📖 تفسیر سوره حجر: جابر از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت كرد: در روز قيامت خداوند خلق اولين و آخرين را براى «فصل الخطاب» (يعنى قضاوتى كه به همه دعاوى، پايان مى‏بخشد و حق را از باطل جدا مى‏كند) جمع مى‏كند، ... خدا ما را فرا مى‏خواند و حساب مردم را به ما واگذار مى‏نمايد. سوگند به خدا، ما اهل بهشت را به بهشت و اهل دوزخ را به دوزخ مى‏فرستيم، ... و زمانى كه اهل بهشت به بهشت و اهل دوزخ به دوزخ رفتند، خداوند على عليه السّلام را مى‏فرستد تا آنها را در بهشت منزل دهد و با هم تزويج نمايد، پس على عليه السّلام اهل بهشت را به اهل بهشت، تزويج مى‏كند، و اين كرامت، از سوى خدا به كسى جز او داده نمى‏شود و فضلى است كه مخصوص اوست، و منّتی است كه خدا بر وی می‌گذارد تا شخصيت او بزرگ داشته شود. سوگند به خدا، اوست كه اهل آتش را به آتش مى‏فرستد و اوست كه ابواب بهشت را بر بهشتيانِ وارد شده، مى‏بندد چراكه ابواب بهشت و جهنم، به دست اوست. (إرشاد القلوب) 3⃣7⃣0⃣ #سوره_حجر #تفسیر_سوره_حجر @fatemeeyeh 🌷

#کــــلام_اســــتاد https://instagram.com/fatemeeyeh?igshid=1ed8zx5z3rohm @fatemeeyeh 🌷

جالب این است که درباره حوض کوثر روایت فراوانی را اهل سنت نقل کرده‌اند. مسلم در صحیح خودش این روایت را آورده است: انس بن مالک _خدمتگزار پیغمبر اکرم_ نقل می‌کند که روزی پیغمبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) نزد ما بود؛ یک حالتی از خلسه و چرت ایشان را گرفت؛ از آن حالت که خارج شد، دیدیم با یک تبسم و لبخندی، سر مبارکش را بلند کرد. گفتم: یا رسول الله سبب خنده‌ شما چیست؟ چه شده است که می‌خندید؟ پیغمبر فرمود که همین الان برایم سوره‌ای نازل شد. حضرت سوره کوثر را تلاوت کرد و بعد فرمود که می‌دانید کوثر چیست؟ ما گفتیم خدا و رسولش عالم‌ترند. (کاش آنها تا آخر هم می‌گفتند که خدا و رسول عالم‌ترند! آنجا که پیغمبر اکرم فرمود که فقط امیرالمومنین علی است و بس، کاش آنجا هم می‌گفتند که خدا و رسول عالم‌ترند...) پیغمبر فرمود: کوثر نهری است که خدا وعده‌اش را به من داده است و در آن خیر بسیاری است. کوثر حوضی است که امت من، روز قیامت در آن وارد می‌شوند. کاسه‌ها و قدح‌هایی اطراف آن است و با آن آب برمی‌دارند که به تعداد ستاره‌های آسمان متعدد است، اما چه بسا افراد معلوم الحال و سرشناسی را که از کنار آن حوض دور می‌کنند؛ یعنی اصلاً نمی‌گذارند که آنها نزدیک حوض کوثر بشوند... من می‌گویم: خدایا! اینها از امت من هستند. پاسخ می‌آید: تو نمی‌دانی بعد از رحلت تو چه کارهایی کردند و چه وقایعی پیش آوردند! این روایت در صحیح مسلم است. یعنی اینها را از کنار حوض می‌برند، اگرچه از امت پیغمبر هستند. 1️⃣3️⃣ @fatemeeyeh 🌷

