eitaa logo
جامعه فاطمیه
659 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3هزار ویدیو
218 فایل
@fatemieeh ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/fatemeeyeh آدرس سایت جامعه فاطمیه http://fatemieeh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 «وَ اللهُ یهدی مَن یشاءُ اِلى‏ صِراطٍ مُستَقیمٍ‏» خدا رهنمون می‌شود هرکه را بخواهد به‌سوى راه راست. ⁉️ خواستن خدا یعنى چه؟ ⁉️ یعنى یک نفر را خدا می‌خواهد، یک نفر را نمی‌خواهد؟ ⁉️ با بعضى‌ها یک نظر خاصى دارد، آنها را می‌کشاند می‌برد، بعضى‌ها را پس می‌زند؟ این‌جور نیست قضیه. ارادۀ خدا و مشیت خدا ـ در موارد معمولى البته ـ جز در قالب علت‌هاى طبیعى و عادى جلوه‌گرى نمی‌کند. ▫️ شما اگر چنانچه خواستید، تصمیم گرفتید، پاى یک سخن هدایتگر و روشنگر نشستید و هدایت شدید، خدا خواسته بود که هدایت بشوید. ▫️ همین شما اگر تنبلى کردید، اگر سستى کردید، اگر راهِ فهمیدن را روى خودتان بستید، خدا اراده کرده بود که شما نفهمید. 👈 اراده کردن خدا به‌این‌معناست که وسایل و اسباب عادى پیش آمده یا نیامده؛ اگر با ارادۀ شما، با خواست شما وسایل و علل عادى، پیش آمده براى انجام گرفتن این معلول، اینجا خدا خواسته، اگر چنانچه شما نخواستید، پیداست که خدا نخواسته؛ نه‌اینکه نخواستن خدا موجب بشود شما اراده نکنید، نه، شما در اراده کردن آزادید. خدا نخواسته یعنى علت لازم مترتّب نشده، این معنى خدا نخواسته. ۵۳/۷/۱ http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
آن‌کسی‌که مؤمن است و می‌خواهد مؤمن بماند و از ثمرات مؤمن بودن بهره ببرد: 🔺 درمقابل همۀ احکام خدا باید احساس تعهد کند 🔺 و در همه‌جا باید احساس تعهد کند. ❗ موسمی‌ نیست تعهد ❗ گاه‌گاهى نیست تعهد ❗ نسبت به زمانی، نه زمان دیگر نیست؛ ❗ نسبت به شخصی و به شخص دیگر نیست؛ 👈 تعهد همگانى و همه‌جایى و همیشگى است. 💢 قرآن در مقام توبیخ بنى‌اسرائیل می‌فرماید: «اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکتابِ وَ تَکفُرونَ بِبَعضٍ» به بعضى از دین ایمان دارید، به آنجاهاى بی‌دردسرِ راحتش مؤمنید و متعهد، به بعضى دیگر از دین بى‌ایمانید؟ بى‌عقیده‌اید؟ مگر می‌شود این‌جور چیزى؟ مگر می‌توان تفکیک قائل شد میان دو سخن و دو فرمان که هر دو از یک مبدأ و یک نقطه سرچشمه گرفته است. ۵۳/۷/۱ http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
🔻 ايمانِ مجرد 🔻 ايمانِ قلبىِ خشک و خالى 🔻 ايمانى كه در جوارح و اعضای مؤمن شعاعش مشهود نيست از نظر‌ اسلام ارزشمند نيست. 🔆 مسئله اين است كه: ايمان، برطبق فرهنگِ غير قابل ترديد قرآن، صرفاً يک امر قلبى نيست. 🔆 درست است كه ايمان يعنى باور، و باور مربوط است به دل، اما 👇👇 قرآن هر باورى را، هر ايمان و قبول و پذيرشى را به رسميت نمى‌شناسد. + من مى‌گويم ايمانى كه فقط در دل بماند، مى‌پوسد و مى‌خشكد🍂 - تو بگو نه، باقى مى‌ماند + ما هم شُبهه را قوى مى‌گيريم، مى‌گوييم ايمان در اعماق دل مى‌ماند. ❗ اما 👈 ايمانى كه در دل مى‌ماند و به دست و پا و چشم و گوش و مغز و اعضا و جوارح و زندگي و نيروها و انرژى‌هاى ما نمى‌رسد، آن ايمان ازنظر‌ فرهنگ قرآنى ارزشمند نيست. ۵۳/۶/۳۱ 👈 ادامه دارد.... http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
جامعه فاطمیه
🔻 ايمانِ مجرد 🔻 ايمانِ قلبىِ خشک و خالى 🔻 ايمانى كه در جوارح و اعضای مؤمن شعاعش مشهود نيست از نظر
🤔 اولْ مؤمن به خدا، شیطان است. 👈 ابليس پيش از آنکه بندگان پرمدعاى پروردگار و فرزندان پُرناز و افادة آدم به اين سرزمين خاكى بيايند، ساليانى خدای متعال را عبادت مى‌كرد و دلش كانون معرفت خدا بود. ❗ اما: - در آن بِزَنگاه، - در آنجايى‌كه ايمان‌ها همه آنجا به‌کار مى‌آيند؛ - يعنى در هنگام انتخاب، - در هنگام تعيين راهِ نهايى، - اين ايمان به‌کار ابليس نيامد، - اين ايمان در همان دل ماند. با این حساب: ⁉️ آيا من و شما مى‌توانيم معتقد باشيم و مطمئن كه شيعه هستيم؟ ⁉️ مگر ما به تعهدهاى شيعه‌بودن عامليم؟ ⁉️ مگر ما پايبنديم؟ 👌 سخن قرآن دراين‌باره روشن و بى‌ترديد و بى‌ابهام است. 👇👇 صريحاً نفى مى‌كند ايمان را از آن‌كسانى‌كه به‌ طور مطلق پايبند به تعهدات ايمانى خود نيستند. بنابراين 👈 ايمانى كه در اسلام معتبر است، ايمان زاينده و تعهدآفرين است. آن ايمانى است كه با تعهدهاى عملى همراه باشد، اگر همراه نبود، منتظر نتيجه‌هايش هم نباش، منتظر نصرت در دنيا نباش، منتظر امنيت در دنيا مباش. ۵۳/۶/۳۱ http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
🔆 «فَاَمَّا الَّذینَ آمَنوا بِاللهِ وَ اعتَصَموا بِهِ فَسَیدخِلُهُم فی‏ رَحمَـتٍ مِنهُ وَ فَضلٍ وَ یهدیهِم اِلَیهِ صِراطاً مُستَقیماً» ﴿نساء، آیه ۱۷۵﴾‏ پس آن‌کسانى‌که به خدا ایمان بیاورند و به او متمسک و متکى گردند. ❗ فقط ایمان قلبى هم کافى نیست، باید به خدا، به دامن خدا، یعنى به دامن آئین خدا و راه خدایى چنگ بزنید، متمسک بشوید. 🔆 «فَسَیدخِلُهُم فی‏ رَحمَت مِنهُ وَ فَضلٍ» خدا آنان را در رحمت و فضل خویش داخل خواهد کرد. 🔆 «وَ یهدیهِم اِلَیهِ صِراطاً مُستَقیماً» آنها را به‌سوى خود راهنمون مى‌‌‌شود، هدایت مى‌‌‌کند؛ از راه راست و نزدیکى هم هدایت مى‌‌‌کند، این هدایت مخصوص مؤمنین است. اگر ایمان نداشته باشید؛ اگر ایمان داشته باشید، اعتصام نداشته باشید، تعهدات خودتان را درمقابل خدا عمل نکنید؛ به‌سوى خدا راه نمى‌‌‌یابید، آن روشنایىِ هدایت در دل شما فروغ نمى‌‌‌افکند؛ این مخصوص مؤمنین است. ۵۳/۷/۲ http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
🔆 «الَّذینَ آمَنوا وَ تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللهِ‏» آن‌ کسانی‌ که ایمان آوردند و آرامش گرفت دل‌های آنان «بِذِكرِ اللهِ» به یاد خدا. ببینید 👈 این یاد خدا همان جاذبۀ ⚡️قوی‌ست. همان جاذبۀ قوی که گفتم جاذبه‌های کوچک را محو می‌کند، اثرشان را خنثی می‌کند، همین ذکرالله است. ❓ چرا به نماز این‌قدر اهتمام کردند؟ ❓ چرا گفتند اگر نماز قبول نشد، کارهای دیگر قبول نمی‌شود؟ ❓ چرا مکه را گفته‌اند عمری یک‌بار، روزه را گفته‌اند سالی یک‌بار، زکات را گفته‌اند برای موردی خاص، خمس را همین‌طور، بقیۀ عبادات را همین‌طور، اما نماز را گفته‌اند هر روز، آن‌هم روزی پنج‌بار؟ ..برای خاطر اینکه نماز کپسول 💊 ذکر خداست. سرتاپای نماز ذکرُالله است. لذاست که خود قرآن هم می‌فرماید: «اِنَّ الصَّلاه تَنهى‏ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنكَرِ» ، نماز از فحشا و منکرات نهی می‌کند و باز می‌دارد. ۵۳/۷/۳ 👈ادامه دارد... http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
جامعه فاطمیه
🔆 «الَّذینَ آمَنوا وَ تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللهِ‏» آن‌ کسانی‌ که ایمان آوردند و آرامش گرفت د
🍀اطمينان يعنی حالت طمأنينۀ دل. حالت آرامشِ روح و قلب 🍃يعنی چه آرامش؟ 🤔 به چه معنا آرامش در اينجا مورد نظر ماست؟ آيا به‌اين‌معنا که روحِ ما هيچ‌گونه تحرکی و تلاشی نداشته باشد؟ آرامش به‌اين‌معنا که در حالت نيمه‌خواب و نيمه‌بيهوشی باشد دلِ ما؟ نه، بلکه آرامش در مقابل دغدغه و اضطراب است، آرامش و اطمينان در مقابل تشويش است. 🎓 دو نفر را شما در نظر بگیرید؛ هر دو بناست در جلسۀ حاضر بشوند: - یکی این درس‌ها را خوب خوانده، ده‌بار برگردان کرده، با دوستانش صحبت کرده، تمام مسائل این کتابی که بناست امتحانش بکنند، در نظرش حاضر و روشن است. - یکی دیگر این کتاب را نخوانده یا مقداری‌اش را خوانده یا به حافظۀ خود چندان اعتمادی ندارد. هر دو‌تا بناست در جلسۀ امتحان حاضر بشوند. ❓ آیا اینها دارای حالت روحی برابری هستند؟ 😊 ببینید، آن نفر اول وقتی‌که وارد به این جلسه می‌شود، روحش آرامش دارد، تلاطم ندارد، اضطراب ندارد، دغدغه و تشویش ندارد. می‌گوید از هرجا سؤال کنند، می‌دانم. 😫 اما آن دیگری دائماً در تلاطم است، مثل زورقی، قایقی که بر روی یک اقیانوسِ متلاطمی، یک دریای پرخروشی افتاده باشد، گاهی به این‌طرف، گاهی به آن‌طرف، گاهی از این راه، گاهی از آن راه، بادها او را به این‌طرف و آن‌طرف ببرند، یک‌چنین حالتی دارد روح آن آدم ناآماده. ۵۳/۷/۳ http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
🔆 «اللهُ لا اِلهَ اِلّا‌ هُوَ» «الله»، این نامى که معادلى به‌صورت تبیین و تشریح برایش نمى‌شود پیدا کرد؛ خداست. خدا کیست؟ آن موجودى است که «لا اِلهَ اِلّا هُوَ» هیچ معبودى به جز او نیست. 👈 اله یعنى هر آن موجودى که انسان در‌ مقابل او به‌صورت تقدیس، به‌صورت تعظیم و تکریم، خضوع مى‌کند، اختیار خودش را دست او مى‌دهد، سررشتۀ زندگى‌اش را به او مى‌سپرد، او را دست‌باز و مطلق‌العنان در زندگى خود قرار مى‌دهد، این را در اصطلاح قرآنى مى‌گویند اله. 🔺 آن‌کسانى‌که هواى نفس را سررشته‌دار زندگى خود مى‌کنند، الهشان هواى نفسشان است. 🔺 آن‌کسانى‌که یک انسان سرکشِ متجاوز را در امور زندگى خود، دستش را باز مى‌گذارند، الهشان همان شیطان است. 🔺 آن‌کسانى‌که به سنت‌ها و عقیده‌هاى پوچ، به‌طور بى‌قید‌و‌شرط تسلیم مى‌شوند، الهشان همان سنت و عقیدۀ پوچ است. 🔆 «لا اِلهَ اِلّا هُوَ» هیچ الهى، هیچ معبودى به‌جز او نیست. یعنى چه نیست؟ یعنى در دنیا نیست؟ هزاران معبود بود در دنیا، ۳۶۰ تا در خودِ خانۀ کعبه آویزان و قرار داده شده بود، ۳۶۰ تا عروسک. همین‌قدر هم عروسک‌هاى جاندار در دنیا، داشتند فرمانروایى مى‌کردند؛ چطور الهى نیست! پس اینی‌که مى‌گوید «لااِلهَ اِلّا هُوَ» جز او الهى نیست؛ یعنى اله واقعى نیست، اله قانونى نیست، اله حقیقى نیست؛ یعنى هرکس دیگر را غیر از الله به الوهیت ـ به آن‌ معنایى که گفتم ـ به معبودیت پذیرفتید، گناه کردید، برخلاف حق، عملى انجام دادید؛ چون جز الله هیچ‌کس شایستۀ معبود بودن و الوهیت نیست. http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
