خب بسم الله
دیروز صبح رفتیم حرم برای #تبلیغ_چهره_به_چهره
رفیقمون یخورده تو آینه سرویس بهداشتی رنگ و روغن به صورتش مالید و نشستیم وسط صحن مثلا درس خوندن...
یهو بلند گفت: اه ولش کن بیا درسمونو بخونیم. که چی بشه هی میگی رای بدیم رای بدیم؟
و شروع کردیم به نقش بازی کردن و تبیین...
ظهر هول هولکی امتحانمو دادم و برگشتیم اومدیم ستاد.
کارتای دعوتو تا زدیم و کارای مونده رو انجام دادیم.
رفتیم پارک نجمه تریبون آزاد.
اونجا دیدیم خیلی دافعه داره
کسی نمیاد سمتمون فکر میکنن تریبون اونقدارم آزاد نیست یا صداشون به جای نمیرسه.
یه متن نوشتیم
رفیقم که روسری بنفش سرش بود رفت پشت میکروفون. از پزشکیان دفاع کرد و آخرشم دستشو گرفت بالا و گفت: به پزشکیان رای میدیم! دولت سوم روحانی!
خندیدیم. ولی یه پیرمده جدی گرفت. سریع رفت پشت میکروفون. گفت: «من نمیخواستم بگم ولی بادیگارد خاتمی بودم یه دورانی...
من از نزدیک اینارو میشناسم دخترم...»
و خلاصه دستشونو رو کرد و جالب شد.
منم برای اینکه جمعش کنم، رفتم پشت میکروفون و اول گفتم: «البته این دوستمون مزاح کردن. و اگه کسی جدی این حرفارو میزنه، بخاطر ضعف رسانه ماست. وگرنه ما...»
و یه سری از بزرگترین دستاوردهای نظامو گفتم و نشستم. برگشتیم ستاد کاغذای دعوتو ورداشتیم
رفتیم تو پارکه پخش کردیم تا چهاراه شهدا که مناظره بود و اون قسمتش که آقای #پزشکیان سوتی داد: شهید روحانی...
و صدای خنده ملت بلند شد.
چون جمله روی کاغذ ذهن آدمو کنجکاو میکنه کسی دست رد نمیزد.
ولی خب بودن کسایی که وقتی بازش میکردن نخونده مینداختن دور!
یه خانومه هم که تو ایستگاه صلواتی با تیپ سانتیمانتال وایساده بود، تا چشمش خورد به اسم شهید رئیسی، جلو چشم من ریییز ریز کرد کاغذو...
حرف کم نشنیدیم. توهینا به حضرت آقا و دکتر #جلیلی و حتی شهید رئیسی هم دلمونو کم نسوزوندا اما...
لاقل فردای انتخابات، میتونیم بگیم ما وظیفمونو انجام دادیم. کارمونو کردیم و حسرت نمیخوریم ان شاءالله:)
#انتخابات
#فمیم
خانومِفِمیم
خب بسم الله دیروز صبح رفتیم حرم برای #تبلیغ_چهره_به_چهره رفیقمون یخورده تو آینه سرویس بهداشتی رنگ و
امروز دو عدد فائزه هاشمی توی ستاد پزشکیان دیدم؛ خَلقاً و خُلقاً.
میخواستن مخ من و دوستم که ظاهرا دوتا جوون خاکستری و خسته از نظام بودیمو برای رای به #پزشکیان بزنن.
_«آره دخترم. مام ازین نظام خسته شدیم. ولی رای ندی یکی بدتر میاد روی کار»
چند دقیقه ای نگذشت که یه زن تپلو از در اومد تو.
حالا ما فکر نمیکردیم در و دیوار اونجا چفت و بست درست درمون نداشته باشه و ستاد بانوان با یه دیوار شیشه ای از آقایون جدا شده باشه:/
با یه تیپ جلف دانشجویی رفته بودیم و خودمونو زده بودیم به اون راه که انگار نه انگار روز قبلش تو ستاد جلیلی جلسه داشتیم.
مادر شهید فیک شروع کرد به درد دل: آره دو تا پسرام شهید شدن شوهر و پدرمم شهید شدن...
خب دیگه خسته شدم بقیشو فردا اگه زنده بودم مینویسم...
#انتخابات
✍🏻فمیم
خانومِفِمیم
امروز دو عدد فائزه هاشمی توی ستاد پزشکیان دیدم؛ خَلقاً و خُلقاً. میخواستن مخ من و دوستم که ظاهرا دو
خب بنده خدا کم مونده بود بگه خودمم شهیدم. من خودمو یجوری نشون دادم انگار از سهمیه بگیرای دانشگاه دلم پره. البته که بچه ها بهم گفته بودن قیافت داد میزنه عشق رهبره و آماده شهادت. ولی خب انقد شبهه انداختم و همه رو از اصلاحات تا اصولگرا کوبیدم که خودمم باور شده بود براندازم. مادر شهید فیک آخرشم نگفت اسم پسرش چیه که نماینده مجلسه و پزشکیان رو از نزدیک میشناسه. هرچی دلش خواست گفت و اسم خودشم گذاشت ولایی. آقای قالیباف رو کوبید و مهر تأیید زد به پزشکیان...
یکمی که اظهار ناامیدی کردم و به چپ و راست مملکت توپیدم. از ظریف گفت. منم نتونستم تنفرمو پنهون کنم و جواب دادم: خوشم نمیاد ازش.
با شک و تعجب پرسید: چرااا؟
و من توی دلم گفتم: اینا دقیقا دلشون به چی ظریف خوشه؟ باطنش که هیچی. ظاهرشم با امیرعبداللهیان قابل مقایسه نیست که اینجوری میذارنشون تو ترازو. از بی اخلاقی هاش گفتم و کلیپایی که پخش شده. اونم شروع کرد تعریف کردن و پای برجامو کشید وسط و پروژه ناکامشونو ماس مالی کرد. منم نمیخواستم جبهه خودمو لو بدم وگرنه میرفتم تو فاز بحث. جوری آموزش دیده بودن که اگه یه ذره نسبت به ولایت فقیه سست تر بودم و تعلقم کمتر بود، می لغزیدم. به همه چیز شک میکردم و به مزخرفاتی که بلغور میکردن فکر...
لب به شربت و چایی شون نزدم.
نمیخواستم مال حروم مثل اونا نور ایمانو توی دلم خاموش کنه. حس خفگی داشتم. حرفاشون سرتاسر تناقض بود. صورتاشون رنگ دروغ و دورویی شده بود. خودشونم نمیفهمیدن چی میخوان. از یه طرف اسم مقام معظم رهبری مثل خود #پزشکیان از زبونشون نمی افتاد. از یه طرفم میگفتن بیت رهبری نذاشت و رئیسی فلان کرد. رسماً داشتن خون شهدارو پایمال میکردن و مادر شهید فیکه هم مثل ماست نیگاشون میکرد. از در ستاد که زدیم بیرون... بقیش سانسور میشه:/ اتفاقای خوبی نیفتاد.
ولی وقتی میزنی تو دل زمین دشمن، باید بلد باشی خنثی کنی.
چندتا از بچه های ستاد هم مدام میگفتن ما رو ببر ما رو ببر.
ولی نمیشد. نگران طرز فکرشون بودم. ذهنشون که مثل یه زمین آماده کاشته.
درست مثل فضای اینستاگرام و تلگرام؛ زمین زمین دشمنه و بدون آموزش نباید بزنی تو دل خطر!
فکرمیکنی کاری به کارت ندارن
ولی همین که رفتی اونجا تحت نظر دوربینای دشمنی.
میدونم نتیجه اخلاقی ماجرارو خوب جمع و جور نکردم. از منی که فقط نصفه شب وقت میکنم بیام سر گوشی و لپتاپ توقع بیشتر از این نداشته باشین.
شبتون بخیر.
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
✍🏻فِمیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم نذاریم برای مولا...
#عید_غدیر
#انتخابات_غدیری
بیشترین احتمالی که از شنبه آینده میره:
جلیلی و پزشکیان به دور دوم کشیده میشن
و فتنه هشتادو هشتی دیگه در راهه.
پس وظیفه اصلی ما الان
اتحاد
اتحاد
و اتحاده!
اینکه چرا #جلیلی و #قالیباف وحدت نمیکنن بحثش مفصله
ولی خوشبینانه ترین حالتش اینه که میترسن رای ها بریزه و دور دوم راحتتر میشه رأی برای آقای جلیلی جمع کرد.
اینا احتماله ولی
در هر صورت
همونجور که حضرت آقا تو هر سخنرانی تکرار میکنن: وحدت ملی باید تحت هر شرایطی حفظ بشه.
✍🏻فمیم
خانومِفِمیم
خب بنده خدا کم مونده بود بگه خودمم شهیدم. من خودمو یجوری نشون دادم انگار از سهمیه بگیرای دانشگاه دلم
اینو که خونده بودین
یه مدتیه لینک گروهای حامیان #پزشکیان توی ایتا می چرخه...
حالا اینو گوش کنین👇🏻
725K
(دور تند بذارید زود تموم میشه)
مربوط به لینک هایی که با عنوان گروهای حامیان پزشکیان پخش میشه
#انتخابات #نه_به_دولت_سوم_روحانی
خانومِفِمیم
درضمن شما مامور به وظیفه اید نه نتیجه هدف ما اون شخص نیست اون یه دونه رأی نیست هدف ما گفتمان انقلاب
دونه دونه رأی جمع کردن
مثل وجب به وجب خاک ایرانه که باید حفظ میشد، مقدسه و باید حفظ بشه
همه مسئولیم:)
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بقول علامه
باید کاری کنیم مردم خودشون به اون درک برسن!
نه اینکه جای مردمم تصمیم بگیریم و چیزی که فکر میکنیم خوبه رو بهشون تحمیل کنیم...
ایمان تزریقی و تلقینی نیست.
پنجاه شصت سال پیش هم مردم تا خودشون نخواستن علما حرفی از انقلاب نزدن:)
#انتخابات