─┅═༅🕊📓🕊༅═┅─
🌓◁دقت در روایات ذکر شده، ما را نسبت به جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها آگاه میکند و تا حدودی شخصیت آن حضرت را برای ما تبیین مینماید
🕊و وقتی آن حضرت الگو و حجت بر ائمه علیه السلام به طریق اولی الگو و سرمشق و حجت بر ما نیز میباشد. بنابراین درس گرفتن از محضر ایشان برای ما ضروری است.
💬فاطمیه فرصت مغتنمی است که در آن میتوان علاوه بر تعظیم شعائر و عرض ارادت به محضر سیده نساء عالمین بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها و دیگر معصومین علیهم السلام که روش هنرمندانه زیستن را از حضرت زهرا سلام الله علیها آموخت.
─┅═༅2⃣༅═┅─
@fatemiyeashorayi
#روایت_فاطمی
🔸️ویژگیهای مشترک امام مهدی(علیهالسلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) - (بخش اول)
🔺️ امام مهدی (علیه السلام) میفرماید: «ِفی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» برای من در (زندگی و رفتار) دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله الگو و سرمشقی نیکو است .(۱)
🔸️با نگاهی به ویژگیهای این دو معصوم بزرگوار، جمله حضرت(عج) نمود مییابد.
🔺️۱-مظلومیت: اولین ویژگی مشترک آن بزرگواران، مظلومیت است.
🔸️در زیارات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظلُومَة المقهوره»(۲) سلام بر تو ای مظلومه مورد ستم واقع شده.
🔸️در کتاب: امالی ابن الشیخ مینگارد: موقعی که وفات پیغمبر عظیم الشأن اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم نزدیک گردید آن حضرت بقدری گریست که ریش مبارکش تر شد.
🔸️گفته شد: یا رسول اللّه! چرا گریه میکنی؟ فرمود: برای ذریه و فرزندانم و آن ستمهائی که از ستمکاران امتم بعد از من به ایشان میرسد میگریم. گویا میبینم دخترم فاطمۀ زهراء بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا میزند: یا ابتاه! احدی از امت من بفریاد او نمیرسد.
🔸️وقتی فاطمۀ اطهر این مطلب را شنید گریان شد. پیغمبر اکرم به وی فرمود: ای دختر عزیزم! گریان مباش! فاطمه گفت: پدر جان! من برای ظلمهائی که بعد از تو خواهم دید گریه نمیکنم، بلکه بعلت مفارقت تو اشک میریزم.
🔸️پیغمبر اعظم فرمود: ای دختر محمّد! مژده باد تو را! زیرا تو اولین کسی هستی که در میان اهل بیتم بمن ملحق خواهی شد.(۳)
🔸️امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ترسیم مظلومیت همسرش فرمود: «إنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ( ص) لَمْ تَزَلْ مَظْلُومَةً مِنْ حَقِّهَا مَمْنُوعَة» (۴)
فاطمه دختر پیامبر(ص) همواره ستم دیده و از حق خود محروم بود.
🔸️امیرالمؤمنین (ع) در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی(عج) نیز میفرماید: «صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ»(۵) صاحب این امر ، همان رانده شده، دور شده، یگانه و تنها است.
🔸️از حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام راجع به صاحب این امر پرسیدم. فرمود: او همان راندهشدۀ یکتای غریب پنهان از خاندانش میباشد که خونخواه پدرش خواهد بود.(۶)
🔸️مرحوم میرجهانی میگفت: در عالم رؤیا، مادر مظلومم حضرت فاطمه صدیقه(س) را دیدم و ایشان سه بیت شعر فارسی خواند. وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم و آن بیت این گونه است:
🔸️ «دلی شکستهتر از من در آن زمانه نبود/ در این زمان دل فرزند من شکسته تر است»(۷)
📚منابع:
۱- کلمات قصار امام زمان (عج) ص۲۰
۲-زیارت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مفاتیح الجنان
۳- ترجمۀ جلد دهم بحار الانوار: در زندگانی حضرت فاطمه سلام الله علیها ، ترجمۀ نجفی ص۱۷۴
۴-شیخ طوسی، امالی، ص ۱۵۶
۵- کمال الدین و تمام النعمه ج ۱ ص۵۶۳ ح ۱۳
۶-مکیال المکارم ج ۱ ص۱۸۰به نقل ازکمال الدین ج۲ ص۳۶۱
۷- عنایات حضرت مهدی(عج) به علما و طلاب، ص ۱۷۶
💠💠💠
✅کانال رسمی مسجد مقدس جمکران:
@Jamkaran_ir
روضه👇👇
*بَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها رو امیرالمؤمنین داره غسل میده،اسماء بِنتِ عُمَیس میگه من از چاه آب می آوردم،رو بَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها آب می ریختم،علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد،اسماء میگه رفتم دوباره از چاه آب بکشم،دیدن علی صدایِ فریادش بُلَند شده،برگشتم اومدم،دیدم سر به دیوار گذاشته،داره داد میزنه گریه میکنه،اومدم جلو...آقاجانم! مگه خودتون نفرمودید: آروم آروم گریه کنید،همسایه ها صداتون رو نَشنَوَن؟ فرموده باشند:اسماء این روشنایی رو بیار جلو،بیا ببین پهلویِ زهرام شکسته...صورتِ فاطمه کبوده،بازوش رو شکستن...
امیرالمؤمنین دست از غسل دادن کشید،اما من یه غسّال دیگه هم میشناسم،موقع غسل دادن دست از غسل دادن کشید،کجا؟ زهرایِ سه ساله رو تویِ خرابه ی شام داشتن غسل میدادن، یه وقت دیدن،اون زَنِ غساله دست از غسل دادن کشید، گفت: من این بدن رو غسل نمیدم...چرا؟ بی بی جان! همین که لباس های این بچه رو دَر آوردم،خواستم بدنش رو غسل بدم،دیدم همه جایِ بدن این بچه سیاه و کبوده...می ترسم مرضی که این بچه داشته منم بگیرم،من این بدن رو غسل نمیدم...بی بی زینبِ کبری سلام الله علیها فرمود: آی زنِ غساله! بخدا از کربلا تا اینجا اینقدر این بچه رو زدن....ای
👇👇👇
@fatemiyeashorayi
صدا زد علی جان حواست به حسینم باشه، نیمه های دل شب از خواب میپره، آب میخواد،بی بی زهرا سفارش كرد،سفارش فاطمه رو علی عمل كرد، حسن عمل كرد،زینب تا زنده بود عمل كرد،همه ی اهلبیت مواظب بودند ببینند حسین كی لب باز میكنه اظهار تشنگی میكنه،عباس می دوید، اما دلها بسوزه برا غریب كربلا، آن لحظه ای كه یكه و تنها ، تو گودال افتاده بود، بدنش غرق خون، خیمه ها داره میسوزه،سرها بالای نیزه ها، هی صدا زد مردم جیگرم از تشنگی میسوزه،حسین
@fatemiyeashorayi
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - :
اِنَّ فاطمةَ لتشفع یومَ القیامةِ فیمن اَحَبَّها و تَولّاها و احبَّ ذُرِّیتها و تولّاهم
و یَشْفَعُها الله فیهم
و یدْخلُهم الجنةَ بِشفاعَتها.
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود:
همانا فاطمه در روز قیامت برای کسی که محب و دوست دار او و فرزندانش باشد، شفاعت میکند
و خداوند شفاعت او را در مورد این افراد می پذیرد
و آنها را با شفاعت او وارد بهشت میکند.
📚القطرة من بحار مناقب النبي و العترة، المجلد٢، الصفحة ۱٨٩
⚫️◼️⚫️◼️
@alarabia
⚫️◼️⚫️◼️
فضه می گه:زهرای مرضیه سلام الله علیها،فرمود:من نماز مغرب و می خونم،بعد از نماز رو به قبله دراز می کشم،روپوشی رو صورتم می اندازم،لحظاتی که گذشت،بیا منو صدا کن،اگه جوابتو ندادم،زود برو مسجد علی رو بگو بیا،فضه می گه دیدم آروم دراز کشید،رو به قبله بعد از نماز،لحظاتی گذشت دلم پریشون بود،اومدم صداش زدم،یا بنت خیرخلق الله، یا بنت رسول الله،یا فاطمه،یا اُم الحسن و الحسین،دیدم جواب نمی ده،روپوشو از صورتش برداشتم،وای،وای
شعر…..
فضه می گه دویدم در مسجد،صدا می زدم،علی پاشو بیا فاطمه ات از دنیا رفت
سلمان می گه من نشسته بودم کنار آقا،آقا وقتی صدای فضه رو شنید،بلند شد که بیاد به سمت در یه وقت دیدم از پشت رو زمین اُفتاد،آی…لحظاتی گذشت،حالش به جا اومد،هی می گفت:بمن العذا،کیه دیگه به من تسلی بده.
تب غم ناله اش در جوش می رفت
همان خیبر شکن از هوش می رفت
به هوش آمد سوی خانه روان شد
به سوی نعش مظلومه دوان شد
رسید و دید یارش بر زمین است
همه دار و ندارش بر زمین است
نشست و خیمه زد بر جسم بانو
سر بانو نهاده روی زانو
فرمود:من علیم،کلمینی یا فاطمه ،تا ابر ولایت شد،زهرایی که جان داده بود،دوباره رجعت کرد،صدای علی دوباره زنده اش کرد،
تلطف کرد با آن باغ چیده
تکلم کرد با یار شهیده
که ای خورشید بی همتا
علیم لب از لب باز کن زهرا
سخن های علی اعجاز می کرد
که زهرا چشم بر او باز می کرد
به آنچه بین عشاق است مرسوم
نگاهی کرد مظلومه به مظلوم
فرمود: از پدرم شنیدم،همه جوره کمک مظلوم کنید،دستمو بلند کن می خوام اشکاتو پاک کنم.
فاطمیه عاشورایی سراسری
@fatemiyeashorayi
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط حاج مهدی سلحشور
بمیرم برای اون خانمی که،نیم شب در خونش باز شد،چهار نفر زیر جنازشو گرفته بودند،چند تا بچه ام دنبال جنازه می دویدند،هی مادر مادر می گفتند،هر چی دستشونو بلند می کردند،به تابوت مادر نمی رسید،همدیگرو دلداری می دادند،این بچه ها اجازه گرفتند،از بابا ،بابا اجازه بده ما تشییع جنازه مادرشرکت کنیم،امیرالمومنین علیه السلام فرمود :بیایید،اما آهسته آهسته گریه کنید،اما یه وقت دیدند امام حسن داره داد می زنه،بلند بلند داره گریه می کنه،سلمان دوید حسن جان،بابات می گه یه خورده آهسته تر،گفت:سلمان دست از دلم بردار،آخه اونی که من دیدم،حسین ندید،خودم دیدم،بین کوچه ،آخ به مادرم جسارت کردند،درسته غریبانه،اما بدن رو نگذاشتن رو زمین بمونه،باالاخره تشییع جنازه ای کردند،یه کفنی آوردند بدن بی بی رو کفن کردند،علی غسلش داد،اما بمیرم،برای اون آقایی که ۳روز بدن بی غسل و کفن،رو زمین گرم کربلا،دیدید موقعی که میت و دارن تلقین می دن،یه نفر میت و تو قبر تکون می ده،آدم یاد این منظره می اُفته،امام سجاد دیدند تو قبر نالش بلند شد،گریبان چاک زد،آقا جان چرا این جور بی تاب شدی،فرمود نگاه می کنم می خوام صورت و رو خاک بزارم،اما بابام سر در بدن نداره…
@fatemiyeashorayi
شکست دست تو را قنفذ و چنین می گفت
وای وای وای برا حضرت زهرا باید داد بزنی
امام صادق علیه السلام گفت:خدا رحمت کنه اون شیعه ای که برا مادر ما بلند بلند گریه می کنه،
شکست دست تو را قنفذ و چنین می گفت
هنوز نام علی را تو بر زبان داری
گوش بده، روضه ی من همینه،علماء،بزرگان ،سادات بچه هیئتی ها،اون بی حیای حرو م زاده دومی،لعنت الله علیه، تو تاریخ نوشته وقتی نامه نوشت،نوشت من تو همه ی عمرم،می زاری من روضه بخونم یا نه،بعضی ها یه جوری گریه می کنند،ان شاءالله مدینه ببینمت، نوشت من تو همه ی عمرم،سه جا به علی حسودیم شد،با منی یانه،سه جا به علی حسادت کردم،این حسادت تو دلم کینه شد،عقده شد،خدا عذابتو زیاد کنه،بگم برات،دونه دونه بگم اصلاً روضه ام همینه،میگه اولین باری که به علی حسودیم شد،اون موقعی بود که پیغمبر دست زهرا رو گذاشت تو دست علی،آی حرومزاده نامرد،یه حرفی بزنم زود رد شم سادات منو ببخشند،آخه این بی حیام خواستگار زهرا بود،ای اُف به تو دنیا،زهرایی که یه کُفو(هم شأن) داره اونم علی ه زهرایی که یک همسر داره اونم علی ه،پیغمبر فرمود اگه علی همسر تو نمی شد،احدی تو این عالم برابر تو وجود نداشت،هم کفو تو وجود نداشت،قربون تو آقا برم،یه جا حسودی کرد،وقتی دست زهرا رو تو دست علی گذاشت،می گه بار دومی که حسادت کرد،اون موقعی بود که پیغمبر دست علی رو بلند کرد،گفت:من کنتم مولا فهذا علی ٌمولا ،بار سومی که حسادت کرد،اون زمانی بود که پیغمبر دستور داد همه درها رو به مسجد ببندند،وسدالابواب الا بابه پیغمبر گفت:فقط در خونه علی باز باشه،این حسادتا تو دل نعسش جمع شد،این کینه ها تو دل نامردش جمع شد،می دونی کی تلافی کرد،با من بیا،بدونه ناله نری ها،امشب رفتی خونه،صدات بگیره ها،می گه،وقتی صدای زهرارو پشت در شنیدم، دلم به حال زهرا یه لحظه سوخت،دو سه قدم برگشتم،دیدم من با زهرا کاری ندارم، وای وای،یه دفعه یاد علی اُفتادم،خداکمکم کن این ناله ها برسه مدینه،می گه برگشتم،چنان لگدی به در زدم صدای شکستن استخونهاشو شنیدم،بگو یازهرا،ان شاءالله شب شهادتی مدینه باشیم،هرکی کارش داره، اگه بچه های علی ،امشب همه آستین تو دهن گرفتن،اگه بچه های فاطمه امشب نتونستن داد بزنند،تو به جاشون داد بزن بگو یا زهرا….بگو من نمک و بپاشم،هنوز یه عده ناله نزدند،آره این جا یاد علی افتاد لگد زد،کربلام حسینش تو گودال، یکی سنگ می زنه،یکی شمشیر میزنه،حسین……..
@fatemiyeashorayi
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روضه کوچه) توسط حاج سعید حدادیان
الهی مادرم،زهرا جوان است چرا پس قامتش ،همچون کمان است
چرا از دختر خود رو گرفته چرا یک دست و بر پهلو گرفته
چرا از زندگانی سیر و گشته چرا در نوجوانی پیر و گشته
گریه کنید،مدینه نمی شه داد زد،گریه کنید پشت بقیع نمی زارن داد بزنید،آی زنا ناله بزند،شما رو بقیع راه نمی دن،آی،ای دل،ای دل،امان ،امان،امان،آی
دعایی زیر لب دارم شبانه
داداش بیا من دعا می کنم تو آمین بگو
دعایی زیر لب دارم شبانه بگو آمین تو ای ماه یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند عزیزش را به زیر تازیانه
وای مادرم،مادرم،مادرم
روضه چی بخونم،خوبه اگه یه خانم جوونی،می خواد از خونه بیرون بره،یه پسر بچه هفت،هشت ساله باهاش باشه،اگه مردش باهاش نیست،این آقا زاده هی می گفت:جانم مادر،چه خطبه ای خوند،پوزه ی دشمن و به خاک مالید،قباله ی فدک تو دست زهراست،دست امام حسن علیه السلام تو دست زهرا،یه وقت اون نانجیب سرو کله اش پیدا شد،مقابل بی بی ،بی بی اول دست حسن و فشار داد،پسرم ،همه ی کربلات امروزه حسن جان،صبر نشون بده میوه ی دل مادر،ناموس پرستا ناله بزنید،آقام امام حسن غریبه،غیرتی ها داد بزنید،امام حسن و اون روز کشتند،جگرش پاره پاره شد،داده بیداد،فاطمه کجا بودی،مسجد حقم و گرفتم،قباله رو بده،نمی دم،نامرد قاپ زد،آب دهان ریخت رو قباله،پاره پاره کرد،بی بی فرمود:خدا شکمت و پاره کنه،نانجیب غضب کرد،سر و ته کوچه خبری از علی نیست،وای،وای،وای،ای دل،ای دل،
گل یاس علی نیلوفری شد
من که چیزی نگفتم تو صورتاتون می زنید،بزن،منم می زنم،اما مال من و تو دردی نداره،هیچی مون نمی شه،مردیم،صورتت مال حادثه هاست،اما صورتش از برگ گل نازک تر بود،ای داد،ای داد،می گن گوشواره شکست،ان شاءالله دروغه،روضه خوانها می گن صورت چاک برداشت،ان شاءالله دروغه،برو یه جا دیگه…
شامیا بدن، بابا،بابا
عمه رو زدن ، بابا،بابا
ضجر چه بی حیااست، بابا،بابا
پس عمو کجاست، بابا،بابا
صورت نیلی ، بابا،بابا
بچه و سیلی ، بابا،بابا
@fatemiyeashorayi
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان رسول خدا
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله یک روز در جمع اصحاب نشسته بود فرمود :
( و امّا اِبنَتی فاطمهُ فاِ نّها سیِّده نساءالعالمین مِنَ الاولین و الا خرینِ : آی مردم اگر بخواهید از دختر من مطلع شوید . فاطمه سیده زنان عالم است .
باز دل پیغمبر آرام نگرفت . فرمود : ( وَ هِیَ بضعهُ مِنّی ) ، آی مردم فاطمه پارۀ تن من است . باز دل پیغمبر آرام نگرفت . فرمود : (وَهِیَ ثمره فؤادی )، آی مردم فاطمه نور چشم من است میوۀ دل من است .
پیغمبر این جملات را می فرمود و اشک می ریخت بعد پیغمبر فرمود :
( مَتی قامَت فی محرابها ): هروقت فاطمه در محراب عبادت می ایستد ( ظَهَر نُورَها لِمَلئکهالسَّماء کما یظهر نور الکواکب لِاَهل الارض ) نور زهرای من برای فرشتگان آسمان ظاهر می شود همانگونه که نور ستارگان بر زمین ظاهر می شود تا آنجایی که خدای عزو جل می فرماید : ( یا ملائکتی انظروا الی اَمَتی فاطمه )
پیغمبر فرمود ، خدا به ملائکه خطاب می کند نگاه کنید به فاطمه من (هنگام عبادت بدنش می لرزد ) خدا به ملائکه خطاب می کند : فرشتگان من شاهد باشید من این فاطمه را مُحب و شیعه فاطمه را به آتش نمی سوزانم .
بعد رسول خدا فرمود : این فاطمه با این مقامی که دارد آنقدر آزارش می دهند بعد از من ، پهلویش می شکنند ، بچه اش را سقط می کنند او مرگش را از خدا می خواهد .
فریاد می زند یا محمد اما جواب نشنود ، کسی به دادش نمی رسد.۱
۱٫ شیخ صدوق ،امالی ، آیت الله کمره ای ، خلاصه مجلس ۲۴ ،اسلامیه ۶۲ ،ص ۱۱۲- ۱۱۳٫
@fatemiyeashorayi
ای نور قلب عاشقم، شمع این خانه تویی
زهرا زهرا مرو مرو،لطف كاشانه تویی
ای مرغ پر شكسته ی افتاده كنج قفس
از فرط غصه فاطمه درسینه مانده نفس
ممنونم اگر نروی،میمیرم اگر بروی،زهرا مرو مرو زهرا
ای نخل بریده ثمر،ای مادر كشته پسر
لاله ی پرپر شده ام زهرا برخیز
من هم بی مادر شده ام زهرا برخیز
همه بگید یازهرا
امیرالمؤمنین وارد منزل شد، فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ، عبا از دوش برداشت وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ، عمامه برداشت، وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا . زهرای مرضیه داخل بستر،چشم ها رو بسته،آمد سر بی بی رو به دامن گرفت،شروع كرد بی بی رو صدا زدن، وَ نَادَاهَا یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ،صدا زد یا زهرا صدایی نشنید، فَنَادَاهَا یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ بار سوم،بار چهارم صدا كرد بی بی جواب نداد، یه جمله ای گفت، صدا زد: یَا فَاطِمَةُ كَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِیُّ، من علی مظلومم، دلش به رحم آمد، فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا فِی وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَیْهِ چشم های مبارك رو باز كرد،شروع كرد علی رو نگاه كردن، خیلی این جمله جانسوزه، وَ بَكَتْ وَ بَكَى هر دو شروع كردن های های گریه كردن،زهرای من بانوی خانه ی من چی شده؟ عرضه داشت: یَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّی أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِی لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِیصَ عَنْهُ علی جان مرگ رو در مقابل دیدگانم میبینم، پدرم رو در خواب دیدم،رسول خدا فرمود: یَا بُنَیَّةِ هَلُمِّی إِلَیَّ فَإِنِّی إِلَیْكِ مُشْتَاقٌ پدر من فرمود: دخترم بیا من مشتاق دیدن توأم، بعد شروع كرد آرام آرام وصیت كردن: فَغَسِّلْنِی وَ لَا تَكْشِفْ عَنِّی علی جونم اگه من رو غسل میدی لباس من رو از تن بیرون نیآر،من نمیدونم چی شد، آخه وقتی بی بی رو غسل میداد،یه وقت سر به دیوار گذاشت،شروع كرد های های گریه كردن،آقا مگه خودتون نفرمودید: آروم آروم گریه كنید، همه صدا بزنید یا زهرا.....
مطيع خدا و رسول باشيد، بعد مي گويد: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ» الأحزاب/33 اهل بيت چه کساني هستند؟ اهل بيت نه يعني آنهايي که در خانه هستند، پيغمبر يک عباي سياه سرِ پنج نفر کشيد، حتي عايشه خواست برود زير عبا گفت نه. ام سلمه زن خوبي بود، گفت نه، عايشه همسر پيغمبر، گفت بيايم؟ گفت نه، يعني فرمود اهل بيت همينها هستند، و براي اينکه قصه را تثبيت کند بين شش ماه تا هشت نه ماه، هر روز صبحها پيغمبر مي آمد مي گفت(السلام عليکم يا اهل بيت النبوه) يعني اهل بيت همين شما هستيد، علي، زهرا، حسن و حسين، اينها اهل بيت هستند و خود پيغمبر. خدا اراده کرده، نه اراده عمومي، اراده عمومي که خدا اراده کرده همه خوب باشيد، يک اراده ويژه کرده که اين پنج نفر از همه آلودگيها پاک باشند و فاطمه محور اين عصمت است، فاطمه زهرا محور عصمت است.
استاد قرائتی.
@fatemiyeashorayi
🔘 افشاگری علیه جریانهای غیر انقلابی
✳️ حضرت زهرا(س) سپر ولایت
🔻جهاد آن بزرگوار [حضرت زهرا سلام الله علیها] در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.
🎤امام خامنهای؛ ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
🔻یکی از جلوههای جهادگونۀ #حضرت_زهرا سلامالله علیها دفاع از امامت و ولایت بود. آن حضرت همواره علیه کسانی که با #ولایت علوی سر ناسازگاری داشتند با اَشکال متفاوت افشاگری مینمود.
🔻گاه سلاح گریه در دست میگرفت و گاه شمشیر برّان کلام را. گاه به درب خانه مهاجر و انصار میرفت و گاه در مسجدالنبی.
🔻آن حضرت از هر موقعیتی استفاده میکرد تا چهره واقعی #ولایت_ستیزان را معرفی نماید و الگویی باشد برای تمام کسانی که میخواهند از جبهه حق و رهبر جامعه دینی دفاع نمایند.
📌 امروز نیز #حوزۀ_انقلابی باید در مقابل کسانی که بهصورت عریان علیه #ولایت_فقیه موضعگیری میکنند افشاگری نماید.
📌 اینکه برخی اشخاص و جریانات باطل در فضای #حوزه_علمیه بهراحتی علیه #انقلاب_اسلامی و مقام ولایت سخنپراکنی میکنند بههیچوجه پذیرفتنی نیست.
⁉️چرا چهرههای شاخص #حوزه_انقلابی علیه برخی کسانی که با بیت سازی، مرجع سازی و انتشار رساله، بهصورت واضح و شفاف افشاگری نمیکنند؟
✍رضا خدری
#ایام_فاطمیه
@tollabolkarimeh 🌷
✨﷽✨
🏴چرا مردم مدینه فاطمه(س) را یاری نکردند؟
✍ یکی از زشتترین انواع ترسها در جامعه «ترس از تحقیر و سرزنش» است که یک ترس روانی است. این بدتر از ترسِ از مرگ یا فقر است که سلطهگران بهکار میگیرند.
➖ مردم کوفه از سرِ چه ترسی امامحسین(ع) را یاری نکردند؟ ترسیدند که مبادا لشکر یزید بیاید و آنها را تکهتکه کند. اما در فاطمیه، مردم از چه چیزی ترسیدند و نالۀ فاطمه(س) را جواب ندادند؟ آیا کسی تهدید کرده بود که آنها را تکهتکه میکند؟
➖ وقتی امامحسین(ع) صدا زد «هَل مِن ناصرٍ ینصُرنی» هرکسی به ایشان کمک میکرد، کشته میشد، اما وقتی فاطمۀ زهرا(س) بین در و دیوار ضجه زد، اگر کسی به ایشان کمک میکرد، کشته نمیشد. کمااینکه زبیر با شمشیر آمد که مثلاً کمک کند، اما شمشیرش را گرفتند و خودش را نکشتند.
➖ در مدینه نه ترس از فقر بود، نه ترس از کشتار بود، بلکه یک ترس روانی وجود داشت؛ مردم مدینه در رودربایستیِ همدیگر ماندند و فاطمه را کمک نکردند، آنها سکوت زشتی کردند و این خیلی خیانتکارانه بود.
➖ یک جوّ روانی سنگین علیهِ علی(ع) ایجاد شده بود که هیچکسی به ایشان کمک نمیکرد. حتی نقل شده است تعداد زیادی در یک شب به علی(ع) وعدۀ یاری دادند اما روز که شد، در رودربایستی ماندند و نیامدند!
http://telegram.me/hojatoleslamhashemy
🔸آیت الله بهجت رحمه الله علیه: شخصی می گفت، در خواب به من گفتند: به مردم بگو برای رفع گرفتاری ها و نگرانی ها، به حضرت زهرا سلام الله علیها ملتزم شوند. 📚در محضر بهجت ج ۲ ص ۲۹۹
کانال فاطمیه عاشورایی👇👇👇
https://eitaa.com/fatemiyeashorayi