🔻 #خاطرات_شهید
✍🏼 هوا تاریک بود. مصطفی را دیدم که آرام از رختخواب بلندشد،نمازهای شبش زبانزد بود من هم به همراه اوبلند شدم تا حداقل راز ونیازی داشته باشم،نمازش تموم شده بود دست هارا روبه آسمان بلندکردو زیرلب چیزی گفت...
🔅 بعد رو به من کرداحساس کردم صورتش تغییرکرده، انگار داشتم به صورت یک شهید نگاه میکردم آرام به من گفت:آخرین ساعاتی است که من درمیان شما هستم بعداز نماز صبح وقبل ازطلوع فجردیگردرمیان شما نخواهم بود،منطقه رابه شما میسپارم مواظب باشید! با تعجب ونگرانی بهش نگاه کردم نمیخواستم باور کنم که فرمانده دیگه بین مانیست.
🔅 تازه هواروشن شده بود که گلوله توپی به سنگرمصطفی برخورد کرد، مصطفی باچهره ای آرام روی سجاده خونینش افتاده بودو ترکش پیکرپاکش راتکه تکه کرده...
🔻 فرازهایی از وصیت نامه شهید:
🌙 «شب ها خواب میبینم که تمام وسایل خود را جمع میکنم و به زیارت حج می روم وشما دوستان وهمرزمان مواظب منطقه هستید»
🔅 بارالهی!من نمیخواهم که در بستر بمیرم یاری ام کن تابه راحت دردل سنگر بمیرم دوستدارم درمیان آتش و خون وگلوله در راه اسلام و آزادی کشوربمیرم
#شهید_مصطفی_پژوهنده 🌷
@fater110
✍️آیت الله مجتبی تهرانی(ره)
اگر میخواهید حال خود را هنگام ملاقات حضرت حجّت بدانید، ببینید الان در ملاقات با قرآن چه حالی دارید. اگر مشتاق قرآنید، میتوانید امیدوار باشید که مشتاق حضرت حجّت هم هستید.
•✾📚 @fater110📚✾•
🌷🌷🍃🍃🌷🌷🍃🍃🌷🌷🍃🍃
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم »
(آيه ١) -تحقيق در بارۀ حروف مقطعۀ قرآن:
🌸 «الم» (الم) . در آغاز ٢٩ سوره از قرآن با حروف مقطّعه برخورد مىكنيم. و اين حروف هميشه جزء كلمات اسرار آميز قرآن محسوب مىشده، و با گذشت زمان و تحقيقات جديد دانشمندان، تفسيرهاى تازهاى براى آن پيدا مىشود. و جالب اينكه در هيچ يك از تواريخ نديدهايم كه عرب جاهلى و مشركان وجود حروف مقطّعه را در آغاز بسيارى از سورههاى قرآن بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله خرده بگيرند، و آن را وسيلهاى براى استهزاء و سخريّه قرار دهند و اين مىرساند كه گويا آنها نيز از اسرار وجود حروف مقطّعه كاملاً بىخبر نبودهاند. به هر حال چند تفسير كه هماهنگ با آخرين تحقيقاتى است كه در اين زمينه به عمل آمده، و ما آنها را به تدريج در آغاز اين سوره، و سورههاى «آل عمران» و «اعراف» بيان خواهيم كرد، اكنون به مهمترين آنها مىپردازيم:
🌸اين حروف اشاره به اين است كه اين كتاب آسمانى با آن عظمت و اهميّتى كه تمام سخنوران عرب و غير عرب را متحيّر ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از نمونۀ همين حروفى است كه در اختيار همگان قرار دارد در عين اينكه قرآن از همان حروف «الف باء» و كلمات معمولى تركيب يافته به قدرى كلمات آن موزون است و معانى بزرگى دربردارد، كه در اعماق دل و جان انسان نفوذ مىكند، روح را مملوّ از اعجاب و تحسين مىسازد، و افكار و عقول را در برابر خود وادار به تعظيم مىنمايد. درست همانطور كه خداوند بزرگ از خاك، موجوداتى همچون انسان، با آن ساختمان شگفت انگيز، و انواع پرندگان زيبا، و جانداران متنوع، و گياهان و گلهاى رنگارنگ، مىآفريند و ما از آن كاسه و كوزه و مانند آن مىسازيم، همچنين خداوند از حروف الفبا و كلمات معمولى، مطالب و معانى بلند را در قالب الفاظ زيبا و كلمات موزون ريخته و اسلوب خاصّى در آن بكار برده، آرى همين حروف در اختيار انسانها نيز هست ولى توانائى ندارند كه تركيبها و جمله بنديهائى بسان قرآن ابداع كنند.
🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿
@fater110
#یک_لغت_قرآنی 35
🔳 99/05/13
⁉️تفاوت بین وُدّ و حُبّ چیست؟
✨📖✨ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (96 - مریم)
⚡️همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند.
❄️در فرهنگ لغت "ودّ" به معنای محبتداشتن به چیزی، برای رسیدن به آن آمده است. از ارجاع ودّ در آیه مذکور به تصریح میتوان گفت: ودّ، دوستداشتن یک مؤمن به خاطر ایمان و عمل صالح اوست که خداوند در قلوب مؤمنان دیگر وارد میکند و این امر با اراده مؤمن نیست که آن را از قلب مؤمن دیگری که به خاطر ایمان و عمل صالحش خداوند محبت او را در قلب مؤمنان وارد کرده است، آن محبت را خارج کند زیرا به تصریح آیه فوق این محبت از سوی خداوند قرار داده شده و دوستداشتنی قهری است.