توجه کنید 👈 استدلالات قرآن این‌جوری‌ست. از یک کنار، از یک گوشۀ قضیه، مطلب را اثبات می‌کند. گاهی خیلی رویاروی استدلال نمی‌کند، زمینۀ استدلالِ مغزی خودِ آدم را، قرآن گاهی برای انسان فراهم می‌کند. اینجا خدای متعال در این آیات می‌خواهد ثابت کند که فقط درمقابل خدا باید اطاعت و عبودیت کرد؛ از این راه وارد می‌شود: 🔆 «قُل مَن یرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَ الاَرضِ» ﴿یونس، آیه ۳۱﴾‏ بگو چه کسی روزی می‌دهد شما را از آسمان و زمین؟ از آسمان، باران حیات‌بخش و زندگی‌بخش؛ از زمین، مواد حیاتی. 🔆 «اَمَّن یملِكُ السَّمعَ وَ الاَبصارَ» یا کیست آن‌کسی‌که مالک است شنوایی و بینایی‌ها را؟ سمع را با گوش اشتباه نکنید. 🔆 «وَ مَن یخرِجُ الحَی مِنَ المَیتِ»‏ و کیست آن‌که برون می‌آورد زنده را از مرده. .. «وَ یخرِجُ المَیتَ مِنَ الحَی‏» و کیست که به در می‌آورد، برون می‌کشد، مرده را از زنده؟ 🔆 «وَ مَن یدَبِّرُ الاَمرَ» کیست که امر تکوینی عالم را تدبیر می‌کند؟ کیست که این نیروی جاذبه را در زمین قرار می‌دهد تا انسان بتواند در آن زندگی کند؟ کیست که در زمین و در دریا و در کوه، استعدادهای زندگی به ودیعه می‌گذارد؟ کیست که به انسان نیروی استخراج می‌دهد؟ .. و ازاین‌قبیل. 🔆 «فَسَیقولونَ اللهُ‏» خواهند گفت «الله». خب، حالا که خداست، «فَقُل»، همین‌جا گریبانشان را بگیر پیغمبر ما.. ادامه دارد.. http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
جامعه فاطمیه
توجه کنید 👈 استدلالات قرآن این‌جوری‌ست. از یک کنار، از یک گوشۀ قضیه، مطلب را اثبات می‌کند. گاهی خیلی
🔆 «اَمَّن یملِكُ السَّمعَ وَ الاَبصارَ» کیست آن‌کسی‌که مالک است شنوایی و بینایی‌ها را؟ 👂 سمع را با گوش اشتباه نکنید. اسم این جارحۀ مخصوص که ما در فارسی به آن می‌گوییم گوش، در عربی اُذُن است. سمع، حالت شنوایی‌ست، قدرت شنوایی‌ست؛ اگر هم بر این اطلاق شود، به آن اعتبار است. آن‌کسی‌که گوشش را مثلاً بریده‌اند، نمی‌گویند سمعش را بریده‌اند، می‌گویند اُذُنش را بریده‎اند. اسم این جارحۀ مخصوص سمع نیست؛ همچنانی‌که بَصَر. 👀 بَصَر به‌معنای این عضو معین و مخصوص که ما به آن می‌گوییم چشم نیست؛ به‌معنای دید است، بینایی‌ست، آن روح است و این عضو جسم. اگر چنانچه به این عضو هم بگویند بَصَر، به اعتبار همان دارا بودن چشم است. مثلاً به چشم کور نمی‌گویند بَصَر. 🔆 «اَمَّن یملِكُ السَّمعَ وَ الاَبصارَ» یا کیست که مالک و در قبضۀ ملکیتِ اقتدار اوست، قوۀ شنوایی و بینایی‌ها؟ آن کیست که به شما این درک و فهم و نیرو را داده؟ کیست که می‌تواند آن را از شما بگیرد؟ در حقیقت این آیه دارد اشاره می‌کند به داشتن بصیرت، به داشتن نیروی فهم و خِرَد، که‌ ای انسان که بناست حالا فکر کنی و جواب این سؤال را به ما بدهی، تو دارای سمعی و دارای بصری. http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
🔆 «اَفَغَيرَ اللهِ اَبتَغى حَكَماً» ﴿انعام، آیه ۱۱۴﴾‏ آيا جز خدا كسى را به‌عنوان حَكَم بپذيرم و طلب كنم؟ حَكَم را در تفاسير گفته‌اند هم به‌معناى داور است، هم به‌معناى حاكم است. آن‌كسى‌كه انسان حُكم را از او مى‌خواهد، يعنى فرمان را از او مى‌خواهد، يا داورى را از او مى‌خواهد؛ به هر دو مى‌گويند حَكَم. و خداى متعال هم بهترين داور است، هم بهترين حاكم است. 🔆 «وَ هُوَ الَّذي اَنزَلَ اِلَيكُمُ الكِتابَ مُفَصَّلاً» درحالى‌كه خداست كه اين مجموعه را، قرآن را، با تفصيل، با تبيين، بدون اختلاط و امتزاج، براى شما فرستاده است. «مُفَصَّلاً» يعنى بدون اينكه خَلطى در مباحثش باشد، بدون اينكه مطالبش قروقاطى باشد، بدون اينكه سخنِ غير خدا در او مخلوط شده باشد. «مُفَصَّلاً» يعنى مُبَيَّناً، با تبيين تمام و كامل. 🔆 «وَ الَّذينَ آتَيناهُمُ الكِتابَ» آنها كه كتاب را به آنها داده‌ايم، «يَعلَمونَ اَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِن رَبِّكَ بِالحَقِّ‏» مى‌دانند كه اين قرآن نازل شده است از پروردگارِ تو به‌ حق. حقاً از خدا نازل شده، از سوى خدا آمده، «فَلا تَكونَنَّ مِنَ المُمتَرينَ‏» پس تو از مردّدان و دو‌دِلان مباش ـ خطاب به پيغمبر است ـ مبادا مردّد باشى! http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
جامعه فاطمیه
🔆 «اَفَغَيرَ اللهِ اَبتَغى حَكَماً» ﴿انعام، آیه ۱۱۴﴾‏ آيا جز خدا كسى را به‌عنوان حَكَم بپذيرم و طلب
«ما جالَسَ اَحَدٌ هَذا القُرآنَ اِلّا قامَ بِزِیادَة اَو نُقصانٍ زِیادَة فی هُدًى اَو نُقصانٍ مِن عَمًى» ‏ این کلام امیرالمؤمنین است. مى‌فرماید هیچ کسى با قرآن مجالست و هم‌نشینى نکرد، مگر آنکه چون برخاست از کنار قرآن، افزونى در او پیدا شد و کاستى؛ یک زیادى در او پیدا شد، افزایش پیدا شد، یک کاستى و کمى پیدا شد؛ ➕ «زِیادَة فی هُدًى» آن افزونى در هدایت بود، یک مقدار راهیابى‌اش و هدایتش بیشتر شد، حتماً. ➖ «اَو نُقصانٍ مِن عَمًى» آن کوردلى، آن نابینایى روح و درک و باطن او اندکى کم شد و کاستى گرفت. ببینید 🔦 جملۀ امیرالمؤمنین با این بیان شروع مى‌شود: «ما جالَسَ اَحَدٌ هَذا القُرآنَ» هیچ‌کس، عام است دیگر، نیست؟ مطلق است. براى خاطر اینکه بدانید شما برادران و خواهران، که دام‌هاى فراوانى، وسایل بى‌پایانى براى دور نگه‌داشتن مردم از قرآن، تاکنون در طول زمان تدارک دیده شده و یکى از این بهانه‌ها و دام‌ها و وسیله‌ها که تا امروز هم هنوز هست، هنوز یک عده جاهل یا مغرض این مطلب را تکرار مى‌کنند، این است که آقا! قرآن را هیچ‌کس نمى‌فهمد جز ائمۀ معصومین صلوات‌الله‌علیهم، ائمۀ معصومین هستند که قرآن را مى‌فهمند. 🤫 👈👈 بله! ائمۀ هُدى بر قرآن مسلطند، آن‌چنان‌که بالاتر از آن تصورشدنى نیست. آنها آن روح‌ها و مغزها و فکرهاى بلند و بزرگى هستند که قرآن در مشتشان است، خودشان یک قرآنند، هرکدامشان یک قرآنند؛ در این هیچ حرفى نیست، ❗ اما اینکه امام علیه‌السلام قرآن را خیلى خوب مى‌داند، به‌این‌معنا نیست که بنده و جناب‌عالى یک کلمه‌اش را هم نمى‌فهمیم، یک قشر از قرآن را هم نمى‌توانیم بفهمیم. 🔺 این جمله درست است که ائمۀ هدى علیهم‌الصلاةوالسلام آگاهان و دانایان به قرآنند، اما منظور گوینده این نیست که امام را بالا ببرد؛ منظور آن‌کسی‌که این حرف را مى‌زند این است که تو از دور بمانى. http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