eitaa logo
منبرک فاطمی
6.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
و دیگر خوبی‌های او سخن می‌گوییم و تو درباره عقل او از ما می‌پرسی؟ پیامبر(ص) فرمود: مرد احمق به سبب حماقت خود، بیش از انسان گناهکار به گناه و نابکاری آلوده می‌گردد. خداوند فردای قیامت، مقام بندگان را به مقدار عقل و خرد آن‌ها بالا می‌برد، و بر این اساس به قرب خداوند نایل می‌شوند». شاهد این کلام پیامبر(ص) را می‌توانیم به خوبی در جهان امروز ببینیم؛ ضربه‌هایی که تکفیری‌ها به دلیل فهم غیر صحیحی که از دین دارند، به دین می‌زنند، به مراتب از دیگران بیشتر است.   ب) امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: «إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْق»:  «ارزشمندترین بی‌نیازی، عقل و بزرگ‌ترین فقر، بی‌خردی است».   ج) امام باقر(ع) فرموده است: «اِعْرِفُوا مَنَازِلَ‏ شِيعَتِنَا عِنْدَنَا عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا وَ فَهْمِهِمْ مِنَّا»:  «جایگاه شیعیان ما را به اندازه روایتی که از ما نقل می‌کنند و فهمی که از کلمات ما دارند، بشناسید». از همین روست که محدثین بزرگی مانند مرحوم کلینی به جمع‌آوری احادیث اهل‌بیت(ع) همت می‌گمارند و بزرگانی هم‌چون علامه مجلسی، با تألیف کتاب مرآة العقول به شرح و فهم روایات می‌پردازد.   د) در کتاب الکافی از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: «هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ(ع) فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ‏ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا الثَّلَاثُ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَيَاءُ وَ الدِّينُ فَقَالَ آدَمُ(ع) إِنِّي قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ الدِّينِ انْصَرِفَا وَ دَعَاه‏ فَقَالا يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَيْثُ كَان»:  «جبرئیل بر آدم(ع) فرود آمد و گفت: ای آدم به من فرمان رسیده است که از تو بخواهم تا یکی از سه چیز را برگزینی؛ پس یکی را برگزین و دو تای دیگر را واگذار: حضرت آدم(ع) به جبرئیل گفت: آن سه کدامند؟ جبرئیل فرمود: 1- خرد، 2- حیا و 3- دین. آدم(ع) گفت: من خرد را بر می‌گزینم. آن‌گاه جبرئیل به حیاء و دین گفت: دور شوید و او را به حال خود واگذارید! آنها گفتند: ای جبرئیل! به ما فرمان داده شده است که هر جا عقل باشد، با آن باشیم».   هـ) داستان معروفی که از امام صادق(ع) نقل شده و مرحوم کلینی در کتاب الکافی و شیخ صدوق در الأمالی آورده است، گواه روشنی در این زمینه است. «قُلْتُ لِأَبِي‌عَبْدِاللَّهِ(ع): فُلَانٌ‏ مِنْ‏ عِبَادَتِهِ‏ وَ دِينِهِ‏ وَ فَضْلِهِ‏ كَذَا وَ كَذَا، فَقَالَ(ع): كَيْف‏ عَقْلُهُ؟ قُلْتُ‏: لَاأَدْرِي، فَقَالَ(ع): إِنَّ الثَّوَابَ عَلى‏ قَدْرِ الْعَقْلِ؛ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَ يَعْبُدُ اللَّهَ فِي جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ، خَضْرَاءَ، نَضِرَةٍ ، كَثِيرَةِ الشَّجَرِ، ظَاهِرَةِ  الْمَاءِ، وَ إِنَّ مَلَكَاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَرَّ بِهِ، فَقَالَ: يَا رَبِّ، أَرِنِي ثَوَابَ عَبْدِكَ هذَا، فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالى‏ ذلِكَ، فَاسْتَقَلَّهُ‏  الْمَلَكُ، فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالى‏ إِلَيْهِ أَنِ اصْحَبْهُ، فَأَتَاهُ الْمَلَكُ فِي صُورَةِ  إِنْسِيٍّ، فَقَالَ لَهُ: مَنْ أَنْتَ؟ قَالَ‏: أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِي مَكَانُكَ و عِبَادَتُكَ فِي هذَا الْمَكَانِ، فَأَتَيْتُكَ‏ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَكَ، فَكَانَ مَعَهُ يَوْمَهُ ذلِكَ، فَلَمَّا أَصْبَحَ، قَالَ لَهُ الْمَلَكُ: إِنَّ مَكَانَكَ لَنَزِهٌ وَ مَا يَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ، فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ: إِنَّ لِمَكَانِنَا هذَا عَيْباً، فَقَالَ لَهُ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: لَيْسَ لِرَبِّنَا بَهِيمَةٌ، فَلَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَيْنَاهُ‏ فِي هذَا المَوْضِعِ؛ فَإِنَّ هذَا الْحَشِيشَ يَضِيعُ، فَقَالَ لَهُ‏  الْمَلَكُ: وَ مَا لِرَبِّكَ حِمَارٌ؟ فَقَالَ: لَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا كَانَ يَضِيعُ مِثْلُ هذَا الْحَشِيشِ، فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالى‏ إِلَى الْمَلَكِ: إِنَّمَا أُثِيبُهُ‏  عَلى‏ قَدْرِ عَقْلِهِ»:  «روای می‌گوید: نزد امام صادق(ع) از عبادت و دین و فضل شخصی سخن گفتم، امام پرسید: عقل او چگونه است؟ گفتم: نمی‌دانم! فرمود: پاداش به اندازه عقل است. سپس امام داستان مردی از بنی‌اسرائیل را بیان کرد که در جزیره به عبادت مشغول بود. فرشته‌ای از خداوند درخواست کرد که پاداش عبادات این مرد عابد را به وی نشان دهد و خداوند به او نشان داد؛ اما آن پاداش به نظر فرشته کم آمد. خداوند به فرشته وحی کرد که با او هم‌نشین باش. فرشته در چهره یک انسان به نزد او آمد و به او گفت: منطقه سرسبز برای عبادت مناسب است. عابد پاسخ داد: ولی عیبی دارد و آن، اینکه خدا چهارپایی ندارد. اگر داشت، آن حیوان را در اینجا به چرا می‌بردیم تا این علف‌زارها ضایع نشود. خداوند به آن
فرشته وحی کرد که به اندازه عقلش، به او پاداش می‌دهم».   و) در روایت دیگری آمده است: «سَمِعَ(ع) رَجُلًا مِنَ‏ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَ يَقْرَأُ فَقَالَ نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلَاةٍ [عَلَى‏] فِي شَكٍّ»:  «امام علی(ع) شنید که مردی از حرویان (خوارج) به عبادت و خواندن قرآن و شب‌زنده‌داری مشغول است، حضرت فرمود: خواب با یقین، بهتر است از نماز با شک».   2. انجام واجبات دومین راهی که برای سیر و سلوک الی الله و تقّرب به پروردگار در کلام امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 110 نهج‌البلاغه آمده است، انجام واجبات است. حضرت با اشاره به جهاد، آن را قلّه بلند اسلام معرفی می‌کند: «وَ الْجِهَادُ فِي‏ سَبِيلِهِ‏ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَام». سپس به اقامه نماز اشاره کرده و آن را حقیقت دین و آیین معرفی می‌کند: «وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّة». آنگاه پرداخت زکات را به عنوان