مسعود پیرایش
آروم و قرار من بی تو زندگی هرگز
رفتی از پیش حیدر زهرا جان خداحافظ
پاشو باز دست به پهلو بگیر و
پاشو باز دست به زانو بگیر و
پاشو آرومم عیبی نداره
بمون و از حیدر رو بگیر و
من که هستم دیگه رو زدنت به فضه چیه
دارم میمیرم چرا فاطمه خونه مون خونیه
دارم میمیرم روی چادرت جای پای کیه
آه یاس کبود من
آه بود و نبود من
چی شد که حسن هر شب
تو خواب میشه چشمش خیس
چند روزه چرا زهرا
گوشواره ات تو گوشت نیست
تو که آه حیدر رو شنفتی
چرا چند روزه چیزی نگفتی
تو گوش حسن چی گفتی زهرا
چرا تا راه میری هی میفتی
نگو که میری آخه زینبم سایه سر میخواهد
نگو که میری واسه عروسیش یه مادر میخواهد
نگو که میری آخه آشیونم کبوتر میخواهد
آه یاس کبود من
آه بود و نبود من
دلا بیا به سرای علی سری بزنیم
سری به غمکده درد پروری بزنیم
زکوچه های مدینه یکی یکی گذری
به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
خبر رسیده که این روز ها علی تنهاست
بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
اى قرار جان ز داغت بى قرارى می کنم
رفتى و من تا که هستم سوگوارى می کنم
گر نباشد بیم طعن دشمنان یا فاطمه
روز و شب در پیش قبرت آه و زارى مى کنم
گر بخشکد اشک من یا قره ی العین رسول
در عزایت خون دل از دیده جارى می کنم
بر خزان عمرت اى ریحانه باغ نبى
گریه پیوسته چون ابر بهارى می کنم
هر چه می خواهم نگریم پیش طفلانت ولى
از غم دل گریه بى اختیارى مى کنم
خود نهال آرزویم را به گل کردم دریغ
از سرشک دیده آنرا آبیارى می کنم
روزها در خانه طفلان را تسلى مى دهم
شب کنار قبر تو شب زنده دارى مى کنم
من که خود مشکل گشایم از غم هجران تو
مشکلى افتاده در کارم که زارى می کنم
جان من در خاک رفت و زنده ام من اى عجب
صبر من از دست رفت و بردبارى مى کنم
موید
ای خوش آن روزی که ما، در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم
هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم!
کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست!
ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم
کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم!
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچه یی
یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم!
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم
جای آغوشش به خاک تیره، بستر داشتیم!
این در و دیوار میگرید به حال ما، که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم!
مادر ما، رفت از دنیا در آن حالی که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم!
(میثم) از دل می سراید شعر جانسوزش، بلی
از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم
غلامرضا سازگار (میثم)
صنوبری خمیده خدا نگهدارت
خوشی ز عمر ندیده خدا نگه دارت
قرار بعدی ما ظهر روز عاشورا
کنار راس بریده خدا نگه دارد
تست.mp3
601.6K
برنامهای شگفتانگیز برای ساخت آهنگ زنگ و ویرایش فایلهای صوتی پیدا کردهام.
اسم این برنامه برشدهنده MP3 و آهنگزنگساز است. هرچه از فوقالعاده بودنش بگویم کم گفتهام!
آن را از طریق گوگل پلی دانلود کنید:https://play.google.com/store/apps/details?id=ringtone.maker.mp3.cutter.audio