۶- لزوم احترام به پیامبر و نام مبارکش
احترام پیامبر، «تُوَقِّرُوه» (فتح/۹) احترام بگذارید.
نمیشود دست بیوضو را روی اسم پیغمبر گذاشت. کسانی که پیشانی بند دارند، یا زنجیری گردن کردند، اگر اسم الله، علی، اسم یکی از چهارده معصوم باشد، بدنشان با وضو نباشد، دائماً در حال گناه هستند.
یک مسألهی فقهی، زنجیر الله است. میگوییم آقا تو که وضو نداری، دائماً با وضو نیستی. خوب این الله به بدن تو میچسبد، تو به اسم الله داری ضد الله راه میروی. یا در پلاستیک بگذار، یا در نایلون بگذار، یا روی زیر پیراهنی بگذار که به بدنتان نچسبد.
احترام کردن، خدا به پیغمبرش احترام میگذارد. «یا أَیُّهَا النَّبِی»، «یا أَیُّهَا الرَّسُول» (مائده/۴۱). اصلاً دو جای قرآن میگوید: فقط به خاطر گل روی تو این کار را کردم.
قبله را عوض کردم، «فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضاها» (بقره/۱۴۴) قبله را عوض کردم که تو راضی باشی.
«وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى» (ضحی/۵) مقامی به تو میدهم، شفاعت کنی که تو راضی باشی.
👌یکی هم بیعت کردن. حالا وقتی پیغمبر نیست، با جانشین پیغمبر بیعت میکنیم. قرآن یک آیه دارد میگوید: «إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» (فتح/۱۰) کسانی که با پیغمبر بیعت میکنند، با خدا بیعت میکنند. «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه» (نساء/۸۰) اطاعت از رسول، اطاعت از خداست.
حضرت مهدی(ع) به ما پیغام داد، به شیعه پیغام داد. فرمود: زمانی که دست شما به امام نمیرسد، امام زمان(ع) غایب است. مجتهد عادل بی هوس، مجتهد جامعالشرایط، جامع الشرایط یعنی چه؟ یکی از شرایط عدالت، یکی هم نداشتن هوس، فقیه عادل بیهوس.
👌وظیفه بعدی
الگو پذیری، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» (احزاب/۲۱) دوبار کلمهی اسوه در قرآن آمده است. یکی راجع به ابراهیم، یکی راجع به… منتها ابراهیم مقید است. ابراهیم و اینهایی که با ابراهیم هستند اسوه هستند، در چه؟ در اینکه در مقابل مشرکین قد علم کردند.
اسوه بودن، الگو بودن ابراهیم در قاطعیت، در مقابل شرک است. با شرک کوتاه نمیآییم. محکم ایستادند در مقابل شرک و مشرک. ولی پیغمبر، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» هردو اسوه هستند، ابراهیم اسوه هست، پیغمبر هم اسوه هست.
منتها خصوصیات دارد.
یکی کلمهی «لَ» دارد، «و لَقَد» این «لَ» یعنی حتماً. این تأکید در اسوه بودن ابراهیم نیست. باز کلمهی «قَد»، «قَد» یعنی به تحقیق، یعنی حتماً، «و لَقَد» لام یعنی حتماً، «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» اسوه بودنش زمان بردار هم نیست. در یک موضوع خاص هم اسوه نیست. در همه چیز اسوه است. «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه»
👌وظیفه بعدی، رجوع به پیغمبر، قرآن یک آیه دارد میگوید: هر وقت اختلاف دارید، «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُول» (نساء/۵۹) اگر اختلاف دارید که حق با چه کسی است، ببینید رسول چه میگوید؟
هرچه رسول گفت. داور باید او باشد. ما بعد از پیغمبر سراغ چه کسی برویم. ببینیم رسول چه گفته است؟ در غدیر خم رسول اکرم، چه کسی را معرفی کرده؟
«فَإِنْ تَنازَعْتُمْ» اگر نزاع دارید، در اینکه بعد از پیغمبر چه کسی است، چه باید بکنیم، ببینید پیغمبر چه گفته است؟ آیه قرآن است. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُول».
