🔹وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ
قَالُواْ نَعْبُدُ أَصْنَاماً فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ
قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ
أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ
قَالُواْ بَلْ وَجَدْنَآ آبَآئَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ
قَالَ أَفَرَءَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ
أَنتُمْ وَ آبَآؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ
ترجمه
🔸(اى پیامبر!) سرگذشت ابراهیم را بر مردم بخوان. آن گاه كه به پدرش (عمویش آذر) و قومش گفت: شما چه مىپرستید؟ گفتند: بتهایى را مىپرستیم كه همواره ملازم آنهاییم.
ابراهیم گفت: آیا هر گاه آنها را مىخوانید (یا دعا مىكنید) سخن شما را مىشنوند؟
یا به شما سود و زیانى مىرسانند؟ بتپرستان گفتند: (نه) بلكه پدرانمان را یافتیم كه اینگونه (پرستش) مىكردند.
ابراهیم گفت: آیا در آنچه مىپرستید اندیشه و نگاه (عمیق) كردهاید؟
شما و پدران پیشین شما (دقّت كردهاید)؟
نکته ها
بعد از حضرت موسى كه #نامش بیش از 130 مرتبه در قرآن آمده، نام حضرت ابراهیم، بیش از دیگر پیامبران در قرآن آمده است.
بر اساس روایات مراد از كلمه ى «أَب» در این آیه، آذر عموى ابراهیم است. زیرا امكان ندارد كه پدرِ پیامبرى همچون ابراهیم كافر باشد. از نظر لغت نیز به مربّى و جدّ و پدر زن نیز «أَب» گفته مىشود. در آیه 133 سوره بقره مىخوانیم كه فرزندان یعقوب به پدرشان گفتند: «نَعبُد الهك و اله آبائك ابراهیم و اسماعیل و اسحاق» با اینكه یعقوب فرزند اسحاق است، در این آیه هم به جدّ (ابراهیم) و هم به عمو (اسماعیل)، أَب گفته است.
تقلید از اهل علم و دانشمندان، گاهى وسیله ى تكامل و رشد و ترقّى است؛ «فسئلوا اهل الذكر»(16) و «فبِهُداهم اقتده...»(17) ولى از عوام وسیله ى تحجّر و جمود است. «انّا وَجَدنا آباءنا» زیرا پایبندى بىچون و چرا به سنّتها و آداب ملّى و قومى، سبب تخدیر جامعه و سدّ راه فكر و نوآورى و مانع شناخت حقیقت است.
چون حضرت ابراهیم مورد ستایش همهى گروههاى یهودى و مسیحى است، بیان تاریخ او براى اهلكتاب زمان پیامبر و همچنین مسلمانان، درسآموز خواهد بود.
كلمه ى «رأیتم» از ریشه ى «رأى» و «رؤیت» است. بنابراین «رأیتم» هم شامل دیدن با چشم مىشود و هم نگریستن با عقل.
16) نحل، 43 ؛ انبیاء، 7.
17) انعام، 90.
پيام ها
1- پیامبر اسلام مأمور حفظ تاریخ انبیاى قبل از خود است. «واتلُ علیهم»
2- سرگذشت حضرت ابراهیم علیه السلام مهم و مفید است. («نبأ»، به خبر مهم گویند)
3- سنّتها و #قوانین حاكم برتاریخ، ثابت است. بنابراین تاریخ دیروز مىتواند براى امروز درس باشد. «واتلُ علیهم نبأ ابراهیم»
4- 👈در نهى از #منكر، از خودىها شروع كنیم. «لابیه»
5 - در نهى از منكر، سن شرط نیست. «قال لابیه»
6- در نهى از منكر، #قدرت شرط نیست. «قال لابیه و قومه» (با توجّه به اینكه آن زمان حضرت ابراهیم در شرایطى بود كه عمویش او را طرد كرد.)
7- در نهى از منكر، از #تنهایى نترسید. «قال لابیه و قومه»
8 - در دفاع از حقّ، مراعات #فامیل را نكنید. «قال لابیه»
9- خداوند با بیان این كه نزدیكترین بستگان ابراهیم بت پرست بودند و از او اطاعت نكردند، پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله را دلدارى مىدهد. «لابیه و قومه - نعبد اصناما»
10- در شیوه ى تبلیغ، وجدانها را با سؤال بیدار كنید. «ما تعبدون» (با آنكه ابراهیم علیه السلام مىدید كه آنها چه چیزهایى را مىپرستند، ولى براى اینكه آنان را به تفكّر وادار كند ووجدانشان را بیدار نماید، از آنان پرسش نمود.)
11- انسان، موجودى است #پرستشگر، اگر حقّ را پرستش نكند به باطل رو خواهد كرد. «ما تَعبدون - نَعبُد اصناما»
12- قرآن كریم در نقل تاریخ، نقاط حساس و سازنده را مطرح مىكند. «ما تعبدون» (قرآن در مطالبى كه از تاریخ نقل مىكند، به تعداد و نام و زمان و مكان اشاره ندارد، بلكه پیام و محتواى عبرت انگیز را بیان مىكند.)
13- در نهى از منكر، از منكرات مهم شروع كنید. «ما تعبدون» (آرى مهمترین منكر، شرك به خداوند است.)
14- هر عبادتى ارزش ندارد، نوع معبود و مقدار شعور مهم است. «نعبد اصناماً»
15- پرستش، یك خواست لحظهاى نیست، بلكه در عمق جان انسان ریشه دارد. «عاكفین»
16- بدتر از انحراف، #افتخار به انحراف است. «فنظلّ لها عاكفین» («نظلّ» یعنى همیشه بت مىپرستیم و «عاكفین» یعنى بر پرستش آن ملازم هستیم.)
17- استدلال و #منطق، اوّلین گام تبلیغ است. «هل یَسمعونكم - او یَنفعونكم»
18-👈 انگیزه ى پرستش، یا خیررسانى است، یا دفع شرّ و بتها هیچ یك را ندارند. «ینفعونكم او یضرّون»
19- با افراد عادّى، استدلال روشن و قابل فهم داشته باشید. «هل یَسمعونكم اذ تدعون او یَنفعونكم او یَضرّون»
20- در عقاید، #تقلید ممنوع است. «وَجَدنا آبائنا»
21- گاهى آداب ورسوم نیاكان، مانعى بر راه عقل ومنطق است. «وَجدنا آبائن
22- سابقه، دلیل حقّانیّت نیست. «وَجدنا آبائنا»
🔰جایگاه خانواده در اسلام/ دستی که پیامبر اکرم(ص) آن را بوسید
🔹تشکیل خانواده از یکسو رابطه #مستقیم و نزدیکی با حلّ مشکلات خانوادگی و نابسامانیهای شخصی مردم دارد، و از سوی دیگر نیز پیوند روشنی با حلّ مشکلات اجتماعی دارد.
🔹اسلام آیینی اجتماعی است و خانواده یک #اجتماع کوچک است؛ لذا در مقیاس وسیع جامعه، مقیاسی کوچک به نام خانواده قرار دارد، به نحوی که اگر در #تشکیل واحدهای بزرگ اجتماعی و کل جامعه انسانی بیندیشیم خانواده به شدت خود نمایی می کند.
🔹نهاد خانواده آنچنان از #اهمیت بالا برخوردار است که #محیط سالم یا ناسالم خانواده تأثیر بسیار عمیقی در پرورش #فضائل اخلاقی، یا رشد رذائل دارد؛ به گونه ای که باید #سنگ زیربنای اخلاق انسان در آنجا نهاده شوداینچنین است که نه تنها #پیامبر در #سرزمین و خانواده آبرومندی متولّد شد، بلکه پرورش و نموّ و رشد او نیز، در محیطی مملوّ از کرامت و بزرگواری تحقّق یافت.
🔰تعریف خانواده از دیدگاه اسلام
🔹بدیهی است انسان یک موجود #اجتماعی است که برای زندگی دسته جمعی آفریده شده است.در این میان باید نهاد #خانواده و علقه و رابطه روحی حاکم بر آن را، نخستین سنگر زیر بنای جامعه بشری بر شمرد.