جریانی را روایت کردند از شخصی که تجربه مرگ چند دقیقه‌ای را داشت. غالباً کسانی که تجربه‌های سخت و تلخی دارند، اصلاً صدایش را در نمی‌آورند، ولی بعضی‌ها، به خصوص کسانی که در کشورهای غیرمسلمان چنین تجربه‌هایی داشتند، بخشی از آن را برای دیگران هم می‌گویند. این شخص می‌گوید: من در آن لحظات، در آن چند دقیقه‌ای که از دنیا رفتم، دیدم به پشت دراز کشیدم، در حالیکه کنار یک آبی هستم و این دراز کشیدنم در کنار یک جریان آبی است. متوجه شدم آن آب دارد به آرامی سیاه می‌شود. یکدفعه دیدم کاملاً آب سیاه شد. نگاه کردم. باغی آنجا بود و خیره ماندم به آن باغ. ولی به جای گُل و سبزه و درختان پُرثمر، علف هرز و آشغال در آنجا دیده می‌شد. باغی بود پر از علف‌های هرز و... . علف‌های فرصت‌طلبی که وقتی آنها را نچیده باشی، در زندگی سر بر می‌آورند و گاهی به جای همه ثمراتی که قرار است اتفاق بیفتد، این علف‌های هرز رشد می‌کنند... خداوند به حرمت پیغمبر که صاحب حوض کوثر است و با توسل‌هایی که به ساحت مقدس امیرالمومنین می‌کنیم؛ و به محبتی که نسبت به امیرالمومنین به ما موهبت شده است، ما را از جمله وارد شوندگان بر حوض کوثر قرار بده... 1️⃣4️⃣ @fatemeeyeh 🌷

@fatemeeyeh 🌷

🔅اجبار و الزام عاطفی چیست؟ 🔅اجبار و الزام قانونی چیست؟ 🔅همه جای دنیا اجبار قانونی وجود دارد! 🔅جبار و الزام حقوقی چیست؟ 🔅آیا بی‌حجابی اجباری هم در دنیا وجود دارد؟ 🔅اجبار و الزام اخلاقی چیست؟ 🔅اجبار منفی چیست؟ #حجاب_دفاع_از_عشق_است #استاد_رحیم_پور_ازغدی #بخش_دهم 🔟 🍃🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃 🍃🌼 🍃 @fatemeeyeh 🌷

🌷السلام علیک یا صاحب الزمان عج🌷 هر روز با ذکر #صلوات 🌷🍃 *السَّلَامُ عَلَیکَ يَا بنت علی ابن ابیطالب.*🌷 هدیه به خانم #زینب_کبری (س) سیصد گل🌷 صلوات @fatemeeyeh🌷

📖 تفسیر سوره حجر: 🍃إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ ﴿٤٥﴾ 🍃ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ ﴿٤٦﴾ ✨همانا پرهيزگاران در باغها(ى سرسبز بهشت) و در كنار چشمه‏‌هاى آن هستند. ✨(فرشتگان الهى به آنها مى‏گويند) داخل اين باغها شويد با سلامت و ايمنى. امام باقر(ع)در بيانی طولانی، به نقل از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم، در تفسير آيه شريفه "يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً" ([ياد كن‏] روزى را كه پرهيزكاران را به سوى ‏[خداى‏] رحمان گروه گروه محشور مى‏كنيم)( مريم/ ۸۵) فرمود كه حضرت خطاب به اميرالمؤمنين (بهشت و اهل آن را چنين توصيف) فرمود: «اى على! جز اين نيست كه "وفد" (يعنی وارد شوندگان بر خداوند رحمان)، سواره‏‌اند، مردانى كه تقواى خدا را در پيش گرفتند و خداوند آنان را دوست داشت و ويژه خويش گردانيد و اعمال آنان را پسنديد و آنها را متقين و پرهيزكاران ناميد. 3⃣7⃣1⃣ #سوره_حجر #تفسیر_سوره_حجر @fatemeeyeh 🌷

روایتی از کتاب بشارة المصطفی و مجالس شیخ مفید: این روایت از امام باقر علیه السلام است. حضرت فرمودند: قیامت که می‌شود، خدا همه مردم را عریان و پابرهنه در فضای هموار؛ یعنی مثل یک دشت، جمع و محشور می‌کند. مردم در مسیر محشر، بازداشته می‌شوند و متوقف هستند. آنقدر این توقف ادامه پیدا می‌کند که همه عرق شدید می‌کنند و بشدت نفس نفس می‌زنند و تا زمانی که خدا بخواهد، این توقف ادامه پیدا می‌کند؛ و در آن زمان، هیچ صدایی شنیده نمی‌شود، مگر صدایی که مثل صدای نفس و بدون صوت است: فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا؛ در واقع صدا از کسی درنمی‌آید! همه غرقِ نگرانی‌اند و در این حال منادی‌ای از عرش ندا می‌کند: کجاست پیغمبر اُمی؟ خلایق می‌گویند: صدایت به همه رسید؛ همه شنیدند! پیغمبر را با اسمش صدا بزن. منادی دوباره صدا بلند می‌کند: کجاست پیغمبر رحمت، محمد پسر عبدالله؟ رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) به روی پاهای مبارکشان بلند می‌شوند و جلوتر از همه مردم می‌آیند و می‌رسند به حوضی که طول آن به اندازه مسافت ایله و صنعاست. اینجا امام باقر علیه السلام تعبیر عجیبی را می‌فرمایند: پس از آن، صاحبِ شما را ندا می‌کنند، او هم جلو می‌آید و در برابر مردم و رسول گرامی اسلام و کنار ایشان می‌ایستد. صاحب مردم در آن زمان امام باقر علیه السلام است؛ این نشان می‌دهد که وقتی گفته می‌شود امیرالمومنین کنار حوض کوثر می‌آیند، منظور امیرالمومنین و ابنای طیب و طاهر و معصوم ایشان هستند؛ یعنی همه معصومین آنجا حاضر هستند. 1⃣5⃣ @fatemeeyeh 🌷

بعد فرمودند که به مردم اجازه می‌دهند حرکت کنند؛ از این لحظه مردم دو دسته می‌شوند. همه نفس‌زدن‌های قبلش، مال نگرانی این لحظه است که یک عده می‌روند به سمت اینکه وارد بر حوض بشوند، اما یک عده را از حوض می‌رانند! پیغمبر اکرم شاهد این صحنه‌هاست. یک وقت می‌بیند که جمعی از محبان اهل بیت را از حوض دور می‌کنند... صدای گریه پیغمبر بلند می‌شود و خطاب می‌کند: یا رب؛ شیعه‌های علی! شیعه‌های علی... خدا آن موقع فرشته‌ای را می‌فرستد تا از پیغمبر اکرم سوال کند که چرا اشک می‌ریزید؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پاسخ می‌دهند: چطور گریه نکنم به حال جماعتی که شیعه‌های برادرم علی هستند؟! می‌بینم که آنها را از حوض دور می‌کنند و به سمتی می‌برند که اصحاب دوزخ دارند می‌روند! خداوند عزوجل می‌فرماید: ای محمد، من از گناهان آنها گذشتم و همه را به تو بخشیدم. من آنها را به تو و به کسانی که از ذریه تو هستند و آن ذریه را دوست دارند؛ ولایتشان را به گردن گرفتند؛ من به آنها ملحقشان کردم و آنها را جزو جماعت تو قرار دادم. آنها را به حوض تو وارد کردم؛ شفاعت تو را درباره آنها پذیرفتم و به این جهت تو را مکرم و گرامی داشتم. یعنی همه اینها به خاطر این است که تو خیلی برایم عزیزی...، حبیبی یا رسول الله... امام باقر علیه السلام می فرمایند که در آن روز چه فراوان مردان و زنان نوحه کننده‌ و گریه کننده‌ای که با دیدن این صحنه ناله می‌زنند و فریاد می‌کشند: یا محمدا... و هیچ یک از موالیان و محبان ما نمی‌ماند، مگر آنکه در حزب ما قرار می‌گیرد و با ما در حوض ما وارد می‌شود. 1⃣6⃣ @fatemeeyeh 🌷

@fatemeeyeh 🌷

🔅آیا منطقی است که خداوند چیزی را به بندگانش الزام کند؟ اگر کسی خدا را قبول نداشته باشد، چطور؟! 🔅آیا حکومت می‌تواند در حریم خصوصیِ افراد دخالت کند؟ 🔅تفاوت حریم خصوصی و حریم عمومی چیست؟ 🔅درهیچ جای دنیا به شهروندانشان اجازه نمی‌دهند هرکس، هر نوع لباسی که می‌خواهد بپوشد، یا بدون لباس بیاید! 🔅در حریم عمومی، چه چیزی ملاک است؟ #حجاب_دفاع_از_عشق_است #استاد_رحیم_پور_ازغدی #بخش_یازدهم 1⃣1⃣ 🍃🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃 🍃🌼 🍃 @fatemeeyeh 🌷

@fatemeeyeh 🌷

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فى آناءِ لَیْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ🌷 هر روز با ذکر #صلوات 🌷🍃 *السَّلَامُ عَلَیکَ يَا  اُخْتَ وَلِىِّ اللّه.*🍃🌷 هدیه به حضرت #معصومه (س) سیصد گل🌷 صلوات . @fatemeeyeh🌷

📖 تفسیر سوره حجر: [ادامه بیان امام باقر علیه السلام:] اى على! سوگند به آنكه دانه را شكافت و مردم را پديد آورد، آنها از قبورشان در حالى بيرون آيند كه فرشتگان با ناقه‏‌هاى سوارى به استقبالشان شتابند؛ ناقه‏‌هاى عزّت كه بر آنها جهازهاى طلايى است كه بر آن درّ و ياقوت نشانده شده است، و روپوش آنها استبرق و سندس است، و مهار ارغوانى دارند، و آنها را به سوى محشر به پرواز درآورند، و همراه هر كدام‏ هزار فرشته، از جلو و سمت راست و چپ قرار دارد و با شادى آنها را ببرند تا ايشان را به در بزرگ بهشت رسانند. 3⃣7⃣2⃣ #سوره_حجر #تفسیر_سوره_حجر @fatemeeyeh 🌷

این روایت از پیغمبر اکرم هم جزو روایت‌های خیلی تکان‌دهنده است: ✨من لم یؤمن بحوضی فلا اورده الله حوضی✨ هرکس به حوض من ایمان نیاورد، خداوند او را به حوض من وارد نمی‌کند. حوض فقط یک حکایت نیست، حقیقتی است که پیغمبر اکرم از امت خودشان می‌خواهد که به آن ایمان بیاورند و آن را با خصوصیاتش بپذیرند و باور کنند. این باور منشاء اثرات فراوانی در زندگی انسان خواهد بود، به طوری که نداشتن این باور، شخص را از بهره‌وری از این حوض محروم می‌کند. به عبارت دیگر وای به کسی که این معارف را دست کم بگیرد! در واقع این شخص، شدت عطش و تشنگی خودش و نیازش به سیراب شدن و رسیدن به حقیقت ولایت را دست کم گرفته است. ولایتی که باید در تمام زندگی آدم ظاهر بشود، نه فقط یک شعار؛ نه فقط یک ذهنیت؛ نه فقط یک باور ذهنی، بلکه تعیین کننده وضعیت زندگی یک انسان باشد. 1⃣7⃣

🍃حکایت: حکایت پسر هارون الرشید است که خلاف پدرش، انسانی باتقوا و عاشق اهل بیت و بخصوص عاشق امیرالمومنین بود. اسمش قاسم بود. قاسم به کارهای پدرش کاری نداشت، تا آنجایی که می‌توانست اعتراض می‌کرد، جاهایی هم که می‌دید کاری از دستش بر نمی‌آید، کاری به کار آنها نداشت. روزی هارون با وزرا نشسته بود. قاسم آمد از کنارشان گذشت. جعفر برمکی چشمش که به قاسم افتاد، خنده‌ی بلندی کرد. هارون پرسید که برای چه می‌خندی؟ گفت: حقیقتش برای این می‌خندم که این پسر در برابر شاهان آبروی شما را برده است، این چه لباس پوشیدنی است؟! لباس‌های ساده و مندرس؛ نشستن با طبقات فقیر و... ، اینها در شأن پسر شاه نیست! هارون گفت که قاسم را نزد من بیاورید. او را آوردند. گفت: پسرم چرا اینطوری؟ چرا با این وضع خراب و رقت‌بار این ور و آن ور می‌روی؟ چرا مرا پیش شاهان دیگر بی‌آبرو می‌کنی؟! قاسم بدون هیچ تاملی به سرعت پاسخ داد: پدر! من چه کنم که به جرم اینکه پسر خلیفه هستم، نزد اهل خدا بی‌آبرو هستم! خلیفه از در دیگری وارد شد. گفت: فهمیدم چرا اینطوری زندگی می‌کنی؛ علتش این است که تا به حال یک منصب و مقام و جایی به تو ندادیم... قلم و کاغذ را برداشت و فرمان حکومت مصر را به نامش نوشت. قاسم گفت: به خاطر رضای خدا رهایم کن! من با حکومت چه کار دارم؟! می‌خواهم تا زنده‌ام، یک دقیقه هم از ذکر خدا باز نایستم و غافل نشوم... 1⃣8⃣