از سخنرانی آقای قرائتی
https://www.menbarha.ir/content/1102
منبرک فاطمی
🔺وظایف ما در برابر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلّم) بسم الله الرحمن الرحیم ✍️انبیاء یک ص
🔺وظایف ما در برابر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلّم)👆
https://eitaa.com/fatemi222/6778
🌸🍃﷽🌸🍃
✋(به بهانه ، روز ولادت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله)
🔺وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ [ نور ۲۲]
باید عفو کنند و چشم بپوشند آیا دوست نمىدارید خداوند شما را ببخشد؟!
انسان باید دیگران را ببخشد.
مگر ما ادعای پیروی از پیامبر مکرم اسلام را نداریم ؛ مگر پیامبر را اذیت نمی کردند؛ مگر به پیامبر نگفتند:
تو مجنونی : وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ [الدخان : ۱۴]
تو ساحری دروغگویی : هذا ساحِرٌ کَذَّابٌ [ص : ۴ ]
تو شاعرِ مجنونی: لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ [الصافات : ۳۶]
تو پیامبر نیستی : لَسْتَ مُرْسَلاً [الرعد : ۴۳]
تو پیامبر نیستی چون غذا می خوری: ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ [الفرقان : ۷ ]
تو پیامبر نیستی چون در بازار راه میروی: وَ یَمْشی فِی الْأَسْواقِ [الفرقان : ۷]
گروهی این قرآن را به تو املا کرده اند: اکْتَتَبَها فَهِیَ تُمْلى عَلَیْهِ [الفرقان : ۵]
تیمی به تو در این قرآن کمک می کنند : أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ [الفرقان : ۴]
و . . .
👇👇
با اینهمه توهین و اذیت های مختلف، فتح مکه صورت گرفت؛ حال تمام اینها اسیر پیامبرند.
یکی از مسلمانان بالای کوه می رود و می گوید : الیوم یوم الملحمه «امروز روز انتقام است»
پیامبر او را توبیخ می کند و می فرماید: الیوم یوم المرحمه « امروز روز رحمت است »
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
🌸🍃﷽🌸🍃
✋نمونه هایى ازفضایل و سیره فردى رسول خدا(ص)
🔺احترام بزرگان
جریربن عبدالله گوید: چون رسول خدا مبعوث گردید، من به حضورش آمدم تا با او بیعت کنم، فرمود: یا جریر به چه منظورى پیش من آمده اى، گفتم: یا رسول الله (ص) آمده ام تا بر دست تو مسلمان شوم، حضرت عباى خود را براى نشستن من به زمین پهن کرد. بعد به یاران خود فرمود: چون کسى که در میان قوم خویش محترم است پیش شما آید احترامش کنید: «اذا اتا کم کریم قوم فاکرموه»
🔺نهى از بدگویى
ابن مسعود گوید: رسول خدا (ص) فرمود: کسى در پیش من از اصحابم بدگوئى نکند، مى خواهم وقتى که پیش شما مى آیم قلبم نسبت بشما آرام و بى دغدغه باشد: «قال رسول الله (ص): لا یبلغنى احد منکم عن اصحابى شیئا فانى احب ان اخرج الیکم و انا سلیم الصدر»
🔺صبر و مقاومت
آنگاه که پسرش ابراهیم در حال جان دادن بود چنین فرمود: اگر فرزند در گذشته، براى پدر اجرى نداشت و اگر این نبود که زندگان به مردگان ملحق خواهند شد، در این صورت بر تو محزون مى شدیم اى ابراهیم، بعد به گریه افتاد و فرمود: چشم اشک مى ریزد، قلب مى سوزد ولى جز آنچه خدا راضى باشد سخنى نمىگ وئیم و اى ابراهیم ما در فراق تو محزونیم : «و قال لابنه ابراهیم و هو یجود بنفسه: لولا ان الماضى فرط الباقى و ان الاخر لاحق بالاول لحزّنا علیک یا ابراهیم ثم دمعت عینه و قال: تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول الا ما یرضى الرب و انّا بک یا ابراهیم لمحزونون: ».