🔹 اصل زندگی انسان در این اجتماع «کوچک»، جزو #حقیقت وجود اوست و هرگز از او جدا نمی گردد؛ در این صورت #قوانین مربوط به روابط حقوقی افراد و وظایف زن و شوهر در برابر یکدیگر، همواره باید ثابت و ابدی باشد؛
🔹 زیرا جامعه انسانی با تمام تحوّلات و تغییراتی که دارد، هرگز از اصل «اجتماعی بودن» تفکیک نمی شود؛ لذا قوانینی که برای حفظ اجتماعی فرد تنظیم می گردد، هرگز تغییر نخواهد پذیرفت.
🔹اینچنین است که #علاقه پدر و مادر به کودکان و بالعکس، یک علاقه فطری و طبیعی است و حقوق متقابل اعضای خانواده که بر این اساس وضع می گردد باید #ثابت و ابدی باشند.
🔰خانواده؛ نهاد فطری در جوامع انسانی
🔹گفتنی است اساس #قوانین اسلامی را #فطرت و غریزه ثابت و پایدار انسان تشکیل می دهد، درست است که فرم و قیافه اجتماع در هر عصر دگرگون می شود، ولی انسان #قرن بیست ویکم از نظر فطرت و روحیه و غریزه و تمایلات ثابت طبیعی مثل همان انسان قرن #دهم است و انسانیّت و مشخّصات و روحیّات هر دو از نظر کلّی یکی است و هرگز غرایز و مشخصّصات وجودی آنها #تغییر نمی یابد.
🔹لذا وقتی انسان از تشکیل خانواده و زندگی اجتماعی که در نهاد و #فطرت او است #فاصله بگیرد در واقع از #قوانین_آفرینش منحرف شده و گرفتار عکس العملهای منفی شدید می شود، زیرا رهبانیت بر خلاف اصول فطرت و طبیعت انسان است و #مفاسد زیادی به بار می آورد.
🔹اسلام روی همین جهت برای اجتماع ، ضرورت تشکیل #نهاد مقدس خانواده و قوانین ثابت در باب روابط خانوادگی، #ازدواج ومانند آنها ، وضع نموده است؛ قانون مربوط به هزار و چهارصد سال پیش در این گونه مسائل و مسائل دیگری که براساس #فطریّات و غرایز انسانی است، با یک واقع بینی خاصّی که مبتنی بر شناخت #حقیقت انسان و ارزیابی غرایز او وضع شده است، خانواده را به عنوان #آیتی از آیات بزرگ خدا در جوامع انسانی بنیان نهاد.
🔹حال می توان این پرسش را مطرح کرد که به راستی چه کسی #پیوند محبت و مودّت را در میان زن و مرد، پدر و مادر و فرزند، اقوام و بستگان، و بطور کلّی در همه انسان ها آفرید؟
🔹چه کسی #تعادل میان جنس زن و مرد در جامعه انسانی برقرار کرد؟
به طوری که با همه حوادث پیچیده ای که در جوامع از نظر #مرگ و میر و تولّد نوزادان رخ می دهد این تعادل در چارچوب تشکیل خانواده همچنان حفظ می شود!
🔹آری خداوند با مقولۀ #فطرت و از طریق ایجاد جاذبه و کشش قلبی و روحانی ، بر مبنای آیۀ شریفۀ قرآن کریم « وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛ و در میانتان #مودّت و رحمت قرار داد»، تعمیق پیوند میان همسران را تداوم بخشید.
🔹از سوی دیگر اسلام انجام وظایف زن در محیط خانه و مسئولیت مرد در بیرون از خانه را به فطرت و وجدان و خواست #طبیعی آنان موکول نموده است،به گونه ای که اکنون چهارده قرن از طلوع اسلام می گذرد و همین مقرّرات در میان مسلمانان و زنان و #شوهران جاری بوده است و آنان همواره این و ظایف طبیعی را انجام داده اند و در مواقع #ضرورت نیز توانستند از حقوق شرعی خود نیز استفاده کنند.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222