eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
983 عکس
882 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴احکام عزاداری 📣قابل توجه هیئات مذهبی و هیئت امنای محترم مساجد⬇️⬇️ ✅پاسخ به سؤالی بسیار مهم⬇️⬇️ ⁉️تکلیف متصدّیان هیئات مذهبی و هیئت امنای مساجد در قبال باقیمانده پولی که افراد برای مراسمات محرّم و صفر داده اند،چيست؟ ✔️ پیشنهاد دانلود👌👌 💔🥀 💔 🏴 https://eitaa.com/fatemi222
💠 ره‌توشه اوقات فراغت تابستان ۱۴۰۲ منتشر شد. 🔹 محتوای تخصّصی و ویژه در موضوعات: 🔸 جهاد تبیین 🔸 حجاب 🔸 تاریخ استعمار 🔸 همراه با پاورپوینت و درسنامه 📥 مشاهده ادامه مطلب و دانلود @fatemi222
✋شب دوازدهم امام سجاد علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9754 اشعار شب دوازدهم https://eitaa.com/fatemi8/663 احکام پوشش https://eitaa.com/ahkam31/1281
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 وصیت امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام امام حسین (ع) در هنگام رفتن به میدان، به امام سجاد (ع) چندین وصیت می کنند. ایشان در آن شرایط سخت بهفرزندشان می گویند که از ظلم کردن به دیگران بپرهیز، به خصوص ظلم به کسی که جز خداوند پناهی ندارد. 🏴 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ ◾️سایر موضوعات محرمی https://eitaa.com/fatemi222/9366
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 شکوه زینب سلام الله علیه بنا بر روایت تاریخ، شخصی به نام یحیی مازنی می گوید که «زمانی در مدینه همسایه ی علی (ع) بودم. شاهدم که هرگاه زینب (س) قصد زیارت رسول الله (ص) را می کردند 🏴 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ ◾️سایر موضوعات محرمی https://eitaa.com/fatemi222/9366
امام زین العابدین طلایه دار سوگواران [منبر ۲۰ دقیقه ای] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْد لِلَّه رَبِّ الْعَالَمِین وَ صَلّی الله عَلى خیرِ خَلْقِهِ محمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌸شعر ای تشنه ای که بر لب دریا گریستی از دیده خون ز مرگ احبّا گریستی  تنها نه بهر تشنه لبان اشک ریختی دیدی چو کام تشنه سقا گریستی  بیمار و زار و خسته و بی یار و بی معین عمری درین مصیبت عظمی گریستی  یعقوب آل عصمت اگر خوانمت رواست چون در فراق یوسف زهرا گریستی  آن جا پدر ز هجر پسر گریه کرد لیک این جا تو در مصیبت بابا گریستی  چل سال بعد واقعه جانگداز طف در آتش فراق تو تنها گریستی  گاهی به یاد وقعه خونین کربلا گاهی به یاد شام غم افزا گریستی  در ماتم سه ساله بی یاور حسین بر سوز آه زینب کبری گریستی  بودی مدام صائم و قائم تمام عمر  روز اشک غم فشاندی و شبها گریستی   🟢حدیث امام صادق(ع)فرمود: اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ ع فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى اَلْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِي خَدَّيْهِ أَمْثَالُ اَلْأَوْدِيَةِ وَ أَمَّا يَعْقُوبُ فَبَكَى عَلَى يُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِيلَ لَهُ تَاللّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ اَلْهالِكِين وَ أَمَّا يُوسُفُ فَبَكَى عَلَى يَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ اَلسِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ اَللَّيْلَ وَ تَسْكُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ اَلنَّهَارَ وَ تَسْكُتَ بِاللَّيْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ ص حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ اَلْمَدِينَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَيْتِنَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى اَلْمَقَابِرِ مَقَابِرِ اَلشُّهَدَاءِ فَتَبْكِي حَتَّى تَقْضِيَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ فَبَكَى عَلَى اَلْحُسَيْنِ ع عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلاَّ بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ اَلْهالِكِينَ قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اَللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّهِ ما لا تَعْلَمُون نِّي مَا أَذْكُرُ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلاَّ خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ .(۱) پنج تن گريه فراوان كردند آدم و يعقوب و يوسف و فاطمه دختر محمد(ص)و علي بن الحسين(ع)اما آدم براي دوري از بهشت آن چنان گريست كه اثر اشك همچون رودخانه برخسارش نمايان شد و اما يعقوب بر فراق يوسف باندازه اي گريست كه چشمش از دست رفت و او را گفتند اين چنين كه تو پيوسته بياد يوسف هستي بخدا از بيماري لاغر و نحيف گردي و يا خود را نابود خواهي نمود. اما يوسف از دوري يعقوب آن چنان گريست كه زندانيان ناراحت شدند و يوسف را گفتند يا شب گريه كن و روز آرام باش و يا روز گريه كن و شب آرام بگير يوسف نيز با پيشنهاد آنان ساخت كه در يكي از شبانه روز بگريد و اما فاطمه براي رسول خدا باندازه اي گريست كه اهل مدينه ناراحت شدند و بحضرتش عرض كردند از بس گريستي ما را آزرده نمودي پس از اين تذكر فاطمه از مدينه بيرون ميرفت و در گورستان شهر هر چه ميخواست گريه ميكرد و سپس باز ميگشت و اما علي بن الحسين بيست سال و يا چهل سال بر مصيبت پدرش گريست هر چه خوراك به پيش آن حضرت مينهادند ميگريست تا آنكه يكي از غلامانش عرض كرد يا بن رسول الله من به فدايت، ميترسم كه شما خود را هلاك سازيد. فرمود: شكوه غم و اندوه فراوان خود را فقط بنزد خداوند برم و من از جانب خداوند چيزي مي دانم كه شما از آن آگاه نيستيد خاطره قتلگاه فرزندان فاطمه را هر گاه كه بياد مي آورم گريه راه گلويم را ميگيرد. 💠داستان یکی از غلامان او نقل می کند: روزی به صحرا رفت. در پی او رفتم. دیدم برروی سنگ سختی سجده می کند. ایستادم. صدای هق هق گریه اش را می شنیدم. شمردم هزار بار گفت: «لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله تعبدا و رقا، لا اله الا الله ایمانا و صدقا.» آنگاه سر از سجده برداشت. محاسن و چهره اش غرق در اشک بود. عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد و گریه ات کم شود؟ فرمود: وای بر تو! یعقوب، پیامبر و پیغمبر زاده بود؛ ۱۲ پسر داشت، خداوند یکی از آنان را از چشم او پنهان کرد. از غصه موی سرش سفید شد و چشمانش نابینا و کمرش خمیده گشت، در حالی که پسرش زنده و در دنیا بود. من پدر و برادر و هفده نفر از خاندانم را دیدم که کشته شده و بر زمین افتادند، چگونه اندوهم کم و گریه ام کاسته شود؟(۲) 🔻 ادامه دارد 👇👇
🔵بیان موضوع امام زین العابدین(ع) را باید طلایه دار سوگواران با مصایب سیدالشهدا(ع) دانست. سید بن طاووس از امام صادق(ع) روایت می کند که فرمود: زین العابدین(ع) چهل سال بر پدرش گریه کرد، روز را روزه می گرفت و شب عبادت می کرد. هنگام افطار، چون غلامش آب و غذایش را می آورد و جلو حضرت می گذاشت، می گفت: مولای من، میل کن! می فرمود: پسر پیامبر گرسنه و تشنه شهید شد. پیوسته این را تکرار می کرد و می گریست تا آنکه غذا از اشک او تر می شد و آب به اشک آمیخته می گشت. پیوسته چنین بود تا از دنیا رفت. اهمیت گریه و عزاداری از موضوعاتی است که همواره مورد سؤال بوده است و می توان در پرتو اشکان نورانی امام سجاد(ع) راز اشک و عزای بر امام حسین(ع) را جویا شد. 🔶گریه امامان بعدی البته باید اشاره کنیم که حتی منابع حدیثی اهل سنت از گریه شخص پیامبر(ص) بر مصایب امام حسین(ع) گزارش کرده اند. یک نمونه اینجا ببینید. همین طور از گریه امیر مؤمنان(ع) و امام مجتبی بر مصایب سیدالشهدا(ع) گزارش هایی نقل شده است. اما با توجه به عنوان بحث ،گریه و عزاداری بعد از واقعه عاشورا که امام سجاد بنیان گذار آن می باشد را مورد نظر داریم. ➖گریه امام باقر(ع) امام باقر علیه السلام در روز عاشورا، برای امام حسین علیه السلام مجلس عزا برپا می کرد و بر مصایب آن حضرت، گریه می کرد. در یکی از مجالس عزا، با حضور امام باقر علیه السلام کمیت، شعر می خواند؛ وقتی به این جا رسید که «قتیل بالطف ...»، امام باقر علیه السلام گریه زیادی کرده، فرمود «ای کمیت! اگر سرمایه ای داشتم، در پاداش این شعرت، به تو می بخشیدم؛ اما پاداش تو، همان دعایی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره حسان بن ثابت فرمود که همواره به جهت دفاع از ما اهل بیت، مورد تأیید روح القدس خواهی بود». ➖گریه امام صادق(ع) امام کاظم علیه السلام می فرماید: «چون ماه محرم فرا می رسید، دیگر پدرم خندان نبود؛ بلکه اندوه از چهره اش نمایان و اشک بر گونه اش جاری می شد تا آن که روز دهم محرم فرا می رسید. در این روز، مصیبت و اندوه امام، به نهایت می رسید. او پیوسته می گریست و می فرمود: امروز، روزی است که جدم حسین بن علی علیه السلام به شهادت رسید». ➖گریه امام کاظم (ع) از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود:امام رضا عليه السلام : كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكا . . . فَإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ و بُكائِهِ (۳) چون ماه محرم فرا می رسید، کسی پدرم را خندان نمی دید و این وضع، ادامه داشت تا روز عاشورا. در این روز، پدرم را اندوه، حزن و مصیبت فرا می گرفت. ➖گریه امام رضا (ع) گریه امام رضا علیه السلام در حدی بود که فرمود: «همانا روز مصیبت امام حسین علیه السلام پلک چشمان مرا مجروح نموده، اشک مرا جاری ساخته است». روزی دعبل، خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد. آن حضرت درباره شعر و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام فرمود: «ای دعبل! کسی که بر مصایب جدم حسین علیه السلام گریه کند، خداوند گناهان او را می آمرزد». آن گاه حضرت بین حاضران و خانواده خود پرده ای زد تا بر مصایب امام حسین علیه السلام اشک بریزد؛ سپس به دعبل فرمود: «برای امام حسین علیه السلام مرثیه بخوان که تا زنده ای، تو یاری گر و ستاینده ما هستی. تا قدرت داری، از یاری ما کوتاهی مکن». دعبل، در حالتی که اشک از چشمانش می ریخت، اشعاری در رثای امام حسین علیه السلام خواند و صدای گریه امام رضا علیه السلام و اهل بیت آن حضرت، بلند شد. ➖گریه امام زمان (ع) بنابر روایات، امام زمان علیه السلام در زمان غیبت و ظهور، بر شهادت جدش گریه می کند. آن حضرت، خطاب به جد بزرگوارش سیدالشهدا علیه السلام می فرماید: «فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ وَ عَاقَنِي عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَيْكَ وَ تَأَسُّفاً وَ تَحَسُّراً عَلَى مَا دَهَاكَ‏ وَ تَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ‏ وَ غُصَّةِ الِاكْتِيَاب» «اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و از یاری تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم، هم اکنون، هر صبح و شام بر شما اشک می ریزم و به جای اشک، در مصیبت شما، خون از دیده می بارم و آه حسرت از دل پردرد بر این ماجرا می کشم». 🔻 ادامه دارد 👇👇
☑️اهمیت گریه در احادیت اینکه خداوند در آفرینش برای انسان گریه و اشک در نظر گرفته حتما برای آن خاصیتی قرار دارد که در احادیث هم به برخی از آن ها به ویژه نقشی که گریه در تکامل بعد عاطفی انسان دارد اشاره شده است. ➖ حضرت امیر(ع)در دعای کمیل اشک را اسلحه مومن بیان فرمود: «یاارحَمَ الراحِمین ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ» ای مهربان ترین مهربانان ترحم کن به کسى که سرمایه ‏اش امید به توست و اسلحه اش اشک . ➖امیرالمومنین(ع)فرمود :«بُكاءُ العُيونِ و خَشْيَةُ القلوبِ مِن رَحْمَةِ اللّه ِ تعالى ذِكرُهُ ، فإذا وَجَدتُموها فاغتَنِموا الدُّعاءَ» . گريه چشمها و ترس دلها نشانه رحمت خداى بلند نام است. هرگاه اين دو را در خود يافتيد دعا كردن را غنيمت شمريد. ➖پیامبر(ص) از چشم بی اشک به خدا پناه می برد و می‌فرمود:«اللَّهُمَّ إنّي ... أعوذُ بِكَ مِن نَفسٍ لا تَشبَعُ، ومِن قَلبٍ لا يَخشَعُ، ومِن عَينٍ لا تَدمَعُ، ومِن دُعاءٍ لا يُسمَعُ، ومِن صَلاةٍ لا تَنفَعُ» «خدايا ! از نفسى كه سير نشود و دلى كه فروتنى نكند و چشمى كه نگريد و دعايى كه شنيده نشود و نمازى كه سود نبخشد، به تو پناه مى‏ برم». كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۳۳۵ ➖امام على(ع) فرمود: ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلاّ لقَسوةِ القلوبِ، و ما قَسَتِ القلوبُ إلاّ لِكَثْرةِ الذُّنوبِ . چشمها نخشكيد مگر بر اثر سخت دلى و دلها سخت نشد مگر به سبب گناه زياد. می توان با مفهوم مخالف چنین برداشت کرد که گریه نشانه لطافت و سلامت قلب انسان است. ✅احادیث گریه بر امام حسین(ع) ➖پيامبر( ص) فرمود : يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ (۴) اى فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين بگريد . ➖: أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ ؛ (۵) امام سجّاد عليه السلام :من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند. ➖ امام حسين عليه السلام : أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَ (۶) من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود . 🔶 راز های گریه بر امام حسین(ع) ۱.گریه بر امام حسین (ع) اطاعت امر معصوم (ع) است چه این که ائمه گریه بر آن حضرت را بسیار دوست دارند و شیعیان را ترغیب و تشویق بر آن نموده اند . امام رضا (ع) به پسر شبیب فرمودند: ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (ع) گریه کن .  همچنین سفارش حضرت سیدالشهدا (ع) به دوستان و شیعیان خود است که از حلقوم بریده فرمود: اگر خبر غریب یا شهیدی را شنیدید بر من گریه کنید. ۲. گریه بر امام حسین (ع) موجب خشنودی خداوند متعال و رضایت اوست . ۳ . گریه بر امام حسین (ع) صله به رسول خدا (ص) خشنود شدن آن حضرت است . ۴ . گریه بر امام حسین (ع) صله به امیرالمؤمنین و اسباب شادی قلب مبارک آن حضرت است . ۵. گریه بر امام حسین (ع) صله به فاطمه زهرا علیها السلام و کمک به آن مظلومه است .  ۶. گریه بر امام حسین (ع) از مصادیق بارز کمک به مظلوم است که در روایات ائمه هدی سفارش بسیاری به آن شده است; آن هم مظلومی چون سید کربلا اباعبدالله (ع) که بالاترین ظلمها به او شده است . ۷. گریه بر امام حسین (ع) از مصادیق حدیث شریف «یحزنون لحزننا» است که شیعیان ما در ناراحتی و اندوه ما اهل بیت ناراحت و اندوهناک می شوند . ۸. گریه بر امام حسین (ع) انجام یکی از وظایف زمان غیبت امام زمان (عج) است . ۹ . اشک بر آن حضرت سبب روشنی دل است . ۱۰. اشک بر حسین بن علی (ع) عقده دل را می گشاید . ۱۱ . اشک بر حضرتش بار غم را سبک می کند . ۱۲ . اشک بر اباعبدالله (ع) انسان را به رحمت خداوند امیدوار می کند . ۱۳ . اشک بر خامس آل عبا (ع) دلهای مرده را زنده می نماید . ۱۴ . اشک بر آن بزرگوار به انسان امید می دهد . ۱۵ . اشک بر حسین بن علی (ع) یعنی اظهار محبت به خدا و پیامبر و ائمه هدی . ۱۶ . با اشک ریختن در مجالس آن حضرت زمینه ای فراهم می آید که راه را از بیراهه می توان تشخیص داد . ۱۷ . اشک بر آن حضرت زمینه ساز بازگشت به بندگی است . ۱۸ . با اشک بر سیدالشهداء (ع) ظلمات و حجابهایی که بر اثر معاصی پیش آمده کنار می رود و چشم روشنی می گیرد و به حقیقت نزدیک می شود . آنگاه است که شخص به خود می آید و بیدار می شود . 🔻 ادامه دارد 👇👇
◼️روضه همه شنیدید امام سجاد علیه السلام وقتی ازشون پرسیدن آقا تو این سفر کجا کار بیشتر از همه سخت گذشت؟ حضرت فرمودند: الشام، الشام، الشام. کسی که عاشورا رو دیده فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد، لحظه ی آخر نفس می کشید، خون از زرهش بیرون می آمد، کسی که گودی قتلگاه رودیده، نزدیک بود بالای شتر جان بده، فرمود: عمه جان این بدن ولی خداست عریان روزمین افتاده؟ چه صحنه ای رو حضرت تو شام دید این جمله رو شما اساتید چه جوری معنا می فرمایید؟! از امام معصوم؟! حتما گله ای از خدا نیست، حتما معناش باعصمت منافات نداره، ولی حضرت کار به جایی رسید؛که ایشان فرمود: یالَیتِ اُمی لَم تَلِدنی، ای کاش به دنیا نیامده بودم. این اوج مصیبت سیدالشهداست و عجیب اینه سیدالشهداء با سر آمده، خودش شاهد تک تک این مصیبت هاست بعد از آنکه کار رو تمام کردند چند جمله از ناحیه مقدسه بخوانم و همین مصیبت من باشه. وَ رُفِعَ عَلَی القَنا رَأسُک، اومد محضر امام سجاد، پسر برادرم چی شده زمین میلرزه؟ آسمان تیره شده؟ فرمود: عمه جان! پرده ی خیمه رو کنار بزن، بیرون خیمه رونگاه کرد، نگاه کرد، دید: سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کندکه نباشد سر برادر زینب نمی دونم چقدر این مصیبت برا زینب سنگین بود که سر امام حسین رو به نیزه بزنن، با اینکه رو تل زینبیه آمده اون صحنه سخت رو دیده، عرضه می دارد: ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی، این دیگه چه مصیبتی ست؟! توهم نمی کردم، گمان نمی کردم من زنده باشم، سر تو رو بالای نیزه ببینم؛ ولی شاید سخت تر از اون اینه “وَ رُفِعَ عَلَی القَنا رَأسُک وَ سُبِیَ اَهلُکَ کَالعَبِیدِ؛ اهل بیت تورو مثل برده ها به اسارت بردن.روضه در خود زیارت توضیح داده شده چه جوری برده رو به اسارت می بردن؛ هیچ احترامی براش قائل نبودن، وصُفِّدوا فِی الحَدیدِ؛ اونها رو به زنجیر بسته بودند. فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیاتِ؛ اونها رو بر شتر بی محمل سوارکردن، شب از سرما، روز از آفتاب آسایش نداشتند. تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ؛ گرمای آفتاب رنگ پوستشون و تغییر داده بود، صورت اطفال امام حسین پوست انداخته بود. یساقُونَ فِی الْبَراری وَالْفَلَواتِ، دختر امیرالمومنین کجا؟ بیابان گردی کجا؟ سرکوچه و بازارکجا؟ أَیدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَی الاَْعْناق، دستاشون با غل به گردن ها بستن. یُطافُ بهم فی الاسواق، همه جای این سفر خیلی سخت گذشته، دروازه کوفه، مجلس ابن زیاد، دربین راه، گرسنگی ها، خستگی ها، تشنگی ها، زخم زبان ها، گاهی براشون صدقه می آوردن؛ نان و خرما می آوردن، ولی یه جا خیلی به زینب سخت گذشت، طاقت از دست داد تو مجلس یزید، وقتی دید برادرش قرآن می خواند و یزید با چوب خیزران به سر و صورت حضرت اهانت می کند، به لب و دندان امام حسین جسارت می کند. اینجور نقل شده همین یه جا دست برد گریبان چاک کرد. واحسیناه! وا حبیب رسول الله. 🌸شعر ذکر مصیبت می‌کند: الشام الشام تا یاد غربت می‌کند: الشام الشام منزل به منزل درد و داغ و بی کسی را یک جا روایت می‌کند: الشام الشام موی سپید و چهره ای در هم شکسته از چه حکایت می‌کند: الشام الشام هر روز با اندوه و آه و بی شکیبی یاد اسارت می‌کند: الشام الشام در این دیار پُر بلا هر کس به نوعی عرض ارادت می‌کند: الشام الشام یک شهر چشم خیره وقت هر عبوری ابراز غیرت می‌کند: الشام الشام هر سنگ با پیشانی مجروح خورشید تجدید بیعت می‌کند: الشام الشام قرآن پرپر روی نیزه غربتت را هر دم تلاوت می‌کند: الشام الشام قلب تو را یک مرد رومی با نگاهش بی صبر و طاقت می‌کند: الشام الشام هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه خود را فدایت می‌کند: الشام الشام جان می دهی وقتی به لبهایی مقدس چوبی جسارت می‌کند: الشام الشام کنج تنوری حنجری آتش گرفته ذکر مصیبت می‌کند: الشام الشام ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.الخصال، ج۲، ص۲۷۲ ۲.لهوف،ص ۲۳۳. ۳. وسائل الشيعه ، ج۱۰ ، ص۵۰۵ ۴. بحار الأنوار ، ج ، ص۲۹۳ ۵.همان ، ج ۴۵ ، ص۱۷۴ ۶. همان، ص ۲۸۴. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 منبع کانال محتوایی منبر طلاب 🆔 @fatemi222
امام زین العابدین 👆
شب دوازدهم👆
✋ ابي حمزه ثمالي گويد; شنيدم امام زين العابدين(ع)ميفرمود; هيچ قدمي منبع : الخصال، ج 2، ص 50 موضوع: دو گام، دو جرعه، دو قطره امام سجاد (علیه السلام) 🔹مَا مِنْ خُطْوَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ خُطْوَتَيْنِ خُطْوَةٍ يَسُدُّ بِهَا اَلْمُؤْمِنُ صَفّاً فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ خُطْوَةٍ إِلَى ذِي رَحِمٍ قَاطِعٍ وَ مَا مِنْ جُرْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جُرْعَتَيْنِ جُرْعَةِ غَيْظٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِيبَةٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ وَ مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ قَطْرَةِ دَمْعَةٍ فِي سَوَادِ اَللَّيْلِ لاَ يُرِيدُ بِهَا عَبْدٌ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. 🔹ابي حمزه ثمالي گويد: شنيدم امام زين العابدين(ع)ميفرمود: هيچ قدمي بسوي خداوند از دو قدم محبوبتر نيست قدمي كه مومن براي صف بستن در جهاد بر ميدارد و قدمي كه براي آشتي 2 خويشاوند بر ميدارد، و هيچ جرعه اي نزد خدا محبوبتر از دو جرعه نيست يكي جرعه خشمي كه مومن با بردباري فرو ميبرد و ديگر شربت مصيبتي كه مومن با شكيبايي بنوشد. و هيچ قطره اي نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نيست يكي قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود و ديگر اشكي كه در تاريكي شب فقط براي خدا از چشم بنده جاري شود ◾️سایر موضوعات محرمی https://eitaa.com/fatemi222/9366
تربیت-اقتصادی.pdf
1.52M
🌀«تربیت اقتصادی با صحیفه سجادیه» 🔰«چگونه با صحیفه سجادیه، اقتصاد خودمان را رونق دهیم؟» 🔰 مناسبت: شهادت امام سجاد(ع) 📎فهرست اجمالی: 🔺مبحث اول: صحیفه سجادیه، کتاب زندگی 🔺مبحث دوم: صحیفه سجادیه، متن علمی یا متن عبادی؟! 🔺مبحث سوم: نقش عادت های ذهنی جامعه در تربیت ذهنیت اقتصادی آن 🔺مبحث چهارم: روحیه پرسشگری؛ راه تربیت ذهنی اقتصادی 🔺مبحث پنجم: چگونگی مدیریت علاقه ها و رفتارهای اقتصادی @hekmatebayan
⬛️ سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد ▪️امام سجّاد عليه السلام : المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلى ثَلاثٍ : إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن يُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصيبَهُ ▪️امام سجّاد عليه السلام فرمود :مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى گيرد : يا برايش ذخيره مى شود ، يا در دنيا برآورده مى شود و يا بلايى كه مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود 📚تحف العقول، ص 280 🆔 @fatemi222
🏴امام سجاد ( علیه السلام ) فرزند حسین بن على(علیه السلام) سومین امام شیعیان جهان، مادرش«شهر بانویه»، مشهورترین لقبش«زین العابدین» و«سجاد» است. ▪️امام سجاد(علیه السلام) در سال سى و هشت قمرى دیده به جهان گشود و دوران کودکى خود را در شهر مدینه سپرى کرد. حدود دو سال از خلافت جدش امیر مومنان(علیه السلام) را درک نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموى خویش امام مجتبى(علیه السلام)که تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامى بود. ▪️پس از شهادت امام مجتبى(علیه السلام) در سال 50 هجرى، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن على(علیه السلام) که در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود، در کنار او قرار داشت. ▪️در محرم سال 61 هجرى در