وزرا و اطرافیان هارون الرشید به قاسم گفتند که حکومت با عبادت منافات ندارد.
شما حکومت بکن، یک گوشه ای از قصر هم عبادت کن!
همه هم سریع ریختند از این ور و آن ور، و جاه و مقام جدید را به او تبریک گفتند.
آنها میدانستند که عموم مردم در مقابل مقام چقدر میلغزند و چقدر این روایت هشدار عظیمی به ما میدهد که آخرین چیزی که از قلب مومن خارج میشود، حُب ریاست و جاهطلبی است.
در واقع هارون با دادن حکومت مصر و آن جایگاه عظیم به قاسم، یک جورایی تیر آخر را زد.
قاسم سکوت کرد. قرار شد فردا صبح بیاید و فرمان حکومتی را بگیرد و به سمت مصر راه بیفتد.
اما شب هنگام قاسم ناپدید شد. هر چه مامورین خلیفه به دنبالش گشتند، او را پیدا نکردند. فقط یک اثر پا از او تا لب آب بود. از لب آب به بعد، دیگر هیچ اثری از او نبود.
معلوم نبود خودش را به دریا انداخته است؛ به آسمان رفته است؛ به زمین رفته است و یا ... ، هیچ اثری از او باقی نمانده بود.
هارون به حکام همه ولایات نامه نوشت که پسرم قاسم را هرجا پیدا کردید، او را با احترام نزد من بفرستید. اما خبری نشد.
1⃣9⃣
@fatemeeyeh 🌷
مدتی گذشت. در شهر بصره یکی از مسلمانان به نام عبدالله بصری، دیوار خانهاش خراب شد و دنبال کارگری میگشت که دیوار خانه را برایش بسازد.
کنار مسجد جوانی را دید که نشسته و دارد قرآن میخواند و به نظر میرسید توان کار کردن داشتته باشد.
عبدالله بصری به آن جوان گفت که حاضری بیایی خانه مرا بسازی؟ دیوارش خراب شده است، در ازایش مزد هم بگیری.
گفت: بله، خداوند بندهاش را آفریده که هم کار کند، هم استراحت کند؛ هم عبادت کند.
عبدالله گفت: چقدر مزد بدهم؟ جوان گفت که یک درهم. قبول کرد و فردا صبح شروع به کار کرد.
عبدالله میگوید شب که شد، دیدم معادل سه نفر کار کرده است. خیلی کیف کردم و با خودم گفتم که بیشتر به او مزد میدهم، ولی جوان قبول نکرد. همان یک درهم را گرفت و رفت.
فردا صبح دوباره رفتم سراغش. دیدم نیست. سوال کردم این جوانی که کنار مسجد بود کجاست؟
گفتند که این جوان هفتهای یک روز کار میکند، شش روز هفته مشغول عبادت و ذکر است. صبر کردم هفته دیگر شد. دوباره با او صحبت کردم و آمد کار کرد و مزدش را گرفت و رفت. هفته سوم باز رفتم سراغش. گفتند که مریض است. جایش را پرسیدم، گفتند در فلان خرابه است. جایگاهی و خانهای ندارد. رفتم داخل خرابه و دیدم در حال احتضار است. لحظه های آخر عمرش بود...
2⃣0⃣
@fatemeeyeh 🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَالْعِلمُ الْمَصبوب🌷
هر روز با ذکر #صلوات
🌷🍃اَلسّلامُ عَلیک یا أبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ (ع)َ🌷
هدیه به حضرت #اباالفضل (ع) سیصد گل🌷صلوات
@fatemeeyeh🌷
🤲 #دعای_هفتم صحیفه سجادیه
دعای توصیه شده رهبر انقلاب برای دفع بلا
@fatemeeyeh 🌷
12.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷
@fatemeeyeh 🌷
🌸🌸🌸🌸🌸
الهی
حافظ یار غریب ما باش
مواظب عزیز سفر کرده ما باش
هزاران دل به همراه مسافر ماست
هزاران چشم به عشق روزی که او برگردد،
منتظر و چشم به راه مانده است
خدایا ما را ناکام و ندیده و نچشیده، از دنیا مبر
#کتاب_استاد
#دلگویه_ای_با_دلستان
#ماه_شعبان
@fatemeeyeh 🌷
📖 تفسیر سوره حجر:
[ ادامه بیان امام باقر علیه السلام:]
سپس به چشمه ديگرى كه در سمت چپ آن درخت است رو كرده، در آن غسل كنند و آن "چشمه حيات" است كه با نوشيدن از آن هرگز نميرند، و آنها را از هر گونه آفت و بيمارى و گرما و سرما سالم نگهدارد تا هميشه قدّام عرش به سبب آنها برپا باشد.
سپس خداوند جبّار به فرشتههايى كه همراه ايشان هستند ميفرمايد دوستانم را به فردوس ببريد و آنها را با ديگر خلايق نگه نداريد،
زيرا من پيشتر از آنها خشنود شدهام و رحمتم بر ايشان واجب گشته است و با اين حال، چگونه بخواهم آنها را با صاحبان اعمال نيك و بد در يك صف نگهدارم...
3⃣7⃣4⃣
#سوره_حجر
#تفسیر_سوره_حجر
@fatemeeyeh 🌷