اللّه فی النصف الباقی» آنکه ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است؛ پس در نیم دیگر پروای الهی پیشه سازد. بنابراین فراهم نبودن شرایط تأمین این نیازها ، زمینه ساز گناه و زایل شدن ایمان می شود و به تدریج تبدیل به گریز از دین می گردد. ➍رفتار ریاکارانه متأسفانه باید اذعان کنیم که در جامعه با افرادی مواجه هستیم که با ریا کاری خود را مدعی دین داری جا میزنند و هنگامی که شخصیت واقعی شان برای جامعه رو می‌شود به طور طبیعی برای جوانانی که توفیق درک حضور شخصیتهای متدین واقعی را نداشته تزلزل آفرین خواهد بود. ➎شبهات يكي ديگر از عوامل دين گريزي شك و ترديد نسبت به آموزه ها و سنت هاي ديني است. اين عامل در عصر جديد كه دوران گرداب هاي سهمگين شك و ترديد است بسيار بيشتر از گذشته جلوه مي كند. پر تکرارترین شبهات ، در قالب « القا تضاد بین آموزه های دینی و عقلانیت» و « القا تضاد بین علم و دین»می باشد. از باز تولید شبهات قدیمی نظیر تکامل که به چگونگی آغاز و گسترش عالم مربوط میشود ، گرفته تا شبهات جدیدی که از دانشمندان آتئیست مانند هاوکینگ نشر داده می شود که از طریق توجه دادن مخاطب به گستردگی عالم سعی دارد دل و فکر مخاطب را نسبت به گذاره های دینی، [دقیق تر بگیریم نسبت برداشت های کودکانه از گذاره های دینی] مردد سازد. 🔻 ادامه دارد 👇👇
محیط یکی دیگر از مهم ترین عوامل که باعث بازگشت از دین و فرهنگ دینی می شود محیط های تردید آفرین و اغوا گر است که امروزه از طریق گوشی ها این امر صورت می گیرد. ➖ارائه معيارهاي ارزشي فرهنگ غرب و القاي آن بر افراد جامعه که عبارت است از رفاه مادي، بهره جويي و لذت بردن بي حد و لجام گسيخته در زندگي و سرانجام، زندگي در چهارچوب حيات مادي و حيواني به دور از معنويات و اخلاق و انسانيت، به خورد جوانان داده میشود. ➖در فضای رسانه ای با شگردهای مختلف شبانه روز تلاش میکند انسان با معنويت و باتقوا را انساني عقب مانده و غيرمتمدّن مي دانند; ولي انسان بي بندوبار، رفاه طلب، سودجو، ثروت اندوز، چپاولگر، بي دين و لامذهب را انساني متمدّن، متشخص و هماهنگ با زندگي مدرن امروزي معرفي مي كنند. ➖پرورش روح انسان بدون محدودكردن شهوت امكان پذير نيست و انسان وقتي شهواتش عنان گسيخته باشد، مانند حيوانات مي شود و در اين صورت، راه رشد انساني براي رسيدن به كمالات مسدود مي گردد.  ➖تخریب شخصیت الگوهای دینی یکی دیگر از ترفندهای رسانه ای است با القای شبهات و نشر گسترده اکاذیب سعی دارند جوانان را از الگو های دینی دور کنند . پیامبر در یک پیشگویی هشدار آمیز فرمودند؛ سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى اَلنَّاسِ يَفِرُّونَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ كَمَا يَفِرُّ اَلْغَنَمُ مِنَ اَلذِّئْبِ اِبْتَلاَهُمُ اَللَّهُ بِثَلاَثَةِ أَشْيَاءَ اَلْأَوَّلُ يَرْفَعُ اَلْبَرَكَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ اَلثَّانِي سَلَّطَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ اَلثَّالِثُ يَخْرُجُونَ مِنَ اَلدُّنْيَا بِلاَ إِيمَانٍ.(۴) مى‌آيد زمانى بر امت من كه ميگريزند از عالمان چنانچه ميگريزد گوسفند از گرگ مبتلا ميگرداند ايشان را خداى تعالى بسه چيز اوّل باز ميگيرد بركت را از مالهاى ايشان و دوّم مسلّط‍‌ ميسازد خدا بر ايشان پادشاه ستمكار و سيم بيرون روند از دنيا بى‌ايمان. ☑️اشاره به برخی راهکارها اگر چه معتقدیم شناخت درد گام مهم درمان است و در بیان علل فاصله گرفتن جوانان از آموزه ها و فرهنگ دینی های، سعی شد برای پیشگیری و علاج اشاره های ضمنی نیز داشته باشیم اما برای تکمیل بحث نکاتی عرض میکنیم؛ ۱.ارائه شناخت متناسب با فهم و نیاز مخاطب چنانچه پیامبران علیهم السلام در برخورد با مردم و آشنا کردن آنها با معارف دین، به بعد شناختی آنان توجه داشتند و مطالب را در سطح فهمشان بیان می کردند: انا معاشر الانبیاء امرنا ان نتکلم الناس علی قدر عقولهم ؛ «ما پیامبران موظف شده ایم که با مردم متناسب با میزان شناخت و درک آنها سخن گوییم». ۲.ارائه استدلال اسلام دین فطری و عقلانی و متکی بر برهان و استدلال است. از این رو باید با استدلال و روش منطقی بیان شود. ۳. اطمینان به مسیر یکی از شرایط مواجهه با جوانان مردد و در معرض انحراف عبارت است از اینکه خود ما که در صدد آگاهی دادن هستیم به درستی راه اطمینان داشته باشیم کم امام رضا(ع) فرمود: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا قُلْتُ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا(۵) خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیاء می‌کند. پرسیدم چگونه امر شما احیاء می‌شود؟ فرمود: علوم و معارف ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد؛ زیرا مردم اگر زیبایی‌های کلام ما را بدانند، از ما پیروی می‌کنند. ۴.سعی در حل مشکلات مدعیان دین داری باید در عمل دغدغه‌ مندی شان برای رفع نیازهای افراد را نشان بدهند و این مهم در حدی اهمیت دارد که یکی از موارد زکات مولفه قلوبهم هستند یعنی غیر مسلمانانی که نیاز های اولیه شان تأمین نشده با کمک به آنها، جان و دل آنها را به پذیرش دین حق و آموزه های آن نرم کنیم . ۵.کنترل فضای مجازی دلسوزان فرهنگ ملی و دینی همواره خطرات رها بودن فضای مجازی را هشدار میدهند به ویژه کودکان و نوجوانان در معرض آسیب های جدی اخلاقی و اعتقادی هستند و باید آنها با نظارت عالمانه والدین از این فضا بهره مند شوند. چنانچه فقها، در زمان های قدیم با عنوان« کتب ضاله» نگهداری و مطالعه کتاب های گمراه کننده نهی می کردند. 🔻 ادامه دارد 👇👇
💠داستان در تفسیر ابوالفتوح رازی آمده است: جوانی در اوقات نماز بالای مأذنه ی مسجد اذان میگفت. یک روز در حال اذان گفتن به خانه های اطراف مسجد نظر انداخت، ناگهان نگاهش به دختر زیبایی افتاد. دل به او داد، پس از اذان در آن خانه را کوبید. صاحب خانه در را باز کرد. جوان گفت: اگر دخترتان را به شوهر میدهید، من مایلم. صاحب خانه گفت: ما «آسوری» مذهب هستیم، اگر مذهب ما را انتخاب کنی، دخترم را به ازدواج تو در می آورم. جوان که به زیبایی و جمال دختر دل بسته بود از پذیرش شرط پدر دختر استقبال کرد. از اسلام دست برداشت و به شرک روی آورد. اما در روز عقد ، از بالای پله های خانه با سر به زمین افتاد و به هلاکت ابدی دچار شد.(۶) 💠داستان یکی از داستان های تاریخی که به موضوع بحث مربوط است داستانی است که طبق نظر مفسرین این آیه به آن اشاره دارد ؛ «واتلُ عَلَیهِم نَبَاَ الَّذی ءاتَینـهُ ءایـتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَاَتبَعَهُ الشَّیطـنُ فَکانَ مِنَ الغاوین• ولَو شِئنا لَرَفَعنـهُ بِها ولـکِنَّهُ اَخلَدَ اِلَی الاَرضِ واتَّبَعَ هَوهُ» و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد!و اگر می‌خواستیم به آن آیات او را رفعت مقام می‌بخشیدیم، لیکن او به زمین (تن) فروماند و پیرو هوای نفس گردید.) هنگامی که سپاه حضرت موسی(ع) جهت آزاد سازی سرزمین شام از دست حاکمان ستمگر عمالقه به آن منطقه لشکر کشی کرد ، حاکمان عمالقه روشهای مختلفی برای مقابله و شکست لشکر حضرت موسی(ع) به کار گرفتند از جمله اینکه به عالم مستجاب الدعوه بلعم بن باعورا گفتند تا سپاه حضرت موسی(ع) را نفرین کند او ابتدا قبول نمیکرد اما با وسوسه های چه انجام دادند او راضی شد که بالای کوه رفته و سپاه موسی(ع)را نفرین کند. بلعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای کوه رود، الاغ پس از اندکی حرکت سینه‌اش را بر زمین می‌نهاد و برنمی‌خاست و حرکت نمی‌کرد، بلعم پیاده می‌شد و آنقدر به الاغ می‌زد تا اندکی حرکت می‌نمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بلعم گفت: «وای بر تو‌ ای بلعم کجا می‌روی؟ آیا نمی‌دانی فرشتگان از حرکت من جلوگیری می‌کنند.» بلعم در عین حال از تصمیم خود منصرف نشد، الاغ را رها کرد و پیاده به بالای کوه رفت، و در آنجا همین که خواست اسم اعظم را به زبان بیاورد و بنی‌اسرائیل را نفرین کند اسم اعظم را فراموش کرد و زبانش وارونه می‌شد به طوری که قوم خود را نفرین می‌کرد و برای بنی‌اسرائیل دعا می‌نمود. به او گفتند: چرا چنین می‌کنی؟ گفت: «خداوند بر اراده من غالب شده است و زبانم را زیر و رو می‌کند.» در این هنگام بلعم باعورا به حاکمان ظالم گفت: اکنون دنیا و آخرت من از من گرفته شد، و جز حیله و نیرنگ باقی نمانده است. آنگاه چنین دستور داد: «زنان را آراسته و آرایش کنید و کالاهای مختلف به دست آنها بدهید تا به میان بنی‌اسرائیل برای خرید و فروش ببرند، و به زنان سفارش کنید که اگر افراد لشکر موسی (علیه‌السّلام) خواستند از آنها کامجویی کنند و عمل منافی عفت انجام دهند، خود را در اختیار آنها بگذارند، اگر یک نفر از لشکر موسی (علیه‌السّلام) زنا کند، ما بر آنها پیروز خواهیم شد.» آنها دستور بلعم باعورا را اجرا نمودند، زنان آرایش کرده به عنوان خرید و فروش وارد لشکر بنی‌اسرائیل شدند، کار به جایی رسید که «زمری بن شلوم» رئیس قبیله شمعون دست یکی از آن زنان را گرفت و نزد موسی (علیه‌السّلام) آورد و گفت: «گمان می‌کنم که می‌گویی این زن بر من حرام است، سوگند به خدا از دستور تو اطاعت نمی‌کنم». آنگاه آن زن را به خیمه خود برد و با او زنا کرد، و این چنین بود که بیماری واگیر طاعون به سراغ بنی‌اسرائیل آمد و همه آنها در خطر مرگ قرار گرفتند. که به گفته بعضی طاعون موجب هلاکت ۹۰ هزار نفر از لشکر موسی (علیه‌السّلام) گردید.(۷) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱. مستدرك الوسائل : ج ۱۵ ص ۱۶۴ ۲ّ.مستدك الوسائل ، ج ۱۲ ص۳۳ ۳.بحارالأنوار، ج۵۱، ص۲۱۹ ۴.جامع الاخبار،ج۱،ص۱۳۰ ۵.وسائل الشیعه،ج۲۷،ص۹۲ ۶. هزار و یک حکایت اخلاقی،ج۱،ص۵۲۶ ۷.بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۷۵. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ◾️سایر موضوعات محرمی https://eitaa.com/fatemi222/9366
مبحث سومی هم که امشب پیشنهاد می‌گردد در رابطه با معنویت می‌باشد
کاهش معنویت و دینداری (شب سوم محرم ، دکتر رفیعی) سخنران: حجت الاسلام رفیعی اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا ابی القاسم مصطفی محمدوعلی آله طیبین الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین ولعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین. قال الله تبارک و تعالی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ». بحث این دهة ما با عنوان هشدارهای حسینی است یعنی تذکرات نهیب‌ها و خطراتی که اباعبدالله ـ علیه السلام ـ قبل از حادثة کربلا یا روز عاشورا بیان کردند اینها خیلی مهم است کاربردی به درد امروز ما همه روز ما که بدانیم از تکرار این قصه حداقل بپرهیزیم از مبتلا شدن به این مواردی که ابی‌عبدالله هشدارشو داده دوری کنیم. 