eitaa logo
کانال برهان
72 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن‌الرحیم
بسمه تعالی «نکاتی درعرف» مقدمه: علوم،توصیفی اندو اعتباری. علوم توصیفی(Descriptive)،گزاره هایی با است و نیست اند و علوم اعتباری (Normative)،گزاره هایی با باید و نباید. علوم توصیفی مبتنی بر استقراء را علوم تجربی خوانند یا Science و علوم توصیفی مبتنی بر استنتاج،شامل ریاضیات و فلسفه اند. علوم اعتباری نیز با فرض قبول تمایز فقه و اخلاق،شامل ایندواند. عرف:افعال و اقوال مبتنی بر استقراء جوامع (اعم ازتام یاناقص). نکاتی چند: 1⃣ اگرعرف،مبتنی بر Fact هایی با شرائط صدق اثبات شده باشند(به تعبیر منطقی مانند مجربات مبتنی برمشاهدات)،میتواند مبنای قانون قرار گیرد پس بدین معنی،علم تجربی نیز سنخی از عرف است.مثلا عموم مردم انبساط فلزات را با افزایش دما دیده اند علی القول به دلیلیت استقراء ناقص، اگر شرایط صدق یا آزمایش را فراهم کنیم در واقع مبنای یک قانون را فراهم ساخته ایم. 2⃣ اگر عرف،مبتنی بر Fact ها باشد لکن شرایط صدق آنها و مبانی آنها نامعلوم باشد،صدق این گزاره ها افاده و افاقه ای برای تولید قانون ندارد. مثلا اگر مردم بگویند از فلان حکم بیزاریم و واقعا هم چنین باشد،میتوان به صدق این گزاره رسید که:فلان حکم منفورست اما این گزاره نمیتواند مبنای نیل به قانون باشد. چرا که شرایط صدق این باورها نامعلومست یا حداقل باید ابتدا مبنای پذیرش این گزاره ها و مبدأ میل آدمیان ثابت شود چرا که تمایل مردم،نه الزاما کاشف از واقعیات کلیه قانونیه است و نه مولِّد واقعیات کلیه قانونیه. 3⃣ اگر شرع را اعتبارات شارع بدانیم،عرف،طریقیتی در کبریات ندارد لکن در صغریات،طریق است. مثلا عرف نمیتواند کاشف حلیت یا حرمت أکل حیوان بحری مفلَّس باشد اما میتواند کاشف حیوان مفلَّس باشد مثلا بگوید انواع حیوانات فلس دار دریایی چنینند و یا نمیتواند کاشف حلیت و حرمت موسیقی مضل باشد اما میتواند کاشف موسیقی مضل باشد و یا نمیتواند کاشف حلیت و حرمت ربای معاملی مبیع مکیل و موزون باشد اما میتواند به حسب جغرافیا،کاشف مبیع مکیل و موزون باشد. تغایر،تغایر حکمی و موضوعیست،که اولی کارفقیه است لکن در دومی،رأی فقیه نیز،کأحدالآرائست و هکذا در سایر قواعد فقهیه چون لاضررو... 4⃣ اگر برای کبریات فقهی ،طریقیت عرفی قائل شویم،مانند کتاب اخلاق دین شناسی،باید وجاهت آنرا در استقراء بدانیم که ابطالش در بند ۲ گذشت فضلاعلی الاستنتاج. علاوه اینکه بنابر تقسیم صدر کلام،آن دو روش در اعتباریات نافذ نیستند و قائل به نفوذ و تأثیر،قائل به ابتنای قانون بر مقبولیت عامست که نقد آن در نقد محجبه های پر اگماتیست و دکتر مجتهد شبستری گذشت. 5⃣ احترام به برخی عرفها با قانونی و لازم الاجرا دانستن آنها دو چیزست و در حکومت دینی،عرفی مسموع و محترم است که معارض شرع مقدس نباشد و شرع پنداشته نشود،چرا که بدعت میشود. بدعت دو نوعست: -وجودی:إدخال مالیس فی الدین فی الدین.که بدعت وجودی را خرافه خوانند -عدمی:إخراج مافی الدین من الدین. 6⃣ وفق تعریف عرف،اگر اقوال عموم و افعال آنان،مغایر باشند؛ حال اگر این تغایر،عالماً باشد،کاشف از نفاق عمومی و اگر جاهلاً باشد،کاشف از تنازل فرهنگی علمی عمومیست. 7⃣ با این مبنا «مُد»،به عنوان داده(اعم از اقوال و افعال و اشیایی)ای که بیشترین فراوانی را دارد،فی نفسه ارزشی ندارد. و السلام علیکم و رحمة الله ✅ @boorhan_fathi 💎کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام کانال رسمی میثم فتحی در ایتا: https://eitaa.com/fathi_boorhan