eitaa logo
فاطمیه‌ی حضرت ولی‌عصر صاحب‌الزمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه
6.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
615 ویدیو
11 فایل
©تنها صفحه‌ی رسمی دفتر آیت الله العظمیٰ وحیدخراسانی ☑️قم صفائیه کوی۲۳ 📞 +982537475 تلگرام T.me/Fatemyeh_ValiAsr اینستاگرام Instagram.com/Fatemyeh_ValiAsr_fa سایت WahidKhorasani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 سفر امام حسن عسکری علیه‌السلام به گرگان 💰 جعفر بن شريف گرگانى گويد: سالى به مشرف شدم؛ در راه به سامرا نزد عليه‌السلام رفتم؛ زيرا دوستان حضرت، همراه من مقدارى پول برای‌شان فرستاده بودند. مى‌خواستم بپرسم آنها را به چه كسى دهم؛ هنگامى كه نزد ايشان رسيدم، قبل از اين‌كه سخنى گويم فرمود: آن‌چه همراه دارى به «مبارک» خادمم بده! من نيز همان كار را انجام دادم سپس گفتم: شيعيان شما در گرگان سلام رساندند! ☑ حضرت فرمود: آيا بعد از حج به گرگان باز مى‌گردى؟ گفتم: بله! فرمود: تو بعد از صد و هفتاد روز به گرگان مى‌رسى؛ اول روز جمعه سوم ماه ربيع الثانى داخل شهر مى‌شوى؛ به مردم بگو آخر همان روز به شهرتان می‌آيم. به سلامتى برو كه تو و مالت سالم باز مى‌گرديد؛ نزد خانواده و فرزندانت برو و براى پسرت فرزندى متولد مى‌شود كه نام او را «صلت» بگذار؛ خداوند او را بزرگ مى‌كند و از دوستان ما خواهد بود... 🌄 جعفر بن شريف گويد: از نزد حضرت عليه‌السلام رفتم و حج به‌جا آوردم و به گرگان بازگشتم؛ همان گونه كه امام عسكرى عليه‌السلام فرموده بود، اول روز جمعه سوم ربيع الثانى به گرگان رسيدم؛ دوستان به استقبالم آمدند و آن‌ها را خبر دادم كه امام عليه‌السلام وعده فرمود آخر امروز نزد ما بيايد، سؤالات و خواسته هايتان را آماده كنيد. ❇️ هنگام عصر همگى در خانه من جمع شدند؛ به خدا قسم مدتى نگذشت كه ناگهان ديدم حضرت عليه‌السلام وارد شد و به ما سلام كرد؛ فورا به استقبال حضرت رفتيم و دستش را بوسيديم. ✋🏻 فرمودند: به جعفر بن شريف وعده داده بودم كه در آخر اين روز نزد شما آيم؛ نماز ظهر و عصر را در خواندم و به سمت شما آمدم تا تجديد عهد كنيم؛ سؤالات و خواسته هايتان را بيان كنيد. ◼️ اولين شخصى كه سؤال كرد نضر بن جابر بود؛ گفت: اى پسر رسول اللّه! فرزندى دارم به نام «جابر» كه چند ماه است ديدگان خود را از دست داده، دعا كن خداوند چشمانش را به او باز گرداند. ✨ حضرت فرمود: او را بياور؛ هنگامى كه حاضر شد، حضرت با دست روى چشمش ماليد؛ فورا بينا شد. ✅ سپس بقيه افراد يكى يكى آمدند و خواسته‌هایشان را بيان كردند و امام عسكرى عليه‌السلام تمامى آن‌ها را بر آورده كرد و بعد از آن برايشان دعاى خير نمود و همان روز بازگشت. 📚 خرائج و جرائح، ج۱، ص۴۲۴. ◻️ ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
