این موزه به دستور رضا شاه و توسط مهندسین آلمانی، بهعنوان مدرنترین زندان ایران در سال 1316 ساخته شد.
با اوج گرفتن این نارضایتیها، حکومت سرکوبی مردم را به گروهی معروف به ساواک سپرد. این گروه از سال 1350، فعالیت خود را در ساختمان موزه عبرت شروع کردند و محلی شد برای زندانی کردن خلافکاران سیاسی و شکنجه کردن آنها!
لایههای محافظتی موجود در دیوارهای این بنا باعث میشوند تا صدایی از داخل به بیرون نفوذ نکند.
این پلاکها نام انقلابیون معروفی چون سید علی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، عطاءالله اشرفی اصفهانی، علی شریعتی، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر، سید محمد بهشتی، محمدرضا مهدوی کنی، علی شریعتمداری، سید محمود طالقانی و … دیده میشود.
مخفیگاه مخوف از 4 بند با 86 سلول انفرادی و دو بند عمومی با ۱۸ سلول ۳۰ متری تشکیل شده
زندان گنجایش نگهداری از 250 زندانی را داشته است، البته در سال 1357 که مخالفتهای مردم به اوج خود رسید، شمار زندانیان بیشتر از این مقدار شد. به طوریکه در زندانهای انفرادی، 5 نفر در بند بودند
متداولترین شکنجههایی که در این زندان انجام میشدهاست آویزان کردن از سقف، دستبند قپانی، سوزاندن لب، آویزان کردن صلیبی، شوک الکتریکی، آپولو، سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعله شمع، قفس هیتردار، صندلی هیتردار، باتوم برقی و شلاق با کابل برقی بودهاست.
😡😡😡
اتاق فوتبال هم زندانی را روی زمین میخواباندند و شکنجهگران با کفشهایی نوکتیز به او ضربه می زدند. وحشتناکترین نوع شکنجه در این زندان، اتاق آپولو بود. در این بخش زندانی را به دستگاهی میبستند، کلاهی آهنی روی سر او قرار میدادند و کف پاهای او را شلاق میزدند. در این حالت، صدای فریاد زندانی هنگام شلاق خوردن، در این کلاه میپیچید و پس از چند ضربه شلاق تصور میکرد که ضربه کابل به فرق سرش میخورد.
شکنجههای روحی و روانی، شکستن دندانها، سوزاندن لبها، بیدار نگهداشتن زندانی، ممانعت از دستشویی رفتن زندانی، کشیدن موی زنان، دوانيدن بر روی برف و يخ با پای زخمی، لگد به زانو و شکم و زير شکم زندانی، بستن به نردههای حياط و ديوارها، حبس کردن در يک سلول متعفن و هزاران هزار کار دیگری که از فکر و ذهن بشر خارج است، از دیگر مواردی بود که به این زندانیان وارد میشد.
مراحل درمان زندانیان را بدون هیچ بیحسی انجام میدادند و یا پانسمان چسبیده به زخمها را به صورت خشک و با شتاب از روی زخم میکندند.
سلول شماره ۱۴» نام ترجمه اسپانیایی کتاب « خون دلی که لعل شد» از انتشارات انقلاب اسلامی است که تاکنون در دو کشور کلمبیا و ونزوئلا رونمایی شده و به سبب استقبال مخاطبان طی دو ماه به چاپ چهارم رسیده است