eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
943 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸خدا می خواد من و تو به برسیم ،خدا می خواد ما مثل خودب همه چیزمون بشود خدا می خواد به دست ما حکومتش رو در جهان به وسیله برپا کند. اگه این ها رو بتونیم کنیم دیگه بازیگر و بازیچه بازی های دنیا نخواهیم بود. کارگردان خواهیم شد. ✔️پرورش احساس مردی داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید . به پشت سرب که نگاه کرد دید گرسنهایی با سرعت باورنکردنی به سمتش میآید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی، تورفتگی کاملا به چشم میزد، داشت به او نزدیک و نزدیکتر میشد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود . 🔹سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. تا مقداری صدای نعره های شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد . متوجه شد که در درون چاه ا ژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظه شماری میکند . مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و ا دها فکر میکرد که متوجه شد دو سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا میآیندو همزمان دارند را میخورند و میبلعند . مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را میداد تا موشها سقوط کنند اما فایدهایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیوارهی چاه برخورد میکرد که ناگهان دید بدنش به چیز نرمی خورد . خوب که نگاه کرد دید کندوی در دیوارهی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن و شیر و اژدها و موبها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید . خواب ناراحت کنندهای بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد . 🔺نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است : شیری که دنبالت میکرد ملک الموت)عزراییل( بوده... چاهی که در آن ا دها بود همان قبرت است... طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است... و موب سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند ... مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟ گفت: عسل همان دنیاست که از و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموب کردهای! https://eitaa.com/FATEMI133 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
✅شجاعت اباعبدالله در میدان سیاست رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أفضَلُ الجِهادُ كَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ ، أفضَلُ الجِهادِ كَلِمَةُ حُكمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ : فرمود برترین جهاد سخن عدل نزد حاکم ستمگر هست. ⚡️حالا اباعبدالله در مختلف این شجاعت سیاسی خودشان را دوران خفقان اموی بروز دادند. • ⛩معاویه در سالهاي آخر زندگي، تلاش خود را بر انجام این مهم صرف کرده بود که از همه براي یزید بگیرد و 😐ميدانست تا حسین بن علي )ع( در مدینه بیعت نکند، دیگر و بزرگان جهان اسلام نیز حکومت یزید را قانوني نميدانند. ⛱از این رو معاویه با مشاوران خود به مدینه کرد و بسیار جالب ترتیب و بني هاشم و حضرت اباعبدالله )ع( را براي شرکت در آن مجلس . ↩️وقتي امام حسین واردشد، معاویه نهایت را کرد و جاي خوبي براي آن حضرت در نظر گرفت و از حال فرزندان امام مجتبي )ع( پرسید. 