جریان قیام و شهادت پدرش حسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا حضور داشت. پس از فاجعه کربلا که امامت به او رسید، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینى به اسیرى به کوفه و شام برده شد، و در این سفر سر پرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصایب و گرفتاری ها بود. او در این سفر با سخنرانی هاى آتشین خود حکومت یزیدرا رسوا ساخت و پس از باز گشت از شام، در شهر مدینه اقامت گزید تا آنکه در سال 94 یا 95 هجرى به شهادت رسید و در قبرستان معروف «بقیع» در کنار قبر عمویش امام حسن(علیه السلام) به خاک سپرده شد. ▪️امام على بن الحسین در دوران امامت خود با زمامداران یاد شده در زیر معاصر بوده است: 1 - یزیدبن معاویه(61 - 64 ق). 2 - عبد الله بن زبیر(61 - 73) 3 - معاویه بن یزید(چند ماه از سال 64). 4 - مروان بن حکم (نه ماه از سال 65). 5 - عبد الملک بن مروان (65 - 86) 6 - ولید بن عبد الملک (86 - 96). 🆔 @fatemi222
⚫️کاروان اهل بیت به سرپرستی امام زین العابدین علیه السلام پس از واقعه کربلا و اسارت، سرانجام به سوی مدینه حرکت کردند. نزدیک مدینه مردم شهر گریه کنان و ناله زنان به استقبال کاروان آمدند. فضا یکباره غرق شیون و ناله شد. امام زین العابدین علیه السلام با اشاره دست مردم را ساکت کردند. آن گاه لب به سخن گشودند و فرمود:«سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است. مهربان، فرمانروای روز جزا و خالق همه موجودات است. خداوندی که از ادراک عقل ها دور و در عین حال نزدکی، و رازهای نهان نزد او آشکار است. ما در برابر گرفتاری روزگار، دردهای جانسوز، مصیبت های دلخراش و حوادث تلخ و دردناک خدا را سپاس می گوییم. ای مردم، خداوند، که سپاس او می گوییم، ما را به مصیبت های بزرگ و سهمگین و ضربه بزرگی که بر پیکر اسلام وارد شد، آزمایش کرد».  ⚫️امام سجاد علیه السلام که در دوران امامت‏ خویش در محدودیت‏ شدیدی به سر می‏ برد و حاکمان مستبد اموی سایه شوم خود را بر شهرهای اسلامی گسترده بودند و اهل ایمان از ترس مال و جان خود مخفی می‏ شدند، با اتخاذ صحیحترین تصمیم ها و موضعگیری های مناسب و بجا و با استفاده از مؤثرترین شیوه ‏ها توانست از فرهنگ عاشورا و دستآوردهای ارزشمند آن -که همان عزت و افتخار ابدی برای اسلام و مسلمانان و بلکه برای جهان بشریت‏ بود- به صورت شایسته‏ای پاسداری کرده و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشد و یاد و نام و خاطره سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهما السلام را جاودانه ساخته و بر بلندای تاریخ ابدی نماید. ⚫️از بهترین روشهای امام سجاد علیه السلام برای پاسداری از فرهنگ عاشورایی اسلام، که حکایت از بینش عمیق و زمان‏شناسی آن حضرت دارد، عرضه نیایشهای عرفانی و روشنگر می ‏باشد . ⚫️دعاهای حضرت سیدالساجدین علیه السلام که در مجموعه‏ های ارزشمندی همچون صحیفه سجادیه، مناجات خمسة عشر، دعای ابو حمزه ثمالی، نیایشهای روزانه و . . . گرد آمده است، دل هر شنونده عارف و اندیشمندی را می‏ لرزاند و توجه به معانی بلند و با شکوه آن، تشنگان وادی کمال و معرفت را سیراب می‏ سازد. ⚫️امام زين العابدين(ع) پس از بازگشت به مدينه، به مدت 34 سال امامت شيعيان را بر عهده داشت و در اين مدت نيز با حوادث و رويدادهاي بزرگي روبرو گرديد ولي به حول و قوه الهي از همه آن ها با سربلندي و سرافرازي عبور كرد. اين امام همام پس از پنجاه و هفت سال زندگي، در محرم سال 95 قمري، بر اثر زهري كه به دستور وليد بن عبدالملك اموي به آن حضرت خورانيده شد، در مدينه منوره به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع در جوار قبر مطهر عمويش امام حسن مجتبي(ع) به خاك سپرده شد. ⚫️درباره تاريخ شهادت امام زين العابدين(ع)، گرچه تمامي مورخان و سيره نگاران، اتفاق دارند كه اين واقعه عظيم در ماه محرم واقع شد، ولي در تعيين روز و سال وقوع آن، اتفاق نظر و ديدگاه واحدي وجود ندارد. برخي از آنان، روز دوازدهم محرم، برخي هيجدهم محرم و برخي ديگر بيست و پنجم محرم را روز شهادتش مي دانند. هم چنين درباره سال شهادتش با اين كه اكثر مورخان، سال 95 را ذكر كرده اند، برخي سال 94 قمري را بيان نموده اند. 🆔 @fatemi222
