⭕️ ورود کاروان اسرا به دمشق
🔹با خبر نزدیکی کاروان اسرا به دمشق، یزید دستور داد تا جارچیان در شهر اعلام کنند که هرکه خلیفه را دوست دارد باید امروز را به جشن و شادی بگذراند. شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند و بر بامهای خانهها بیرقهای رنگارنگ برپاکردند. همه مردم به یکدیگر تبریک میگفتند و با لباس های رنگی به استقبال اسرا رفتند درحالیکه زنانشان دف میزدند و بر طبل میکوبیدند.
🔻۲۹ محرم (یا اول صفر) کاروان اسرا به دروازه دمشق رسید و اهل بیت (ع) را سه روز در دروازه شهر نگاه داشتند تا شهر را آذین کنند و سپس وارد شهر کردند. شمر برخلاف درخواست حضرت امکلثوم س اسرا را از دروازه اصلی و شلوغ وارد شهر کرد و اسرا با ناسزاگویی و سنگ اندازی شامیان مواجه شدند. سرهای مبارک شهدا در این سه روز بر دروازه اصلی شهر آویزان بود.
#کاروان_اسرا
هدایت شده از کانال رسمی حاج منصور ارضی
#حدیث_و_روایات
💰صدقه اول ماه صفر را فراموش نکنیم
💳در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود.
📝برای ایمنی از بلاها، دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود:
یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ!
☑️ کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
عاشقانه های بی تکرار❤️🦋
شهید ناصر ورامینی🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۱۲ / ۱۳۶۶
محل تولد: شیراز
محل شهادت: دشت خرمال
🌹مادرش← ناصر میخواست دوباره به جبهه برود🕊️ گفتم: خانمت باردار هست🥀پیش خانمت باش🥀گفت: مامان من دیگه برنمیگردم🕊️ ازدواج کردم تا یادگاری ازخودم داشته باشم🍃 فرزندم دختر هست واسمش هم بزارید فاطمه🌷با خانمش قرار گذاشته بود که اگر شهید شود🕊️ بعداز 2 سال که شیر دخترش را داد همسرش را هم به او بِپیوندد‼️فاطمه به دنیا آمد ودوران شیردهی تمام شد🍂 تا اینکه ناصر به خواب همسرش آمد🍃 و لباس عروسی به همسرش داد✨ وگفت:حالاوقتشه بیا !!🕊️ من و پدر ناصر و عروسم با کاروانی راهی قم شدیم🚌 که در مسیر تصادف کردیم🥀۱۰ روز توی بیمارستان بود🥀
بارها سر قبر ناصر رفتم گفتم: ناصر تو از خدا بخواه خانمت خوب بشه🥀یه شب اومد به خوابم گفت:مادر این قدر اصرار نکن ما باهم عهد بستیم🍃 پیمانم را نمی شکنم میخوام ببرمش🕊️وسرانجام به ناصر پیوست.🕊️یه شب به خوابم اومد گفت:مادر ناراحت نباش🥀یه خونه خوبی تو باغ دارم🌳 که دوتا تخت داره،یکیش مال باباست🛏️ یکیش هم مال شما هست🛏️اگر بخوای بیقراری کنی دیگه به شما نمیدن.🥀او در عملیات والفجر۱۰ بود که به شهادت رسید*🕊️
*شادی روح شهدا صلوات💐
به بهانه کنگره شهدای استان فارس🌟
15.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شام شده بد تر از کربلا...🥀
(سالروز ورود اسرای کربلا به شام)
#امام_حسین
🦋❥ِِّـٍ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ✨
♦️ماجرای عکس یحیی السنوار که حرص مقامات رژیم صهیونیستی را در آورد
▫️٢۶اردیبهشت سال١۴٠٠ رژیم صهیونیستی با هدف ترور یحیی السنوار خانه او در شهر خان یونس در جنوب نوار غزه را شناسایی و بمباران میکند. رسانه های عبری مطمئن بودند که این ترور موفقیت آمیز بوده و ارتش اسرائیل فرمانده میدانی حماس را خنثی کرده است.
🔹اما جالب اینجاست پس از چند روز یحیی السنوار در این محل حضور پیدا میکند و با ژست خاصی روی مبل خانهاش عکس میگیرد و این عکس رسانهای میشود. این اقدام در آن زمان حرص محافل مختلف اسرائیل را درآورد و سنوار با این عکس ارتش و اطلاعات رژیم صهیونیستی را به چالش کشید.
💫 یحیی السنوار جانشین شهید اسماعیل هنیئه شد. او به مراتب از اسماعیل هنیه برای اسرائیل خطرناکتر است. او یک مرد میدانی خاک خورده و سرسخت و کابوسی برای صهیونیستهاست...
۲۴ سال در زندانهای صهیونیست ها اسیر بوده و تنها اسیری است که اسرائیلی از آزاد کردن وی طی یک مبادله ابراز پشیمانی کردن.
با آمدن یحیی، پشیمانی بعدی اسرائیلی ها از ترور اسماعیل هنیه خواهد بود.
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 مقایسه نحوه برخورد اردوغان و رهبر انقلاب اسلامی با کودکان
🍃🌹🍃
اولین شهید روستا
راوی پدرشهید :
روز اعزام بود و محمد رسول وقتی چهره برافروخته مرا دید گفت: پدر من باید بروم و راه اسلام را ادامه بدهم اگر جوانانی مثل ما به جبهه نشتابند و از پیشروی دشمن جلوگیری نکند پس چه کسی باید به جبهه برود و پیام امام و راه شهدای عزیز که جانشان را فدای اسلام کردند ادامه دهد.
یک روز از مرخصی آمد و برادرش ترکش خورده و زخمی بود. محمد رسول به هیچ یک از دوستانش نگفته بود که برادرش زخمی شده وقتی دوستانش پرسیدند که چرا نگفتی در جواب می گوید: برادرم جانش را وقف اسلام کرده است و این ترکش کوچک ارزش گفتن ندارد.
محمد رسول در آخرین دیدار گفت: پدر دعا کن اولین شهید روستا باشم و او به آرزویش رسید و اولین شهید روستا شد.
هنوز سربازی او تمام نشده بود که در ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۲ بر اثر اصابت ترکش و پارگي شکم مجروح گردید و عمر شريف و بزرگوارش در بیمارستان شهید فقیهی شیراز به پايان رسید و شربت شيرين شهادت را چشید.
#شهید_محمد_رسول_کاظمی