👈آنگاه دربارة بیعت با یزید سخن به میان آورد و از گفت. ➕ ابن عباس خواست برخیزد و سخن بگوید که حضرت اباعبدالله )ع( با اشاره او را ساکت کرد و تذکر داد که هدف معاویه من هستم. ↩️آنگاه خود برخاست و با چنین افشا کرد: • 💥پس از ستایش پروردگار! اي معاویه، هیچ گویندهاي هرچند طولاني بگوید نمیتواند از تمام جوانب ارزشها و رسول خدا )ص( مقداري نیز بیان کند؛ و متوجه شدیم که تو چگونه پس از رسول خدا )ص( تلاش کردي براي به دست آوردن ، خود را جلوه دهي و از خود براي همگان صحبت کني؛ اما هرگز! هرگز! 👌اي معاویه ما نميخوریم که در صبحگاهان زغال رسوا شد و نور خورشید روشنایي ضعیف چراغها را خیره کرد. 👈تو در تعریف خود و آنقدر گفتي که دچار شدي و ستم کردي تا آنکه به ظالمي تبدیل شدي و دیگران را از بخششها آنقدر بازداشتي که به انسان تبدیل گشتي و آنقدر زبان زدي تا فردی نام گرفتي. تو هرگز همة صاحبان حق را نپرداختي تا آنکه شیطان بیشترین بهره را از تو برد و سهم خود را کامل گرفت. 👌امروز نیز دانستیم آنچه را که دربارة یزید گفتي، از روحي و او نسبت به امت محمد )ص(؛ تلاش داري ذهن مردم را دربارة یزید به کشاني. •➕ گویا فرد را تعریف ميکني، یا صفات فرد پنهان شدهای را بیان ميداري، یا چیزهایي از یزید ميداني که مردم نميدانند. نه یزید خود را به همه شناساند و نه افکارش را آشکارا بیان داشت. پس بگو که یزید با تحریک شده بازی میکند و کبوترباز است و با کبوتران ميدهد. با معروف به سرگرم است و به خوش ميگذراند. او را ميبیني که در اینگونه کارها نیرومند است. ⭕️ » لهو و لعل « انواع 😐معاویه رها کن اینگونه دگرگونيها را که به وجود ميآوري. معاویه آن همه ستمکاري که بر مردم روا داشتي، نیست که ميخواهي با آن را ملاقات کني؟ 👈 پس سوگند به خدا! تو بیش از این نميتواني در رفتن راه باطل و ستم به پیش بتازي و در تجاوز و ظلم به بندگان خدا روی کني، زیرا کاسه ها لبریز شد و بین تو و مرگ فاصلهاي جز چشم برهم زدن نمانده است... https://eitaa.com/fatemi5/1262
6⃣اهمیت امر به معروف 🔸ناگفته پیداست كه امر به معروف و نهى از منكر از حساب نماز، روزه و حج ؛ زیرا آنها ضررى به منافع و هوسهاى دیگران نمى زنند و لذا كسى با آنها مخالفتى ندارد. 🔸اما نهى از منكر، مخالفت با انحرافات و مردم است و قهراً گروهى در مقابل آن مقاومت مى كنند. 🔸بگذریم كه شناخت معروف و منكر كار هر كس نیست و قدرت برخورد و با افراد مختلف نیز روان شناسى تبلیغاتى لازم دارد. 🔸اما امر به معروف زمانى مؤثر است كه آمران به معروف و ناهیان از منكر، از و خوى عالى، اطلاعات كافى، آموزشهاى لازم برخودار باشند. 🔸از سوى دیگر، دولت و مردم از هر گونه حمایت هاى قانونى و مالى دریغ نكنند؛ براى مثال مسیر همه فیلمها و برنامه هاى صدا و سیما زنده كردن خوبیها در جامعه و محو كردن منكرات باشد. 🔸 بعلاوه، مردم باید امر به معروف را یك اسلامى بدانند و نه دخالت و . 🔸در شعارهاى در و دیوار نیز جملاتى باشد كه مردم را به سوى و نور دعوت كند و فضاى جامعه، اسلامى و فضاى رشد خوبیها و محو بدیها باشد. 🔸به فرموده روایات، امر به معروف حتى از در راه خدا مهمتر است؛ زیرا جهاد در تمام عمر یكى دوبار صورت مى گیرد؛ ولى این واجب الهى شب و روز در برابر چشم مردم جلوه گیرى مى كند. 🔸اگر امر به معروف و نهى از منكر نباشد، جامعه اسلامى بیمه نمى شود و هر روز اگر هنرمندى مثل یك گوساله طلائى درست كند، مى تواند نسل ما را مورد تهاجم فرهنگى خود قرار دهد. 🔸 به گفته همه علما، امر به معروف و نهى از منكر از واجبات است و آن قدر اهمیت دارد كه امام حسین (ع) فرمود: هدف من از رفتن به كربلا، امر به معروف و نهى از منكر است. 🔸با امر به معروف تمام واجبات در جامعه عملى مى شود. 🔸 با نهى از منكر، از همه مفاسد جلوگیرى مى شود. اگر یك مسلمان هر روز به یك معروف امر و از یك منكر نهى كنند، سیماى جهان عوض مى شود. 