💢 حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی: با فعالیت علمی، زائران را با آشنا کنید! 🔰 پیش از ظهر امروز ۲۳ خردادماه ۱۴۰۱، تولیت آستان مقدس سامرا "دکتر محمد قاسم" با حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی دیدار کرد. 🔹معظم له با از فعالیت‌های انجام شده در حرمین عسکریین علیهماالسلام فرمودند: "باید فعالیت‌های علمی و فرهنگی نیز انجام شود تا مردم بدانند کجاست و چه ابدان مطهری در این زمین آرمیده‌اند. آن‌جا خانه‌ی علیه‌السلام است. زائران را به آگاه کنید." 🔹در پایان این دیدار حرم عسکریین علیهماالسلام توسط تولیت محترم سامرا به ایشان تقدیم شد. 📅 ۲۳/خردادماه/۱۴۰۱ ◻️ ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
‍ 🔰 سفر امام حسن عسکری علیه‌السلام به گرگان 💰 جعفر بن شريف گرگانى گويد: سالى به مشرف شدم؛ در راه به سامرا نزد عليه‌‏السلام رفتم؛ زيرا دوستان حضرت، همراه من مقدارى پول برای‌شان فرستاده بودند. مى‏‌خواستم بپرسم آنها را به چه كسى دهم؛ هنگامى كه نزد ايشان رسيدم، قبل از اين‌كه سخنى گويم فرمود: آن‌چه همراه دارى به «مبارک» خادمم بده! من نيز همان كار را انجام دادم سپس گفتم: شيعيان شما در گرگان سلام رساندند! ☑ حضرت فرمود: آيا بعد از حج به گرگان باز مى‏‌گردى؟ گفتم: بله! فرمود: تو بعد از صد و هفتاد روز به گرگان مى‌‏رسى؛ اول روز جمعه سوم ماه ربيع الثانى داخل شهر مى‌‏شوى؛ به مردم بگو آخر همان روز به شهرتان می‌آيم. به سلامتى برو كه تو و مالت سالم باز مى‌‏گرديد؛ نزد خانواده و فرزندانت برو و براى پسرت فرزندى متولد مى‏‌شود كه نام او را «صلت» بگذار؛ خداوند او را بزرگ مى‌‏كند و از دوستان ما خواهد بود... 🌄 جعفر بن شريف گويد: از نزد حضرت عليه‏‌السلام رفتم و حج به‌جا آوردم و به گرگان بازگشتم؛ همان گونه كه امام عسكرى عليه‌السلام فرموده بود، اول روز جمعه سوم ربيع الثانى به گرگان رسيدم؛ دوستان به استقبالم آمدند و آن‌ها را خبر دادم كه امام عليه‌السلام وعده فرمود آخر امروز نزد ما بيايد، سؤالات و خواسته‏ هايتان را آماده كنيد. ❇️ هنگام عصر همگى در خانه من جمع شدند؛ به خدا قسم مدتى نگذشت كه ناگهان ديدم حضرت عليه‌السلام وارد شد و به ما سلام كرد؛ فورا به استقبال حضرت رفتيم و دستش را بوسيديم. ✋🏻 فرمودند: به جعفر بن شريف وعده داده بودم كه در آخر اين روز نزد شما آيم؛ نماز ظهر و عصر را در خواندم و به سمت شما آمدم تا تجديد عهد كنيم؛ سؤالات و خواسته‏ هايتان را بيان كنيد. ◼️ اولين شخصى كه سؤال كرد نضر بن جابر بود؛ گفت: اى پسر رسول اللّه‏! فرزندى دارم به نام «جابر» كه چند ماه است ديدگان خود را از دست داده، دعا كن خداوند چشمانش را به او باز گرداند. ✨ حضرت فرمود: او را بياور؛ هنگامى كه حاضر شد، حضرت با دست روى چشمش ماليد؛ فورا بينا شد. ✅ سپس بقيه افراد يكى يكى آمدند و خواسته‌هایشان را بيان كردند و امام عسكرى عليه‌‏السلام تمامى آن‌ها را بر آورده كرد و بعد از آن برايشان دعاى خير نمود و همان روز بازگشت. 📚 خرائج و جرائح، ج۱، ص۴۲۴. ◻️ ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr