eitaa logo
منبرک فاطمی
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
990 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
راه‌ها‌ی خودشناسی یکی از گامهای نخستین در راه ‌اصلاح نفس‌ و ‌تهذیب‌ ‌اخلاق‌ و ‌پرورش‌ ملکات‌ والای انسانی، خودشناسی است. انسان از طریق خودشناسی به ‌کرامت نفس‌ و عظمت ‌خلقت‌ الهی و اهمیت ‌روح‌ آدمی که پرتویی از انوار الهی است، پی می‌برد. در اینجا برخی از راه‌ها‌ی خودشناسی و دست یابی به این ملکه ‌فضیله‌ را بیان می‌کنیم: ۱_ مطالعه اولین و ساده ترین راه خودشناسی ‌مطالعه‌ است. انسان با مطالعه کتب مختلف همچون کتب دینی‌، ‌روان شناسی‌، ‌جامعه شناسی‌، علمی و... می‌تواند به درون خود راهی برای شناخت باز کند و از استعدادها‌ و علایق‌ خود آگاهی‌ پیدا کند. لذا در سایه این شناخت و کشف این استعدادها خواهد توانست مسیری را برای ‌تکامل‌ پیدا کند. ۲_ شناخت گذشتگان امام علی‌ (علیه‌السلام) در ‌وصیت‌ خود به ‌امام حسن‌ (علیه‌السلام) می‌فرماید: گذشتگان هرگز از نگریستن به خویشتن باز نماندند، همانگونه که تو بر خویشتن می‌نگری و درباره خود اندیشیدند همانگونه که تو می‌اندیشی و این ‌نگرش‌ و ‌اندیشه‌ آنان را در نهایت کار وادار کرد به آنچه که شناختند ‌عمل‌ کنند. لذا با شناخت گذشتگان و ‌عکس العمل‌ آنان در مواجه با مسایل و مشکلات‌ و... می‌توان از اشتباهات‌ ‌آن‌ها ‌پند‌ گرفت و از موفقیت‌ها‌ی‌ ‌آن‌ها ‌الگو‌ برداری کرد. زیرا عمل ‌آن‌ها نشانه شناخت ‌صحیح‌ و یا ‌غلط‌ آنان از خود است. ۳_ تفکر یکی دیگر از راه‌ها‌ی خودشناسی ‌تفکر‌ است. انسان می‌تواند با ‌تعمق‌ و ‌تأمل‌ در درون خود و جستجوی اعماق وجود خود به شناختی عمیق و درونی برسد. 🆔 @fatemi222
✋۸ گام خودشناسی 1-روزانه دقایقی را به آرام سازی ذهن خود در مکانی آرام اختصاص دهید. 2-پس از آرام سازی ذهن در دفتری شروع به نوشتن کنید ،هر آنچه طی روز باعث آزار یا خوشحالی شما شده ، علت آنها را صادقانه و به دور از فریب دادن خود بنویسید. 3-در همان دفتر بخشی را به اهداف ، آرزوها، علائق و استعدادهای خود اختصاص دهید، هر آنچه را در ذهن دارید بنویسید. 4-به نقاط ضعف خود بپردازید و آن ها را هم یاد داشت کنید. 5-دفتر خودشناسی خود را روزانه بررسی کنید. 6-تا می‎توانید کتاب های مفید بخوانید. 7-از افراد مشاور و آگاه در این مسیر غافل نشوید. 8-با دوستان، افراد خانواده و همکاران خود گفت و گو کنید و از آنها بخواهید بازتابی از رفتارها و افکارتان را بازگو کنند. 🆔 @fatemi222
انسانهای معمولی که ۸۰% از هر جامعه را تشکیل میدهند هرکز به خودشناسی نمی‌پردازند آنها از روبرو شدن با هیولای درون خودشان واهمه دارند. آنها فکر میکنند هر چه را که فکر میکنند درست است. به عقاید دیگران احترام نمیگذارند و زندگی را روزمره میپندارند. آری خودشناسی نقشه راهی به سوی کامیابی‌هاست. درسهایی که خودشناسی به ما می‌آموزد خود شناسی به ما یاد میدهد که زندگی فقط خوردن و خوابیدن نیست. زندگی فقط تفریح کردن نیست. زندگی فقط پول زیاد بدست آوردن نیست. زندگی فقط کار کردن نیست. زندگی فقط تکرار و تکرار و تکرار نیست. 🆔 @fatemi222
هدف از خودشناسی رفتن به مراحل بالاتر در زندگی فردی و اجتماعی افراد است. در واقع هدف خودشناسی این است که به نسخه بهتری از خودمان تبدیل شویم و توانایی حل مشکلات تا حد قابل قبولی را داشته باشیم. 🆔 @fatemi222
🔹خودمان را فتح کنیم قله اورست پیشکش 🔹مراقب باش خودت را ارزان نفروشی 🆔 @fatemi222
