eitaa logo
مطالب علمی و تولید محتوای فرزاد تات
5 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
237 فایل
مطالب علمی به قلم فرزاد تات
مشاهده در ایتا
دانلود
سنخ علم و ادراک هستند، هر یک از تفاوت‏های علم و ادراک با عقل، نشان گر تفاوت و تمایز ادراکات فطری با عقل نیز هست. حال مرور کوتاهی می‏کنیم بر برخی از __________________________ 1. ابن سینا، رساله‏ی نفس، صص 61-60 . 2. ابن سینا، الشفاء، الطبیعیات، النفس، ص 185 . 3. همان، صص 186-185 . __________________________ تفاوت‏های عقل و علم در کلام خود ابن سینا. عقل، قوه‏ی درک: ابن سینا در بیان اینکه هر یک از قوا برای افعال معینی هستند مثال می‏زند و می‏گوید ابصار نیرویی است که کیفیت جسم قابل روشنایی (رنگ) را درک می‏کند؛ متخلیه نیرویی است که صورت امور مادی را، که به نوعی از مادی و جسمانی بودن تجرید یافته، درک می‏کند و همچنین عاقله نیرویی است که صور امور بری از ماده را درک می‏کند.(1) روشن است که خود قوای ادراک و عمل ادراک و امور مدرک با هم متفاوتند. اقسام و مراتب عقل: ویژگی‏ها و اوصافی که برای عقل شمرده می‏شود، هیچ کدام، قابل تطبیق بر علم و ادراک نیست. از جمله تقسیم عقل به نظری و عملی. همچنین مراتب عقل هیولانی، عقل بالملکه و... که هم برای عقل نظری و هم برای عقل عملی ذکر شده است، قابل تطبیق بر علم و ادراک نیست. تعریف علم و ادراک: ابن سینا در تعریف ادراک می‏گوید: درک چیزی، عبارت است از این که حقیقت آن نزد مدرک متمثل گردد.(2) در میان تعاریف مختلف علم و ادراک این تعریف، چنان که خواجه نصیر نیز اشاره می‏کند، می‏تواند جامع هر دو، علم حضوری و حصولی، باشد، زیرا تمثل چیزی نزد چیزی می‏تواند حضور «بنفسه» یا «بمثاله» باشد.(3) قطب الدین رازی نیز تصریح می‏کند ادراک یعنی حصول شی‏ء نزد مدرک که یا خود مدرک و یا صورت آن نزد مدرک حاضر خواهند بود.(4) طبق تعریف فوق، تفاوت علم با عقل که یکی از قوای نفسانی است آشکار است. مراتب ادراک: ابن سینا در آثار مختلف خود از جمله اشارات، شفا، نجات و رساله‏ی نفس، به این موضوع پرداخته است که ادراک برحسب نقصان و کمال قوای ادراک کننده، مراتبی دارد که عبارتند از __________________________ 1. همان، ص 29 . 2. ابن سینا، الاشارات، ج 2 ، ص 308 . 3. طوسی، ص 310 . 4. رازی، ص 312 . __________________________ دراک حسی، ادراک خیالی، ادراک وهمی و ادراک عقلی.(1) با صرف نظر از تفصیل مطالب در این زمینه، خود تقسیم مذکور نشان می‏دهد که اولاً ادراک مقسمی است برای اقسام چهارگانه‏ی احساس، تخیل، توهم و تعقل. ثانیاً قوای ادراکی حس، خیال، وهم و عقل با یکدیگر فرق می‏کنند. ثالثاً امور محسوس، متخیل، متوهم و معقول که انواع مدرکات هستند با یکدیگر متفاوتند. این تفاوت در عبارت زیر آشکارتر است: ادراک العقل للمعقول أقوی من ادراک الحس للمحسوس.(2) تقسیم علم به تصور و تصدیق: ابن سینا این تقسیم را در مواضع مختلف مطرح می‏کند که «هر معرفت و علمی، یا تصور است یا تصدیق».(3) روشن است که این تقسیم در عقل راه ندارد. اهمیت مضاعف تقسیم مذکور در این است که به تبع آن می‏توان ادراکات فطری را، طبق فرض، بر دو قسم تصوری و تصدیقی دانست. البته همان طور که در فصول آینده ملاحظه خواهد شد، شهید مطهری قدس‏سره و دیگر حکمای اسلامی تنها قائل به تصدیقات فکری هستند و نه تصورات فطری. اما نکته‏ی مهم این است که اظهار نظر و موضع‏گیری در این بحث، چه در فضای فلسفه‏ی اسلامی و چه در فضای فلسفه‏ی غرب، بدون طرح بحث فطرت و فطریات ممکن نیست. رابطه‏ی حس و علم و عقل: ابن سینا در باب رابطه‏ی سلبی حس و علم می‏گوید: گفته شده که اگر کسی حسی را از دست بدهد، واجب می‏شود که علمی را، یعنی، که آن حس، نفس را به آن رهنمون می‏شد، از دست بدهد. پس برای نفس ممکن نیست که به آن علم برسد.(4) __________________________ 1. ابن سینا، النجاة، صص 171-168 ، رساله‏ی نفس، صص 29-27 ، الاشارات، ج 2 ، صص 323-322 . 2. ابن سینا، النجاة، ص 246 . 3. ابن سینا، النجاة، ص 3 . __________________________ اگر چه حواس دریچه‏های دریافت ادراکات و معلومات‏اند و اگر تمام این دریچه‏ها بسته باشند و هیچ ادراک و معلومی برای نفس حاصل نشود، قوای عقلانی انسان ظهور و بروز نخواهند کرد، اما چنین نیست که با محرومیت از یک حس و یک علم، یا یک دسته از معلومات، فقدان یا نقصانی در عقل حاصل شود. عقل فعال و افاضه‏ی تصدیقات بدیهی: علاوه بر عقل به عنوان یکی از قوای نفس انسانی، ابن سینا از عقل فعال نیز نام می‏برد که از اشیای مفارق غیرمحسوس و خارج از نفس انسان است و این عقل است که نفس را به مراتب چهارگانه‏ی عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد گذر می‏دهد و لذا همه‏ی معقولات قائم به عقل فعال هستند. در اینجا اشاره‏ی کوتاهی داریم به بیان ابن سینا در اثبات عقل فعال و سپس چند نکته در ارتباط با بحث مورد نظر خود یادآور می‏شویم: استدلال شیخ بر عقل فعال در شفا و نجات از طریق قوه و فعل است.
نفس انسانی بالقوه عاقل بوده و سپس بالفعل عاقل می‏شود و هر آنچه از قوه به فعل حرکت کند، به خاطر یک سبب بالفعلی حرکت نموده...(1) و این شی‏ء (سبب بالفعل) باید بذاته عقل باشد، و اگر بالقوه عقل باشد، سلسله‏ی این امر تا بی‏نهایت ادامه می‏یابد و این امر محال است (اگر تا بی‏نهایت ادامه نیابد باید) نزد چیزی متوقف شود که در ذات و جوهر خود عقل است و آن سبب و علت هر آنچه بالقوه عقل است در این که بالفعل عقل شود می‏باشد.(2) ابن سینا در کتاب اشارات از سه حالت ادراک، نسیان و ذهول برای اثبات عقل فعال استفاده می‏کند. حاصل بیان شیخ این است که اولاً صورت معقولات، برخلاف صور محسوسات، نمی‏توانند در جسم و امر جسمانی وجود داشته باشند و ثانیاً سه حالت «ادراک»، که صور معقول در ذهن و نفس حاضر هستند، و «نسیان»، که صور معقول کلاً از نفس زایل شده‏اند، و «ذهول» یا غفلت، که نفس در هر لحظه به صور معقول امکان دسترسی دارد، این سه حالت نشان می‏دهد که، در حالت ذهول و غفلت، صور معقول باید در خزانه و محل دیگری وجود داشته باشند، زیرا اگر بگوییم در این حالت صور معقول نزد نفس حاضرند، حالت ذهول و حالت ادراک یکسان می‏شوند و اگر بگوییم در این حالت صور معقول کلاً از نفس زایل می‏شوند، حالت ذهول و حالت نسیان یکسان می‏شوند و از سوی دیگر طبق مقدمه‏ی __________________________ 1. ابن سینا، الشفاء، البرهان، ص 222 . 2. ابن سینا، الشفاء، ج 1 ، ص 396 . 3. ابن سینا، النجاة، صص 19-192 . __________________________ ول، این صورت معقول، در امری که جسم یا جسمانی باشد وجود ندارند و لذا «تنها این فرض باقی می‏ماند که شی‏ء خارج از جوهر ما وجود داشته باشد، که صور معقول بالذات در آن وجود داشته باشند، زیرا آن یک جوهر عقلی بالفعل است.(1) استدلال سوم شیخ بر عقل فعال، از طریق تصدیق به برخی قضایای عقلی و ضروری است. حاصل استدلال این است که ذهن و نفس کودکان در ابتدا خالی از هرگونه ادراکی است، اما قضایای اولی یا بدیهیات، بدون اینکه به کودکان تعلیم داده شوند، در نفس آنها پدیدار می‏شوند. حس و تجربه نمی‏توانند منشأ حصول این احکام باشند، زیرا حس و تجربه هرگز مفید احکام ضروری نیستند، در حالی که اولیات مانند «کل از جزء بزرگ‏تر است»، «نقیضان با هم جمع نمی‏شوند»، یا «دو شی‏ء متساوی با شی‏ء دیگر، خود، متساویند»، احکام ضروری و یقینی هستند. از سوی دیگر این احکام نمی‏توانند حاصل تفکر و استدلال باشند، زیرا برای اثبات آنها نیازمند مقدماتی می‏باشیم، که خود آن مقدمات نیز نیازمند استدلال و اثبات هستند، و در این صورت سلسله‏ی استدلال‏ها تا بی‏نهایت ادامه پیدا می‏کرد.(2) ابن سینا از این مقدمات نتیجه می‏گیرد که این احکام ضروری باید منشأ دیگری داشته باشند که همان عقل فعال است. چند نکته 1 ) رابطه‏ی عقل فعال با نفس رابطه‏ی نوردهی و افاضه است. ابن سینا این مطلب را در نجات و رساله‏ی نفس با تمثیل رابطه‏ی خورشید با چشمان ما بیان کرده(3) و در کتاب اشارات با تمثیل نفس به آینه، که وقتی رو به عالم قدس (عقل فعال) می‏کند، صورتی در آن نقش می‏بندد و وقتی به جانب حس یا چیز دیگر در عالم قدس رو می‏کند، صورتی که ابتدا نقش بسته بود برطرف می‏شود.(4) عبارت و تمثیل شیخ در کتاب نجات چنین است: __________________________ 1. ابن سینا، الاشارات، ج 2 ، ص 367 . 2. ابن سینا، مبحث عن القوی النفسانیة، ص 176 ، (داودی، ص 324) . 3. ابن سینا، الاشارات، ج 2 ، ص 368 . 4. ابن سینا، النجاة، ص 193 ، رساله‏ی نفس، صص 67-65 . __________________________ نسبت و پیوند عقل فعال با عقل‏های بالقوه و معقول‏های بالقوه‏ی ما، نسبت خورشید است به چشمان ما (که بالقوه بیننده‏اند) و نیز نسبت به رنگ‏ها [و اشیایی [که بالقوه دیدنی‏اند. چون پرتو خورشید به چیزهایی بالقوه دیدنی بتابد، آنها برای ما بالفعل دیدنی می‏شوند و چشم نیز بالفعل بیننده می‏گردد. اثر عقل فعال نیز چنین است؛ نیرویی از آن به چیزهای تخیل شده‏ی بالقوه سرازیر می‏شود و آنها را بالفعل معقول می‏سازد و به همان گونه که خورشید به خودی خود دیدنی است و سبب می‏شود که دیدنی بالقوه، دیدنی بالفعل شود، این جوهر [یعنی عقل فعال] نیز به خودی خود معقول است و سبب می‏شود که دیگر معقولات بالقوه، معقولات بالفعل شوند.(1) 2 ) با توجه به مطالب پیش گفته روشن می‏شود که عقل ما چون آینه‏ای است که صور افاضه شده از عقل فعال در آن نقش می‏بندد و همین که عقل خود را به چیزی دیگر معطوف داشت، آن صور زایل می‏گردد. از این نکته می‏توان استفاده کرد که شناخت عقلانی در نفس انسان، امری انقسام‏پذیر است، نه بسیط، یعنی شناختی است تدریجی و جزء به جزء که نه تنها بی‏نهایت قضیه در آن وجود دارد، بلکه هر قضیه خود مرکب از اجزایی است که همان تصورات متضمن در یک تصدیق باشند.(2) این مطلب نیز صراحتی در تمایز عقل با مدرکات گوناگون
وری و تصدیقی دارد. 3 ) افاضه‏ی عقل فعال به نفس، ضابطه‏مند است و نه گزاف. ضابطه‏ی این افاضه که چرا بعضی از صور معقول به نفس انسانی افاضه می‏شود و بعضی صور دیگر نه، عبارت است از استعداد و قابلیت نفس که این استعداد در اثر ادراک جزئیات حاصل می‏شود.(3) قبلاً نیز در باب نقش ادراکات حسی در حصول تصورات معقول مطلبی را از شفا نقل کردیم که تکرار نمی‏کنیم. 4 ) نکته‏ی قبل در باب افاضه‏ی معقولات تصوری از عقل فعال به نفس بود. اما چنان که در بحث مراتب عقل و همچنین در استدلال سوم شیخ بر وجود عقل فعال ملاحظه شد، علاوه __________________________ 1. ابن سینا، النجاة، ص 193 (ترجمه از شرف، ص 23) . 2. فضل الرحمان، ص 106 . 3. ابن سینا، الاشارات، ج 2 ، صص 367-369 . __________________________ بر معقولات تصوری، معقولات تصدیقی نیز از عقل فعال به نفس افاضه می‏شوند و مراد از معقولات تصدیقی، همان قضایای اولی است که نه از حس اخذ شده‏اند و نه قابل استدلال می‏باشند. مانند «کل از جزء بزرگ‏تر است»، «اجتماع نقیضین محال است» و... سؤال و نکته‏ی مهم آن است که این قضایا چگونه و از کجا برای نفس حاصل شده‏اند. ابن سینا گاهی می‏گوید این قضایا غیراکتسابی هستند. مراد من از معقولات اولی مقدماتی است که تصدیق آنها بدون اکتساب حاصل می‏شود و بدون این که شخص احساس کند که ممکن است زمانی خالی از آن تصدیق بوده باشد، مثل اعتقاد ما به این که کل از جزء بزرگ‏تر است.(1) ابن سینا در برخی مواضع دیگر این قضایا را فطری یا جبلی می‏داند و می‏گوید تصدیق به این قضایا جز خود آنها هیچ سبب دیگری ندارد. اولیات، قضایا و مقدماتی است که از جهت قوه‏ی عقلی برای انسان حاصل می‏شود و تصدیق به آنها سببی ندارد، مگر ذات خود آنها... و مثال این امر «کل بزرگ‏تر از جزء است» می‏باشد که این قضیه نه برگرفته از حس است و نه استقراء و نه چیز دیگر،... تصدیق به این قضیه در فطرت انسان است.(2) ابن سینا، در موارد دیگر، این قضایا را هم احکام عقل بالفطره و هم افاضه‏ی عقل فعال دانسته است از جمله در کتاب برهان شفا، در فصل پنجم از مقاله‏ی سوم، وقتی در رهگذر ادراک معقولات فرایند شناخت تصوری و تصدیقی را تبیین می‏کند، می‏گوید: تصدیق معقولات از رهگذر حس به چهارگونه دست می‏دهد: نخست بالعرض؛ در این حالت پس از این که تصورات عقلی مفرد و مجرد از عوارض و لواحق حاصل گردید، عقل مجدداً رو به سوی آنها آورده و به تجزیه‏ی بعضی از بعضی و ترکیب بعضی با بعضی دیگر می‏پردازد. این تجزیه و ترکیب عقل نیز دو حالت دارد که در حالت اول براساس فطرت عقلی است و این امر از طریق اتصال عقل به نوری است که از سوی خداوند بر جان‏ها و بر طبیعت افاضه می‏شود و عقل فعال نام دارد. عبارت شیخ چنین است: ثم یقبل العقل علی تفصیل بعضها [المعانی المفردة المعقولة] عن بعض و ترکیب بعضها __________________________ 1. ابن سینا، النجاة، ص 166 . 2. ابن سینا، النجاة، ص 65-64 . __________________________ مع بعض. و یتبع ذلک احکام العقل بالفطرة فی بعضها و یتوقف فی بعضها الی البرهان. اما القسم الاول من هذین فیکون باتصال من العقل بنور من الصانع مفاض علی الانفس و الطبیعة، یسمی العقل الفعال.(1) 5 ) ممکن است در این جا اشکال شود که قضایای بدیهی یا اولیات - به ویژه امتناع تناقض - خواص و قوانین حاکم بر عقل هستند و نه تصدیقی در کنار تصدیقات و مقدمات دیگر. برای پاسخ به اشکال مذکور مروری داریم بر نگاه شیخ به قضایای بدیهی اولی. ابن سینا در مبادی علم می‏گوید: مبادی یا «ما منها البرهان»، مقدماتی است که از طریق آنها براهین علم مورد نظر اثبات می‏گردد. مبادی بر دو قسم است: الف) مبادی خاص یک علم مانند «اعتقاد به وجود حرکت» برای علم طبیعی و اعتقاد به این که «هر مقداری را تا بی‏نهایت می‏توان تقسیم کرد» برای علم ریاضی؛ ب ) مبادی عام که خود بر دو قسم است: مبادی عام که برای همه‏ی علوم است، مانند «بر هر چیزی یا ایجاب صدق می‏کند یا سلب» (اصل امتناع تناقض)؛ مبادی عام مقید که مبادی برخی علوم است مانند «اشیای مساوی با یک شی‏ء، با هم مساویند» که از مبادی علوم هندسه، حساب، هیأت، موسیقی و... است.(2) مطلب مذکور از این جهت بیان شد که تمایز میان مقدمات برهان و خود برهان آشکار شود. مثلاً در استدلال نمادین زیر: 1 ) هر «الف» «ب» است. 2 ) هر «ب» «ج» است. 3 ) پس هر «الف» «ج» است. قضایای (1) و (2) مقدمات برهان و گذار از آن دو مقدمه و رسیدن به قضیه‏ی (3) خود برهان است. و البته مقدمات، معلومات ذهن هستند و برهان، عمل عقل در رسیدن به معلوم جدید. __________________________ 1. ابن سینا، الشفاء، البرهان، صص 223-222 . 2. همان، ص 157-155 . __________________________ نکته‏ی مهم این است که ابن سینا مبادی علوم را مقدمات برهان در آن علوم می‏داند و در این میان از اصل امتنا
ع تناقض نیز نام می‏برد. در موضع دیگری از برهان شفا نیز به مسأله‏ی کیفیت استفاده از اصل امتناع تناقض در علوم مختلف اشاره شده است. شیخ در مقاله‏ی سوم، فصل اول، برای استفاده از این اصل، سه وجه بیان می‏کند که عبارتند از : الف) مقدمه‏ی مضمر و مکمل تصدیق به کبرا در هر قیاس اقترانی. ب ) استفاده در برهان خلف (نشان دادن بطلان نقیض نتیجه و اثبات خود نتیجه). ج ) عدم تقریر اصل مذکور و تصریح به آن به صورت یکی از مصادیق آن اصل در یکی از علوم خاص(1) (مثلاً هر مقداری یا مشارک است یا مباین، و یا هر عددی یا زوج است یا فرد). ابن سینا و اصطلاح فطرت در آثار ابن سینا موضوع فطرت به صورت مستقل و مستوفا مورد بحث قرار نگرفته است. قلت و پراکندگی اشارات شیخ به این موضوع چنان است که این توهم را پیش می‏آورد که آیا اساساً موضوع فطرت مورد قبول وی هست یا نه. مطالب پیش گفته در بخش‏های قبل تلاشی بود برای نشان دادن مقبولیت نظریه‏ی فطرت در نظام فکری ابن سینا و ارایه‏ی شواهدی دال بر این مدعا. ابن سینا اصطلاح فطرت را به صورت مستقل نیز به کار برده است. این استفاده گرچه در جای خود می‏تواند مؤیدی بر قبول نظریه‏ی فطرت از سوی ابن سینا تلقی شود، اما از آن جا که معنای مورد نظر شیخ از این لفظ قدری با معنای مصطلح تفاوت دارد، پرداختن به این موضوع را به پایان این فصل موکول کردیم. ابن سینا در بخش منطق از کتاب نجات، در فصلی به نام «وهمیات» می‏گوید: وهمیاتی آرائی است که قوه‏ی وهم، که پیرو حس است، موجب اعتقاد به آن آراء می‏شود و حکم محسوسات را دارد، زیرا در قوه‏ی وهم چیزی برخلاف محسوسات قابل تصور نیست. مانند این احکام وهمی که فضا نامتناهی است و هر موجودی باید متحیز در جهت خاصی باشد. __________________________ 1. ابن سینا، الشفأ، المنطق، البرهان، صص 191-190 . __________________________ ابن سینا تصریح می‏کند که این مثال‏ها از وهمیات نادرست هستند و ممکن است برخی از وهمیات، صادق و درست باشند. مثلاً همان طور که توهم دو جسم در مکان واحد ممکن نیست، همین طور جسم واحد در زمان واحد نیز نمی‏تواند در دو مکان باشد. ابن سینا در ادامه می‏گوید که وهمیات در ذهن بسیار قوی هستند و وهمیات نادرست فقط با قدرت عقل باطل می‏شوند و در عین حال از وهم زائل نمی‏شوند و از این رو در نظر اول نمی‏توان میان وهمیات و اولیات عقلی و نظایر آن فرق گذاشت، استدلال ابن سینا بر مطلب فوق این است که وقتی به فطرت خود مراجعه می‏کنیم می‏بینیم که در باب وهمیات مانند عقلیات قضاوت می‏کند. و لذلک لاتتمیز فی بادی الامر عن الاولیات العقلیة و مشابهاتها لأنا اذا رجعنا الی شهادة الفطرة رأینا الفطرة تشهد بها شهادتها بالعقلیات.(1) طبعاً این سؤال پیش می‏آید که فطرت چیست و قضاوت آن بر چه مبنایی انجام می‏شود. ابن سینا به سؤال فوق توجه نموده و پاسخ مفصلی به آن می‏دهد که در این جا ابتدا به پاسخ و توضیحات شیخ و سپس به برخی نکات اشاره می‏کنیم. معنای فطرت این است که انسان خود را چنان تصور کند که یک باره در دنیا به وجود آمده در حالی که بالغ و عاقل است، اما سخنی نشینده و به مذهبی معتقد نشده، و با امتی معاشرت نداشته و با سیاستی آشنا نشده اما محسوسات را مشاهده کرده و از آنها خیالاتی اخذ کرده است. اکنون شخص از آن (خیالات) چیزی را به ذهن عرضه و در آن شک می‏کند. اگر شک در آن ممکن بود، فطرت به آن شهادت نمی‏دهد و اگر شک در آن ممکن نبود، پس آن چیزی است که فطرت آن را ایجاب می‏کند. اما چنین نیست که هر آنچه فطرت انسان ایجاب می‏کند، صادق باشد بلکه بسیاری از آنها کاذب است. موارد صادق فقط فطرت قوه‏ی عقل هستند.(2) چند نکته در رابطه با بحث مورد نظر ما از بیانات شیخ این نکات استفاده می‏شود: __________________________ 1. ابن سینا، النجاة، ص 62 . 2. همان، صص 63-62 . __________________________ 1 ) طبق آنچه بیان شد فطرت مرجعی برای شهادت در باب برخی قضایاست که فراتر از استماع آراء و اعتقاد به مذاهب و معاشرت با امم و معرفت سیاسات برای نفس حاصل است. 2 ) علاوه بر شهادت فطرت نسبت به قضایای مختلف، فطرت ملاکی برای قضاوت در باب قضایای مختلف نیز هست. مثلاً با عرضه‏ی وهمیات بر فطرت می‏توان تأیید یا عدم تأیید آن را درک کرد. 3 ) ملاک خود فطرت این است که شخص خود را چنان تصور کند که یک باره در دنیا حاضر شده و به جز محسوسات، معرفت دیگری از عالم خارج دریافت نکرده است. در این صورت، اگر قضیه‏ی عرضه شده قابل شک باشد، غیرفطری و اگر قابل شک نباشد، فطری است. این ملاک، نسبی و غیردقیق است. 4 ) تأیید فطرت نسبت به برخی از قضایای وهمی مانند تأیید آن نسبت به اولیات عقلی است. 5 ) همه‏ی فطریات صادق نیستند بلکه فقط فطریات عقل یا فطریاتی که مورد تأیید عقل باشند صادق هستند. 6 ) بطلان فطریات کاذب با عقل است. گرچه بعد از بطلان نیز این قضایا از ذهن
زایل نمی‏شوند. 7 ) ممکن است اشکال شود که مثلاً این فطریات اوهام چیزی نیستند جز استقرای ناقص و تعمیم ناخودآگاه ذهن که بر فرض وقتی ده‏ها و صدها مورد از موجودات محسوس را متحیز در جهت خاصی یافت، حکم می‏کند که هر موجودی متحیز در جهت خاصی است. در پاسخ به اشکال فوق باید گفت این که ابن سینا در تبیین فطرت شرایطی فرضی، مانند رجل معلق، در نظر می‏گیرد نشان می‏دهد که به اعتقاد او مستقل از منابع کسب معرفت، خود فطرت هم منبعی برای شهادت به برخی قضایاست. در این میان فطرت عقل صادق است (انما الصادق فطرة القوة التی تسمی عقلاً) ولی مثلاً فطرت وهم که نشان گر وجود ساختار و جبلت خاص جسم است (ان هذه حبلة قوة لاتتصور شیئاً الا علی نحو المحسوس) تا جایی که در محدوده‏ی محسوسات حکم می‏کند، صادق خواهد بود، زیرا در واقع ابزار عقل در قلمرو محسوسات است (ففطرة الوهم فی المحسوسات و فی الخواص التی لها، من جهة ما هی المحسوسة، صادقة یتبعها العقل، بل هو آلة للعقل فی المحسوسات) اما اگر از این قلمرو فراتر برود و بخواهد در باب امور غیرمحسوس مانند محسوسات قضاوت کند، فطرت کاذبی خواهدداشت (اما فطرتها فی الامور التی لیست بمحسوسة لنصرفها الی وجود محسوس، فهی فطرة کاذبة). جمع بندی دقت در سخنان ابن‏سینا نشان می‏دهد که از نظر او عقل نظری و عقل عملی دو قوه‏ی مستقل هستند و هیچ یک را نمی‏توان حقیقت و ماهیت نفس ناطقه دانست، بلکه از قوای خاص انسان می‏باشند و البته اخص خواص. اما در عین حال انسان ویژگی‏های خاص دیگری نیز دارد که ابن سینا از آنها یاد کرده و مراد ما از فطرت و فطریات نیز همین ویژگی‏ها می‏باشند. از سوی دیگر اصطلاح فطرت و فطری در آثار ابن سینا، اگرچه اخص از فطرت و فطریات به معنای مذکور است اما، نسبت به ادراکات فطری اعم است. در عین حال فراتر از اصطلاح و نام گذاری، اساس دیدگاه ابن سینا در باب ادراکات فطری با آنچه این پژوهش با الهام از اندیشه‏های شهید مطهری قدس‏سره در صدد تبیین آن است منطبق می‏باشد، زیرا ابن سینا قائل به تصدیقات فطری - و نه تصورات فطری - است و مصداق آن را قضایای بدیهی یا اولیات می‏داند. البته تذکر این نکته ضروری است که آنچه در این جستار بیان شد عبارت بود از تقریر تفاوت و تمایز فطرت و عقل از نظر ابن سینا. اما از آنجا که استعمال واژه‏ی عقل می‏تواند با سعه و ضیق فراوانی همراه باشد، چه بسا فیلسوف دیگری دایره‏ی عقل را چنان وسیع بگیرد و تعریفی از آن ارایه دهد که شامل فطرت نیز باشد. اما آنچه در این مقدمه گذشت، نمونه و شاهد مهمی بود از عموم متون فلسفی در سنت اسلامی و به نظر می‏رسد تعجب استاد مطهری قدس‏سره بجا باشد که چرا قدمای مااین قدر به بحث فطرت کم توجه بوده‏اند. کتابنامه - ابن سینا، الشیخ الرئیس حسین بن عبدا...، الاشارات و التنبیهات، مطبعة حیدری، 1403 ه. ق. - همو، رساله‏ی نفس، با مقدمه و حواشی و تصحیح دکتر موسی عمید، تهران، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، 16 ، 1331 . - همو، روان‏شناسی شفا، الفن السادس من کتب الشفاء، ترجمه‏ی اکبر دانا سرشت، تهران، امیرکبیر، 1363 . - همو، الشفاء، تصدیر ابراهیم مدکور، المؤسسة الجامعیة للدراسات الاسلامیة، 1405 ه. ق. - همو، النجاة، تهران، المکتبة المرتضویة، 1364 . - افلاطون، دوره‏ی آثار افلاطون، ترجمه‏ی محمد حسن لطفی، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، 1367 . - رحمان، فضل، نظریه‏ی عقل در فلسفه‏ی ابن سینا در دین، فلسفه، قانون، ترجمه و تألیف دکتر سید مصطفی محقق داماد، تهران، انتشارات سخن، 1378 . - کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج 4 ، از دکارت تا لایب نیتز، ترجمه‏ی دکتر غلامرضا اعوانی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، 1375 . - مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 2 ، تهران، انتشارات صدرا، 1378 . - همو، انسان در قرآن (مقدمه‏ای بر جهان بینی اسلامی، ج 4)، تهران، انتشارات صدرا، 1372 . - همو، نقدی بر مارکسیسم، تهران، انتشارات صدرا، 1363 . - Leibnitz, G. W., New Essays on Human Understanding, Cambridge University Press, 1996.
معرفت قلبی از دیدگاه شریعت و مکتب ابن عربی
درمنظومة آیات و روایات اسلامی، محل معرفت قلب است و علم حقیقی همان معرفت قلبی است.مهم ترین ویژگی های معرفت شهودی و قلبی مطرح در آیات و روایات عبارت اند از: وهبی و از سوی خداوند بودن، نامتعارف و غیرعادی بودن، مستقیم و عاری از تفکر و واسطه بودن، شناختی بودن، برخورداری از حقیقت و صدق، برخورداری از متعلَّق فرامادی وغیبی، نتیجة تقوا و مجاهده [درونی و بیرونی] بودن. عرفا نیز، به تبعیت از شریعت ناب، قایل به معرفت عرفانی و قلبی اند. از دیدگاه ابن عربی معرفت حقیقی شناختی قلبی، بی واسطه، غیراکتسابی و وهبی است که با حصول استعداد نفس از طریق رعایت تقوا، مجاهده و سلوک عملی حاصل می شود . روشن است که تطابق دیدگاه عرفا بر شریعت مبین اسلام به دلیل پایبندی آنان به دستورات و اصول اسلامی است
هدایت شده از ایران امروز
در روز تاسوعا،یاد کنیم از شهدایی که در راه انقلاب اسلامی بدنشان ارباً اربا شد. ✅به ایران امروز بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2410086410Ca8f498c543
هدایت شده از ایران امروز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ورود رهبر انقلاب به حسینیۀ امام خمینی و آغاز مراسم عزاداری شب عاشورا ✅به ایران امروز بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2410086410Ca8f498c543
هدایت شده از جهاد تبیین
آیت‌الله میرباقری از علمای بزرگ عصر ماست که در چارچوب و امتداد اندیشه امام و رهبری، به تبیین عالمانه کاستی‌های معرفتی تمدن غرب پرداخته و برای تمدن نوین اسلامی نظریه‌پردازی می‌کند. ریشه جسارت به ایشان بابت بازخوانی پیام امام(ره) به مهاجرین جنگ تحمیلی، در کینه غربزدگان از امام است. 🛑‍ 🏴@TABEIN_14
هدایت شده از ورامین پرس
حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمودی در جمع مسئولان در شهرستان ری مطرح کرد: در تاریخ بشریت انقلاب‌های مختلفی روی داده است ، اما هیچ نهضت و انقلابی همچون عاشورا در تاریخ جهان پایداری نداشته است ◾️مراسم ویژه روز تاسوعای حسینی عصر امروز دوشنبه ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۳ ، با حضور جمعی از مسئولان در شهرستان ری با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محسن محمودی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران و مداحی حاج حمید خدام ذاکر آل الله برگزار شد. ◾️در این مراسم خانگی فرماندهی سپاه سیدالشهدا (ع) استان تهران ، امام جمعه موقت شهرستان ری ، امام جمعه و فرماندار و شهردار شهرستان قرچک و... حضور داشتند. ورامین پرس در ایتا👇👇👇 @vara_minpres اخبار قرچک در ایتا👇👇👇 @Gharchak_pres
هدایت شده از ورامین پرس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش مستقیم تجمع تاسوعای حسینی شهرستان ورامین از قاب شبکه خبر و شبکه 1