یک فریضه واجب بیان کرده: «وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَة» و روزه ماه رمضان را سپری از عذاب الهی می‌داند: «وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَاب». سپس با معرفی حج و عمره به عنوان وسیله‌ای برای از بین رفتن فقر و پاک شدن گناهکاران: «وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْب»، صله رحم را وسیلۀ فزونی در مال و طول عمر معرفی کرده است: «وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَاِنَّها مَثْراةٌ فِى الْمالِ، وَ مَنْسَأَةٌ فِى الأجَلِ» امام صادق(ع) نیز از رسول‌خدا(ص) روایت می‌کند که خداوند متعال فرمود: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ»:  «هیچ بنده‌ای به من تقرّب پیدا نکرده است با چیزی که نزد من محبوب‌تر از انجام واجبات باشد». امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه نماز را وسیله تقرّب به پروردگار معرفی کرده و می‌فرماید: «تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا  وَ تَقَرَّبُوا بِهَا»:  «امر نماز را به عهده بگیرید و آن را حفظ کنید؛ زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به خدا نزدیک کنید». روایات، نزدیک‌ترین حالت بنده به پروردگار را حالتی معرفی کرده‌اند که او در سجده با خدای خود راز و نیاز می‌کند. در کتاب الکافی، کامل الزیارات ابن‌قولویه قمی، کتابُ مَن لایَحضُرُه اَلفَقیه و ثواب العمال، شیخ صدوق از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت فرمود: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ اَلْعَبْدُ إِلَى اَللَّهِ تعالی وَ هُوَ سَاجِدٌ»:  «نزدیک‌ترین حالتی که بنده به پروردگار دارد، حالت سجدۀ او است». سپس امام(ع) به این آیه قرآن اشاره فرمود که خداوند می‌فرماید: «وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»:  «سجده کن و به خدا تقرّب جوی». انجام واجبات تا آنجا اهمیت دارد که امیرمؤمنان(ع) هشدار می‌دهند که اگر انجام مستحبات به واجبات زیان رساند، موجب تقرّب انسان به خداوند نخواهد شد: «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ‏ بِالْفَرَائِض».   3. خدمت به مردم امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 110 نهج‌البلاغه، سومین راه تقرب به پروردگار را خدمت به مردم دانسته و می‌فرماید: «وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ»: «و نیکوکاری و خدمت به مردم، آدمی را از ابتلای به ذلت و خواری حفظ می‌کند». آن حضرت صدقۀ پنهانی را نیز وسیلۀ نابودی گناهان و صدقۀ آشکار را وسیلۀ جلوگیری از مرگ‌های ناگهانی و زشت می‌داند و می‌فرماید: «وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ اَلْخَطِیئَهَ وَ صَدَقَةُ اَلْعَلاَنِیَةِ فَإِنَّهَا تَدفَعُ مِیتَةَ السُّوء». کلمات اهل‌بیت(ع) در موضوع برکات خدمت به مردم و چگونگی پیمودن کمالات و از بین رفتن گناهان به این وسیله، بسیار زیاد است و در این مختصر نمی¬گنجد. امیرالمؤمنین(ع) در حکمت 24 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ، وَ التَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ»: «از کفّاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت‌دیدگان