💠 هشدار قبل از واقعه عرض کردم هشدار همیشه قبل از واقعه است شما بیائید جادة که پیچ خطرناکی است سر پیچ نمی‌آیند هشدار بدهند هزار متر دو هزار متر قبلش تابلو میزنن اینجا پیچ خطرناکه این تابلو هشدار برا تصادف است در جاهایی که پر خطر هست غالباً هشدار میدن یا در ماشین شما می‌بینید بعضی از چراغ‌ها لامپ‌ها آمپرها وقتی روشن میشه یا از یک مرحلة بالاتر میره این هشدار به راننده است قبل از اینکه موتور بسوزه ماشین متوقف کنه هشدار نسبت به یک خطری تو این ماشین هست در بدن ما هم همینطور است بعضی‌ اوقات یه دردی در ناحیة سینه یه دردی در ناحیة جای دیگة بدن ممکنه هشدار به یک بیماری قلبی مغزی فشار و لذا انسان اگر دقت کنه منجر به اون واقعه و حادثه نمی‌شود در مباحث اخلاقی و دینی هم همینطور است اینکه شما می‌بینید مرتب ما تو قرآن هشدار داریم بعضی هشدارها دیشب عرض کردم تکرار میشه هی خدا بیان می‌کنه تو سوره‌های مختلفی میگه مثلاً هشدار به خطر شیطان چرا اینقد تو قرآن آمده خب یکجا خدا بیان می‌کرد و تمام می‌شد اما تو هر سوره‌ای شما به هر شکلی می‌بینید. 💠 کاهش معنویت و دینداری در سوره‌های مختلفی خداوند این خطر را متذکر میشه یادآوری می‌کنه حالا ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ در نامه‌هاشون فرمایاتشون روی یکسری محورهایی دست گذاشته که مشکل جامعه این است که داره یک حادثه‌ای اتفاق می‌افته به نام کربلا کشتن پسر پیامبر و حادثه‌ای که به هر حال عواملی دست به دست هم داده و اون ایجاد کرده یکی از اون هشدارها را دیشب گفتم بدعت بود که توضیح دادم فرمودند جامعه دچار بدعت شده البدعة قد احییت که بدعت‌ها را توضیح دادم که چی بود دومین هشداری که امشب عرض می‌کنم و ابی‌عبدالله صریح در کلامش فرموده کاهش معنویت، کاهش دینداری، کاهش توجه به ارزش‌های معنوی است ببینید. ادامه دارد 👇
💠 نیازهای مادی و معنوی ما دو تو بُعد داریم یه بُعد جسم داریم یه بُعد روح به صورت ساده یکسری نیازهای مادی داریم یکسری نیازهای معنوی نیازهای مادی ما با حیوانات مشترک است میل به غذا ما داریم حیوانات هم دارد میل به آب ما داریم حیوان هم داره میل جنسی ما داریم حیوان هم داره میل به خواب نیاز به خواب ما داریم حیوان هم داره میل به سکنی ما داریم حیوان هم دلش میخواد یک جایی ساکن باشه در یک محلی مثلاً محل زندگیش باشه محل استراحتش اینها چیزهایی است که چیز خیلی در واقع ضروری و در عین حال عادی است. اگر یک کسی تمام زندگیش شد همین کما اینکه کمونیست‌ها همینو گفته آخرتی نیست خدایی نیست و همینه خوردن و خوابیدن إطفای غریزة جنسی خب این انسان مساوی میشه با حیوانات یعنی همه زندگیش شد همین خوردن، خوابیدن، مسکن، ازدواج، کار، تلاش و در واقع از این دایره که الان بعضی دنیا اینطور دارند زندگی می‌کنند این زندگی لازم است اما کافی نیست این زندگی بُعد حیوانی است. اما به خودمون نگاه می‌کنیم یک نیروی داریم به نام عقل خب عقل در ما برا چی نهاده شده فطرت حس پرستش حس دوستی حس محبت حس. این احساس‌هایی که اینها فوق مادی است ما به اینها می‌گوئیم احساس‌های معنوی نیازهای فوق مادی که نیازی هم به دلیل نداره بگیم آقا به این دلیل نه شما به گذشتة تاریخ مراجعه می‌کنی هزاران سال پیش تو غارها الان علامت‌هایی که به دست میاد نشان میده مردم نقاشی می‌کشیدند خدا داشتند ولو بت می‌پرستیدند ولی حسن پرستش حس زیبایی حس با هم بودن حس خلاقیت درشون بوده حالا اگر یک کسی گفت نه آقا همون اولی امیرالمؤمنین می‌فرماید: این دیگه انسان نیست این حیوان است چهره‌اش چهرة‌ انسانی است این کلام نهج‌البلاغه است الصورة صورة الإنسان بعضی از انسانیت فقط قیافة انسان دارد و القلب قلب الحیوان قلب قلب حیوان است و ذلک میت الحیاء؛ اینا انسان نیستند اینا مردة متحرک هستند کسی میتونه بگه نتانیاهو انسان است آدمی که اینطور داره جنایت می‌کنه آدم می‌کشه لذت می‌بره حجاج انسانه صدام انسان بود این کسانی که امروز دارند در صعودی مردم یمن را اینطور به خاک و خون می‌کشند کودک‌کشی می‌کنند خب این همة هدفش اینه حکومتش حفظ بشه ریاستش حفظ بشه ولو به قیمت کشتن نزدیکان خودش فرزندان خودش خب چقدر تو تاریخ شما شاهان قدرتمندان