تهدیدات درونت را بشناس جنوب ایتالیا زیستگاه نوعی عروس دریایی بنام “مدوز” و انواع حلزون های دریایی است. هر از گاهی این عروس دریایی حلزونهای کوچک دریا را قورت می دهد و آنها را به مجرای هاضمه اش انتقال می دهد. اما پوسته سخت حلزون از او محافظت می کند و مانع هضم آن می شود. حلزون به دیواره مجرای هاضمه ی عروس دریایی می چسبد و آرام آرام شروع به خوردن عروس دریایی از درون به بیرون می کند. زمانی که حلزون به رشد کامل خود می رسد، دیگر خبری از عروس دریایی نیست، چون حلزون به تدریج آن را از درون خورده است. بعضی از ما همانند عروس دریایی هستیم که حلزون درونمان، ما را آرام آرام از درون می خورد. حلزون درون ما می تواند: “ ، دلواپسی، فکر و خیال بیهوده، غرور، حسادت، افسردگی، خشم، نگرانی، ، حرص و زیاده خواهی” و… باشد. این حلزونها آرام آرام در وجود ما رشد می کنند و با دندانهای خود، وجود ما را می جوند آرامتر از آنچه که فکر می کنیم… حال زمان آن است که به خود بیاییم و متوجه شویم چه اتفاقی در درونمان رخ داده است. کمی بیشتر برای شناخت درون خود وقت بگذاریم. 🆔 @fatemi222
حکایت فرصتی برای خودشناسی پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. پس آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است. اما نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است. این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد. صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند. درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد. پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟ کشاورز که ترسیده بود گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد. گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخه‌های زیر پایمان را ببریم ... چقدر به شاخه‌های زیر پایتان وابسته هستید؟ آیا توانایی‌ها و را می‌شناسید؟ آیا هیچگاه جرات ریسک را به خود داده اید؟ 🆔 @fatemi222
✋تو ارزشمندی و ارزش خود را بدان 👌داستان کوتاه سخنران معروف در مجلسی ، یک اسکناس صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت! سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه‏های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟! و باز دستهای حاضرین بالا رفت... این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آنرا روی زمین کشید! بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟! و باز دست همه بالا رفت!!! سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید... و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین‏طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم ژ یا با مشکلاتی که روبرو میشویم، خم میشویم، مچاله میشویم، خاک ‏آلود میشویم و احساس میکنیم که دیگر ارزش نداریم، ولی اینگونه نیست و صرف‏نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است، هرگز ارزش خود را از دست نمیدهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم پر هستیم... 🆔 @fatemi222
شناسایی استعداد داستانی واقعی و تاثیرگذار از اعتماد به نفس در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه، معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش “خِنگ ” می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است. این قصه را دکتر ملک حسینی در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته؛ انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که بخت با او یار بود. و آن معلم کسی نبود جز محمد بهمن بیگی ، ابر مردی بزرگ که چون ستاره ایی در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد. استاد بهمن بیگی نویسنده ایی چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. در این داستان، عزت نفس ، حس ارزشمندی و خوب بودن به دانش آموز القا شد و این احساس عمیق ارزشمندی و مهم بودن ، در نهایت اعتماد به نفس و مهارت توانستن را در او ایجاد کرد . 🆔 @fatemi222