🌿🍂شما با دیدن انسان مؤمنی که شبها به خانهی نیازمندان غذا میبرد و برای رضای خدا دست نوازش بر سر ایتام میکشد، قهراً او را دوست خواهید داشت و او خودش قادر به خلق یا محو این محبت در قلب شما نیست.
⁉️حال این دوستداشتن چه ضرورت الهی و چه سودی برای مؤمن دیگر دارد؟
🔥این دوستداشتن سبب میشود که مؤمن دیگر سعی کند در ایمان و عمل صالح، خود را شبیه او کند که به این دوستداشتن "ودّ" میگویند و خاطری کاملاً ملکی و نیروبخش است و در احادیث هم آمده است که مؤمن باید دوستان خدا را دوست داشته باشد. اگر مؤمن سعی کند به جای رسیدن به ایمان و عمل صالح مؤمن دیگر، به خود مؤمن دارای عمل صالح برسد و او را تصاحب کند، این امر از وُدّ خارج شده و به حُبّ تبدیل میشود که خاطری نفسانی و خطرناک و سرانجام آن شیطانی است.
📌مثال: استاد قرآن مردی در دانشگاه قرآن تدریس میکند که دارای ایمان و عمل صالح و علم وسیعی است. اگر دانشجوی خانمی از کلاس او به استاد خود ودّ داشته باشد، سعی میکند با کنکاش در ایمان و عمل صالح و تجربیات او در مسیر معرفت و درک اینکه چگونه استاد به این درجه از معرفت رسیده است تا او هم چنین کند و به چنین مرحلهای برسد، این دوستداشتن ملکی و وُدّ و پیشبرنده است، اما اگر این دانشجوی خانم هدفش رسیدن به ایمان و عمل صالح و مقام استاد نباشد و هدفش از دوستداشتن تصاحب نفس او و ازدواج با او باشد این حبّ بوده و نفسانی و بسیار خطرناک و شیطانی است که پشت سر این حبّ حسادت بر شاگرد غالب خواهد شد.
✨📖✨ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ (14 - آلعمران)
⚡️زینت داده شد دنیا به علاقهی مردان از زنان!
💢چنانچه محبت زلیخا به یوسف (ع) از روی حبّ نفس بود که درها را به روی یوسف (ع) بست، ولی اگر ودّ داشت سعی میکرد به جای تصاحب جسم یوسف، در ایمان و عمل صالح به یوسف (ع) محبت اندازد و شبیه او شود و زلیخا پس از عمری دربدری و تلاطم وقتی از روی حبّ نفس به یوسف (ع) نرسید از ودّ (ایمان و عمل صالح) عاشق او شد و بعد از این ودّ بود که وصل ممکن شد به طوری که بعد از ازدواج مدتی زلیخا با خدا خلوت کرد و نزد یوسف (ع) نیامد.
✴️استاد معرفت باید شاگردی را که به او ودّ دارد با شاگردی که به او حبّ دارد تفکیک خواطر کند. شاگرد دارای ودّ را اجازه نزدیکشدن دهد و راهنمایی کند و شاگرد دارای حبّ را به لطایفالحیل سمت ودّ هدایت کند. بسیاری از مردان مؤمن هم با دیدن زن مؤمن به جای ودّ، حبّ در دلشان جای میگیرد و زندگی خود را با این حبّ نفسانی ویران میکنند. اگر شاگرد زنی به استاد مرد خود ودّ داشته باشد سعی دارد با ایمان و عمل صالح با همسر خود مدارا و روابط زناشویی خود را بهتر نماید ولی اگر حبّ داشته باشد موضوع برعکس میشود، از همسر خود بریده و به او بیاحترامی کرده و زندگی خویش را بر اساس این حبّ نفس ویران میکند.
🆔 @fater110
فریب نخورید!
در زمان حضرت سلیمان پرندهای برای نوشیدن آب به سمت حوضی که کنار چشمهای بود پرواز کرد اما چند کودک را به سر برکه دید پس آنقدر صبر کرد تا کودکان از آنجا متفرق شدند! همینکه قصد فرود به سوی برکه را کرد این بار مردی را با ریش بلند و آراسته دید که برای نوشیدن آب به آن برکه مراجعه نمود. پرنده با خود گفت که این مرد خوبی است از وی آزاری به من نمیرسد! وقتی نزدیک شد آن مرد سنگی بهسویش پرتاب کرد و چشم پرنده کور شد! پرنده از مرد نزد حضرت سلیمان شکایت برد! پیامبر آن مرد را احضار کرد او را محاکمه و فرمان کور کردن چشم او را داد. اما پرنده به حکم صادر شده اعتراض کرد و گفت: چشم این مرد هیچ آزاری بهمن نرساند بلکه ریش او بود که مرا فریب داد و گمان بردم که از سوی او آزاری به من نمیرسد! پس به عدالت نزدیکتر است اگر ریش او را بتراشید تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @fater110 📚✾•