eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
34 عکس
33 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔷《أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاْدْعِیآءِ》🔷🔹 ✅لحظات آخر حیات امام حسین(ع) بود و امام(ع) یکّه و تنها مشغول جنگ کردن بود. 📜《فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️امام(ع) در حالى که ضعف از جنگ بر وى عارض گردیده بود، لحظه اى براى استراحت توقّف نمود. 📜《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》 ♦️در همان حال سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(ع) نشست. سپس فرمود : 📜《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص》 سپس دستها را به سمت آسمان بالا برد و فرمود : 📜《إِلَهِی! أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ بِنْتِ نَبِیٍّ غَیْرُهُ》 ♦️خداوندا! تو مى دانى که اینان مردى را مى کشند که بر گستره ی زمین جز او فرزند دختر پیامبر(ص) نیست! سپس تیر را از پشت سر درآورد. 📜《فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ》 ♦️در حالی که خون مانند ناودان از بدنش فوران می کرد.(۱) حضرت(ع) دیگر توان جنگ نداشت و به زحمت خود را ایستاده نگه داشته بود، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی افتاددر آمد و گفت : «به دين جدّم محمّد(ص)، درآى». راهب گفت : گواهى مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست و گواهى مى دهم كه محمّد(ص) پيامبر خداست. آن گاه سر مبارک حسين(ع) پذيرفت كه شفاعتش كند. 《ثُمَّ خَرَجَ عَنِ الدَّيرِ وما فيهِ، وصارَ يَخدِمُ أهلَ البَيت(ع)》 ♦️آن گاه راهب، از دِير (عبادتگاه) و راه و عقيده اى كه در آن بود، خارج شد و خادم اهل بيت(ع) گرديد.(۱) 📝شعر : رأس تو را به روی نی، هرچه نظاره می کنم، سیر نمی شود دلم، نگه دوباره می کنم، ز اشک و آه سینه ام، میان آب و آتشم، چو با توام از این میان، کجا کناره می کنم؟ هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی، گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می کنم! 👤علی انسانی 📚منبع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۶۰ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ یابْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ(ع) اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(س) اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا حُسَینَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ》🔶🔸 ✅وقتی تمام یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و حضرت(ع) قبل از اینکه برای جنگ آهنگ دشمن کند، برای آخرین بار برای اتمام حجت خطاب به آنان فرمود : 📜《لِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمِی؟ یا وَیْلَکُمْ اَتَقْتُلُونِی عَلى سُنَّه بَدَّلْتُها؟ اَمْ عَلى شَریعَه غَیَّرْتُها؟ اَمْ عَلى جُرْم فَعَلْتُهُ؟ اَمْ عَلى حَقٍّ تَرَکْتُهُ؟》 ♦️چرا ریختن خون مرا مباح می دانید؟ واى بر شما! چرا با من مى جنگید؟ آیا سنّتى را تغییر داده ام؟ یا شریعتى را دگرگون ساخته ام؟ یا جرمى مرتکب شده ام؟ و یا حقّى را ترک کرده ام؟! اما دشمن لجوج و کینه ای با کمال وقاحت خطاب به امام(ع) گفتند : 📜《اِنّا نَقْتُلُکَ (نُحَارِبُکَ) بُغْضاً مِنَّا لاَِبِیکَ》 ♦️ما به خاطر کینه اى که از پدرت علی(ع) به دل داریم، با تو مى جنگیم و تو را مى کشیم.(۱) 📝شعر : چقدر نام تو زیباست ابا عبدالله، چشم تو خالق دنیاست ابا عبدالله، زائر کرب و بلا حق شفائت دارد، قطره در کوی تو دریاست ابا عبدالله، دست گیری ز گدا گردن هر ارباب است، کار ما دست تو آقاست ابا عبدالله، مادرت گفت بُنَیَّ دل ما ریخت به هم، بردن نام تو غوغاست ابا عبد الله، مادرت گوشه گودال تماشا می کرد، بر سر جسم تو دعواست ابا عبدالله! 👤قاسم نعمتی 📚منبع : ينابيع المودّة قُندوزی، ج۳، ص۸۰ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