فرزندان خودشون از بین بردن مأمون برادرش امین را کشت برای اینکه به قدرت برسه تو شاه‌های دیگه نگاه کنید چقدر جنایت صورت گرفته برای این ریاست پس اگر یک کسی گفت همه چیز همینه امیرالمؤمنین می‌فرماید: این اسمشو انسان نذارید قرآن هم می‌فرماید: این مرده است «إِنَّک لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَي» (سوره نمل، آیه 80)؛ این یک قصه. اما اگر قرار شد این دومی هم باشه جامعه‌ای که اون دومی توش کاهش پیدا کنه یا تعطیل بشه یا فروکش که این جامعه خطرات درش ایجاد میشه امیرالمؤمنین ـ‌ علیه السلام ـ این داستان را من عرض کنم بعد نتیجه‌گیری کنم در جنگ صفین وقتی رسیدند به منطقة صفین که در سوریة فعلی واقع شده منطقة رقه که شهدای صفین اونجا دفن هستند . یکی از محل‌های زیارتی که گاهی عزیزان قبلاً می‌رفتند همین منطقة رقه قبر عمار یاسر و قبر اویس قرن شهدای صفین است وقتی حضرت رسید به این منطقه دید سپاه معاویه زودتر رسیدند وقتی زودتر رسیدند آب را محاصره کردند چند هزار لشکر همراه امیرالمؤمنین از کوفه آمده تا صفین آب بسته خب اینا از تشنگی میمیرند اصلاً نیازی به جنگ نیست آب وقتی تعطیل بشه آب خودش یکی از عوامل اصلی حیات است طَعمُ الماءِ طَعمُ الحَياةِ؛ از امام صادق پرسیدند آقا طعم آب چیه فرمود: طعم آب طعم زندگی است طَعمُ الماءِ طَعمُ الحَياةِ؛ (کافی، ج6، ص381) ماء حیات زندگی است ادامه دارد 👇👇
💠 زنده بودن و ذلیل بودن؛ مرگ است قرآن می‌فرماید: همه چیز از آب حی زنده است یک سخنرانی کرد امیرالمؤمنین خیلی کوتاه خدا رحمت کنه همة گذشتگان مرحوم شهید مطهری می‌فرماید: این یک خط کلام یک سخنرانی کوتاه غوغایی ایجاد کرد در سپاه امیرالمؤمنین به گونه‌ای که فوراً حمله کردند آب را آزاد کردند چی فرمود: این تعبیر را ببینید فرمود: فَالْمَوْتُ‌ فِي حَيَاتِكُمْ‌ مَقْهُورِينَ‌ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِين‌؛ (بحار الأنوار، ج32، ص442) فرمود: شما زنده باشید اما ذلیل باشید بدبخت باشید این مرگ است زندگی نیست فَالْمَوْتُ‌ فِي حَيَاتِكُمْ‌ مَقْهُورِينَ‌؛ زنده باشید اما مثل یک آدم میت مثل یک آدم ذلیل که معاویه به شما زور بگه حاکم باشه برید برا آب التماس کنید اما وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِين‌؛ بمیرید اما با عزت باشید با کرامت باشید پیروزید این جمله یک موجی ایجاد کرد بعد هم فرمود: آب نمی‌نوشید مگر اینکه شمشیرهای شما از خون اینها بنوشه اول باید شمشیرهاتون از خون اینها سیراب کنید بعد خودتون آب بنوشید که حمله کردند آب را آزاد کردند خیلی با سرعت این همون کلام ابی‌عبدالله است که فَإِنِّي لا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً؛ (بحار الأنوار، ج44، ص381) حیات و زنده بودن هر زنده بودنی که تو اسلام ارزش نداره هر زنده بودنی که تو اسلام نمره نداره زنده بودن با ننگ و عار این به اصطلاح حیات نیست و لذا این هشدار را امام حسین ـ‌ علیه السلام ـ داد. آقایان عزیز، خواهران گرامی همینی که پیغمبر هم می‌فرمود، می‌فرمود: إنی أخاف علیکم استخاف بالدین؛ من یک چیز خیلی میترسم بعد از خودم و اون خفی شدن دین است یعنی آدم‌ها برا تحصیل بچه‌اشون برا خرابی خونه‌اشون برا بیماریشون برای خراب شدن ماشینشون برای همه چیز اهمیت قائل بشند اما برا دینشون اهمیت قائل نشن واقعاً اگر یک نماز صبح قضاء بشه یا فوت بشه به اندازة یه بچه بیمار بشه آدم ناراحت میشه واقعاً تو زندگی اینقدی که مثلاً انسان نتوانه نیازهای مادیشو ناهارشو شامشو لباسشو خونه‌اشو فراهم کنه اینقدم دغدغة روزة ماه رمضان داره اینقد دغدغة خمس داره اینقدم دغدغة در واقع دینداری داره لقمه حرام تو زندگیش نیاد لقمه حرام تو زندگیش نیاد اما از اون زمانی که دینداری در زندگی انسان اهمیت رتبه‌اش بیاد پایین‌تر از دنیاداری یعنی این آقا برای سرماخوردگی بچه‌اش تو دو نیمة شب بلند میشه بره بیمارستان بچه تب کرده حقم داره لازمم هست پولم نداشته باشه انگشترش می‌فروشه عرض می‌کنم که ساعتشو گرو میذاره هر جوری که شده این بچه امشب سرم بخوره آمپول بخوره نیازش رفع بشه تبش پایین بیاد اما واقعاً‌ این دغدغه‌رو برا دین خودش برا دین بچه‌اش برا مسائل اعتقادی‌اش این هست یا نیست؟ این خیلی مهمه و لذا اونقد دین آقایون خواهرا اونقد دین کمرنگ میشه در طول تاریخ حجاب کمتر دینداری کمرنگ لقمة حلال هی توجیهات اینقد تو دین هی توجیهات تزریق میشه ادامه دارد 👇👇
💠 کتاب و سنت جدید روایت داریم امام صادق فرمود: وقتی امام زمان ظهور می‌کنه مردم میگن یأتی بالدین جدید و کتاب جدید و سنت جدیده و قضاء جدید؛ میگن امام زمان چهار تا چیز جدید اُورده امام زمان چیز جدید نمیاره همونی که پیغمبر فرموده میگن دین نو اُورده قرآن نو اورده سنت جدید اورده و قضاء یعنی قضای با قاف و صاد ضاد یعنی قضاوت حالا چقدر انحراف ما تو برداشت از این چهار تا نه تو اصلش امام زمان قرآن غیر از این قرآن نمیاره همین قرآن است ولی میگن کتاب جدید اورده دین جدید سنت جدید قضاوت جدید. این همان خطری است که در واقع تذکرش را داد من یک عبارتی امروز دیدم خیلی جالب بود که به نظرم شیخ صدوق نقل کرده این را وقتی اباعبدالله ـ علیه السلام ـ را به شهادت رساندند یک منادی ندا داد تو آسمان اینم از اون چیزهایی بود که من جدید باز دیدم ندیده بودم قبلاً یک منادی تو آسمان ندا داد بعد از شهادت ابی‌عبدالله اینو تو منابع آمده فریاد زد که این فریاد را همه شنیدن لشکر دشمن شنید اون ندا این بود أیتها القوم الظالمه؛ ببینید عبارت را آی امتی که ظلم کردی القاتله کشتی عترت نبیها؛ فرزندان پیغمبر را کشتی أیتها امته الظالمه القاتله عترت نبیکم لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ (من لا یحضره الفقه، ج2، ص89) امیدواریم دیگه نه روی عید فطر را ببینید نه روی عید قربان فطر یعنی عید فطر که بعد ماه رمضان هست أضحی یعنی قربان این یعنی چی چرا یک منادی بعد از حادثة عاشورا تو آسمان ندا میده آی قوم ظالم قاتل که پسر پیغمبر کشتید لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ می‌دونید یعنی چی؟ یعنی دیگه روزه‌ای باقی نذاشتی فطر مال مسلمان‌هاست شما مسلمان نیستید دو تا عید مهم همة مسلمان‌ها عید قربان و فطر است لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ یعنی نه شما فطر و نه أضحی دیگه از شما خدا توفیقش بگیره یعنی شما چون قربان راجع حج است فطر راجع روزه است دو تا رکن مهم و دو تا از مبانی که اسلام داره یکیش روزه است یکیش حج است این میخواد بگه یعنی شما اصلاً مسلمان نیستید چون فطر و قربان مال مسلمان‌هاست این هشداری بود که اباعبدالله ـ علیه السلام ـ داد و قرآن کریم مکرر خطر اینکه دین لهو و لعب بشه دین بازیچه بشه غلو در دین بشه سست مردم به دین نگاه کنند امان امان از اون زمانی که دین نگاه بهش نگاه حاشیه‌ای بشه فصلی بشه اصلی نشه اگه دینداری فصلی شد نه اصلی اگر دینداری فرعی شد نه مبنایی اگر دین هم یه گوشه‌ای مثل دیدید گاهی تو حاشیة کتاب یه چیزی می‌نویسند اومد یعنی نماز، روزه، حج، جهاد،‌ خمس دین یعنی همینا دیگه دین توحید،‌ اعتقادات و فروع است ابی‌عبدالله فرمود: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ (بحار الأنوار، ج44، ص383) مردم شدن تو اون بُعد اول قوی شدند برا دنیا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ؛ دین به زبانشون هست بعد حضرت فرمود: بعضی‌ها دین را برا دنیا می‌خواهند يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ؛ هر چقدر از دین که با دنیاشون منافات نداشته باشه لذا شما ببینید درصدی که خمس می‌پردازند با درصدی که فرض کنید نماز می‌خوانند با درصدی که روزه می‌گیرند با درصدی که عزاداری می‌کنند مساوی است؟ نه یعنی دینداری که خلاصه میزانش هزینه نداشته باشه به دنیاشون لطمه نزنه فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ تا یک آزمایشی پیش میاد جهادی، مبارزه‌ای، فرزند دادنی، دیانون و دینداران کم می‌شوند خب این دومین هشدار ابی‌عبدالله که امشب عرض کردیم هشدار به معنویت کاهش دینداری فصلی و فرعی شدن اعتقادات. ادامه دارد 👇
💠 کاهش معنویت اما اجازه بفرمائید یک حدیثی بخوانم این حدیث معنا کنم که در روایت داریم اگر چهار گروه وظیفه‌اشون خوب انجام بدن دین حفظ میشه خیلی روایت قشنگی است وَ قَالَ لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ یَا جَابِرُ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا یَسْتَنْکِفُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا یَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِیرٍ لَا یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ فَإِذَا ضَیَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکَفَ الْجَاهِلُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ؛ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا؛ (بحار الأنوار، ج2، ص36) جالب اینجاست حدیث دنیا هم داره قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ؛ پایه‌ها و استواری دین و دنیای مردم به چهار چیز است اگر چهار گروه وظیفه‌‌اشون خوب انجام بدهند دین حفظ میشه من بی‌هیچ حاشیه‌ای این بحث امشب عرض می‌کنم به عنوان تبیین این روایت خوب عنایت کنند عزیزانی که صدای ما را می‌شنوند می‌بینند گوش می‌دهند ببینید چقدر این روایت زیبا برا حفظ دینداری وظائف هر بخشی تعیین کرده ما تو جامعه یک عالم داریم یک جاهل خواص و عوام افرادی به هر حال اطلاعات دینی دارند تحصیل کردند آگاهی دارند کار علمی ازشون میاد جاهل هم به معنای بی‌سواد نیست یعنی افرادی هم نه عموم مردم هم ممکنه تحصیلات دیگر هم داشته باشه اما تو بحث دینی مطالعاتی ندارد این دو تو جامعه یک فقیر داریم یک غنی همیشه هم بوده پس عالم داریم جاهل فقیر داریم غنی شد ✅ چهار گروهی که به وظیفه خودشون عمل کنن دین حفظ می شود چهار گروه در این روایت می‌فرماید: اگر این چهار گروه وظیفة خودشون را انجام بدهند دین حفظ میشه چیه این چهار وظیفه اون چهار اساسی که دین نگهداری میشه یک: عالم مستعمل لعلمه؛ عالمی که علمش به کار ببره از علمش استفاده کنه استفاده برسونه فریاد بزنه سکوت نکنه آقایون خواهران اولین دلیلی که قضیة کربلا ایجاد شد یعنی یکی از ادله سکوت عالم بود عبدالله بن عمری که نفوذ داره تأثیر داره اگه تو مکه فریاد بزنه خودشم بیفته جلو دهها نفر آدم پشت سرش راه می‌افتند هم امام حسین می‌شناسه هم جایگاه آقا را می‌دانه هم خودش دیده پیغمبر چون از اصحاب پیغمبر است یعنی زمان پیغمبر درک کرده اصحاب به این معنا سینة ابی‌عبدالله را بوسید گفت یا رسول الله اینجا جایی که یابن‌الرسول‌الله اینجا جایی است که جدت بوسیده خب این آدم سکوت کرده خب وقتی عبدالله بن عمر سکوت کرد چند صد نفر چند هزار نفر سکوت می‌کنند اینها خطرناک است سلیمان‌بن صرد خزاعی عالم تو کوفه فریاد او اثر داره سکوت او هم عده‌ای را کنار میکشه شما چرا جنگ جمل آفریده شد جنگ جمل امیرالمؤمین فرمود: زبیر منا اهل البیت؛ کم حرفی نیست منا اهل البیت تعبیر منا اهل البیت را هر کجا به کار نمی‌بردند اهل‌بیت فرمود: زبیر از ما اهل‌بیت بود حالا چی شد یک مرتبه رفت تو جبهة مقابل امیرالمؤمنین می‌دونید چقد آدم بخاطر زبیر از علی جدا شد چون نگاه می‌کنند می‌بینند همینکه مقام معظم رهبری فرمود، فرمود: سکوت خواص اثرش خیلی است حالا حرفم که نزنه گاهی خود سکوت عالم مستعمل لعلمه. ادامه دارد 👇👇