شناسایی گوهر و استعداد درون نقش پدر و مادر ها در آینده فرزندانشان بسیار مؤثر است و این موضوع یک موضوع علمی و ثابت شده است. شاید شما داستان جالب ادیسون و مادرش را شنیده باشید. زمانی که ادیسون به مدرسه می‌رفت، معلم نامه‌ای به ادیسون داد که به مادرش بدهد و گفت این نامه را فقط مادرت بخواند. ادیسون نامه را به مادرش داد و گفت این نامه را معلم به من داده. مادر ادیسون نامه را خواند. در نامه نوشته شده بود: «با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه‌ تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه‌ ما نیز جای افراد ابله و کودن‌ نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم.» ولی مادر ادیسون کار عجیبی کرد و نامه را جور دیگری برای فرزندش خواند. او نامه را این گونه خواند: «فرزند شما نابغه و باهوش است و مدرسه‌ ما توان آموزش به فرزندتان را به خاطر داشتن هوش بالا ندارد. شما باید شخصاً خودتان به او آموزش دهید» این طور شد که نانسی متیوز الیوت، مادر ادیسون شروع به درس دادن به فرزندش در منزل کرد. ادیسون در سن ۱۳ سالگی اولین اختراع خود را ثبت کرد. مدتی پس از فوت مادرش، ادیسون صندوقچه‌ مادرش را باز کرد و ‌خواست آن نامه را برای همه بخواند تا به همه ثابت کند از کودکی نابغه بوده و معلمش اولین کسی بوده که این مسئله را فهمیده، ولی با دیدن اصل نامه شروع به گریه کرد و تازه فهمید که نامه معلمش چیز دیگری بوده است!!! ادیسون تازه فهمید که چطور مادرش از یک ادیسون کودن، یک ادیسون نابغه ساخت! ادیسون بعدها در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون، فرد کودنی که توسط یک مادر قهرمان، به نابغه‌ قرن تبدیل شد! پدر و مادر گرامی : همانطور که در داستان بالا خواندید، فقط به خاطر قدرت بالای جمله ای که مادر ادیسون به فرزندش گفت، باعث شد که ادیسون تبدیل به بزرگ‌ترین مخترع دنیا شود. جمله متفاوتی که باعث شد باورهای محدود کننده‌ای در ذهن ادیسون شکل نگیرد و بدین صورت مادر ادیسون باعث موفقیت فرزندش شد! نه‌نتها مادر بلکه همه‌ی اطرافیان یک فرد می‌توانند در راه تلاش به سوی موفقیت پشتوانه‌ی یک فرد باشند. 🆔 @fatemi222
✋جلسه سوم موارد غفلت https://eitaa.com/fatemi222/9911 واژه غفلت در قرآن https://eitaa.com/fatemi222/9912 عوامل غفلت در قرآن https://eitaa.com/fatemi222/9913 ضرورت خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9915 راه های خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9917 هشت گام کمکی خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9918 شناسایی خطرات درونی https://eitaa.com/fatemi222/9923 وابستگی و خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9924 ارزش خود را بدان https://eitaa.com/fatemi222/9925 معجزه شناسایی استعداد https://eitaa.com/fatemi222/9926
با سلام و عرض ارادت امشب جلسات مختلفی پیش اومد . موضوع امشب غفلت از خواهد بود. در رابطه با غفلت از موارد دیگری هست که در فرصت بعدی اشاره خواهد شد. 🆔 @fatemi222
✍فراموشی آخرت 🔹یکی از اساسی ترین عواملی که سبب گناه و سرچشمه انحراف درانسانهاست، به فراموشی سپردن قیامت و دادگاه عدل الهی است و این فراموشی قیامت، موجب می شود که خداوند با آنان همچون فراموشکاران، معامله کند؛ یعنی لطف و رحمت خویش را از آنها قطع می نماید: 🔹وَ قیلَ الْیوْمَ نَنْساکمْ کما نَسیتُمْ لِقاءَ یوْمِکمْ هذا وَ مَاْویکمُ النّارُ وَ مالَکمْ مِنْ ناصِرین.(جاثیه ۳۴) 🔹به آنان گفته می شود: امروز شما را فراموش می کنیم، همان گونه که شما دیدار امروز را به فراموشی سپردید، و جایگاه شما آتش است و هیچ یاوری ندارید. 🆔 @fatemi222
✋حتی احتمال و گمان به قیامت هم انسان را کنترل می‌کند 🔹«وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَ إِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ؛ 🔹واى بر كم ‏فروشان كه چون از مردم پيمانه ستانند تمام ستانند و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند به ايشان كم دهند مگر آنان نمى‏دارند كه برانگيخته خواهند شد [در] روزى بزرگ»؛ قرآن می‌فرماید این‌ها خیال نمی‌کنند روز قیامتی هست؟ یعنی تخیلش باید انسان را کنترل کند. 🆔 @fatemi222