مقتل شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/1496 مقتل بدنهای شهدا و اسبها https://eitaa.com/fatemi8/1497 لحظه آخر https://eitaa.com/fatemi8/1498 اتمام حجت حضرت https://eitaa.com/fatemi8/1499
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا سَیِّدَالشُّهَدَاءِ》🔷🔹 ✅در مقاتل آمده است که؛ امام حسین(ع) وقتی به شهادت رسيد، اسب حضرت(ع)، سر و کاکُل خود را به خون آن حضرت(ع) آغشته کرد و با صوت بلند و حزین به سوی خيمه ها روانه شد. 📋《ثُمَّ تَمَرَّغَ فی دَمِ الحُسَینِ(ع) وَ قَصَدَ نَحوَ الخَیمَةِ وَ لَهُ صُهَیلٌ عالٍ وَ یَضرِبُ بِیَدِهِ الاَرضَ》 ♦️اسب خود را به خون امام(ع) آغشته نمود و به سمت خیمه ها حرکت نمود و با صدای بلند شیهه می کشید و دستش را به زمین می کوبید.(۱) علامه مجلسی نقل می کند که ؛ 📋《وَاَسْرَعَ فَرَسُكَ شَارِدَاً اِلَى خِيامِكَ قَاصِداً مُحَمْحِماً بَاِكِيَاً》 ♦️اسب شيون کنان از امام(ع) دور شد، و شيهه کشان و گريه کنان به قصد خيام حرم سرعت گرفت. وقتی اهل خیام صداى شیهه اسب امام(ع) را شنیدند، و دیدند اسب حضرت(ع) بدون صاحبش به خیمه بازگشته است، از خيمه بيرون دويدند. اسب حضرت امام حسین(ع) بى صاحب و غرقه به خون به خیمه ها رسید و اهل خیام دانستند كه امام حسین(ع) شهيد شده است. آن وقت غوغاى رستاخيز از زنان و دختران بالا گرفت و فرياد واحسيناه و وا اماماه سر داده شد. در ادامه ؛ 📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوادَكَ مَخْـزِيّا وَنَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْـخُدُورِ ناشِـراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَبِالْعَويلِ داعِياتٍ》 ♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تـو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالي که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلي بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه مي کردند و ناله و فريادکنان تو را مي خواندند.(۲) در این هنگام، اُم كلثوم(س) دست بر سر گذاشت و با صدای بلند فریاد می زد، در حالی که مى گفت : 📋《وامُحَمَّداه! واجَدّاه! و انبِيّاه! وا اَبَاالْقاسِماه! وا عَلِيّاه! وا جَعْفَراه! وا حَمْزَتاه! وا حَسَناه! هذا حُسَيْنٌ(ع) بِالْعَراء، صَريحٌ بِكَرْبَلا، مَحزُوزُ الرَّاْسِ مِنَ الْقَفاء، مَسْلوبُ الْعِمامَةِ وَالرِداء، ثُمَّ غُشِیَ عَلَیهَا》 ♦️این حسین توست که عریان روی زمین افتاده و سر در بدن عمامه و رداء به تن ندارد!و آن قدر ندبه و گريه كرد تا اینکه غشّ كرد.(۳) و حال و روز ديگر اهل بيت(ع) نيز چنين بود. در این هنگام، حضرت سکینه(س) مرکب امام حسین(ع) را این گونه مورد خطاب قرار داد. 📋《یا جوادُ! هَلْ سُقِىَ اَبِى اَمْ قُتِلَ عَطْشَانَاً؟》 ♦️اى اسب! آیا پدرم را آب دادند یا با لب تشنه به شهادت رساندند؟(۴) وقتی لشكر دشمن، از کشتن امام حسين(ع) فارغ شد،و خیمه ها را بدون مدافع دید، شروع کرد به حمله ور شدن و غارت خيمه ها! در مقاتل آمده است که؛ 📋《وَ تَسابَقَ الْقَوْمُ عَلى نَهْبِ بُيوُتِ آلِ الرسُولِ(ص) وَ قُرةِ عَيْنِ الْبَتُولِ(س)》 ♦️آنان در این امر به رقابت باهم پرداختند و به سمت خِيام مقدسه اهل‌بيت عصمت حمله كردند و مشغول به تاراج و يغما شدند و هرچه از اسباب و وسائل بود، غارت كردند.