🔸اگر روزى كه و آمریكا، مسلمانان منطقه اى را بمباران مى كنند، یك میلیارد فریاد بلند شود، آنها عقب نشینى خواهند كرد. 🔸ما هنوز مزه اتحاد و ایمان و فریاد را به طور كامل نچشیده ایم. آرى از یك قطره آب كارى بر نمى آید؛ همین كه قطرات فراوان به صورت جویها و جویها به صورت رودخانه پشت سدى قرار گیرند، وسیله اى براى تولید برق مى شوند و منطقه اى را روشن مى كنند. 🔸مرحوم شهید مطهرى مى فرماید: «در قرآن، قبل از آیه امر به معروف ، مسأله مسلمانان مطرح شده است؛ یعنى اگر خواستید جلو مفاسد را بگیرید، باید قدرت داشته باشید و قدرت زمانى دارید كه متحد باشید.» 🔸مرحوم شیخ مى فرماید: اگر امر به معروف و نهى از منكر نیاز به قدرت و ولایت و حكومت داشت، واجب است كه به سراغ تشكیل قدرت رویم و حكومت تشكیل دهیم.» 🔸مفاسد دیروز دروغ و غیبت بود كه از فردى صادر مى شد و فرد دیگرى او را منع مى كرد؛ ولى مفاسد امروز، شكل دیگرى دارد. امروز، مسلمانان خود را در برابر بزرگترین توطئه ها مى بینند كه اگر از تخصص و تكنولوژى و قدرت و وحدت و اقتصاد كافى برخوردار نباشند، همه چیزشان دستخوش تهاجم قرار مى گیرد. 🔸بنابراین، تشكیل اسلامى براى نهى از منكر هاى اجتماعى و جهانى، یك ضرورت است.
🔸خدا می خواد من و تو به برسیم ،خدا می خواد ما مثل خودب همه چیزمون بشود 👈 خدا می خواد به دست ما رو در جهان به وسیله برپا کند. 👈 اگه این ها رو بتونیم کنیم دیگه بازیگر و بازیچه بازی های دنیا نخواهیم بود. کارگردان خواهیم شد. ✔️پرورش احساس 🔺مردی داشت در آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید . 🔻به پشت سرب که نگاه کرد دید گرسنهایی با سرعت باورنکردنی به سمتش میآید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی، تورفتگی کاملا به چشم میزد، داشت به او نزدیک و نزدیکتر میشد که مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود . 🔹سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. تا مقداری صدای نعره های شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد . 🔻متوجه شد که در درون چاه ا ژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای وی لحظه شماری میکند . 🔺مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و ا دها فکر میکرد که متوجه شد دو سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا میآیندو همزمان دارند را میخورند و میبلعند . مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را میداد تا موشها سقوط کنند اما فایدهایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیوارهی چاه برخورد میکرد که ناگهان دید بدنش به چیز نرمی خورد . 🔻خوب که نگاه کرد دید کندوی در دیوارهی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن و شیر و اژدها و موبها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید . 🔺خواب ناراحت کنندهای بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد . 🔺نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است :. 👇👇👇 👌شیری که دنبالت میکرد ملک الموت)عزراییل( بوده... چاهی که در آن ا دها بود همان قبرت است... طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است... و موب سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند ... 👈مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟ گفت: عسل همان دنیاست که از و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموب کردهای! 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃 https://eitaa.com/fatemi222/3617