عالم مستعمل بعلمه؛ یکی از قصه‌هایی که موجب شد عواملی که موجب شد کربلا آفریده بشه سکوت خواص بود نه هنگام کربلا بعدشم بعضی‌ها سکوت کردند اما نقطة مقابلش اونجاهائیکه فریاد زده شد ببینید چقدر اثر داره عبدالله بن... یک تنه تو مجلس ابن‌زیاد بلند شد دفاع کرد از امام حسین اثر گذاشت تأثیر گذاشت تو مجلس یزید ابو برزه از اصحاب پیغمبر است یک تنه بلند شد فریاد زد وقتی دید سر مقدس اباعبدالله دارند جسارت می‌کنند دفاع کرد اثر گذاشت من در روایت دیدم اونقد سخنان تو مجلس یزید همان خطبه‌ای که امام سجاد خواند و چند نفری هم گوشه و کنار مطالبی گفتند اثر گذاشت که خانوادة یزید خانوادة یزید ملعون یعنی همسرش دختراش سر اباعبدالله را بردند شستشو دادند معطر کردند در یک جای مناسبی قرار دادند یعنی بعد از قصة شام و اون قضایایی که برای ابی‌عبدالله پیش اومد این متن تاریخ است که سر را شستشو دادند معطر کردند نگهداری کردند حالا یا بلافاصله اونجا یا اجازه داده شد به کربلا برگرده به خاک سپرده شد این اثرش بود شما کاروان ابی‌عبدالله از شام خروجش غیر از خروج از کربلاست ببینید حسابی براشون محمل آماده کردند وسائل آماده کردند محافظ گذاشتن اینا اثر سخن یک عالم است این اولین وظیفه‌ای که دین را حفظ می‌کنه دوم: جاهل لا لیستنکب أن یتعلم؛ دومین عاملی که دین را حفظ می‌کنه افراد جاهل گفتم جاهل یعنی بی‌سواد نه جاهل یعنی کسی که تو دین متخصص نیست بابا هر کسی ما الان تو پزشکی جاهلیم تو مهندسی جاهلیم من خودمو عرض می‌کنم تو علم فیزیک و شیمی و مدیریت جاهلم بنده من مطالعه نکردم رشتة من نیست خب حالا من اگه مریضشم انستنکاف کنم به یک پزشک مراجعه کنم خودم دارو تجویز کنم درست میشه خودم بیام در واقع برا خودم برنامه‌ریزی کنم صحیح است یا خودم بیام بدون یک نقشه راهی ساختمان منزلم را بسازم نه جاهل تو هر رشته‌ای به عالم باید مراجعه کنه عزیزانی که گاهی شبهه براتون پیدا میشه تو اینترنت ماهواره‌ها تو فضاهای مجازی یا نه الان متأسفانه بازار تشکیک در دین بازار پر رونقی است هر کسی سعی می‌کنه یا تو این دعا یا تو این روضه یا تو این سند همه مثل اینکه حمله‌ها و هجمه‌ها همه جای عالم اومده رو این بُعد عیب نداره شبهه اگه با غرض و مرض نباشه عیب نداره بپرسند جواب بگیرند اما بعضی‌ها نمی‌آیند بپرسند با دو تا شبهه نماز میذاره کنار با دو تا شبهه مجلس اباعبدالله را میذاره کنار إ فلانی اینطور گفته خب بیا جوابشم بشنو از بعد از قضیة عاشورا شبهة علیه عاشورا شروع شد خود یزید شروع کرد یزید ملعون سر مقدس اباعبدالله جلوش گفت این قضیه جبری است خدا خواسته ما پیروز بشیم شما کشته بشید یعنی بلافاصله اولین شبهه را او انداخت که قصة کربلا جبر است همین حرفی که گفتم بعضی جاها تو این کشتار منی سردمداران بی‌کفایت صعودی گفتند قضا و قدر الهی است اصلاً قضا و قدر بیا معنا کنید همة امور عالم به قضاء و قدر است اصلاً قضا و قدر یعنی در واقع علم الهی به حوادث حکم الهی اما حکم الهی به ظلم نیست به کشتن مردم نیست کی گفته شما با بی‌کفایتی مردم را اینطور خونش این‌گونه جانشون از دست رفت فوراً به جبر انتصاب این اصلاً جبر نظر اموی‌ها بود چون پشتوانه‌اشون بود لذا معروفه که جبر یک دیدگاه اموی است نه یک دیدگاه علوی نه یک دیدگاه اسلامی اینم دومین گروهی که می‌توانند دین را حفظ کنند یعنی افرادی که بلد نیستند به خودش زحمت بده متخصص مراجعه کنند بابا یه رساله عالم دینی تقلید مثل سایر علوم مثل سایر کارها چطور تو پزشکی شما مقلدید تو دین خودت متخصصی ادامه دارد 👇👇