eitaa logo
منبرک فاطمی
6.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
973 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
شناسایی استعداد داستانی واقعی و تاثیرگذار از اعتماد به نفس در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه، معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش “خِنگ ” می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است. این قصه را دکتر ملک حسینی در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته؛ انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که بخت با او یار بود. و آن معلم کسی نبود جز محمد بهمن بیگی ، ابر مردی بزرگ که چون ستاره ایی در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد. استاد بهمن بیگی نویسنده ایی چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. در این داستان، عزت نفس ، حس ارزشمندی و خوب بودن به دانش آموز القا شد و این احساس عمیق ارزشمندی و مهم بودن ، در نهایت اعتماد به نفس و مهارت توانستن را در او ایجاد کرد . 🆔 @fatemi222
شناسایی گوهر و استعداد درون نقش پدر و مادر ها در آینده فرزندانشان بسیار مؤثر است و این موضوع یک موضوع علمی و ثابت شده است. شاید شما داستان جالب ادیسون و مادرش را شنیده باشید. زمانی که ادیسون به مدرسه می‌رفت، معلم نامه‌ای به ادیسون داد که به مادرش بدهد و گفت این نامه را فقط مادرت بخواند. ادیسون نامه را به مادرش داد و گفت این نامه را معلم به من داده. مادر ادیسون نامه را خواند. در نامه نوشته شده بود: «با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه‌ تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه‌ ما نیز جای افراد ابله و کودن‌ نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم.» ولی مادر ادیسون کار عجیبی کرد و نامه را جور دیگری برای فرزندش خواند. او نامه را این گونه خواند: «فرزند شما نابغه و باهوش است و مدرسه‌ ما توان آموزش به فرزندتان را به خاطر داشتن هوش بالا ندارد. شما باید شخصاً خودتان به او آموزش دهید» این طور شد که نانسی متیوز الیوت، مادر ادیسون شروع به درس دادن به فرزندش در منزل کرد. ادیسون در سن ۱۳ سالگی اولین اختراع خود را ثبت کرد. مدتی پس از فوت مادرش، ادیسون صندوقچه‌ مادرش را باز کرد و ‌خواست آن نامه را برای همه بخواند تا به همه ثابت کند از کودکی نابغه بوده و معلمش اولین کسی بوده که این مسئله را فهمیده، ولی با دیدن اصل نامه شروع به گریه کرد و تازه فهمید که نامه معلمش چیز دیگری بوده است!!! ادیسون تازه فهمید که چطور مادرش از یک ادیسون کودن، یک ادیسون نابغه ساخت! ادیسون بعدها در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون، فرد کودنی که توسط یک مادر قهرمان، به نابغه‌ قرن تبدیل شد! پدر و مادر گرامی : همانطور که در داستان بالا خواندید، فقط به خاطر قدرت بالای جمله ای که مادر ادیسون به فرزندش گفت، باعث شد که ادیسون تبدیل به بزرگ‌ترین مخترع دنیا شود. جمله متفاوتی که باعث شد باورهای محدود کننده‌ای در ذهن ادیسون شکل نگیرد و بدین صورت مادر ادیسون باعث موفقیت فرزندش شد! نه‌نتها مادر بلکه همه‌ی اطرافیان یک فرد می‌توانند در راه تلاش به سوی موفقیت پشتوانه‌ی یک فرد باشند. 🆔 @fatemi222