◾️قلب هستی عزادار حسین علیه السلام: 👈در روایات متعددی هست که عرش هستی که همۀ هستی قائم به اوست، قلب مقدس و نورانی نبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که محور همۀ عوالم است. 🌹«وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ». 🌹آن هایی که تحمل ولایت حضرت را دارند، چهار ملک و انسان هستند. 👌داستانی از عالمانی که به کمال رسیدند: 🔺از مرحوم علامه طباطبایی نقل شده که فرمودند بین علمای شیعه، سه نفر به رسیدند که عبارتند از: 1-سیدبن طاووس، 2-مرحوم بحرالعلوم 3-و ابن فهد حلی. 👌مرحرم بحرالعلوم شخصیت فوق العاده ای بود. این عالم جلیل القدر تشرّفات فراوانی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) داشته. 👈نقل شده مرحوم عراقی در دارالسلامشان نقل کردند که بحرالعلوم کنار حضرت نشسته بود. 👈مرحوم زین العابدین از مرحوم بحرالعلوم سؤال کرد: 👈 آقا! می شود خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) برسید؟ شما خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) شرفیاب شدید؟ 👈ایشان فرمود: اگر من چنین ادعایی کردم، تو مرا تکذیب کن. 👈بعد رو به این شاگرد خصوصی اش کرد و فرمود: چطور بگویم نمی شود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را ببینید، در حالی که حضرت مرا در گرفته. ماجرای ایشان معروف است. 👌 می گوید می آمدم نجف، گذرم به مسجد افتاد. حضرت را زیارت کردم. مرا صدا کردند و فرمودند: سید مهدی! بیا جلو. من ترسیدم. حضرت فرمودند: بیا. رفتم و مرا در آغوش گرفتند. اشعار بسیار خوبی هم در مراثی اهل بیت دارند. مضمون اشعار محتشم را به زبان عربی سرودند. بیت آخر بحرالعلوم نیز مضمون شعر محتشم را دارد. 👈ماجرای عاشورا، ملکوت عالم را پر کرده و این مصیبتی بزرگ است. 👈 وجود مقدس امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرمود: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ». هفت اقلیم را بدهند و بگویند یک پوست جو از دهان یک مورچه به ناحق بگیر، نمی گیرم. ◾️گریه معصومین برای حسین علیهم السلام: 👈ابن عباس نقل می کند حضرت در ماجرای گذرشان به کربلا افتاد. در این سرزمین خوابشان برد. وقتی بیدار شدند، به شدت گریه کردند. گفتند: چه خبر است؟ 👈حضرت فرمود: خواب دیدم اینجا دریای خون است و حسین(علیه السلام) من در این خون دست و پا می زند. 👈به امام سجاد(علیه السلام) عرض کردند: آقا! شما چقدر می کنید؟ حضرت 35 سال بعد از عاشورا زنده بودند. 👈 در این سال ها همواره گریه می کردند. آب می دیدند، کودک می دیدند، بزرگ می دیدند، پیر می دیدند، گریه می کردند. به حضرت عرض کردند: 👈 آقا! چقدر گریه می کنی؟ یک حادثه ای اتفاق افتاده و دیگر تمام شده است. حضرت یعقوب(علیه السلام) پیغمبر خدا بود، پیغمبر خدا کارهایش معصوم است. کاری که حتی ترک اولی باشد، از انبیا سر نمی زند. از چهارده معصوم که هیچ. از انبیاء هم مشکل سر نمی زند، حتی ترک اولی. 👈فرمودند: چه می گویی؟ یک فرزندش از جلوی چشمش پنهان شد، سال ها گریه کرد تا آنکه چشم هایش سفید شد. البته دیگران را نمی فهمیدند و مرتب یعقوب را سرزنش می کردند؛ 👈 «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکینَ». 👈یعقوب هم دست برنمی داشت. آن ها او را مسخره و سرزنش می کردند، ولی یعقوب دست برنمی داشت. می فرمود: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَى اللَّه». 👈با خدا در میان می گذارم. شما چه می فهمید من برای چه گریه می کنم؟ شما خیال می کنید 👈من برای یک کودک گریه می کنم؟ این طور نیست. مسئله، مسئله محبت ولیِّ خداست. مسئله، مسئله بلای ولی خداست، نه مسئله یک کودک. نمی شود بگوییم خدا با انسان چه می کند. چه بر سر انسان می آورد. اگر کسی به محبت خدا رسید، معلوم می شود این محبت با انسان چه می کند.