است». هم‌چنین آن حضرت در نامۀ معروف به عهدنامه مالک اشتر، وسیلۀ تقرّب به پروردگار را رسیدگی به حقوق و نیازمندی‌های نیازمندان، یتیمان وسالمندان دانسته و می‌فرماید: «فَتَقَرَّبْ إِلَى اللَّهِ بِتَخَلُّصِهِمْ وَ وَضْعِهِمْ مَوَاضِعَهُمْ‏ فِي‏ أَقْوَاتِهِمْ‏ وَ حُقُوقِهِم». در روایتی از رسول‌خدا(ص) نیز آمده است: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَدْخَلَ‏ عَلَى‏ قَلْبِ‏ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ مَسَرَّة»: «از نزدیک‌ترین حالاتی که بنده به خدای عزوجل دارد، زمانی است که قلب برادر مؤمن خود را شاد گرداند».   4. دوری از گناه امام صادق(ع) فرمود: در مناجات خداوند با موسی(ع) چنین آمده است: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ ا
لْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِي»:  «هیچ بنده‌ای به من تقرّب پیدا نکرد، به چیزی مانند دوری از گناهان». در نگاه اهل‌بیت(ع) دوری از گناه تا آنجا اهمیت دارد که امام باقر(ع) به شخصی که خود را دارای اعمال کمی می‌دانست، ولی مقیّد به دوری از حرام بود، فرمود: «چه تلاش و کوششی بالاتر از پاک نگه داشتن شکم و دامن از حرام».     5. محبت به اهل‌بیت(ع) و برائت از دشمنان پیامبر خدا(ص)، محبت خویش و امیرالمؤمنین(ع) را سید و سرور وسائل تقرّب الهی بیان، و فرمود: «حُبِّی وَ حُبُّ عَلِیٍّ سَیِّدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَةِ رَبِّهِمْ». در کتاب کفایةالاثر داستان آخرین لحظات زندگانی ابن‌عباس، مفسّر قرآن و شاگرد ارزشمند امیرالمؤمنین(ع) آمده است که لحظاتی قبل از جان دادن گفت: «اَللّهُمَّ اِنّي اَتَقَرَّبُ اِلَيْکَ بولايَةِ عَليِّ بنِ ابيطالب»:  «خدایا با ولایت علی بن ابیطالب به سوی تو تقرب می‌جویم». در زیارت عاشورا، با ولایت اهل‌بیت(ع) و برائت دشمنان آنان به پروردگار تقرب می‌جوییم: «أَتَقَرَّبُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ ثُمَ‏ إِلَيْكُمْ‏ بِمُوَالاتِكُمْ‏ وَ مُوَالاةِ وَلِيِّكُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُم».   6. کسب فضائل اخلاقی و ترک رذائل اخلاقی از بهترین راه‌های تقرب الهی، نیکی به والدین، کسب فضائل اخلاقی و کنار گذاشتن رذائل اخلاقی است. در روایتی از امام موسی بن جعفر(ع) آمده که می‌فرماید: «أَفْضَلُ مَا يَتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ بِهِ الصَّلَاةُ وَ بِرُّ الْوَالِدَينِ وَ تَرْكُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ».  هم‌چنین آن حضرت کسانی را که دارای فضائل اخلاقی می‌باشند، نزدیک‌ترین بندگان به پروردگار شمرده است. در روایتی از امام سجاد(ع) نیز داشتن اخلاق نیکو را وسیله تقرب به خدا دانسته است: «إِنَّ أَقْرَبَكُمْ الی اَللَّهِ أَوْسَعُكُمْ خُلُقاً».   