🔺تواضع
روزى خواهر رضاعیش محضر وى آمد، حضرت چون او را دید شاد شد، عباى خویش را پهن کرد و او را در آن نشانید، با او سخن م گفت و بر رویش مى خندید، بعد برخاست و رفت، آنگاه برادر آن زن آمد حضرت با او مثل خواهرش رفتار نکرد، گفتند: یا رسول الله با خواهرش رفتارى کردى که با برادرش نکردى با آنکه او مرد است؟!
فرمود: آن خواهر بر پدرش از این برادر نیکوکارتر بود.
🔺پناه بردن به خدا
روزى به مردى از بنى فهد گذر کرد که بنده اش را مى زد بنده در زیر شکنجه م ىگفت: اعوذ بالله، مولایش از او دست بر نمى داشت چون حضرت را دید گفت: «اعوذ بمحمد» (ص) به محمد (ص) پنام مى برم، مولایش از زدن او دست کشید.
حضرت فرمود: به خدا پناه مى برد دست بر نمى دارى ولى به محمد (ص) پناه مى برد دست بر مى دارى؟!! خدا از محمد (ص) سزاوارتر است که پناه آورنده اش را پناه دهد، مرد گفت: براى خدا او را آزاد کردم: «هو حر لوجه الله»فرمود: به خدائى که مرا بحق مبعوث فرموده، اگر چنین نمى کردى، چهره ات با حرارت آتش جهنم مواجهه مى شد. «والذى بعثنى بالحق نبیا لو لم تفعل لواقع و جهُک حرّالنار»
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
منبرک فاطمی
🌸🍃﷽🌸🍃 ✋نمونه هایى ازفضایل و سیره فردى رسول خدا(ص) 🔺احترام بزرگان جریربن عبدالله گوید: چون رسول خ
نمونهای از فضایل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
بزرگترین کار پیغمبر چه بود؟.pdf
277.5K
🌀 بزرگترین کار پیغمبر چه بود⁉️
🔰 مناسبت: #ولادت_رسول_الله (ص)
🔻هرچقدر آدم ها روح بزرگتری داشته باشند، خدا کارهای بزرگتری را به روی دوش آدم می گذارد. آدم های کوچک، ساخته شده اند برای کارهای کوچک. آدم های بزرگ، ساخته شده اند برای کارهای بزرگ؛ حالا پیغمبر که اشرف مخلوقات عالم هست، پیغمبری که اگرچه خاتم انبیاء است اما سرآمد همۀ انبیاء و تاج سر بشریت است برای چه کاری ساخته شده است؟
🔻اگرچه اصلاح عقیده و اخلاق کار بزرگی بود که پیغمبر انجام دادند اما بزرگترین کار پیغمبر این بود که دین را به عنوان تنها عامل آبادانی پایدار و همه جانبه دنیا معرفی کردند. بزرگترین کار پیغمبر آبادانی دنیا به وسیله دین است.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
منبر میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🌺 عظمت و اخلاص وجود مقدس رسول الله(ص)
سخنران:
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری
✍ ایشان در این جلسه با ارائه توضیحاتی راجع به حدیث قرب نوافل فرمودند که وجود مقدس رسول الله(ص) که ظرف مشیت خدا و واسطه کائنات هستند، به مقام محبت خدا رسیده اند و مصداق کامل این حدیث هستند.
👌 سپس با اشاره به دو روایت از فضیلت و مقام فوق العاده پیامبر فرمودند که خدای متعال از سر رحمت خودش چنین پیامبری را فرستاد و دو چیز با ارزش از خزانه غیب خودش همراه او کرد یکی قرآن و دیگری امیرالمؤمنین و ائمه(ع).