🌹امام خمینی (ره) ♦️حضرت سجاد در یک شبش- به حسب آن چیزى که وارد شده- تا صبح [گفت:] «اللَّهُمَّ ارْزُقْنى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُورِ وَ الْانابَةَ الى‏ دارِ السُّرُورِ و الْاسْتِعدادَ لِلْمَوتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْت». مسأله، مسئله بزرگى است. آنها در مقابل عظمت خدا، وقتى که خودشان را حساب مى‏کنند، و مى‏بینند که هیچ نیستند و هیچ ندارند. واقع مطلب همین است: جز او کسى نیست و چیزى نیست، وقتى که توجه بکنند به عالم کثرت، و لو به امر خدا. این است که نسبت مى‏دهند به رسول خدا که فرمود: لَیُغانُ عَلى‏ قَلْبى‏ فَإنّى‏ لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فى‏ کُلِّ یومٍ سَبْعیِنَ مَرَّة. «2» او غیر از این مسائلى بوده است که پیش ماهاست. آنها در ضیافت بوده‏ اند، در ما فوق ضیافت هم بوده‏ اند. در ضیافت بوده‏اند و از اینکه حضور در مقابل حق تعالى دارند و مع ذلک، دارند، مردم را دعوت مى‏کنند. از همین، کدورت حاصل مى‏شده. توجه به مظاهر الهى، از غیب متوجه شدن به شهادت به مظاهر الهى، و لو همه‏ اش الهى است، براى آنها همه الهى است، لکن مع ذلک، از آن جایى که، از آن غیبى که آنها مى‏خواهند که «کمالِ انقطاع إلیک» است، وقتى که توجه مى‏کنند به مظاهر، این گناه بزرگ است. این گناه نابخشودنى است، این دار غرور است پیش سجاد. توجه به ملکوت دار غرور است. توجه به ما فوق ملکوت هم دار غرور است. توجه به حق تعالى طورى که دیگر ضیافتى در کار نباشد که مخصوص کُمَّل اولیا است، آنجا دیگر ضیافت اللَّه نیست در کار. 📚صحیفه امام، ج‏20، ص: 268 و 269 🆔 @fatemi222
⚫️امام خامنه ای : ◾️اگرتلاشهای امام سجاد علیه‌الصّلاة و السّلام نبود، شهادت امام حسین علیه‌الصّلاة و السّلام ضایع شده بود و آثار آن نمی‌ماند. سهم امام چهارم، سهم عظیمی است. در زندگی امام چهارم، چند رشته کار وجود دارد که یکی از آنها، همین رشته اخلاق است. یعنی تربیت و تهذیب اخلاق جامعه اسلامی. 🆔 @fatemi222
◼️ حماسه‌ای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید! ▪️در روز جمعه‌اى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند. ▪️زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مى‌دهى من بروم بالاى این چوب‌ها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد. ▪️آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانى‌اش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مى‌خواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‌کند. گفت: من از اینها مى‌ترسم. این‌قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. ▪️ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمى‌کرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولوله‌اى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مى‌ریزند و مرا مى‌کشند. ▪️دست به حیله‌اى زد. ظهر بود، یک‌دفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مى‌شود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مى‌شود و گواهى به رسالت او مى‌دهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده‌اید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مى‌دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده‌اند. ▪️آن‌وقت شما مى‌شنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن. ▪️این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مى‌شنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مى‌کرد و مى‌گفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند. 📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص294-293 (با تلخیص) 🆔 @fatemi222
🏴ای داغدار آینۀ کربلا سلام معنای صبر و داغ و سجود و دعا سلام 🏴سجاد، ای صحیفۀ تو مصحف شهود سجادۀ گشوده به سمت خدا سلام 🏴ای نورِ صادر از صدفِ پنج تن، درود ای وارث حقیقت آل عبا، سلام 🏴جان داده با تمام شهیدان حسین را سجّاد، ای شهادت بی‌انتها، سلام 🆔 @fatemi222 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🌹روز دوازدهم محرم سال 61 هجری همان روزی بوده است که کاروان اسیران کربلا که در رأس آن‌ها امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها حضور داشتند، وارد شهر کوفه شد؛ همان شهری که مردمش به ظلم و ناجوانمردی مشهور بودند و زمانی با نامه‌های بسیار و درخواست‌های متعدد امام حسین علیه السلام را به شهر خود دعوت کردند اما بین راه و در صحرای کربلا مقابل آن حضرت صف کشیده به‌روی ایشان و یاران غریبشان شمشیر کشیدند. ♦️ورود به شهر کوفه عمربن سعد که امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت را در روز دهم محرم به شهادت رسانده بود، زنان و کودکان را به‌عنوان اسیر گرفته از کربلا به‌سوی کوفه برد، در این میان، امام سجاد علیه السلام نیز که به‌اراده الهی بیمار شده بودند تا در این جنگ صدمه‌ای به جان مبارک ایشان وارد نشود همراه اسیران بودند. فاصله بین صحرای کربلا و محل شهادت امام حسین علیه السلام تا شهر کوفه حدود 12 فرسخ بود و عمربن سعد تا شب کاروان اسرا را به کوفه رسانده بود، بنابراین وقتی کاروان به کوفه نزدیک شد، زمانی بود که هوا تاریک شده بود و عمربن سعد ناچار مجبور شده بود شب را کنار دروازه‌های کوفه بگذراند تا صبح بتواند وارد شهر شود و اسرای کربلا را به دارالاماره عبیدالله‌بن زیاد برساند. آن طور که در بعضی منابع نوشته شده است، عمربن سعد اخبار کربلا را از طریق پیکی به ابن‌زیاد اطلاع داده بود و به همین علت از صبح روز دوازدهم محرم، شهر کوفه در محاصره و مراقبت شدید نیروهای ابن‌زیاد بود و جاسوسان او هر نوع حرکت مشکوک را تحت نظر داشتند. در آن مدت هیچ کسی حق حمل سلاح یا خروج مسلحانه از خانه را نداشت. وقتی خورشید روز دوازدهم محرم به شهر کوفه تابید، عمربن سعد جلوتر از کاروان و لشکرش، خود را به دارالاماره رساند. بعد از او مأموران، کاروان اسیران کربلا را داخل شهر آوردند، این در حالی بود که شهر کوفه آن روز در محاصره و مراقبت شدید مأموران حکومتی بود. مردمی که هنوز نمی‌دانستند چه‌کسانی به‌عنوان اسیر وارد شهر آن‌ها شده‌اند، وقتی کاروان آن‌ها را می‌دیدند، سؤال می‌کردند: «شما اسیر از کدام سرزمین و قبیله هستید؟»، و جواب می‌شنیدند: «ما اسیرانی از آل‌محمد صلوات الله علیه هستیم!» چرخاندن سرهای شهدا و اسیران کربلا در کوفه عبیدالله‌بن زیاد به مأموران خود دستور داده بود که کاروان اسیران کربلا را به‌همراه سرهای شهدای عاشورا بین بازار و کوچه‌های شهر کوفه بچرخانند تا همه شاهد اوج وقاحت او باشند. در آن روز سر مبارک شهدا بین کاروان تقسیم شده بود، این کار به این علت بود که ترس و وحشت مردم از عبیدالله و گستاخی او به حداکثر برسد و کسی جرأت ایستادن در برابر او را نداشته باشد. آن روز شهر کوفه شاهد مردمی بود که هر کدام چهره‌ای به خود گرفته بودند؛ گروهی از مردم گریه می‌کردند و نالان بودند از اینکه چرا سر مقدس نوه رسول خدا صلوات الله علیه و امام زمان خود را بر سر نیزه می‌بینند و گروهی احمقانه و گستاخانه می‌خندیدند و شادی می‌کردند تا شریک شادی دشمنان حضرت سیدالشهدا علیه السلام باشند. کنار کاروان اسیران کربلا، مأموران و نیروهای لشکر عمربن سعد حرکت می‌کردند تا به مردم فخر بفروشند که "ما بودیم که مقابل حسین ایستاده او را مظلومانه به شهادت رساندیم." دفن بدن‌های شهدای کربلا توسط گروهی از قبیله بنی‌اسد در بعضی از روایت‌ها این طور نوشته که بدن‌های مطهر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت که در صحرای کربلا رها شده بود، در روز دوازدهم یا شب سیزدهم محرم توسط گروهی از قبیله بنی‌اسد به خاک سپرده شد، در عین حال برخی از روایت‌ها بر این تأکید دارند که وقتی آن گروه بنی‌اسد به کربلا رسیدند، قبرهای آماده‌ای را مشاهده کردند و دانستند که باید شهدا را در همان محل دفن کنند. درمجموع روایت‌هایی که اشاره دفن شهدای کربلا را دارند، عموماً بر این مطلب اتفاق‌نظر دارند که اولین گروهی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت، وارد کربلا شدند گروهی از زنان بنی‌اسد بودند. این زنان که همراه همسران و خانواده خود در نزدیکی کربلا ساکن بودند، برای آوردن آب از رود فرات به‌سمت کربلا حرکت کردند که با بدن‌های بدون سر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در صحرای کربلا مواجه شدند و فوراً با شیون و ناله به قبیله برگشته ماجرا را به مردان خود خبر دادند. منابع: نفس المهموم مقتل لهوف مقتل الحسین علیه السلام؛ عبدالرزاق مقرم بحارالانوار؛ علامه مجلسی آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری 🆔 @fatemi222
روز شمار کربلا👆
امام سجاد و جهاد تبیین👆
مسیر حرکت کاروان و نقش امام سجاد علیه السلام 👆
✏️ 🏴روز دوازدهم 🏴روز بدن های مطهر توسط به یاری جمعی از است. 🏴روز دوازدهم روز ورود با حالت اسارت به است. 🏴 فرمان داد که احدی حق ندارد با از خانه بیرون آید، و ۱۰۰۰۰ سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها موکل گردانید. 🏴سپس فرمان داد و در پیش چشم حرکت داده و در کوچه و بگردانند. 🏴مردم با دیدن ذریه و و بانوان و مخدرات در های بدون پوشش، صدا به بلند نمودند. 🏴 و و و علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد نمودند. 🏴عده ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود شدند، اما هنگامی که خیلی دیر شده بود!! 🏴 در این روز نیز، شهادت در سال ۹۴ هجری و در سن ۵۷ سالگی واقع شده است(۳۴ سال بعد از ) 📚اعلام الوری، ج۱ ص۴۷۰ 📚وقایع الایام، ص۱۳۲ 📚وقایع الحوادث، ج۴ ص۲۵ 📚قلائد النحور، ص۲۰۵ 📚توضیح المقاصد، ص۳ 📎 📎 📎 علیه السلام 🆔 @fatemi222