7. انجام مستحبات رسول‌خدا(ص) روایت کرده است که خداوند فرمود: «إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ اَلَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»:  «بنده به وسیله نافله به من تقرب می‌جوید تا آنجا که او را دوست می‌دارم. هنگامی که محبوب من گردید، من گوش او و چشم او و زبان او و دست او خواهم شد. هنگامی که مرا بخواند، اجابتش می‌کنم و هنگامی که درخواستی کند، به او عطا خواهم کرد». مناجات در دل شب و گریه از خوف پروردگار نیز از راه‌های تقرب به پروردگار ذکر شده است. پیامبر خدا(ص) فرمود: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الرَّبُّ مِنَ العَبْدِ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ الآخِرِ، فَإِنْ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ مِمَّنْ يَذْكُرُ اللَّهَ فِي تِلْكَ السَّاعَةِ فَكُنْ»:  «نزدیک‌ترین حالتی که خداوند به بنده‌اش دارد، در دل شب است. اگر می‌توانی، از کسانی باش که در این ساعت خدا را یاد می‌کنند». در ثواب الاعمال شیخ صدوق آمده است: «یَا مُوسَی! مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِي»:  «ای موسی! هیچ کس به اندازه گریه از خوف من، به من نزدیک‌تر نشد». @FATEMI133
هفت راه تقرب جهت تفسیر زیارت عاشورا👆👆👆 معرفت انجام واجبات خدمت به مردم دوری از گناه محبت اهلبیت فضایل اخلاقی مستحبات @FATEMI133
السّلام علیک یا اباعبدالله، و علی الارواح الّتی حلت بفنائک علیک منّی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللّیل و النّهار و لا جعله الله آخر العهد منّی لزیارتکم. حالا با هم سلام بدهیم، خودمان را در حرم امام حسین ببینیم: السّلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی لصحاب الحسین. کربلا یعنی کمال بندگی کربلا یعنی رها در زندگی کربلا یعنی ندای العطش روی لب ها رد پای تشنگی کربلا یعنی حضور فاطمه پیش سقا در کنار علقمه کربلا یعنی علی اصغر شدن تشنه بر دوش پدر پرپر شدن کربلا بو ی خدایی می دهد عطر ناب آشنایی می دهد کربلا یعنی ودای زینبین پشت خیمه با گل زهرا حسین کربلا یعنی ندای العطش
شب هفتم محرم جابجایی ارزشها👆👆
هدایت شده از فهرست
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی (محمود ژولیده) @FATEMI133
هدایت شده از فهرست
ای قامتت هبوط بهشت پدر، علی وی روح و جان من، قدمی پیش تر، علی ای روی و خوی و صوت تو آئینه ی رسول با خنده می روی به کدامین سفر، علی نازل کدام آیه شد ای مصطفای من آهنگ جبرئیل لبت خوش خبر، علی عطر تبسّم تو کند زنده، وحی را قالو بلی شنیده پدر از پسر، علی رِندانه می روی به تمنّای فتلگاه هل من مبارزت ز عطش بیشتر، علی آه ای جوان خوش بر و رویم سخن بگو دیگر مکن ز غصّه مرا خون جگر، علی محراب کوفه آمده تا کربلا مگر که فرق گیسویت شده تا عمق سر، علی در اشهدت ضمیر«محمد» حضوری است خود را مگر در آینه کردی نظر، علی منعم مکن که «یا ولدی» مرهم من است من داغدیده ام که شدم نوحه گر، علی از من نیایش پدرانه ولی ز تو ... دستی بکش به گوشه ی چشمان تر، علی جمعی به انتظار قدوم تو مضطرب قومی نگر به هلهله، بی درد سر، علی با پیکرت چگونه به سوی حرم روم بابا ز نعش توست زمینگیرتر، علی تا عمّه ات نیامده برخیز ای جوان نعش مرا به دست جوانان ببر، علی (محمود ژولیده)
هدایت شده از فهرست