(۵) عبدالله بن حسن مثنی از مادرش فاطمه دختر امام حسین(ع) نقل می کند که : 📋《دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ عَلَيْنَا الْفُسْطَاطَ وَ أَنَا جَارِيَةٌ صَغِيرَةٌ وَ فِي رِجْلِي خَلْخَالانِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ يَفُضُّ الْخَلْخَالَيْنِ مِنْ رِجْلِي وَ هُوَ يَبْكِي!》 ♦️من در کربلا دختری خردسال بودم که دیدم، غارتگران داخل در خیمه ها شدند و در پای من دو خلخال از طلا بود که مردی با عجله در حالی که می گریست، مشغول در آوردن آن ها بود. به او گفتم : ای دشمن خدا! برای چی می گریی؟ جواب داد : 📋《كَيْفَ لَا أَبْكِي وَ أَنَا أَسْلُبُ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)؟》 ♦️چگونه نگریم، در حالی که دختر رسول اکرم(ص) را غارت می کنم؟!! گفتم : پس چرا غارت می کنی؟ در جواب گفت : 📋《أَخَافُ أَنْ يَجِيءَ غَيْرِي فَيَأْخُذَهُ》 ♦️می ترسم دیگری بیاید و این خلخالها را ببرد! فاطمه می گوید : 📋《وَ انْتَهَبُوا مَا فِي الْأَبْنِيَةِ حَتَّى كَانُوا يَنْزِعُونَ الْمَلَاحِفَ عَنْ ظُهُورِنَا》 ♦️غارتگران یزید، آنچه را که در خیمه های ما بود، به تاراج بردند، حتی چادرها و پوشش های ما را از سر ما کشیدند و بردند.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت، نه ذولجناح دگر تاب استقامت داشت، بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد، اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد! 👤مقبل کاشانی 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۵۸ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۹۸، ص۲۴۰ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۶۰ ۴)مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۷، ص۱۱۶ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۱ ۶)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۴ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَینِ(ص)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ》🔷🔹 ✅آنچه در مقاتل آمده است اینکه؛ امام حسین(ع) در روز عاشورا، صورت مبارک خود را فقط بر روی صورت دو شخص گذاشته است. یعنی عبارت《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》فقط برای دو نفر ذکر شده است. 1⃣حضرت علی اکبر(ع) : وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا، جوان برومندش را، در حالی که بر زمین افتاده بود و نفس آخر را می کشید، مشاهده کرد، او را به آغوش کشید. 📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ! فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》 ♦️و همچنان سیدالشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد. هنگامی که سید الشهد(ع) به بدن بی جان علی اکبر(ع) نظر نمود، فرمود : بعد از تو وای بر دنیا!(۱) در این هنگام؛ 📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت.(۲) 2⃣دیگری یک غلام ترکی بود که در مورد اسم او اختلاف است و برخی او را (اسلم) و برخی او را (واضح ترکی) آورده اند. خوارزمی می نویسد : 📋《ثُمَّ خَرَجَ غُلَامٌ تُرْکِیٌّ مُبَارِزٌ، قَارِئٌ لِلْقُرْآنِ، عَارِفٌ بِالْعَرَبِیَّهِ، وَ هُوَ مِنْ مَوَالِی الْحُسَیْنِ(ع)؛ فَجَعَلَ یُقاتِلُ فَقَتَلَ جَمَاعَهً، فَتَحَاوَشُوهُ فَصَرَعُوهُ، فَجَاءَهُ الْحُسَیْنُ(ع) وَ بَکَى》 ♦️سپس غلامی ترک که قاری قرآن و آشنا به عربی و از غلامان امام حسین (ع) بود به میدان رفت و به نبرد پرداخت و گروهی را کشت. سرانجام، از هر طرف محاصره‌اش کردند و بر زمین افتاد. امام(ع) به بالین او آمد و گریست. 📋《وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️سپس حضرت(ع) صورت خود را بر صورت غلام گذاشت. 