✴️ یکشنبه👈 ۲۲ آبان / عقرب۱۴۰۱
👈۱۸ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۳ نوامبر ۲۰۲۲
🌙احکام دینی و اسلامی👇
❇️اول تشرین ثانی:
سی و یک روز است از نوشیدن زیاد آب در شب هنگام خودداری شود. از حمام رفتن و مجامعت کم شود. اول صبح نوشیدن آب گرم به صلاح است. از خوردن سبزیهایی مانند کرفس و نعناع اجتناب شود.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅مسافرت
✅معاملات و تجارت
✅خرید رفتن
✅امور زراعی و کشاورزی
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن
✅خرید ملک و خانه
✅و امور شراکتی و مشارکت خوب است.
👼مناسب زایمان و نوزاد زندگی خوبی خواهد داشت إنشاءألله.
🚘سفر: مسافرت خوب است.
🔭 احکام نجوم👇
🌓امروز: قمر در برج سرطان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️امور زراعی و کشاورزی
✳️خرید کردن
✳️معاملات ملکی
✳️آغاز نویسندگی و نگارش کتاب مقاله و پایان نامه
✳️بذر افشانی و کاشت
✳️غرس درخت
✳️حفر چاه و کانال و قنات
✳️و استحمام خوب است.
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💇♂ اصلاح سر و صورت👇
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث غم میشود.
💉🌡#حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب قوت بدن میشود.
❤️مباشرت:
مباشرت امشب برای صحت جسم مفید و فرزند حاصل از آن حافظ قرآن گردد إنشاءألله.
😴😴تعبیر خواب:
خوابی که امشب(شب دوشنبه) دیده شود طبق آیهی ۱۹ سوره مبارکه "مریم علیها السلام" است.
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا...
و چنین استفاده میشود که فردی از جانب بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای خاطر خواه و دلپسند بیاورد و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن:
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز:
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست. طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود(این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب
❇️️ ذکر روز یکشنبه: یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی إنشاءألله🌸
📚 منابع مطالب👇
کتاب تقویم همسران
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت سی و سوم:
انتخاب
بچهها حواسشون به ما بود ... با دیدن این صحنه دویدن جلو ... صورتش رو چرخوند طرفشون ... برید بیرون، قاطی نشید ...
.
یه کم به هم نگاه کردن ... مگه نمیگم از مسجد برید بیرون؟... دل دل کنان و با تردید رفتن بیرون ... .
.
زل زد توی چشمهام ... تو میفهمی، شعور داری، فکر میکنی ... درست یا غلط تصمیم میگیری ... اختیار داری الان این وسط من رو خفه کنی یا لباسم رو ول کنی .... ولی اون گاو؛ نه ... هر چقدر هم مفید باشه با غریزه زندگی میکنه ... بدون عقل ... بدون اختیار ... اگر شعور و اختیار رو ازت بگیرن، فکر می کنی کی بهتر و مفیدتره ... تو یا گاو؟ ...
.
.
هم میفهمیدم چی میگه ... هم نمیفهمیدم ... .
.
من نمیدونم چی بهت گذشته و چه سرنوشتی داشتی... اما میدونم؛ ما این دنیا رو با انتخابهای غلط به گند کشیدیم ... ما تصمیم گرفتیم که غلط باشیم پس جوابها و رفتارهامون غلط میشه ... و گند میزنیم به دنیایی که سهم دیگران هم هست ... مکث عمیقی کرد ... حالا انتخاب تو چیه؟ ...
.
یقهاش رو ول کردم ...
.
.
خم شد، کت کتانم رو از روی زمین براشت، داد دستم و گفت ... به سلامت ...
.
من از در رفتم بیرون و بچهها با حالت نگران و مضطرب دویدن داخل ...
.
.
برگشتم خونه ... خیلی به هم ریخته و کلافه بودم ... ولو شدم روی تخت ... تمام روز همون طور داشتم به حرفهاش فکر میکردم ... به اینکه اگر مادرم، انتخاب دیگهای داشت ... اگر من، از پرورشگاه فرار نکرده بودم ... اگر وارد گروه قاچاق نشده بودم ... اگر ... اگر ... تمام روز به انتخابهام فکر کردم ... و اینکه اون وقت، میتونستم سرنوشت دیگهای داشته باشم؟ ... چه سرنوشتی؟ ... .
.
همون طور که دراز کشیده بودم از پنجره به آسمان نگاه کردم ... .