👈در روایات متعددی هست که عرش هستی که همۀ هستی قائم به اوست، قلب مقدس و نورانی نبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که محور همۀ عوالم است. 🌹«وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ». 🌹آن هایی که تحمل ولایت حضرت را دارند، چهار ملک و انسان هستند. 👌داستانی از عالمانی که به کمال رسیدند: 🔺از مرحوم علامه طباطبایی نقل شده که فرمودند بین علمای شیعه، سه نفر به رسیدند که عبارتند از: 1-سیدبن طاووس، 2-مرحوم بحرالعلوم 3-و ابن فهد حلی. 👌مرحرم بحرالعلوم شخصیت فوق العاده ای بود. این عالم جلیل القدر تشرّفات فراوانی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) داشته. 👈نقل شده مرحوم عراقی در دارالسلامشان نقل کردند که بحرالعلوم کنار حضرت نشسته بود. 👈مرحوم زین العابدین از مرحوم بحرالعلوم سؤال کرد: 👈 آقا! می شود خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) برسید؟ شما خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) شرفیاب شدید؟ 👈ایشان فرمود: اگر من چنین ادعایی کردم، تو مرا تکذیب کن. 👈بعد رو به این شاگرد خصوصی اش کرد و فرمود: چطور بگویم نمی شود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را ببینید، در حالی که حضرت مرا در گرفته. ماجرای ایشان معروف است. 👌 می گوید می آمدم نجف، گذرم به مسجد افتاد. حضرت را زیارت کردم. مرا صدا کردند و فرمودند: سید مهدی! بیا جلو. من ترسیدم. حضرت فرمودند: بیا. رفتم و مرا در آغوش گرفتند. اشعار بسیار خوبی هم در مراثی اهل بیت دارند. مضمون اشعار محتشم را به زبان عربی سرودند. بیت آخر بحرالعلوم نیز مضمون شعر محتشم را دارد. 👈ماجرای عاشورا، ملکوت عالم را پر کرده و این مصیبتی بزرگ است. 👈 وجود مقدس امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرمود: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ». هفت اقلیم را بدهند و بگویند یک پوست جو از دهان یک مورچه به ناحق بگیر، نمی گیرم. ◾️گریه معصومین برای حسین علیهم السلام: 👈ابن عباس نقل می کند حضرت در ماجرای گذرشان به کربلا افتاد. در این سرزمین خوابشان برد. وقتی بیدار شدند، به شدت گریه کردند. گفتند: چه خبر است؟ 👈حضرت فرمود: خواب دیدم اینجا دریای خون است و حسین(علیه السلام) من در این خون دست و پا می زند. 👈به امام سجاد(علیه السلام) عرض کردند: آقا! شما چقدر می کنید؟ حضرت 35 سال بعد از عاشورا زنده بودند. 👈 در این سال ها همواره گریه می کردند. آب می دیدند، کودک می دیدند، بزرگ می دیدند، پیر می دیدند، گریه می کردند. به حضرت عرض کردند: 👈 آقا! چقدر گریه می کنی؟ یک حادثه ای اتفاق افتاده و دیگر تمام شده است. حضرت یعقوب(علیه السلام) پیغمبر خدا بود، پیغمبر خدا کارهایش معصوم است. کاری که حتی ترک اولی باشد، از انبیا سر نمی زند. از چهارده معصوم که هیچ. از انبیاء هم مشکل سر نمی زند، حتی ترک اولی. 👈فرمودند: چه می گویی؟ یک فرزندش از جلوی چشمش پنهان شد، سال ها گریه کرد تا آنکه چشم هایش سفید شد. البته دیگران را نمی فهمیدند و مرتب یعقوب را سرزنش می کردند؛ 👈 «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکینَ». 👈یعقوب هم دست برنمی داشت. آن ها او را مسخره و سرزنش می کردند، ولی یعقوب دست برنمی داشت. می فرمود: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَى اللَّه». 👈با خدا در میان می گذارم. شما چه می فهمید من برای چه گریه می کنم؟ شما خیال می کنید 👈من برای یک کودک گریه می کنم؟ این طور نیست. مسئله، مسئله محبت ولیِّ خداست. مسئله، مسئله بلای ولی خداست، نه مسئله یک کودک. نمی شود بگوییم خدا با انسان چه می کند. چه بر سر انسان می آورد. اگر کسی به محبت خدا رسید، معلوم می شود این محبت با انسان چه می کند. @fatemi222