eitaa logo
تیـ‌پ فـاطمیون🌼!'
152 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
428 ویدیو
5 فایل
#گمنامے که فقط برای شہدا نیست!' میتونے شھـید زنده باشے(: اما یه شرط داره☁💜 باید فقط برای خدا ڪار کنے! همسایھ مونہ!' @donyaeroooshan313 بھ گوشیم📞!' https://harfeto.timefriend.net/16324124018001 خادم کانال و ادمین تب🌼!' https://eitaa.com/Yamahdii_313z
مشاهده در ایتا
دانلود
•💛🌻💛🌻💛🌻💛• 🌻 •به قلم آیناز غفاری نژاد• کنار مژده نشستم و به دیوار حیاط تکیه دادم لیوان آب قند رو به سمتش گرفتم با صدای دو رگه ای گفتم : - بیا یکم از این بخور . مژده معنی زندگی رو باید درک کنی و بپذیری . باید بپذیری که زندگی همینه ، خوشی داره ناخوشی داره . تلخی داره شیرینی هم داره ، تولد داره مرگ هم داره ، بیماری داره سلامتی هم داره . هدفت از زندگی چیه مژده ؟! هان ؟ باید بپذیری این چیزا رو و اگر درکشون کنی دیگه در برابر غم هات افسرده و بی انگیزه نمیشی . همه دارن ! مرگ که فقط برای همسایه نیست ! به قول بی بی شتریه که دم هر خونه می‌خوابه . هق هقش بلند شد ، شونه هاش لرزید و چادرش رو بیشتر روی سَرش کشید . قطره اشکی از چشمم پایین افتاد . صدای شیون جمعیت بلند شد و شونه های مژده هم لرزید . + خانم فرهمند بی زحمت یکم جابه جا میشید . با چشمای قرمزم نگاهی به آراد کردم . - بله ببخشید . کمی جابه جا شدم تا بتونه رد بشه ، چند ثانیه به صورتم زل زد و سرش رو پایین انداخت و رفت ، دیگه نگاه های گاه و بی گاه آراد برام اهمیتی نداشت ، نمی دونم چرا اینقدر آشفته بود ، اون روز میخواست حرفی رو بزنه اما نتونست و دلیل این پریشونی توی نگاهش رو هم اصلا متوجه نمیشدم . سعی داشت بهم چیزی رو بفهمونه اما من متوجه نمی شدم و این بیشتر اذیتم می کرد . نگاهی به مژده انداختم و دستم رو روی دستش گذاشتم . - اتفاقا باید به جای زانوی غم بغل گرفتن خوشحال باشی که راحیل توی تاسوعای حسین روحش ابدی شده . از زیارت امام رضا .ع. برگشته و توی راه تصادف کرده ، قشنگه نه ؟! من که خیلی حسودیم شد . این گریه های تو هیچ دردی رو دوا نمی کنه ! ممکنه راحیل برگرده ؟ نه خب برنمیگرده . به جای گریه کردن پاشو یه قرآنی چیزی براش بخون اینجوری خیلی خوشحال میشه و روحش کمی آروم میشه . چادر رو از روی سرش برداشت و با چشمای قرمزش بهم زل زد . + م ... مروا . با بغض گفتم : - جان مروا . صدای ناله و جیغ و داد خانوم ها بلند شد که به عقب برگشتم و نگاهی به در ورودی انداختم . خواهرای راحیل اومده بودن . یکی از خواهراش به محض ورودش غش کرد و روی زمین افتاد ، خانوما شروع کردن به جیغ زدن . دست مژده رو فشردم و سریع به سمت خواهر راحیل رفتم . - برید کنار ، یکم اینجا رو