👈ایشان افزودند که ولایت امیرالمؤمنین بر همه ولایتها غالب می شود و بساط ابلیس و اصحاب سقیفه و شیطنت کفر در جهان امروز در حال غروب کردن است و حقیقت پیامبر در وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه تجلی خواهد کرد و ایشان نور پیامبر را در عالم ساطع می کنند.
✋عظمت و اخلاص وجود مقدس رسول الله(ص)، عبد مطلق خدای متعال
🔺در حدیث نورانی عنوان خدای متعال فرموده است: «فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا»(1) این حدیث قرب نوافل را فریقین، سنی و شیعه نقل کرده اند که بنده در اثر واجبات به خدای متعال نزدیک می شود. اگر همه قرب فرائض را به دست آورد، آنگاه نوبت به نوافل می رسد. اگر با نوافل و مستحبات هم به خدای متعال نزدیک شد، کار به جایی می رسد که من او را دوست می دارم و محبوب من می شود و اگر خدای متعال بنده ای را دوست داشت و محبت الهی در وجود او جاری شد، دیگر از خودش خالی می شود و همه وجودش تحت اراده و مشیت خدای متعال قرار می گیرد. این گوش، دیگر گوش او نیست؛ زبان، دیگر زبان او نیست؛ البته این معنایش این نیست که خدای متعال در بنده حلول می کند اینطور نیست، ولی عبد در مقامی قرار می گیرد که تحت ولایت است، همه کارهایش کارهای خدایی است.
«فاذا احبنی احببت» وقتی او به مقام محبت من رسید من هم او را دوست می دارم و چشم و زبان و گوش و دست او می شوم. اگر یک نفر این مقام را به دست آورده باشد وجود مقدس رسول الله(ص) است که عبد مطلق خداست.
🔺هیچ فریضه و هیچ نافله ای نیست که از این وجود مقدس فوت شده باشد.
👌در روایت عالمی یهودی از امیرالمومنین(ع) اینطور سوال کرد که برخی از پیامبران بنی اسرائیل در یک مقامی بودند که خداوند درباره آنها می فرماید: «وَ سَخَّرْنَا مَعَ دَاوُدَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ معه»(انبیاء/79) ما کوه ها را برای حضرت داود مسخر کرده بودیم، بطوریکه همراه #تسبیح حضرت داوود تسبیح می گفتند؛ خدا به پیامبر شما چه داده است؟
حضرت فرمودند قابل مقایسه نیست، پیامبر ما بدون اینکه ترک اولا کرده باشد طوری خدا را عبادت می کرد که خدای متعال می فرمود: «طه مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»(طه/2) ما قرآن را بر شما نازل نکردیم تا خودتان را اینقدر به زحمت بیندازید.
فرمود پیامبر ده سال شب ها روی پنجه های خودش می ایستاد و عبادت می کرد، وقتی به او گفتند آقا شما که دیگر مامون از عقوبت هستید، زمام و اختیار بهشت و جهنم در دست شماست، فرمود: «أَ فَلَا أَکُونُ عَبْداً شَکُورا»(2) آیا بنده شاکر خدا نباشم؟ این وجود مقدس اینطور عبادت می کردند و طبیعی است که به مقامی برسد که همه کائنات با او تسبیح بگویند: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ»(جمعه/1)
یعنی اگر همه کائنات تسبیح می گویند، با تسیبح نبی اکرم(ص) است، او معلم کل است، معلم انبیا است. طبق روایت اگر عالم ملائکه تسبیح را از پیامبر یاد گرفته اند، دیگر حساب جماد و نبات پاک است.
همه عالم به تبع او تسبیح می گویند: «بنا عبد الله بنا عرف الله» اگر خدای متعال شناخته شده به واسطه اوست، اگر خدای متعال بندگی می شود با فیض بندگی این وجود مقدس است. بنده اگر محبوب خدا شد خدای متعال در همه قوای او حضور پیدا می کند و دیگر این قوا از او نیست: «کنت سمع الذی یسمع به ...».
لذادر قرآن اینطور تعبیر می شود: « وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمی»(انفال/17) آن موقعی که شما دشمن را طرد می کردید و در جنگ سنگ ریزه ها را به طرف دشمن پرتاب می کردید، شما این کار را انجام نمی دادید، بلکه خدا انجام می داد: «و لکن الله رمی».
پیامبر(ص) در چنین مقامی است، همه کارهای ریز و درشت این وجود مقدس از این مقوله است: خوابیدن، غذا خوردن، خوابیدن، معاشرت و ... و دیگر تحت اراده خود نیستند. این است که نکته مشیت الهی است و همه مشیت الهی که در روایات هست که هفت چیز در مسیر خلقت موجودات است مشیت، قدر، قضا و علم و .... اول همه مشیت است.
ادامه👇👇
این وجود مقدس ظرف مشیت خداست و به همین جهت وقتی همه عالم خلق می شود از مسیر این وجود مقدس خلق می شود، محل مشیت خدای متعال است که سرآغاز خلقت همه کائنات، اولین مرحله خلقت هر موجودی، مشیتش است.اراده و مشیت الهی تعلق می گیرد. لذا واسطه همه کائنات است.
🔻 ادامه👇
💠 روایتی در فضیلت پیامبر(ص)، محل مشیت الهی
🔺به یک روایت از امیرالمومنین(ع) در فضیلت پیامبر(ص) فقط اشاره می کنم،
خیلی از این روایات بی مقدمه خواندنی نیست، شرح این روایت را بزرگان بدهند، فقط از باب اینکه فضایی باز بشود.
در بحار نقل شده که امیر المؤمنین فرمودند: «فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى نُورَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ ص بَقِیَ أَلْفَ عَامٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَاقِفاً یُسَبِّحُهُ وَ یَحْمَدُهُ وَ الْحَقُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ یَقُولُ یَا عَبْدِی أَنْتَ الْمُرَادُ وَ الْمُرِیدُ وَ أَنْتَ خِیَرَتِی مِنْ خَلْقِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ مَنْ أَحَبَّکَ أَحْبَبْتُهُ وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَبْغَضْتُهُ فَتَلَأْلَأَ نُورُهُ وَ ارْتَفَعَ شُعَاعُهُ فَخَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ اثْنَیْ عَشَرَ حِجَابا»
یعنی خدای متعال این پیامبر را از نور خودش آفرید (در این زمینه روایات زیاد داریم که این وجود مقدس بدون حجاب از نور الهی آفریده شده است ولی در این حدیث نکات لطیفی است) و این نور رسول الله(ص) هزار سال ایستاده بود که مقصود از این هزار سال زمانهایی که ما تصور می کنیم نیست. و خدا را تسبیح و حمد می کرد، خدا را عبادت می کرد. و خدای متعال در این حال به او نظر می کرد، وقتی عبادت می کرد می فرمود: «انت المراد و المرید» مراد الهی تو هستی، معنی «لولاک لما خلقت الافلاک» نیز همین است. حال چطور می شود پیامبر مراد خدای متعال باشد؟!
«انت المراد و المرید» هم اراده الهی فقط به تو تعلق گرفته و هم اینکه تو سرچشمه اراده خدا است.
یعنی هرچه بعد از این است از مسیر اراده شماست، این همان معنی محل مشیت است.
از همه مخلوقات برگزیده من تو هستی، به عزت و جلال خودم اگر تو نبودی کائنات را نمی آفریدم.
اینها برای تو آفریده شده اند مثل اینکه خدای متعال چشم و گوش و زبان و دست و این میلیاردها موجودات زنده ای که در بدن ما تلاش می کنند را برای ما آفریده و اگر این روح نبود خدای متعال این جسم را خلق نمی کرد.
اگر شما هم نبودید کائنات آفریده نمی شد.
کائنات پیکره ای است برای شما. «من احبک احببته» هر که تو را دوست بدارد من او را دوست می دارم.
این مطلب از بیانات دیگر هم استفاده می شود که حبیب حضرت حق جز نبی اکرم(ص) نیست، او حبیب خداست و مابقی موجودات به اندازه ای که این پیامبر را دوست می دارند خدا آنها را دوست می دارد و محبوب خدا می شوند. «و من ابغضک ابغضته» هر که تو را مبغوض بدارد من او را مبغوض می دارم، این وجود مقدس مدار حب و بغض الهی است.
بعد ادامه میدهد که وقتی خدای متعال حضرت را مورد عنایت خودش قرار داد نور حضرت تجلی کرد و شعاع نور حضرت ارتفاع پیدا کرد.
ادامه دارد 👇👇
🔻 ادامه 👇
خدای متعال از نور وجود مقدس ایشان 12 حجاب آفرید که حجابهایی است که بین حضرت حق و مخلوقات است و تنها کسی که همه این عوالم و حجب را سیر کرده خود این وجود مقدس است.
سپس حجابها را نام می برد: حجاب قدرت، عظمت، عزت، هیبت، جبروت، رحمت، نبوت، کبریا، منزلت و بعد حجاب رفعت، سعادت و شفاعت. بعد فرمود خدای متعال به حضرت دستور داد که به تک تک این عوالم که من خلق کرده ام وارد شو و سیر کن.
حضرت در حجاب اول 12 هزار سال، در حجاب دوم 12 هزار سال و ... توقف کرده اند و در این حجب الهی سیر کردند؛
بعد حضرت فرمودند خدای متعال از نور این پیامبر 20 دریا(بحر) آفرید که در هر بحری علومی بود که جز خدای متعال نمی دانست، علوم الهی در این دریاها و بحار جاری شد و به این پیامبر دستور داد که در این دریاها نازل بشود.
در یک یک اینها حضرت فرود آمدند و بار انداختند و سیری در این بحار علوم داشتند.
البته از فهم ما بیرون است که اینها چه بوده است، این مطالب را امیرالمومنین(ع) می فرمایند، وقتی ایشان بحث می کنند همیشه اینطور است. مثل ما مثل کسی است که یک معماری یک بنای عظیمی را ساخته، زیر و بم این بنا را می داند و ما هم یک آدم های نابینا کنار این بنا ایستاده ایم.
وقتی شروع به حرف زدن می کند آنجا جای شرح دادن این حرف ها نیست، آنجا فقط باید القاء سمع کنیم و ببینیم جه می گوید بعد کم کم دستت را می گیرند. اگر خوب گوش دادی می برند این در و دیوار را لمس می کنی و کم کم یک چراغی را روشن می کنند که انسان ساختمان و بنا را می بیند.
ما هم نسبت به صحبتهای امیرالمومنین(ع) اینطور هستیم، خیلی نمی شود حرف حضرت را شرح داد، باید خوب القاء سمع کرد. حضرت می بیند و حرف می زند باید القاء سمع کرد بعد کم کم انسان را می برند فضاها را لمس می کند، بعد کم کم چشم انسان باز می شود و آن حقایقی که بیان فرموده اند را می بیند.
ادامه دارد 👇👇
🔻ادامه 👇
👈در این روایت هم اینگونه است. ما نمی فهمیم حضرت از چه سخن گفته اند، خلاصه حضرت وارد این بحار شدند از این دریاها بیرون آمدند سپس خدای متعال او را مورد خطاب قرار داد:
«فَلَمَّا خَرَجَ مِنْ آخِرِ الْأَبْحُرِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یَا حَبِیبِی وَ یَا سَیِّدَ رُسُلِی وَ یَا أَوَّلَ مَخْلُوقَاتِی وَ یَا آخِرَ رُسُلِی أَنْتَ الشَّفِیعُ یَوْمَ الْمَحْشَرِ فَخَرَّ النُّورُ سَاجِداً ثُمَّ قَامَ فَقَطَرَتْ مِنْهُ قَطَرَاتٌ کَانَ عَدَدُهَا مِائَةَ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِینَ أَلْفَ قَطْرَةٍ فَخَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ مِنْ نُورِهِ نَبِیّاً مِنَ الْأَنْبِیَاءِ فَلَمَّا تَکَامَلَتِ الْأَنْوَارُ صَارَتْ تَطُوفُ حَوْلَ نُورِ مُحَمَّدٍ ص کَمَا تَطُوفُ الْحُجَّاجُ حَوْلَ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَام»(3)
یعنی ای اول و آخر همه انبیاء، همه عالم روز قیامت به دست تو نجات پیدا می کنند و با دست تو وارد بهشت و وادی توحید می شوند.
همین طور که در دنیا و عوالم دیگر شما معلم توحید بودید، در قیامت هم درهای بهشت و مقامات توحیدی با شما گشوده می شود. این وجود مقدس در مقابل خدای متعال تواضع کرد و سجده تام انجام داد.
وقتی خدای متعال این مقامات را به حضرت عطا کرد که سید رسل من هستی، اول و آخر انبیاء و شفیع انبیا هستی، ایشان سجده تام کردند.
فرق حضرت با ما در این است که وقتی کمترین نعمتی را به ما می دهند مغرور به نعمت و مشغول به نعمت می شویم ولی خداوند کائنات را زیر دست حضرت گذاشتند و او در مقابل خدای متعال سجده کرد. سجده طوری بود که حضرت وقتی از سجده برخاستند قطراتی از وجود مقدس ایشان مترشح شد که این نشاندهنده سنگینی عبادت است.
در روایات آمده که وقتی وحی به حضرت می آمد حضرت عرق سنگینی می کردند، این سجده هم آنقدر با شکوه بود که قطراتی مانند اشک یا عرق از وجود مقدس حضرت جاری شد که 124 هزار قطره از این وجود مقدس مترشح شد.
و از هر قطره از نور این وجود مقدس پیامبری را آفرید؛ نکته لطیف تر این است که وقتی این انوار به کمال خودشان رسیدند همان طور که حجاج حول بیت الله می چرخند، نور 124 هزار پیامبر دور این پیامبر طواف می کردند.
این است معنی آن روایاتی که فرمود: خدای متعال نور انبیا را از جسم ما آفرید و لذا متمایل به ما هستند.
اصولا این کعبه ای که ما مامور هستیم دور آن بچرخیم، جسم است و روح این کعبه چیز دیگری است. در غیر اینصورت دور سنگ چرخیدن معنایی ندارد. همه مقاماتی که هست به احترام حضرت است. امام سجاد(ع) فرمود: «أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنًى أَنَا ابْنُ مَرْوَةَ وَ الصَّفَا»(4) باطن مکه شعاع نبی اکرم است والا برای چه مردم بروند مکه؟
باطن کعبه نبی اکرم(ص) است در غیر اینصورت چه وجهی داشت مردم مکه بروند و دور کعبه طواف کنند؟! اول و آخر اوست. در روایتی اینطور آمده، عرض کرد چرا کعبه 4 ضلعی است و 4 گوشه دارد؟ حضرت فرمود این شعاعی از بیت المعمور است.
گویا بیت المعمور روح و کعبه جسد است. جسد و روح باید با هم تناسب داشته باشند، مثل اینکه جسم آدم، آدم است و جسم حیوانات، حیوان است و هر حیوانی از جمله خزندگان، چرندگان و درندگان جسمشان متناسب با روحشان است. لذا روح هایی که روح های فاسد می شوند در قیامت جسمشان عوض می شود. فرمود اینها در قیامت در قالب حیوانات می آیند.
ذیل این آیه: «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً»(نبأ/18) در روایت فرمود ده دسته از امت من در محشر می آیند و هر کدام در قیافه یکی از حیوانات هستند.
آنهایی که اهل این گناه هستند در قیافه فلان حیوان ظاهر می شوند چون جسم انسان با روحش تناسب دارد لذا اگر روح فاسد شد، خدای متعال جسم هم عوض می کند، لذا جسمی که انسان در قیامت دارد نعوذ بالله جسم حیوانات است.
ادامه دارد 👇👇