✋جلسه سوم موارد غفلت https://eitaa.com/fatemi222/9911 واژه غفلت در قرآن https://eitaa.com/fatemi222/9912 عوامل غفلت در قرآن https://eitaa.com/fatemi222/9913 ضرورت خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9915 راه های خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9917 هشت گام کمکی خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9918 شناسایی خطرات درونی https://eitaa.com/fatemi222/9923 وابستگی و خودشناسی https://eitaa.com/fatemi222/9924 ارزش خود را بدان https://eitaa.com/fatemi222/9925 معجزه شناسایی استعداد https://eitaa.com/fatemi222/9926
با سلام و عرض ارادت امشب جلسات مختلفی پیش اومد . موضوع امشب غفلت از خواهد بود. در رابطه با غفلت از موارد دیگری هست که در فرصت بعدی اشاره خواهد شد. 🆔 @fatemi222
✍فراموشی آخرت 🔹یکی از اساسی ترین عواملی که سبب گناه و سرچشمه انحراف درانسانهاست، به فراموشی سپردن قیامت و دادگاه عدل الهی است و این فراموشی قیامت، موجب می شود که خداوند با آنان همچون فراموشکاران، معامله کند؛ یعنی لطف و رحمت خویش را از آنها قطع می نماید: 🔹وَ قیلَ الْیوْمَ نَنْساکمْ کما نَسیتُمْ لِقاءَ یوْمِکمْ هذا وَ مَاْویکمُ النّارُ وَ مالَکمْ مِنْ ناصِرین.(جاثیه ۳۴) 🔹به آنان گفته می شود: امروز شما را فراموش می کنیم، همان گونه که شما دیدار امروز را به فراموشی سپردید، و جایگاه شما آتش است و هیچ یاوری ندارید. 🆔 @fatemi222
✋حتی احتمال و گمان به قیامت هم انسان را کنترل می‌کند 🔹«وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَ إِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ؛ 🔹واى بر كم ‏فروشان كه چون از مردم پيمانه ستانند تمام ستانند و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند به ايشان كم دهند مگر آنان نمى‏دارند كه برانگيخته خواهند شد [در] روزى بزرگ»؛ قرآن می‌فرماید این‌ها خیال نمی‌کنند روز قیامتی هست؟ یعنی تخیلش باید انسان را کنترل کند. 🆔 @fatemi222
✋معاد، کنترل‌کننده است و انسان می‌خواهد آزاد باشد 🔹خداوند متعال 1400 آیه قرآن را به مسئله معاد؛ یعنی مرگ، قبر، برزخ، قیامت، بهشت و جهنم اختصاص داده است. 🔹 درواقع نمی‌توانید صفحه‌ای از قرآن پیدا کنید که اسمی از قیامت در آن نیامده باشد. 🔹علت را هم خود قرآن بیان کرده است و آن این است که انسان می‌خواهد نیروی کنترل‌کننده نداشته باشد و غرایزش را از هر راهی ارضا کند، لذا به معاد بی‌تفاوت است. 🔹«لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ؛ 🔹سوگند به روز قيامت و سوگند به نفس لوامه و وجدان بيدار و ملامتگر كه رستاخيز حق است آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوان‌هاى او را جمع نخواهيم كرد آرى قادريم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنيم انسان شك در معاد ندارد بلكه او مى‏خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت در تمام عمر گناه كند» 🆔 @fatemi222
✋عذاب فراموشی قیامت. 🔹 فراموش کردن قیامت موجب کیفر الهی می شود. 🔹غفلت از قیامت و فراموشی آن، موجب گرفتارى به عذاب جهنّم:۱. 🔹وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ ... إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرِینَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ. اعراف/سوره۷، آیه۵۰. 🔹فراموشى روز قیامت، موجب عذاب سخت الهى:... لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ. ص/سوره۳۸، آیه۲۶. 🔹فراموشى قیامت و لقای الهی، موجب چشیدن عذاب جاودانه: فَذُوقُوا بِما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا إِنَّا نَسِیناکُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. سجده آیه۱۴. 🆔 @fatemi222
✋ فراموشی قیامت را ساده نگیرید! إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدُ بِمَا نَسُواْ یَوْمَ الحِْسَابِ(26- ص) بى‏تردید کسانى که از راه خدا منحرف مى‏شوند، چون روز حساب را فراموش کرده‏اند، عذابى سخت دارند. در این فراز، قرآن کریم به این حقیقت اشاره مى‏کند که از مسیر حق ناشی از فراموشى قیامت است و نتیجه‏اش عذاب شدید الهى است. 🆔 @fatemi222
به برخی آثار ایمان داشت به قیامت اشاره می شود؛ 🟢۱_هدفمندی در زندگی چنانچه اشاره کردیم بحران بزرگ زندگی بشر امروزی بی هدفی، سرگردانی و احساس پوچی است. و یگانه عامل ایجاد آرامش و نشاط ماندگار در زندگی ایمان به عالم آخرت است. «إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ» (نمل / 4) کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت می‌دهیم پس آنها سرگردان هستند. «عَمَه» به معنای تحیر و سرگردانی است . یعنی این دسته از مردم، در پی بی‌اعتقادی به جهان آخرت و غرور به اعمال خود، بی‌هدف و سرگردان‌اند؛ زیرا عظمت آفرینش و خالق آن و علم اندک خود را نادیده می‌گیرند و از هدایت آفریدگار محروم می‌شوند. 🟢۲_ظهور فضائل اخلاقی صفات برجسته اخلاق در کنار یاد معاد، به کمال می‌رسند؛ زیرا یاد معاد و عذاب قیامت، انسان را دل‌شکسته و قلب را خاضع می‌کند. اکثر کمال‌ها و ایثارها همراه با یک نوع محرومیت‌ها و تحمل کردن ناگواری‌ها هستند. اهرمی که بتوان این وزنه‌ها را با آن حرکت داد و آن‌همه ناگواری را تحمّل کرد، همان ایمان به جبران در قیامت و ایمان به پاداش‌های الهی است. انسان‌هایی که معتقدند سرانجام به سوی پروردگارشان باز می‌گردند، نهایت کوشش خود را در انجام طاعات به خرج می‌دهند و با احساس مسئولیت و کنترل کامل اعمال آینده روشن خود را رقم می‌زنند؛ «وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ» و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات به خرج می‌دهند و با این حال، دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام بسوی پروردگارشان بازمی‌گردند،(آری) چنین کسانی در خیرات سرعت می‌کنند و از دیگران پیشی می‌گیرند. 🟢۳_رسیدگی به محرومان ایمان به معاد، انسان را در برابر محرومان جامعه متعهد بار می‌آورد. قرآن کریم یکی از عوامل سقوط انسان‌ها در دوزخ را بی‌تفاوتی به محرومان می‌داند. قرآن مجید انکار مبدأ و معاد را مایه کشته شدن عواطف انسانی می‌داند، تا آنجا که دلْ سخت می‌گردد و مهربانی و ترحم به یتیم و مستمند و بی‌نوا از بین می‌رود: أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بالدِّین‌ِ * فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ * وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَام‌ِ الْمِسْکِین‌ِ. آیا دیدی کسی را که روز جزا را انکار می‌کند، او همان کسی است که (با کمال بی‌رحمی)، یتیم را طرد می‌نماید، و افراد را به اطعام مستمندان دعوت و ترغیب نمی‌نماید.(ماعون / ۳) 🟢۴_دوری از ستم و بی‌عدالتی بی‌عدالتی یکی از دردهای فراگیر بشر است و استکبار جهانی بیشترین حق کشی را در حق ملت‌های ستمدیده دارد. طغیان‌ها، انکارها و تباهی‌ها از نظر قرآن در اثر بی‌اعتقادی به معاد است. ایمان به معاد در تأمین عدالت اجتماعی که دغدغه انبیا و مصلحان واقعی بود، کارایی فوق العاده‌ای دارد. تزاحم و برخورد منافع از لوازم اجتماع انسانی است که در آن ناتوان و نیرومند با هم زندگی می‌کنند و قوی‌ترها پیوسته می‌خواهند همه چیز را به خود اختصاص دهند، لذا وضع قانون ضرورت می‌یابد.