تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد . خیلی خیلی دوست دارم 💝 دعا میکنم و از همه عزیزان میخوام دعا کنید استادمون سلامت باشن 💞 . یادبود بیستم آذر سال هزار و سیصد و نود و هفت جلسه سیری در صحیفه سجادیه https://www.instagram.com/p/CDyQY0uJPFm/?igshid=xtdgg4oggz70

⚪️دیدار... در تبریز مجتهد جلیل القدری بود به نام آیت الله آقا میرزا رضی تبریزی رضوان الله علیه. از ثقات شنیدم که وقتی ایشان به قم آمده بودند و مهمان آیت الله خمینی شده بودندُ اقای خمینی به خانواده شان فرموده بودند: این مهمان ما کسی است که با دلگرمی می شود از او تقلید کرد! و این کلام ایشان به خوبی دلالت بر عظمت علمی و عملی آقا میرزا رضی دارد. مرحوم آقامیرزا رضی گفته بود: ما در منزلمان کار بنایی داشتیم، عده ای کار می کردند. در میان کارگرها یک نفر بود که معلوم بود با دیگران فرق دارد. دنبال بهانه ای می گشتم که با او سر صحبت را باز کنم. برای کار نیاز به نردبان بلندی داشتیم که آن را کرایه نمودیم و پس از اتمام کار بنا شد آن کارگر، نردبان را ببرد و تحویل دهد. وقتی رفت و برگشت، مقداری بیش از معمول طول کشید، چون حدود مسافت را می دانستم. دیدم بهانه ای است برای صحبت کردن، به او گفتم: چه شد که مقداری طول کشید؟! با یک متانتی جواب داد: چون نردبان بلند بود و ممکن بود که برای دیوارهای خانه های مردم اصابت کند و من مدیون شوم، لذا با احتیاط بیشتری حرکت کردم، به همین جهت مقداری بیشتر طول کشید. فصل تابستان بود و آفتاب دیر غروب می کرد. هنگام ظهر که کارگرها برای تهیه غذا و صرف ناهار متفرق شدند، او اول وقت به سراغ نماز رفت و با حالت توجه خاصی نماز می خواند. وقتی تکبیر می گفت، من شدیداً تحت تاثیر قرار می گرفتم، بدنم گویا به لرزه می افتاد! نماز که تمام شد رفتم به او گفتم: شما بعد از اتمام کار، باز هم وقت برای نماز خواندن داشتی، چرا در زمان کار من نماز می خوانی؟ در جواب من فقط این را خواند: و انّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا (سوره جن آیه 18) و مساجد مخصوص خداوند است پس نباید با خدا احدی غیر او را پرستش کنید. با این جواب او گویا پاهایم لرزید و نتوانستم خود را کنترل کنم، همانجا نشستم و فهمیدم شخص فوق العاده ای است. از او عذر خواهی کردم و گفتم: غرضم از این مطالب این بود که خواستم مقداری با تو صحبت کنم. حالا بگو امام زمان الان کجا هستند؟! گفت: حضرت در تبریز تشریف داشتند، یک ساعت است که این شهر را ترک نموده اند. گفتم: چکار کنم که خدمتشان برسم، راهش چیست؟! گفت: یک مقداری به خودت رسیدگی کن، مراقبه داشته باش، آقا خودشان تشریف می آورند! پس از آن صحبت هم دیگر او را ندیدم!(1) (1) نکته ها از گفته ها، دفتر اول، صفحه 109 🔷 در محضر استاد فاطمی‌نیا @FATEMINIYA_IR

سخنرانی استاد فاطمی نیا با موضوع تذکراتی درباره محرم ١٣ شهریور ١٣٩٧ @Fateminiya_ir

دستور العملی مجرب جهت شفای بیماران: ۱ : چهارده مرتبه صلوات ۲ : چهل مرتبه دعای شریفه ی : اللهم اشْفِه بشفائك و داوِه بدوائِك و عافِه من بلائك بحقِّ وليِّك و ابنِ اوليائِك العبد الصالح موسي بن جعفر عليهما السلام ٣ : يك صلوات از همه عزيزان تقاضا ميشود در صورت امكان ، لطف بفرمايند دستورالعمل فوق را جهت شفاي حضرت استاد فاطمي نيا و همه بيماران ، انجام دهند. @fateminiya_ir

به اطلاع عزیزان می‌رساند استاد فاطمی‌نیا از بیمارستان مرخص شده و در منزل تحت مراقبت می‌باشند. طبق تجویز پزشکان محترم دوره‌ی درمانی جدید شروع شده است. التماس دعا @FATEMINIYA_IR

🔵آیت الله مرعشی در فرازهایی از وصیت نامه خویش به فرزند بزرگوارشان چنین می فرمایند: سفارش می کنم او را (فرزند ارشد ایشان جناب حجت الاسلام سید محمود مرعشی نجفی ) به اینکه لباس سیاهی که در ماه های محرم و صفر می پوشیدم , سجاده ای که هفتاد سال بر آن نماز شب به جا آورده ام , تسبیحی از تربت امام حسین (علیه السلام) که با آن در سحرها به عدد آن استغفار کرده ام, با من دفن شود. سفارش می کنم به دستمالی که اشکهای زیادی در رثای جدم حسین مظلوم و اهل بیت مکرم او ریخته و صورت خود را با آن پاک می کردم , بر روی سینه در کفنم بگذارند. شادی روح اش صلوات 🔷در محضر استاد فاطمی‌نیا @FATEMINIYA_IR

ذکر مصیبت شش ماهه کربلا علیه السلام 🔹 در محضر استاد فاطمی‌نیا 🆔 @FATEMINIYA_IR

سلام تعدادی از روضه های استاد همراه با صوت و متن در بلاگ قرار گرفت. یک مطلب کامل و مفید. التماس دعا http://fateminiya.blog.ir/post/77 @FATEMINIYA_IR

استاد فاطمی نیا : در دعای كميل ميخوانيم: "يا نور المستوحشين في الظُّلَم" (اي خدایی كه درظلمتها، نور وحشت زدگان هستی) این فقره بسياربلند و بالا است. وحشت در مقابل انس وضد آن است، اگر درظلمت ها، انس بالله پيدا كنيم، وحشت ازبين ميرود. ماظلمت های فراوانی اعم از حسی وغيرحسی داريم. اگر اين فقره را با جانمان بخوانیم، باطنمان روشن میگردد و انس بالله حاصل میشود. در محضر استاد فاطمی‌نیا : 🆔 @FATEMINIYA_IR

محرم 1399 @FATEMINIYA_IR

🔹تقدیر و تشکر از مردم و پزشکان محترم ١٣ شهريور ١٣٩٩ @FATEMINIYA_IR

دریافت مجموعه سخنرانی های استاد و مجموعه حدیث سرو در رم 32 سندیسک اصلی جهت درخواست : @AlirezaAsemooni

مطالعات استاد فاطمی‌نیا روی تخت بیمارستان هم تعطیل نمی‌شود سیدحسین فاطمی‌نیا روز سه‌شنبه با تشریح آخرین وضعیت عمومی پدرش به خبرنگار معارف ایرنا گفت: بیش از یک سال است که حاج آقا درگیر بیماری سرطان است و این بیماری دارای افت و خیز است، می‌توان گفت بیماری مجددا بیدار شده و مقداری حاج آقا را اذیت می کند. وی افزود: این بیماری مشکلات خود را دارد و حاج آقا در این سن و با مشکلاتی که درگیر است، حتی روی تخت بیمارستان برنامه علمی و مطالعاتی خود را تعطیل نمی کند. تا زمانی که بیمارستان بود، به من سفارش می کرد چه کتاب هایی را برای وی ببرم. بارها در آخر شب و هنگام استراحت حاج آقا دیده ام درحالی که کتاب در دستش است، به خواب می رود. فاطمی نیا تاکید کرد: جوانان بدانند در هیچ زمانی و به هیچ بهانه و علتی نباید کارهای علمی و مطالعاتی خود را تعطیل کنند. حاج آقا چند روزی در بیمارستان بستری بود و پزشکان بعد از کارهای تشخیصی و درمانی صلاح دیدند ادامه درمان در منزل باشد و اکنون در بین منزل و بیمارستان در تردد هستیم. چون برای بعضی مسائل باید به بیمارستان مراجعه کنیم و برخی موارد نیز در منزل انجام می شود و تشخیص پزشکان این است که این درمان تا یک سال به همین شکل ادامه داشته باشد. وی همچنین از تلاش های تمام پزشکان به ویژه ناصرسیم فروش، بهرام مفید و ناصر صدر ممتاز رئیس بیمارستان نیکان همچنین ایرج حریرچی معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، محمدرضا شانه‌ساز رئیس سازمان غذا و دارو و رضا صابری همدانی متخصص قلب تجلیل کرد و گفت: بیماری پدر مقداری شدت گرفته و از طرف خانواده حاج آقا از مردم تشکر می کنیم و پدر بارها فرمود یک یک عزیزان را دعا می کنم. غرق در نعمتیم سیدحسین فاطمی نیا گفت: حدود ۲۰ سال است یکی از برادرانم دچار یکی از سخت‌ترین بیماری هاست، بیماری مادر نیز مدتی است شدت گرفته و وضعیت پدر نیز مشخص است ولی یک شب خدمت حاج آقا گفتم چرا دچار چنین وضعیتی شدیم که رنگ صورت پدرم برافروخته شد و گفت غرق در نعمتیم؛ شرمنده خدا هستیم و هیچ طلبی هم نداریم. وی اضافه کرد: چشم امید ما به دعای مردم است و از مردم می خواهیم برای سلامتی حاج آقا دعا کنند. فرزند استاد فاطمی نیا ادامه داد: دو هفته پیش که پدر در بیمارستان و زیر سرم خوابیده بود، خواستم او را بیدار کنم که گفت مگر من خوابم برده بود و من عرض کردم بله ولی حاج آقا گفت نه فکر نمی کنم چون در این فکر بودم که اگر خواستم درس نهج البلاغه را شروع کنم با کدامیک از سه نسخه نهج البلاغه باشد. وی اظهار امیدواری کرد در فرصتی مناسب درباره سلوک این استاد اخلاق مطالبی را بیان کند و در ادامه گفت: هربار که مادرم وارد اتاق می شود، حاج آقا به صورت تمام قد در مقابل وی بلند می شود. فرزند فاطمی نیا با بیان این که بزرگترین کتابخانه شخصی در ایران شامل ۵۰ هزار جلد متعلق به این استاد اخلاق است، ادامه داد: بارها شده حاج آقا در جوانی گرسنگی می کشیده تا با پول غذایش یک جلد کتاب تهیه کند یا عبایش را فروخته تا بتواند یک جلد کتاب بخرد؛ همانند آیت الله مرعشی نجفی که با نماز و روزه استیجاری کتاب می‌خرید. استاد عبدالله فاطمی‌نیا (متولد ۱۳۲۵ در تبریز) خطیب، استاد اخلاق، صاحب‌نظر در زمینه تاریخ اسلامی و کتابشناس همچنین چهره شناخته‌شده ای برای مخاطبان از طریق سخنرانی در منابر و برنامه‌های صداوسیماست. http://fateminiya.blog.ir/post/99

سلام روز بخیر مجموعه کامل سخنرانی های استاد فاطمی‌نیا بصورت کامل در درایو مجازی گوگل آپلود شده است. شما می توانید با یک صلوات به این لینک مراجعه و مطالب را مشاهده و بصورت رایگان دانلود نمایید: http://fateminiya.blog.ir/post/58 همچنین این مجموعه در یک حافظه جانبی با پست پیشتاز ارسال میشود (شامل هزینه) جهت درخواست: @alirezaasemooni سلامتی امام زمان و برآورده شدن حاجات صلوات ❤️❤️ 📚 در محضر استاد فاطمی‌نیا Www.ostadfateminia.ir

#اربعین @FATEMINIYA_IR

استاد فاطمی‌نیا : نقل شده است روزی "معروف کرخی" نشسته بو‌د . عدّه‌ای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می‌دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آن‌ها را نفرین کن، چه جوان‌های بدی هستند! معروف دست‌های خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم می‌دهم کسانی را که در این دنیا این‌قدر خوشحال کردی، در آخرت هم همین‌طور آن‌ها را خوشحال کن! آنها به معروف اعتراض کردند : ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می‌گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آن‌ها دعا کردی؟ معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید ، من آن‌ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در این‌جا توبه کنند . این دعا یعنی خدا به آن‌ها توبه عنایت کند. . حالا ببينيد، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمی‌شوم ، از کنار عروسی‌ها که عبور می‌کنم می‌بینیم بی‌بند و باری زیاد است. می‌گویم خدا آن‌ها را مبارک گرداند . می‌گویند آقا شما چرا؟! می‌گویم پس چه بگویم ؟ برکت مصادیق مختلف دارد . یعنی خدا آن‌ها را متحوّل کند، به آن‌ها آگاهی بدهد تا توبه کنند . آدم برادر و خواهر خود را نفرین می‌کند؟! بگو خدا آن‌ها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن‌ها متحوّل می‌شوند. @fateminiya_ir

🔹داستان طلبه ای که گرفتار مدعی دروغین عرفان شده بود... استاد فاطمي نيا: مجتهد و عالم بسيار بزرگي كه داراي علوم مختلف و تأليفات فراواني است ميفرمودند: طلبه اي گرفتار يكي از مدعيان دروغين عرفان شده بود كه به اين طلبه گفته بود اگر به دستورالعملي كه به تو ميدهم عمل كني شبحي برايت ظاهر ميشود كه بايد تمام دستوراتش را اطاعت كني! آن طلبه جوان ميگويد: اعمال و دستورات را انجام دادم و شبح ظاهر شد. غالباً ما بين زمين و آسمان با فاصله دو سه متر از زمين ظاهر ميشد! ابتدا چند دستور العمل ساده داد، مثل اينكه فلان كار را بكن، فلان غذا را نخور، و من هم عمل كردم. فردا آمد گفت: امروز در اتاقي كه عيالت ميباشد نبايد بخوابي!  قبول كردم. چند شب گذشت، تا اين كه نصف شبي آمد و مرا بيدار كرد و گفت: بلند شو، با صداي بلند اذان بگو! گفتم: الان نيمه شب است! گفت هرچه ميگويم بايد اطاعت كني! بالاخره مشغول اذان شدم؛ كم كم همسايه ها بيدار شدند و آمدند اعتراض كردند كه الان چه وقت اذان گفتن است؟! شبح آمد و در گوشم گفت: به فلاني بگو: چرا ديشب زنت را زدي؟! به فلان همسايه بگو: چرا فلان كار را كردي؟! و همين طور چند مورد از اسرار مردم را بيان ميكرد و من هم ميگفتم. آنها همگي شرمنده شدند و خيال كردند من از اولياء خدا هستم! كم كم در محل، وجهه و شهرتي پيدا كردم؛ با نظر خاصي به من نگاه ميكردند؛ من هم خوشم مي امد. شبح باز آمد و گفت: ديدي چقدر خوب شد؛ پيش مردم منزلت هم پيدا كردي! بنابراين هرچه ميگويم بايد گوش كني!  بالاخره ساختمان مرتفعي را به من نشان داد و گفت: خودت را از بالاي آن پايين بيانداز!  گفتم: اين خودكشي و حرام است ومن اطاعت نمی کنم ! یک نگاهی به من کرد و گفت: برو كه تو آدم بشو نيستی! سپس از چشمم غايب شد و ديگر او را نديدم! در اينجا يك مطلبي را از سيد عالمي متذكر شدم كه گفته بود:  شيطان گاهي از انسان كاري را ميخواهد ولي خداوند هيچگاه از نقطه عصيان اطاعت نميشود. «خداوند از راه گناه و معصيت، اطاعت نميشود». @fateminiya_ir

#هوالمحبوب ذات اقدس اله استاد عزیزمان را سلامت بدارد... یادش بخیر دوشنبه ۱۸ آذرماه 1398 مراسم رونمایی از ویراست جدید تفسیر نهج البلاغه اثر علامه محمدتقی جعفری رحمت الله علیه / دانشگاه امام صادق علیه السلام . #دلتنگی ادمین . همراهان گرامی می‌توانند به آدرس زیر مراجعه نمایند: http://fateminiya.blog.ir/post/93

با سلام #تعداد_محدود مجموعه سخنرانی های استاد با هزینه پست پیشتاز در رم 16: 135 ت همراه با مجموعه حدیث سرو در رم 32: 155 ت 🆔 @AlirezaAsemooni

اگر خشم را فرو ببریم ، زندگی گلستان میشود @fateminiya_ir

روش صحیح در نصیحت کردن در کلام استاد فاطمی‌نیا @FATEMINIYA_IR

با سلام برای ساخت صفحه یوتیوب نیازمند این هستیم که حداقل 100 نفر کانال یوتیوب رو فالو نمایند. لطفا از طریق لینک زیر پیج را دنبال کنید. با فیلترشکن در یوتیوب : https://youtu.be/kMZ_znyw93k

استاد فاطمی‌نیا از يكي ازمعصومين (عليهم السلام ) پرسيدند: چرا هرچه دعا ميكنيم مستجاب نميشود؟ فرمودند:"لانّكم تدعـُون من لا تعرفونه" "زيرا شما كسي راميخوانيد كه او را نمي شناسيد" درد ، خدانشناسي است! بايد به اندازه ي خودمان خدا رابشناسيم؛ وقتي ميفرمايد: "لا اله الّا الله حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي" "لااله الاالله حصن وقلعه من است، كسي كه وارد حصن من شد، ازعذابم درامان است" يعني چه؟! يعني وقتي رفتي درحصار توحيد و خدا را در حد وسعت شناختي ، همه كارهايت درست ميشود؛ همه مشكلات حل ميشود، حضرت رضا (عليه السلام ) برايت بيشتر جلوه ميكند، اميرالمومنين( عليه السلام ) را بهتر ميشناسي و... شناخت خدا مراتب دارد، بايد به اندازه ي خودمان خدا را بشناسيم @FATEMINIYA_IR