📋《فَفَتَحَ عَیْنَیْهِ وَ رَآهُ فَتَبَسَّمَ، ثُمَّ صَارَ إِلَى رَبِّهِ》 ♦️پس وی چشم خود را گشود و امام(ع) را دید، لبخندی زد و به سوی خدا پر کشید.(۳) این صحنه عجیب؛ منحصر به همین غلام بود و حضرت علی اکبر(ع) و درباره کس دیگری، تاریخ چنین چیزی را ننوشته است. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم دل خون‌تر از شقایق دشت بلا شدیم ما یادمان که نیست ولی راستی حسین با درد غربت تو کجا آشنا شدیم ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم شکر خدا که فاطمه ما را خریده است شکر خدا که خرج بساط شما شدیم عزت سرای ماست عزا خانۀ شما با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم ما را خدا به عشق تو می‌بخشد عاقبت ما عاقبت به خیر تو در روضه‌ها شدیم 👤متولّی 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۱ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۳)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۲۴ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
🔹🔷《أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاْدْعِیآءِ》🔷🔹 ✅لحظات آخر حیات امام حسین(ع) بود و امام(ع) یکّه و تنها مشغول جنگ کردن بود. 📜《فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️امام(ع) در حالى که ضعف از جنگ بر وى عارض گردیده بود، لحظه‏ اى براى استراحت توقّف نمود. 📜《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》 ♦️در همان حال سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(ع) نشست. سپس فرمود : 📜《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص》 سپس دستها را به سمت آسمان بالا برد و فرمود : 📜《إِلَهِی! أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ بِنْتِ نَبِیٍّ غَیْرُهُ》 ♦️خداوندا! تو مى‏ دانى که اینان مردى را مى‏ کشند که بر گستره ی زمین جز او فرزند دختر پیامبر(ص) نیست! سپس تیر را از پشت سر درآورد. 📜《فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ》 ♦️در حالی که خون مانند ناودان از بدنش فوران می کرد.(۱) حضرت(ع) دیگر توان جنگ نداشت و به زحمت خود را ایستاده نگه داشته بود، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی افتاد که به فرماندهی شمربن ذی الجوشن بین امام(ع) و خیمه‌های آن‌ حضرت(ع) فاصله شده و قصد حمله به خیمه‌های امام(ع) را داشتند. امام(ع) با دیدن این صحنه به آنها فرمودند : 📜《وَيْلَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ! اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَكُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا اَحْراراً فِى دُنْياكُمْ!》 ♦️ای پیروان آل سفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس لااقل در زندگی خود آزاده باشید. شمر گفت : حسین! چه می گویی؟!! امام(ع) فرمود : 📜《إِنِّی أَقُولُ أُقَاتِلُکُمْ وَ تُقَاتِلُونَنِی وَ النِّسَاءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ فَامْنَعُوا عُتَاتَکُمْ وَ جُهَّالَکُمْ وَ طُغَاتَکُمْ مِنَ التَّعَرُّضِ لِحَرَمِی مَا دُمْتُ حَیّاً》 ♦️من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید و به خیمه‌ها حمله نکنید. پس شمر ملعون گفت : 📜(لَکَ ذلِکَ یَابنَ فَاطِمَه(س)!) ♦️ای فرزند فاطمه(س)! حق با توست. پس در جنگیدنِ با امام(ع) مصمّم شدند که ابتدا کار حسین(ع) را تمام کنند.(۲) شمر خود را به امام(ع) نزدیک کرد. امام(ع) به زمین افتاد و در حالی که خون تمام صورت و محاسنش را گرفته بود. 🏴در زیارت ناحیه مقدسه که منسوب به امام زمان(عج) می باشد، آمده است : 📜《وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِکَ، قابِضٌ عَلى شَیْبَتِکَ، بِیَدِهِ، ذابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ》 ♦️شمر بر روی سینه ات نشسته بود و شمشیرش را بر گلوگاه تو گذاشته بود و محاسن غرقه به خون تو را، بدست گرفت و با شمشیر تیزش سر از بدنت جدا می‌کرد.(۳) در این حالت امام(ع) که خون چشمان مطهّرش را گرفته بود، دید سینه ی مطهّرش سنگین شده! فرمود : كیستی؟ 📜《لَقَد ارتَقَیتَ مُرتَقَیً عَظیمَاً طَالِماً قَبَّلَه رَسُولُ اللهِ(ص)》 ♦️جای بلندی نشستی! آن جایگاه بوسه گاه مكرّر پیغمبر(ص) بود‌. شمر خود را معرفی کرد. 👈امام(ع) خطاب به آن ملعون فرمود : 《یا شِمرُ! تَقتُلُنُی وَلَم تَعرِف مَن انَا؟》 ای شمر! مرا می کشی و نمی دانی کیستم؟ شمر گفت : می دانم و تو را نیک می شناسم، جد و پدر و مادرت را از همه بهتر می شناسم. پس دشنامی به حضرت(ع) داد و سپس گفت : تو را می کشم و اصلا در دل ترس ندارم! 📜《فَضَرَبَ بسَیِفِه ثُمَّ اجَتَزَّ رَأسَه الشَرَیفَ قَفاءً》 ♦️شمر بعد از زدن ضرباتی به سر حضرت(ع) سر امام(ع) را از قفاء برید.(۴) از طرفی ابن سعد دستور داد سرها را از بدن ها جدا کنند. آنگاه سرها را بین قبیله هایی که در رکابش می جنگیدند تقسیم کرد تا نزد پسر زیاد ببرند و از این طریق به او تقرب بجویند. در همان روز عاشورا عمر سعد سر مبارک امام حسین(ع) را به وسیله خولی بن یزید اصحبی و حمید بن مسلم أزدی برای ابن زیاد فرستاد، و سرهای دیگر شهدا را نیز به وسیله شمر روانه کرد. خولی بامدادان سر مطهر را به قصر دارالاماره نزد ابن زیاد برد، و سر را جلوی روی ابن زیاد گذاشت و گفت : 📜《انّي قَتَلتُ السَّيدَ المَحجَبا، املأ ركابي فِضّةً او ذَهَبَاً، قَتَلتُ خَيرَ النّاسِ امّا واباً، وخَيرُهُم من يَذكُرُون النَّسبا》 ♦️ركاب مرا از نقره و طلا پر كن! چون من برترين آقا را كشته ام! كسي كه از نظر نسب بهترين
انسان هاست. كسي را كشته ام كه برترين پدر و مادر را دارد.(۵) 📝شعر : آندم بریدم از زندگی دل، کآمد به مسلخ، شمر سیه دل، او می دوید و من می دویدم، او سوی مقتل من سوی قاتل، او می نشست و من می نشستم، او روی سینه من در مقابل، او می کشید و من می کشیدم، او از کمر تیغ، من آه باطل، او می بُرید و من می بریدم، او از حسین سر من غیر از او دل! 👤عبدالجواد جودی 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۲۰ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۵۱ ۳)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۵ ۴)موسوعة الامام الحسین(ع)، ص۶۱۸ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۲۸ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
هدایت شده از منبرک فاطمی
روضه شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
. نوحه‌یِ مسجدی ( زمزمه قدیمی ) سبک امشب شهادت‌نامه‌یِ ..... امشب شهادت‌نامه‌یِ عشّاق امضا می‌شود فردا زِ خونِ عاشقان این دشت دریا می‌شود اِی وای حسین اِی وای حسین /۴/ امشب میانِ خیمه و فردا به رویِ نیزه‌ای قاریِ قرآنم‌‌‌ لبِ خشکیده‌ات وا می‌شود امشب علی و قاسم و عبداللَّه و عبّاس و عون فردا غروب دور وُ بَرِ زینب که پیدا می‌شود ؟! اِی وای  حسین   اِی وای  حسین /۴/ امشب به دست و پایِ تو بوسه گلِ لیلا زَند فردا تمامِ پیکرت زخمی خدایا می‌شود امشب بگو می‌میرم و فردا نمی‌بینم حسین که پشت وُ رو جسمِ گلم با ضربه‌یِ پا می‌شود امشب نگاهت با من و فردا نگاهِ این سپاه بعد از تو خواهر همسفر ‌با دزدِ سرها می‌شود اِی وای  حسین   اِی وای  حسین /۴/ . روضه شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579