ایمان به معاد و حساب موجب امتناع انسان از ظلم به دیگران می‌شود. باید دانست که بی‌ایمانی به جهان آخرت، ریشه سرکشی و بی‌عدالتی انسان‌هاست: «وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ». او و لشكرهايش به ناحق در زمين سركشى كردند و پنداشتند كه به نزد ما بازگردانيده نمى‌شوند.(قصص /۳۹) امام علی(ع) فرمود: وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحُطَامِ » سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای (جانگداز) سعدان به‌سر ببرم و با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم.(نهج البلاغة، خطبه‌ی۲۲۴.) 🟢۵_غلبه بر خشم خشم گاهی حس انتقام را در انسان به اوج خود می‌رساند؛ به گونه‌ای که حاضر می‌شود در راستای میل نفسانی خود، هر نوع مانعی را از سر راه خود بردارد. در این موقع چیزی جز ترس از انتقام الهی و خوف از دوزخ، نمی‌تواند آتش خشم انسان‌ها را خاموش سازد، ؛«يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ ۗ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ». (شوری /۱۸.) 👇👇👇
🟢۶_غلبه بر غرائز تعدیل غرائز، مهم‌ترین مسئله زندگی انسان‌ها، به‌ویژه نسل جوان است. تجلی تمایل‌های جنسی در دختر و پسر در فصل بلوغ، به اوج خود می‌رسد؛ تا جایی که جوان حدّ و مرزی برای خود نمی‌شناسد. اعتقاد به معاد و کیفرهای الهی می‌تواند این غریزه را مهار کند و دارنده آن را به صورت انسان وظیفه‌شناس تحویل اجتماع ‌دهد. در سایه ایمان به معاد، انسانی پرورش می‌یابدکه در اطاق خلوت، در برابر زن جوان و بسیار زیبا که به او فرمان: «هَیْتَ لَکَ»؛ آماده باش. می‌دهد، سرسختانه مقاومت می‌کند و زن را، پند و اندرز می‌دهد و از دعوت به حرام او، به خدا پناه می‌برد! خداوند محکم بودن در برابر امتحان های سخت و بصیرت داشتن را نتیجه ایمان خالص به خانه آخرت دانسته؛ « وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِیمَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ أُوْلِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ » و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یاد کن که دارای قدرت و بصیرت بودند.ما آنان را با [صفت بسیار پرارزش] یاد کردن سرای آخرت با اخلاصی ویژه خالص ساختیم.(سوره ص، آیه ۴۵،۴۶) 👌این آیه به روشنی بیان می نماید که اگر بندگان خدا، ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ع) صاحبان قدرت و بصیرت اند، از این روست که خداوند آنان را با موهبتی، پاکـ و خالص گردانده و آن عبارت است از یادآوری خانه ی آخرت. 🟢۷_استقامت در برابر خطرات «قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُلاَقُو اللّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» ایمان به روز جزا و آخرت موجب صبــر و استقامت و انجام اعمال صالح می شود.(بقره/۲۴۹.) 🔷حدیث کامل پیامبر در حدیث جالب و کاملی که مردی در مورد آرزوی مرگ سؤالی طرح کرده بود پیامبر چهل نکته اخلاقی را در ارتباط با ایمان به عالم پس از مرگ مطرح فرمودند که بیان این حدیث کامل و جالب را حسن ختام این مبحث قرار میدهیم؛ جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِيِّ(ص) فَقالَ لَهُ : أتَأذَنُ لي أن أتَمَنِّيَ المَوتَ ؟ فَقالَ (ص): المَوتُ شَيءٌ لا بُدَّ مِنهُ ، وسَفَرٌ طَويلٌ يَنبَغي لِمَن أرادَهُ أن يَرفَعَ عَشرَ هَدايا فقال: و ما هی؟ قال (ص): هدیّة عزرائیل، و هدیّة القبر، و هدیّة منکر و نکیر، و هدیّة المیزان، و هدیّة الصراط، و هدیّة مالک، و هدیّة رضوان، و هدیّة النبیّ (ص)، و هدیّة جبرئیل، و هدیّة اللّه تعالى. أمّا هدیّة عزرائیل فأربعة أشیاء: رضاء الخصماء، و قضاء الفوائت، و الشوق إلى اللّه، و التمنّی للموت. و هدیّة القبر أربعة أشیاء: ترک النمیمة، و استبراؤه من البول، و قراءة القرآن، و صلاة اللیل. و هدیّة منکر و نکیر أربعة أشیاء: صدق اللسان، و ترک الغیبة، و قول الحقّ، و التواضع لکلّ أحد. و هدیّة المیزان أربعة أشیاء: کظم الغیظ، و ورع صادق، و المشی إلى الجماعات، و التداعی إلى المغفرات. و هدیّة الصراط أربعة أشیاء: إخلاص العمل، و حسن الخلق، و کثرة ذکر اللّه، و احتمال الأذى. و هدیة مالک أربعة أشیاء: البکاء من خشیة اللّه، و صدقة السر، و ترک المعاصی، و برّ الوالدین. و هدیّة رضوان أربعة أشیاء: الصبر على المکاره، و الشکر على نعمه، و إنفاق المال فی طاعته، و حفظ الأمانة فی الوقف. و هدیّة النبیّ أربعة أشیاء: محبّته، و الإقتداء بسنّته، و محبّة أهل بیته، و حفظ اللسان عن الفحشاء. مردى خدمت پیغمبر(ص)رسیده عرض کرد: اجازه مى‏فرمایید من آرزوى مرگ کنم؟ فرمود: مرگ چاره ندارد اما مسافرت درازى است که هر کس خواست برود باید ده تحفه با خود ببرد، پرسید: چه تحفه‏اى؟ فرمود: براى عزرائیل، قبر، نکیر و منکر، میزان، پل صراط، دربان دوزخ، دربان بهشت، پیغمبر، و خداوند متعال؛ براى عزرائیل چهار چیز: رضایت حقداران، قضاى نمازها، اشتیاق به خدا، و آرزوى مرگ؛ براى قبر هم چهار چیز: ترک سخن‏چینى، استبراى از بول، تلاوت قرآن، و نماز شب؛ براى نکیر و منکر هم چهار چیز: راستگویى، ترک غیبت، حقگویى، و فروتنى براى همه؛ براى میزان نیز چهار چیز: فرو خوردن خشم، تقواى راستین، رفتن به جماعتها، و دعوت مردم به کارهاى خیر؛ براى صراط هم چهار چیز: اخلاص، خوش خوئى، ذکر زیاد، و تحمل آزار دیگران؛ براى دربان دوزخ هم چهار چیز: گریه از ترس خدا، صدقه‏ى مخفى، ترک گناه، و خوشرفتارى با پدر و مادر؛ براى دربان بهشت نیز چهار چیز: صبر در ناملایمات، شکر نعمت، صرف مال در راه خدا، و رعایت امانت در مال وقف؛ براى پیغمبر هم چهار چیز: دوستى آنجناب، پیروى از سنت او، محبت اهلبیتش، و عفت زبان؛ برای جبرئیل هم چهار چیز: کم خورى، کم خوابى و ادامه‏ شکر و کمی کلام؛ براى خداوند متعال هم چهار چیز: امر به معروف، نهى از منکر، خیرخواهى براى مردم، و مهربانى با همه(مستدرك الوسائل، ج ۷ ص ۱۸۵)منبع:منبرطلاب 🆔 @fatemi222
💠داستان پيغمبر اكرم (ص) روزى به سلمان و اباذر هر كدام درهمى داد. سلمان درهم خود را انفاق كرد و به بينوائى بخشيد ولى اباذر صرف در مخارج خانواده خود كرد. روز بعد حضرت دستور داد آتشى افروختند و سنگى را بر روى آن گذاردند. همين كه سنگ گرم شد و حرارت شعله هاى آتش در دل آن اثر كرد سلمان و اباذر را پيش خواند و فرمود: هر كدام بايد بالاى اين سنگ برويد و حساب درهم ديروز را بدهيد. سلمان بدون درنگ و ترس پاى بر سنگ گذاشت و گفت «اَنفَقتُ فى سبيلِ الله» در راه خدا دادم . وقتى كه نوبت اباذر رسيد ترس او را فرا گرفت. از اينكه پاى برهنه روى سنگ بگذارد و تفصيل مصرف يك درهم را بدهد از اين رو در تحير بود. پيغمبر (ص) فرمود: از تو گذشتم زيرا تاب گرماى اين سنگ را ندارى و حسابت به طول مى انجامد ولى بدان صحراى محشر از اين سنگ گرمتر است و تابش آفتاب قيامت شعله هاى فروزان آتش سوزان تر سعى كن با حساب پاك و دامنى نيالوده به معصيت وارد محشر شوى. 💠داستان روایت شده که: روزگاری حضرت رسول(ص)در زمین بی گیاهی فرود آمد، به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم بیاورید. عرض کردند: ما، در زمین بی گیاهیم، و هیزم در آن یافت نمی شود. فرمود: هر کس هر چقدر امکان دارد، بیاورد. پس اصحاب هیزم آوردند و در مقابل آن حضرت روی هم ریختند، چون هیزم‌ها جمع شد مانند کوهی به نظر می‌رسید، حضرت فرمود: «گناهان شما نیز همین طور جمع می‌شوند. » 👈معلوم شد که مقصود آن حضرت، از امر به آوردن هیزم، این بود که اصحاب بدانند: همین طور که در آن بیابان خالی، هیزمی به نظر نمی آمد، اما وقتی که جستجو کردند و روی هم ریختند، مقدارکثیری هیزم جمع شد و مانند تلی گردید. بهمین نحو، گناهان ما به نظر نمی آید، اما اگر جستجو و حساب شود، گناهان بسیاری جمع می‌شود. 💠داستان پیامبر (ص) از جعفر طیار پرسیدند: در این مدتی که در حبشه بودی، چه چیز عجیبی دیدی؟ جعفر عرض کرد: زن سیاه چهره حبشی را دیدم، عبور می‌کرد و زنبیل بزرگی بر سر داشت، مردی مزاحم، به او تنه زد و او را به زمین انداخت به طوری که زنبیل از سر آن زن افتاد، سپس زن نشست و به آن مرد مزاحم رو کرد و گفت: وای بر تو از داور (گیرنده حق) در روز قیامت، که بر کرسی بنشیند و حق مظلوم را از ظالم از بگیرد. پیامبر پنیز از این سخن تکان دهنده آن زن، تعجب کرد. 💠داستان هنگام وفات امام حسن (ع) آنهائیکه حضور داشتند مشاهده کردند که آنجناب گریه می‌کند. عرض کردند: یا بن رسول الله چرا گریه می‌کنید؟ با این نسبتی که با پیغمبر داری؟ و مقاماتی که پیامبر درباره‌ات فرموده است؛ با اینکه بیست مرتبه پیاده حج گذاری و مال خویش را سه بار در راه خدا قسمت نموده ای، بطوری که از یک جفت کفش و نعلین نیمی برای خود و نیم دیگر را در راه خدا داده ای؟ فرمود: از هراس و ترس قیامت و دوری از دوستانم می‌گردیم.(منبع:منبر طلاب) 🆔 @fatemi222
منبرک فاطمی
✋معاد، کنترل‌کننده است و انسان می‌خواهد آزاد باشد 🔹خداوند متعال 1400 آیه قرآن را به مسئله معاد؛ یعن
اگر اعتقاد به قیامت جدی باشد هیچ گناهی صورت نمی‌ دهیم. چند داستان از کتاب سه دقیقه در قیامت مطالعه کنید 👇👇
🔰در مـیان روزهـایی که اعمال آن‌ها انجام شد، 🔺یـکی از روزهـا بـرای من خاطره ساز شد. چون در آن وضــعیت، مــا بــه اعـمال آگـاه مـی‌شدیم . یــعنی اتــفاقات و عـلت بـرخی وقـایع را مـی‌فهمیدیم. چـیزی کـه امـروزه به اسم بیان مـی‌شود، اصـلاً آنـجا مـورد تـأیید نـبود، بـلکه تمام اتـفاقات زنـدگی به واسطه برخی رخ می‌داد. روزی در دوران بـا اعـضای سـپاه بـه اردوی رفـتیم. کـلاس‌های روزانه تمام شد و برنامه اردو بـه شـب رسـید، نـمی‌دانید کـه چقدر بچه‌های هـم دوره را کـردم. بیشتر نیروها بودند و داخـل خـوابیده بودند، من و یکی از رفقا مـی‌رفتیم و بـا کـردن ، آن‌ها را از خواب بیدار می‌کردیم! برای همین یک کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از جدا کردند. ➕شـب دوم اردو بـود کـه بـاز هـم بقیه را کردیم و سـریع بـرگشتیم خـودمان که بخوابیم. البته ➖بـگذریم از ایـنکه هرچه و اعمال خیر داشتم، به خــــــاطر ایـــــن کـــــارها از دادم! وقـتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یــــک نــــفر ســــر مـــن خـــوابیده! مـن یک مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای رختخواب قشنگ درست کرده بودم. 🔻چادر ما نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای مـن خوابیده، فکر کردمی‌کی از بچه‌ها می‌خواهد من را کـند، لـذا همینطور که پایم بود، جلو آمـــدم و یـــک بــه شــخص خــواب زدم! یـکباره دیـدم آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و را گرفته و داد می‌زد: کی بود؟ چی شد؟ ➖وحـشت کـردم. سـریع از چـادر آمـدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه‌ها برای ایـنکه مـرا اذیت کنند، به آقا گفتند که این جای 🔻حــــــاضر و آمــــــاده بــــــرای شـــــماست! امـا لـگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش بــه قــلبش بــود و یــک دســتش بــه پـشتش! 🔺حـاج آقا آمد از چادر بیرون و با گفت: الهی بـشکنه، مـگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟ جـلو رفـتم و گفتم: حاج آقا کردم. ببخشید. من بـا کسی دیگه شما را گرفتم. اصلاً حواسم نبود که پوتین پایم کردم و ممکن است شدید شود. خـلاصه اون شـب خـیلی خواهی کردم. بعد بـه حـاج آقـا گفتم: شرمنده، شما بروید بخوابید، من تـو مـاشین مـی‌خوابم، فقط با اجازه خودم رو برمی‌دارم. چـراغ بـرداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو بـرداشتم، دیـدم یـک به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار دارد! حـاج آقـا هـم داخـل شـد و هر طوری بود عقرب رو کـشتیم. 🔻حـاجی نـگاهی به من کرد و : جان مرا نـجات دادی، امـا لگدی زدی، هنوز درد دارم. من هـم رفـتم داخـل ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم. 🔺روز بـعد، مـن در حـین در باشگاه ورزش‌های رزمـی، پـایم شـکست. اما نکته جالب توجه این بود کـه مـاجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح نوشته شده بود. 🔺جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب بود که تـو را بکشد، اما که آن روز دادی، تو را به عقب انداخت! 🔺هـمان لـحظه فـیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. یام افتاد عصر همان روز، من زنگ زد و گفت: فلانی کـه هـمسایه ماست، خیلی مشکل مالی دارد. هیچی بـرای خـوردن نـدارند. اجازه دارم از پول‌هایی که کنار 🔺گذاشتی مبلغی به آن‌ها بدهم؟ گفتم: آخه این پول‌ها بـرای خـرید اسـت. امـا عیب نداره. هر چقدر مـی‌خواهی بـه آن‌هـا بـده. جوان گفت: ➖صدقه تـو را عـقب انـداخت. امـا آن روحانی که لگد خورد؛ ایـشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را مـی‌خورد. 🔺ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست. بـعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد.(۱) الـبته ایـن نکته را باید ذکر کنم: «به من گفته شد که صـدقات، ، نـماز جماعت و اهل بیت عـلیه الـسلام و حـضور در جـلسات دینی و هر کاری کـه بـرای رضای خدا انجام دهی جزو مدت عـمرت حـساب نـشده و بـاعث طـولانی شـدن می‌گردد.» ۱. آیـه ۲۹ سـوره فـاطر مـی‌فرماید: 🔺«کسانی که کتاب الـهی را تـلاوت مـی‌کنند و نـماز را بر پا می‌دارند و از آنـچه بـه آن‌هـا روزی داده‌ایـم پنهان و آشکار انفاق مـی‌کنند، تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست.» یـا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرموده‌اند: صدقه دادن، بلا از بلاهای دنیا را دفع می‌کند و صدقه دهــــنده از مــــرگ بــــد رهــــایی مـــی‌یابد •┈••✾🍃💞🍃✾••┈• @fatemi222 •┈••✾🍃💞🍃✾••┈•