امیرالمؤمنین! صحرای محشر را تماشا کن به دشت کربلا تکرار حیدر را تماشا کن ولی‌الله! ولی‌الله دیگر را تماشا کن دوباره خاطرات جنگ خیبر را تماشا کن پیمبر را پیمبر را پیمبر را تماشا کن بگو الله اکبر جنگ اکبر را تماشا کن به تن پوشیده با دست حسین‌بن‌علی جوشن زده بر یاری فرزند زهرا بر کمر دامن خدا گوید تعالی‌الله پیمبر گویدش احسن خوراک ذوالفقارش جرعه‌جرعه خون اهریمن کند تحسین به دست و بازویش هم دوست هم دشمن بیا ای شیر داور شیر داور را تماشا کن سپر گردیده پیش نیزه و شمشیر، پا تا سر رخش قرآن، تنش فرقان، دلش یاسین، لبش کوثر نبی خلق و نبی خلق و نبی خُلق و نبی منظر زمین کربلا صحرای بدر و او چو پیغمبر در امواج خطر از بیم شمشیر علی‌اکبر فرار و ترس یک دریای لشکر را تماشا کن جبین، بشکسته تن، خسته دهن، خونین دو ‌لب، عطشان به دیدار پدر در خیمه‌گه بشتافت از میدان سرشکش از بصر جاری شرارش در جگر پنهان زبان چون چوب خشکیده، نفس چون شعلۀ سوزان سرشک عمه، اشک چشم خواهر را تماشا کن زبانش در دهان باب و خونش جاری از حنجر وجودش باغ گل از تیغ و تیر و نیزه و خنجر گلو خشکیده، دل تفتیده، چشم از اشک خونین تر پدر گفت ای همای من مزن از تشنگی پرپر که سیرابت کند با دست خود امروز، پیغمبر برو سقایی جدت پیمبر را تماشا کن برو بابا! که اکنون چشم در راه‌اند قاتل‌ها برو بابا که دریا گردد از خون تو ساحل‌ها برو بابا! که زخمت گل کند تا حشر در دل‌ها برو تا شعلۀ داغ تو گردد شمع محفل‌ها برو پرپر بزن در خون خود مانند بسمل‌ها جمال بی‌مثال حی داور را تماشا کن دوباره در اُحد رو کرد آن پیغمبر ثانی دوباره کربلا را کرد با یک حمله طوفانی ز تیر و نیزه دشمن کرد بر رویش گل‌افشانی تنش گردید از شمشیر، چون آیات قرآنی هزاران زخم خورد و شد هزاران بار قربانی بگرد ای آسمان؛ صدپاره پیکر را تماشا کن دریغا! گشت نقش خاک، سرو قد دلجویش جدا گردید تا پیشانی از هم طاق ابرویش پدر بشتافت از میدان و رو بگذاشت بر رویش ز اشک دیده زینب شست خون از جعد گیسویش بیا «میثم»! خدا را دیدۀ دل بازکن سویش به سرتاپای او زخم مکرر را تماشا کن (غلامرضا سازگار) @FATEMI133
هدایت شده از فهرست
نگاه هایی که عبادت است بنابر آنچه در روایات آمده است، گاهی یک نگاه می تواند حکم عبادت را برای انسان به همراه داشته باشد. به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛در روایاتی از ائمه اطهار (ع) دسته ای از نگاه ها چون عبادت برشمرده شده اند. این روایات به شرح زیر است: 1. نگاه به قرآن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فِی الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَیهِ وَ إِنْ كَانَا كَافِرَینِ؛ حضرت صادق علیه السّلام در حدیث مرفوعی فرمود: هر كه قرآن را از روی آن بخواند از دیدگان خود بهره‏ مند شود، و سبب سبك شدن عذاب پدر و مادرش گردد اگر چه آن دو كافر باشند. (1) اگر انسان قرآن را حفظ هم باشد از رو بخواند خوب است! إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّی أَحْفَظُ الْقُرْآنَ عَلَی ظَهْرِ قَلْبِی فَأَقْرَؤُهُ عَلَی ظَهْرِ قَلْبِی أَفْضَلُ أَوْ أَنْظُرُ فِی الْمُصْحَفِ قَالَ فَقَالَ لِی بَلِ اقْرَأْهُ وَ انْظُرْ فِی الْمُصْحَفِ فَهُوَ أَفْضَلُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ عِبَادَه؛ اسحاق بن عمار گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض كردم: قربانت گردم من قرآن را حفظ دارم آن را از حفظ بخوانم بهتر است یا از روی قرآن؟ فرمود: بلكه آن را بخوان و نگاه به قرآن كن (و از روی آن بخوان) كه بهتر است، آیا ندانسته‏ ای كه نگاه كردن در قرآن عبادت است؟ (2) النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ‏ مِنْ غَیرِ قِرَاءَه عِبَادَه؛ نظر در قرآن حتّی بدون خواندن عبادتست. (3) وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَعْطُوا أَعْینَكُمْ حَظَّهَا مِنَ الْعِبَادَه فَقَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا حَظُّهَا مِنَ الْعِبَادَه قَالَ النَّظَرُ فِی الْمُصْحَفِ وَ التَّفَكُّرُ فِیهِ وَ الِاعْتِبَارُ عِنْدَ عَجَائِبِه‏؛ رسول خدا (ص) فرمود: چشمانتان را از عبادات بهره ‏مند سازید، پرسیدند: یا رسول الله! بهره چشم از عبادت چیست؟ فرمود: نگاه به قرآن و اندیشه در آن و پند گرفتن از شگفتی های آن.‏ (4) 2. نگاه به كعبه قَالَ الصَّادِقُ ع‏ مَنْ نَظَرَ إِلَی الْكَعْبَه عَارِفاً فَعَرَفَ مِنْ حَقِّنَا وَ حُرْمَتِنَا مِثْلَ الَّذِی عَرَفَ مِنْ حَقِّهَا وَ حُرْمَتِهَا غَفَرَ اللَّهُ؛ هر كه نظر به كعبه كند و عارف باشد بحق آنكه آن را بزرگ دانسته خداوند حق تعالی، گناهان او را بیامرزد و كفایت كند مهمات او را (5) و در روایت دیگر آمده : هر كه نظر كند به كعبه و حق حرمت ما كه ائمه معصومانیم را بداند(اینگونه كه ما را امامان واجب الاطاعه داند) چنانكه حق و حرمت كعبه را می‏ داند، حق سبحانه و تعالی همه گناهان او را بیامرزد و كفایت كند از او غم ها یا مهمات دنیا و آخرت را (6) 3. نگاه به سادات قَالَ الرِّضَا(علیه السلام):النَّظَرُ إِلَی ذُرِّیتِنَا عِبَادَه(7) امام رضا (ع): نگاه به اولاد ما عبادت است. 4. نگاه به عالم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ:النَّظَرُ إِلَی وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَه(8) رسول اکرم (ص) : نگاه به صورت عالم عبادت است. 5. نگاه به پدر و مادر قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ :‏ نَظَرُ الْوَلَدِ إِلَی وَالِدَیهِ حُبّاً لَهُمَا عِبَادَه؛ نگاه كردن فرزند از روی مهر و محبّت به پدر و مادر، عبادت محسوب می‏ شود. (9) پی نوشت ها: [1] کافی ج 2 ص 613 [2] كافی ج‏2، ص: 614 [3] بحار ج 96 ص 65 [4] مجموعه ورام، ج‏1 ص: 250 [5] من لا يحضره الفقيه ج‏2 ص: 204 [6] كافی ج‏8 ص: 150 [7] وسائل الشیعه ج12 ص311 [8] عوالی الآللی، ج4، ص73 [9] بحار ج 71 ص ۸۴ @FATEMI133
هدایت شده از فهرست
✅احکام نگاه حلال و حرام 6نگاه عبادتست 12 نگاهحرام ست 🔸نگاه های حرام: ۱. نگاه به چهره ی آرایش کرده ی زن؛ ۲. نگاه به زیورآلات زن (نگاه به محل زینت)؛ ۳. نگاه به عکس بی حجاب زن آشنا؛10 ۴. نگاه به عکس های مهَیّج؛ ۵. نگاه با ریبه (ترس افتادن به حرام) به محارم؛ ۶. نگاه كردن مرد به بدن نامحرم (چه با قصد لذت و چه بدون آن)؛ ۷. نگاه کردن مرد با قصد لذت به بدن مرد دیگر و زن به بدن زن دیگر؛ ۸. نگاه كردن به عورت دیگرى؛ ۹. نگاه به داخل خانه ی دیگران؛ ۱۰. نگاه تند به پدر و مادر؛ ۱۱. نگاه به فیلم های مبتذل و فاسد (فرقی بین متأهل و مجرد نیست)؛ ۱۲. نگاه به چیزی که موجب ضرر به چشم است. نگاه هایی که عبادت است🔸 1. نگاه به قرآن 2. نگاه به كعبه 3. نگاه به سادات 4. نگاه به عالم 5. نگاه به پدر و مادر به دريا @FATEMI133