تو واقعا زندهای؟ ... پس چرا هیچ وقت کاری برای من نکردی؟ ... چرا هیچ وقت کمکم نکردی؟ ... جایی قرار دارم که هیچ حرفی رو باور نمیکنم ... اگر واقعا زندهای؛ خودت رو به من نشون بده ... اگر با چشمهام ببینمت ... قسم میخورم بهت ایمان میارم ...
پ.ن:
سعی کنین در مورد حاج آقا قضاوت نکنین
کارشو بلده
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت سی و چهارم:
خدا نیامد
اون شب دیگه قرآن گوش نکردم تا وضعیت مشخص بشه... نه تنها اون شب، بلکه فردا، پس فردا و ...
.
مسجد هم نرفتم و ارتباطم رو با همه قطع کردم ...
.
.
یک هفته ... ۱۰ روز ... و یک ماه گذشت ... اما از خدا خبری نشد ... هر بار که از خونه بیرون میرفتم یا برمیگشتم؛ منتظر خدا یا نشانه از اون بودم ... برای خودم هم عجیب بود؛ واقعا منتظر دیدنش بودم ...
.
.
اون شب برگشتم خونه ... چشمم به Mp3 player افتاد ... تمام مدت این یه ماه روی دراور بود ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... نگه داشتنش چه ارزشی داشت؟ ... حرفهای یک خدای مرده ...
.
با ناراحتی برش داشتم و بدون فکر انداختمش توی سطل زباله ...
.
.
نهار نخورده بودم ... برای همین خودم رو به خوردن همبرگر دعوت کردم ... بعد هم رفتم بار ... اعصابم خورد بود ... حس میکردم یه ضربه روحی شدید بهم وارد شده ... انگار یکی بهم خیانت کرده بود ... بی حوصله، تنها و عصبی بودم ... تمام حالتهای قدیم داشت برمیگشت سراغم ... انگار رفته بودم سر نقطه اول ...
.
.
دو سالی میشد که به هیچی لب نزده بودم ... چند ساعت بعد داشتم بدون تعادل توی خیابون راه میرفتم ... بی دلیل میخندیدم و عربده میکشیدم ... دیگه چیزی رو به خاطر ندارم ... .
.
اولین صحنه بعد از به هوش اومدنم توی بیمارستان بود ... سرم داشت میترکید و تمام بدنم درد میکرد ... کوچکترین شعاع نور، چشمهام رو آزار میداد ... سر که چرخوندم، از پنجره اتاق بیمارستان، یه افسر پلیس رو توی راهرو دیدم... اومدم به خودم تکانی بدم که ... دستم به تخت دستبند زده شده بود ... .
اوه نه استنلی ... این امکان نداره ... دوباره ...
.
بی رمق افتادم روی تخت ... نمیتونستم چیزی رو که میدیدم، باور میکردم ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
امروز ۱۵،۵۰۰ صلوات جمع کل تا الان ۲۷۱،۵۰۰ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ht
امروز ۱۹,۸۱۳ صلوات
جمع کل تا الان ۲۹۱,۳۱۳ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
امروز عقبیم
زود باشید...
http://eitaa.com/fatemiioon
https://eitaa.com/fatemiioon135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای ایران
🔹نماهنگ «به احترام سرود جمهوری اسلامی ایران»
#ایران
#برای_ایران
#سرود_ملی
#جمهوری_اسلامی_ایران
https://eitaa.com/fatemiioon135
چگونگی #شهادت #سردار_هاشمی به روایت فرمانده سپاه سلمان و شاهدان عینی
فرمانده سپاه سلمان می گوید: سردار هاشمی چند دقیقه قبل از شهادت در یکی از داروخانههای سطح شهر که مورد هجوم اغتشاشگران قرار گرفته بود، حضور داشته و بانوان شاغل در داروخانه را از صحنه دور کرده است.
ادامه👇
https://eitaa.com/fatemiioon135
به گزارش فارس از زاهدان، چند روز از حادثه روز جمعه #زاهدان میگذرد، جمعهای که با شیطنت دشمنان و بدخواهان نظام، در آن خون شیعه و سنی در هم آمیخته شده و عده زیادی هم بیگناه شهید و مجروح شدند.
در میان شهدای حادثه روز جمعه نام سردار حمیدرضا هاشمی میدرخشد، معاون سازمان اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان که تا پای جان در خدمت به مردم استان بود.
به گفته شاهدان عینی سردار هاشمی چند دقیقه قبل از شهادت جان چند نفر از بانوان را نجات داد و آنها را از صحنه درگیریهای پر رعب و وحشت غروب جمعه دور کرد.
سردار احمد شفاهی فرمانده سپاه سلمان سیستان و بلوچستان در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار فارس در زاهدان میگوید: روز جمعه سردار هاشمی در نقاط مختلف شهر در حال آرام سازی و پاکسازی نقاط شهر از دست اغتشاشگران بود، در همین راستا متوجه حضور اشرار مسلح در یکی از داروخانهها میشود و با همرزمانشان برای پاکسازی به آن داروخانه مراجعه میکند، پس از اطمینان از پاکسازی محل، بانوان شاغل در داروخانه را به منزلشان میرساند و پس از پاکسازی و آرام سازی آن منطقه به خیابان خیام میرود و در درگیریهای آنجا ابتدا بسیجی همراه وی هدف گلوله قرار میگیرد و با اختلاف چند دقیقه بعد خودشان به ضرب گلوله اشرار مسلح به ناحیه گردن و قفسه سینه به شهادت میرسد.
به داروخانه مورد نظر مراجعه کردیم، یکی از کارکنان این داروخانه که زمان درگیری حضور داشته و شاهد ماجرا بوده به خبرنگار فارس می گوید: ساعت حدود ۶:۳۰ غروب بود به یک باره عدهای با سرو صورت بسته و لباس محلی شیشههای داروخانه را شکسته و وارد داروخانه شدند.
به ما گفتند میخوایم اینجا را آتش بزنیم، ما تقلا کردیم که ما دولتی نیستیم داروخانه ما خصوصی هست، اما شیشهها را شکستند و گفتن برقها را خاموش کنید و کسی فیلم و عکس نگیرد، ما به شدت ترسیده بودیم.
ادامه👇
https://eitaa.com/fatemiioon135
همزمان بانک ملت در آن سوی خیابان را تخلیه کرده وسایلش را در خیابان ریختند و داخل بانک بطریهای آتش زا پرتاب کردن و ابتدا بانک را و سپس وسایل آن را که بیرون ریخته بودند آتش زدند.
ادامه👇
https://eitaa.com/fatemiioon135
آنها وارد داروخانه شدند و از ما چند گاز استریل و باند خواستند و مجبور بودیم به آنها وسایلی که لازم دارند را بدهیم.
ناگهان صدای تیراندازی از اطراف آمد و آنها فرار کردند، ماموران وارد #داروخانه شدند، گفتند بانوان سریعا محل را ترک کنند که ما گفتیم وسیله حمل و نقل و خودرو نداریم، به ما گفتند از داروخانه بیاید بیرون ما شما را به منزل میرسانیم.
با اینکه وسط درگیری بودند اما با یک خودروی سمند ما را سوار کردند به خانه یکی از همکارانمان که نزدیکتر بود رساندند. اگر آن روز نمیرسیدند این افراد آشوبگر به کار خود ادامه میدادند و احتمالا داروخانه را هم مانند بانک آتش میزدند.
روز بعد متوجه شدیم فردی که جان ما را نجات داده، معاون اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان بوده و خود #شهید شده است، خیلی ناراحت شدیم، ایشان جان ما را نجات داده و ما را از صحنه درگیری دور کردند.
آن روز به خوبی لمس کردیم افرادی هم هستند که جان خود را کف دستشان گرفتهاند.
https://eitaa.com/fatemiioon135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 ظهور نزدیکه ان شاءالله
🎥 غربالگری قبل از ظهور ...
🔸جهت تعجیل در #فرج ان شاءلله و سلامتی مولایمان #امام_زمان عجل الله فرجه صلوات...
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
#عصرظهور
#رهبرانقلاب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
https://eitaa.com/fatemiioon135
✴️دوشنبه 👈۲۳ آبان/ عقرب ۱۴۰۱
👈۱۹ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
🌙 امور دینی و اسلامی👇
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅شکار و صید و دام گذاری
✅آغاز آموزش و امور تعلیمی
✅آغاز نویسندگی و نگارش کتاب و...
✅ارسال نامه و مکاتبات
✅و دیدار بزرگان و روسا خوب است.
🚘سفر: مسافرت مکروه و در ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی👇
🌓 امروز تا عصر قمر در برج سرطان و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️امور زراعی و کشاورزی
✳️خرید کردن
✳️معامله املاک و مستقلات
✳️نویسندگی و نگارش
✳️استحمام
✳️بذرافشانی و کاشت
✳️غرس درخت
✳️وحفر چاه و قنات نیک است.