خلوت کنید بزارید هوا بیاد . کنارش نشستم و به صورتش خیره شدم ، چشم و ابروش همون چشم و ابروی راحیل خدابیامرز بود . دستم رو به سمت کمرش بردم که یکی از خانوما با داد گفت : + بهش دست نزن . با تعجب گفتم : - چرا ؟! پرستارم نگران نباشید . دوباره دستم رو به سمت کمرش بردم که گفت : + بارداره ، ممکنه اتفاقی براش بی افته . هول کردم و دستپاچه گفتم : - با اورژانس تماس بگیرید هرچه سریعتر . شماها هم دورش رو یکم خلوت کنید . ادامه دارد ... • 💛🌻💛🌻💛 •
متاسفانه هنوز پارت جدید رمان قاتل قلب من ارسال نشده!'🌱
❪🌜✨❫ «اَنَّ‌اللهَ‌يَحولُ‌بَينَ‌المَرءِوقَلبِه» خداوند بین انسان و قلب اوست! - انفال/۲۴ پروردگارا صفحه‌ای دیگر از عمرمان وَرق خورد، روز را در پناهَت به شب رساندیم! تو را سپاس💛 - شبتون‌درپناه‌خدا :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبل از خواب یکمے باهم حرف بزنیم؟! راجب اربعین،کربلا،نع؟! دل توام شکسته میدونم!'💔
ما درست است نرفتیم ولی دل دادیم.. کربلا رفتن خودرا به رخ ما نکشید..! ـ :)💔🚶🏻‍♂
من‌هیچی‌نمیگم..! آقا‌یادتونه‌اونشب‌هیئت‌دیگه؟! حرف‌هاے‌درگوشیم‌.. هق‌هق‌بین‌گریه‌هام؟ آره‌حتما‌یادتونه؛ منم‌هیچے‌نمیگم‌پس.. مثل‌خود‌شما‌سکوت‌میکنم‌فقط :))
به لحاظ روحی الان اونجایی ایستادم که شهید پازوکی میگه: من دنبال یک تیرِ سرگردانم..! یک چیزی که فاتحه‌ام را بخواند و تمام.. دیگر خسته شده‌ام(((:🚶🏻‍♂
هنوز صداۍ هلة بزوار الحسین!' توی گوشمھ اینڪه جلوی هر موکبے که میرسیدی باصدای بلند اهلا وسهلا بزوار الحسین میگفتن یادش بخیر(:💔
امسال دوریم از تو .. لابد حکمتی دارد باشد ؛ ولی عاشق دلِ کم‌طاقتی دارد
مشتاقی و مھجوری و دلتنگی و دوری این قسمت ما بود .. هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست ؛ اما آه .. گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد :))💔
نذرِ زیارت داشتم از جانبِ « سردار » اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد ..
این دنیا زیارتگاهِ یار ماست هر گوشه‌ای یک دلشکسته حاجتی دارد :)
ولی من هنوزم باورم نشده امسال باید دل ببندیم ب لایوِ خوبات .. نوکرایِ واقعیت .. همونایی ک بغلشون کردی .. :)💔
آقا.. یه‌چیز‌بگم‌در‌گوشی؟!
یعنے‌انقدر‌ا‌ز‌من‌بدی‌دیدی...؟!
نشدم‌نوکر‌خوبی‌به‌درت‌حق‌داری..
اربعین‌داغ‌حرم‌را‌به‌دلم‌بگذاری :))
آقا‌‌این‌اشک‌ها‌م‌قبوله‌دیگه؟!
آقا‌اصلا‌قبول‌من‌عوض‌شدم بد‌شدم.. خراب‌شدم.. ؟ :))
ولی‌امسال‌قرارمون‌این‌نبود..
فَکَیْفَ‌أصْبِرُعَلیٰ‌فِرٰاقَكَ :)💔🌱!
امسال‌هم‌نشد‌کہ‌بیام.. ولی‌من‌بازم‌هیئت‌میام.. با‌اشک‌توچشام.. با‌حال‌بد‌م‌.. با‌بغض‌تو‌گلوم‌میام.. انقدر‌میگم‌حسین‌حسین‌تا‌بیام‌دم‌حرم :)))
التماسم‌بود‌حرم‌حرم..