❤️ مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب، (شب سهشنبه)، شهادت در راه خدا نصیب چنین فرزندی گردد إنشاءألله.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث توانگری و ثروت میشود.
🔴 حجامت👇
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث رفع درد بدن میشود.
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قرآن گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر(وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب👇
تعبیر خوابی که شب "سهشنبه" دیده شود طبق آیهی ۲۰ سوره مبارکه "طه صلی الله علیه و آله" است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی...
و از معنای آن استفاده میشود که دلیلی قوی مانند عصای حضرت موسی یا ید بیضا در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد إنشاءألله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما👇
تقویم همسران
https://eitaa.com/fatemiioon135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آینده نزدیک حوادث پیچیدهتری در راه است!
و ما به لحظههای حساستر و تعیینکنندهای نزدیک میشویم!
تکلیف ما چه میشود؟
این اوضاع واقعاً قابل تحمل نیست!
#رهبری #استاد_شجاعی #استاد_پناهیان
@sarbazeyar
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت سی و پنجم:
غرامت
به زحمت می تونستم توی راهرو رو ببینم ... افسر پلیس داشت با کسی صحبت میکرد ... .
اومد داخل ... دستم رو باز کرد و یه برگه رو گذاشت جلوم ... آقای استنلی بوگان، شما تفاهمی و به قید ضمانت و مشروط به پرداخت غرامت آزاد هستید ... لطفا اینجا رو امضا کنید ... لازمه تفهیم اتهام بشید؟ ...
.
.
برگه رو نگاه کردم ... صاحب یه سوپرمارکت به جرم صدمه به اموالش و شکستن شیشه مغازهاش ازم شکایت کرده بود ... 600 دلار غرامت مغازه دار و 400 دلارم پول نگهبانی که تا تعویض شیشه جدید اونجا بوده و هزینه سرویس اجتماعی و ... .
.
گریهام گرفته بود ... لعنت به تو استنلی ... چرا باید توی اولین شب، چنین غلطی کرده باشی ... 1000 دلار تقریبا کل پس انداز یک سالم بود ... .
.
زودتر امضا کنید آقای بوگان ... در صورتی که امضا نکنید و تفاهم رو نپذیرید به دادگاه ارجاع داده میشید ... .
.
هنوز بین زمین و آسمون معلق بودم که حاجی از در اومد تو... یه نگاه به ما کرد و گفت ... هنوز امضا نکردی؟ ... زود باش همه معطلن ... .
شما چطور من رو پیدا کردید؟ ...
.
من پیدات نکردم ... دیشب، تو مست پا شدی اومدی مسجد ... بعد هم که تا اومدم ببینم چه بلایی سرت اومده، پلیسها ریختن توی مسجد ...
.
.
افسر پلیس که رفت ... حاج آقا با یه حالت خاصی نگاهم کرد ... .
- پول غرامت رو ...
- من پرداخت کردم و الا الان به جای اینجا زندان بودی ... 1000 دلار بدهکاری ... چطور پسش میدی؟ ... .
- با عصبانیت گفتم ... من ازت خواستم به جای من پول بدی؟ ....
- نه ... .
نشست روی مبل و به پشتیش لم داد ... چشمهاش رو بست ... میتونی بدی؛ میتونی هم بزنی زیرش ... اینکه دزد باشی یا نه؛ انتخاب خودته ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت سی و ششم:
پس انداز
نمیدونستم چی بگم ... بدجور گیرافتاده بودم ... زندگیم رفته بود روی هوا ... تمام پس انداز و سرمایه یک سالم ...
.
.
- من یه کم پول پس انداز کردم ... میخواستم برای خودم یه تعمیرگاه بزنم ... از بیمارستان که بیام بیرون پس میدم ... .
- چقدر از پول تعمیرگاه رو جمع کرده بودی؟ ...
- 1256 دلار ..
.
.
مثل فنر از روی مبل پرید ... با این پول میخواستی تعمیرگاه بزنی؟ ... تو حداقل 300 هزار دلار پول لازم داری ...
.
.
اعصابم خورد شد ... تو چه کار به کار من داری ... اومدم بیرون، پولت رو بگیر ... .
خندید ... من نگفتم کی پول رو پس میدی ... پرسیدم چطور پسش میدی؟ ... .
- منظورت چیه؟ ... .
- میتونی عوض پول برای من یه کاری انجام بدی ... یا اینکه پول رو پس بدی ... انتخابت چیه؟ ... .
خوشحال شدم ... چه کاری؟ ... .
کار سختی نیست ... دوباره لم داد روی مبل و چشمهاش رو بست ... اون کتاب رو برام بخون ... .
.
خم شدم به زحمت برش دارم که ... قرآن بود ... دوباره اعصابم بهم ریخت ... .
- من مجبور نیستم این کار رو بکنم ... تا حالا هیچ کس نتونسته به انجام کاری مجبورم کنه ... .
- پس مواد فروش شدن هم انتخاب خودت بود؛ نه اجبار خدا؟...
.
.
جا خوردم ... دلم نمیخواست از گذشتهام چیزی بفهمه... نمیدونم چرا؟ ولی میخواستم حداقل اون همیشه به چشم یه آدم درست بهم نگاه کنه ... خم شدم از روی میز قرآن رو برداشتم ...
.
.
خیلی آدم مزخرفی هستی ...
.
خندید ... پسرم هم همین رو بهم میگه ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
امروز ۱۹,۸۱۳ صلوات جمع کل تا الان ۲۹۱,۳۱۳ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امرو
امروز ۲۲،۱۸۷ صلوات
جمع کل تا الان ۳۱۳،۵۰۰ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
امروز عقبیم
زود باشید...
http://eitaa.com/fatemiioon
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
امروز ۲۲،۱۸۷ صلوات جمع کل تا الان ۳۱۳،۵۰۰ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امرو
امروز ۲۳،۵۰۰ صلوات
جمع کل تا الان ۳۳۷،۰۰۰ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
http://eitaa.com/fatemiioon
https://eitaa.com/fatemiioon135
92.7K
دعا اثر دارد...
یعنی چهل نفر نیستن؟
https://eitaa.com/fatemiioon135
Mahmoud Karimi - Qam Gerefteh Sar Ta Pamo (1).mp3
16.17M
همینطوری یهویی برای کسایی که غم دلشون رو گرفته
#محمودکریمی
https://eitaa.com/fatemiioon135
سلام
یه بنده خدایی برای خرید جنس برای نیازمند چهار میلیون و نیم لازم داره
ماهی یک میلیون و نیم برمیگردونه
هر کس تمایل داره کمک کنه به کاربری زیر پیام بده
بابت گرفتن پول سفته میده
https://eitaa.com/fatemiioon
https://eitaa.com/fatemiioon135
✴️ سهشنبه👈 ۲۴ آبان / عقرب ۱۴۰۱
👈۲۰ ربیع الثانی ۱۴۴۴ 👈۱۵ نوامبر ۲۰۲۲
🕌 مناسبتهای دینی و اسلامی👇
🔘 بزرگداشت علامه سید محمد حسین طباطبایی "۱۳۶۰ ش"
📚 روز کتاب و کتابخوانی
🌙 احکام دینی و اسلامی👇
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری عقد و ازدواج
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن
✅خرید رفتن
✅وسیله سواری تهیه کردن
✅شروع به کسب و کار
✅مسافرت
✅و تاسیس کارهای اساسی خوب است.
👶زایمان: مناسب زایمان و نوزاد عمر طولانی دارد.
🤕 بیمار: امروز زود خوب شود.
🚘مسافرت: سفر خوب است.
🔭 احکام نجوم👇
🌓امروز قمر در برج اسد است و برای امور زیر نیک است:
✳️خرید حیوانات و چهارپایان
✳️آغاز به کار و شغل
✳️عهدنامه نوشتن و تعهد گرفتن از رقیب
✳️درخواست از مسولین
✳️جابجایی و نقل و انتقال
✳️رفتن به منزل نو
✳️ورود به شهر جدید
✳️عقد ازدواج
✳️صید و شکار و دام گذاری
✳️خرید خانه و ملک
✳️آغاز درمان و جراحی
✳️و حفر چاه و جوی خوب است.
❤️مباشرت👇
امشب، (شب چهارشنبه)، مباشرت و زفاف کراهت دارد.
🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید.
💇♂ اصلاح سر و صورت👇
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث ایمنی از بلا میشود.
💉💉حجامت فصد و زالو انداختن👇
در این روز از ماه قمری، باعث صحت میشود.
✂️ ناخن گرفتن👇
سهشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز👇
سهشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)
✅ استخاره:
وقت استخاره در روز سهشنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر(وقت خوابیدن)
😴😴تعبیر خواب👇
خوابی که دیده شود طبق آیهی ۲۱ سوره مبارکه "انبیاء" علیهم السلام است.
ام اتخذوا الهه من الارض هم ینشرون...
و چنین استفاده میشود که اگر خواب بیننده اگر کسی با خواب بیننده در خشم و غضب بود، خشم او برطرف شود إنشاءألله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سهشنبه: یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد.
💠 ️روز سهشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت سی و هفتم:
تمامش رو خوندم
تعجب کردم ... مگه پسر داری؟ ... پس چرا هیچ وقت باهات نیومده مسجد؟ ... .
.
همون طور که به پشتی مبل تکیه داده بود، گفت ... از اینکه پسر منه و توی یه خانواده مسلمان، راضی نیست ... ترجیح میده یه نوجوان آمریکایی باشه تا مسلمان ... خنده تلخی زد ... اونم بهم میگه آدم مزخرفی هستم ... .
.
چشمهاش بسته بود اما میتونستم غم رو توی وجودش حس کنم ... همیشه فکر میکردم آدم بی درد و غمیه ... .
.
قرآن رو باز کردم و شروع کردم به خوندن ... اما تمام مدت حواسم به اون بود ... حس میکردم غم سنگینی رو تحمل میکنه و داشت از درون گریه میکرد ...
.
.
من از دستش کلافه بودم ... از پس منطق و قدرت فکر و کلامش بر نمیاومدم ... حرفهاش من رو در دوگانگی شدید قرار میداد و ذهنم رو بهم میریخت ... طوری که قدرت کنترل و مدیریت و تصمیم رو از دست میدادم ... .
.
من بهش گفتم مزخرف ... اما فقط عصبی بودم ... ترجیح میدادم اون آدم مزخرفی باشه تا من ... اما پسر اون یه احمق بود ... فقط یه احمق میتونست از داشتن چنین پدری ناراحت باشه ... یه احمق که اونقدر خوشبخت بود که قدرت دیدن و درک چنین نعمتی رو نداشت ...
.
.
از صفحه 40 به بعد، حاجی رفته بود اما من تمام روز و شب، قرآن رو زمین نگذاشتم ...18 ساعت طول کشید ... نمیدونستم هر کدوم از اون جملات، معنای کدوم یکی از اون کلمات عربی بود ... اما تصمیم گرفته بودم؛ اونو تا آخر بخونم ... .
.
این انتخاب من بود ... اما تنها انتخابم نبود ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت سی و هشتم:
نوجوان آمریکایی
فردا صبح، مرخص شدم ... نمیتونستم بی خیال از کنار ماجرای پسرش بگذرم ... حس عجیبی به حاجی داشتم ...
.
.
پسرش رو پیدا کردم و چند روز زیر نظر گرفتم ... دبیرستانی بود ... و حدسم در موردش کاملا درست ... شرایطش طوری نبود که از دست پدرش کاری بربیاد ... توی یه باند دبیرستانی وارد شده بود ... تنها نقطه مثبت این بود ... خلافکار و گنگ نبودن ...
.
.
از دید خیلی از خانوادههای آمریکایی تقریبا میشد رفتارشون رو با کلمه بچهان یا یه نوجوونه و اصطلاح دارن جوانی میکنن، توجیح کرد ... تفننی مواد مصرف میکردن ... سیگار میکشیدن ... به جای درس خوندن، دنبال پارتی میگشتن تا مواد و الکل مجانی گیرشون بیاد ... و ...
.
این رفتارها برای یه نوجوون 16 ساله آمریکایی از خانوادههای متوسط به بالای شهری، عادیه ... اما برای یه مسلمان؛ نه... .
.
من مسلمان نبودم ... من از دید دیگهای بهش نگاه میکردم ... یه نوجوون که درس نمیخونه، پس قطعا توی سیستم سرمایه داری جایی براش نیست ... و آیندهای نداره ... .
.
حاجی مرد خوبی بود و داشتن چنین پسری انصاف نبود ... حتی اگر میخواست یه آمریکایی باشه؛ باید یه آدم موفق میشد نه یه احمق ... .
چند روز در موردش فکر کردم و یه نقشه خوب کشیدم ... من یکی به حاجی بدهکار بودم ... .
.
رفتم سراغ یکی از بچههای قدیم ... ازش ماشین و اسلحهاش رو امانت گرفتم ... مطمئن شدم که شماره سریال اسلحه و پلاک، تحت پیگرد نباشه ... و ... جمعه رفتم سراغ احد ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon135